سخنرانی [در جمع مردم (آمادگی برای انتخابات مجلس مؤسسان)] 15 فروردین 58
سخنرانی [در جمع مدیران دبیرستانهای قم (کمبود نیروی انسانی متعهد)] 15 فروردین 58
حکم [ایجاد هماهنگی در امور ارتش و سپاه به آقای خامنهای]15 فروردین62
سخنرانی [در جمع پرسنل ارتش و سپاه (دفاع در مقابل متجاوز)] 15 فروردین64
پیام [به اعضای سمینار «لبیک یا امام»؛ (لزوم حضور فعال در جبههها)] 15 فروردین 65
سخنرانی [در جمع مردم (آمادگی برای انتخابات مجلس مؤسسان)]
زمان: 15 فروردین 1358/ 6 جمادی الاول 1399
مکان: قم
موضوع: رأی ملت به «جمهوری اسلامی»- لزوم آمادگی برای انتخابات مجلس مؤسسان
حضار: اقشار مختلف مردم شهرستانها
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
برقراری «جمهوری اسلامی» به اتفاق آرا
از خداوند تعالی توفیق شما آقایان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی برقرار شد و تقریباً اتفاق آرا بود از ... بیست میلیون رأی، 150 هزار، 145 هزار نفی بود؛ آن هم یک تقلباتی در صندوقها شده بود من جمله در قم یک زن تقلب کرده بود و قریب نیم ساعت قبل از شروع کردن تقلب کرده بود. از کرمانشاه هم بعضی آمدند گفتند که تقلب شده است؛ و الّا آرای همه باید با جمهوری اسلامی باشد. اگر چنانچه سایر اقشار مملکت حتی منحرفین از اسلام هم بدانند که اسلام چیست، بدانند که برنامههای اسلام چه هست، همهشان به اسلام روی میآورند مگر آنهایی که دست نشانده امریکا یا سایر ابرقدرتها هستند. اینهایی که الآن در ایران مشغول فتنه هستند اینها از اسلام هیچ اطلاع ندارند، و به حسب آن طوری که من میفهمم، اینها مرتبط با امریکا هستند و لو اینکه اسمشان بر خلاف است! و ملت ما باید اینها را رد بکنند و اعتنایی به آنها نکنند، و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد.
شما جوانها و شما مرد و زن ان شاء اللَّه در انتخاباتی که در پیش داریم برای مجلس مؤسسان، که قانون اساسی جمهوری اسلامی را آنها باید تصویب کنند همین طور که رو آوردید با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی و رأی دادید در آنجا هم باید با عشق و علاقه، در هر شهری، در هر استانی با عشق و علاقه تعیین کنید اشخاص فاضل، اشخاص امین را، اشخاص متدین امین فاضل را، برای اینکه بروند در مجلس مؤسسان و قانون اساسی جمهوری اسلامی را تصویب کنند. ان شاء اللَّه خداوند به شما و همه ملت ما خیر و عافیت عنایت کند و ان شاء اللَّه بتوانیم برنامه اسلام را پیاده کنیم. الآن لفظ است، لفظ «جمهوری اسلامی» است؛ باز معنایش نیامده است. ما باید راههایی را طی کنیم تا «محتوای» جمهوری اسلامی در ایران پیاده بشود. دعا کنید ان شاء اللَّه موفق بشویم و اسلام را زنده کنیم و احکام اسلام را زنده کنیم. خداوند به همه شما توفیق و سعادت عنایت کند.
