شهدا

با گریه گفتند بس است

در یکی از گزارشها که از امور حوزه تهیه کرده بودم...

قیافه ایشان متغیر شد

خانمی در تبریز به من گفت که پسر من در دست عراقی ها اسیر بوده و اخیرا شنیدم که پسر اسیرم را شهید کرده اند...

بالاتر از مکه رفته است

همین شما این چنین فرزندانی دارید این بالاترین اجر است...

به خودش بخشیدم

همسر شهیدی آمده بود چیزی به من داد و گفت...

سلام مرا به خانواده های شهدا برسانید

امام در ملاقات با استاندار سمنان فرمودند:(سلام مرا به همه مردم استان مخصوصا به خانواده های شهدا برسانید.

غالبا از خانواده شهدا بودند

یکی از کارهایی که مورد علاقه امام بود در زمانی که حالشان مساعد بود گاهی روزی تا ده صیغه عقد را می خواندند...

شب به منازل شهدا می رفتند

ابتدای پیروزی انقلاب که امام در قم بودند شبها به منزل خانواده های شهدا می رفتند.

به فرزندان شهدا انعام می دادند

امام بلند می شدند و فرزندان شهدا را مورد تفقد قرار میدادند...

تا گفتم خانواده شهید است بلند شدند

در اوقاتی که امام به اندرونی تشریف می آوردند بعضی از خانواده های معظم شهدا یا مجروحین به دفتر مراجعه میکردند...

غالبا از خانواده شهدا بودند

یکی از کارهایی که مورد علاقه امام بود در زمانی که حالشان مساعد بود گاهی روزی تا ده صیغه عقد را می خواندند...