کد مطلب: 2998 | تاریخ مطلب: 18/12/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 18 اسفند ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  18 اسفند ماه

سخنرانی [برای اقشار مختلف مردم در قم (قیام قرآنی و اسلامی)]18 اسفند 57

سخنرانی [در جمع رزمندگان اسلام (تفاوت ایده رزمندگان اسلام با دشمنان)]18 اسفند60

نامه [به رئیس دیوان عالی کشور (عمل به قانون در مورد عفو و آزادی محکومین)]18 اسفند 60

بیانات [خطاب به رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات (قاطعیت در کار دادگاه)] 18 اسفند 61

پیام [به ملت عراق (تسلیت شهادت جمعی از منسوبین بیت آقای حکیم)]18 اسفند 63

 

سخنرانی [برای اقشار مختلف مردم در قم (قیام قرآنی و اسلامی)]

زمان: عصر 18 اسفند 1357/ 10 ربیع الثانی 1399

مکان: قم، قبرستان بقیع

موضوع: قیام قرآنی و اسلامی

حضار: اقشار مختلف مردم

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

نقش ملت در پیروزی نهضت

درود بر شهدای راه آزادی! سلام بر شهدای سرتاسر ایران! درود بر شهدای شهرستان قم! درود بر شما جوانان رشید! سلام بر بانوان و جوانان رشید قم! درود بر بانوان و جوانان سرتاسر ایران! من از شما مفارقت کردم در صورتی که اکثر جوانان فعلی نارس بودند؛ و به خدمت شما آمدم در صورتی که بسیاری از جوانان ما از دست رفته است. بسیاری از آنهایی که ما ندیدیم آنها را و حالا شمایل آنها را می بینیم، شهید شدند- افتخار شهادت در راه اسلام، افتخار شهادت در راه قرآن کریم، افتخار شهادت در راه آزادی و استقلال، افتخار شهادت در راه هدف بزرگ اسلام و آن حکومت عدل اسلامی، «جمهوری اسلامی». شما جوانان برومند ایران، و شما جوانان برومند قم به اسلام عزیز حق پیدا کردید. اسلام بر همه منت دارد، ما هیچ منتی بر اسلام نداریم. من منت از شما می کشم؛ من زیر منت شما ملت ایران و شما اهالی محترم قم، زیر منت شماها هستم. شماها بودید که نهضت اسلامی را به ثمر رساندید. شما ملت بزرگ ایران و اهالی معظم قم بودید که با مشت بر تانکها و توپها و مسلسلها غلبه کردید.

ما باکی از این نداریم که خونهای طیب جوانهای ما در راه اسلام ریخته شده است؛ باکی از این نداریم که شهادت نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه مرضیه ای  است که در شیعه امیر المؤمنین از اول پیدایش اسلام تا کنون بوده است. اسلام با حماسه شیعه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- بزرگمرد اسلام، بزرگمرد دنیا، با مجاهدات بزرگ خود اسلام را رشد داد؛ اسلام را شکوفا کرد. امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- با شیعه بزرگوار خود در جنگهای بزرگ اسلام پیشقدم بود. اولاد طاهرین او مثل سید الشهداء- سلام اللَّه علیه- که قیام و نهضت کرد و خون خود را در راه اسلام داد، یا سایر ائمه ما که در پشت پرده تقیه، اسلام را ترویج و قرآن را تأیید کردند؛ پس از آنها تنها طایفه ای که با جباران و با دیکتاتورهای عصر مقابله و معارضه کردند، همین شیعیان علی- علیه السلام- بود. قیامهای پی در پی تا عصرهای اخیر، باز شیعیان علی- علیه السلام- بودند که مقابل جباران ایستادند و قیام کردند. در عصر ما هم شما شیعیان بزرگ اسلام تنها طایفه ای هستید که در مقابل دیکتاتورها و در مقابل ابرقدرتها ایستادید و با مشت خود و با مشت فشرده خود بر تانکها و توپها غلبه کردید. اسلام به واسطه طایفه شیعه زنده است. قیامهای پی در پی شیعه علی- علیه السلام- اسلام را زنده کرده است.