صحیفه امام، ج6، ص:471- 472
سخنرانی [در جمع مدیران دبیرستانهای قم (کمبود نیروی انسانی متعهد)]
زمان: 15 فروردین 1358/ 6 جمادی الاول 1399
مکان: قم
موضوع: خطر اختلاف افکنی استعمار- آرای فوق العاده و بیمانند مردم به جمهوری اسلامی- کمبود نیروی انسانی متعهد
حضار: مدیران و معاونان دبیرستانهای قم
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
کارشکنی جیرهخواران استعمار
از شما آقایان متشکرم که برای تفقد از من تشریف آوردید، و از این امر که توفیق حاصل شده است که ما با آقایان مواجه باشیم. در این سالهای بسیار طولانی ما از هم جدا بودیم، و دستگاه خبیث استعمار کوشش کردند که بین اقشار ملت جدایی بیندازند. آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا که لمس کردهاند این اتفاق چه هنری دارد، حالا خطر برای ما بیشتر است. آنها سابق که همین احتمال را میدادند که اتحاد بین اقشار برای آنها مضر باشد، جدیت کردند که روحانیون را از مردم جدا کنند، قشر اساتید را از روحانیون، بازاریها را از دانشگاه؛ اقشار ملت را از هم فاصله بیندازند، یک فاصلهای که همه به هم بدبین باشند: دانشگاهی بدبین باشد به روحانی، روحانی بدبین باشد به دانشگاهی، همه با هم بدبین باشند [روحانی] به بازاری، بازاری به روحانی. آن وقت که احتمال این را میدادند که اگر اینها با هم باشند منافع آنها به خطر میافتد، آنها جدیت داشتند بر اینکه این قشرها را از هم جدا کنند. حالا که در این نهضت لمس کردند این معنا را که وحدت ملت با اتکا به خدای تبارک و تعالی آنها را عقب [زد] و دست آنها را کوتاه کرد از منافع ما، الآن خطر بیشتر است؛ یعنی آنها در پی شیطنت بیشتر هستند و کارمندهایشان، آنهایی که جیره خوار آنها هستند، با لباسهای مختلف، با طرزهای مختلف، در بین ملت میخواهند جدایی بیندازند. و الآن ملاحظه میکنید که در همه اقطار مملکت یک دستجاتی که جیره خوار آنها هستند مشغول کار شدهاند که این حکومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد.
اینها در این رفراندم همچو شکست خوردند که الآن دیوانه شدند! یک همچو رفراندمی در تمام دنیا سابقه ندارد، در همه دنیا همچو رفراندمی سابقه ندارد. 35 میلیون جمعیت در صورتی که شانزده سال به بالا رأی باید بدهند، بیست میلیون بیشتر- [حتی] یک قدری بالاتر- رأی بدهند و از بیست میلیون و قدری بالاتر، صد و چهل و چند هزار مخالف! در صورتی که در قم که ما بودیم، آمدند گفتند که یک زنی تقلب کرده است، و تقریباً شاید این هشتاد رأیی که در قم انداختند یک مقداریش هم راجع به آن تقلب میشود و گر نه قمی [ها] صد در صد موافق اسلام هستند؛ قمی نمیشود مخالف اسلام باشد. این هشتاد رأی یا از خارج [قم بوده]- خوب در قم از خارج هم بودند- یا از خارجْ این عناصر فاسده [که] هستند، [بوده] یا آن تقلبی که آن زن کرده است در بعضی جاهای دیگر هم شاید شده باشد. امروز از کردستان هم گفتند که آمدهاند. بعضی از کرمانشاه هم آمدهاند که در آرای آنجا هم تقلب شده است، و الّا آنجا هم رأی بیشتر بود. ما توقع صد در صد داشتیم البته، و لکن این هم صد در صد است؛ صد در صد! در صورت این طور است. در بین اینها در یک روزنامه بود، دیدم که یا کسی نقل کرد که یک نفر گریه میکرد و از او پرسیدند علت گریه را؛ گفت من اشتباه کردم و رأی منفی دادم در صورتی که میخواستم رأی مثبت بدهم؛ و من جهنمی شدم! در هر صورت دو مسأله هست: یک مسأله عدد است که در تاریخ همچو عددی نمیتوانند نشان بدهند که از سی و چند میلیون جمعیت، بیست میلیون رأی بدهند؛ یک جهت هم کیفیت است که بالاتر است. یک وقت این است که مردم میروند رأی میدهند، یک وقت علاقه و عشق [هم] دارند. این شانزده ساله، کمترها- که بعضیشان اینجا پیش من هم آمدند- به قدری ناراحت بودند از اینکه چرا ما نباید رأی بدهیم! اینها از اینکه رأی ندادهاند و نباید رأی بدهند، از این ناراحت بودند. و مردم با یک عشق و علاقهای رأی دادند که این کیفیت هم هیچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما، نه در کیفیت سابقه دارد و نه در کمیت.
