پیام [به روحانیون و ملت مسلمان ایران (افشای جنایتهای رژیم شاه)]28 اردیبهشت 42
سخنرانی [در جمع گروهی از عشایر جوانرود و اورامانات (وحدت کلمه)]28 اردیبهشت58
بیانات [خطاب به سفیر بنگلادش (نزدیکی دولتها و ملتها)]28 اردیبهشت 58
بیانات [خطاب به بانوان اهوازی (فرق نبودن بین عرب و عجم)]28 اردیبهشت58
بیانات [در جمع اعضای هیأت رسیدگی به وضع بنیاد مستضعفان (عملکرد بنیاد)]28 اردیبهشت 59
حکم [انتصاب آقای عبد اللَّه نوری به عنوان ناظر بر انتخابات شورای عالی قضایی]28 اردیبهشت59
سخنرانی [در جمع اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران (شکست طرح کودتا)]28 اردیبهشت59
سخنرانی [در جمع اهالی جماران (مبارزه با ظلم و نهراسیدن از قدرتها)]28 اردیبهشت59
سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی دریایی (تلاش برای تحقق حاکمیت اسلام)]28 اردیبهشت60
سخنرانی [در جمع فقهای شورای نگهبان (اسلامخواهی ملت، منشأ مخالفتهای دشمنان)]28 اردیبهشت62
پیام [به روحانیون و ملت مسلمان ایران (افشای جنایتهای رژیم شاه)]
زمان: 28 اردیبهشت 1342/ 24 ذی الحجه 1382
مکان: قم
موضوع: دعوت از روحانیون و وعاظ برای افشای جنایتها و خیانتهای رژیم شاه
مناسبت: آغاز ماه محرّم
مخاطب: روحانیون، وعاظ و ملت مسلمان ایران
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
به عموم حضرات مبلغین محترم و خطبای معظم- کثَّر اللَّه أمثالهم- و عموم هیآت محترم، عزاداران سید مظلومان- علیه الصلاة و السلام- محترماً معروض میدارد: در این ایام که دستگاه جبار از خوف آنکه مبادا در منابر و مجامع مسلمین شرح مظالم و اعمال خلاف انسانی و ضد دینی و وطنی آنها داده شود دست به رسوایی دیگری زده و در صدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین محترم و سران هیآت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند، لازم است تذکر دهم که این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند. عجب است که دستگاه بیپروا ادعا دارد که قاطبه ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف، در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملتْ خفقان ایجاد میکند. اگر این ادعا صحیح است ملت را این چند روز به حال خود وا واگذارند تا از پشتیبانی مردم متمتع شده موافقت شش میلیونی به همه ملل جهان ظاهر. و الّا اشاعه اکاذیب برای تشویش افکار عامه، بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است
حضرات مبلغین عظام، هیآت محترم، و سران دسته های عزادار متذکر شوند که لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند، و از سید مظلومان فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گیرند، و از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند. و لَا تَهِنُوا و لَا تَحزَنُوا و أَنتُمُ الأَعلَونَ إن کُنتُم مُؤمِنِینَ. آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمال آنها (فرقه ضالّ و مضلّه) «2» همراهی میکند. دستگاه تبلیغات را به دست آنها سپرده، و در دربار دست آنها باز است. «3» در ارتش و فرهنگ و سایر وزارتخانهها برای آنها جا باز نموده و شغلهای حساس به آنها دادهاند. خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید. در نوحههای سینه زنی از مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید. از فرستادن و تجهیز دولت خائن چند هزار نفر دشمن اسلام و ملت و وطن را به لندن، برای شرکت در محفل ضد اسلامی و ملی، اظهار تنفر کنید
سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. از عواقب این امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه سکوت شماها به اسلام لطمهای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسئول هستید: إذَا ظَهَرَتِ البِدَعُ فَلِلعَالِمِ أَن یُظهِرَ عِلمَهُ، و إلّا فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللَّهِ. «4» از تساوی حقوق اظهار تنفر کنید؛ و از دخالت زنها در اجتماعی که مستلزم مفاسد بیشمار است، ابراز انزجار، و دین خدا را یاری کنید. و بدانید إن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم و یُثَبِّت أَقدَامَکُم. «5» از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید. آنها نیز مثل شما ملزم و مجبورند؛ و بسیاری از آنها با شما همراه و از دستگاه بیزارند. و السلام علیکم و علی من اتبع الهدی.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج1، ص:229- 230
سخنرانی [در جمع گروهی از عشایر جوانرود و اورامانات (وحدت کلمه)]
زمان: 28 اردیبهشت 1358/ 21 جمادی الثانی 1399
مکان: قم
موضوع: لزوم اخوت و برادری میان ملت و مقابله با گروهکها
حضار: گروهی از عشایر جوانرود و اورامانات
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ظلم رژیم پهلوی بر تمام اقشار ملت
من از برادرانم متشکرم که از راه دور آمدهاند که از نزدیک با هم صحبت کنیم و مطالبی که مورد نظر است به گوش یکدیگر برسانیم. آقایان میدانند که در این پنجاه و چند سال حکومت غاصب سلسله پهلوی به اقشار ملت چه گذشت. شما مرزنشینها در مرز مورد تجاوز و تعدی بودید، و آنهایی که در مرکز بودند، در مرکز مورد تعدی بودند؛ منتها هر کس در هر جا که هست تعدیات آنجا را خوب ادراک میکند. ماها که اینجا هستیم، در طول مدت سلطنت غاصبانه اینها، اینجا را مشاهده کردیم؛ و از مرزها همین خبری گاهی شنیده میشد؛ لکن اطلاع صحیح نداشتیم. شما آقایان هم که در مرزها بودید، همان مرزها را و محل خودتان را میدانستید و مشاهده میکردید؛ لکن از این مراکز اطلاعی نداشتید، مگر آن چیزی که میشنیدید. همه اقشار ملت در زحمت و رنج بودند؛ همه گرفتار بودند.
