کد مطلب: 2948 | تاریخ مطلب: 21/11/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 21 بهمن ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)   21 بهمن ماه

پیام [به ملت ایران (حمله لشکر گارد به نیروی هوائی)]21 بهمن 57

نامه [تشکر به اهالی بخش ملاوی لرستان (تبریک ورود امام)]21 بهمن 57

حکم [به رئیس دیوان عالی کشور (عفو گروهی از زندانیان دادگاه انقلاب ارتش)]21 بهمن 59

پیام [به ملت ایران به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب (ارزیابی انقلاب)]21 بهمن 60

سخنرانی [در جمع میهمانان خارجی در جشن پیروزی انقلاب (مظلومیت مسلمین)]21 بهمن 60

حکم [عفو جمعی از محکومین به رئیس دیوان عالی کشور]21 بهمن 60

پیام [به رزمندگان و ملت ایران (مقامات معنوی رزمندگان- تجلیل از ایثارگران)]21 بهمن 61

سخنرانی [در جمع میهمانان مراسم «دهه فجر»؛ (آگاه نمودن مستضعفان جهان)]21 بهمن 61

سخنرانی [در جمع اعضای هیأت دولت (اقتدار ایران در جهان)]21 بهمن 66

 

پیام [به ملت ایران (حمله لشکر گارد به نیروی هوائی)]

زمان: 21 بهمن 1357/ 12 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: حمله لشکر گارد به نیروی هوایی در تهران

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ملت شجاع ایران! اهالی محترم تهران!

به طوری که می دانید این جانب بنا دارم که مسائل ایران به طور مسالمت آمیز حل شود لکن دستگاه ظلم و ستم، چون خود را به حسب قانون محکوم می بیند، دست به جنایت زده و در شهرهای گرگان و گنبدکاووس به مردم شجاع مسلمان حمله کرده و کشتار نموده است؛ و در تهران لشکر گارد به طور ناگهانی به نیروی هوایی که به ملت پیوسته است حمله نموده؛ و نیروی هوایی به کمک مردم، شجاعانه آنان را شکست داده اند. من این تعرض غیر انسانی و عمل گارد را محکوم می کنم.

اینان با این برادرکشی می خواهند دست اجانب را در کشور ما باز نگه دارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند.

من با آنکه هنوز دستور جهاد مقدس نداده ام، و نیز مایلم تا مسالمت حفظ و قضایا موافق آرای ملت و موازین قانون عمل شود لکن نمی توانم تحمل این وحشیگریها را بکنم؛ و اخطار می کنم که اگر دست از این برادرکشی برندارند و لشکر گارد به محل خودش برنگردد و از طرف مقامات ارتشی از این تعدیات جلوگیری نشود، تصمیم آخر خود را به امید خدا می گیرم و مسئولیت آن با متجاسرین  و متجاوزین است. من از مردم شجاع تهران می خواهم در صورتی که قوای متجاوز عقب نشینی کردند، با حفظ آمادگی و هوشیاری از خدعه دشمن، آرامش و نظم را حفظ کنند ولی مجهز و مهیا برای دفاع از اسلام و نوامیس مسلمین باشند. اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند.

برادران و خواهران عزیزم! هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی حق پیروز است. از خداوند تعالی پیروزی ملت اسلام را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی  

 

صحیفه امام، ج 6، ص:121-  122

 

 

نامه [تشکر به اهالی بخش ملاوی لرستان (تبریک ورود امام)]

زمان: 21 بهمن 1357/ 12 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: ابراز تشکر

مخاطب: اهالی بخش ملاوی لرستان

بسمه تعالی

اهالی محترم بخش ملاوی لرستان- ایّدهم اللَّه تعالی

طوماری در مورد تبریک ورود این جانب به وسیله نمایندگان محترم آقایان واصل گردید. از اظهار محبتی که نموده بودید کمال تشکر را دارم. امید است به یاری خدای تعالی این همبستگی را تا پیروزی کامل حفظ فرمایید، و از تفرقه و اختلاف که وسیله تسلط دشمنان اسلام و بیگانگان است پرهیز نمایید. ادامه توفیقات همگان [را] از خداوند متعال خواستارم. سلام این جانب را به عموم آقایان محترم برسانید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ 12 ربیع المولود 99

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 123

 

حکم [به رئیس دیوان عالی کشور (عفو گروهی از زندانیان دادگاه انقلاب ارتش)]

زمان: 21 بهمن 1359/ 4 ربیع الثانی 1401

مکان: تهران، جماران

موضوع: عفو زندانیان

مخاطب: حسینی بهشتی، سید محمد (رئیس دیوان عالی کشور)

[** بسمه تعالی. حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی

به پیوست صورت اسامی هشت نفر از زندانیان دادگاه انقلاب ارتش که حسب نظر حاکم شرع دادگاه مزبور استحقاق عفو داشته جهت تصویب تقدیم می گردد. رئیس دیوان عالی کشور- سید محمد حسینی بهشتی**]

بسمه تعالی

موافقت می شود. - 21 بهمن 59

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 14، ص: 70

 

پیام [به ملت ایران به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب (ارزیابی انقلاب)]

زمان: 21 بهمن 1360/ 15 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: ارزیابی مسائل انقلاب در چهارمین سال پیروزی- تجلیل از نقش مردم

مناسبت: سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن)

مخاطب: ملت ایران

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم

در آستانه چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران اگر نگاهی به نخستین سال نهضت تا پیروزی و نخستین روزهای پیروزی تا امروز بکنیم و نشیب و فرازها و تحولات چندین ساله، خصوصاً سالهای پیروزی را با دقت از نظر بگذرانیم و افکار طبقات مختلف و گروههای متعدد را سنجش نماییم، به برداشتهای ارزشمند و نتایج بسیار سودمندی می رسیم که برای نسل حاضر و نسلهای آینده درسهایی انسان ساز می باشد، و شاید تاریخ نویسان جامعه شناس و سیره نویسان روشنفکر و متعهد، برای نسلهای آینده عمیقاً به این کار سودمند برخیزند.

ما اگر با یک نظر سطحی از نخستین روزهای نهضت تا پیروزی، و از پیروزی تا کنون به کردار طبقات مختلف و گروهها نگریسته و ارزیابی کنیم، می توانیم تا حدودی مدعیان پر توقع و فداکاران بی توقع را به طور اجمال از هم جدا کنیم. قشرهایی که انقلاب را با فداکاری بیدریغ و جان نثاری سخاوتمندانه، بی هیچ چشمداشتی به پیروزی رسانده، و از پیروزی تا کنون برای دفاع از انقلاب و رفع مشکلات از پای ننشسته اند و تا کنون با آنکه سنگینی انقلاب به دوش آنان بوده است توقع نام و نشان و مقامی نداشته و ندارند، اینان توده های میلیونی و محرومان جامعه هستند- که خدایشان قدرت و سعادت دهد. و در مقابل قشرها و گروههایی هستند که یا به هیچ وجه دخالت در نهضت و پیروزی نداشته اند یا به کارشکنی برای حفظ رژیم سابق یا برگرداندن آن رژیم یا رژیمی غیر اسلامی، توطئه ها و فعالیت می کردند و می کنند. و یا کسانی و گروههایی بودند و هستند که از انقلاب مردمی و خون جوانان ارزشمند ما برای رسیدن به قدرت شیطانی خویش پلی ساخته و از اسم اسلام برای مقاصد شوم خویش استفاده می کردند. و قشرهای دیگری هستند که هر یک یا پیوسته به مکتبهای انحرافی یا با ایده های انحرافی در خارج و داخل به فعالیت مذبوحانه یا بچگانه، خود را سرگرم و دلخوش می نمایند.