اگر این عشق و علاقه اسلامی محفوظ بماند، در سایر چیزها هم همین طوریم؛ و اگر- خدای نخواسته- این عشق و علاقه اسلامی یک وقت سستی پیدا کند و محفوظ نماند آن وقت نمیدانم چه خواهد شد! البته ما مراحلی [در] پیش داریم؛ مرحله مجلس مؤسسان در پیش است، و مرحله انتخابات هم در پیش است و دیگر زمان سابق نیست که به ما تحمیل بکنند. ما خودمان هستیم؛ با پای خودمان میرویم و رأی میدهیم. نه کسی به ما تحمیل میکند و نه زورگویی هست در کار. عشق و علاقه! اگر این عشق و علاقهای که در رفراندم بود باقیاش بداریم یعنی نهضت را افروخته نگه بداریم [و] نگذاریم خاموش بشود، در آن دو مرحله هم ما برد داریم؛ و وکلایی که میخواهیم بفرستیم به مجلس مؤسسان و بعد هم به مجلس شورا، وکلایی هستند که صد در صد ملی، متدین. نه منحرف به چپ و نه منحرف به راست؛ از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگیرند.
و اگر- خدای نخواسته- سستی پیدا بشود، آن وقت البته خطر هست که آن وکلای غیر صالح هم به ما تحمیل کنند، یعنی بروند به مجلس. در هر صورت، آنی که الآن مهم ماست این است که این آتشی که افروخته شده- و این را خدا افروخته است، این [را] بشر نمیتواند؛ یک آتشی است که خدا افروخته است- این آتش که با تأیید خدا افروخته شده است ما نگهش داریم، افروخته نگهش داریم. مادامی که این آتش هست و افروخته است ما پیروز هستیم؛ و اگر- خدای نخواسته- این [آتش] افسرده بشود و رو به افسردگی برود، من خوف دارم که باز برگردیم به یک مراحل بدی، مراحلی که مثل سابق باشد. خدا نکند یک همچو روزی پیش بیاید؛ و ان شاء اللَّه پیش نخواهد آمد. خداوند ان شاء اللَّه همه شما را تأیید کند.
البته تکلیف من این است که وقتی یک قدری راحت بشویم، درس بگویم؛ طلبهها را نصیحت کنم و با طلبهها [یی که] سر و کار داریم اینها را نصیحت کنم. و تکلیف شما آقایان این است که این جوانها را بار بیاورید به طوری که پرورش [پیدا] کنند؛ همانْ آموزشِ تنها نباشد.
سابقْ نه آموزش بود نه پرورش؛ یعنی نمیگذاشتند، وضع را جوری کرده بودند که هم جلو معلومات جوانهای ما را میگرفتند و نمیگذاشتند رشد بکنند، و هم جلو پرورش را که پرورش صحیح نکنند. این همه مراکز فساد که در ایران ایجاد کردند- همه چیزهایی که برای آموزش و پرورش بود، اینها تبدیلش کردند به مرکز فساد! مثلًا فرض کنید سینما؛ سینما یک جایی است که برای آموزش است، برای پرورش است [یا] رادیو- تلویزیون؛ همه اینها تا وقتی که رسید اینجا، به دست اینهایی که مأمور بودند از طرف غیر که وطن را به این حال درآورند و «مأموریت برای وطن» داشتند، اینها را منقلب کردند به یک چیزی که بر خلاف بود. حالا از این به بعد باید همه اینها یک دستگاه پرورش باشد، یک دستگاه آموزش باشد. رادیو همین طور، تلویزیون همین طور، تئاتر همین طور، همه اینها.
