دست من بَر سر زلفیْن تو بند است امشب باخبر باش که پایم به کمند است امشب جان مَن در خور یک بوسه ای از لعل تو نیست قدس من! باز بگو بوسه به چند است امشب
در تمام این هفت سال آنچه در دوران شاگردی امام به یاد دارم این است که در تمام طول درس امام دو زانو می نشستند و ادب خاصی داشتند...
هرگاه امام می خواست مطلبی را از دانشمندی نقل کند با احترام از وی یاد می کرد...
شیوه تدریس امام خیلی مورد توجه طلاب بود
امام در هر مطلب فلسفی و هر مطلب عرفانی یا حکمی که وارد می شدند،حرف جدیدی داشتند...
از خصوصیات درس امام وسعت نظر و جولان فکری بود که در درسشان اعمال می کردند...
درس امام درس تحقیقی و عمیقی بود...
از مختصات نثر آثار و کتب امام موجز(خلاصه)نویسی است...
امام خیلی معتقد بودند که اشکالات وارد در درس گفته شود...
امام با همه کم حرفی و سکون و سکوت گاهی در درس لطیفه ای می گفتند که حضار حتی با صدای بلند می خندیدند...
در مدت نزدیک به ده سال که سعادت شرکت در درس امام را داشتم به خاطر نمی آورم هیچ گاه ایشان کسی را پیش شاگردان خود کوچک و به اصطلاح تحقیر کرده باشند...
یک روز در اثنای درس ،تعدادی تانک از جلوی در مسجد در خیابان ارم عبور کرد...
یک روز هنگام درس امام مشاهده کردیم که ایشان وارد مدرس -محل درس -شده و بلافاصله برگشتند ،ما تعجب کردیم که ایشان چرا درس نگفتند...
از خصوصیات امام این بود که با شاگردانش جلسه می گرفت و مسأله شاگرد و استاد در برنامه امام مطرح نبود...
ویژگی امام در تدریس این بود که سعی می کردند طلبه ورزیده و متکی به خود تربیت شود...
امام در عین حالی که برای همه حوزه و شاگردان خود مثل یک پدر بودند ولی در برخورد با افراد مثل یک رفیق همسن برخورد می کردند...
در سال 1342 که انقلاب آغاز شد ،امام در شبانه روز حداقل دو ساعت درس می فرمودند...
امام در مباحثات علمی کاملاً اهل بحث و دقت بود و مطالب را به طور دقیق بررسی می کرد...
وقتی امام پای بحث و درس می نشستند ،آقایان فضلا و علما ،چه عرب و چه عجم می آمدند...
بعضیها من را واسطه می کردند قرض یا بیماری که داشتند از امام برای آنها پولی بگیرم...
طلبه ای به امام نامه ای نوشت و در آن تقاضا کرد که اگر ایشان صلاح بدانند یکی از عمامه های خود را که با آن نماز شب خوانده اند برای او بفرستند...
مرحوم حاج آقا مصطفی نقل می کرد روزی برای یک طلبه ای خدمت امام وساطت کردم که پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم ولی امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند...
در نجف امام فرموده بودند اگر از طلاب از همسایه های شما کسی احتیاجی داشت و فقیر بود دو نفر از کسانی که من می شناسم بیایند این را شهادت بدهند من به او کمک خواهم کرد...
وقتی امام وارد نجف شدند وضع شهریه طلبه ها خیلی نامساعد بود...
در حالی که امام قدرت ساختن دهها مدرسه را داشت،یعنی حتی می توانست از وجوه شرعیه دهها بیمارستان بسازد با این حال نه مدرسه علمیه ساخت نه بیمارستانی تاسیس کرد...
گاهی که امام برای حرم یا کار دیگری از خانه خارج و یا باز می گشتند،می فرمودند:(آقای فلانی شما برای فلان شخص یک عبا بخرید.)
برنامه ها و فعالیتها
جشنواره و همایشهای ادبی
-----------------------------------
جشنواره فیلم و فیلمنامه
جشنواره تئاتر و نمایشنامه نویسی
جشنواره عکس
جشنواره و همایشهای هنرهای تجسمی
آموزش مجازی اندیشه امام خمینی(س)
نشستهای تخصصی تبیین اندیشه امام خمینی(س)
نمایشگاههای فرهنگی
دیدارها و بازدید ها
مناسبتها و بزرگداشتها
موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) اصفهان
آدرس : اصفهان فلکه فیض -پل خواجو - نگارستان امام خمینی (س) کدپستی : 33131-81656
تلفن: 36615558-36615559 پیش شماره: 031
نمابر 36615557
پست الکترونیک : info@imam-khomeini-isf.ir
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است.پیاده سازی و اجرای سایت: نوفا