کد مطلب: 3019 | تاریخ مطلب: 29/12/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 29اسفند ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  29اسفند ماه

سخنرانی [در جمع روحانیون و اهالی قم (توطئه های استعمار- مسئولیت علما)] 29 اسفند 41

سخنرانی [در جمع هیأت دولت موقت (عوامل پیروزی- رهنمود به دولت و ملت)]29 اسفند 57

پیام رادیو- تلویزیونی [به ملت ایران در آغاز سال نو (تذکراتی در مورد انتخابات مجلس)]29 اسفند 58

پیام [به مردم و مسئولین در آغاز سال نو (سیزده تذکر)]29 اسفند 59

پیام [به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (پیشرفتهای انقلاب)]29 اسفند 60

نامه [به سید احمد خمینی (نحوه تشکیل هیأت نظارت تهران در انتخابات مجلس)]29 اسفند66

 

سخنرانی [در جمع روحانیون و اهالی قم (توطئه های استعمار- مسئولیت علما)]

زمان: 29 اسفند 1341/ 23 شوال 1382

مکان: قم، مسجد اعظم

موضوع: توطئه های استعمار بر ضد اسلام- مسئولیت سنگین عالمان دینی

مناسبت: فرا رسیدن عید نوروز 1342

حضار: روحانیون، طلاب و اهالی قم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

امسال ما عید نداریم و این عید را عزای ملی اعلام می کنیم، نه به خاطر اینکه مصادف است با شهادت حضرت صادق- سلام اللَّه علیه؛ آن حضرت مقامش عالی و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحکیم و پیشرفت اسلام است. به قول سید بن طاوس- علیه الرحمة- برای شهادت [مثل ] امام صادق باید جشن گرفت.

ما در این عید عزاداریم برای مصیبتها و لطمه هایی که در این سال به اسلام وارد شد، این سال، سال خوشی برای مسلمین نبود، سال خوبی برای روحانیت نبود. در این سال به اسلام تجاوز شد. علمای دین و روحانیون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در این سال استعمار توطئه هایی را علیه اسلام تدارک دید، عمال پلید استعمار به قرآن جسارت کردند، برای پایمال کردن احکام نورانی قرآن نقشه ها کشیدند، برنامه ها ریختند، طرحها دادند. اگر مسلمین بدانند که چه توطئه ها و نقشه هایی علیه عزت اسلام، سعادت ملتهای مسلمان و استقلال ممالک اسلامی در دست اقدام است، دیگر هیچ وقت عید نمی گیرند بلکه قیام می کنند به وظایف دینی که بر عهده دارند. وظیفه علمای دین، وظیفه ملتهای مسلمان سنگین است. همه وظیفه دارند که از اسلام دفاع کنند. در برابر توطئه ها بایستند و با آن مقابله کنند. آنها که در برابر خطرهایی که متوجه اسلام شده است قیام نکنند، مقابله نکنند و به دفاع برنخیزند، آنها در عداد مردگانند.

روحانیت اسلام تا این لحظه از تاریخ حیات درخشان خود در خدمت اسلام و مسلمانها بوده و در راه دفاع از دین خدا و حقوق ملتها مجاهده و مبارزه کرده است و در مواقع لزوم مردم را متوجه خطرهایی کرده که علیه اسلام و استقلال کشورهای اسلامی مطرح بوده است و در برابر فشارها، قلدریها و تهدیدهایی که از جانب ستمکاران و حاکمان جائر بر روحانیت وارد شده عقب نشینی نکرده و سکوت را جایز نشمرده است و با ارعاب و تهدید از وظایف خود دست نکشیده و تسلیم جباران نشده است. روحانیان را با تهدید و قلدری نمی توان در برابر سلطه و قدرت ظَلمه و ستمکاران مرعوب کرد. روحانیان از سرنیزه جباران و جنایتکاران نمی ترسند و از وظایف خود دست نمی کشند. إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموُا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ الا تَخافُوا وَ لا تَحزَنوُا وَ أَبْشِروُا بِالْجَنَّةِ الَّتی  کُنْتُمْ توعَدوُنَ.  آنها که گفتند مربی ما خداست و سپس استقامت ورزیدند، ملائکه بر آنها فرود می آید، قلبهایشان را تسکین می بخشد و آنها را دلداری می دهد که مترسید و اندوهگین نشوید و شادمان شوید به بهشتی که وعده داده می شدید. پس برای چه بترسیم برای چه اندوهگین باشیم، اینها که آدم نیستند که ما از آنها بترسیم. ما را به چه تهدید می کنند اینها؟

روحانیت نباید از چیزی بترسد، روحانیت نباید از عربده کشیها، وحشیگریها و غوغای مشتی رجاله و اراذل وحشت کند. علما و روحانیان باید تا آخرین قطره خون  خود را در راه اسلام، در راه قرآن و در راه اعلای کلمة اللَّه نثار کنند. اگر بناست- خدای نخواسته- اسلام نباشد، احکام قرآن نباشد، مذهب جعفری در کشور از رسمیت بیفتد، روحانیت اصلًا نمی خواهیم باشد، (در آن صورت) حوزه های علمیه نمی خواهیم وجود داشته باشد. ما حوزه های علمیه را می خواهیم برای حفظ اسلام، ترویج احکام الهی و قوانین قرآنی. اما اگر بنا باشد، دستگاه جبار، دین مقدس اسلام را از رسمیت بیندازد، احکام اسلام را از بین ببرد و قرآن را مهجور و منکوب کند، وجود حوزه های علمیه چه ثمره ای دارد و چه آثاری بر آن مترتب است؟  آیا این حوزه ها را می خواهیم که فقط از ترتب بحث کند؟  حوزه های علمیه باید زنده باشد و در برابر دشمنان اسلام چون کوه محکم بایستد و بخروشد. این حکومت فاسد همه قوای خود را برای ضربه زدن به اسلام و مردم مسلمان به کار گرفته است و بساط ظلم و جنایت خود را هر روز بیشتر گسترش می دهد. ما وظیفه داریم که در برابر این جنایتکاران بایستیم و سکوت نکنیم.

آیا در شرایطی که استعمار، قرآن مسلمانها را تحریف می کند ما ساکت باشیم؟! آیا در موقعی که دستگاه طاغی بر مدرسه علوم دینی هجوم می برد و اهل مدرسه را مورد ضرب و شتم قرار می دهد و اموال طلاب را غارت می کند و علمای اعلام را به زندان می برد، هتک می کند و مورد تهدید و تحقیر و اهانت قرار می دهد، ما ساکت باشیم؟ آیا ما ساکت باشیم در صورتی که علمای تهران حبس می شوند و هتک می شوند؟ آیا ما ساکت باشیم در حالی که علمای قم مورد شدیدترین اهانتها قرار می گیرند؟! به جرم اینکه می گویند «ربنا اللَّه»، مربی ما امریکا نیست، مربی ما انگلیس نیست، مربی ما اسرائیل نیست، مربی ما خداست.

جرم علما و روحانیون این است که از اسلام دفاع می کنند، از احکام قرآن دفاع  می کنند و رودرروی جباران و ستمکاران می ایستند و بر سرشان فریاد می زنند که تجاوز به احکام اللَّه نکنید، سنن الهی را بازیچه دست خود قرار ندهید. شما هر گز نمی توانید احکام خدا را تغییر دهید و چنین حقی ندارید. احکام الهی حق انبیا است که آن را از جانب خداوند متعال برای سعادت بشر آورده اند و علمای اعلام وظیفه دارند آن را حفظ کنند و آن را برای ملت بیان کنند. ما قانون الهی داریم و نیازمند قانون ظلمه و دولتهای دست نشانده نیستیم. آنها می خواهند قوانین اسارتبار اربابان خود را در کشور ما اجرا کنند. ما می دانیم آنها چه نقشه های شومی در سر دارند. ما می دانیم دستهای خیانتکار عوامل استعمار می خواهند بر ضد قرآن قوانینی وضع کنند و اسلام را از رسمیت بیندازند و قرآن را در کنار کتابهای ضاله قرار دهند.

ما می دانیم که دستگاه جبار چه خوابهای خطرناکی برای اسلام دیده است که می آید شرط مسلمان بودن را از انتخاب کننده و انتخاب شونده حذف می کند، برای اینکه راه را برای نفوذ طایفه ضاله باز کند و آنها را بر مقدرات ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی مسلط سازد. ما صدای شیطانی آنها را در گوشه و کنار این مملکت بارها شنیده ایم که گاهی صراحتاً و گاهی تلویحاً مزمزه می کنند که ما اسلام را نمی خواهیم، اسلام مال عربهاست. این سخنان کینه توزانه آنهاست نسبت به شریعت محمدی- صلی اللَّه علیه و آله- و ما از این گونه گفتار کفرآمیز و رسوا، به ماهیت ضد دینی آنها بهتر پی می بریم و بهتر آنها را می شناسیم. آنها عمال استعمارند، آنها ایادی بیگانگانند، آنها برای ریشه کن کردن اساس اسلام بر کشور ما مسلط شده اند. ما سالیان درازی شاهد اعمال جنایتبار آنها بوده ایم. ما وظیفه داریم ملت را بیدار کنیم و این نکات را به مردم برسانیم تا اتمام حجت شده باشد.

ای مسلمانان عالم! بدانید در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی علت مخالفت علمای اسلام قضیه شرکت زنان در انتخابات نبود، این قضیه ناچیزتر از آن بود که آن قیام عمومی را به همراه داشته باشد. مسأله این بود که علما و روحانیون دیدند که دستگاه جبار می خواهد با کیْد شیطانی اسلام را قلب کند و اوضاع را به عقب برگرداند.

