کد مطلب: 3121 | تاریخ مطلب: 09/03/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 9 خرداد ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  9 خرداد ماه

 بیانات [در جمع بازاریان تهران (مقابله با دسیسه‏ های رژیم شاه)] 9 خرداد 42

سخنرانی [در جمع روحانیون اهل سنت کردستان (حفظ وحدت)] 9 خرداد 60

سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت نفت (جایگاه و نقش کارکنان صنعت نفت)] 9 خرداد 61

اجازه نامه [به آقای کروبی (رسیدگی و نظارت بر امور مالی فرزندان صغیر شهدا)] 9 خرداد 62

سخنرانی [در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی (منشأ بروز اختلاف)] 9 خرداد 63

 

بیانات [در جمع بازاریان تهران (مقابله با دسیسه‏ های رژیم شاه)]

زمان: 9 خرداد 1342/ 6 محرّم 1383

مکان: قم‏

موضوع: مقابله با دسیسه‏ های مزدوران رژیم شاه‏

مناسبت: مراسم عزاداری عاشورای حسینی‏

حضار: بازاریان تهران »

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏]

... ما افتخار می‏کنیم که مانند سید الشهداء روز عاشورا کشته شویم، و بچه‏های ما را اسیر کنند و اموالمان را غارت نمایند. در عوض اسم ما تا ابد باقی خواهد ماند. اولًا، کار اینها با یزید هیچ فرقی نمی‏کند؛ ثانیاً، اگر بخواهند چنین عملی را انجام دهند و بخواهند دستجات ما را بکوبند و مردم را به قتل برسانند، ما نیز از هم اکنون مانند حسین اعلام می‏کنیم که: هر که با ماست به طرف ما بیاید و هر کس که با ما نیست به سمت لشکر یزید برود. یکی از کسانی که بایستی در راه حضرت سید الشهداء آغشته به خون خود شود، خمینی است. حال که چنین است، باید ما روز عاشورا را در قم، کربلای حسین قرار بدهیم، تا یک کربلای ثانی درست کنیم؛ و مردم برای زیارت به قم بیایند. چه افتخاری بالاتر از این که در راه دین، در راه حسین، در راه استقلال مملکت کشته شویم. من می‏دانم دستوراتی را که در مورد اعزام دسته لاتها از تهران به قم بوده، از طرف رئیس سازمان امنیت قم است. سازمان امنیت قم از مرکز درخواست کرده که برای عاشورا در حدود ششصد نفر از لاتها را مسلح، به قم بفرستند؛ ولی من نمی‏گذارم  رئیس سازمان امنیت و رئیس شهربانی قم هر کاری که دلشان خواست انجام دهند. روزی که وقتش برسد،  می‏دانم با این ... چگونه رفتار کنم، و چطور آنها را گردن بزنم. اینها بودند که قم را خراب کردند؛ اینها بودند که درخواست اشخاص لات از تهران کردند و واقعه مدرسه فیضیه را به وجود آوردند

صحیفه امام، ج‏1، ص: 240-241

 

 سخنرانی [در جمع روحانیون اهل سنت کردستان (حفظ وحدت)]

زمان: قبل از ظهر 9 خرداد 1360/ 25 رجب 1401

مکان: تهران، حسینیه جماران‏

موضوع: حفظ وحدت و جلوگیری از ایجاد اختلافات‏

حضار: روحانیون اهل سنت کردستان‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

این طرحی بود که توجه دارید در طائف این طرح ریخته شد. دنبال او هم مع الاسف بعضی از روحانی‏نماهای اهل سنت دامن به آن زدند، در تهران و در جاهای دیگر. و بحمد اللَّه شما توجه پیدا کردید که آنهایی که می‏خواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلًا به اسلام کار ندارند. و الّا کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همه مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم ان شاء اللَّه، این نمی‏آید دامن‏بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشاره‏ای از خارج هست. و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همه گروههای اسلامی، از این جهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند.و شماها بحمد الله خودتان بیدار هستید و ملت را در آنجا بیدار کنید. به همه آنها سفارش کنید که ماها برادر بودیم و هستیم و خواهیم بود و مصلحت شما مصلحت ماست، مصلحت ما مصلحت شماست. ما همه قرآن شریف را باید حفظ کنیم. ما همه دین اسلام را باید حفظ کنیم و با وحدت ان شاء اللَّه، پیروز بشویم. و شما به آنها بگویید که هیچ گونه اختلافی را نگذارند رشد بکند، نگذارند بین مردم یک اختلافی ایجاد بشود؛ برای اینکه این اختلافات همه به ضرر اسلام است و به نفع دشمن؛ به نفع امریکا، به نفع شوروی .‏من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه آقایان را می‏خواهم و از همه توقع این معنا را دارم که به حرف مفسدین گوش نکنند و هر کس بخواهد ایجاد اختلاف بکند، بدانید که از خارج یک الهامی گرفته؛ مقصودشان این است که اسلام را از بین ببرند و باز بشود مثل سابق و ما همه در تحت سلطه اجانب باشیم. ان شاء اللَّه، خداوند همه شما را حفظ کند. موفق و مؤید باشید

