یک زمانی هم آقا بیمار بودند و هم خانم.ما معمولاً دو سه نفر بودیم.اگر یکی از ما نزد امام می ماند فوراً می گفتند:((من کسی را نمی خواهم ،بروید پیش مادرتان)).و با اوقات تلخی ما را از اتاق بیرون می کردند که خانم تنها نماند.
به نقل از:فریده مصطفوی.
.
انتهای پیام /*