آیا در چنین شرایطی که آنها قوانین مقدس اسلامی را بازیچه دست خود قرار داده اند ما ساکت بنشینیم و اعتراض نکنیم و نگوییم که چرا وعاظ و خطبای اسلام را تحت فشار قرار می دهند؟ چرا صدای مبلغین اسلام را خفه می کنند؟ چرا چاپخانه ها را تحت سانسور قرار می دهند و از چاپ و نشر نوشته های اسلامی جلوگیری می کنند؟ چرا آزادی مطبوعات را سلب می کنند؟

اینها به نام امام صادق- سلام اللَّه علیه- می خواهند با مکتب آن حضرت مقابله کنند. به نام امام صادق می خواهند احکام مقدس قرآن را از بین ببرند و تعالیم درخشان آن را ریشه کن کنند. آنها در کنار شعار احترام به مقام حضرت صادق، از تساوی حقوق زن و مرد دم می زنند. تساوی حقوق زن و مرد یعنی قرآن را زیر پا گذاردن؛ یعنی مذهب جعفری را کنار زدن؛ یعنی قرآن را مهجور کردن و به جای آن کتابهای ضاله قرار دادن، یعنی دخترها را به سربازخانه ها کشانیدن و سایر کارهایی که نوامیس اسلام و مسلمین را به خطر تهدید می کند.

این تساوی حقوق زن و مرد و ملحقات آن از نظر بیست میلیون نفوس ایرانی مردود، و محکوم است. مع ذلک با زور و سرنیزه، با فشار و با آتش گلوله می خواهند آن را بر ملت ما تحمیل کنند. اگر این فشارها از ناحیه انگلیس یا امریکاست به ما بگویند تا ما خودمان با آنها برخورد کنیم. اگر الزامات بین المللی است باز هم به ما بگویند تا فکر دیگری بکنیم. این دولتهای غیر قانونی از جان ما چه می خواهند؟ این نخست وزیر خبیث بیسواد  از جان این مردم چه می خواهد؟ چرا نمی رود به دنبال کارش تا یک نفر فهمیده و با سواد که غمخوار این ملت باشد بر سر کار آید؟

آیا ما ساکت باشیم و حرفی نزنیم در حالی که آنها به مدرسه فیضیه می ریزند، در و پنجره ها را می شکنند، طلاب را کتک می زنند و اموالشان را غارت می کنند  علمای تهران را به زندان می برند، در قم به مغازه ها حمله می کنند، در مغازه را می شکنند و مال مردم را می برند؟ این بدبختها خیال می کنند با زدن یک عده مردم بی سلاح و طلاب بیگناه فتح هندوستان کرده اند و مملکت را در سطح ممالک راقیه دنیا قرار داده اند!

دستگاه جبار بداند که اگر بخواهد به اسلام تجاوز کند و احکام کفر را در بلاد اسلامی جاری سازد، من در کمین آنها ایستاده ام. من تا آخرین لحظه های زندگی ام از نوامیس اسلام و مسلمین دفاع می کنم. من به حکم اسلام که به ما دستور جهاد و مقابله داده است در برابر خیانت به اسلام دست روی دست نمی گذارم و ساکت نمی نشینم. اگر می خواهند راحت باشند بیایند مرا که مزاحم هستم از این کشور تبعید کنند. تا من هستم نمی گذارم قوانین مخالف اسلام تصویب و اجرا شود؛ تا من هستم نمی گذارم که دستگاه جبار استقلال این ملت را بر باد دهد.

ملت اسلام نیز بیدار و نسبت به دین و آیین خود حساس و پایبندند. به علمای خود علاقه مندند؛ پشت سر علمای اسلام ایستاده اند و مسلماً در برابر خیانت به اسلام و قرآن ساکت نمی نشینند و اجازه نمی دهند که جباران و ستمکاران هر چه می خواهند بر سر اسلام بیاورند و دستهایی را که به حریم قرآن دراز شود قطع می کنند.

شما آقایان روحانیون نیز باید هوشیار باشید. شما مسئولید که حقایق را با مردم در میان بگذارید و به اقشار مختلف ملت برسانید که چه نقشه ای علیه اسلام و استقلال مملکت کشیده اند و چه ضربه هایی می خواهند بر اسلام وارد کنند. در برابر زور و فشار طاغیان خضوع نکنید، تسلیم نشوید، صفوف خود را فشرده تر کنید. مردم زنده ای باشید. در برابر حوادثی که پیش می آید استقامت داشته باشید و از آنهایی باشید که خداوند در حقشان فرمود: ان الذین قالوا ربنا اللَّه ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألّا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون. خداوند ملائکه بر شما فرو می فرستد و قلبتان را آرامش می بخشد که از کشته شدن و اعدام شدن نگران نشوید. جایگاه ابدی شما «جنات عدن» است که وُعِدَ المتقون. «1» روز خوشی و سعادت ما روزی است که از این دنیای آلوده و انباشته از درد و رنج و بلا راحت شویم. عید ما و روز سعید ما در شهادت است. زندگانی در این روزگار برای مسلمین خوش و گوارا نیست. ما زندگی در سایه حکومت جباران و ستمکاران را نمی خواهیم و برای همه گونه حوادثی آماده ایم. شما هم باید آماده باشید، اگر واقعاً روحانی هستید نترسید، نگران نشوید، قلبتان را محکم کنید. خود را آماده کنید برای کشته شدن، خود را آماده کنید برای زندان رفتن، خود را آماده کنید برای سربازی رفتن، خود را آماده کنید برای ضرب و شتم و اهانت، خود را آماده کنید برای تحمل مصایبی که در راه دفاع از اسلام و استقلال برای شما در پیش است. کمربندها را محکم ببندید برای حبس، برای تبعید، برای سربازی رفتن، برای ناسزا شنیدن، نترسید و مضطرب نشوید. به من اگر فحش می دهند شما چرا غصه می خورید؟ شما چرا نگران می شوید؟ چرا کاغذها را جمع می کنید؟

مگر من از حضرت امیر- علیه السلام- بالاتر هستم؟ معاویه چند سال در بالای منبر به علی فحش داد و آن حضرت صبر کرد. مگر حضرت علی غیر از این حرفی می زد که ما می زنیم؟ ما می گوییم احکام قرآن باید در مملکت ما عمل شود. آن حضرت هم همین را می فرمود. مگر شما از اصحاب حضرت امیر بالاتر هستید که جان خود را در راه دین می دادند؟ پیشینیان ما، بزرگان دین ما و ائمه معصومین- علیهم السلام- در راه دفاع از اسلام هتک شدند، سیلی خوردند، به شهادت رسیدند؛ زندان رفتند، مسموم شدند. پیروان علی و فاطمه و اولاد روحانی و جسمانی آن بزرگواران همواره با حکام جائر مقابله کردند. عمار یاسر، ... عمر مبارک خود را در مقابله گذراند تا سرانجام در سن نود سالگی به دست «فئه باغیه» «2» به شهادت رسید. میثم تمار، این زبان گویای اسلام تا آنجا گفت و گفت که جلادان معاویه- علیه اللعنه- زبانش را بریدند، دستهایش را قطع کردند و بدترین شکنجه ها را به او دادند.

اولاد فاطمه- سلام اللَّه علیها- در طول تاریخ اسلام همیشه در برابر دستگاههای ظالم و جائر ایستادند و از اسلام دفاع کردند؛ زجرها کشیدند؛ ناسزاها شنیدند؛ لای جرز قرار گرفتند؛ دسته جمعی سر بریده شدند، قتل عام شدند، به شهادت رسیدند، مع الوصف مقاومت کردند و نگذاشتند که بدخواهانْ اسلام را از بین ببرند و احکام خدا را محو و نابود کنند.

اکنون بحمد اللَّه اولاد فاطمه زنده اند، در قم اولاد فاطمه هستند، در مشهد اولاد فاطمه هستند، در نجف اولاد فاطمه هستند، در سایر بلاد اولاد فاطمه هستند، اینها نمی نشینند تا دولتها هر خیانتی که خواستند بکنند و احکام قرآن را پایمال کنند. تا اولاد فاطمه زنده اند، اجازه نمی دهند که دشمنان به مقدسات اسلام تجاوز کنند و مقدرات مسلمین را به دست یهود و اسرائیل بسپرند. ای فاطمیین! به داد اسلام برسید. من امسال 63 سالم تمام است. پیغمبر اکرم- صلی اللَّه علیه و آله- 63 سالش بود که وفات کرد، حضرت امیر- علیه السلام- 63 سالش بود که به شهادت رسید. ما از پیروان پیغمبر اکرم هستیم، ما از پیروان  حضرت امیر هستیم، ما از پیروان حضرت ابا عبد اللَّه هستیم. کسانی که پیروان آن بزرگواران باشند هر گز نمی ترسند، ترس برای کسانی است که اعتقاد به عالم آخرت ندارند. غم و غصه برای آنهایی است که فقط همین دنیا را دارند و آمالشان دنیا است، اما آنها که می دانند در جنت نعیم و مقام کریم جا دارند از چه می ترسند؟ ان الذین قالوا ربنا اللَّه ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألّا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

  صحیفه امام، ج 1، ص: 157-165

 

سخنرانی [در جمع هیأت دولت موقت (عوامل پیروزی- رهنمود به دولت و ملت)]

زمان: 29 اسفند 1357/ 21 ربیع الثانی 1399

مکان: قم،

موضوع: عوامل پیروزی- تلاش در راه رسیدن به پیروزی نهایی- رهنمود به دولت و ملت

مناسبت: فرا رسیدن عید نوروز

حضار: هیأت دولت موقت

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

سال پر زحمت و منفعت برای ملت

باید من در این آخر سال، که نزدیک است تجدید بشود سال، مطالبی را به عرض ملت برسانم. سالی که الآن در او هستیم و اواخر اوست، می دانید که چه سال پر زحمت و پر رنجی برای ملت ما بود، و چه سال پر نفعی. رنجهایی که در این سال ملت ما کشیدند شاید در تاریخ کم سابقه یا بی سابقه باشد، و قدرتی که ملت ما نشان داد و عَرْضه کرد بر جهان، باید بگویم بی سابقه بوده است؛ برای اینکه ملتی که پنجاه و چند سال در تحت فشار طاقتفرسا بود و همه قدرتها را از او سلب کرده بودند و تمام زندگی آنها را تباه کرده بودند، اینها در عین حال قیام کردند و نهضت کردند. و من نمی توانم اسمی روی این نهضت بگذارم الّا اینکه نهضتْ اسلامی و به قدرتِ اسلام بود و به قدرت ایمان بود. اگر قدرت ایمان نبود امکان نداشت با دست خالی یک ملتی بر این قدرتهای شیطانی غلبه کند. این قدرت اسلام و قدرت ایمان بود که مردم را به وحدت کشاند. و این وحدت و قدرت ایمان بود که مردم را به پیروزی کشاند.

