دست من بَر سر زلفیْن تو بند است امشب باخبر باش که پایم به کمند است امشب جان مَن در خور یک بوسه ای از لعل تو نیست قدس من! باز بگو بوسه به چند است امشب
جوانهایی که قصد رفتن به جبهه داشتند از جمله کسانی بودند که مصاحبتشان برای امام خوشحال کننده بود...
به یاد دارم امام همیشه می گفتند:در ساعت تفریح درس نخوانید و در ساعت درس خواندن تفریح نکنید...
امام بیشتر از همه به بسیجی ها عشق می ورزیدند...
امام راجع به بچه ها بسیار سفارش می کردند نسبت به اینکه فرزندانشان نمازهای خود را در اول وقت بجا بیاورند...
عصر روز رحلت امام فرمودند(به اهل بیت بگو بیایند)برای اولین بار بود که لفظ اهل بیت را درباره خانوادشان از ایشان می شنیدم...
توی همان نماز که امام آن شب خوانده بودند-دوربین های مخفی که آنجا بود نشان می داد...
آقا در آن 10روز بیماریشان خیلی درد کشیدند...
یک روز ظهر هنگام ناهار خدمت امام بودم. هیچ وقت سابقه نداشت ایشان مطالبه غذا کنند...
پس از اینکه پزشکان تصمیم خود را مبنی بر بستری شدن امام در بیمارستان اعلام کردند امام به هنگام وداع با اهل منزل به ایشان گفتند...
روزهای آخر که قرار بود آقا را عمل کنند آقا که طبق معمول که نیم ساعت آن هم سه بار در روز قدم می زدند...
شب قبل از عمل امام با پای خود به بیمارستان رفتند...
امام روزی سه بار قدم می زنند.مشغول قدم زدن که هستند بچه ها دست امام را می گیرند این طرف و آن طرف می برند تا هر وقت که خود بچه ها رها کنند...
تفاوت بین بچه های خانواده را هنوز هم ما متوجه نشده ایم...
امام برای اولادشان احترم خاصی قایل بودند و بسیار خوشرو و با متانت با آنها رفتار می کردند...
اصلاً در دوران زندگی امام من تاکنون ندیدم یک مرتبه با یک کسی بلند صحبت کنند...
امام خیلی صمیمی ،خودمانی و مهربان هستند.مخصوصاً با مادرمان که از همه جهت احترام ایشان را دارند...
احترامی که امام به خانم می گذاشتند بسیار زیاد بود...
اگر روزی خانم غذا را تهیه می کردند هر چقدر هم که بد می شد کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می کردند...
یک زمانی هم آقا بیمار بودند و هم خانم.ما معمولاً دو سه نفر بودیم...
اگر زمانی ما دو ،سه نفری باهم نزد امام می رفتیم و صحبت می کردیم ،آقا می فرمودند شما:((چرا اینجا نشسته اید و مادرتان در آن حیاط تنهاست؟ بروید پهلوی مادرتان صحبت کنید))
یکبار مثل اینکه کارگر خانه به مرخصی می رود ،مادرم سینی غذا را دستشان می گیرند و می آورند سر سفره...
یادم می آید بچه که بودیم و با توپ توی اتاق بازی می کردیم. توپ را زدیم و شیشه را شکستیم...
در طول 60 سال هیچ وقت از خانم حتی یک لیوان آب نخواستند...
هر وقت برای حضرت امام حادثه ای مانند بیماری اتفاق می افتاد ،ایشان نزدیکان را فرا می خواندند و سفارش مادرمان را می کردند...
امام علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند به طوری که از نظر امام همسرشان در یک طرف قرار داشت و بچه هایشان در طرف دیگر...
برنامه ها و فعالیتها
جشنواره و همایشهای ادبی
-----------------------------------
جشنواره فیلم و فیلمنامه
جشنواره تئاتر و نمایشنامه نویسی
جشنواره عکس
جشنواره و همایشهای هنرهای تجسمی
آموزش مجازی اندیشه امام خمینی(س)
نشستهای تخصصی تبیین اندیشه امام خمینی(س)
نمایشگاههای فرهنگی
دیدارها و بازدید ها
مناسبتها و بزرگداشتها
موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) اصفهان
آدرس : اصفهان فلکه فیض -پل خواجو - نگارستان امام خمینی (س) کدپستی : 33131-81656
تلفن: 36615558-36615559 پیش شماره: 031
نمابر 36615557
پست الکترونیک : info@imam-khomeini-isf.ir
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است.پیاده سازی و اجرای سایت: نوفا