کد مطلب: 2997 | تاریخ مطلب: 17/12/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 17 اسفند ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  17 اسفند ماه

سخنرانی [در جمع فرهنگیان و دانش  آموزان قم (رهنمودهایی به جوانان)]17 اسفند 57

سخنرانی [در جمع بانوان قم (نقش بانوان در انقلاب اسلامی)]17 اسفند 57

سخنرانی [در جمع کارکنان صدا و سیما (علل عقب ماندگی کشورهای وابسته)]17 اسفند 60

 

سخنرانی [در جمع فرهنگیان و دانش  آموزان قم (رهنمودهایی به جوانان)]

زمان: صبح 17 اسفند 1357/ 9 ربیع الثانی 1399

مکان: قم، دبیرستان حکیم نظامی

موضوع: رهنمودهایی به جوانان

مناسبت: بازگشایی مدارس

حضار: فرهنگیان و دانش آموزان قم

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

أُفَوِّضُ أمرِی إِلَی اللَّهِ

من برای اولین دفعه ای است که در این مدرسه وارد شده ام. دستهای خائن اجنبی و عمال اجنبی ما را از شما جدا کردند، بین ما و شما اختلاف انداختند؛ آنها از این اختلاف نتیجه ها بردند و دیدند که از اتحاد جنبه هایِ، قشرهایِ مختلف، آنها نمی توانند با این اتحاد نتایجی را که می خواهند ببرند. سالهای طولانی کوشش کردند مدارس دینی را از دانشگاهها و دیگر قشرهای محصلین جدا کنند. ما باید بفهمیم این معنا را که این جدایی چه رنجها به ما داد، و این اتحادِ چند صباح چه گنجها به ما داد.

شما جوانها- شما جوانهای محصل- سایر جوانها امید من هستید، نوید من هستید. امید من به شما توده جوان است، به شما توده محصل است. من امید این را دارم که مقدرات مملکت ما بعد از این به دست شما عزیزان بیفتد و مملکت ما را شما عزیزان حفظ کنید، من امید آن را دارم که شماها با علم و عمل، با علم و تهذیب نفس، با علم و عمل صالح، بر مشکلات خودتان غلبه کنید. تا کنون که این راه را آمدیم؛ و با وحدت  کلمه قشرهای مختلفِ این مملکت و با اتکال به ایمان و اعتماد به اسلام و قرآن کریم دست خائنین را قطع کردیم؛ و اگر تتمه ای باشد قطع می کنیم ان شاء اللَّه. لکن از حالا به بعد اشکالات بیشتر است، بیداری بیشتر می خواهد.

از این زمان، زمان سازندگی این خرابه ای است که برای ما به جا گذاشته اند. شما بهتر می دانید که اینها به دانشگاههای ما، به دبیرستانهای ما، به دبستانهای ما چه خیانتها کردند. شماها می دانید که شماها را می خواستند عقب نگه دارند نگذارند که یک انسان اسلامی، یک انسان با قدرت، یک انسان با هدف بار بیایید. تعلیمات از اول تعلیمات اعوجاجی، انحرافی و برنامه های انحرافی بود. می خواستند جوانهای ما را به عقب برانند تا استفاده های خودشان را بکنند، تا ما در همه چیز محتاج باشیم، در علم محتاج باشیم و در اقتصاد وابسته و محتاج باشیم.

شما جوانان که امید من هستید و نوید من هستید کوشش کنید و وحدت کلمه خود را حفظ کنید. ما را نگذاشتند با شما روبرو بشویم. در مدت عمر این دبیرستان، اول مرتبه ای است که من با شما روبه می شوم. اول مرتبه است که استادان و معلمان شما را از نزدیک می بینم. اول مرتبه ای است که شما جوانان عزیز را، فرزندان اسلام را، از نزدیک زیارت می کنم.

ای امید من، ای امیدهای من، ای نویدهای من، ای فرزندان عزیز اسلام، رمز پیروزی را دریافتید. دریافتید که در این دو سال اخیر با وحدت کلمه ریشه استبداد، ریشه سلطنت استبدادی 2500 ساله را از بیخ کندید. دریافتید که نفتخواران مفتخوار را عقب زدید. دریافتید که با وحدت کلمه و وحدت غرض و هدف و آن ایمان و هدف اسلام، هدف جمهوری اسلام، دریافتید که این رمزْ شما را به پیروزی رساند. این رمز را از دست ندهید، صفهای خود را فشرده تر کنید، روابط خود را با همه قشرها خصوصاً با روحانیین زیاد کنید. شما آمال و آرزوی ما هستید. ملت ایران با این وحدت کلمه آمال و آرزوی  اسلام است. باید با وحدت کلمه همه چیزهایی که پیش آمده است حفظ کنید.