باید ملت ایران این پیروزی را و این نهضت را حفظ کنند. اگر این نهضت خدای نخواسته رو به سستی گراید، باید مهیای اعاده مصیبتهای سابق باشیم. اگر تفرقه ای بین ملت ما حاصل بشود، اگر دستهای جنایتکاری بین ملت ما تفرقه بیندازد باید ملت باز خودش را مهیا کند برای اختناقها و برای چپاولگریها و برای عقب ماندگیها. رمز پیروزی ما وحدت کلمه و اتکال به خدا و اتکال به اسلام بود. این رمز را ملت ما نباید از دست بدهد.

ما در این آستانه سال جدید، که باید به یک معنا عید و به یک معنا تأثرات خودمان را ابراز کنیم، در این آستانه سال جدید باید تذکراتی به ملت بدهم و تذکراتی به دولت و دستگاههای دولتی. تذکرات به ملت این است که شما باید در این موقع که به آستانه پیروزی رسیدید، گمان نکنید که کار تمام شد و ما پیروز شدیم؛ که این گمان موجب می شود که سستی پیدا بشود. انسان تا در یورش است قوی است، تا پیشرفت می کند قوه اش زیاد است؛ وقتی خودش را پیروز دید ضعیف می شود، و ممکن است دشمنهای ما از ضعف ما استفاده کنند. ما باز پیروزی نهایی را پیدا نکردیم. ما یک مطلب را پیش بردیم و آن اینکه دست جنایتکار سلسله پهلوی را قطع کردیم، و- تا یک حدودی- ریشه های او و شاخه های او را هم قطع کردیم لکن باز از ریشه های آنها- باز- در این مملکت هست و دستهای جنایتکاری دنبال آنها هست؛ و آمال و آرزوی آنهایی که می خواستند خزاین ما را ببرند و ما را به عقب نگه دارند برای بردن خزاین ما، دنبال اینها هست. توطئه ها هست باز. و ما اگر چنانچه خود را پیروز بدانیم و گمان کنیم پیروز شدیم، خدای نخواسته از این امور غفلت می کنیم. ما باید خودمان را پیروز ندانیم، باید در آستانه پیروزی بدانیم؛ و همین طور هم هست. ما تا آستانه پیروزی رفتیم، و پیروزی آن روزی است که تمام ریشه های اجانب و تمام ریشه های فساد از مملکت ما بریده بشود و قطع بشود؛ و باز نشده است. بنا بر این ملت شریف ایران موظف است که این نهضت را به همین طوری که تا اینجا آورده است، این نهضت را حفظ کند. و با حفظ وحدت کلمه و با حفظ این نهضت و غایت نهضت- که عبارت از اسلام و جمهوری اسلامی بود- با حفظ اینها جلو برود. سستی راه ندهید به خودتان، سردی راه ندهید به خودتان، گمان پیروزی، گمان پیروزی نهایی نبرید؛ اگر این گمان برده بشود یا این اعتقاد پیدا بشود، سستی پیدا می شود. شما باید خودتان را نیمه پیروز بدانید و در نیمه راه؛ و بقیه راه را که بسیار مشکل است باید با همت همه، با همت همه قشرها، باید ما تعقیب کنیم و به نهایت برسانیم. و آنچه که باز باید به اقشار ملت عرض کنم این است که ما نمی توانیم خرابیهایی که واقع شده است و در ظرف این- تقریباً- بیست و چند سال اخیر بیشتر از همه اوقاتْ خرابی به مملکت ما وارد شده است، نمی توانیم که اتکال به این کنیم که دولت این خرابیها را جبران کند، دولت فقط نمی تواند. نمی توانیم اتکال کنیم به اینکه روحانیت این کار را انجام بدهد، روحانیت نمی تواند. نمی توانیم اتکال کنیم به اینکه ادارات دولتی، فرهنگیان این کار را انجام بدهند، آنها هم نمی توانند. همان طوری که در پیشرفت این مقصد و در پیروزی ای که تا کنون پیدا کردیم، در آستانه پیروزی ای که هستیم، این طور نبود که یک قشر بتواند این پیروزی را به دست بیاورد؛ همه قشرها با هم شدند و همه مسلکها را کنار گذاشتند و با هم پیش رفتند تا اینجا رسیدند. باید حالا هم با هم پیش برویم؛ همان طوری که این پیروزی پیدا شده است و همه با هم این راه را طی کرده اند.

اگر بخواهیم از حالا به بعد مشغول ساختن این ویرانه باشیم، هیچ یک از اقشار تنها نمی توانند این ویرانه را بسازند؛ باید باز همه با هم- تمام اقشار با هم- باید این ویرانه را بسازند منتها هر کس در هر محلی هست. کشاورزها در محل کشاورزی که هستند به کشاورزی خودشان علاقه پیدا بکنند. الآن دیگر دستی نیست که آنها را به فشار وادار به امری بکند یا منافع آنها را بخواهد به واسطه سودجویی خودش بردارد یا به غیر بدهد؛ امروز کسی همچون کاری نخواهد کرد. کشاورزها باید به کشاورزی خودشان ادامه بدهند و علاقه داشته باشند، و کشاورزی که می کنند در این برهه از زمان باید اکثرش و قسم مهمش این چیزهایی باشد که غذای ملت را اداره می کند مثل گندم، برنج، جو، عدس- امثال اینها. از چیزهایی که- موادی که- مضر است یا نافع نیست خودداری بکنند، از مثل، کشتِ تریاک کمتر بکنند، خودداری بکنند. و از چیزهایی که نفع خیلی ندارد، در تغذیه مردم دخالت ندارد، از آنها هم خودداری بکنند. و عمده کار را همان مواد غذایی، عمده کشت را مواد غذایی بکنند که ما احتیاج به خارج ان شاء اللَّه پیدا نکنیم. الآن می دانید که ما محتاج به خارجیم راجع به مواد غذایی؛ باید ما خودمان این را جبران بکنیم و این به همت کشاورزان ماست. و البته دولت هم با کشاورزها باید همراهی بکند، و همراهی ان شاء اللَّه می کند.

و همین طور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که مکرر به من گفته اند، الآن یک دسته ای سودجو در بازار هستند که اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشته اند. این یک مطلب غیر انسانی است؛ یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که می خواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت، که اکثرشان عبارت از این طبقه پایینی است که نمی توانند خودشان را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به این پیروزی. حالا نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته است برای اینها ایجاد زحمت بکند. ایام عید است؛ اینها احتیاج دارند به لباس، احتیاج دارند به خوراک، احتیاج دارند به چیزهای دیگر. باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد؛ گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکنند برای یکوقتی که جنس گران بشود و بفروشند. احتکار در غذاها جایز نیست. و همین طور باید با برادری با برادران خودشان رفتار کنند و این پیروزی را از آنها بدانند. شما حالا از قید آزاد شدید، از قید و بندها آزاد شدید؛ شما حالا ترس اینکه مثلًا سازمان امنیت بیاید شما را چه بکند- و اینها- ندارید لکن ترس از خدا باید داشته باشید، ترس از اسلام باید داشته باشید؛ باید مراعات بکنید اشخاص ضعیف را، باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف، نه اینکه گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را در زحمت [بیندازید]. این هم راجع به این طبقه؛ که البته باز مسائل دیگری هست ولی طولانی می شود.

و اما راجع به دولت. در این آستانه سال جدید، البته دولت مشکلاتش خیلی زیاد است و من نمی توانم بگویم اینها تقصیری در کار دارند؛ اینها همه مشغولند ولی مشکلات زیاد است. باید در این سال جدید عنایت زیاد بشود؛ اول به فرهنگ. این فرهنگ باید متحول بشود. فرهنگ استعماری فرهنگ استقلالی بشود. باید معلمینی که در این فرهنگ یا در تمام قشرهای اساتید و- عرض می کنم- اینها باشد انتخاب بشوند و اشخاص صحیح، سالم. کسانی که جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند نه اینکه یک تربیت انگلی بکنند؛ چنانچه تا حالا بنا بر این بوده است که اینها را غربی بار بیاورند، غربزده کنند. باید استقلال داشته باشید؛ باید هیچ توجه نداشته باشید که در غرب چه می گذرد. در غرب خیلی بد می گذرد! شما گمان نکنید که در غرب خیلی خبر هست، خودشان می گویند «در غرب خبری نیست»! خبرها هست لکن خبرهای رشد فکری و رشد انسانی کم است. شما باید مستقل باشید و رشد انسانی پیدا بکنید. بچه ها را، جوانهای ما را رشد انسانی بدهید. دولت باید درست توجه بکند که رؤسایی را که انتخاب می کند برای دانشگاهها، برای مدارس، معلمینی را که انتخاب می کنند آنها برای تربیت اطفال، اینها باید همه متحول بشود از حال سابق؛ و کسانی که سابق در خدمت اشخاص بیگانه بودند یا در خدمت طاغوت بودند، حالا ثانیاً نیایند و بچه های ما را باز به عقب برانند. این هم یک مطلبی است که در فرهنگ بسیار مهم است. و بالاخره باید فرهنگ متحول بشود به یک فرهنگ سالم، به یک فرهنگ مستقل، و یک فرهنگ انسانی.