اسلام با خود اینها مخالف نیست؛ اسلام میخواهد اینها را مهذب کند یعنی در خدمت اسلام، در خدمت تربیت جوانها قرار بدهد. و ما هم مأموریم این جوانهایی را که دست ما هستند و با آنها رابطه داریم، اینها را باید تربیت اسلامی، تربیت دینی و متوجه به مسائل روز کنیم. جوری باشد که از اول، این بچهها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند که باید چه بکنند در آتیه. در پهلوی علم باید این پرورش باشد، و شما آقایان البته موظفید که این کار را بکنید. در همه قشر ایران، همه معلمین [و] همه دانشمندان باید این کار را بکنند؛ که بعد از یک مدتی ایران متبدل بشود به یک چیز دیگری
شما ملاحظه بکنید؛ الآن ما وقتی [میخواهیم] یک دولت صالحی درست بکنیم، هر چه میگردیم پیدا نمیشود. سه تا، چهار تا، پنج تا آدم پیدا میشود که اینها هم از همه جهات جامع نیستند. چرا؟ برای اینکه در این پنجاه و چند سال کوشش شد که نگذارند انسان درست بشود، نگذارند یک رجال فهمیده صحیح درست بشود. سابق «1» مسائل این طورها نبود اما حالا این طور است. ما الآن در یک وضعی واقع شدیم که نه نیروی انسانی صحیحی داریم و نه اقتصاد و [نه] سایر [امور]. و از همه بالاتر همین است که ما نیروی انسانیمان کم است. در هر ادارهای که بخواهیم، الآن کلاه کلاه میکنند. در این وزارتخانهها کلاه کلاه میکنند. نه اینکه میخواهند نشود؛ نمیتوانند! البته همه میل دارند به اینکه وزارتخانهای که دستشان است صالح باشد، خوب باشد. اینها اشخاص امینی هستند لکن از باب اینکه اشخاص [صالح] ندارند، از باب اینکه [نیروی متعهد را] فاقدند، از این جهت کلاه به کلاه میکنند و بعضی وقتها [افراد] هم بد از کار در میآیند. باید با کوشش همه اقشار، خصوصاً آنهایی که معلم هستند، در دانشگاهها استاد هستند [نیروی انسانی درست شود]. در دبیرستانها، در دبستانها، از همان اول که بچهها تحویلشان داده میشود باید مسئول تربیت آنها باشند، مشغول این باشند که اینها را تربیت کنند، یک تربیت صحیح اسلامی؛ که در تربیت صحیح اسلامی همه [خصوصیات] است. یعنی یک مُسْلم اگر همان طوری که اسلام میخواهد بزرگ بشود، این ممکن نیست که به مملکت خودش خیانت بکند؛ ممکن نیست که به برادر خودش، به همسایه خودش، به همشهری خودش، به یک آدم غریبه خیانت بکند. اصلًا خیانت منتفی میشود. ما باید کوشش کنیم که افراد صالح درست بکنیم. من از خدای تبارک و تعالی توفیق شما آقایان را میخواهم و سلامت همه را طالبم
صحیفه امام، ج6، ص:473- 477
حکم [ایجاد هماهنگی در امور ارتش و سپاه به آقای خامنهای]
زمان: 15 فروردین 1362/ 20 جمادی الثانی 1403
مکان: تهران، جماران
موضوع: مأموریت ایجاد هماهنگی امور ارتش و سپاه پاسداران
مخاطب: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور)
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج سید علی خامنهای رئیس محترم جمهوری اسلامی- دامت افاضاته
نظر به نقش مؤثر و مهم نیروهای مسلح جمهوری در دفاع از کشور و جمهوری اسلامی و لزوم اهتمام و اشراف هر چه بیشتر وهمه جانبه بر آنها، و با توجه به تعهد و بصیرت و علاقه جنابعالی به امور این نیروها، به آن جناب مأموریت میدهم که از طرف این جانب کلیه اقدامات لازم را برای تمشیت امور ارتش و سپاه انجام داده و اهم امور را به این جانب گزارش دهید. «1» ان شاء اللَّه تعالی موفق و مؤید باشید.
تاریخ 15 فروردین 1362
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج17، ص: 397
سخنرانی [در جمع پرسنل ارتش و سپاه (دفاع در مقابل متجاوز)]
زمان: صبح 15 فروردین 1364/ 13 رجب 1405
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: تجلیل از شخصیت علی (ع)- دفاع از کشور اسلامی در مقابل متجاوز
مناسبت: میلاد حضرت علی (ع)
حضار: محلاتی، فضل اللَّه (نماینده امام در سپاه پاسداران)، رحمانی (فرمانده بسیج مستضعفان)، اهالی جنوب تهران، اعضای سپاه پاسداران، پرسنل ارتش و ایتام
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
کمالات حضرت علی (ع)
این روز مبارک را به همه آقایان حضار و به ملت بزرگوار ایران و به همه مسلمین جهان تبریک عرض میکنم. امیدوارم خداوند به برکت این روز مبارک، برکاتش را بر همه مسلمین، خصوصاً به ملت شریف ایران نازل بفرماید.
مولود امروز، وصف کردنی نیست، آنچه که وصف کنند از او، دون شأن اوست و آنچه شعرا و عرفا و فلاسفه و دیگران درباره او گفتهاند، شمهای از آن چیزی است که او هست. غالباً مسائلی که درک میکردهاند و میکنند راجع به مولا علی بن ابی طالب، عرضه میداریم. آن چیزهایی را که ما نمیتوانیم درک کنیم و دست عرفا و فلاسفه و دیگران از آن کوتاه هست، آن چیز قابل ذکر نیست. انسان تا نشناسد، نمیتواند بگوید و آن مقداری هم که در دسترس ماست، آن قدر زیاد است که گفتن او محتاج به زمانهای طولانی است. و لهذا ما باید در پیشگاه مبارک ایشان عذرخواهی کنیم و عذر تقصیر بخواهیم که ما قاصریم و نمیتوانیم بیان کمال شما را بکنیم.