از دولت موقت خودتان پشتیبانی کنید. مفسده جوها که می خواهند بهانه پیدا کنند و تضعیف کنند دولت اسلامی را، به دهان آنها مشت بزنید. تبعیت از دولت موقت اسلامی لازم است. این دولت موقت اسلامی دولتِ اسلامی شرعی است. من اطمینان کامل به دولت دارم و شما هم پشتیبانی کنید از این دولت که آن مسائلی که به عهده او محول است، که یکی رفراندم است و از مسائل مهم وقت است، و یکی گذراندن قانون اساسی جدید است با آرای موکلین شما. تأسیس حکومت جمهوری اسلامی، غایت آمال همه مسلمین، غایت فرمان خدای تبارک و تعالی [است ]. باید از این حکومت پشتیبانی کنید تا بتواند در یک محیط آزاد، در یک محیط صحیح، کارهایی که به او محول شده است انجام دهد.

فضولهایی که در اطراف می خواهند با بهانه هایی تضعیف کنند حکومت را، باید بدانند که حکومتِ متکی بر ملت ضعیف نخواهد شد. این حکومت به تعیین کسی است که متکی به ملت است؛ این حکومت به تعیین و تصویب ملت است، به پشتیبانی از ملت است. باید او را بیشتر پشتیبانی کنید. و مغرضین را که عمال اجانب هستند و می خواهند نگذارند حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی برقرار بشود، آنها را از جامعه خودتان دور کنید، یا نصیحت کنید.

شما در این زمانهای طولانی که نبودید و ما مواجه بودیم با گرفتاریهای زیاد و به زمانهای اخیر که بودید و مواجه شدید با مصیبتها، تمام این مصیبتها از اجانب بود و تمام این جنایتها به دست عمال اجانب بود. آنها می خواهند باز هم همان مسائل را با عمال خبیث خودشان در مملکت ما برقرار کنند. این خیالی است که آنها به سر خودشان می پزند که مملکت ما را باز با فرم دیگر به مصیبتهای سابق بکشند. شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند که امید من هستید و نوید من هستید، باید در هر جا که هستید، درهر جایی از ایران که هستید باید بیدار باشید، با بیداری از حقوق خودتان دفاع کنید.

حکومت اسلامی را که از حقوق شما دفاع می کند مستقر و برقرار کنید. به یاوه یاوه گویان گوش ندهید. به حرفهای قشرهایی که از اسلام هیچ بویی ندیده اند و با اسلام مخالفند به حرفهای آنها گوش ندهید. آنها می خواهند ملت را منحرف کنند از مسیر خود. مسیر شما مسیر اسلام است، مسیر شما این است که جمهوری اسلامی را بپا کنید. من رأی به جمهوری اسلامی می دهم، و از شما تقاضا دارم که رأی به جمهوری اسلامی بدهید، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. جمهوری اسلامی.

آنها که در نوشتجاتشان از «جمهوری» دم می زنند- جمهوریِ فقط- یعنی اسلام نه. آنهایی که «جمهوری دمکراتیک» می گویند یعنی جمهوری غربی، جمهوری اسلامی نه. آنها می خواهند باز همان مصایب را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند. آنها اصلًا در این نهضت دخالت نداشتند.

آنها که امروز به خیال خودشان می خواهند سر سفره آماده بنشینند، در این نهضت به هیچ وجه دخالت نداشتند. این نهضت را شماها، این نهضت را طبقه محصل، طبقه کارگر، دهقان، بازاری، این نهضت را اینها به بار آوردند و اینها حق دارند. آنها که در خارج بودند و برای میوه چینی آمده اند، و آنها که در صدرهای بالا نشستند و منظره ها را نگاه کردند یا کمک کردند به رژیم و حالا به صورت انقلاب [ی ] درآمده اند، آنها را نپذیرید و نمی پذیریم.