در جهت ارتش، ملت ما موظف است که از ارتش- الآن- حمایت بکند. ارتش را تضعیف نکنید. ما احتیاج به ارتش داریم؛ ملت احتیاج به ارتش دارد. ارتش باید از طرف ملت حمایت بشود و تقویت بشود لکن ارتش هم باید ملاحظه کند؛ رؤسای ارتش باید ملاحظه کنند که اگر چنانچه یک اشخاصی در بین آنها هست که در خدمت طاغوت بوده  است و جنایتکار بوده است آنها را، با تدریج و یا به طور دیگر، آنها را کنار بگذارند و اشخاص شرافتمند را در رأس ارتش یا در مواردی که باید به کار بگیرند به کار بگیرند. در انتصاباتشان خیلی دقت بکنند که انتصاباتْ صحیح باشد؛ چنانچه وظیفه دولت هم همین است. انتصاب استاندارها، انتصاب فرماندارها، همه این انتصابات، انتصاب دادگستریها، تمام این انتصابات باید بررسی بشود، و تمام آنهایی که بیشتر در خدمت طاغوت بودند و جرمهای آنها واضح است و مردم از آنها ناراضی هستند، اینها را انتخاب نکنند و به نارضایتی مردم اضافه نکنند. باید اینها الآن در خدمت مردم باشند. دولت خدمتگزار مردم باید باشد. مثل سابق نباشد که «فرمانفرما» بود، حالا باید «فرمانبردار» مردم باشد، و همین طور هم هست؛ و ان شاء اللَّه امیدواریم همین طور هم باشد. در هر صورت قضیه دولت هم، هم دادگستری، هم فرهنگ، هم سایر ادارات باید تصفیه بشود؛ و باید خودشان فکر بکنند و انتخاباتشان چه باشد، و یک نحو تصفیه ای در کار باشد که خائنین کنار گذاشته بشوند و آنهایی که تا قبل از این پیروزی آن طرف بودند، همچو که پیروزی پیدا شد سینه این طرف را شروع کردند بزنند، اینها را بشناسند و این فرصت طلبها را کنار بگذارند. و بالاخره باید که دولت نظارت تام داشته باشد و تمام وزارتخانه ها را درست، به طور صحیح، انتخابِ اشخاص بکنند، و طرز عمل را یک طرز عمل صحیح قرار بدهند. و البته مشغول هستند لکن بیشتر باید عنایت داشته باشند.

و از امور مهمه ای که هست وضع کارگرهاست؛ که من یک صحبت با کارگرها دارم و یک صحبت با دولت. صحبت با کارگرها این است که آنها گمان نکنند که دولت یا ما در فکر آنها نیستیم؛ خیال نکنند که ما الآن می توانیم- بالفعل، فوراً- یک کاری برای آنها انجام بدهیم و نمی دهیم. این طور نیست. ما برای طبقه کارگر، برای طبقه کشاورز، برای کارمندهای جزء دولت، بیشتر از همه مورد نظر ما اینها هستند و برای آنها فکر می کنیم و عمل می کنیم. چنانچه راجع به مسکنشان مشغول طرح ریزی هستند که مسکن درست  کنند برای آنهایی که مسکن ندارند. و قضیه حقوقشان ان شاء اللَّه داده می شود لکن یک قدری فرصت لازم است. کارگرها باید یک قدری فرصت بدهند و این طور خیال نکنند که دولت الآن دارای کذا و کذاست و به آنها عنایت ندارد؛ یا در دست ما مثلًا گنجی است که نمی خواهیم بدهیم به آنها! نخیر، دولت هم الآن ندارد و ما هم گنجی نداریم! لکن هم دولت در فکر است و هم ما در فکریم؛ و لکن باید یک قدری تدریج باشد تا امور اقتصادی را بتوانند جریان بیندازند. البته کارگرهایی که کنار هستند، مشغول کار خواهند شد. کارگرهایی که در کار هستند، اگر در مزدشان و اجرتشان حرفی دارند، اصلاح خواهد شد. همه اینها بتدریج باید اصلاح بشود.

و اما راجع به دولت. دولت هم باید راجع به کارگرها بیشتر عنایت داشته باشد و وضع کارگرها را درست در نظر بگیرد. یک قدری عنایت بیشتر بکند که این کارگرها آسوده خاطر بشوند. و من به کارگرها اطمینان می دهم که این طور نیست که دولت نخواهد برای شما کاری بکند. حتی الامکان می خواهند کار بکنند، مشغول هستند. وزیر کار مشغول است به اینکه یک ترتیب صحیحی بدهد لکن تدریج لازم دارد. از کارگرها می خواهم که تدریج را حفظ بکنند و ملاحظه بکنند، و مشکلات دولت را در نظر بگیرند. و از دولت می خواهم که در کارها یک قدری بیشتر جلو بروند؛ و همین قدری که هست، یک قدری بیشتر جلو بروند و کارها را زودتر درست بکنند. و به کارمندان، هم اطمینان بدهند و هم عمل بکنند. این هم راجع به کارمندان و راجع به دولت.

یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی- تلویزیون و امثال اینها، رادیو و اینها- دارم و آن اینکه این دستگاهها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاههایی بود که یا تقویت طاغوت را می کردند- به مجرد اینکه پیچ رادیو را می گرفتند «اعلیحضرت آریامهر، کذا» شروع می کردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی- و یا مردم را از مسائل  اصلی دور می کردند. بنا بر این بود که رادیو- تلویزیون و اینها که در سطح کشور- در تمام سطح کشور- انتشار پیدا می کند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراک می کنند، و آن کسی که بیسواد است هم در اینجا می تواند بفهمد [و] آن کسی هم که با سواد است هست، این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالا که بحمد اللَّه اسلامی شده است و وظایف اسلامی را می خواهد عمل بکند. حالا باید یک فکری برای رادیو- تلویزیون بشود که- چنانچه فکر شده است و می شود- لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در اینجا سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را می کردند، حالا باید اینها تصفیه بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی می کردند، نمایش می دادند، همه بساط را درست می کردند، و حالا آمدند و اظهار اسلام و دیانت می کنند، از اینها نمی توانیم ما بپذیریم. این هم باید تصفیه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این با آن طوری که از اول شاید آنهایی که درست کردند اینها را نظر آموزشی داشتند به اینها، [به ] این دستگاهها. تمام مطبوعات [هم ] این طور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است، اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهها دانشگاههای موضعی است، این یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عملِ دانشگاه را، به آن اندازه ای که می شود، استفاده کرد. باید این دستگاهْ دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد. این از همه چیزهایی که در این دستگاهها هست مهمتر است؛ و این وظیفه دارد که با مردمْ حکمِ معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم، اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آنها بدهند که در اینجا صحبت بکنند.

زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را می کنند؛ به اینها باید فرصت بدهند و آنها صحبت بکنند. به جای آن چیزهایی که به درد ملت نمی خورد یا مضر به حال ملت است، یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه کنند به غذاهای صحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر ان شاء اللَّه تصفیه بشود و تعدیل بشود.

و یک عرض هم به همه همجنسهای خودم. همه همجنسیم لکن آنهایی که با من صورتاً یک صورت هستیم و من به همه ارادت دارم؛ و آن آقایان علما و روحانیون. آقایان علما و روحانیون وظیفه شان از همه مردم زیادتر است، سنگین تر است. اینها موظفند از طرف خدای تبارک و تعالی. الآن هم ملت مُسْلم آن قدری که به حرف این طایفه گوش می دهند به حرف کسان دیگر گوش نمی دهند. بنا بر این حجتی است این از خدای تبارک و تعالی بر ما که شمایی که مردم به شما گوش می دادند و مردم از شما اطاعت می کردند، چرا- مثلًا- قصور در این معنی داشتید؟ چرا کم- مثلًا- چیزی گفتید؟ ان شاء اللَّه نداشته باشند لکن- خدای نخواسته- اگر در بین بعضیها باشد، وظیفه ما بسیار سنگین است. چه از جهت اینکه تهذیب این دانشگاه اسلامی- دانشگاه بزرگ اسلامی- که باید به دست مراجع بزرگ بشود، و چه باب تعلیم و تعلم که باید باز تصفیه بشود و به دست بزرگان ما اداره و تصحیح بشود، و چه در کیفیت تحصیل که باید تجدید نظر بشود. ما به همه آقایان- با کمال خضوع- عرض می کنیم که شمایی که باید ارشاد کنید این ملت را، باید مجهز بشوید؛ باید مجهز به جمیع انحای ارشادات. مردم از شما توقع جمیع انحای ارشادات را دارند.