اینان از اسلام و قدرت معنوی آن و از جامعه ایرانی و قدرت ایمان آن یا هیچ نمی دانند یا به طور سطحی از آنها گذر کرده اند.

امروز ما مفتخر هستیم به توده های عظیم متعهد به اسلام عزیز و جوانان غیرتمند و رزمنده که از اول انقلاب شجاعانه قیام کرده اند و ندای حق را اجابت کردند و گروه کثیری از آنان به لقاء اللَّه که آمالشان بود، رسیده، و گروه عزیز دیگر که سلامت خود یا اعضای گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف از دست داده اند و با چهره های بشاش و نورانی با آنان مواجه هستیم. و نیز مفتخریم که مادران دلیری که عزیز از دست داده اند و پدران عزیزی که جوانانشان شهید شده اند آن چنان با ما برخورد می کنند که گویی عروسی عزیزان و جوانانشان را جشن می گیرند. و این جانب هر وقت با این عزیزان معظم برخورد می کنم یا وصیتنامه انسان ساز شهیدی را می بینم احساس حقارت و زبونی می کنم. اینان سند ایمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند، و قبور شهدا و اجساد و ابدان معلولان، زبان گویایی است که به عظمت روح جاوید آنان شهادت می دهد، و شکایتی اگر دارند از آن است که به فیض شهادت نرسیده اند و یا در حالی که به ثواب شهادت رسیده اند، می نالند که چرا نمی توانند برای دفاع به جبهه ها برگردند، و فریاد «جنگ جنگ تا پیروزی» را سر می دهند.

امریکا و سرسپردگانش باید به خود آیند و از توطئه ها دست بردارند که ایران دیگر جای تاخت و تاز آنان نیست. و امید آن است که دولتهای پیرو امریکا که خزائن گرانمایه  و سرمایه ملتها را با روی گشاده در پای امریکا نثار می کنند و در راه تقرب به آن چپاولگر، با اسلام و جمهوری اسلامی به جنگ تسلیحاتی و تبلیغاتی بر می خیزند، از خواب گران بیدار شده و با ملتهای خود هم صدا شوند و از زیر ننگ وابستگی خارج شوند. این دولتهای وابسته مگر ندیدند که کاخ سفید با کمال بی اعتنایی اعلام کرد که به خاطر آنان و نفت آنان از منافع اسرائیل نمی گذرد؟ و مگر متوجه نشدند که امریکا با اعمال «وتو» و تهدید سازمانها بی اعتنایی خود را به آنان ثابت نمود؟

اکنون که کشور ما دهه فجر و سالروز استقلال و آزادی خود را از چنگال ابَرجنایتکاران جشن می گیرد و امید است به همین زودی جشن سقوط حکومت بعثی عراق را بگیریم، این جانب سالروز پیروزی اسلام و کشور و دهه مبارک فجر را به ملت محترم و خصوص شهدا و مجروحین و معلولین و بازماندگان و متعلقان آنان تبریک عرض می کنم. پیروزیها و سرافرازیها و افتخارات ملت، مرهون فداکاری این عزیزان و همرزمان آنان است. این فداکاران نشانهای افتخار بر بازوی ملت و جبین امتند. تاریخ مجاهدات آنان را ضبط و ملائکة اللَّه در دفاتر ملکوتی ثبت می نمایند. خداوند تبارک و تعالی از رحمت سرشار خود، شهیدان را برخوردار و آسیب دیدگان و بازماندگان شهدا و خاندان این عزیزان را سلامت و سعادت ابدی عنایت فرماید.

سلام بر ملت مبارز و درود بر شهیدان و رزمندگان آسیب دیده و افتخار و سعادت و پیروزی برای مجاهدین اسلام در جبهه های دفاع از حق.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 16، ص:26- 28


سخنرانی [در جمع میهمانان خارجی در جشن پیروزی انقلاب (مظلومیت مسلمین)]

زمان: قبل از ظهر 21 بهمن 1360/ 15 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: مهجوریت اسلام و قرآن و مظلومیت مسلمین جهان

حضار: مهدی کروبی (نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید)- معادیخواه، عبد المجید (وزیر ارشاد اسلامی)- خانواده های شهدای لبنان- میهمانان خارجی شرکت کننده در جشنهای پیروزی انقلاب- دانشجویان خارجی شرکت کننده در اولین مجمع بین المللی «حرکت اسلامی دانشجویی»- حافظان و قاریان قرآن شرکت کنندگان بین المللی حفظ و قرائت قرآن مجید.

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

مهجور و مظلوم بودن قرآن و اسلام

من از عموم آقایانی که از کشورهای مختلف آمدند و از نزدیک وضع ایران را تا اندازه ای مشاهده کردند و باز احساس این معنا را کردند که جمهوری اسلامی در دنیا مظلوم است، از آنها به طور عموم تشکر می کنم و خصوصاً، از این اطفال عزیزی که از لبنان آمده اند و وارث شهدایی و بازماندگان آنها بالخصوص تشکر می کنم و از خداوند تعالی سعادت و سلامت همه را خواستار و امیدواریم که این جمهوری اسلامی به همان طوری که در ایران تحقق پیدا کرد، در همه کشورهای اسلامی تحقق پیدا بکند. البته من از همه گروهها نمی توانم علی حده، تشکر کنم، لکن قرّایی هم هستند که از آنها هم باید تشکر کنم و اولیای شهدایی هم هستند که از آنها هم باید تشکر کنم و بالجمله، از همه آقایان تشکر می کنم.

من امروز در حضور نمایندگان محترم کشورهای اسلامی یا غیر اسلامی باید مطلبی را به عرض برسانم: از پیغمبر اکرم- صلی اللَّه علیه و آله- منقول است که اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من می خواهم مظلومیت اسلام را امروز برای شما آقایان عرض کنم. در قرآن شریف هم می بینیم که پیغمبر اکرم شکایت کرده است به  خدای تبارک و تعالی که  إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً از مهجور بودن قرآن در نزد قومش و در امتش شکایت فرموده است. من این مهجوریت و مظلومیت را امروز در حضور شما آقایان محترم عرض می کنم که ببینید چه وضعی اسلام و مسلمین دارند.