آن چیزی که موجب تأسف است این است که نگذاشتند حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- آن طور که باید و دلخواه اسلام است، جلوه پیدا کند. در مدت کوتاه خلافت ظاهری ایشان، سه تا جنگ پیش آمد که از خود مسلمین بود. این منحرفین که ایران را متهم میکنند به اینکه چرا با مسلمین شما جنگ میکنید، علاوه بر اینکه ما حزب بعث را مُسلِم نمیدانیم، بلکه ضد اسلام میدانیم و مردم عراق مبتلای به او هستند و مردم ایران هم همین طور، و جنگ با مسلم نیست گرچه از مسلمین او سپر قرار میدهد و میآورد در جبههها، لکن جنگ با مسلم نیست. علاوه بر این ما فرض میکنیم که مسلم باشد، شماها صدام را از اصحاب رسول اللَّه مُسلمتر میدانید؟ این معممین اهل سنت بعضیشان- درباریهای اینها- صدام و امثال صدام را از مقدسهای نهروان بالاتر میدانند؟ آنهایی که جبینشان پینه داشت و نماز شب هم میخواندند. حضرت امیر سه جنگی را که کرده است با اصحاب پیغمبر، با نزدیکان پیغمبر، با مقدسهای حقه باز کرده است و این برای مصلحت اسلام بوده است. گرچه من میدانم که در بعض دلها اشکال به حضرت امیر هم هست، بعضی اشخاص به حضرت امیر هم اشکال دارند، و لو جرأت نمیکنند بگویند که «چرا با مسلمانها جنگ کرده است!» لکن حضرت امیر تابع اسلام است، اسلام بگوید با مسلمین جنگ کن، جنگ میکند؛ بگوید با کفار جنگ کن، جنگ میکند، وقتی بنا شد یک طایفهای از مسلمین، اینها توطئه کردند برای اینکه اسلامی که میخواهد متولد بشود، این را از بین ببرند و یک دسته دیگر هم اغفال کردند دنبال این معنا، تکلیف حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- است که شمشیر را بکشد و در سه جنگ با مسلمین [یعنی] کسانی که اظهار اسلام میکردند و فریاد اسلام میکشیدند و همهشان هم از صدام مسلمانتر بودند، شمشیر را بکشد و در سه جنگ با مسلمانها جنگ بکند برای اطاعت امر خدا و برای حفظ اساس اسلام.
آن روزی که اساس اسلام و اساس دیانت اسلام بستگی دارد به جنگ کردن با کسانی که اظهار اسلام میکنند یا واقعاً هم مسلمان هستند، وقتی بنا بر این شد، شمشیر را باید بکشند مسلمین و با آنها جنگ بکنند. این کوردلهایی که برای طرفداری از قدرتهای بزرگ و برای طرفداری از سلطنت طلبها و منافقین و امثال اینها به ایران و رزمندگان ایران و علمای اسلام در ایران اشکال میکنند، اینها اشکالشان را ببرند در صدر اسلام طرح کنند، ببینند که باید چه بگویند! امیر المؤمنین را قبول ندارند؟ قبول دارند. در آنجا ببینند چه واقعهای اتفاق افتاد و برای چه اتفاق افتاد، انگیزه چی بود؟ آنها میخواستند برگردانند اسلام را به همان مسائل زمان جاهلیت، و لو در صورت اسلام. تکلیف امیر المؤمنین در این وقت چی بود؟ جز این بود که عمل کرد؟
ما اعتقادمان این است که صدام میخواهد اسلام را برگرداند به کفر و الحاد. ما اعتقادمان این است که امریکا از اسلام ترسیده است و میخواهد اسلام را به هم بزند، تصریح هم میکند. ما این کسانی که با دولت اسلامی ایران معارضه میکنند، اعتقادمان این است که اینها با اسلام دارند معارضه میکنند. ما روی این اعتقاد با اینها تا آخر باید مبارزه کنیم برای اینکه اسلام همچه تکلیفی برای ما معین کرده است. کسی که همه موافقینش عبارتند از اشخاصی که منحرفین هستند از اسلام؛ امریکایش منحرف، دیگرانش منحرف، کسی که این طور است و در مملکت خودش با مسلمین آن طور عمل میکند و با مسلمین ما هم این طور عمل میکند، این کس را جز اینکه با او به مبارزه برخیزیم، راهی نداریم. و ما تا آخر دنبال این مطلب هستیم و خواهیم بود و به حرفهای مفت آنهایی که انحراف دارند؛ انحراف عقلی دارند، انحراف فکری دارند، به حرفهای آنها اعتنایی نمیکنیم، ما تکلیف را ملاحظه میکنیم. علمای اسلام الآن