این قیامی که از 15 خرداد شروع شد و تا کنون باقی است- و امید است باقی باشد تا همه اهداف اسلام جامه عمل بپوشد- قیامی اسلامی است؛ قیامی ایمانی است؛ پیرو هیچ قیامی نیست. همه می دانیم که 15 خرداد مبدأ عطفی بود در تاریخ؛ نه پیرو نهضتهای دیگر، قیامهای دیگر. این شعار باید محفوظ باشد که این قیام «قیام ملی» نیست، این قیام «قیام قرآنی» است، این قیام «قیام اسلامی» است. یک ملت ضعیفی که هیچ نداشت، در مقابل ابرقدرتها و در مقابل این قدرت شیطانی، که همه چیز داشتند و تا دندان مسلح بودند [غالب شدند]، به قوه ملیت نمی تواند غلبه کند؛ ملتی که غلبه کرد برای اینکه شهادت آرزوی او بود. بعض جوانهای من از من شهادت را طلب می کردند و مرا قسم می دادند که دعا کن که شهید بشویم. زنهایی که جوانهای خودشان را دادند، افتخار بر این  کردند که شهید دادیم. و آنکه یک پسر از او باقی مانده بود باز می گفت این را هم اهدا می کنم. این قدرت ملیت نیست؛ این قدرت ایمان است، این قدرت اسلام است. خلط نکنند، اشتباه نکنند. این اسلام است که غلبه کرد بر ابرقدرتها؛ این اسلام است که فرزندان آن به شهادت راغب هستند؛ این قوه ایمان است که مردم را سرتاسر ایران بسیج کرد. این دست غیبی الهی بود که مردم ایران را- سرتاسر- از بچه دبستانی تا پیرمرد بیمارستانی، با هم هم صدا و با هم هم مقصد کرد. این هیچ جبهه ای نمی تواند این کار را بکند؛ هیچ بشری قادر نیست که همچو بسیجی بکند؛ هیچ ملتی نمی تواند این طور بسیج بشود. قدرت ایمان، قوه اسلام، قدرت معنوی ملت، این پیروزی را به ما ارزانی داشت. ما منت از خدای تبارک و تعالی می کشیم. ما منت از ولی عصر می کشیم که پشتیبانی از ما فرمودند.

نباید ابهامی در قضایا باشد. اگر چنانچه ابهامی در قضایا باشد یا بخواهند منحرف کنند این نهضت اسلامی ما را، منتهی به شکست خواهد شد. خیانت به ملت است، خیانت به اسلام است. آنها که در صدد هستند این نهضت را منحرف کنند از جهت اسلامیت، آنها بدانند که خائن بر اسلام هستند؛ خائن بر ملت هستند. امروز باید شعار همان شعار اسلامی باشد: «جمهوری اسلامی». آنها که اصرار دارند اسلام را از کنار جمهوری کنار بگذارند، اینها خائنانی هستند که در ملت می خواهند اختلاف ایجاد کنند. آنها که می خواهند کلمه «دمکراتیک» را بر این عبارت اضافه کنند، آنها غربزدگانی هستند که نمی فهمند چه می گویند.

آنها که در نوشتجات خودشان دم از دمکراتیک می زنند، اینها یا جاهلند و نمی فهمند چه می کنند، یا عامدند و خائن. مطبوعات تجدید نظر بکنند در نوشته های خود. قلمداران تجدید نظر بکنند در نوشته های خود؛ بگذارند ملت به همین راهی که می رود، همین مسیری را که به پیروزی رسیده است به آخر برساند. اینها مگر با اسلام دشمنند؟! اینها مگر با ملت اسلام دشمنند؟! اینها مگر با کشور خودشان دشمنند که می خواهند منحرف  کنند؟! ملت ایران منحرف نخواهد شد.

ملت عزیز! نهضت خود را حفظ کنید. ملت بزرگ! این قیام بزرگ خود را با همان عنوانی که دارد حفظ کنید؛ این شعار خود را حفظ کنید. نگذارید دستهای اجنبی و دستهای اجنبی خواه در او تصرف کند. من متأسفم از این اشخاص که دعوی ملیت می کنند و با اغراض ملت مخالفت می کنند. آنها که با اسم ملیت و با اسم خلق دوستی خنجر به پشت ملت می زنند بیدار بشوند بدانند که یا سران آنها سرسپرده اجانب هستند و می خواهند مسائل را برگردانند به حال اول، یا بکشند طرف چپ یا بکشند طرف راست. اینها بیدار بشوند؛ ما آنها را نصیحت می کنیم و اگر به نصیحت گوش نکنند، کار دیگر می شود. آنها که می خواهند توطئه کنند، آنها که می خواهند منحرف کنند ملت ما را، آنها که می خواهند اختلاف بیندازند بین قشرهای ملت، اینها توطئه گر هستند و ما ساکت نمی نشینیم. ما آنها را تأدیب می کنیم.

آزادی بله، توطئه نه. آزادی بیان هست؛ هر که هر چه می خواهد بگوید. اسلام از اول قدرت داشته است بر رد همه حرفها و بر رد همه اکاذیب؛ آن قدرت باقی است، برهان ما باقی است. ما برهان داریم، ما حجت داریم. ما از گفته های- گفتار- مردم نمی ترسیم؛ هر که هر چه دارد بگوید لکن توطئه را نمی پذیریم. خیانت به ملت را نخواهیم پذیرفت؛ چنانچه نپذیرفتیم. ملت ما تا کنون آن قدر خیانت دیده است که دیگر نخواهد پذیرفت خیانتها را.

ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند نه جمهوری؛ نه جمهوری دمکراتیک یعنی جمهوری غربی، یعنی بی بند و باری غرب. این تقلیدها را کنار بگذارید، این غربزدگیها را کنار بگذارید؛ بگذارید ملت با این مسیری که [در پیش ] گرفته است، استقلال خودش را تمام کند، و خواهد کرد ان شاء اللَّه.

شما ای مردم ایران، ای ملت بزرگ ایران، ای عزیزان قم، ای ملت عزیز قم! آگاه  باشید، بیدار باشید، هوشیار باشید! توطئه ها را خنثی کنید. اینها می خواهند دولت اسلامی را ضعیف کنند. دولت موقت اسلام را ضعیف کنند تا اینکه در رفراندم نتواند ملت آنچه که [برایش ] خون داده است رأی بدهد؛ لکن این خیال خامی است. ما جوان دادیم، ما خون دادیم، در زندانهامان جوانهای ما زجر دیدند، شکنجه دیدند. ملت ما نمی گذارد که اینها هدر برود؛ ملت ما نمی گذارد که با یاوه سراییهای مشتی اراذل اینها هدر برود. ما در راه آزادی و در راه استقلال جان دادیم، نمی توانیم صبر کنیم تا عمال اجانب باز دست به کارهایی که پیشتر می زدند بزنند.

از دولت خود پشتیبانی کنید. من پشتیبان او و شما پشتیبان او؛ تا مسائلی که باید او اجرا کند با آرامی اجرا کند، تا رفراندم را اجرا کند، تا قانون اساسی جدید را به رأی ملت تثبیت کند، تا حکومت جمهوری اسلامی را تصویب کند. اینها به دست و پا افتادند که نگذارند یا رفراندم بشود، به طور صحیح تحقق پیدا کند- و این خیال خامی است- و یا قانون اساسی اسلامی مبنی بر مذهب اثنی عشری، شیعه اثنی عشری، تصویب بشود؛ به خیال خودشان می توانند- و این خیال خامی است- و یا جمهوری اسلامی در آن خلل واقع بشود؛ جمهوری مطلق باشد یا جمهوری دمکراتیک یا جمهوری اسلامی دمکراتیک. همه اینها غلط است: «جمهوری اسلامی».

من رأی خودم را به جمهوری اسلامی می دهم و از ملت تقاضا دارم که نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پیدا کنند، نگذارند استقلالی که به دست آورده اند از بین برود، نگذارند آزادی که به دست آمده است مبدل به اختناق بشود. به حکومت اسلام، به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیاد نه یک حرف کم. کسانی هم که می خواهند به راههای دیگر بروند آزادند لکن توطئه قدغن، خیانتْ قدغن، رأیْ آزاد. هر چه می خواهند بگویند. ما خیرخواه ملت هستیم. ما- به تَبَع اسلام- خیرخواه همه جناحها هستیم؛ ما خیرخواه بانوان محترمات هستیم. ما نمی خواهیم که آنها به فساد کشیده بشوند؛ ما نمی خواهیم که ملعبه دست جوانهای اراذل باشند. ما آنها را توصیه  می کنیم به اینکه از راههای سابق برگردند؛ از راههایی که منحرفین برای شما پیشنهاد کردند و بسیاری از جوانان ما و بسیاری از عزیزان ما را به انحراف کشیده اند، دست بردارید. ما خیر شما را می خواهیم؛ ما انحرافها را باید با توصیه، با التماس، با عرض، این انحرافات را باید از بین ببریم. این فسادهایی که در جامعه ما در این پنجاه و چند ساله ریشه کرده است، باید ریشه های آن درآید.

من خدمتگزار ملت ایران هستم، من خدمتگزار جوانان ایران هستم، من خدمتگزار بانوان ایران هستم، من خدمتگزار اهالی محترم قم هستم. من از حالا تا این چند روزی که عمر دارم در خدمت شما هستم. و از خدای تبارک و تعالی عظمت اسلام، عظمت ملت اسلام، استقلال مملکت اسلام، عظمت ممالک اسلامی، عظمت ملتهای اسلام- در هر جا هستند- عظمت ملتها و کشورهای اسلام- در هر جا هستند- از خدای تبارک و تعالی مسألت می کنم. من توصیه می کنم به همه ملتها که این رمزی که در ایران به آن رمز غلبه پیدا شد بر ابرقدرتها، این رمز را آنها به کار ببرند. وحدت، اتکای به خدا، تقویت ایمان، اتکال به قرآن کریم، اتکال به اسلام، وحدت کلمه؛ رمز پیروزی ما: وحدت کلمه و اتکال به خدای تبارک و تعالی. همه با هم می گفتیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.