قرآن و اسلام مهجور و مظلومند؛ برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسائل مهم قرآنی و مسائل مهم اسلامی یا بکلی مهجور است و یا بر خلاف آنها بسیاری از دولتهای اسلامی قیام کردند. از مسائل مهم سیاسی قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است- با تعبیرهای مختلفی که در قرآن کریم هست- منع تنازع بین مسلمین و سران مسلمین است که نکته اش را هم فرموده است که  لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ . ما بررسی کنیم به اینکه آیا این دو اصل مهمی که دو اصل سیاسی مهم اسلامی است، در بین مسلمین چه وضعی دارد. آیا مسلمین اعتنایی کرده اند به این دو اصل؟ و آیا تبعیتی کرده اند از این دو اصل مهمی که اگر اطاعت از آن بکنند، تمام مشکلات مسلمین حل می شود و اگر اطاعت نکنند فشل می شوند و رنگ و بویشان از بین می رود؟

 

مسلمین دو طایفه هستند؛ یک طایفه ملتهای اسلامی است، توده های مردمی است و یک دسته آنهایی هستند که حکومت بر این توده ها می کنند و سردمدار کشورهای خودشان هستند. ما بررسی کنیم از این سردمداران و این دولتهایی که در اسلام هر کدام در یک کشوری حکومت می کنند و همه هم مدعی اسلام هستند و مدعی تبعیت از کتاب اللَّه، ببینیم که اینها آیا به این اصل سیاسی مهم کتاب اللَّه عمل کرده اند یا پشت کردند و مخالفت. از آن طرف باز یک اصل دیگری هست که باز از اصول مهم است که مسلمین نباید تحت سلطه کفار باشند. خدای تبارک و تعالی برای هیچ یک از کفار سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه کفار را قبول بکنند. این از اصولی   [می باشد] که از امور سیاسی است و قرآن کریم طرح کرده است و مسلمین را به آن دعوت کرده است. ما الآن می بینیم که در کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی یا با هم در نزاع واقع شده اند و منازعات سیاسی، منازعات تبلیغاتی می کنند و یا با هم تفاهم و اتحاد ندارند. بین کشورهای اسلامی اتحاد می بینیم که نیست، تنازع هم هست؛ گاهی تنازع مسلحانه و گاهی و بسیاری از اوقات تنازع تبلیغاتی و سیاسی و در اثر این تنازع ها فشل شده اند.

قرآن کریم اخطار کرده است به اینکه اگر تنازع کنید فشل می شوید. شما آثار فشل را در مسلمین مشاهده می کنید، آثار فشل را در کشورهای عربی مشاهده می کنید. فشل شدن از این بدتر چه که کشورهای پهناور اسلامی با همه قدرتی که از حیث سیاسی، از حیث نظامی، از حیث ذخایر دارند، در مقابل اسرائیل همه فشل هستند؟ شما فشل را چه می دانید؟ جز این است که نتواند یک دولتی یا یک ملتی کاری که باید انجام بدهد، کاری که باید برای حفظ نظام خودش انجام بدهد، نتواند انجام بدهد؟ دشمنی که حمله بر اسلام کرده است و حمله بر بلاد مسلمین کرده است و هر روز توسعه را زیاد می کند و قانع به یک کشور هم برای خودش نیست، مسلمین در مقابل او فشل هستند. شما ملاحظه کنید این کودکهایی که از لبنان و جنوب لبنان آمده اند و این کودکهایی که وارث شهدای اسلام هستند، ما در مقابل اینها چه جواب داریم؟ وجدان زنده انسان در مقابل این کودکهایی که با دلهای کوچک خودشان اینجا آمده اند و از اسلام می خواهند پشتیبانی کنند و در محلهای خودشان مورد ظلم و تعدی اسرائیل هستند، مسلمانها در مقابل اینها چه جواب دارند؟ در حدیث شریف رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله- هست که «اگر مسلمی فریادی بزند «یا لَلمُسلِمین» و اجابت نکنند از او، مسلم نیستند آنها» و من از اینجا فریاد می کنم: یا لَلمُسلِمین! ای مسلمانهای جهان! ای دولتهای مدعی اسلام! ای  ملتهای مسلمان جهان! به داد اسلام برسید، به داد مظلومینی که در فشار قدرتهای بزرگ هستند برسید، به داد این بچه های کوچکی که مادرها و پدرهای خودشان را از دست داده اند برسید، به داد این کشورهایی که مورد هجوم ابرقدرتها واقع شده اند برسید، به داد خودتان برسید، به داد ملتهای خودتان برسید، ای مسلمانهای جهان! قدرتهای بزرگ دارند با حیله گری هایی که دارند و با تبلیغاتی که دارند و با کسانی که وابسته به آنهاست، در داخل کشورهای اسلامی بر همه چیز اسلام سلطه پیدا می کنند؛ پیدا کرده اند. اسلام را دریابید ای مسلمانهای جهان! ای اشخاصی که از همه کشورها، از بسیاری از کشورها به ایران آمده اید و وضع ایران را از نزدیک ملاحظه می کنید و بعضی از شما یا همه رفته اند و اوضاع غرب و جنوب ایران را ملاحظه کرده اند و آن چیزهایی را که به دست امریکا و به دست وابسته امریکا صدام است ملاحظه کرده اید، به دنیا برسانید.

اگر از افغانستان اطلاع ندارید، علمای افغانستان و بسیاری از محترمین افغانستان اینجا هستند، در ایران هستند؛ از آنها سؤال کنید که به افغانستان چه می گذرد. ای مسلمین! به داد اسلام برسید. ابرقدرتها با اسلام مخالفند، ابرقدرتها اسلام را نمی خواهند باشد؛ برای اینکه مشاهده می کنند که در زیر پرچم اسلام اگر یک میلیارد جمعیت مجتمع بشوند، برای آنها در دنیا زندگی کردن دیگر مشکل می شود و دست جنایتکار همه آنها قطع می شود. چه شده است مسلمین را و چه شده است سران مسلمین را که همه حیثیت و آبروی خودشان را نثار امریکا کرده اند؟ چه شده است اینها را که خزاین بزرگ اسلامی را که مال ملتهای پابرهنه ضعیف است به امریکا تقدیم می کنند و امریکا در مقابل این تقدیم از اسرائیل طرفداری می کند و می گوید که اسرائیل را ما به اینها نمی فروشیم؟ چه شده است مسلمین را؟ چرا باید مسلمین این طور باشند؟ چرا باید دستگاههای تبلیغات مسلمین بر ضد یک دسته از مسلمین که می خواهند خودشان را نجات بدهند از سلطه های خارجی و از دزدهای بین المللی، این تبلیغات به ضد همین طایفه هستند؟ چه  شده است که جبهه بندی می کنند در مقابل ایران؟ مگر ایران چه کرده است؟ چه شده است که بعض از روحانیون درباری، ایران را تکفیر می کنند؟ قرآن تصریح می کند که اگر کسی ادعای اسلام کرد، او را مسلم بدانید، از او قبول کنید، او را رد نکنید. اینها از اسلام چه خبر دارند؟ ما فریاد می کنیم که ما مسلم هستیم، و می خواهیم قرآن کریم و دستورات رسول اکرم را در این کشور پیاده کنیم. و ما بیشتر از بیست سال مخالفت خودمان را با اسرائیل و با امریکا اعلام کرده ایم و باز این نویسندگان مجلات، روزنامه ها و این گویندگان رادیوها ما را متهم می کنند که با اسرائیل دوستی داریم. ما با اسرائیل دوستی داریم یا آنهایی که می بینند و مشاهده می کنند که اسرائیل با مسلمین دارد چه می کند؟ اسرائیل لبنان را به چه حالت کشانده است؟ و اسرائیل با سوریه چه دارد می کند؟ بلندیهای جولان را به کشور خودش متصل کرده است و آمالش بیشتر از اینهاست، لکن شما می گویید که ما او را می خواهیم [به رسمیت ] بشناسیم. ما دوستی داریم با او که بیش از بیست سال است فریاد کرده ایم این غده سرطانی را اجتماع کنید و از بین مسلمین بیرون کنید، بیت المقدس را از او بگیرید، کشورهای اسلامی را از این غده سرطانی آزاد کنید یا شما که اسرائیل را می خواهید با حیله هایی [به رسمیت ] بشناسید و یک کشور در مقابل اسلام و هوادار یک همچو کشوری باشید که ظلمش بر همه جهانیان واضح است؟ و شما جرأت دارید در مقابل خدا ایستاده اید و دشمن خدا و دشمن سرسخت مسلمین را می خواهید سلطه به او بدهید و می خواهید آرامش به او بدهید و می خواهید بشناسید؟ شما اسرائیل را بشناسید، او شما را نمی شناسد. و شما ایستادید و نشستید تا اسرائیل بر همه شما- خدای نخواسته- حکومت کند.

