کد مطلب: 3231 | تاریخ مطلب: 06/03/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

بار یار

بار یار

اکنون که دَر میکده بسته است برویم‏

‏‏بهتر که غم خویش به خمّٰار بگویم‏

‏‏من کُشته آن ساقی و پیمٰانۀ عشقم‏

‏من عٰاشِق دلداده آن روی نکویم

بار یار

اکنون که دَر میکده بسته است برویم

بهتر که غم خویش به خمّٰار بگویم

من کُشته آن ساقی و پیمٰانۀ عشقم  

من عٰاشِق دلداده آن روی نکویم

پَروانه صفت در بَرِ آن شمع بسوزم  

مجنونم و دَر راه جنون بادیه پویم

راز دل غمَدیده خود را به که گویم  

من تشنۀ جٰام می از آن کُهنه سَبویم

بردار کتاب از بَرم و جام می آور 

 تا آنچه که دَر جمع کُتب نیست بجویم

از پیچ و خم عِلم و خرد رخت ببندم

تا بار دَهد یار به پیچ و خم مویم

. انتهای پیام /*

کلید واژه