صحیفه امام، ج‏14، ص: 381-382

 

سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت نفت (جایگاه و نقش کارکنان صنعت نفت)]

زمان: ساعت 9 بامداد 9 خرداد 1361/ 6 شعبان 1402

مکان: تهران، حسینیه جماران‏

موضوع: جایگاه و نقش کارکنان صنعت نفت‏

حضار: غرضی، سید محمد (وزیر نفت)، معاونان، مدیران و کارکنان صنعت نفت‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

شما عزیزانی که امروز اینجا تشریف دارید، کسانی هستید که اولًا، مورد هدف جنایتکاران بیشتر از همه هستید و ثانیاً، برای خدمت به اسلام و میهن عزیز اسلامی مؤثرترین ارگانها هستید. من به شما تبریک می‏گویم که شما جوانانی هستید که با کوشش شما این انقلاب پیروز شد و شما مردان سلحشوری هستید که با اعتصابات شما رژیم سابق و اربابان آنها فلج گردیدند. مبارک باد بر شما این پیروزی و این قدرت و باید به شما بعضی از نکات را عرض کنم:

اینکه در این پیروزی بزرگی که نصیب ایران شده است و بحمد اللَّه قدمهای آخر را طی می‏کند، و دشمنان اسلام و میهن شما نفسهای آخر را می‏کشند، می‏بینید که قدرتهای بزرگ به وحشت افتادند و گاهی ما را تهدید می‏کنند، شما را تهدید می‏کنند و گاهی منطقه را بر ضد ما و ملت ما و شما می‏خواهند بسیج کنند. این برای این است که آنها از این قدرت اسلامی و از این وحدتی که در ایران پیدا شده است و انسجامی که در تمام گروههای این ملت پیدا شده است خوف دارند. بالاتر ارگانی که هدف جنایتکاران است، قضیه نفت است و قضیه کارمندان و کارفرمایان نفت است. شما باید توجه بکنید که حفظ این کشور و حفظ اسلام در این ناحیه بسته به تعهد شما به اسلام و میهن خودتان است. و جنایتکاران و منافقان و منحرفان، حیله‏ای که دارند، در رأس همه حیله‏ها نفوذ در بین شماست و منحرف کردن شماها در رأس برنامه‏های آنهاست. و من امید این را دارم‏    که شما همان طور که تا کنون در کنار هم ایستاده‏اید و کارمندان و کارفرمایان و تمام اشخاصی که در این محلی که شریان حیات یک ملت است به کار ادامه می‏دهید، از حیله‏های اینها غافل نباشید. بدانید که هر روزی که در بین شما، حیله گران و افسونسازان و ساحران آمدند و خواستند یک مطلبی ایجاد کنند، یک خلافی ایجاد کنند، بدانید آن روز است که می‏خواهند شما را تحت سیطره دشمنان اسلام قرار بدهند و اسیر آنها بکنند. اینکه دولت امریکا در این وقت از زمان می‏گوید که ما دوستانی داریم در منطقه و منافعی داریم، باید دید که او چی می‏گوید، دوستان آنها کی هستند و کی بودند و منافع آنها در این منطقه چی هست و چی بود و چی خواهد بود. آنها دوستانی دارند و دوستان، آن قدر دوستی دارند که علاوه بر اینکه مزدور بیمزد هستند، مزدور مزدبده هستند.آنهایی که منافع کشور خودشان را، سرمایه‏های انسانهای مظلوم را به پای قدرتمندان می‏ریزند و منافع آنها را تأمین می‏کنند، مراد از منافع این طور منافع است، منافعی که شریان حیات آنها را در صورتی که قطع بشود، قطع می‏کند. و دوستان آنها دوستانی هستند که اگر آنها کنار بروند، حیات آنها را هم سلب می‏کند.و ما به همه کشورهایی که همسایه ما هستند، اسلامی هستند، به دولتمردان آنها که به خیال خودشان اسلامی هستند، تذکر می‏دهیم که مقصود امریکا از اینکه ما دوستانی داریم و منافعی داریم و دنبال او دوستان و منافع خودشان را به واسطه اسلام و ایران اسلامی در خطر می‏بینند، آن منافع، همان منابع سرشار کشورهای اسلامی است و همان منابع زیرزمینی در کشورهای اسلامی و مناطق مهم برای آنها هست و آن دوستان شماها هستید، که بعض شما هست که برای آنها خدمت می‏کنید و در ازای این خدمت، ذخایر خودتان را هم تقدیم می‏کنید.