ای ملتهای مسلم! ای ملتهای مظلوم همه کشورهای اسلامی! ای ملتهای عزیزی که در تحت سلطه اشخاصی واقع شدید که ذخایر شما را تقدیم امریکا می کند و شما خودتان با زحمت و ذلت زندگی می کنید! بیدار بشوید، برخیزید از جا. ای مستضعفین جهان!

برخیزید و در مقابل ابرقدرتها بایستید که اگر ایستادید، اینها هیچ کاری نمی توانند بکنند.

شما دیدید که ملت مسلم ایران با هم متحد شدند و با هم قیام کردند و با دست خالی بدون اسلحه در مقابل آن قدرتهای عظیم شیطانی محمد رضا و آن قدرتهای ابرقدرتها که پشت سر او صف بندی کرده بودند، آنها همه را به کنار زدند و این دولت فاسد را و این سلطنت غیر قانونی فاسد را با قدرت ایمان خودشان و با بانگ «اللَّه اکبر» از صحنه بیرون کردند و به جهنم فرستادند، و به جای او دولت اسلامی- دولتی که الآن در ایران مشاهده می کنید، یک دولت اسلامی است، یک دولتی است که طرفدار ضعفاست، طرفدار مستضعفین جهان است- یک همچو دولتی را بپا کردند، با اینکه نه قدرت مالی و نه قدرت بدنی و نه قدرت نظامی داشتند، لکن قدرت ایمانی داشتند. خدای تبارک و تعالی اگر شما او را نصرت کنید شما را نصرت می کند؛ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ . اگر خدا را نصرت بکنید، نصرت خدا به نصرت دین اوست، به نصرت بندگان اوست، به نصرت مظلومین است. شما باید بایستید در مقابل ظالم ها و داد مظلومین را از آنها بخواهید، بایستید در مقابل ابرقدرتها که به شما می خواهند حکومت کنند، از آن طرف دنیا، از امریکا، از آن طرف عالم می آید و می خواهد به ما حکومت کند و ما و شما و همه را تحت قدرت خودش قرار بدهد و ذخایر ما را هم از بین ببرد و مع الأسف، دولتها هم با او موافقت می کنند بیشتر از آنها.

پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است. احکام قرآن مهجور است به اینکه در مأذنه ها اذان می گویید و نماز می خوانید و اکثر احکام سیاسی اسلام را اعتنا به آن ندارید، از مهجوریت بیرون نمی رود قرآن. البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شئون زندگی انسان از امور لازم است، لکن کافی نیست. قرآن باید در تمام شئون  زندگی ما حاضر باشد. قرآن وقتی می فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا، می فرماید: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ ؛ این طور احکام مترقی سیاسی که اگر به آن عمل بشود سیادت عالم مال شماست. این قرآن را مهجور کردیم همه و اعتنا نکردیم به این مسائل. باید قرآن در همه شئون وارد بشود، قرائت قرآن باید بشود. قرآن، ذکر، همه باید در همه جا باشد. در همه شئون انسانی اسلام باید قرآن وارد بشود، لکن بعضش باشد و بعض نباشد، اشکال است؛ اشکال در موارد دیگر نیست. در احکام سیاسی، دستور قتال می دهد با کسانی که با مسلمین مقاتله می کنند و امروز اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله می کند، امریکا در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله می کند، صدام مزدور امریکا در مقابل مسلمین ایستاده است و مقاتله می کند. خدا دستور داده است به اینکه با این اشخاصی که بر ضد مسلمین، بر ضد طایفه ای از مسلمین قیام کرده اند، با آنها مقاتله کنید.

صدام مدعی است که من صلح طلبم و زمین از ما، سرتاسر کشور در طرف جنوب و غرب را غصب کرده و می گوید من صلح طلبم. به این معنا اسرائیل هم صلح طلب است، بلندیهای جولان را غصب کرده است، به طایفه ای از مسلمین تجاوز کرده است، آن هم می تواند بگوید من صلح طلبم. امریکا هم می گوید من صلح طلبم. همه ابرقدرتها می گویند ما می خواهیم صلح در عالم باشد، لکن تمام جنگهای عالم زیر سر آنهاست.

صدام صلح طلب است، لکن تجاوز کرده است به یک کشور اسلامی. شما همه ببینید که با یک کشور اسلامی چه کرده است این نانجیب. مطرح ایران تنها نیست، مطرح دنیاست؛ آن که مطرح است مسلمین دنیا هستند. آن که مطرح است اسلام است. ما اگر همه هم از بین برویم اسلام باید باقی باشد. اولیای خدا جان خودشان را فدای اسلام کردند. پیغمبر اسلام از همه کس بیشتر در باب اسلام زحمت کشید و رنج دید و ما داریم رنجهای پیغمبر اسلام را به باد فنا می دهیم و من امیدوارم که شما آقایان که از بلاد مختلف تشریف آوردید در اینجا، صدای مظلومانه این ملت را به همه جا برسانید و به آنها بفهمانید که اینجا یک کشور وحشتناکی که یک صورت مشوه، تبلیغات امریکایی و صهیونیستی برایش درست کرده اند، نیست. با این وقت کم و با این محاصره های همه جانبه ای که ما داریم، در این مدت کم آن قدری که دولت برای مستمندان و برای مستضعفان عمل کرده است، در طول مدت پنجاه سال سلطه امریکا نشده است؛ آن قدری که برای آنها آب تهیه کرده اند، زمین تهیه کرده اند، لوله کشی کرده اند، اسفالت کرده اند، و آن قدری که اینجا عمل شده است، جاهای دیگر در طول پنجاه سال آنها نکرده بودند، مع ذلک، اینجا را متهم می کنند که خیر می خواهند یک کشوری را به باد بدهند.

شماها ان شاء اللَّه، امیدوارم که با سلامت و سعادت به اوطان خودتان برگردید و مسائل اسلام را و لو اینکه قدرتهای بزرگ نمی گذارند در رسانه های گروهی منتشر بشود، لکن شماها با مصاحبه ها، با تماسها بگویید به آنها، بفهمانید به آنها که ایران صلح طلب است.