خداوندا! این وحدت کلمه را در بین ملتهای اسلام و در بین ایران حفظ کن. خداوندا! دست اجانب را از ممالک اسلامی کوتاه کن. خداوندا! استقلال را و آزادی را به ما عنایت فرما. خداوندا! ملتهای اسلام را بیدار کن. خداوندا! منحرفین را هدایت فرما. آنهایی که می خواهند بذر خلاف در بین ملت بیفشانند، آنها را هدایت فرما. خداوند شهدای ما را بیامرزد. خداوند به مادرهای داغدیده ما و به پدرهای فرزند از دست رفته ما صبر و اجر عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته          

   صحیفه امام، ج 6، ص: 359-364

 

سخنرانی [در جمع رزمندگان اسلام (تفاوت ایده رزمندگان اسلام با دشمنان)]

زمان: صبح 18 اسفند 1360/ 13 جمادی الاول 1402

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: تفاوت ایده رزمندگان اسلام با دشمنان- عدم سازش با جنایتکاران

مناسبت: وفات حضرت فاطمه زهرا (س)

حضار: رزمندگان ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تجلی قدرت حق تعالی در خانه حضرت زهرا (س)

من هم وفات و شهادت بانوی بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشی، سپاهی و بسیج و بر حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا فداء- تسلیت عرض می کنم. این خانه کوچک فاطمه- سلام اللَّه علیها- و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار- پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند، خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. خطبه فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- در مقابل حکومت و قیام امیر المؤمنین و صبر امیر المؤمنین در مدت بیست و چند سال و در عین حال کمک کاری به حکومت موجود و بعد هم فداکاری در راه اسلام و فداکاری دو فرزند عزیزش، امام مجتبی که یک خدمت بسیار بزرگ و دولت جابر اموی را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سید الشهدا، چیزهایی بود که همه می دانید و می دانیم. و با اینکه عده کم و اسباب و ابزار جنگ پیش آنها کم بود، لکن روح الهی و روح ایمان آنها را آن طور کرد که بر همه ستمکاران عصر خودشان غلبه پیدا کردند و اسلام را زنده کردند و برای ما و شما برادرهای عزیز الگو شدند که ما از کمی عده و کمی عُده و کمی ابزار جنگ در مقابل تمام قدرتهایی که امروز با ما به جنگ برخاسته اند، مقاومت کنیم، و همان طوری که اولیای ما- علیهم السلام- نشان دادند که در مقابل مستکبران گاهی با تبلیغ و گاهی با اسلحه باید ایستاد و مستکبران را باید به جای خودشان نشاند، ما هم الگوی آنها را، تبعیت از آنها را می پذیریم. و شما جوانها نشان دادید که در این میدانهای نبرد بین حق و باطل با اینکه آنها از ابزار جنگی فراوان و از افراد هم همین طور و از مصر و اردن و آنجاها هم مستقیماً به آنها کمک می شد و از سایر کشورها هم کمک مالی و کمک اسلحه و همه اینها می شد، مع ذلک، یک جمعیت کمی به حسب عدد، و قوی و شوکتمندی به حسب روح، در مقابل همه ایستادند و شکست دادند آنها را.

برادرها، این ایمان را حفظ کنید؛ این قدرت الهی را حفظ کنید و این تعهد خودتان را به اسلام و به ملت حفظ کنید و به پیش بروید. صدام به حسب آن مثلی که گفته شده است که یک دیوانه سنگ را در چاه می اندازد و پنجاه عاقل یا بیشتر نمی توانند بیرون بیاورند، این یک دیوانه ای بود که یک اقدامی کرد و یک سنگی را در چاه انداخت و موجب زحمت ملت خودش، ملت ما و سایر ملتها گردید، که حالا دست به دامن دولتها شده است تا آنها بیایند و وساطت کنند و میانجیگری کنند، او را نجات بدهند. او دیگر قابل نجات نیست و ما هم یک قدم عقب نخواهیم نشست.