در ایران- علمای بزرگ ایران- همهشان موافق با این مسأله هستند و مؤمنین هم همین طورند و بازاریها و کشاورزها و دیگران، اهل ادارات، همه اینها، اینها خُلَّص از مؤمنین هستند که با این امر موافق هستند. و از آن طرف اگر خدای نخواسته، در این جنگ امریکا پیروز بشود و صدام را پیروز بکند، اسلام یک سیلیای میخورد که تا آخر، تا زمانهای طولانی، نمیتواند سرش را بلند کند. وقتی ما در یک همچه مقامی واقع هستیم و یک همچه تکلیفی را احراز کردیم، بر همه ما لازم است و واجب شرعی است که از اسلام دفاع کنیم. علاوه بر همه اینها مسأله، مسأله این نیست که ما جنگ میکنیم، ما دفاع میکنیم.
کسی که به ما حمله کرده و این طور ویرانگری کرده است در کشورمان، ما لازم است دفاع کنیم. دفاع را احدی از مسلمین نیست که، احدی از علمای اسلام نیست که بگوید دفاع در اسلام نیست. دفاع هیچ احتیاج به یک ولیای ندارد، هیچ احتیاج به یک امامی ندارد. تمام مسلمین اگر یک وقت بنا شد برشان هجمه بشود، خودشان باید دفاع کنند، مستقلاند در این امر. و کشور ایران مستقلًا، و لو اینکه ولی فقیه هم نگوید، و لو این که علما هم نگویند- با اینکه میگویند آنها هم- مردم مکلف شرعی هستند به اینکه دفاع کنند و حکم عقلشان این است که از کشور خودشان، از ناموس خودشان، از مال خودشان دفاع کنند. و شما میدانید که اگر خدای نخواسته، این حزب بعث مهلت پیدا بکند و مهلت به او داده بشود، این با کشور عراق چه میکند، و با کشور ما چه میکند. و ما تا آخر ایستادهایم. ما دنبال اسلام هستیم. دنبال احکام اسلام، و حکم اسلام این است امروز.
ما از خدای تبارک و تعالی توفیق همه مسلمین را خواستاریم که در مقابل این عَلَم کفر قیام کنند، و یک کسی که با تمام قواعد بین المللی مخالفت میکند، صاف میگوید که «ما ساعت چند حمله میکنیم، حمله موشکی میکنیم به شهرهای ایران، به شهرهای مسکونی ایران» صریح میگوید، لکن هیچ کشوری او را محکوم نمیکند. و ما صریح میگوییم که ما ابداً نظر نداریم به اینکه به یک کشوری تعدی بکنیم. ما از خودمان دفاع داریم میکنیم و همه تبلیغات بر ضد ماست. این برای این است که قضیه، قضیه اسلام و کفر است، نه قضیه ایران و عراق است. قضیه این است که از اسلام اینها بد میبینند، اسلام نمیگذارد که آنها به منافع نامشروع خودشان برسند و آنها که اسلام نمیگذارد به منافع نامشروعشان برسند، آنها قیام بر ضد اسلام میکنند یا وادار میکنند. قیام بر ضد اسلام است، لکن باید بدانند که با یک کشوری که وضعش این طور است، یک کشوری که وضع روحی مسلمانانش، جوانانش، مشایخش، بچههایش این طور است، با این کشور نمیتوانند معارضه بکنند. آنهایی که در رأس واقع هستند و در رأس جنایات واقع هستند، آنها عاقلترند از اینکه خودشان را مبتلا کنند به یک امری. بعضی وقتها مبتلا کردند و سیلی خوردند، حالا دیگر مبتلا نمیکنند خودشان را به این امر. اینها وادار میکنند این و آن را به اینکه شیطنت بکنند و این شیطانها هم بدانند که دیگر نمیتوانند کاری انجام بدهند یک کشوری که همه بیدار و همه مستعد برای شهادت هستند، اینها را از چه میترسانند؟ کسی که میگوید «من شهادت را میخواهم، دعا کنید که من شهید بشوم» شما او را از قتل میترسانید؟ شما او را از موشک میترسانید؟ یک کسی که بعد از موشک خوردن میایستد و میگوید «جنگ، جنگ تا پیروزی» شما او را از جنگ میترسانید؟ این وضع، وضعی است که خدا پیش آورده است، چیزی را که خدا پیش آورده، با او معارضه نمیشود کرد. و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که همه ما را با استقامت و با پشتکار حفظ کند، تا این که ما با این مقابله کنیم و با هر کس که بخواهد با ما مقابله کند، قدرت مقابله داشته باشیم.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه
صحیفه امام، ج19، ص:213- 217
پیام [به اعضای سمینار «لبیک یا امام»؛ (لزوم حضور فعال در جبههها)]
زمان: 15 فروردین 1365/ 24 رجب 1406
مکان: تهران، جماران
موضوع: جنایات صدام و حزب بعث- لزوم حضور فعال در جبههها
مناسبت: در آستانه سالروز بعثت حضرت محمد (ص) و برگزاری سمینار «لبیک یا امام»
مخاطب: اعضای سمینار «لبیک یا امام»
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
اعضای محترم سمینار پشتیبانی جنگ- ایّدهم اللَّه تعالی
پیام شما در مورد استقبال کم نظیر مردم سلحشور در پیوستن به صفوف رزمندگان اسلام، و تصمیمتان در استفاده بیشتر از این امکانات عظیم واصل گردید. خداوند متعال را سپاس میگزاریم که در آستانه سالروز بعثت حضرت خاتم الانبیا- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- بار دیگر ملت دلاور ایران صحنه حماسههای همیشگی حضور خود را در دفاع از اسلام عزیز و کشور اسلامی ایران به نمایش میگذارند، و با شرکت بیسابقه خود در کاروان راهیان کربلا جهانیان را به حیرت واداشته، و میروند تا با همت والای خود بقایای ریشههای پوسیده حزب عفلقی عراق را بَرکنند، و مردم مظلوم عراق و ایران و منطقه را از یوغ این بردگان شیطان رهایی بخشند. و با تشکر از اعضای محترم این سمینار، که ان شاء اللَّه با وحدت معنوی و ظاهری خود از این نیروهای الهی در جهت دفاع مقدس برنامهریزی مینمایند.
ملت عزیز ایران و رزمندگان و مسئولین محترم جمهوری اسلامی میدانند که استکبار جهانی و اکثر کشورهای منطقه به خوبی دریافتهاند که امروز نجات صدام از این بن بست و منجلابی که خود آنان برای او به وجود آوردهاند امری ناممکن است؛ و علی رغم آن همه تسلیحات مدرن و کمکهای نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی، هر روز که از عمر این شجره خبیثه میگذرد بیثباتی آن آشکارتر میگردد. و شاید کم و بیش دریافتهاند که مقاومت بیش از این در مقابل عواطف و احساسات پاک مردم ایران و حمایت از صدام نه تنها برای آنان سودی نخواهد داشت، که زمینههای تزلزل و بیثباتی آنان را در میان ملتهای خود فراهم خواهد ساخت. و نیز در طول این چند سال جنگ تحمیلی، برای آنان و حتی سازمانهایی که تا دیروز به حمایت از صدام برخاسته بودند به خوبی آشکار گردیده است که تنها کسی که در این جنگ عامل آن همه تجاوزها و شرارتها، کشتارها، و ناامن کردن دریاها، و حمله به هواپیماهای غیر نظامی، و استفاده از بمبهای شیمیایی و نقض حقوق و قوانین بین المللی است، شخص صدام و «حزب بعث» عراق است. و همه آنان میدانند که اگر اسرائیل نقشه تسخیر از نیل تا فرات را دنبال میکند، صدام هم در تهاجم خود به این کشور اسلامی، نقشه سیادت خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمی خلیج فارس را تعقیب مینمود. هر چند که بسیاری جرأت ابراز صریح این واقعیت را ندارند. ما همه این موفقیتها را در صحنههای سیاسی و نظامی رهین همت مردم و استقامت رزمندگان میدانیم. و بار دیگر به کشورهای منطقه اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی، علی رغم اقتدار روزافزون خود در صحنههای سیاسی و نظامی و علی رغم پشتیبانی تودههای میلیونی مردم که هر روز شاهد رژه با شکوه دهها لشکر از نیروهای آموزش دیده آن هستیم، هیچ گاه درصدد توسعه و کشورگشایی نبودهایم و همواره درصدد آنیم که با کشورهای اسلامی و [منطقه] در صلح و آرامش روابط دوستانه داشته باشیم. و اعراب و کشورهای اسلامی، و خصوصاً کشورهای خلیج فارس، باید بدانند که هیچ گاه با وجود رژیم فاسد و جنگافروزی چون صدام، منطقه روی آرامش را نخواهد دید. و تا این غده چرکین در کالبد کشور اسلامی عراق باقی است، منطقه نیز در تب و تاب ناامنی و حوادث خواهد سوخت.