ایران الآن هم می گوید که صدام برود بیرون از اینجا، و یک دستگاهی بین المللی بیاید و رسیدگی کند به جرم او و به جنایات او. ما با دولت عراق، با ملت عراق جنگی نداشتیم، آنها به ما هجمه آوردند؛ یعنی، دولت عراق هجمه آورد، لکن تو دهنی خورد و بحمد اللَّه در دنیا شکست خورد، شکستی که با موافقت اردن و مغرب و امریکا نمی تواند شکست خودش را رفع کند. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه مسلمین و قدرت اسلام را و سعادت و سلامت شما دوستان، برادران عزیز را و سلامت و سعادت این اطفال مظلوم را که انسان را متأثر می کند دیدن آنها، می خواهم. و شهدای همه را از خدای تبارک و تعالی می خواهم که رحمت کند و با شهدای صدر اسلام محشور فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

صحیفه امام، ج 16، ص:33- 40

 

حکم [عفو جمعی از محکومین به رئیس دیوان عالی کشور]

زمان: 21 بهمن 1360/ 15 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: عفو زندانیان

مخاطب: موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم (رئیس دیوان عالی کشور)

[بسمه تعالی. محضر مبارک آیت اللَّه العظمی امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران- مد ظله العالی

به پیوست صورت اسامی (243) نفر از محکومین دادگاههای دادگستری و (1137) نفر از محکومین دادگاههای انقلاب اسلامی و (334) نفر از محکومین دادگاههای انقلاب اسلامی ارتش که جمعاً یک هزار و هفتصد و چهارده (1714) نفر می باشند به مناسبت 22 بهمن ماه (سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران) با موافقت دیوان عالی کشور مشمول عفو یا تخفیف در مجازات شده اند، جهت تصویب تقدیم می گردد.

20/ 11/ 60- سید عبد الکریم موسوی اردبیلی ].

بسمه تعالی

موافقت می شود. - 21 بهمن 60

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 16، ص: 41

 

پیام [به رزمندگان و ملت ایران (مقامات معنوی رزمندگان- تجلیل از ایثارگران)]

زمان: 21 بهمن 1361/ 26 ربیع الثانی 1403

مکان: تهران، جماران

موضوع: تبیین مقامات معنوی رزمندگان و تجلیل از مقام شهیدان و ایثارگران

مناسبت: سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (دهه فجر)

مخاطب: رزمندگان و خانواده های معظم شهدا و ملت ایران

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم

با فرا رسیدن یوم اللَّه، روز بیست و دوم بهمن سالروز شکست باطل و جنود ابلیسی به دست حق طلب جند اللَّه، ماها و نویسندگان و گویندگان و سخنوران اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا را و فداکاری آنان و حجم پیامد این شهادتها و جان نثاریها را بشماریم، شاید ناچار باشیم به عجز خود اعتراف کنیم، تا چه رسد به مراتب معنوی و مسائل انسانی و الهی آن، که بی شک عاجز و وامانده می باشیم. آنان که از این گونه عشق به لقاء اللَّه و شهادت و بارقه های باطنی و جلوه های روحی که از ثمراتشان این گونه عشق است، غافل هستند و تا آخر عمر چون منِ قلم شکسته اسیر گره های طبیعت و دامهای شیطانی می باشند، دستشان از قله بلند این تحولات معجزه آسای الهی کوتاه است. پس اولی  آن است که به بعضی پیامدهای ظاهری مشهود بپردازیم- چه- که ارزیابی همه جانبه آن نیز میسور نیست. شما اگر به بررسی انقلاب و حالاتی که لازمه انقلاب یک ملت است بپردازید و با تعمق و بیطرفی و بی نظری به آن نظر اندازید، خواهید دید که چه هرج و مرج و گسیختگیهایی در سراسر کشور انقلابی به وجود می آید، که رسیدن به حد اقل نظم و مهار نمودن آن سالهای طولانی به درازا می کشد و لا اقل در مدتی طولانی با قحطیها و مرضهای پیگیر و درگیریها در سطح کشور و چپاولها و قتل و غارتها و دزدیها و فسادهای اخلاقی و گرفتاریهای بسیار دیگر دست به گریبان است و این در حالی است که انقلاب متکی به یک یا چند قدرت بزرگ باشد. ولی کشور ایران با بافتی که انقلاب اسلامی داشت که اسلام برنامه همگانی بود و انقلاب مردمی و مستقل بود، قبل از آنکه به پیروزی نهایی برسد با آنکه دولت رژیم سابق برقرار بود، با عده ای قلیل از افراد متعهد، شورای انقلاب را تشکیل داد و همچنین دولت موقت انتقالی را و در مدت بسیار کوتاه چندین رفراندم و انتخابات انجام گرفت و نظام جمهوری برقرار شد و از قحطی هیچ خبری نبود. مراکز فساد اخلاق و میخانه ها و عشرتکده ها و قمارخانه ها و امور غیر مشروع به سرعت برق برچیده شده و آنچه که گروهکها، خصوصاً منافقین با چهره ای موافق، خود را وارد انقلاب نمودند و به جمع آوری و دزدی اسلحه و مهمات و اموال بیحساب مردم به صورتی ریاکارانه دست زدند و با همان سلاحها خود را مقابل مردم قرار دادند، به وجود آوردند، در مدتی نه چندان زیاد در هم شکسته شد و کارهای باقیمانده آنان همان چیزی است که کشورهای بزرگ و کوچک در حال آرامش دنیا با این نوع درگیریها و انفجارها دست و پنجه نرم می کنند و روزی نیست که در کشوری از کشورهای به اصطلاح متمدن اروپا و امریکا و سایر قاره ها انفجاری صورت نگیرد و کشور ایران هم در این امور مشابه آنهاست، البته با حجمی بسیار کمتر. این پیروزی معنوی و مادی مرهون اسلامی بودن انقلاب و مردمی بودن و توجه مردم به اسلام و تحول روحی عظیمی است که خداوند در این ملت، معجزه آسا ایجاد فرمود، از آن جمله این جوانان بسیار عزیز در سطح کشورند که ناگهان با یک جهش برق آسای معنوی و روحی با دست رحمت حق تعالی از منجلابی که برای آنان با دست پلید استکبار جهانی که از آستین امثال رضا خان و محمد رضا خان و دیگر سرسپردگان غرب یا شرق تهیه دیده بودند، نجات یافته و یکشبه ره صد ساله را پیمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پیشه در سالیان دراز آرزوی آن را می کردند، اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء اللَّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوی شهادت را با کردار در جبهه های دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند و این تحول عظیم معنوی با این سرعت بی سابقه را جز به عنایت پروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجیه کرد.

این جانب هنگامی که این جوانان عزیزِ در عنفوان شباب را، که با گریه از منِ عقب مانده تقاضای دعا برای شهادت می کنند، مشاهده می کنم از خود مأیوس و از آنان شرمنده می شوم و هنگامی که عکسهای متعدد این شهیدان نورس نورانی را می نگرم و ارزشهای انسانی و مقامات الهی آنان، که خود از آنها به مرحله هایی دور هستم غبطه می خورم و چون به مادران و پدران این جوانان و نوجوانان شهید برخورد می کنم و آن شجاعتها و شهامتهای فوق تصور را از آنان مشاهده می کنم احساس حقارت نموده، به پیشگاه پیامبر بزرگ اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و حضرت بقیة اللَّه- روحی لمقدمه الفداء- به خاطر چنین امتی و پیروانی متعهد و مجاهد تبریک عرض می کنم و از خداوند تعالی ولی نعمت و حافظ امت سپاسگزارم. امروز، اسلام بزرگ، نتیجه آن ایثارها و شهادتها را می بیند که دنیا در مقابل آن با همه تبلیغات گمراه کننده و کارشکنیهای بیحد و حصرش، ناچار است سر تعظیم فرود آورد و این نسیمی است که از معنویات اسلام در این کشور مظلوم در طول ستمشاهی وزیدن گرفته است و امید از الطاف خداوند منان است که این نسیم الهی را افزایش دهد و آن را به همه کشورهای ستمدیده و دربند مرحمت فرماید. شاید که دولتهای خواب کشورهای اسلامی به خود آیند و به تکلیف الهی و وجدانی و انسانی خود آگاه شوند و بیش از این لجاجت نکنند و توبه کنند که بازگشت از خیانت به اسلام و کشورهای اسلامی و از جنگ با کشوری که هر چه داشته است در راه مقاصد الهی و اسلامی فدا کرده و می کند، دیر می شود و امروز اشتباهات خود را جبران کنند که فردا دیر است. اینان با چشم و گوش باز از اول هجوم صدام امریکایی به کشور اسلامی تا کنون شکستهای ذلت بار او را دیده و هنوز در عمی  بسر می برند. حیرتم از چشم بندی خدا، همه می دانیم که شیوه رسانه های گروهی وابسته به دولتهای جهانخواران است که عکس آنچه در ایران می گذرد را در جهان منتشر کنند و آنچه ناشایسته است به این کشور انقلابی که می خواهد آزاد و مستقل باشد، آن هم به صورتی بزرگ نسبت می دهند.