آنها که قلمهای مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و «ملی» و «دمکراتیک» و این حرفها را به میان می آورند، از آنها نپذیرید.

ما اسلامی را می خواهیم، ملت ما اسلام را می خواهد. آنها که کوشش دارند نهضت ما را تضعیف کنند، دولت ما را تضعیف کنند تا نتوانیم- تا به خیال آنها- نتوانیم در رفراندم  موفق شویم، خیال خامی به سر خودشان می پزند. ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است.

ما باید آن چیزی که آمال ملت است دنبال کنیم. آن چیزی که ملت در چند سال است، در بیش از یک سال است که فریاد می زنند و از چندین سال است که دنبال او هستند، ما باید به فریاد این ملت گوش کنیم. قشرهای مختلف این مملکت باید به ندای ملت گوش کنند ببینند ملت چه خواست و چه می خواهد. ملت در طول این یک سال و چند ماه اخیر در خیابانها ریخت و فریاد کرد: «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی»

ما باید تابع ملت باشیم. نباید قلم دست بگیریم و توی منزل بنشینیم و هر چه می خواهیم بنویسیم. صلاح نیست. این برمی گرداند آن مسائل و مصایب سابق را؛ خیانت است به ملت. کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند.

اگر بخواهند برای این ملت کار بکنند و راست بگویند، همه باید جمهوری اسلامی را بخواهند. آنکه علاقه به این ملت دارد، آنکه علاقه به این کشور دارد، آنکه از اختناق خسته شده است، آنکه مخالف این است که مملکت ما مستقل نباشد، آنکه استقلال مملکت را می خواهد- در هر مسلکی که هست- باید دنبال ملت برود تا پیروز شود. باید دنبال همین قشر ملت، همین محصلین، همین محصلین علوم قدیمه و جدیده، همین بازاری، همین حمّال، همین دهقان، همین کشاورز، همین کارگر، دنبال اینها بروند. اینها کشته دادند، اینها خون دادند، اینها سهیم هستند. همه سهم مال اینهاست نه مال من و شما، که کنار نشستید و حالا قلم دست گرفتید. قلمها را بشکنید! به اسلام پناه بیاورید. تبلیغات سوء را کنار بگذارید. تضعیف ملت را، تضعیف دولت را کنار بگذارید تا نتیجه ببرید؛ تا استقلال خودتان را حفظ کنید.

من امیدم به شما جوانهای برومند عزیز و سایر طبقات ملت است. من نوید پیروزی به شما می دهم: من نوید استقلال، من نوید عظمت، من نوید رفاه، من نوید معنویت، من  نوید یک روح پاک، یک روح آزادمنش، یک روح مهذب به شما می دهم؛ به شرط آنکه همه با هم باشید و ما همه با هم به سوی جمهوری اسلامی و به سوی اسلام.

از خداوند تعالی عظمت، سلامت، عزت همه ملت اسلامی را می خواهم. از خداوند تعالی توفیق شما جوانان برومند- عزیزان- را می خواهم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

  صحیفه امام، ج 6، ص: 350-355

 

سخنرانی [در جمع بانوان قم (نقش بانوان در انقلاب اسلامی)]

زمان: 17 اسفند 1357/ 9 ربیع الثانی 1399

مکان: قم

موضوع: نقش بانوان در انقلاب اسلامی

حضار: بانوان قم

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تسلیت به اهالی داغدیده قم

من از قم رفتم در صورتی که شما بانوان و مردان این شهر ابتلا به زحماتی داشتید لکن جوانانتان در کنارتان بودند؛ و آمدم در صورتی که داغ جوانان همان طوری که بر دل پدر و مادرها تأثیر داشت در دل من هم تأثیر داشت. من آن عکسهایی که در مدرسه فیضیه به در و دیوار است، این جوانهای برومندی که از دست ما رفته است، برای اینها به اهالی قم تسلیت عرض می کنم؛ به مادران داغدیده تسلیت عرض می کنم.