در این دو سال اخیر که ظلم آنها اوج گرفت و ملت هم کم کم طاقتش تمام شد قیام کرد، نهضت کرد؛ یک نهضت اسلامی برای اسلام؛ برای احیای سنت رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و یک وحدتی به خواست خدای تبارک و تعالی در همه جا، از مرزها گرفته تا مراکز، از شهرستانها تا دهات و قصبات، یک وحدت کلمهای حاصل شد، این وحدت کلمه زیر لوای «اسلام» و پرچم «توحید» حاصل شد؛ که اگر اسلام نبود و یک جنبش ملی، فرض کنید یک جنبش سیاسی بود، به این طور گسترش نمیشد. جنبشهای سیاسی، جنبشهای ملی، از باب اینکه به اسلام ارتباطی ندارد، در یک محدوده کوچکی یک اشخاص محدودی گسترش پیدا میکنند. این طور گسترش که بچههای کوچک تا پیرمردها، احزاب، قشرهای مختلف، بدون اینکه بین طایفهای باشد، این نهضت گسترش پیدا کرد. این نبود الّا اراده خدای تبارک و تعالی برای اینکه ملت، اسلام را میخواست. همه در هر جا که ملاحظه کردید میگفتند که ما جمهوری اسلامی میخواهیم؛ ما سلسله پهلوی نمیخواهیم. از این جهت این نهضت پیش برد؛ و یک مطلبی که همه، همه متفکرین، سیاسیون، محال میدانستند به اراده خدا تحقق پیدا کرد.
الآن که ما با هم مجتمع هستیم همه در قم، و شما از مرز، بدون اینکه خوفی از کسی داشته باشید، از سازمان امنیتی و از ارتشی و از دولتی خوف داشته باشید، آمدید با ما در این اتاق مجتمع شدید. و این از برکات این پیشرفت است که این سد طاغوتی شکسته شد و قشرهای ظالمانه فرو ریخت، و ما آزاد شدیم و مملکت ما از دست چپاولگرها هم بیرون رفت، ....
حالا که ما آزاد شدیم و مملکتمان را از دست دیگران گرفتیم آنها آرام نمینشینند. آنها الآن در صدد هستند که توطئههایی بکنند. یک اشخاصی را مأمور کردند که در اطراف مملکت طرف شما بیایند یک چیزی بگویند. در تهران یکجور، در خوزستان یک طور؛ در کردستان یک طور؛ در بلوچستان یک طور؛ در خراسان، در کرمان؛ اینها مأمورهایی هستند که از طرف اجانب منتشرند الآن؛ و یک ریشههایی از همان رژیم سابقند؛ و یک مقدار هم از همین منحرفین با اسمهای مختلف. اینها مأمورند که نگذارند مملکت آرام باشد؛ اختلاف ایجاد کنند؛ هر جا به یک صورتی. طرف مرزها، که برادرهای ما در آنجا هستند، به صورت این مذهب و آن مذهب اختلاف ایجاد میکنند. در آنهایی که لسانشان تُرک است، با آنهایی که لسانشان کرد است، با آنهایی که لسانشان فارس است، به عنوان عشیرهای، به عنوان اینکه این گروه با آن گروه دو زبان دارند، دو فرهنگ دارند، از این راه، کردستان علی حده، آذربایجان علی حده، خراسان علی حده؛ به این اسباب مختلف و تشبثات مختلفه میخواهند که برادرها را به هم بریزند. در تهران هم که بیایید، میبینید که به یک صورتهای دیگری میریزند توی دانشگاهها نمیگذارند دانشگاهها باز بشود. هر چند روزی یک بهانهای درست میکنند؛ با این بهانه یک تظاهراتی میکنند و یک اجتماعی میکنند؛ و یک اختلافاتی میخواهند ایجاد بکنند.