دنیا امروز گرفتار جهانخواران و غارتگرانی است که کشورها را به آتش می کشند و غارت می کنند و نیز گرفتار وابستگان آنان است که منافع ملتها و کشورهای خود را فدای منافع ابرقدرتها می کنند و همچنین گرفتار سازمانهای دست نشانده قدرتهای بزرگ بویژه امریکاست که با اسم بی محتوای شورای امنیت و عفو بین المللی و حقوق بشر و از این قبیل مفاهیم بی محتوا که به قدرتهای بزرگ خدمت می کنند و در حقیقت مجری احکام و مقاصد آنان و مأمور محکوم نمودن مستضعفان و مظلومان جهان به نفع قدرتهای بزرگ جهانخوار هستند.

همه می دانیم و می دانید که صدام قریب سه سال است با هجوم وحشیانه خود به قتل و غارت و تخریب کشور ایران پرداخته است و از اول تا کنون قسمتی از کشور ما را در دست داشته و دارد و به خیانت خود نسبت به مردم بیگناه مشغول است و این سازمانها برای یک بار هم او را محکوم نکردند. صدام زمانی به دروغ پیشنهاد صلح می کرد که ایران زیر تاخت و تاز صدامیان خونخوار بسر می برد، او با این مقصد شیطانی تصمیم داشت هر چه زودتر خوزستان را تصرف نموده و با در دست داشتن منابع بزرگ نفتی و حمایت قدرتهای جهانخوار، منطقه را به آتش و خون بکشد، چرا که دیو سرکش نفس حیوانی او حد و مرزی نمی شناسد و تا منطقه از لوث وجود او پاک نشود روی امنیت نخواهد دید. همه می دانیم که هر روز دست صدام به خون صدها نفر مردم مظلوم ما آغشته است ولی رسانه های گروهی و سازمانهای وابسته به قدرتها، بویژه امریکا چقدر از صلح دوستی صدام پشتیبانی و ثناخوانی نموده و می نماید، در صورتی که صلح خواهی صدام و کوشش امریکا در ایجاد امنیت در دنیا و نیز دیگر قدرتمندان چپاولگر و به اصطلاح طرفداران حقوق بشر همه از یک قماش هستند و تا دنیا به این آرامش طلبان و صلح دوستان و طرفداران حقوق بشر مبتلا است روی امنیت و صلح و آرامش نخواهد دید، و آنچه آرزوی بشر است تحقق نخواهد یافت، بلکه تنها بشر به برکت مکتبهای  توحیدی و مؤمنان واقعی آنهاست که به آزادی و سعادت خواهد رسید، نه مثل دولتهای مسیحی و یهودی و دولتهای به اصطلاح اسلامی. آنان که وابسته و پیوسته به قدرتهای شیطانی هستند که ضرر این وابستگان و پیوستگان از ضرر ابرقدرتها برای ملتهای در بند نه تنها کمتر نیست که بیشتر است. دوستان حقیقت و دلسوزان بشریت باید برای این بلای خانمانسوز فکری کنند. از خداوند تعالی خواهانم که جهانیان را از شرّ این ستمگران نجات دهد و صلح و صفا و آرامش بیشتری عنایت فرماید و کشور ما را به آرزوی خود که ظهور حضرت مهدی- ارواحنا فداه- مستقرکننده عدل و انصاف و آرامش دهنده جهان است، برساند و شهدای ما را به رحمتهایی که برای خاصان درگاهش اختصاص داده است مفتخر فرماید و مجروحان و آسیب دیدگان عزیز ما را شفای عاجل عنایت فرماید و اسرا و گمشدگان عزیز ما را هر چه زودتر از شرّ صدامیان نجات داده و به میهن اسلامی خودشان برگرداند و به بازماندگان شهدا مخصوصاً پدران و مادران و همسران و همه نزدیکان آنان اجر و صبر مرحمت فرماید و رزمندگان سلحشور ما را پیروز فرماید.

و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 17، ص:303- 307


سخنرانی [در جمع میهمانان مراسم «دهه فجر»؛ (آگاه نمودن مستضعفان جهان)]

زمان: صبح 21 بهمن 1361/ 26 ربیع الثانی 1403

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان

مناسبت: در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

حضار: خاتمی، محمد (وزیر ارشاد اسلامی)، میهمانان شرکت کننده در مراسم دهه فجر، شعرای شرکت کننده در جشنواره، شعرای عرب زبان در قم و نونهالانی که در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تولد یافته بودند.

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

اقامه عدل الهی منشأ دشمنی با ملت ایران

برادران بسیار عزیز که از شعرا و علما و روشنفکران و نویسندگان از کشورهای مختلف جهان در اینجا آمده اند خوش آمدند. خوش آمدید در کشوری که زیر بار ستم ستمشاهی در طول تاریخ و ستم رژیم پهلوی در پنجاه سال خرد شده. خوش آمدید در کشوری که برای اینکه، قیام برای اسلام کرده است و می خواهد که اسلام در این کشور حکومت کند، و مورد تجاوز قدرتهای بزرگ بیواسطه یا با واسطه شده اند، در این کشور آمدید و خوش آمدید در کشوری که به واسطه اینکه با ابرقدرتها و نفوذ آنها مخالف است و اعلام مخالفت کرده است مورد تجاوز دشمنهای اسلام، از عراق- یعنی حزب بعث عراق- شروع شده است به دستیاری امریکا و کمک تقریباً همه کشورهای جهان و مورد تجاوز همه اینها شده است. کشوری که می خواهد عدل الهی را در جهان و ابتداءً در مرکز خود که ایران است، بپا کند و در همه جا حکومت، حکومت اسلامی باشد و دست قدرتهای بزرگ از کشورهای اسلامی کنار باشد. شما می دانید که کشورهای بزرگ از ابتدا این نهضت اسلامی ایران تا کنون و خصوصاً در انقلاب بزرگ ایران با همه قدرتها مخالفت کردند، کارشکنی کردند و هجوم نظامی کردند و واداشتند دشمنان اسلام را که هجوم نظامی کند به مناطقی از کشور عزیز اسلام، به جرم اینکه اسلامی است. و شما می دانید که الآن که جنگ بین جوانهای متعهد به اسلام و بین صدامین بعثی عفلقی پشت کرده به اسلام، درگیر است، علاوه بر کشورهای بزرگی که منافع خودشان را در این کشور و در کشورهای اسلامی دیگر و در سرتاسر جهان، در کشورهای استضعافی در خطر می بینند، همه به کمک این حزب اشتراکی عفلقی عراق شتافتند، و کمک نظامی، کمک مالی و کمک تبلیغاتی به طور وسیع انجام می گیرد. و ما کشورمان یک کشوری است که باید بگوییم جز خدای تبارک و تعالی پناهی ندارد. و ملتها که با ما دوست هستند و آن طبقه مستضعفان جهان که با اسلام آشنا و با عدل و کرامت انسانی علاقه دارند، در تحت فشار دولتهایی واقع شده اند که برای خاطر چند روز عیش و نوش دنیوی، اسلام را بر کنار و بر ضد اسلام قیام می کنند، و به ملتهای خودشان فشار می آورند از خوف اینکه مبادا آنها هم ادعای عدالت و ادعای فرهنگ انسانی بکنند.