ملت ایران، دولت ایران و همه ارگانهای ایران می‏خواهند شما را از این بار ذلت که برای شما پیش آورده‏اند که منافع شما و چیزهایی که باید برای ملتهای شما و برای تعمیرکشور شما صرف بشود، به رایگان می‏خواهند ببرند و شما را دارند اغفال می‏کنند و به خیال خودشان خیال دارند که شماها را در این مهلکه‏ای که صدام گرفتار شد، گرفتار کنند که شاید بتوانند از این گرفتاری که به برکت اسلام برای آنها پیدا شده است، از آن نجات پیدا کنند. ملتها می‏دانند که اسلام برای آنها از هر چیز عزیزتر و سودمندتر، هم برای دنیای آنهاست و هم برای آخرت آنها.دولتها باید این تنبیه را داشته باشند، ملتها می‏دانند؛ ملتها که سالیان دراز تحت شکنجه بودند، شکنجه‏های روحی، شکنجه‏های جسمی. ملتهایی که در فقر و مسکنت غوطه می‏خورند و زرهای آنها را و طلای سیاه آنها را در حلقوم دیگران می‏ریزند، ادراک می‏کنند که موافقت با جمهوری اسلامی، بیرون کردن قدرتهای اجنبی و سلطه‏های کفار است و برچیدن بساط آنهاست. دولتها باید متذکر باشند و دولتها توجه بکنند به رژیم فعلی ایران، ببینند که آیا آنها برایشان با وضعی که دارند بهتر است یا اگر وضع تغییر بکند و بشود مثل ایران؟ توجه بکنند به اینکه ایران امروز، دولت و ملت و مجلس و تمام ارتش و سپاه پاسداران و همه، یک ارگان هستند و همه پشتیبان هم هستند. دولت اگر گرفتاری پیدا بکند، همین ملت‏اند که رفع گرفتاری می‏کنند. اگر در سرحدات ما جنگ تحمیلی پیدا شد، همین ملت و همین کارکنان نفت و سایر ارگانها هستند که پشتیبانی می‏کنند.همان طوری که سابق شیرهای نفت را بستند و پیروز شدند، امروز هم باز می‏کنند و باز کردند و پیروزند. و برای دولت اگر مشکلی پیدا بشود، همین جوانان و همین ملت، زن و مرد، بچه و بزرگ است که در رفع اشکالات کوشش می‏کند.شما دولتهای خارج از ایران می‏بینید که آن قدر مشکلات برای ما، ابرقدرتها پیش آوردند و ما را محاصره اقتصادی کردند و کمک همین ملت، آن توطئه‏ها را خنثی کرد.اگر شما این وضع را پیدا بکنید، ملت شما با شما مثل ملت ایران با دولت ایران باشد و تمام قدرتهای شما جمع بشود، متمرکز بشود و در مقابل قدرتها بایستد و آقایی کنید نه نوکری، خدمتگزار ملت و اسلام باشید تا بزرگی بکنید بر همه دولتهای قدرتمند، آن بهتر است یا اینکه قطع رابطه بکنید با ملتهای خودتان و وداع بگویید با اسلام و مخالفت کنید با یک جمهوری که اسلامی است و می‏خواهد آزاد و مستقل باشد؟ و مخالفت با اینها بکنید و ذلیل باشید در تحت سلطه قدرتمندان که وقتی مطلبی پیش می‏آید که مخالف با منافع آنهاست، اعلام می‏کنند که ما دوستانی داریم و منافعی داریم؟ امریکا چه منافعی می‏تواند در اینجا داشته باشد جز منابع زرخیز شما؟ و چه دوستانی می‏تواند اینجا داشته باشد جز آنهایی که به عنوان دوستی خدمتگزار هستند؟ امریکا دوست نمی‏خواهد، امریکا خدمتگزار می‏خواهد. امریکا خدمتگزارانی می‏خواهد که منافع ملتشان را تقدیم بکنند، و در عین حال ذلت را به خودشان بار بیاورند تحمل کنند. ما، ملت ما و دولت ما ایستاده‏ایم و در مقابل هر سلطه‏جویی ایستاده‏ایم و تا آن وقت که توان داریم مخالفت می‏کنیم. و من امیدوارم که این عنایاتی که خدای تبارک و تعالی با این ملت خدمتگزار به اسلام دارد، مستدام باشد و این خدمتی که تمام ملت ما برای اسلام و میهن اسلامی می‏کند مستدام باشد. و اگر همچو مطلبی ان شاء اللَّه، مستدام باشد، آسیب نخواهد دید. قدرتهای بزرگ را با تمام کیدهای شیطانی رسوا خواهد کرد.ما از اول انقلاب و بعد از پیروزی تا کنون هر چه دیدیم معجزات بوده است. شما ملاحظه بفرمایید که در این نهضتی که ایران پیدا کرد و مقابل یک رژیم شاهنشاهی با آن همه یال و کوپال و با آن همه کسانی که قدرتمند بودند و دولتهای قدرتمند پشتیبانی آنها، کدام قدرت توانست یک همچو رژیم دو هزار و پانصد ساله با همه ابزار جنگی و آلات، سلاحهای مدرن، از این کشور بیرون کند و شکست بدهد؟ و کدام قدرت است که امروز در جبهه‏های جنگ در مقابل این همه تجهیزات، پیروزی حاصل می‏کند؟ و کدام قدرت بزرگ است که در دل اینها آن طور رعب و ترس می‏افکند که فوج فوج خود را تسلیم می‏کنند؟ در صورتی که آنها در پناهگاههایی که با همه جور تجهیزات مجهز بود زندگی می‏کردند و برادران شما و ما با «ژ- 3» و امثال اینها در بیابان، از بیابان هجوم می‏کردند.آن چنان آنها را آن طور مرعوب کردند که یکباره سلاحها را زمین گذاشتند و تقدیم کردند و هر کدام می‏توانستند خودشان را به شط انداختند و یا هلاک شدند یا با شنا خارج شدند و هر کدام نمی‏توانستند اسیر شدند و تسلیم شدند.برادران من، توجه کنید که شما چه کردید و باید چه مأموریت الهی را انجام بدهید. توجه کنید که شما شریانهای ابرقدرتها و غرب و شرق را در دست دارید و دشمنهای شما هدف اصلیشان شما هست که دست شما و دست قدرتمند شما آنها را به عقب زد و توجه کنید به کید آنها و توطئه‏های آنها که هر روز در کار هست. کارمندان نفت و تمام کارگران این طلای سیاه بدانند که آنها مقصد هستند و آنهایی که می‏خواهند این کشور را به شکست بدهند، یکی از کارهایشان همان است که در آنجا یک ایجاد اختلاف بکنند.