اسلام همان طوری که ابعاد مختلفه دارد به حَسَب ابعادی که انسان دارد اسلام برای  انسان آمده است، برای انسان سازی آمده است، قرآن کتاب انسان سازی است- همان طوری که قرآن ابعاد مختلفه دارد حَسَب ابعادی که انسان دارد، علما هم باید ابعاد مختلفه داشته باشند در تعلیم، حَسَب ابعادی که اسلام دارد و حَسَب ابعادی که انسان دارد. البته یک نفر نمی تواند همه این ابعاد را جوابگو باشد؛ لکن یک حوزه مرکب از ده هزار نفر یا حوزه های مرکب از- مثلًا- سی هزار نفر، اینها می توانند دسته دسته باشند و هر دسته ای یک بُعدی را اداره بکند: یکی جهات عقلی را، یکی جهات سیاسی را، یکی جهات اینهایی که همه در اسلام است؛ همه این جهات در اسلام هست و باید حوزه ها آن طور باشند، مجهز بشوند و همان طوری که [در] اسلام ابعاد مختلفه هست، حوزه ها هم ابعاد مختلفه داشته باشد: اشخاص مختلف برای هدایت مردم. و اگر چنانچه از این حوزه ها اشخاص صحیح و اشخاص به درد بخور، از این حوزه ها بلند نشود، جای دیگر ما توقع باید نداشته باشیم. باید اینها همین طوری که فقه را و انحای فقه را تعلم و تعلیم می کنند، سایر موارد اسلام را، سایر ابعاد اسلام را هم باید تحصیل بکنند و باید تدریس بکنند، و اشخاص ارزنده را بار بیاورند تا مردم را ارشاد و هدایت بکنند.

و من در این آخر سال تأسف خودم را از این شهدایی که ما داشتیم باید اظهار بکنم. ما بسیار متأسفیم از این شهدایی که دادیم، که مثل اینکه 160 هزار نفر مجروح و [شهید]- مثل اینکه نوشته بود 160 هزار نفر مجروح و کشته- داشتیم. در هر صورت- هر چه داشتیم- یک نفرشان هم زیاد بود. یک نفرشان هم نباید واقع بشود. لکن حالا شد؛ اما چون که برای اسلام بود و صبغه دینی و اسلامی داشت نه برای دنیا؛ و لهذا می آمدند بعض اشخاص و به من می گفتند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم. این صبغه، صبغه دین است، اسلام است. آنی که ما پیش بردیم همین بود. این طور روحیات بود که برای شهادت داوطلب بودند یعنی از مرگ نمی ترسیدند. همان طوری که صدر اسلام هم پیشرفت مسلمین همین بود. ما بسیار اشخاص ارزنده را از دست دادیم لکن چون برای اسلام بود ان شاء اللَّه روح همه آنها شاد است و همه آنها در سعادت و تحت لوای خدای تبارک و تعالی هستند. و برای بازماندگان آنها هم ما دعای صبر می کنیم که خداوند به همه آنها صبر و اجر و مزد عنایت بفرماید و در آستانه سال جدید هم، هم برای آنها طلب مغفرت می کنیم و هم برای همه ملت طلب سعادت می کنیم.

و آخر عرض من باز همان است که ملت ایران! حفظ بکنید نهضت خودتان را، حفظ بکنید وحدت خودتان را، حفظ بکنید جهت اسلامیت خودتان را. مهذب کنید خودتان را، و ارزش ندهید به غیر ارزنده های انسانی و به غیر اسلام.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

  صحیفه امام، ج 6، ص: 392-402

 

پیام رادیو- تلویزیونی [به ملت ایران در آغاز سال نو (تذکراتی در مورد انتخابات مجلس)]

زمان: 29 اسفند 1358/ 2 جمادی الاول 1400

مکان: تهران، شمیران، دربند

موضوع: منشأ پیروزی انقلاب- تذکراتی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی

مناسبت: حلول سال نو

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

پیروزی انقلاب به برکت اسلام

من مسائلی داشتم که ابتداءً بنا داشتم به طور صحبت، آن مسائل را به عرض ملت برسانم لکن چون طولانی است، از این جهت آن مسائل را با نوشته ان شاء اللَّه روز جمعه به عرض آقایان می رسانم. آنچه که حالا باید عرض کنم این است که من امیدوارم که در این سال جدید ملت ما همان طور که پیروزی پیدا کردند و بحمد اللَّه قریب یک سال از انقلاب گذشته، همه نهادهای انقلابی به طور شایسته تحقق پیدا کرد و آرامشی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی دیده شد- و به من اطلاع دادند- آرامش چشمگیری بود. و باید عرض کنم که همان طور که سال تجدید می شود باید یک تجدیدی هم در اشخاص، یک تحولی هم در ارواح و اشخاص پیدا بشود؛ اختلافاتی که بعد از هر انقلابی هست. و 35 میلیون جمعیت از حبس بیرون آمده اند و آزاد شده اند، البته در بین اینها اشخاصی هستند که انحرافاتی دارند.

لکن باید همه متذکر این معنا باشند که این پیروزی انقلاب ما پیروزی [ای ] بود که به برکت اسلام و گرایش به اسلام و با فریاد «اللَّه اکبر» این پیروزی به دست آمد. کسی گمان نکند که اشخاصی یا گروههایی پیروزی را برای ما تحصیل کردند. خیر، این خدای متعال بود که وقتی که دید مردم در راه او قیام کرده اند با آنها همراهی کرد. شما غافل نباشید از این انصرافی که دشمنهای ما پیدا کردند راجع به مواجهه جدی. این چه بود؟ اگر آنها می خواستند که با طیاره هایشان، با توپهایشان، با تانکهایشان بریزند در خیابانها و تهران را بمباران کنند، شما راه دفاعی نداشتید. کی منصرف کرد اینها را، و کی خوف در دل آنها انداخت که نتوانستند بکنند؟ شما که قوه ای نداشتید. ما که قدرتی نداشتیم. آنکه در دل آنها خوف را ایجاد کرد، و پیروزی ما پیروزی به رُعب شد؛ آن خدای تبارک و تعالی بود. وقتی ملتی توجه به خدا پیدا کردند و دیدند که راه راهی است که باید به طور شایسته اقدام در آن بکنند، و سر تا سر کشور- همه جا- صدای «اللَّه اکبر» بلند شد، خدای تبارک و تعالی با آنها همراهی کرد و دشمنهایی که نه فقط قدرتهای داخلی بود، قدرتهای خارجی هم، به هم شکست و همه انصراف پیدا کردند از اینکه مقابله کنند، و در دل همه رعب پیدا شد. این کاری بود خدایی و از دست هیچ بشری این کار قابل انجام نبود. پس پیروزی ما پیروزی [ای ] است که به برکت اسلام، و به برکت گرایش به قرآن پیدا شد.

بعد از پیروزی، انسان گاهی می بیند که یک اختلافاتی، یک چیزهایی است که بر خلاف مشی اسلام است و بر خلاف دستور پیغمبر اکرم است. می بینیم گاهی یک همچو چیزهایی واقع می شود؛ و می داند ملت ما که در عین حالی که الآن پیروزی را به دست آورده است لکن دشمنها ننشسته اند. آنهایی که از ایران و از منطقه استفاده هایی کلان داشته اند آنها ننشسته اند و در کمینند. و عمال آنها، منحرفینی که الهام از آنها می گیرند آنها هم در کمینند. غفلت از اینکه این اشخاص در کمین هستند و غفلت از اینکه دشمنهای ما باز بیدار هستند، ما را ممکن است خدای نخواسته دچار یک زحمتهای فوق العاده بکند. نباید ملت ما غافل از این مسائل باشند.

مثلًا انتخابات مجلس که یک مرحله اش گذشته است، و مرحله بعدش هم بعد ان شاء اللَّه می شود، این انتخابات یک انتخابات آرامی بود. آن طوری که به من گزارش دادند انتخابات به طور آرامش تحقق پیدا کرد. حالا اگر بعضیها در انتخابات شکست  خوردند نباید اینها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نباید یکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خوردید، نباید بگویید ملت ایران همه شان خلاف کرده اند. چطور یک ملت مسْلمی، در یک امر حیاتی که با این آرامش و خوبی انجام داده است، اینها خیانتکار باشند؟ یک ملت که خیانتکار نمی تواند باشد. اشخاص باید آداب اسلامی را حفظ کنند. به مجرد اینکه یکی می خواهد وکیل بشود، و فرض کنید که دوست من است می خواهد وکیل بشود، یا از گروه من است می خواهد وکیل بشود و ملت او را وکیل نکردند، نباید یکدفعه قلمها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چیز بنویسند، حمله کنند به اصل انتخابات. شکایتی دارند، خوب شکایتشان را رسیدگی می کنند. هیاهو درست کردن، جز اینکه دامن زدن به این است که خیانتکارها راهشان باز بشود، چیز دیگری نیست.

اگر شما خدمتگزار به کشور هستید، در مجلس یکجور خدمت می توانید بکنید، در خارج از مجلس هم یکجور خدمت دیگر. مگر همه اهالی ایران توی مجلس می روند؟

خوب در مجلس هم یک عده معدودی هستند. اگر غرضی در کار نیست و می خواهید خدمت بکنید، حالا می بینید که شما رأی نداشته اید، شما در خارج مجلس خدمت بکنید. تأیید کنید این مجلس را. این طور نباشد که منعکس کنید در خارج که خیر، مملکت ایران یک مملکتی است که انتخاباتش کذا شد. این حرف غلطی است. این حرف غلط را این قدر نزنید. برای خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شورای اسلامی است و می خواهد برای ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزی است که تمام قوا باید تبع آن باشند، شما بخواهید برای اینکه شما وکیل نشده اید در کجا، هیاهو کنید که انتخاباتْ انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است. شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتی که باید شکایتها را بپذیرند، می پذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این بر خلاف دستورات اسلام است.

باید مسلمین با هم برادر باشند. همه با هم خدمت بکنند. شما یک مملکتی را از دست  یک قوای کثیری، یک قوای بزرگی، از چنگال آنها درآورده اید. حالا که درآورده اید دوباره از این حرفها بزنید و با هم اختلاف بکنید و اینها دوباره برگردد به چنگال آنها؟! این صحیح است که انسان از این مجلسی که باید مقدرات یک مملکت در دست او باشد و با این آرامش هم تحقق پیدا کرده است، شما بنشینید و در روزنامه های خارجی و داخلی هی دامن بزنید به اینکه نه، این مجلسْ مجلسِ کذا نیست؟! این حق نیست و غیر حق را پافشاری نکنید.