الآن که ما و شما برادرها با هم نشستیم اینجا، باید با هم درد دلمان را بگوییم که چی است درد ما و درمان چی است. درد فعلی ما همین ریشههایی است که، ریشههای گندیدهای که از رژیم سابق مانده است و مشغول مفسده هستند. در کارخانهها میروند نمیگذارند کارخانهها به کار بیفتد. در صحراها و بیابانها و کشاورزی میروند نمیگذارند کشاورزی به راه بیفتد. بین رعایا اختلاف میاندازند. در هر جا به یک صورتی اینها دارند اختلاف میاندازند. این درد است. اگر این درد خدای نخواسته علاج نشود، من خوف این را دارم که همان مسائلی که ما پنجاه و چند سال به آن مبتلا بودیم، و همه شما تلخی آن را چشیدید، به صورت بدتری باز برگردد، به صورتی غیر صورت شاهنشاهی؛ یک صورت دیگری. یا اگر بتوانند با همان صورت. من خوف این را دارم که اگر ما علاج این مصیبت را، این درد را نکنیم، همان مسائل برگردد. دوباره همان سازمان امنیت و همان مأمورین دولت و همان بساط، که امکان نداشت برای ما یک همچو روزی با هم بنشینیم صحبت کنیم. اگر رژیم سابق بود، حالا شما همه توی حبس بودید. از دم این در که آمده بودید، همه را گرفته بودند و بعد هم ریخته بودند ما را برده بودند. به شکرانه این نعمتی که خدای تبارک و تعالی به ما عطا فرمود و ما را بر طاغوت غلبه داد، برای علاج این دردی که الآن هست، هیچ چیز علاج نیست و هیچ چیز شکرانه این نعمت نیست الّا اینکه ما با هم برادروار مجتمع باشیم.
دو مطلب را در نظر بگیرید: یکی «وحدت کلمه» که همه با هم باشید. و یکی «برای خدا بودن» که قیاممان و نهضتمان برای خدا باشد. خدای تبارک و تعالی دستور داده است به رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- که بگو به امت ما که من یک موعظه دارم، فقط یک دانه موعظه؛ و آن این است که برای خدا قیام کنید، قیام کنید برای خدا: أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا للَّهِ «1» اگر چنانچه یک نفر هستید و میخواهید برای خدا قیام کنید، قیام کنید. برای خدا باشد، اگر اجتماعی هم هست قیامتان برای خدا باشد. این موعظهای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله وحی برای ملت ما فرستاده و فرموده همین یک موعظه را من دارم. توی این موعظه همه چیز هست. اگر ملت قیام بکند و قیام برای خدا باشد، این ملت پیروز است. الآن ما باید به این دستور الهی رفتار کنیم. این نهضتی که تا اینجا رساندید و- بحمد اللَّه- قیام را کردید، و تا حالا هم آن طوری که من میفهمم «للَّه» بود، یعنی همهمان اسلام را خواستیم، این مطلب را ما باید نگهش داریم. یعنی این یک مسألهای است الهی- مکلفیم ما- مایی که مسلمان هستیم، تابع دستورات خدا هستیم، مکلفیم که این نهضت را که برای خدا بود، حفظش کنیم.
حفظش به این است که با کمال هوشیاری ملاحظه کنید اینهایی که میآیند میگویند که شما با کی دو طایفهاید، شما کردستانی هستید آنها لرستانی هستند، آنها کجا، با کمال هوشیاری ببینید که اینها کی هستند؛ چرا این حرف را حالا میزنند. یک ملتی که همه با هم پا شدند میخواهند زندگی خودشان را اداره کنند، میخواهند دست اجانب را از مملکت خودشان کوتاه کنند، و کوتاه هم کردند، آنی که حالا میآید میگوید که شما سُنی هستید و آنها شیعه، شما کردستانی هستید و آنها لرستانی، پس به هم بریزند، شما جبهه کذا هستید، در شهرها هم، شما جزء چه حزبی هستید، فلان توی چه حزبی هست، پس به هم بریزند، اینها را ما باید با هوشیاری دقت کنیم، ملاحظه کنیم، مطالعه کنیم در حالشان، که اینها از کجا الهام میگیرند که میآیند مردم را نمیگذارند آرام باشند، اینها را کی وادار میکند، پشت پرده چه دستی هست که اینها را وادار میکند که نگذارید کارخانهها راه بیفتد؛ در صورتی که اگر کارخانهها راه بیفتد، خوب، زندگی روزمره مردم اداره میشود. نگذارید کشاورزی تحقق پیدا کند؛ اگر کشاورزی تحقق پیدا کند به صلاح ملت است. اینها چه اشخاصی هستند؟ از کجا اینها الهام میگیرند؟ از کجا آمدند؟ از آن طرف مرز بسیاری از اینها، در آن وقتی که شلوغ شد و انقلاب شد و جلو افتادند مسلمین و ریشه اینها را خواستند بکنند، این اشخاصی که تهیه شده بودند برای آشوب، خیلیشان از آن طرف مرز، با تذکرههای ساختگی و امثال ذلک، خیلیشان این جوری آمدند. یک اقشاری هم بودند که در خود اینجاها بودند و از تتمه همان دستگاه بودند و جیره خوار آنها بودند و دیدند که الآن خطر دارد [برای] آنها- وقتی دست اربابها کوتاه باشد، نوکرها هم محروم میشوند- اینها هستند که افتادهاند توی جمعیت، بین شما میآیند یک حرف را میزنند؛ بین دسته دیگر میروند یک حرف میزنند؛ آذربایجان یک جور حرف میزند. کردستان یکجور، حرف هر جا یک طور. ماها اگر تحت تأثیر اینها واقع بشویم که دنبال آنی که آنها میخواهند که همه به هم بریزید همه، جنگ، برادرها بریزند به جان هم، اگر یک همچو چیزی بشود، آنها قدرت پیدا میکنند و از پشت خنجر میزنند به ما.