بیدار باشید که اگر- خدای نخواسته- در آنجا یک اختلافی پیدا بشود، اسارت شما عود می‏کند. ما و شما و همه ملت ما آن روز در تحت سلطه قدرتهای بزرگ به وسیله این رژیم فاسد بودیم، کارفرمایان تمام جاها آنها بودند و ماها را مثل یک عمله حساب می‏کردند.دست برومند شما و قدرت ایمانی شما آنها را به جای خود نشاند و به جهنم فرستاد. و شما امروز خودتان بحمد اللَّه قدرت در دست دارید و خودتان تمام رشته‏ها را در دست دارید و با همه توطئه‏هایی که آنها کردند، همه را خود شماها خنثی کردید. و همین تحریم اقتصادی برای شما یک تحفه آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمد اللَّه رو به خودکفایی می‏روند. من دیگر کوتاه می‏کنم و دعا می‏کنم به شما که خداوند تبارک و تعالی، این قدرت اسلامی را حفظ کند. و خداوند تبارک و تعالی هوشیاری شما را حفظ کند و خداوند تعالی دشمنهای ملت ما را از بین ببرد و کیدهای آنها را خنثی کند و سعادت و سلامت و عزت و عظمت نصیب شما دوستان و ملتهای اسلامی باشد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج‏16، ص: 272-276