نکته دیگری که باید به ملت عزیز و مسئولین محترم و رزمندگان سلحشورمان تذکر دهم این است که با وجود اینکه در تمامی جبهههای نبرد پیروزی و برتری با شماست و خواب راحت از چشم عفلقیان گرفته شده، ولی این پایان راه دفاع مقدس از کشور اسلامی و دفع تجاوز نیست. مسئولین و فرماندهان ارتش و سپاه و بسیج با استفاده از امکانات مادی و معنوی خود، با تزلزل سخت و عمیق حاکم بر پیکر پوسیده عراق، در جبهههای جنگ، خصوصاً در نبرد قهرمانانه «فاو»، به نبرد بیامان خود و مقاومت تا سقوط صدامیان ادامه دهند؛ و با وحدت و انسجام کامل در صفوفی به هم پیوسته امان را از آنان سلب نمایند؛ و خدای ناکرده غرور از پیروزیها باعث سستی در تکلیف یا بیدقتی در برنامهها نگردد. و من با کمال تواضع، از این مدافعان پیروز میخواهم که هیچ گاه از نصرت حق و توکل بر خدای بزرگ غافل نباشید و مَا النَصرُ إلَّا مِن عِندِ اللَّهِ العزیزِ الحکیمِ. و ملت عزیز ایران هم، که در تمامی صحنهها خود را ملزم به ادای تکلیف الهی و دفاع از دستاوردهای آن میدانند، باید متوجه باشند که امروز پر کردن جبهههای نبرد از نیروهای آموزش دیده و آمادگی دفاع از اسلام و ایران برای همه قشرها از اهمّ واجبات الهی است، که هیچ چیز دیگر مانع از انجام آن نمیشود. که بحمد اللَّه مردم به این وظیفه شرعی و مقدس خود به خوبی عمل کرده و میکنند. و دنیا هم اکنون شاهد امواج خروشان این انسانهای متعهد و آگاه، از روحانی گرفته تا دانشگاهیان و دانشآموزان، و از کارگران و کشاورزان گرفته تا بازاریان و کارمندان، همه و همه میباشد.
این جانب از مسئولین امر، خصوصاً اعضای محترم این سمینار که بر آن شدهاند تا با برنامهریزی کامل از این امکانات عظیم مردمی بهرهبرداری کنند، تشکر میکنم. و از ملت عزیز میخواهم که جبههها و پشت جبههها را گرم نگه دارند، تا با لطف و عنایت خداوند متعال و دعای خیر حضرت ولی امر- ارواحنا فداه- شاهد موفقیت بیشتر در انجام فریضه دفاع الهی باشیم.
خداوندا، ملت عزیز ما را به شرف استقامت، پیروزی ظاهر و باطن نایل فرما؛ و به ارتشیان، سپاهیان، بسیجیان و راهیان کربلا و جهادگران و امدادگران، این رزمندگان خالص و عارف ما، در مصاف با دشمنان خود موفقیت و نصرت کرامت، و به آنان عزمی راسخ و قامتی استوار عنایت فرما؛ و به خانوادههای عزیز شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین صبر واجر لطف فرما؛ اسرا و مفقودین را به اوطان خود بازگردان؛ و به جانبازان انقلاب شفا عنایت کن؛ و شهدای گرانقدر ما را با اجر وافر خود در کنار شهدای صدر اسلام محشور فرما؛ و سلام و صلوات خود را بر صاحب امر و وارث ارض، حضرت بقیة اللَّه الاعظم- روحی فداه- نثار فرما. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج20، ص:31- 34
.
انتهای پیام /*