امروز تکلیف همه شما آقایانی که از خارج تشریف آوردید، شعرای شما، نویسندگان شما، گویندگان شما، این است که شعرا در اشعارشان قضایای این انقلاب را منعکس کنند؛ اگر توانستند در مجامع عمومی و اگر نتوانستند حتی در مجامع خصوصی هم محفوظ بماند برای نسلهای آتیه ای که فرزندانشان الآن بعضیشان از کوچولوهایی که در 22 بهمن متولد شده اند، و آنهایی که در طول تاریخ می آیند. باید مردم را، مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه کنید، آگاه کنیم به اینکه چه مصایبی بر اینها وارد شده است و در تحت چه شرایطی زندگی می کنند و آنان که به آنها حکومت می کنند تحت چه شرایطی هستند و وضع زندگی مالیشان چطور است. و آنهایی که از دولتهای اسلامی هستند، ذخایر خودشان را به کجا خرج می کنند و در جیب کی می ریزند، در عین حالی که ملتهای آنها گرسنه هستند، ملتهای آنها فقیر هستند و بسیاری از آنها از گرسنگی تلف شدند و اینها ذخایر خودشان را، ذخایری که مال خود این ملت است و آنها غاصب هستند، به جای اینکه برای ملت خودشان و لو عشری از اعشار آن را خرج می کردند و اینها به رشد می رسیدند، تمامش را تسلیم می کنند به آنهایی که دشمن اسلام اند. شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار کنند. و نویسندگان اگر می توانند در نطقها و نوشته های خودشان، در مجامعی که می روند در شهرهای خودشان، در کشورهای خودشان مسائل ایران را ابلاغ کنند؛ و اگر نمی توانند در کتب و رساله های خودشان ثبت کنند که بعدها وقتی که مردم در نسلهای بعد می آیند، ببینند که دشمنهای آنها کی هست و دوستان آنها کی و تکلیف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چیست. اگر ما در تبلیغ قصور کنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور کنیم، ما مدیون نسلهای آینده هستیم که ممکن بود با نوشته های شما، با نوشته های نویسندگان عزیز و با اشعار آنها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر اینکه بر این ملتها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج ها کردیم، بلکه آنها درصدد علاج برآیند، و امروز نیز ما باید درصدد علاج برآییم.

همه شما و همه ملتهای ضعیف دردها را می شناسند، می دانند که از کجا صدمه می بینند و کی به آنها صدمه می زند و چه رژیمی آنها را تحت فشار قرار می دهد، و درمان را باید بدانند که تا جهان مبتلا به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران، روی خوش نخواهد دید. و ما، همه شماها که نویسنده هستید و خصوصاً شعرا که لسان شعر بالاترین لسان است، باید مردم را آگاه کنیم، نسلهای فعلی را، نسلهای آینده را و بنا بگذاریم بر اینکه اگر نمی شود در جوامع عمومی، از جوامع خصوصی و از افرادی که با آنها آشنا هستیم شروع کنیم، و شمه ای از این مسائلی که در ایران وارد شده، واقع شده است، از مصیبتهایی که در زمان رژیم سابق واقع شده است- و شاید بسیاری از شما بدانند- با مصیبتهایی که در این زمان واقع شده است و دارد واقع می شود مردم را آگاه کنید، و از شیوه مبارزه ای که در اینجا شروع شد از اول، و به خواست خدای تبارک و تعالی تا اینجا که آمده است هر روز رشد کرده است، این شیوه را به آنها گوشزد کنید. لازم نیست که ابتداءً یک عده کثیر باشند، عده های کوچک و افراد کم، کم کم این قطره ها با هم جمع می شوند و دریا تشکیل می دهند.

ما از صفر شروع کردیم، ایران از صفر شروع کرد. ایران در آن وقتی که همه چیزش در خطر بود و اختناق به طوری بود که زن به شوهر و شوهر به زن نمی توانست یک کلمه خلاف رژیم بگوید، از صفر، اشخاصی که بیدار شدند و بودند، شروع کردند و این صفر کم کم بزرگ شد و این قطرات کم کم بزرگ شدند و شکل گرفتند و به صورت مشتهای گره کرده و بدون اینکه در آنها یک تشکیلات منظمی باشد و بدون اینکه دارای یک سلاح باشند. سلاح در دست مردم به هیچ وجه نبود، لکن اینها از هیچ شروع کردند تا اینکه سلاحها را از دست دشمنان گرفتند و کم کم با فریاد اینها برای اسلام، از ارتش، جناحهای بسیاری به اینها ملحق شدند که تا الآن هم هستند و خدمت می کنند و در بین خود ملت هم بسیج شد عده کثیری و الآن هم بسیج می شود.

و ما امیدواریم که ایران به اندازه افرادی که دارد، جوانانی که دارد، ارتش داشته باشد.

یک ارتش ملی، اسلامی، انسانی که در مواقعی که احتیاج به آن هست، چندین میلیون از افراد حاضر به خدمت باشند. کشورهای دیگر هم آنهایی که بیدارند، آنهایی که توجه به مسائل دارند، آنهایی که غربزده و شرق زده نیستند، آنهایی که منافع خودشان را از شرق نمی دانند و آنهایی که منافع خودشان را از غرب نمی دانند، آنهایی که غرب و شرق را غارتگرانی می دانند، آنها هم باید شروع کنند و لو از صفر. و همان طوری که در ایران از صفر شروع شد و تا حدود بیست سال دائماً در خدمت آمدند و کردند و ناگهان انقلاب حاصل شد، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار، این رژیمی که تا دندان مسلح بود و او را مسلح کرده بودند، همه قدرتها هم با او همراه بودند، با همین مردم عادی کشور ما که متحول شدند به یک انسانهای الهی و به یک انسانهای توحیدی، این رژیم شکسته شد و دنبال او هم دست امریکا از اینجا قطع شد و دست همه قدرتها از منافع ما قطع شد. و در این هنگام که شما تشریف دارید در اینجا، ما کارهای خودمان را، دولت ما کارهای خودش را و کارهای ایران را با شایستگی انجام می دهد و کارخانه ها را به راه می اندازد، و مسائلی که دارد و مشکلاتی که دارد یکی پس از دیگر حل می کند، و در ظرف چهار سال  تمام چیزهایی که یک کشور مستقل باید داشته باشد. دارا هست، در عین حالی که همیشه در فشار بوده و همیشه در محاصره اقتصادی و در محاصره نظامی بوده. مأیوس از خدا نباشید، خدا را حاضر بدانید و قدرت خدا را در همه جا فعال بدانید. و مراجعه به صدر اسلام بکنید که یک نفر انسان به تمام معنا، لکن در نظر کفار ضعیف و مستضعف، قیام کرد و یک انقلاب به این بزرگی را که دنیا را تحت سیطره خودش درآورده است ایجاد کرد. از وحدت افراد و کمی افراد هراس نکنید که خدای تبارک و تعالی  به شما کمک می کند، و وقتی که شما نصرت بکنید از خدای تبارک و تعالی ، وعده نصرت داده است و کمی عده با اینکه قدرت روحی در کار باشد و انسجام در کار باشد و تعهد به اسلام در کار باشد، اسباب ضعف نخواهد شد.