 

  

اجازه نامه [به آقای کروبی (رسیدگی و نظارت بر امور مالی فرزندان صغیر شهدا)]

زمان: 9 خرداد 1362/ 17 شعبان 1403

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اجازه رسیدگی و نظارت بر امور مالی فرزندان صغیر شهیدان و مواردی که نیاز به اجازه «ولی فقیه» دارد

مخاطب: کروبی، مهدی (نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید)

بسمه تعالی‏

شما مجازید برای حفظ اموال صغار و مصالح آنها اقداماتی که در این امر لازم است انجام دهید. ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید. و اگر جدّ پدری دارند باید با نظر و اجازه او باشد. »

شعبان المعظم 1403

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏17، ص: 465‏

                                                                                               

سخنرانی [در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی (منشأ بروز اختلاف)]

زمان: صبح 9 خرداد 1363/ 28 شعبان 1404

مکان: تهران، حسینیه جماران‏

موضوع: منشأ بروز و صدور اختلاف و لزوم هوشیاری ملت در مقابل تفرقه افکنی‏ها

مناسبت: حلول ماه مبارک رمضان‏

حضار: هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس موقت مجلس شورای اسلامی)- نمایندگان مجلس اول و دوم شورای اسلامی- اعضای هیأت مرکزی ناظرین شورای نگهبان بر انتخابات‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

تفرقه افکنی، سلاح شیاطین‏

قبلًا باید از تشریف آوردن آقایان تشکر کنم، و کاری که از من بر می‏آید و آن دعاست برای توفیق شما بکنم؛ و از خدای تبارک و تعالی خواستارم که همه را موفق کند که در خدمت اسلام باشیم. بیشتر مسائل در این محفلهایی که بوده است و در مجلس و در سایر جاها گفته شده است، و بنده یک مسئله‏ای را که در نظر دارم و لازم می‏دانم که به همه ملت این مسأله را عرض کنم، و درباره او احساس خطر می‏کنم و ناراحتی دارم، آن این است که ما در مسأله سابق که بعضیها راجع به شورای نگهبان صحبتهایی کرده بودند احساس کردیم که وظیفه هست ما مسأله را یک طوری حلش کنیم، و مهم این بود که من از اختلافات که داشت پیدا می‏شد خائف بودم. مع الأسف این نصیحتی که من کردم که اختلافات قطع بشود، نمی‏دانم چه دستهای مرموزی در کار است که همان را موجب اختلافات قرار دادند. در چندین روز پیش یک اعلامیه‏ای آوردند اینجا که من دیدم- بدون امضا البته- این اعلامیه بی‏اشکال یا از یک آدم بی‏عقلی صادر شده است و یا از یک آدم شیطانی، یا از یک دوست نادان، یا از دشمن شیطان. و او اینکه، آن مطلبی را که من راجع به شورای محترم نگهبان نوشته بودم بالایش طبع کرده بودند و در ذیلش با یک عبارت زننده‏ای گفته بودند که این آقایان‏اند که فلان هستند، و اسماء اشخاص محترم و متعهد که بعضی از اینها را من در طول انقلاب می‏شناسم، فعالیت کردند، کتک خوردند، زجر کشیدند، حبس رفتند و با انقلاب بودند تا حالا. آن چیزی که من را نگران می‏کند این است که دنبال هر مطلبی یک شیطان هم پیدا می‏شود که می‏خواهد آن را منحرف کند. شیطان، خدای تبارک و تعالی را- به تعبیر من- تهدید کرد به اینکه من نمی‏گذارم که بندگان تو اطاعت تو را بکنند. وقتی خودش رانده شد، گفت که- من نمی‏گذارم آنها دیگر- نمی‏توانی ببینی دیگر اشخاصی را که به تو علاقه‏مند باشند، مگر آنهایی که خالص‏اند. کلیه چیزهایی که در آن بوی اختلاف می‏آید این بلا اشکال از شیطان است که دشمن قسم خورده است که ما را منحرف کند. من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت کرده است، ما با صاحب خانه کاری بکنیم که عنایتش از ما برگردد. گویندگان در مجالس، اهل منبر، اهل علم، خطبای جمعه، کسانی که قبل از خطبه صحبت می‏کنند بدانند که مسئله‏ای که بنده را ناراحت کرده است و می‏کند این است که در این کشور اختلاف ایجاد بشود. آن روز من برای رفع اختلاف یک کلمه گفتم، دنبالش یک مسائلی پیش آوردند که خودش اختلاف‏انگیز بود. امروز من عرض می‏کنم که آقایانی که در منابر در این ماه مبارک یا بعدش، فرق نمی‏کند، خصوصاً ماه مبارک که بیشتر منبر می‏روند و بیشتر صحبت می‏شود، بدانند که اسلام از آنها می‏خواهد که با هم باشید.