مصالحه با جنایتکار و سازش با جنایتکاران، این یک جنایتی است بر مردم متعهد و یک جنایتی است بر اسلام. ما حرفمان از روز اول تا حالا و بعدها معلوم است. ما جنایتکار را که در کشورمان هست، می گوییم باید برود. مسلمانها هم موظف اند به حسب شرع مطهر به اینکه بیایند و اینها را بیرون کنند. شارع مطهر فرموده اند در قرآن کریم که «اگر یک طایفه ای بر طایفه دیگر از مسلمین بخواهند طغیان کنند و تجاوز، بر همه مسلمین واجب است که این جنایتکار و طاغی و یاغی را با او جنگ بکنند و اگر برگشت به اطاعت خدا، آن وقت بنشینند با او صحبت بکنند». ما حزب بعث را جنایتکارانی  می دانیم که در حال صلح و جنگ در جنایت اند. در طول حکومتشان در عراق در حال جنگ نبودند، لکن جنایت آنها بر اسلام، بر مسلمین، بر ملت عراق، بر مراجع عظام عراق و بر علمای اسلام هر روز واقع می شد و بعد هم آن دیوانگی را که در فطرت آنها بود و طغیانگری را که خمیره ذاتی صدام است، آن دیوانگی را عمل کرد و عقلای اسلام و عقلای جهان دست به هم دادند که این سنگ را از چاه بیرون بیاورند، لکن کار این دیوانه آن طور است که نمی شود این سنگ را بیرون آورد مگر با اسلحه و قوّت ایمان. شما ثابت کردید که می توانید در مقابل قدرتها بایستید و شما میدانهای نبردتان در تاریخ ضبط خواهد شد.

اگر امروز همه قدرتمندان و همه یاوه سرایان تبلیغاتی به ضد شما و به ضد جمهوری اسلامی قلمفرسایی می کنند یا سخنرانی یا توطئه، لکن نمی توانند روی حق پرده پوشی کنند. شما بحقید، همان طوری که امام سید الشهدا بحق بود و با عده قلیلی مقابله کرد و در عین حالی که به شهادت رسید و فرزندان او هم به شهادت رسیدند، لکن اسلام را زنده کرد و یزید و بنی امیه را رسوا کرد. شما هم شیعیان همان حضرت هستید. شما هم در این نبردهای بزرگی مثل نبرد آبادان و مثل تنگه چزابه و مثل بستان کاری کردید که اعجاز بود؛ اعجاز بود از باب اینکه یک جمعیت کم با عده و عُده کم و با ایمان بزرگ این اعجاز را آفریدند و صدام که این کار غلط را به تخیلاتی که کرده بود انجام داد، پشیمان شده است و به همه دولتها برای کمک دست دراز کرده است و از همه کشورها کمک خواسته است و همه هم، تقریباً اکثر قریب به اتفاق هم به او کمک می کنند و همه کمکهایی را که آنها کرده اند نتوانسته اند یک ایمانی برای او بفرستند، برای اینکه در خودشان هم نبود.

اشتباهشان در همین است که خیال می کنند زیادی جمعیت و زیادی اسلحه کار انجام  می دهد و نمی دانند که آن چیزی که کار را انجام می دهد بازوی قوی افراد است. افراد کم با بازوان قوی و قلب مطمئن و قلب متوجه به خدای تبارک و تعالی و عشق به شهادت و عشق به لقاء اللَّه، اینهاست که پیروزی می آورد. پیروزی را شمشیر نمی آورد، پیروزی را خون می آورد. پیروزی را افراد و جمعیتهای زیاد نمی آورد، پیروزی را قدرت ایمان می آورد. ما اکْثَرَ الضَّجیجِ وَ اقَلَّ الحَجیجْ؛  حاجی خیلی می رود به مکه، لکن آن که حج الهی را بجا می آورد، آن کم است. و سپاه پاسداران و بسیج و همه اینها، ارتشی و اینها، آن اقلیتی هستند در جنگ و آن اقلیتی هستند در نبرد که کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئةً کَثیرةً بِاذْنِ اللَّهِ.

فرق است ما بین ایده شماها و دشمنهای شما؛ آنها برای قدرتمندی، برای نمایش قدرت، برای شیطان، با اسلام به جنگ برخاستند و شما برای خدا و برای رضای او و برای قوّت دادن به اسلام و پیاده کردن احکام اسلام به دفاع برخاستید. شما مدافع از انسانهای مظلوم در طول تاریخ هستید. مدافعات شما از اسلام و پیروزی شما انحصار به پیروزی در میدان ندارد. شما در تمام ابعاد پیروز هستید و شما در تمام جهات معنوی و مادی پیروز هستید و شما در طول تاریخ پیروز هستید و پیروزی شما پشتوانه پیروزی مستضعفین جهان است در طول تاریخ. شمایی که با آغوش باز و با روی گشاده به طرف اللَّه و به طرف لقاء اللَّه و به طرف شهادت می روید پیروز هستید؛ چه در میدان جنگ پیروز بشوید و می شوید، و چه- خدای نخواسته- شکست بخورید و نخواهید خورد.