ما باید همه با هم توجه به این بکنیم که همان طوری که اسلام فرموده است: وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا همه با هم دست به هم بدهید و اعتصام به حبل خدا بکنید و برای خدا اجتماع کنید، و تفرقه نباشد در کار؛ از تفرقه بترسید؛ همهمان. این مسئله واضحی است که امروز آنچه ما را پیش برد این وحدت کلمه بود، تفرقه این وحدت کلمه را از بین میبرد، وقتی که از بین برد آن رمزی که رمز پیروزی ما بود از دستمان گرفته میشود؛ گرفته شد شکست میخوریم. اگر خدای نخواسته ما در این نهضت شکست بخوریم، دیگر ایران به حال استقلال برنخواهد گشت؛ دیگر ایران به حال آزادی برنخواهد گشت؛ برای اینکه یک نمونه بود این نهضت. یعنی شاید در طول تاریخ یک همچو نهضتی تحقق نداشته است؛ این یک امر نمونهای بود؛ و یک چیزی نیست که بشود تکرار بشود؛ دوباره از سر گیرد؛ کسی بتواند یک همچو نهضتی را ایجاد بکند، باید آن وقت ما تن در بدهیم به اسارت تا آخر، نسلهای بعد هم همین طور تا آخر. بنا بر این، عقل و دین و وجدان انسان اقتضا میکند همان طور که اسلام فرموده است که همه برادرید: إِنَّمَا المؤمِنونَ إِخوَةٌ «1» برادرند همه، همان طور که اسلام دستور داده که شماها برادرید با هم، باید به برادری رفتار کنید. یعنی اگر دو تا برادر را یک کسی به آنها حمله بکند، دوتایی با هم آن را دفع و نابود میکنند. الآن ما مورد حمله این قشر ضعیفی که از اینها مانده است هستیم. حملهشان یک حمله سیاسی است که بریزند نگذارند ما مجتمع باشیم؛ همهمان را متفرق از هم بکنند. ماها باید بیدار بشویم، همه با هم دست برادری بدهید، و برای خاطر قرآن، برای خاطر حفظ احکام خدا، برای خاطر خدا دست از اختلافات و حرفهایی که اینها منتشر میکنند، بردارید. همه با هم برادروار این اقشار را هم بیرون بریزیم. همه با هم در یک محیط انسانی- اسلامی آرام زندگی بکنیم.
من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که همه مسلمین را در هر جا هستند هوشیار کند. همه مسلمین را در هر جا هستند سعادتمند کند. وحدت کلمه را بین همه مسلمین، در هر جا هستند، متحقق گرداند. و خصوصاً برادرهای ایرانی ما. از خدا میخواهم که این برادرهای ایرانی ما را هم هوشیار کند؛ هم توجه به ایشان بدهد که گوش به این حرفهایی که اینها میآیند میزنند- اینها همه غرض دارند، مرض دارند- گوش به حرف اینها ندهند. همه با هم برادروار ان شاء اللَّه به زندگی خودشان ادامه بدهند. و آنجا، در سرحدات شما، در مرزهایی که شما هستید، مسئولیت در مرز خیلی زیادتر هست؛ چنانکه در مرکز هم زیاد است. اینجا یک نحو مسئولیتی است برای اهل مرکز، آنجا یک نحو مسئولیتی است برای اهل مرز. مرزنشینها به وظیفه شرعی مرزنشینیشان عمل بکنند، و مرکزنشینها به وظیفه شرعی مرکزنشینیشان عمل بکنند، تا ان شاء اللَّه با وحدت کلمه و رفع اختلافات و نبودن اختلافات و نترسیدن- اینها میترسانند- منتشر کرده بودند که مسلمانان میخواهند یهودیها را قتل عام کنند! چند روز پیش از این، یهودیها رؤسایشان آمده بودند اینجا. گفتیم که خوب، شما دیدید که مسلمانها پیروز شدند، یهودیها هم دارند زندگیشان را میکنند؛ به یهودیها کاری ندارند. اینها میخواهند نگذارند که دو نفر با هم باشند. و ما باید علاج کنیم این درد را به اینکه در مقابل آنها بایستیم و با هم باشیم.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته
صحیفه امام، ج7، ص:344- 350
بیانات [خطاب به سفیر بنگلادش (نزدیکی دولتها و ملتها)]
زمان: 28 اردیبهشت 1358/ 21 جمادی الثانی 1399
مکان: قم
موضوع: لزوم نزدیکتر شدن دولتها و ملل اسلامی
حضار: سفیر جدید بنگلادش در تهران و اعضای سفارت
[ساعت 9 بامداد روز 28 اردیبهشت ماه جاری، سفیر جدید بنگلادش، همراه با چند تن از اعضای آن سفارت در تهران به حضور امام خمینی رسیدند و پیام تبریک رئیس جمهور بنگلادش را تقدیم داشتند. حضرت امام پس از تشکر فرمودند:]
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
من میل دارم دولتها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند.