فرض می‏کنیم که یک مقام بسیار عالی‏ای هم از شما گرفته شده است،- فرض می‏کنیم و حال اینکه نیست این جور- این موجب این نمی‏شود که شما خدای تبارک و تعالی را ناراضی کنید از خودتان، برای اینکه من حالا در این قصه پیروز نشدم- اگر اسم این پیروزی باشد- رضای خدا را در نظر داشته باشید و خودتان را بنده خدا بدانید که هر طور پیش بیاورد آن طور را راضی هستید، همان طوری که بندگان خالص خدا، اولیای معظم خدا این طور بودند. هر چه برای سید الشهدا- به حسب روایت- نزدیک می‏شد ظهر عاشورا و جوانهایش یکی یکی از بین می‏رفتند، صورتش افروخته‏تر می‏شد. برای اینکه می‏دید روی مقصد دارد می‏رود. وقتی بنا شد که همه ما می‏خواهیم که خدمت کنیم به این کشور، می‏خواهیم که آن مسائل سابق برنگردد، می‏خواهیم که اسیر نباشیم در دست مستشارهای امریکایی یا قلدرهای روسی، ما که بنا داریم این طور باشیم، راهش این است که ما با هم باشیم. یعنی همان طوری که توده مردم، به حسب نوع این توده مردم هستند، سران مردم، هم این طور باشند.