شما آن چیزی را که همراه دارید دشمنان شما ضد او را همراه دارند؛ شما رضای خدا را همراه دارید و آنها سخط  خدا را، شما ایمان را همراه دارید و آنها طرفداری از کفر را، شما آرامش قلبی دارید و در این جنگ با آرامش، با خاطر آسوده، با این ایده که اگر شهید بشوم پیروزم و اگر پیروز بشوم هم پیروزم، شما این را دارید و آنها از مرگ فرار می کنند. بین این دو طایفه بسیار فرق است؛ آن که مرگ را در آغوش می گیرد برای اینکه شهادت است، برای اینکه از اسلام است، برای اینکه دفاع از حق است و آن که از مرگ فرار می کند برای اینکه برای طعمه، جنگ می کند. فرق است ما بین ملتی که داوطلب برای شهادت هست و برای پیروزی هست- و من امیدوارم که داوطلبها بیشتر بروند و اسم بنویسند و خواهند رفت- و آنهایی که با سرنیزه به جنگ می آیند، اگر اقدام نکنند از پشت کشته خواهند شد، آنهایی که با اسم داوطلب، با فشار و زور و با هزار جور اذیت وادار به جنگ می شوند، آنهایی که ملتهایشان به آنها پشت کرده است. بین شما که ملت پشتیبان شماست و نگهبان از شماست و به همین جهت خدای تبارک و تعالی نگهبان شماست و پشتیبان شماست، با آن که برای شیطان می خواهد جنگ بکند، برای شیطان نفس می خواهد جنگ بکند فرق است ما بین اینها. فرق است ما بین انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای دنیا؛ انقلابهای دنیا بی استثنا برای ایمان نیست، برای خدا نیست، انقلاب ایران برای خداست و از اول هم فریاد خدا بوده است، «اللَّه اکبر» بوده است و تا آخر هم همین است.

این بدبختهایی که از ایران فرار کرده اند یا در خارج بوده اند و به تبع طمعهای پوچ شیطانی نشسته اند و صحبت می کنند و دروغپردازی می کنند- و یکی از دروغهای بزرگشان که در رادیوها هر شب شاید باشد- و همین دیشب دو مرتبه یا سه مرتبه بود، اینکه ایران از اسرائیل ابزار جنگ می آورد و می خرد. ایرانی که بیست سال است با اسرائیل در جنگ است، اسرائیل را می کوبد و به حسب حکم شرعش با اسرائیل نمی تواند هیچ تناسبی داشته باشد و نخواهد داشت. چند مرتبه، همین دیشب بود که از کی گفته است که اینها از اسرائیل چیز می خرند- آنها هم در خارج نشسته اند و فکر این را می کنند که بیایند ایران بعد از اینکه شما جوانها جانبازی خودتان را کردید، ایران را تسلیم یک دسته اشخاص منحرف کنند، اینها هم افکارشان مثل افکار همان صدام است. صدام هم پیش خودش فکر کرد و این فکر را هم تقویت کردند شیطانهای بزرگ در او که تو به  ایرانی که الآن به هم خورده است و هرج و مرج است و ارتشی ندارد و چیزی ندارد حمله کن و اسم خودت را مثل اسم سعد وقاص کن  و خودت را بگو فاتح قادسیه. غافل از اینکه اینجا بچه های نارسشان هم، بچه های کوچکشان هم در مقابل او ایستاده اند و تا هستند نمی توانند اینها یک همچو کارهایی را انجام بدهند.

شما برادرها با قدرت ایمانی و با قدرت اسلامی این پیروزیها را به دست آوردید، خصوصاً، با این پیروزی اخیر تنگه چزابه به آنها فهماندید که افکارتان غلط بوده است و آرزوهایتان بر باد است. و من همان طوری که گفتید دعا کنم، من همیشه به شما دعا می کنم، من دعاگوی شما هستم و من شما را دوست می دارم شما برادران من هستید، فرزندان من هستید و من در محضر خدای تبارک و تعالی به این پیروزیهای شما که پیروزیهایی است که با تعهد اسلامی، برای اسلام است من افتخار می کنم. مباهات می کنم به درگاه خدا که در یک همچو مقطع از زمان واقع شدم که جوانان ما این طور هستند؛ در یک مقطع از زمان واقع شدیم که [کوتاه شد] دست آنهایی که به واسطه تبعیت از امریکا جوانهای ما را به فساد می کشاندند و با همه قدرت، همه تبلیغات و با درست کردن مراکز فحشا، مراکز قمار، مراکز خماری و جلسه های فاسد، جوانهای ما را می خواستند به فساد بکشند و خدای تبارک و تعالی به داد ما رسید، به داد کشور ما رسید، به داد ملت ما رسید و شما جوانها را بسیج کرد، بسیج الهی شما را کرد که حفظ کنید این کشور را و دست رد به سینه تمام شیاطین و قدرتمندان بزنید و شما پیروز هستید.

خداوند ان شاء اللَّه، شما را همان طور که در اینجا پیروز کرده است بعدها هم پیروز کند.

