علل و پیامدهای صلح امام حسن در کلام امام خمینی (س)
معاویه یک سلطان بود در آنوقت؛ حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می کردند. حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می توانست. وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را. آنقدری که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سیدالشهداء یزید را مفتضح کرد.(صحیفه امام،ج 2،ص271)
امام حسن ـ سلام الله علیه ـ آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل می کند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند، و ـ عرض می کنم که ـ شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند.(صحیفه امام،ج 9،ص20)
بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد.(صحیفه امام،ج 20،ص119)
.
انتهای پیام /*