[سفیر بنگلادش از امام درخواست کرد که نمایندهای به بنگلادش اعزام شود تا درباره وضع مسلمانان آن کشور بر اساس روابط عمیقی که بین دو ملت وجود دارد بررسی کند و نتیجه را به حضور امام تقدیم دارد. حضرت امام فرمودند:].
در موقع مناسب راجع به اعزام نماینده اقدام خواهم کرد. و متقابلًا به مردم و دولت بنگلادش سلام برسانید.
صحیفه امام، ج7، ص: 351
بیانات [خطاب به بانوان اهوازی (فرق نبودن بین عرب و عجم)]
زمان: 28 اردیبهشت 1358/ 21 جمادی الثانی 1399
مکان: قم
موضوع: عدم تمایز و تفاوت میان ملتهای مسلمان
مخاطب: گروهی از بانوان اهوازی
[گروهی از زنان اهواز، ضمن دیدار با امام، استقرار جمهوری اسلامی را تبریک و شهادت استاد مطهری را تسلیت گفتند. آنان، جواهرات و پول نقد خود را جهت کمک به خانهسازی مستضعفان به حضور امام تقدیم داشتند. امام در این دیدار فرمودند:].
من به وسیله شما به همه بانوان آن حدود سلام عرض میکنم، و این پیام مربوط به همه است. اسلام، ما بین عرب و عجم و ترک و کرد، هیچ فرقی نگذاشته است و ما مفتخریم که اسلام از میان عرب برخاسته، و در عین حال عرب را بر عجم و عجم را بر عرب برتری نداده است.
صحیفه امام، ج7، ص: 352
بیانات [در جمع اعضای هیأت رسیدگی به وضع بنیاد مستضعفان (عملکرد بنیاد)]
زمان: (احتمالًا) 28 اردیبهشت 1359/ 3 رجب 1400
مکان: تهران، شمیران، دربند
موضوع: رسیدگی به عملکرد مسئولان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
مخاطب: اعضای هیأت منتخب برای رسیدگی به وضع بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
وظیفه آقایان است که به عملکرد مسئولان بنیاد- از بدو تأسیس تا کنون- رسیدگی کنید و ببینید این مسئولان تا کنون چه کردهاند؛ و اگر خدای ناکرده مورد سوئی مشاهده شد باید بیدرنگ به اقدامات قانونی متوسل شوید. اموال منقول یا غیر منقول- که تا کنون به نام مستضعفان مصادره شده- باید دقیقاً صورتبرداری شود؛ و مواردی که تا کنون به مصرف رسیده- یا آنچه که موجود است- مورد رسیدگی قرار گیرد. شما آقایان اختیار دارید، دستورات لازم را- خصوصاً آنجا که مربوط به فقرا و مستضعفان باشد- صادر کنید. چنانچه در اجرای این امر احتیاج به رأی دادگاه دارید دادستان انقلاب موظف است دادگاه ویژهای بدین منظور تشکیل دهد.
صحیفه امام، ج12، ص: 301
حکم [انتصاب آقای عبد اللَّه نوری به عنوان ناظر بر انتخابات شورای عالی قضایی]
زمان: 28 اردیبهشت 1359/ 3 رجب 1400
مکان: تهران، شمیران، دربند
موضوع: انتصاب نماینده
مخاطب: نوری، عبد اللَّه
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقای عبد اللَّه نوری- دامت افاضاته
جنابعالی به نمایندگی از طرف این جانب در انجمن نظارت بر انتخاب سه نفر اعضای شورای عالی قضایی تعیین میشوید تا بر جریان این انتخابات بر طبق مقررات نظارت کنید.
ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج12، ص: 302
سخنرانی [در جمع اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران (شکست طرح کودتا)]
زمان: بعد از ظهر 28 اردیبهشت 1359/ 3 رجب 1400
مکان: تهران، شمیران، دربند
موضوع: عدم موفقیت طرح کودتا در ایران
حضار: اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
شکست طرح کودتا در ایران
با قاطعیت باید عمل کرد؛ هیچ کس نباید اظهار یأس کند هر کس اظهار یأس کند، نمیداند ایران در چه وضعی است. انقلاب ما با کودتا فرق دارد، ایران مثل افغانستان نیست. مردم ایران باید بدانند که حتی فکر کودتا در مغز احدی امکان ندارد وارد شود. زیرا به محض اینکه این خیال در سرش بیاید اول خودش نابود میشود. مگر ملت ما خواب است؟ کودتا مقدماتی میخواهد که یکی از آنها خواب بودن ملت است، و دیگر اینکه ارتشی میخواهد که آلت دست باشد، نه ارتش ایران که اکثریت قریب به اتفاقش همراه و همدل ملت است. با چهار نفر مخالف که نمیشود کودتا کرد. این از شایعات دشمن است، و عدهای هم سادهاند و گول خوردهاند. ملت ما تمام خائنین رژیم سابق را به جزایش رسانده، و یا آنها را بیرون کردند، اگر کسی در ذهنش این مسأله بیاید، ملت ما با چنگ و دندان آنان را خُرد میکنند.
