شبی که امام را به سلول انفرادی در حبس منتقل کردند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:22
امام واقعاً چهره خیلی ملایم و پر ملاطفتی دارند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:21
کارگر منزل امام هر چه ضعیفتر باشد امام رقت قلبشان نسبت به او بیشتر از بقیه است.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:20
ایشان خیلی صمیمی، خودمانی و مهربان هستند، مخصوصاً با مادرمان...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:19
از تمام دوران جوانی یادم هست امام وقتی بعد از ظهرها می خوابیدند و در اتاق شان احیاناً مگسی دیده می شد...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:18
پس از آنکه هجرت از پاریس و سفر امام به ایران قطعی شد .امام به من دستور دادند که در نوفل لوشاتو به منزل همسایگان بروم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:18
واقعاً امام وقتی که مجروحین را در تلویزیون می بینند خیلی ناراحت می شوند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:17
امام خیلی با عاطفه و مهربان بودند ،خصوصاً نسبت به بچه ها خیلی علاقه مند بودند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:16
حالت امام در موقع شنیدن خبر شهادت دوستانشان دیدنی است...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:15
من مدتها ،پیش آقا می خوابیدم. مواقعی که مادرم سفر بود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:14
آقا یک زحمتی هم برای یکی از نوه هایشان کشیدند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:14
امام در روزهایی که حالشان هیچ خوب نبود و ما به زیارتشان در بیمارستان می رفتیم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:13
امام علاقه عجیبی به همسر و فرزندان و نوه ها و حتی وابستگان خود دارند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:12
امام شدیداً عاطفی هستند مثلاً وقتی نجف بودند و گاهی خواهرهایم می آمدند آنجا...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:11
وجود امام دنیایی از عاطفه بود.نگاه ایشان آنقدر پر محبت بود و اینقدر تسّلی دهنده بود که...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:7
یک روز دایی ام نقل می کرد که بعد از این همه مدتی که در محضر امام هستم هنوز وقتی مرا صدا می زنند از هیبت و صلابت ایشان بدنم به لرزه در می آید.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:5
در مورد شبی که امام را گرفتند و به ترکیه تبعید کردند خادم ما مشهدی حسین که چای می داد می گفت...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:3
مقداری ملک از پدری به امام ارث رسیده بود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:2
امام در مورد مهریه فرزندانشان حد متعارف را در نظرداشتند ایشان همیشه در امور مربوط به ازدواج سفارش به سادگی می کردند.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 10:0
وقتی خواهر هجده ساله ام فرزندی هفت ماهه در شکم داشت و با مرگ دست و پنجه نرم می کرد...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:58
وقتی امام در پاریس بودند اگر مردی داخل اتاق می شد و مثلاً انگشتر طلا به دستش بود فوراً از او می خواستند که انگشتر را در بیاورد.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:57
من یک روزی خشم امام را نسبت به ارتکاب امر حرام دیدم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:57
برخورد امام با بچه ها بعد از سن تکلیف تابع مسایل شرعی بود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:56
امام کسی هست که یک شب نماز شبشان ترک نشده است ،در عین حال حتّی یک صبح برای نماز کسی را بیدار نکرده اند.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:55
امام شدیداً از کسی که خلاف شرع انجام می داد ناراحت می شدند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 9:54