شما نمی گذارید من زیارت کنم

شما نمی گذارید من زیارت کنم

امام دایم به ما سفارش می کردند که بگذارید طبیعی وارد حرم بشوم چون نمی خواستند که کسانی مثلاً بفهمند ایشان یک مرجعی است که دارد به حرم مشرف می شود...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:48
بفرمایید

بفرمایید

امام هیچ وقت مایل نبودند غیر از یک نفر که معمولاً همراه ایشان بود شخص دیگری ایشان را در خیابان همراهی کند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:48
چهره در هم کشیدند

چهره در هم کشیدند

بعد از انقلاب که هر شب چهره امام پیش از شروع اخبار تلویزیون در میان ازدحام مردم نشان داده می شد...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:47
از کوچه ها می رفتند

از کوچه ها می رفتند

طلبه ها بعد ار درس دنبال امام راه می افتادند و امام برای آنکه نگویند چقدر مرید دارند راهشان را عوض می کردند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:46
شما سؤالی دارید؟

شما سؤالی دارید؟

بارها اتفاق می افتاد که در مسیر منزل امام ما دنبالشان راه می افتادیم و ایشان بر می گشتند و می گفتند:((شما سؤالی دارید؟))

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:46
با دار و دسته راه نمی رفتند

با دار و دسته راه نمی رفتند

امام در رفت و آمد و دید و بازدیدها همیشه تنها حرکت می کردند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:45
از تکلفات دوری می کردند

از تکلفات دوری می کردند

امام از بسیاری از تکلفاتی که سایر مراجع داشتند دوری می کردند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:44
هدف شرط است

هدف شرط است

شبی شورای عالی دفاع و سران سه قوه در منزل حاج احمد آقا جلسه داشتند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:43
با هم بسازید

با هم بسازید

سال 60 وقتی امام خطبه عقد من و همسرم را خواندند امام رو به ما کرده و فرمودند با هم بسازید...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:43
سعی کن پهلوان باشی

سعی کن پهلوان باشی

وقتی همسر و فرزند مرحوم جهان پهلوان غلامرضا تختی خدمت امام رسیدند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:42
چرا جلوی پدرت راه رفتی

چرا جلوی پدرت راه رفتی

یکبار پس از ملاقات من با امام در جماران یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید که به همراه او پدر مسنش دیده می شد...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:41
فرصت شناسی در اوج بیماری

فرصت شناسی در اوج بیماری

حاضر نبودند لحظه ای هر چند کوتاه و گذرا از عمر خود را بیهوده بگذرانند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:37
اغتنام فرصتها

اغتنام فرصتها

امام در بسیاری از اوقات در آن واحد و همزمان به کارهای متعدد اشتغال داشتند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:37
نباید وی را تنها گذاشت

نباید وی را تنها گذاشت

امام در همان اولین ساعات ورود به ترکیه به آموزش زبان ترکی پرداختند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:32
نمی خواستید بین جمعیت باشم

نمی خواستید بین جمعیت باشم

یک روز امام مسأله رفتنشان به ترکیه را چنین نقل می کردند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:5
نامه را برگردان

نامه را برگردان

یک روز امام در حال وضو گرفتن بودند که دفتر به من نامه ای دادند به ایشان بدهم امضا کنند ،فرمودند:چه کاری داری؟

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:4
چیزی که ایشان می پوشد چیه؟

چیزی که ایشان می پوشد چیه؟

بنده اول انقلاب سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام بودم...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:3
ما بیش از این تفنگ داریم

ما بیش از این تفنگ داریم

این را بدانید ،اسلحه و مهماتی که در این کشور ذخیره شده است از پیش ،برای مقابله با قدرتی مثل روسیه تهیه شده و خیلی بیش از این حرفها ما سلاح و مهمات داریم.بروید بگردید تا پیدا کنید...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:1
آمدن من عین مصلحت است

آمدن من عین مصلحت است

آمریکا مصلحت من و ملت وانقلاب و ایران را نمی خواهد...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:1
می خواستید نشان بدهید چنین جایی هست

می خواستید نشان بدهید چنین جایی هست

وقتی امام را به تهران بردند مدت نوزده روز در یک محلی نگه داشتند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 13:0
سماوری را کنار خود قرار دادند

سماوری را کنار خود قرار دادند

برای بازگشت به قم سرهنگ مولوی معاون ساواک تهران تصمیم و اصرار داشتند در اتومبیل کنار امام نشسته و در انظار چنین وانمود کند که اختلاف پایان یافته است...

یکشنبه, آبان 06, 1397 12:59
ما جای خلوتی نداریم

ما جای خلوتی نداریم

امام هرگز هیچ یک از مقامات را در جای خلوت به حضور نمی پذیرفتند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 12:58
حرفهای مرا کم و زیاد می کنند

حرفهای مرا کم و زیاد می کنند

یکی از خصوصیات امام این بود که با هیچ کس خصوصی ملاقات نمی کردند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 12:56
آمده بود ما را با هم تطبیق کند

آمده بود ما را با هم تطبیق کند

امام هوش و ذکاوت بی نظیری داشتند...

یکشنبه, آبان 06, 1397 12:55
صفحه 47 از 96 < قبلی | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | 46 | 47 | 48 | 49 | 50 | بعدی >