یک روز که همه دور هم در اتاق جمع بودیم .علی گفت:((من می شوم امام ،مادر هم سخنرانی کند ،آقا هم بشوند مردم))
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:41
امام نسبت به نوه ها هم همان طور که نسبت به اولادها آزادی می دادند هستند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:41
اگر زمانی وارد اتاق امام می شدیم و ایشان مشغول خواندن قرآن بودند از ما اجازه می گرفتند که خواندن آن صفحه را تمام کنند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:40
هر کس از خانواده امام که به دیدار ایشان می رفت احساس می کرد که آقا خیلی دوستش دارد...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:39
در خانه امام ،کمتر اختلافی پیش می آمد.اگر هم موردی بود سعی می کردیم که آقا متوجه نشوند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:38
هر وقت گرفتاری زیاد پیدا می کردیم بی اختیار پا می شدیم و می آمدیم نزد ایشان...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:37
اینکه من می گویم امام نصیحت نمی کنند ؛یعنی مثلاً وقتی ایشان به رادیو گوش می کنند و ما با هم دیگر در حضورشان صحبت می کنیم امام بلند می شوند و توی حیاط می روند و رادیو گوش می کنند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:14
یکبار یکی از بستگانمان در چند سال پیش(در زمان بنی صدر)آمدند خدمت امام.تابستان بود و ما توی حیاط بودیم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:13
وارد اتاق امام که شوید ،انگار وارد بهشت شده اید چون بوی عطر می دهد...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:12
در دل شب هنگامی که امام برای نماز شب برمی خاستند لامپ را روشن نمی کردند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:9
وقتی که آیت الله خاتمی پدر همسرم فوت کرد ،من برای شرکت در مراسم سوگواری ایشان به یزد رفتم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:8
یک روز ،روز مادر بود.آقا به ما پولی دادند که به مناسبت آن روز با آن پول برای مادرانمان چیزی بخریم و به آنها تقدیم کنیم.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 13:4
به یاد دارم که امام همیشه می گفتند که در ساعت تفریح ،درس نخوانید و در ساعت درس خواندن ،تفریح نکنید...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:32
امام وقتی می بینند من روزهای تعطیل مشغول هستم ،می گویند:((به جایی نمی رسد چون باید موقع تفریح ،تفریح کنی.))
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:29
امام همیشه می گفتند:کسی که کارهایش چهار چوب و ضابطه ای دارد ،کار بیهوده نمی کنند و در نتیجه به زن و بچه اش هم ظلمی نمی شود.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:28
امام سه ساعت در شب و بعد از نماز صبح هم یک یا دو ساعت و بعد از ظهرها هم حداکثر یک ساعت می خوابند.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:27
امام در ساعت دهِ شب به بستر می روند و ساعت دو بامداد از خواب بر می خیزند و صبح مدت بیست دقیقه ورزش (نرمش) می کنند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:26
شبی امام دراز کشیده بودند و داشتند طبق برنامه ،ورزش و نرمش انجام می دادند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:26
در زمان مرجعیت آقای بروجردی که امام مسؤولیت رهبری مبارزه را نداشتند ،آنقدر مشغول مطالعه و درس بودند که ما فقط سر ناهار یا گاهی ده دقیقه سر شب ،ایشان را می دیدیم.
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:25
امام مطالعه را دوست دارند و هنوز که هنوز است به قدری مطالعه می کنند که چشمشان خسته می شود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:24
آن چیزی که من گفته ام این است که امام در زمان قدیم مثلاً نجف که بودند واقعاً شاید در روز صدها صفحه کتاب می خواندند...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:23
امام را از موقعی که به یاد دارم میان کتابهایشان می دیدم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:22
خانم مصطفوی :مادر جان شنیدم عروسی شما در ماه مبارک رمضان بود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:21
تا آنجا که من به یاد دارم امام همیشه مشغول مطالعه بودند و از منزل بیرون رفتنشان برای تدریس در مسجد سلماسی قم بود...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:19
زمانی که به اقتضای رشته تحصیلی ام ،یکی از متون فلسفی را می خواندم ،بعضی از عبارات دشوار و مبهم کتاب را با امام در میان می گذاشتم...
چهارشنبه, مهر 25, 1397 11:14