فراقِ یار

فراقِ یار

از تو ای می زده دَر میکده نامی نشنیدم‏ ‏‏نزد عُشّاق شدم قامت سرو تو ندیدم‏ ‏‏از وطن رخت ببستم که تو را باز بیٰابم‏ ‏هرچه حیرت زده گشتم به نوایی نرسیدم

یکشنبه, خرداد 18, 1399 7:36