تمام مملکت ما این ابتلا را داشت. همه کشور ما در پنجاه و چند سال در ابتلا و در زحمت و در اختناق و در وابستگی به اجانب به سر بردند. خدا می داند که این پدر و پسر با این کشور ما چه کردند. خدا می داند که در طول تاریخْ خیانت مثل اینها به ایران نشده بود. تمام سلاطین در 2500 سال یا بیشتر جنایتکار بودند، همه جنایتکار بودند حتی خوبانشان هم جنایتکار بودند، لکن خیانتشان به اندازه اینها نبود. آنها به کشور خودشان معلوم نیست خیانت می کردند؛ اینها علاوه بر اینکه حجم جنایتشان خیلی زیاد بود، حجم خیانتشان بیشتر بود.

در زمان رضا خان، که شاید اکثر شما یادتان نباشد، ما شاهد چه صحنه ها بودیم! در همین قم و نسبت به بانوان محترم این قم و در همه شهرها نسبت به بانوان محترم شهرها، او به تبع از کسانی که تعلیم به او می دادند به اسم «کشف حجاب» هتک حرمت اسلام، هتک حرمت مؤمنین، هتک حرمت بانوان ما را چقدر کرد! و مأمورهای او با خانمها و با مخدرات ما چه کار کردند؛ چه سلوک کردند؛ چقدر پاره کردند چادرهای آنها را، چقدر به یغما بردند چادرها و روسریهای آنها را. ما شاهد اینها بودیم، و شماها هم شاهد این پسر بودید که به اسم «تمدن بزرگ» با این مملکت چه کرد. شما نمی توانید تصور بکنید که اینها چه جور با این مملکت معامله کردند. ما نمی توانیم حجم جنایات اینها را بفهمیم و حجم خیانتشان را. ما اطلاع نداریم که اینها در کجاها ذخیره ها دارند. آن قدری که حالا فاش شده است این معلوم نیست که این مقداری باشد که هست. معلوم نیست که در بانکها، مثل بانک سوئیس و امریکا و انگلستان و سایر جاها، اینها چقدرها دارند؟ می گویند که اخیراً 23 میلیارد دلار برده است و ما اطلاع نداریم از اینکه سابقاً چقدر برده اند.

در زمانِ آن پدر، وقتی که در جنگ واقع شد و متفقین او را اخراج کردند، دنبال این افتاد که جواهر جمع کند؛ چمدانها را پر کردند از جواهرات و بردند. وقتی که در کشتی نشست- از قراری که برای ما نقل کرده اند- یک کشتی دیگری که مخصوص حیوانات بود آوردند متصل کردند به آن کشتی! و آن خبیث را، که از حیوان بدتر بود، گفتند بیا توی آن کشتی. گفت پس چمدانها چه؟ گفتند چمدانها مال بعد! بعد هم چمدانها را انگلستان بردند [و] خوردند.

در زمان این [شاه ] هم همه چیزهای ما را بردند؛ همه حیثیت ما را بردند. آن قدری که به نیروی انسانی ما ضرر زدند، به نیروی مادی ما ضرر نزدند. آن قدری که انسانها را نگذاشتند رشد بکنند، آن قدری که مراکز فحشا را درست کردند، قمارخانه ها را درست کردند، فحشاخانه ها را درست کردند و در اختیار جوانهای ما گذاشتند و آنها را غافل کردند از مقدرات خودشان، آن قدر که ابتلا به این مواد مخدِره اینها پیدا کردند در زمان اینها، برای اینکه همه چیزشان را تخدیر کنند و نگذارند نسبت به مقدرات خودشان فکر بکنند. لکن خدای تبارک و تعالی خواست که در این دو سال اخیر، البته مبدأ از 15 خرداد بود لکن در این دو سال اخیر که نهضت شکوفا شد، خدای تبارک و تعالی به شما کمک کرد.

شما بانوان اثبات کردید که در صف جلو هستید. شما اثبات کردید که مقدم بر مردها هستید. مردها از شما الهام گرفتند. مردهای ایران از مخدرات ایران، از بانوان ایران عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند. و مردان قم هم از شما بانوان عزیز عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستید. اسلام به شما آن قدر احترام قائل است که برای مردها نیست. اسلام شما را می خواهد نجات بدهد؛ اسلام شما را می خواهد از این مَلْعَبه ای که اینها می خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد؛ اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند که در دامن شما انسانهای کامل تربیت بشود.

من از همه شما تشکر می کنم که در این نهضت شرکت کردید؛ و از همه مادرهایی که در این نهضت شرکت کردند و عزیزانشان را از دست دادند، برای آنها اظهار تأسف می کنم و برای شهدای آنها رحمت از خدای تبارک و تعالی می خواهم. و من رحمت خدا را برای همه شما طالبم. خداوند همه شما را به سعادت برساند. خداوند همه شما را به کمال مطلوب برساند.