خداوند شما را پیروز کند بر شیطان باطنی و شما را بر نفس خودتان پیروز کند تا ان شاء اللَّه، وقتی که به محضر خدا رفتید با نشانه های افتخارآمیز در خدمت او بروید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

   صحیفه امام، ج 16، ص:87- 92

 

نامه [به رئیس دیوان عالی کشور (عمل به قانون در مورد عفو و آزادی محکومین)]

زمان: 18 اسفند 1360/ 13 جمادی الاول 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: عمل به قانون در مورد عفو و آزادی محکومین و دیگر امور قضایی

مخاطب: موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم (رئیس دیوان عالی کشور)

 [حضرت آیت اللَّه العظمی بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی- ادام اللَّه ظله الشریف

پس از عرض سلام لطفاً نظر خود را در موارد زیر بیان فرمایید:

1- عفو و بخشودگی محکومین و زندانیان طبق قانون اساسی فقط در صلاحیت رهبر است با وضع خاصی باید عمل شود. بعضی از حکام شرع اظهار می دارند حضرت عالی اجازه فرموده اید در مواردی که صلاح می دانند عفو کنند و گاهی در پرونده ها هم نوشته نمی شود، مثلًا طبق اجازه خاص حضرت امام به این جانب این شخص باید آزاد شود یا عفو شود، و این کار موجب اخلال در قضا می شود هم در دادسراها و هم در دادگاهها. مستدعی است دستور فرمایید این اجازات خصوصی نباشد و طبق روال همیشگی عمل شود.].

بسمه تعالی

لازم است بر طبق قانون عمل شود و اشخاص نباید در این امر دخالت کنند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

 [2- به جهت نظم در امور قضایی و دوری از هر گونه معرضیت تهمت و سوء ظن شورای عالی قضایی پس از شور بخشنامه کرده که قضات محترم شرع فقط به امر قضا و مجازاتهای تعیین شده شرعی و قانونی اشتغال ورزند و تصدی در امور دیگر از قبیل وجوهات شرعیه و امور خیریه را به خود مردم و مراکز و اشخاص تعیین شده واگذار کنند و یا هیچ گونه دخالتی در امور مالی ننمایند؛ اگر مورد تأیید حضرت عالی است تأیید فرمایید.

3- گاهی گفته می شود حضرت عالی دخالت در بعضی امور قضایی را به پاره ای اشخاص که مسئولیت قانونی در آن ندارند محول فرموده اید و این موجب لوث شدن مسئولیتها می شود. مستدعی است نظر خود را بیان فرمایید. 18/ 12/ 60- عبد الکریم موسوی ].

بسمه تعالی

اشخاص غیر مسئول نباید دخالت نمایند و باید طبق قانون عمل شود.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

  صحیفه امام، ج 16، ص:93- 94

 

بیانات [خطاب به رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات (قاطعیت در کار دادگاه)]

زمان: 18 اسفند 1361/ 23 جمادی الاول 1403

مکان: تهران، جماران

موضوع: قاطعیت در کار دادگاه

مخاطب: کریمی، سید جعفر (رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات)

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم ]

 [رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات در دیدار با امام خمینی گزارشی از وضع دادگاه و مشکلات آن را ارائه کرد و گفت: «متأسفانه بعضی از آقایان در پاسخ دادن به سؤالات، کوتاهی نموده و یا بیش از حد لازم پاسخ را به تأخیر می اندازند. ما امیدواریم برای پیاده شدن فرمان 8 ماده ای امام امت، این تعداد معدود از قضات نیز همچون سایرین با ما همکاری لازم را بنمایند». امام خمینی در این دیدار فرمودند:].

... شما با قاطعیت به کار خود ادامه دهید و هیچ کس حق ندارد در مقابل دادگاه بایستد و در صورتی که کسی نسبت به این دادگاه کارشکنی نمود، معرفی نمایید تا طبق قانون و شرع با وی برخورد شود.   

 صحیفه امام، ج 17، ص: 358

 

پیام [به ملت عراق (تسلیت شهادت جمعی از منسوبین بیت آقای حکیم)]

زمان: 18 اسفند 1363/ 16 جمادی الثانی 1405

مکان: تهران، جماران

موضوع: شهادت ده نفر از علما و روحانیون بیت آقای حکیم و شهادت بیگناهان در انفجارهای لبنان

مخاطب: ملت عراق- اعضای بیت آقای حکیم و ملت لبنان

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

إنا للَّه و إنا إلیه راجعون

فاجعه بزرگ شهادت ده نفر از علما و سادات محترم بیت معظم مرحوم آیت اللَّه حکیم- رضوان اللَّه علیه- به دست جنایتکار رژیم عفلقی عراق «1» موجب کمال تأسف و تأثر گردید و برگی بر جنایات صدام پلید که به هیچ اصلی از اصول انسانیت پایبند نیست، افزود. ما از این جنایتکار که با اعمال خود روی مغول را سفید نموده توقع غیر از این نحو تبهکاریها نداریم. از مرد خونخواری که هر روز دستش تا مرفق به خون بیگناهان در عراق و ایران فرو رفته است جز این انتظاری نیست. تعجب ندارد که این حزب بی فرهنگ، هر روز شهرهای ایران را بر روی ساکنین عرب و فارس بیگناه، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان فرو ریزد. تعجب نیست که اینان زندانیان بیگناه را چه عراقی و چه ایرانی در شکنجه گاههای خود بر خلاف مقررات ملل آزاد شکنجه نمایند.