الحمد للَّه ارتش و سپاه و ملت همه با هم اجازه نمیدهند که کسی علیه خودشان قیام کند؛ سی و پنج میلیون جمعیت است. به حرفهای ابلهانه عدهای که در اتاقهای دربسته حرف میزنند، گوش ندهید. من اطمینان میدهم که این ملت آسیبپذیر نیست. روزی سفیر شوروی آمد پیش من و گفت افغانستان از ما کمک خواسته است و ما میخواهیم وارد افغانستان شویم؛ من گفتم، البته میشود افغانستان را گرفت، ولی بدانید که نمیتوانید دوام بیاورید. تا ملت چیزی را نخواهد نمیشود کاری کرد. حالا فهمیدهاند ولی پایشان گیر کرده است، و مسأله همان طور که من گفتم خواهد شد. دولت افغانستان غاصب است و موافق خارجیهاست و مخالف مردم است. ولی در ایران دولت و ملت و ارتش و سپاه همه و همه از هم میباشند. امریکا آمدن و نظامی پیاده کردن همان، و مردم آنان را از بین بردن همان. و اکنون هم باید بداند که قضیه ایران غیر از افغانستان است. در ایران همه مردم با هم همصدا هستند. در هر صورت من از ارتش و سپاه و ژاندارمری تشکر میکنم.
و امیدوارم همه شما با هم همکاری کنید و بدانید که اگر شهید بشوید موفقید، و اگر هم بر دشمن پیروز بشوید، موفقید. این سرّ پیروزی صدر اسلام است. دشمنان شما نمیتوانند این چنین فکر کنند، چون جانشان را دوست دارند و دنبال مال و غنیمت هستند. لشکر روم و ایران را عدهای از اهل ایمان با سلاحهای شکسته و با تجهیزات کمشان و تعداد قلیلشان شکست دادهاند. ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید.
صحیفه امام، ج12، ص:303- 304
سخنرانی [در جمع اهالی جماران (مبارزه با ظلم و نهراسیدن از قدرتها)]
زمان: ساعت 10 بعد از ظهر 28 اردیبهشت 1359/ 3 رجب 1400 مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: مبارزه با ظلم و نهراسیدن از قدرتها
حضار: اهالی جماران
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ایستادگی با قاطعیت در مقابل ابرقدرتها
من مدتی است که به این نزدیکی با عزیزان و دوستانم مواجه نشدهام و امشب بسیار مسرور هستم که با برادران و خواهران خودم در اینجا مواجهم. من از زحمت اهالی این محل جماران تشکر میکنم که زحمت زیادی کشیدند، در صورتی که من خدمتی به آنها نکردم. امیدوارم خداوند همه آنها را از همه بلیات حفظ کند و از شر شیاطین خصوصاً شیطان بزرگ حفظ کند.
برادرهای من، خواهرهای من، ما در یک موقعیتی واقع هستیم که باید هوشیارانه با آن مواجه باشیم. ما با یک ابرقدرتی در طرف غرب و یک ابرقدرتی در طرف شرق مواجه هستیم، که هر دوی آنها میخواهند ما را ببلعند. ما به خواست خدای تبارک و تعالی و همت برادرها و خواهرهای ایمانی ایران در مقابل همه آنها با کمال قاطعیت ایستادیم، و اجازه نخواهیم داد که هیچ قدرتی با ما مواجهه کند، و تصرف در مقدرات ما کند. و شما هیچ از این قدرتهای بزرگ نترسید که شما در پناه خدا هستید و قدرتها همه فانی هستند در مقابل قدرت خدای تبارک و تعالی.
چنانچه گفته میشود که دولت امریکا میخواهد نظامی بیاورد و این مملکت را به خاک و خون بکشد، باور نکنید اولًا و ثانیاً اگر بیاید، خواهد سزای خودش را ببیند. ما از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالتهای نظامی ابرقدرتها نمیترسیم. فرضاً که آنها وارد بشوند در اینجا، ما با قدرت در مقابلشان ایستادگی میکنیم، و سایر ملتهای اسلامی هم در مقابلشان هستند. با قدرت، ما باید به پیش برویم، تا اینکه احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه، بلکه در دنیا پیاده کنیم.