و من از ملت ایران می خواهم که ان شاء اللَّه در این مرحله ثانی هم که وقتی که آن تحقق پیدا کرد همین آرامش را حفظ کنند. یک مملکتی است مال خود شما. خود شما باید خدمتگزار به این مملکت باشید و آرامش را حفظ کنید. و همان طوری که در این انتخابات با شوق و شعف رفتید و رأی دادید، در مرحله ثانی هم کار را انجام بدهید، و ان شاء اللَّه مجلس تحقق پیدا بکند.

مجلس تنها مَلْجئیی است که برای یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک گروه مجتمع است. و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشوری هست بالاتر است. بنا بر این یک همچو مقامی را نشکنید این طور؛ و لو نمی توانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحی است و بر خلاف مصلحت است و بر خلاف مسلک اسلام است.

من از خدای تبارک و تعالی در این سال نو عظمت اسلام، عظمت مسلمین، عظمت ملت شریف اسلام را خواهان هستم. و امیدوارم که این سال نو یک سال فرح و انبساطی برای ملت ما باشد؛ همه چیزها نو بشود: اخلاق نو بشود، اعمال نو بشود، همه چیزشان نو بشود. و یک نوسازی از ایران بکنند و همه با هم دست به هم بدهند و این مملکت را بسازند.

و چیز دیگری که می خواهم به ملت عرض کنم این است که توجه داشته باشند که در این ایام سال نو بسیاری از مستمندان، بسیاری از مستضعفین هستند که برای سال نویِشان مثلًا نتوانسته اند آن چیزهایی را که می خواسته اند، بچه هایشان می خواستند، تهیه کنند.

آنهایی که دارند به اینها کمک بکنند. و این جمعیتهایی که هستند از ایتام، از فقرا، از مستمندان، از مستضعفین، از اینها، به اینها رسیدگی بکنند تا ان شاء اللَّه خداوند سال نو را بر همه ما و بر همه مسلمین و بر همه امت اسلامی مبارک کند. خداوند به همه شما تأیید عنایت کند.

  صحیفه امام، ج 12، ص:197-  201

 

پیام [به مردم و مسئولین در آغاز سال نو (سیزده تذکر)]

زمان: 29 اسفند 1359/ 13 جمادی الاول 1401

مکان: تهران، جماران

موضوع: اعلام سال رحمت و برادری و حاکمیت قانون و ستیز با متجاوزین (شامل سیزده بند تذکر به مردم و مسئولین)

مناسبت: حلول سال نو و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی 

مخاطب: مردم و مسئولین

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

در آستانه سومین سال جمهوری اسلامی و روزهای بزرگداشت ولادت شخصیت اسلام حضرت صدیقه کبرا- سلام اللَّه علیها- که با خواست خداوند متعال نقشه شوم ابرقدرتهای شرق و غرب که کمر به نابودی اسلام بزرگ و شکست جمهوری اسلامی بسته بودند و تنها راه موفقیت خود را در ایجاد اختلاف بین توده های عظیم ملت شریف پنداشته و می پندارند تا از این توطئه شوم شیطانی ایجاد یأس و ناامیدی در قشرهای میلیونی بنمایند و به مقاصد شوم خویش برسند نقش بر آب شد، و دولتمردان محترم، جناحهای وابسته به اجانب و تفاله های عقب مانده آنان را که در سرهای بی ایمان خود، و با اسمهای گوناگون حتی به اسم اسلام، آن هم امریکایی اش در صفوف مسلمانان و مؤمنان به خدای بزرگ و اسلام عزیز رخنه کرده و حکومت به اصطلاح خلقی و جمهوری دمکراتیک را طرح ریزی نموده بودند شناسایی نموده و دست برادری به هم داده اند تا در سایه وحدت و اتفاق، نقشه شیطانی آنان را باطل و امید و طمأنینه را به ملت برگردانند، و توطئه گران اصلی و دنباله روهای آنان را در این مرحله نیز مأیوس نمودند.

این سال جدید را به تمام ملت شریف بخصوص شهدای زنده و بازماندگان آنان و آسیب دیدگان عزیز تبریک عرض می کنم و پیروزی اسلام را بر کفر و قوای مسلح جمهوری اسلامی را بر قوای گول خورده بعث کافر عراق و سایر وابستگان به شرق و غرب- که چشم طمع بر نابودی اسلام و جمهوری اسلامی و سلطه همه جانبه بر ذخایر کشور عظیم مان دوخته اند- از خداوند متعال خواستارم. اینک مطالبی را که به صلاح امت مسلمان و خصوص ملت انقلابی ایران به نظر می رسد تذکر می دهم، باشد که ملت عزیز با به کار بردن آن به پیروزی نهایی و افراشته شدن پرچم پر افتخار اسلام و برچیده شدن بساط ظلم و ستمگری نایل آید:

1- اخیراً به واسطه حوادثی ملت ما از دشمنهای اصلی، چه ابرقدرت شرق و چه غرب- که در رأس همه آنها امریکای جهانخوار است و تمام بدبختیهای بشر از جنایات آنان است و ما در حال جنگ با آنان هستیم و تمام گرفتاریها و کمبودهایی که در کشور ما به چشم می خورد از آنان است- غفلت نموده و می رفت تا دشمن حقیقی از یاد برود و به جای آن دشمنیهای خانگی بنشیند که با خواست خداوند متعال این حیله هم درهم شکست، و ما نباید فراموش کنیم که تقریباً ملت قهرمان ما با خیانتکاران سراسر دنیا طرف است و لازمه چنین مبارزه ای باید بیش از اینها گرفتاری داشته باشد. در جنگ دوم بین الملل با آنکه ما طرف جنگ نبودیم آن چنان قحطی شد که نان و ما یحتاج عمومی به سختی پیدا می شد؛ و اکنون که ما در جنگ چنانی هستیم باید ملت ما تحمل لوازم مبارزه با قدرتهای بزرگ را داشته باشد و با دولت همکاری کند و به تبلیغاتی که از جانب منحرفین می شود اعتنا نکند تا پیروزی نهایی را به دست آورد.

2- چه نیکوست که این سال جدید را سال رحمت و عطوفت و برادری اعلام کنیم و کوشش نماییم در تألیف قلوب و از خداوند رحمان بخواهیم که قلوب ما را به هم نزدیک و ما را به نعمت اخوت اسلامی مفتخر و از پرتگاه افتراق و خودبینی و خود خواهی- که پایانش در این جهان ذلت و اسارت و در آن جهان ظلمت و جهنم است- نجات بخشد.

برادران و خواهران اسلامی! اگر استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را می خواهید و همان را که در به دست آوردن آن جوانان عزیز خود را فدا کردید و رنج و فشار جنگ تحمیلی را تحمل کردید، کوشش کنید در این سال جدید از قید شیطان نفس بیرون آیید و با پیوند جدید و وحدت کلمه و پناه به زیر پرچم پر افتخار اسلام عزیز، خود و اسلام عزیزتر از خویش را از آسیب و شرّ ابرقدرتها و تفاله های وابسته به آنان نجات بخشید و با اعتصام به حبل اللَّه بر قدرتهای شیطانی غلبه کنید.

3- از عموم ملت عظیم الشأن و خصوص دولتمردان می خواهم که از تجربه تلخی که از اختلاف بعد از اتحاد اول پیروزی که در ماههای اخیر به اوج خود رسید و روزگار را بر همه تاریک و تلخ کرد، عبرت بگیرند، و بر آن باشند که مدتی هم تجربه برادری و اتحاد را به کار برند و با محبت و رحمت همکاری و همفکری را اگر چه با تکلف هم باشد، پیشه خود قرار دهند و به کمکِ هم برای ساختن کشور بشتابند و نسبت به یکدیگر با عفو و اغماض رفتار نمایند. اگر خدای نخواسته از آن بد دیدند، فرصت فراوان است و میدان باز، ولی مطمئن باشند که وعده خداوند متعال بر آن است که اخوت ایمانی و دوستی و محبت با یکدیگر موجب نجات است.

4- از عموم علمای عظیم الشأن و ائمه جمعه و جماعات تقاضا دارم که با دیده رحمت و عطوفت به جمهوری اسلامی و متصدیان امور نظاره کنند و با ارشاد و موعظه حسنه، خطاکاران را تربیت کنند و کجیها را راست فرمایند که این شیوه انبیای عظام و اولیای خداوند است. و تأثیر موعظه حسنه در نفوس بسیار زیادتر است از عیبجویی و بدگویی، و ممکن است قلمها و زبانهای عیبجو در بعضی از نفوس عصیان بیاورد و به جای اثر مثبت و نیکو اثر منفی و بد به جا گذارد و به جای اصلاح، موجب افساد شود. باید حضرات اعلام بدانند که با وجود اشتباه و خطا در متصدیان امور آثار نیک و مثبتی که در کشور به دست متصدیان و به کمک ملت عزیز انجام گرفته بسیار بیشتر است از اشتباهات و خطاها، و چنانچه تمام قلمها و زبانها به ارشاد آنان به کار افتد و با دیده رحمت و سنت انبیا- علیهم صلوات اللَّه- با آنان رفتار شود، بزودی با تأیید خداوند رحمان، امور اصلاح و نقیصه ها مرتفع می شود.