همه شما باید رأی بدهید؛ رأی «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. شما هم باید رأی بدهید؛ شما هم فرقی با سایرین ندارید بلکه شما مقدّمید بر مردها. مردها در دامن شما بزرگ شدند؛ شما تربیت تربیت کننده مردها هستید. قدر خودتان را بدانید. اسلام قدر شما را می داند. شما همه شرکت کنید در این رفراندمی که خواهد شد و رأی بدهید برای جمهوری اسلامی. من امیدوارم که یک جمهوری اسلامی و یک عدل اسلامی و یک حکومت عادل پیدا بشود که مملکت ما را از این گرفتاریها نجات بدهد و نگذارد دیگر دست اجانب در این مملکت باز باشد، و استقلال و آزادی را برای شما- همه- بیمه کند. خداوند همه شما را رحمت کند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

  صحیفه امام، ج 6، ص: 356-358

 

سخنرانی [در جمع کارکنان صدا و سیما (علل عقب ماندگی کشورهای وابسته)]

زمان: صبح 17 اسفند 1360/ 12 جمادی الاول 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: علل عقب ماندگی کشورهای وابسته

حضار: هاشمی، محمد (مدیر عامل صدا و سیما) و کارکنان گسترش شبکه رادیو و تلویزیون

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

من قدم شما جوانانی که برای اسلام، برای کشور خودتان کوشش می کنید گرامی می دارم. این نکته را من سابق هم گفته بودم که تبلیغات دامنه دار مخالفین با بشر، مخالفین با اصلاح بشر، اینها کوشش کرده بودند که در همه جاهایی که می خواهند تحت سلطه خودشان درآورند، طوری کنند که باور بیاورند به اهالی آنجا که ما خودمان هیچ نیستیم و هر چه هست ما باید از آن طرفهای مرز، از امریکا، از روسیه بیاوریم. و یکی از علل عقب ماندگی این کشورها همین بود که اصلًا، افکار خودشان را نمی گذاشتند که اینها به راه بیندازند و تبلیغات طوری شده بود که می ترسیدند اصلًا وارد یک عملی بشوند. و خداوند تبارک و تعالی به ما منت گذاشت که این جمهوری اسلامی را موفق شدید شما جوانان اینجا متحقق کنید و موفق شدید که از این باور غلطی که در بین کشور ما معروف شده بود، این باور غلط را بشکنید. شما مگر چه چیزتان از سایر بشر کمتر است، بشر همه جا یک جنس است و یک نوع است و یکی است و اینجا اگر بهتر نباشد از آنها بدتر نیست، لکن نگذاشتند که این بهترها و این مغزهای متفکر به کار بیفتند. آن مغز متفکرهایی که از ایران فرار کردند، آنها بودند که تفکرشان را برای آنها داشتند، برای خارجیها به کار می انداختند و اگر یک نفر متفکری که وطن خودش را می خواهد، اسلام را می خواهد، کشور خودش را می خواهد، این معنا ندارد که فرار کند. کجا فرار کند و لهذا بهتر این بود که این مغزهایی که برای خارجه و برای امریکا و برای شوروی در ایران کار می کردند، اینها بروند و مغزهای متفکری که برای خود کشور عمل می کنند، آنها باشند. و بحمد اللَّه در این دو- سه ساله شماها اثبات کردید، جوانهای ما اثبات کردند که می توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در دراز مدت شما همه کار می توانید بکنید. و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازند و آن خوف هایی که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید. همان طوری که با شجاعت ابرقدرتها را خارج کردید با شجاعت در فرهنگ خودتان کار بکنید و در کارهای خودتان، خودتان عمل بکنید و اتکای خودتان را هر روز به خارج کم بکنید، و یک وقتی برسد که هیچ اتکا به خارج، ما نداشته باشیم. همه چیز خودمان را خودمان تهیه کنیم، ان شاء اللَّه. و یکی از امور دیگری هم که باز من گفته ام این است که ما را جوری بار آورده بودند که یا باید فرنگی مآب باشیم یا هیچی. یک نفر جوان، یک نفر خانم اگر سر تا پایش فرنگی مآب است، این معلوم می شود خیلی عالی مقام است و چنانچه مثل سایر مسلمانهاست، این خیلی عقب افتاده است. عقب افتادگی و جلو رفتن را به این می دانستند که فرنگی مآب باشد؛ یعنی، فرض کنید فرم لباسش چه جور باشد. فرم کفشش چه جور باشد، یا- مثلًا- هر چه که از خارج می آید صرف بکند.