این گونه اعمال، خوی شیطان صفتان و درندگان منحرف است. تعجب از مدعیان دروغین طرفداران حقوق بشر است که این جنایت پیشگان را در اطراف جهان برای این اعمال  تشویق می کنند و به آنان کمکهای تسلیحاتی و تبلیغاتی می کنند. تعجب از سازمانهای عریض و طویل بین المللی است که گاه با گفتار و گاه با سکوت خود از اینان پشتیبانی می کنند. باید ملتهای مظلوم چشم امیدی به اینان نداشته و بدانند که آنها جز در خدمت زورگویان و قدرتمندان نیستند و ابرقدرتها جز در پی مطامع خود نمی باشند. این ملتهای مستضعف هستند که باید در مقابل ظالمان و جنایتکاران قیام کنند و با اتکا به خدای تعالی از هیچ قدرتی نهراسند و دست ستمکاران را قطع نمایند. ملت شریف عراق لازم است به ملت ایران و لبنان و فلسطین بپیوندد که خواب را از چشم عفلقیها و صهیونیستها و هواداران آنان بریده و جهان را در چشم آنان تیره و تار نموده اند. قوای مسلح قدرتمند ایران آن چنان سیلی به روی سیاه صدام زده است که جنون آمیز دست و پای خود را گم کرده و به هر جنایتی دست می زند و نسل و حرث را به آتش می کشد.

ان شاء اللَّه تعالی در موقع مقتضی سیلی نهایی را خواهد خورد و کشور عزیز عراق و ایران از شرّ او نجات خواهد یافت.

این جانب به ملت عراق و بیت معظم مرحوم آیت اللَّه حکیم- رحمة اللَّه علیه- و فرزند شجاع او، حجت الاسلام سید محمد باقر حکیم، این مصیبت جانسوز و سایر مصیبتهای وارده به ملت شریف عراق را تسلیت عرض می کنم. چنانچه مصیبتهای وارده به ملت مسلمان لبنان را خصوصاً مصیبتهای انفجارهای اخیر را که موجب شهادت و جراحت جمع کثیری از برادران و خواهران عزیز ما گردید، به ملت لبنان خصوصاً علمای اعلام تسلیت می گویم و از خداوند تبارک و تعالی برای همه شهدای در راه حق خصوصاً شهدای اخیر عراق و لبنان طلب رحمت می نمایم.

اخیراً باید متذکر شد که این کوردلان که جز امور مادی و شهوات حیوانی از همه چیز غافلند، ملت شریف ما را نشناخته و گمان می کنند با شهادت فرزندان عزیز ما می توانند آنان را از راهی که انتخاب نموده اند که آن جز اسلام عزیز نیست، منصرف یا سست نمایند.

ملت بزرگ ایران در این چند سال که از جنایات شرق و غرب رنج می برد و عزیزان  خود را از دست داده و می دهد در هر انفجاری منفجرتر و در هر حمله ددمنشانه ای شجاعانه تر راه خود را در پیش داشته و جلو می رود. اینان ندیده اند که مادران و پدران شجاع ایران فرزندان و نور چشمان خود را از زیر خروارها خاک بیرون می کشند و فریاد «جنگ، جنگ تا پیروزی» سر می دهند و از دست اندرکاران مقابله به مثل و از سلحشوران جبهه ها ادامه جنگ را طلب می کنند. درود خدا بر این ملت شجاع و مؤمن که جان می دهد و تن به سازش و تسلیم نمی دهد.

این جانب برای شهدای این چند روز ایران که به دست جنایتکاران بعثی عراق صورت گرفت، رحمت و برای آسیب دیدگان شفا و سلامت، و برای بازماندگان و اقربای آنان مقاومت و صبر و اجر، و برای رزمندگان اسلام پیروزی و پایمردی را خواستارم.

صلوات و سلام بر جمیع انبیا و خصوصاً سیدهم و خاتمهم، و بر جمیع اوصیا- علیهم السلام- و بویژه خاتم الاوصیا- روحی فداه- و درود بر عباد اللَّه الصالحین.

18 اسفند 63/ 16 جمادی الثانی 1405

روح اللَّه الموسوی الخمینی

  صحیفه امام، ج 19، ص:176- 178

 

 

 

. انتهای پیام /*