5- از متصدیان امور در جمهوری اسلامی؛ خصوصاً قشر روحانی تقاضا دارم که در تدبیر امور کشور و حل و فصل قضایا از خط اسلام به طور دقیق پیروی کرده و تحت تأثیر گروه گرایی و طرفداری از قشری و مخالفت با قشری دیگر قرار نگرفته و با عدل اسلامی و عطوفتِ متوقع از جمهوری اسلامی با مردم و مراجعین رفتار و حکومت اسلامی را در انظار واژگونه جلوه ندهند، و از سوء رفتار و کاغذبازیهای رژیم سابق شدیداً احتراز نمایند که جمهوری اسلامی ودیعه ای است الهی به دست همه ملت خصوصاً شما و مسئولیت شما نزد خالق و خلق بسیار است.

6- از فرهنگیان و متصدیان تعلیم و تربیت و قضات و متصدیان دادگستری و دادگاههای انقلاب می خواهم که به مأموریت بزرگی که به آنان سپرده شده و مسئولیت عظیمی که به عهده گرفته اند توجه نمایند که با انحراف آنها فرهنگ کشور به انحراف کشیده می شود و نوباوگان و جوانان که امید ملت و اسلام هستند، اماناتی بس بزرگ و شریفند که خیانت در آن خیانت به اسلام و کشور است، و این نوباوگان و جوانانند که در آتیه، سرنوشت کشور به دست آنان است و باید تربیت صحیح اسلامی در جمیع مدارس به طور جدی اجرا شود تا کشور از آسیب مصون گردد. و دستگاههای دادگستری و دادگاههای انقلاب و قضاوت دستگاه بسیار امر مهمی است که سر و کار با جان و آبرو و مال ملت دارد، و اهمیتی که اسلام به قضاوت داده است به کمتر چیزی داده است. امروز دستگاه دادگستری و دادگاههای انقلاب پاسبان آبرو و حیثیت جمهوری اسلامی و اسلام است و انحراف در قضا مردم را از این دستگاه مأیوس و به جمهوری اسلامی و روحانیون بدبین می نماید. مسئولان بالای قضایی موظفند در نهادهای مذکور نظارت کامل داشته و از انحرافات جلوگیری نمایند؛ و روحانیونی که در امر قضا گماشته شده اند بدانند که بالاترین مسئولیت را به عهده گرفته و انحراف به هر نحو از آنان متوقع نیست و با آنان سختگیری خواهد شد.

از مسئولین می خواهم که وضع زندانها را تحت نظر قرار دهند و سفارش اکید کنند که با زندانیان رفتار اسلامی- انسانی کنند. و چه نیکوست که گویندگان متعهد در زندانها حاضر شده و آنان را تحت تربیت اسلامی- اخلاقی قرار دهند. و لازم است که در حفظ سلامت بیشتر و بهداشت بهتر آنان برنامه هایی داشته باشند که زاید بر سختی زندان از سختیهای دیگر رنج نبرند. و با صلاحدید رؤسای زندان اجازه ملاقات بیشتری دهند، خصوصاً در این ایام، که گناهکاران نیز افرادی هستند همچون خود ما.

7- شورای انقلاب فرهنگی لازم است با کوشش فراوان و افزایش گروههای متعهد و متخصص کار خود را به نتیجه رسانده و در باز شدن دانشگاهها در این سال حد اعلای توان خود را به کار برند. از خداوند توفیق آنان را برای این امر مهم خواهانم.

8- از قوای مسلح، ارتش، ژاندارمری، سپاه پاسداران، شهربانی، بسیج، قوای مردمی، عشایر، پیشمرگان «1» و غیر آنان که در جبهه ها به فداکاری در راه اسلام و کشور عزیز اشتغال دارند، امیدوارم که با تمام جدیت و پشتیبانی یکدیگر و وحدت کلمه و انسجام کامل و پیروی از فرماندهان، دلاورانه کشور عزیز اسلامی را از لوث وجود مهاجمین وابسته به قدرتهای جهنمی پاک و با هجوم به لشکر کفر آنان را مجال پایداری ندهند. و بر فرماندهان قوای مسلح است که با در نظر گرفتن نیرو درنگ را جایز ندانسته، فرصت را از دست ندهند که خداوند متعال با قوای اسلامی است.

9- این جانب پشتیبانی خود و ملت شجاع مبارز را از تمام قوای مسلح تکرار می کنم و به آنان اطمینان می دهم که فداکاری آنان مورد قدردانی و افتخار ملت است، و فرماندهان قوای مذکور در زیر پرچم پر افتخار اسلام و مورد حمایت ملت بزرگ ایران می باشند و من عهده دار حمایت آنان می باشم. لازم است تذکر دهم که گوش به شایعه پراکنیهای مشتی بی وطن نداده و با اطمینان خاطر به سلحشوری خود ادامه دهند.

10- من متواضعانه از ملت عزیز می خواهم که پشتیبانی خود را از قوای مسلح ادامه داده و کشور عزیز اسلامی را با حمایت بیدریغ خود از آسیب دهر نگاه دارید. و نیز اکیداً تقاضا می کنم که از آوارگان جنگی که با هجوم کفار بعثی عراق عزیزان و خانمان خود را از دست داده اند حمایت برادرانه و خواهرانه خود را ادامه دهید، و نگذارید اینان تلخی آوارگی را احساس نمایند. رحمت خدا بر شما خواهران و برادران ارزشمند که با همت بزرگ خود، هم پشتوانه جنگ تحمیلی بوده و هم یاران وفادار آوارگان جنگی. و البته دولت هم تمام کوشش را در این امر انسانی نموده و می نماید لکن حمایت ملت موجب تقویت روحی قوای مسلح و دولت خواهد بود.

11- اکنون که نقشه های شوم دشمنان خارجی و داخلی اسلام و مسلمین با بیداری و وفاداریِ ملت و دولت باطل گردید و توطئه هایشان برای اختلاف بین دولتمردان- که در نتیجه اختلاف بین قشرهای ملت می شد- با هوشیاری ملت عزیز خنثی شد، از راه شایعه افکنی و تبلیغات بی پایه که به خیال خامشان موجب دلسردی و بی تفاوتی ملت سلحشور اسلامی گردد مشغول به فعالیت مذبوحانه شدند که به گمان باطل خود ملت را از صحنه خارج و اسلام و مسلمین را به پرتگاه هلاکت بکشند و راه را برای اربابان ستمگر خویش صاف نمایند. بر ملت هوشیار و عزیز است که به شایعات و قلمهای مسموم که مع الأسف گاهی به دست دوستان جاهل نیز می باشد اعتنا نکنند و اسلام عزیز را که از دسترنج زحمتهای طاقت فرسای پیامبر اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و اصحاب کبارش به ما رسیده است با بیهوده گویی مشتی توطئه گر و جاهل از دست ندهند.

12- به متفکران و روشنفکران و قلمداران- چه به اسلام وفادار و چه به کشور و میهن علاقه مند و چه به شرف و ارزش انسانی پایبند می باشند و چه در فاجعه آوارگان بی سرپرست و راندگان از منازل و شهرها و روستاهای خود بی تفاوت نیستند و احساس رنج می کنند- تذکر می دهم که مخالفت بعضی از شما با حکومت اسلامی برای شما نفعی ندارد و شما از آن بهره ای نخواهید برد، و جز با تعویق پیروزی نهایی و ادامه جنگ، کشور و ملت خود را به خرابی و هلاکت می کشانید و راهی برای دشمنان ایران و اسلام باز می کنید نتیجه ای نخواهید برد. پس به خود آیید و در این جهاد مقدس با ملت همفکر و هم قدم باشید تا پیروزی به دست آید و شما از شرف پیروزی نیز بهره مند شوید و مردانگی را در حمایت از ملت و ستمکشان بدانید.

13- امید است امسال سال حکومت قانون باشد. در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه و آله- در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است، و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقیب است. و بر دستگاههای قضایی است که از متعدیان به جان و شرف و مال بندگان خدا دفاع کنند و آنان را به سزای خود بنشانند. و من برای چندمین بار اعلام می کنم که هر گروه و شخصی- اگر چه از بستگان و اقربای این جانب باشند- خود مسئول اعمال و اقوال خود هستند و اگر خدای نخواسته تخلف از احکام اسلام کردند، دستگاه قضایی موظف است آنان را مورد تعقیب قرار دهد، و هر کس و هر دستگاه، چه قضات شرع و چه دادگاهها و چه غیر اینها، هر کس تعدیات خود را به اسم من و یا به انتساب به من اجرا کنند مجرم و مفتری «1» است. و اخیراً درود بی پایان خود را تقدیم مجاهدان اسلام و شهدای راه حق و معلولان و آوارگان جنگزده می نمایم و رحمت واسعه خداوند را برای همگان از پیشگاه مقدس پروردگار مسألت می نمایم، و از درگاه مقدسش تقاضا می نمایم که این سال جدید را بر همه مسلمین و مستضعفین جهان و بر ملت عزیزمان مبارک گرداند، و این سال را سال پیروزی اسلام قرار دهد. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

  صحیفه امام، ج 14، ص:215- 221

 

پیام [به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا (پیشرفتهای انقلاب)]

زمان: 29 اسفند 1360/ 24 جمادی الاول 1402 «1» مکان: تهران، جماران

موضوع: پیشرفتهای معجزه آسای انقلاب اسلامی- پیروزی در جبهه های نبرد- بیان جنایات منافقین

مخاطب: اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا

السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

خواهران و برادران عزیز و متعهد! مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت و سعادت شما جوانان محترم را از خداوند متعال خواستار است. سه سال از آغاز جمهوری اسلامی و تدفین ستمشاهی 2500 ساله می گذرد، و این طفل نوزاد با مواجه بودن با توطئه ها و خرابکاریها و جنایتها و خیانتهای عناصر داخلی و قدرتهای بزرگ شیطانی و دولتهای سرسپرده منطقه و غیر منطقه ره صد ساله رفته و با دست قدرت مطلقه الهی، انقلاب شکوهمند ملت مظلوم و تحت ستم و شکنجه ایران تمام موانع را از سر راه برداشته و توطئه ها را خنثی نموده است. با اینکه اکثر بوقهای تبلیغاتی و مطبوعات در خدمت مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی هستند و در طول مدت انقلاب و بویژه در سالهای اخیر با تمام شیوه ها برای کوبیدن این رژیم نوپا از هیچ تهمت و دروغ و ناسزا و شایعه پراکنی کوتاهی نکرده اند، و شاید در مقابل این دشمنان مقتدر هر رژیمی بود در هم ریخته و ساقط شده بود، ولی انقلاب اسلامی به طور معجزه آسایی به راه خود ادامه می دهد، و بسیاری از مسلمانان و مستضعفان جهان را بیدار نموده است. و امید آن است  که یک انقلاب عمیق عمومی در سراسر جهان در مقابل جهانخواران ضد بشریت تحقق یابد. انقلاب ایران با قدرت به پیش می رود و هر روز انسجام و استحکامش فزونی می یابد و مخالفانش با شکست مواجه می شوند.