و من امیدوار هستم که خداوند تأیید کند ما را در این مقصدی که داریم، لکن مهم این است که ما تکلیفی ادا میکنیم؛ تکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. این طور نیست که ما خوف این را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولًا که شکست نمیخوریم؛ خدا با ماست، و ثانیاً بر فرض اینکه شکست صوری بخوریم شکست معنوی نمیخوریم، و پیروزی معنوی با اسلام است، با مسلمین است، با ماست. شما قدرتمند باشید و در مقابل همه مشکلات قیام کنید و وحدت خودتان را حفظ کنید، توجه به خدا را حفظ کنید. از خداوند تعالی سلامت و سعادت همه شما را خواستارم. و امیدوارم که با صحت و سلامت پیروزی پیدا بکنید و بر همه مشکلات غلبه کنید.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
صحیفه امام، ج12، ص:305- 306
سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی دریایی (تلاش برای تحقق حاکمیت اسلام)]
زمان: صبح 28 اردیبهشت 1360/ 13 رجب 1401
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: تلاش برای تحقق حاکمیت اسلام
مناسبت: میلاد امیر المؤمنین علی (ع)
حضار: افضلی، بهرام (فرمانده نیروی دریایی)، پرسنل نیروی دریایی، ناوگان بندر عباس، مسئولان سیاسی ایدئولوژیک این نیرو، پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اهالی هرمزگان
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
توجه اولیای خدا به سلامت در دین و نفس
من این روز مبارک را بر تمام مسلمین، و بر ملت شریف ایران، و به قوای مسلح جمهوری اسلامی، و به عشایر نیرومند همه کشور و آن عشایری که از کهکیلویه و بویر احمد در اینجا حاضرند، و به شما نیروی دریایی، و به سایر آقایانی که از هرمزگان آمدهاند و از جزیرههای ثلاث، تبریک عرض میکنم. این روز روزی است که علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- که باب وحی و امانتدار وحی بود متولد شد. و این روزی است که قرآن کریم و سنت رسول اکرم به ولادت این مولود بزرگ، مفسر پیدا کرد و پشتوانه وحی و پشتوانه اسلام به وجود این مبارک مولود، قوی شد، که اتمام بعثت، به وجود این مولود بزرگ شد. و باید بگوییم فتح باب وحی و تفسیر وحی و ادامه وحی، به وجود مقدس این سرور [متحقق] شد. من این روز را، که هم روز بعثت است وهم روز ولایت است وهم روز نبوّت است وهم روز امامت، به همه آقایان و همه ملت تبریک عرض میکنم.
ما باید دنبال تعلیمات اسلام باشیم. کشور ما که به اسم اسلام و به اسم قرآن کریم و با اسم «اللَّه اکبر» این جمهوری اسلامی را مستقر کرد. باید کوشش ما، هر جا که هستیم و در هر یک از ارگانها که هستیم و در هر جای ایران که هستیم، این باشد که اسلام در آنجا پیاده شود و تحقق پیدا کند. ما اگر چنانچه اسلام را در این کشور متحقق کنیم و نیروهای مسلح ما، چه نیروی دریای یا هوایی یا زمینی و چه پاسداران متعهد و چه سایر قشرهای ملت، از نیروهای مسلح گرفته تا سایر قشرهای مردم، متعهد به اسلام باشیم و دنباله وحی و دنباله امام باشیم و دنباله آن بزرگواری که امروز روز اوست باشیم، خوفی از هیچ چیز نداریم. خوف از مرگ برای آن است که کسی مرگ را آخر زندگانی بداند. کسی میترسد که با مرگ به نابودی برسد یا به مراحلی از جزا و عقاب برسد لکن اگر ما با سلامت ایمان از این دنیا برویم، چه در جبهههای جنگ، که جبهه شهادت است، و چه در جبهههای پشت جنگ، که آن هم جبهه جنگ و شهادت است، اگر ما نایل بشویم به فوز شهادت، باکی از این نداریم که در این دریای پر خروش عالم ما شکست بخوریم، شکست صوری، یا پیروز بشویم، پیروزی صوری. اگر ما در آن مرحله از سیر که داریم، پیروز از کار درآییم، مرگ ما پیروزی است، و حیات ما نیز پیروزی است. کوشش کنید که در آن میدانی که میدان مبارزه بین اللَّه و شیطان است، میدان مبارزه بین نفسانیت انسان و روح است، در آن میدان پیروز بشوید. اگر این پیروزی به دست شما آمد، از هیچ شکستی باک نداشته باشید که آنها شکست نیست. علی- علیه السلام- در وقتی که رسول اکرم، به حسب روایت، فرمود که تو شهید خواهی شد، به فکر این بود که آیا با سلامت دین یا نه. سؤال میکند که من هنگام شهادت دینم سالم است. میفرماید که بله. «1» آن چیزی که اولیای خدا توجه به او داشتند سلامت در دین و سلامت نفس بود. حضرت علی بن الحسین هم وقتی که پدر بزرگوارش فرمود که شهید خواهیم شد، عرض کرد مگر ما بحق نیستیم. فرمود: چرا، ما بحقیم. بعد عرض کرد که ما از چه دیگر بترسیم. ما از موت ترس دیگر نداریم.