و من گاهی شاید بسیاری از اوقات خوف این را دارم، و از این خوف هم گاهی ناراحتم که نبادا مردم برای خاطر ما بهشت بروند و ما جهنم و آن وقت مشرف باشند آن بهشتیها بر ما، ما آن خجالت را چه بکنیم. آنها برای رضای خدا عمل کردند و می‏کنند و شما آقایان را به کرسی وکالت نشاندند و حالا هم باز دسته دیگر را نشاندند. آنها برای خدا کار کردند. اگر ما انحراف پیدا کنیم و بالخصوص اختلاف ایجاد کنیم، به واسطه حرفهایمان اختلاف ایجاد کنیم، این خوف همان معنا هست که فردا ما در عذاب باشیم و آنها در نعمت باشند، و آنها به ما بگویند ما برای خاطر شما آمدیم به بهشت و شما چرا رفتید جهنم! و این خجالتی که انسان در آن روز خدای نخواسته می‏کشد از آن آتش سختتر است. مجلس گمان نکند که در یک مجلس صحبت می‏کند، ائمه جمعه گمان نکنند که در یک جای محدود صحبت می‏کنند، امروز دیگر حدود برداشته شده است، دیوارها ریخته شده است. اگر دیروز یک کسی در یک مجلسی مثلًا، یا در محل اقامه جماعت و جمعه صحبت می‏کرد، در یک جمعیت محدودی صحبت می‏شد و تمام می‏شد. امروز همه می‏دانید این طور نیست، خصوصاً در ایران که مجلسش منعکس می‏شود مستقیماً، و راجع به خطب جمعه هم منعکس می‏شود و من گاهی وقتها چیزهایی را که از رادیوی خارج می‏شنوم، بعدش از رادیوی خودمان می‏شنوم، آنها زودتر از ما نقل می‏کنند. در یک همچو محیطی تکلیف خیلی زیاد است.انحرافات اگر پیدا بشود، این انحرافات، انحرافات محدود نیست، انحراف نامحدود است. در داخل اگر خدای نخواسته ایجاد اختلاف بشود، منتهی به این می‏شود بی‏شک به اینکه شکست بخورید. دشمن پشت درهای ایران ایستاده‏اند، مراقبند آنها. تمام این هیاهوها ترس ندارد. اینها چیزی نیست، امریکا چه می‏فرستد به کجا و چه می‏فرستد به کجا، اینها، اینها صحبت است، آنی که آنها نقشه اصلی‏شان این است که در داخل یک کاری انجام بدهند. امریکا می‏داند که عرضه این را ندارد که در ایران وارد بشود یک کاری انجام بدهد، خودش هم می‏داند، این را خودشان هم گفتند که ما نمی‏خواهیم که سربازهای امریکا در خلیج از بین بروند، آقایان هم گفتند این را. آنها این مسأله را ظاهر می‏کنند که با هو و جنجال ما را از میدان بیرون کنند، آنها خوفی ندارد. آنی که خوف دارد این است که با این شیطنتها، ایادی آنها که باز هستند در کشور، با این شیطنتها ایجاد اختلاف کنند، دو دسته کنند، یک دسته از آن ور، یک دسته از آن ور. بین علمای بلاد اختلاف ایجاد کنند، دو دسته بشوند. اختلاف علما اختلاف ملت است، نه اختلاف افراد. اگر یک عالمی که در یک شهری نفوذ دارد مردم چشم و گوششان به آن است، با یک عالم دیگری که آن هم نظیر اوست، اختلافشان ظاهر بشود، اختلاف سلیقه را برسانند به اختلاف در جمعه‏ها و جماعات و در جاهای عمومی، این همچو نیست که اختلاف زید و عمرو است، این یک اختلافی است که هر شهر را دو قسمت می‏کند، دو بخش می‏کند، یک بخش از آن ور، یک بخش به این ور، و این کم کم اضافه می‏شود. دشمن‏های ما هم حوصله‏شان خیلی زیاد است، حالا نقشه می‏کشند برای پنجاه سال دیگر. این همین طور کم کم جلو می‏رود، این فساد جلو می‏رود تا یک روزی که مهیا بشود کشور برای اینکه در داخل خودش یک انفجار حاصل بشود از ایادی آنها. ما از این غافل نباید باشیم. اینهایی که- این- اعلامیه می‏دهند دیگری را تضعیف می‏کنند، آن یکی اعلامیه می‏دهد به دیگری بد می‏گوید، تهمت می‏زند، خیال نکنند که این، اگر اشخاصی- که هستند که سالم‏اند خیال نکنند که این یک خدمتی است.-   این یک خیانتی است به همه ملت، به اسلام. اگر از شیاطین هستند باید ملت گوشش را باز کند، چشمش را باز کند، و احتمال زیاد هست که از شیاطین باشند. ما باید بعد از آنکه همه با ما دشمنند خودمان دشمن نباشیم با خودمان. دشمنی خودمان موجب می‏شود که آنهایی که دشمن اصلی ما هستند بر هر دو غلبه کنند و روزگار همه را سیاه کنند. امروز اسلام در دنیا وضعی پیدا کرده است که اگر چنانچه شکست خدای نخواسته بخورد تا سالهای طولانی دیگر نمی‏تواند سرش را بلند کند، برای اینکه قدرتهای بزرگ قدرت اسلام را فهمیده‏اند و می‏دانند که این را باید از بین برد. حتی آنهایی که به اسم اسلام حکومت می‏کنند در ممالک اسلامی، آنها هم از اسلام ایران می‏ترسند. اسلام ایران را یک اسلام دیگری می‏دانند و یک طور دیگر هم هست این. ما باید چشم و گوشمان را باز کنیم که خدای نخواسته با دست خودمان اسلام را از بین نبریم. با دست ملت‏مان اسلام آمد اینجا و شما را در دنیا آبرومند کرد و جوری شد که با تخیل اینکه یک عده‏ای در لبنان تهدید کردند امریکا را، تازه امریکا دارد عقب می‏نشیند. با توهّم اینکه نبادا یک کسی به طور انتحاری برود چه بکند، همه‏اش هم گردن ایران می‏گذارند به خیال اینکه ایران این کارها را می‏کند، و حال آنکه مسلمین دنیا بیدار شدند، غیر مسلمین هم بیدار شدند، یعنی آنهایی که ضعیف هستند، مستضعف بودند، بیدار شدند. هر کسی در جای خودش دیگر می‏خواهد مقابله کند با اینها. آنها دور کاخ سفید را یک بساطی درست کردند و هر روز هم اضافه‏اش می‏کنند برای اینکه از این اسلام ترسیدند و اینها می‏خواهند این را نابودش کنند. آنها نمی‏توانند، اما به دست شما خدای نخواسته ممکن است بشود. اهل منبر متوجه باشند یک کلمه راجع به انتخابات سابق و لا حق و اینکه چه شده و چه شده که اختلاف‏انگیز است، بکنند، پیش خدای تبارک و تعالی مسئولند، اسلام از آنها مؤاخذه خواهد کرد. خطیبهای در جمعه هم همین را بدانند، آنهایی هم که قبل از نماز جمعه خطبه می‏خوانند همین را باید بدانند، علما هم که در هرجا هستند همین معنا را باید توجه کنند که ما امروز احتیاج داریم به اینکه به قول خدای تبارک و تعالی با تمام وجود عمل کنیم که‏  می‏فرماید با هم باشید وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. » ماه مبارک رمضان پیش است. و یکی از نعمتهایی که خدا به شما وکلا داده است این است که، در ماه مبارک شعبان این مجلس افتتاح پیدا کرد و در آغاز ماه رمضان شروع به کار دارد می‏کند. و این یکی از نعمتهای بزرگ خداست که به ما عنایت فرموده است. ماه رمضان شما را دعوت کرده خدای تبارک و تعالی به مهمانی خودش. همان طور که می‏بینید مهمانی خدا صوم است، مثل میهمانی ماها نیست که آن جور تشریفات را داشته باشد، پرهیزدادن است از آن چیزهایی که مربوط به شهوات انسان است. توجه بکنید که ماه مبارک را به آدابش عمل بکنید یعنی آداب روحی‏اش. فقط دعا نباشد، دعا به معنای واقعی‏اش باشد. خواندن خدا و تذکر خدا به معنای واقعی، آن تذکری که نفوس را مطمئن می‏کند، آن ذکری که بِذِکْر اللَّهِ تَطْمَئِنَّ القُلُوبْ. یاد خدا واقعاً و حاضر دیدن خدا را در همه جا. ماه مبارک را به تذکر خدا، به ذکر خدا و به رحمتهای خدا که به شما عنایت کرده است شکرگزاری کنید و ذکر خدا را بگویید، یاد خدا را بکنید که خدا شما را موفق کند به اینکه دستهایی که می‏خواهند تشتت در این ملت ایجاد کنند، خدا آن دستها را موفق نکند.