مصرفی بار آوردند ما را، برای همین جهت، ما را مصرفی بار آورده اند. امثال «تقی زاده» که در این ایران یک وقتی قدرت داشته اند، تقی زاده گفته بود که ما باید سر تا پامان انگلیسی باشد یا فرنگی باشد و باید این طور باشیم تا اینکه آدم بشویم. آدم بودن را به کلاه و کفش و لباس و بزک و امثال ذلک می دانستند. و آن چیزی که تعلیمات انبیا بود که انسان را با تقوا، قدرت تقوا، قدرت انسانیت، با علم، با عمل، آنها را این طور می دانستند. میزان انسانیت را تقوا و علم می دانستند. اینها به جوری کرده بودند که بین ماها این طور- بین خودشان این جور نیست- بین ماها این طور جلوه داده بودند که آدم اگر بخواهد پیشرفته باشد، حرف وقتی می زند به حرف خود مادری اش نزند، وقتی صحبت می کند در هر چند کلمه، دو- سه تا کلمه انگلیسی هم باشد، دو- سه تا کلمه فرض کنید که اروپایی هم باشد. تمام اینها چیزهایی بود که به ما تزریق کرده بودند، خائنهای داخلی زیادتر و الهام هم می گرفتند از آن خائنهای خارجی و ما را این طوری داشتند بزرگ می کردند. اگر یک مدت دیگری این ایران- خدای نخواسته- به دست این رژیم فاسد باقی مانده بود، ما دیگر هیچ باید باشیم، از بین تمام رفته باشیم.

خداوند به ما منت گذاشت که اسلام را و ایران را به ما برگرداند و ما خودمان ان شاء اللَّه، الآن کار خودمان را انجام می دهیم و باید بدانیم که باید فکرمان این باشد که ما خودمان می خواهیم کار بکنیم. اصلًا، فکر این طور باید برگردد که مملکت، مملکت خودمان است، خودمان هم باید آبادش کنیم. کشاورز باید همین فکر را داشته باشد، آنهایی که در کارخانه ها عمل می کنند باید همین فکر را داشته باشند، آنهایی که در موارد صنعتی و اینها کار می کنند باید فکرشان این باشد که کشور مال خودمان است، وقتی مال خودمان است، معنا ندارد که یکی دیگر بیاید اداره اش کند، باید خودمان اداره اش کنیم.

آن جور نباشد که سر هر کارخانه ای باید کسان دیگری بیایند و بیایند که نگذارند اینجا پیشرفت کند. آمدن، برای این بود که کارها را آنها تکفل کنند، پادویی را به اینها بدهند.

شما، ایرانیها بیش از اینکه پادو باشند، بیش از اینکه در یک اداره ای پادو باشند، در یک جایی که صنعت است کاری به آن نداشته باشند، اینها برای این جهت می آمدند اینجا و حالا بحمد اللَّه گور خودشان را گم کردند و رفتند و شما خودتان هستید و خودتان و پشتیبان شما خداست. ان شاء اللَّه، خداوند به همه شما سلامت بدهد. و تشکر می کنم از شما که رادیو تلویزیون را راه انداختید و ما باید تبلیغاتمان زیاد باشد و پوشش رادیومان، تلویزیونمان زیاد بشود تا بتوانیم مطالب خودمان را به عالم برسانیم.

حالا همه مطالبی که ما داریم، همه چیزهایی که داریم اصلًا، نمی گذارند به جایی برسد؛ بله اگر یک چیز خلافی یک ذره وارد بشود، آن وقت رادیوها ببینید چه خواهند کرد. در هر صورت خدا همه شما را حفظ کند و موفق باشید و من هم آن قدری که سهم خودم است، دعا کردن به شماهاست و دعا می کنم شما را. سلامت باشید، ان شاء اللَّه.

  صحیفه امام، ج 16، ص:83- 85

 

 

. انتهای پیام /*