برادران من، کوشش کنید که در هر جا که هستید، هر شغلی که دارید، هر نظامی که هستید، با هر ایدهای که هستید، توجه کنید که این راه اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی امر فرموده است طی کنید که با طی کردن این راه شما پیروزید. امروز شما ببینید که مواجه با چه اشخاص و جمعیتها هستید. مواجه با آنها که نفاق دارند و با نفاق ادعای اسلام میکنند، و آن وقت یک حبسیهایی که در جاهایی پیش دمکراتها محبوس بودند بر خلاف همه مقررات انسانی، مقررات اسلامی، با ادعای اینکه مسلمان هستیم، آنها را بمباران میکنند و با آن طرز فجیع به شهادت میرسانند. «1» اینها دلیل بر این است که شکست خوردهاند و وازدهاند در جمعیتهای عالم. چون شکست خوردهاند، با این و پا زدن میخواهند یک صورتی برای خودشان درست کنند و آن وقت با آن وضع و با آن وضع جنونآمیز و حیوانی جوانهای عزیز ما را، که گفته میشود قریب دویست نفر در آن محبس بودند، به شهادت رساندند، یا بسیاری را زخمی و بسیاری را شهید کردند. این وضعی است که ما مواجه با این طور جنایتکاران هستیم. جنایتکارانی که الهام از جنایتکاران بزرگ میگیرند و با افراد ملت خودشان این نحو رفتار میکنند شما برادران توجه داشته باشید که به راه اسلام بروید، و تخلف نکنید. و در همه جاها که هستید، در پادگانها و در سایر جاها که مجتمع هستید، از تخلفات اسلامی پرهیز کنید. و شما ببینید که آنهایی که با شما مقابل هستند وقتی که شکست میخورند، آن طوری که گفته شده است در سنگرهای آنها آلات لهو و لعب و مشروبات پیدا میشود. شماها توجه کنید که شمایی که امروز لشکر اسلام هستید، ارتش اسلام هستید، پاسداران اسلام هستید، باید با آنهایی که پاسدار کفرند و نفاقاند فرق داشته باشید. شما باید جاهایی که زندگی میکنید مسجد شما باشد. معبد شما باشد. شما در عبادت خدا هستید. شما در سنگرها که هستید عبادتگاه شماست سنگرها؛ برای اینکه شما دنبال اسلام هستید و دنبال امام مسلمین، علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه. من از همه قوای مسلح، چه نیروی دریایی، که بسیاریشان در اینجا تشریف دارند، و چه نیروی هوایی و چه نیروی زمینی، و از پاسداران متعهد، و از عشایر نیرومند، و از جهاد، و از همه نیروهایی که ملی هستند و از ملت جوشیدهاند، و از همه سازمانها تشکر میکنم. خدای تبارک و تعالی پشتیبان همه شما هست. و شما باید با همکاری هم، همفکری هم، با توجه به اینکه نظام به طور صحیح ملحوظ بشود و مراتب ملحوظ باشد، با هم به جنگ کفار میروید. و ان شاء اللَّه پیروزی با شماست. و خداوند شما را پیروز کند. هم در پیروزی با جنگ داخلی که جنگ نفس است، وهم پیروزی در خارج، که قوای کفر است و قوای نفاق. از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه را خواستارم.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
صحیفه امام، ج14، ص:350- 353
سخنرانی [در جمع فقهای شورای نگهبان (اسلامخواهی ملت، منشأ مخالفتهای دشمنان)]
زمان: صبح 28 اردیبهشت 1362/ 5 شعبان 1403
مکان: تهران، جماران
موضوع: اسلام خواهی ملت منشأ مخالفتهای دشمنان
حضار: فقهای شورای نگهبان: صافی گلپایگانی- مهدوی کنی- جنتی- ربانی املشی- خزعلی- رضوانی؛ و حقوقدانان شورای نگهبان: افتخار جهرمی- آراد- مهرپور- صالحی- هادوی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
وحدت و همدلی خنثیکننده تبلیغات دشمنان
از تحمل زحمات و رنجهای شما تشکر میکنم. شما توقع نداشته باشید که مورد اهانت واقع نشوید. همه میدانید تا کسی کاری انجام ندهد کسی به او توهین نمیکند.توهین برای کسانی است که میخواهند زنده باشند. هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی از این کاری که برای خدا میکنیم خوشش میآید و یا چه کسی بدش میآید. من در تمام مواقعی که مقتضی بوده است، مجلس و شورای نگهبان را تأیید کردهام. ما باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا یک کشور اسلامی درست کنیم.امروز دنیا با ما به خاطر اسلام بد است. بعضیها که جاهلند میگویند اسلام به درد نمیخورد، اما بعضیها که کمی اوضاع مردم ایران را میدانند میگویند اسلام خوب است ولی نه اسلام اینها، اسلام راستین.امروز تبلیغات علیه من و شما نیست، تبلیغات علیه اسلام است. اگر ما با اسلام کاری نداشتیم کسی با ما بد نبود. امروز امریکا و شوروی را که آن قدر در دنیا فساد میکنند کسی محکوم نمیکند، ولی تمام محکومیتها مال ماست. در دنیا تنها ایران است که مورد سؤال است؛ ولی اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و همصدا و همجهت باشیم از هیچ چیز نباید بترسیم. مهم این است که با هم خوب باشید و تصمیم داشته باشیم که مستقل وآزاد حرکت کنیم و مطمئن باشید که میتوانید. ترس آن موقعی است که رؤسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند، که بحمد اللَّه امروز، هم مردم در صحنه هستند، هم همه دستاندرکاران با هم خوب هستند. بار دیگر از مساعی شما در شورای نگهبان تشکر میکنم. شما برای خدا کار میکنید و ان شاء اللَّه خداوند شما را تأیید فرماید.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه
صحیفه امام، ج17، ص:441- 442
.
انتهای پیام /*