و از همه بالاتر این است که انسان خودش را اصلاح کند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم. پیغمبرها هم محتاجند. انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیده‏اند و دنبالش عمل کرده‏اند، و ما از باب اینکه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تکالیف خودمان عمل نکردیم. امیدوارم که ان شاء اللَّه این ماه مبارک رمضان به همه شما مبارک باشد. و مبارک بودن به این است که بنا بر این بگذارید که به تکالیف خدا عمل کنید. در این ماه مبارک دعا کنید که خدای تبارک و تعالی شما را موفق کند به اینکه در این خدمتی که متکفل او هستید، مطابق رضای او عمل کنید. از خدا بخواهید که ما را ‏از عنایت خودش محروم نفرماید. و این ضیافت خدا را قدر بدانید. این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد، این را باید قدر بدانیم ما. این ادعیه‏ای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان اینها راهبر ماست به مقصد، به تعبیر شیخ ما - رحمه اللَّه- قرآن صاعد است. ادعیه را ایشان تعبیر می‏کرد به اینکه، قرآن نازل است و این، قرآن صاعد. در هر صورت ظرایفی در این ادعیه مبارکه هست که سابقه ندارد. اینها را توجه به آن بکنید، انسان را این ادعیه می‏تواند حرکت بدهد. ماه مبارک می‏تواند که انسان را موفق به بسیاری از امور بکند. ماه مبارک می‏تواند انسان را طوری بکند که تا ماه مبارک دیگر یا تا آخر دیگر کنترل بشود و تخطی از آنچه رضای خداست نکند. من امیدوارم که همه ما موفق بشویم به اینکه این ماه مبارک را با ذکر خدا و توجه به خدای تبارک و تعالی به پایان برسانیم، که خدای تبارک و تعالی در عید رمضان به ما عیدی عنایت کند و آن استقلال تام ما، آزادی تام ما بیمه شده و جمهوری اسلامی بیمه شده.

خدایا! ما بندگان ضعیف هستیم، ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم، ما هیچیم و هر چه هست تویی. ما اگر چنانچه خلاف می‏کنیم نادانیم، تو بر ما ببخش. تو ما را به این ماه مبارک رمضان وارد کن به طوری که با رضای تو وارد بشویم در او. خدایا! تو ما را لیاقت بده که در این مهمانی که از ما کردی به طور شایسته وارد بشویم. خدایا! این ایران که از همه اطراف به او هجوم شده است، برای اسلام، این ایران را تو تقویت کن.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج‏18، ص: 475-481

. انتهای پیام /*