نکته مهم پس از فضل خداوند متعال که پشت و پناه مظلومان است، خصوصاً آنان که برای رفع ظلم و کوتاه کردن دست جنایتکاران بین المللی فداکاری می کنند و جوان می دهند، مردمی بودن این انقلاب است، و بزرگترین نقش آن ایمان راسخ به خدای بزرگ و به پیروزی است. و شما عزیزان که نقش مهمی در خنثی نمودن تبلیغات دروغین و تهمتهای بی پایه را بر عهده دارید با اعتماد به فضل و یاری خداوند متعال به راه خود ادامه دهید و چون مقصد، اقامه عدل و قسط است، از پیشامدها نهراسید.

خواهران و برادران من! مشکلات زیاد شما را در آن محیط احساس می کنم، چنانچه شما هم مشکلات ما را حس می کنید؛ لکن هر دو می دانیم که راه ما حق است و همه در مقابل باطل ایستاده ایم و با صبر و استقامت، حق بر باطل پیروز است، و خداوند وعده پیروزی را داده است و امیدوارم که زمان آن نزدیک باشد. ما کوشش داریم که تبلیغات خود را گسترش داده و نیز با همه گرفتاریها در این امر مهم به فعالیت برخیزیم، و همه ما و شما که دارای یک مقصد و ایده هستیم، باید برای رسیدن به آن تمام توان خویش را به کار بریم. و خوب است که این نکته را تذکر دهم، تبلیغات بسیار عظیم دشمنان ما چون با اختلاف زیاد و تناقض گوییها انجام گرفته و می گیرد، گمان نمی کنم تأثیر چشمگیری داشته باشد- و الأمر الی اللَّه. چنانکه دیدیم و دیدید که در پیروزی عظیمی که هفته قبل برای رزمندگان شجاع و متعهد ما در فتح مبین به دست آمد- که حجم آن را با تمام کوشش تا کنون نتوانسته اند به دست آورند و به ملت عرضه کنند- و نیز اسلحه و مهماتی که از دشمن به غنیمت گرفته شده و آنچه از آنان منهدم شده به قدری زیاد است که مدتی وقت لازم دارد تا شمارش نموده و یا جمع آوری نمایند، و همچنین عدد کشتگان فریب خورده باز به طور کامل به دست نیامده، و اسیران و پناهندگان به قدری زیادند که تخلیه آنان به مرکز هنوز میسر نشده و بیش از چهارده هزار نفر تا کنون به تهران فرستاده شده  است. و آن چنان شکست آشکاری به دشمن وارد کرده اند که در تاریخ جنگها بی نظیر و کم نظیر بوده است. با همه اینها و رانده شدن دشمن تا مرز عراق، بوقهای تبلیغاتی بزرگ جهان تا مدتی از آن یا ذکری نکردند و یا از پیروزی صدامیان داد سخن دادند، تا آنکه رسوایی آنان برملا شد و پس از آمدن خبرنگاران، مقداری از پیروزیها مخابره شد. با این وصف رسانه ها با موذیگری به زبان درآمدند و ضمن انعکاس بعضی ابعاد آن، از فرمان صدام برای عقب نشینی به انگیزه آرایش جدید سخن به میان آوردند. و این جانب گمان می کنم این رسوایی مفتضحانه که برای رسانه های گروهی دشمنان انسانیت در این جنگ بویژه در چند جبهه از قبیل آبادان و بستان و از همه مهمتر در فتح المبین به بار آمد، برای ملت ایران یکی از پیروزیهاست.

و مسئله دیگری که باید برای شما تذکر دهم این است که شما برادران و خواهران اگر گفتار و کردار گروهکهای منحرف بویژه گروه منافقین را بررسی نمایید، متوجه می شوید که آنها از زمانی که با عده ای از علمای اعلام مثل حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای منتظری و دیگر دوستان زندان بوده اند، تا وقتی که ملت پیروز شد و به برکت مجاهدات ملت شجاع نجات پیدا کردند، و نیز در طول این سه سال با چه چهره های مختلف و کردار و اقوال متضاد با ملت شریف مواجه بوده و هستند. با یک بررسی کوتاه می توانید از عقاید التقاطی آنان، بلکه عقاید متضاد با اصول اسلامی و رفتار و کردار گوناگون منافق گونه آنان، اگر تا کنون آگاه نشده اید، آگاه شوید. ما از نزدیک مشاهده نموده و می نماییم که این مدعیان اسلام، با عقاید و اصول اسلامی مخالفند، و این مدعیان مجاهدت برای خلق، چه جنایاتی که مرتکب نشده اند؛ از قیام مسلحانه و کشتار مردم بیگناه کوچه و بازار تا آتش سوزیها و انفجارها و ترورها- که اکثراً کودکان و زنان و مردان مستمند و مظلوم طعمه جنایات غیر انسانی آنان بوده اند و اکنون نیز ادامه دارد- و از ابتدای پیروزی انقلاب اینان در صدد به دست گرفتن قدرت بوده اند. و از پادگانها و کلانتریها بیت المال مسلمین را، از مهمات تا انواع سلاحهای کوچک و بزرگ به غارت برده و با دزدی از بانکها و دهها جنایت در سرتاسر کشور، خانه های تیمی تدارک دیده و با قیمتهای زیاد اجاره کرده و مراکز خیانت به ملت را هر چه بیشتر تقویت نمودند، که بحمد اللَّه تعالی با قوای مسلح و پشتیبانی ملت اکثر آنها کشف شده است. و از هر چیز جنایت بارتر، گول زدن دختران و پسران کم سالِ ناآگاه و به فساد کشاندن آنها و همچنین وادار نمودنشان به ترور و آتش سوزی است که به خواست خداوند، بسیاری از آنان از فریبکاری همدستان خود مطلع شده و توبه نموده اند. برادران و خواهران محترم! این تذکرات برای آن است که از جوانان و دوستان کم اطلاع خود جلوگیری نمایید که با این گرگانِ در لباس آدم و جنایتکاران با اسم اسلام راستین، معاشرت ننموده و کوچکترین تماسی نگیرند. اینان که از امپریالیزم انتقاد سرسختانه منافق گونه می کردند، اکنون معلوم شد که چهره واقعی آنان چه چهره کریهی است. و امروز به خوبی روشن است که اینان به دامان امپریالیستها پناهنده و با کمک آنان به توطئه علیه جمهوری اسلامی برخاسته اند و با شایعه سازی و دروغ پردازی می خواهند جوانان معصوم را به دام بکشند و با استفاده از خون مظلومان و گول خوردگان، اوامر اربابانشان را اجرا کنند.

شما دوستان، به حسب وجدان و شرع مطهر موظفید هر قدر می توانید جرایم ایشان را فاش کنید و نگذارید جوانان که ذخایر ملتند در دام آنان افتند. و شما بدانید که اگر ما در تحت لوای اسلام و پرچم توحید باشیم، از آسیب دشمنان مصون خواهیم بود. امروز چون گذشته همه بدبختیهای مسلمانان، از تفرقه و عدم اجتماع در زیر پرچم پر افتخار اسلام است. پیروز باشید و خداوند یارتان باد. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

29 اسفند 60

روح اللَّه الموسوی الخمینی

  صحیفه امام، ج 16، ص:125- 128

 

نامه [به سید احمد خمینی (نحوه تشکیل هیأت نظارت تهران در انتخابات مجلس)]

زمان: 29 اسفند 1366/ 30 رجب 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: ترکیب هیأت نظارت تهران در انتخابات مجلس شورای اسلامی

مخاطب: خمینی، سید احمد

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم. پدر بزرگوار، حضرت امام- مد ظله العالی

پس از عرض سلام، در مورد معتمدین و هیأت اجرایی انتخابات تهران آنچه موجب دوگانگی برداشت و نظرات هیأت مرکزی نظارت شورای نگهبان در انتخابات و وزارت کشور شده بود بدین نتیجه رسید که از لیست مورد قبول هیأت نظارت تهران چهار نفر به انتخاب آن هیأت و از لیست مورد قبول وزارت کشور (فرمانداری تهران) چهار نفر به انتخاب فرماندار تهران، هیأت اجرایی تشکیل گردد و کارهایی که تا کنون انجام شده است و اعضای علی البدل به همان صورت قبل باشد. بدیهی است انتخاب این گونه ای افراد تنها با دستور حضرت عالی بلامانع است و مشکل حل می گردد.

شنبه 29/ 12/ 66- ارادتمند، احمد خمینی ].

بسمه تعالی

به همین گونه که مرقوم شده است انجام شود ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید.

29/ 12/ 66

روح اللَّه الموسوی الخمینی

    صحیفه امام، ج 20، ص: 504

 

 


. انتهای پیام /*