الآن که شما ملاحظه می کنید و صدامیان اشتلم می کشند که حتی در این نبرد آخر گاهی می گویند هفت هزار، گاهی می گویند پانزده هزار، ما از ایرانیان را- یعنی از این سپاهیان ایران را- کشتیم و از بین بردیم، بیش از چهار هزار ما نفرستادیم در جبهه ها. ما ارتشمان و قوایمان در کنار هستند الآن. و ما می خواهیم که این دولتهایی که دارند کمک می کنند به یک جنایتکار تاریخ، به یک جنایتگر که از اولی که این حزب در عراق پیدا شد با اصل جنایت پیدا شد و با تز «اسلام نباید باشد»، این دولتهایی که ادعای اسلام می کنند، ما چطور می توانیم از آنها این ادعا را بپذیریم، دنیا چطور می تواند این ادعا را بپذیرد، که شما مدعی اسلام در لفظ هستید، لکن در عمل اسلام را می کوبید و دشمنان اسلام را تقویت می کنید. امریکا که دشمن همه ادیان است حتی مسیحیت، امریکا که اصلًا اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمی خواهد، حتی منافع امریکاییها [را] هم نمی خواهد، منافع دولت امریکا را می خواهد و همه جهان را به آتش زده است و دارد آتش می کشد، شما در منطقه با آغوش باز از او استقبال می کنید و ارتش او را در مناطق اسلامی می پذیرید، برای اینکه، ارعاب کنید لبنان را و ارعاب کنید ایران را مسلمین با این مردمی که بنایشان بر این معناست باید چه بکنند؟ مسلمین که گرفتار یک همچو حکومتهایی هستند و گرفتار یک همچو سردمدارانی هستند باید چه بکنند؟ باید ساکت بنشینند، تماشاگر باشند؟ اگر ایرانیها هم این فکر را می کردند که به ما چه ربط دارد، ما مشغول کسب خودمان هستیم و کاری به این مسائل نداریم، خدا می داند که اگر آن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اینجا آورده بود. اگر مهلت پیدا می کرد این رژیم غیر انسانی، اسلام را از محتوای خودش بکلی خالی می کرد و یک صورت بی محتوا، حتی صورت را هم نمی گذاشت حفظ بشود. فجایعی که در زمان او واقع شد، تاریخ امید است که ثبت کند و متفکران و متوجهان به مسائل بنویسند و باشد در مخزنها تا ببینند اشخاصی که بعدها می آیند. بنا، بر این بود که اصل اسلام در اینجا محو بشود، شروع کردند تاریخ اسلام را تغییر دادند و شروع کردند، و جوانهای ما را از اسلام می خواستند جدا کنند. مواد مخدره و موادی که انسان کش است، در اینجا به دست همین خاندان پهلوی خریده می شد و پخش می شد. این نه برای این بود که فقط منافع مادی می خواستند، برای این بود که اطاعت امر آنها را بکنند که باید ایران عقب مانده بماند و یک عده افیونی و هروئینی و عیاش نمی توانند کشور خودشان را حفظ کنند، آنها بنشینند و چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالی کنند.

خدای تبارک و تعالی  با قدرت غیبی خودش به این ملت عنایت فرمود و این جوانها را متحول کرد به یک انسانهای عارف مسلک که برای خدای تبارک و تعالی  و به عشق خدای تبارک و تعالی  از جانشان می گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشیدشان می گذرند و این فداکاری موجب این شد که ما در عین حالی که بسیار از بزرگانمان را از دست دادیم و بسیار از جوانان ارزشمندمان را از دست دادیم و خسارات بسیار بر ما وارد شد از دست دشمنها، مع ذلک آنچه که به دست [آورد] اسلام عزیز بود، و اسلام ارزش دارد که همه چیز در راه او داده بشود، چنانچه اولیاء خدا چنین کردند. پیغمبر اسلام هر چه  داشت در راه اسلام داد؛ در تمام عمر آسودگی نداشت این سرور. و حسین بن علی- سلام اللَّه علیه- همه چیزش را فدای اسلام کرد و در صدر اسلام همه چیز فدای اسلام بود، و ما هم باید اقتدای به آنها بکنیم، و ما هم امت همان پیغمبر و شیعه و پیرو همان اشخاصی هستیم که در صدر اسلام بودند. ملتها باید از جا برخیزند، اگر بنشینند و منتظر این باشند که برای آنها چه برای جهات مادیشان و چه برای جهات معنویشان دیگران بیایند و کاری بکنند این اشتباه است و اسباب این می شود که هیچ کاری نتوانند انجام بدهند. و در طول تاریخ به همان طوری که هستند باشند و فرزندان آنها هم به همین ترتیب باشند، و اگر توجه به خدا بکنند و با توجه به خدا اشتغال به کار بکنند و اشتغال به فعالیت برای اسلام بکنند، خدای تبارک و تعالی  راهها را بر آنها باز می کند. شاید تاریخ نتواند بنویسد آن راههایی که برای ایران باز شد، آن هدایتهایی که بدون اینکه ماها متوجه او باشیم، هدایتهایی که تحمیل به ما شد. ما می خواستیم یک کار بکنیم، یک وقت می دیدیم که کار دیگر داریم انجام می دهیم، و کار دیگر آن بوده است که باید انجام داد. این را در تاریخ نمی شود ثبت کرد، این علومی است که مال سینه هاست.

بکوشید که ملتهای خودتان را اسلامی کنید، ملتهای خودتان را بیدار کنید و تاریخ صدر اسلام را برای آنها بخوانید و کوششهای آنها را برای اسلام و مسائل ایران را در آنجا منعکس کنید. ما که دستمان از تبلیغات کوتاه است، نسبت به آنها نمی توانیم آن قدر تبلیغ داشته باشیم؛ همه رسانه های گروهی در دست دشمنان ماست و هر روز هم تبلیغ می کنند و هر روز هم ایران را محکوم می کنند. این سازمانهایی که همه شان نوکر امریکا و امثال او هستند. سازمان عفو بین المللی- نمی دانم- شورای امنیت و امثال اینها که ملاحظه می کنید در طول این جنگی که صدام و صدامیان به ما تحمیل کردند و آن قدر از شهرهای ما را کوبیدند و آن قدر جوانهای ما را کشتند و آن قدر صغیر و کبیر و مردم و زن را زیر آوارها دفن کردند، یک کلمه راجع به این مسائل ذکر نکردند و کاش ذکر نمی کردند.

امروز ما را محکوم می کنند. امروز به ما نسبتها می دهند و روی همان نسبتها محکوم می کنند. قول دشمنهای ما سند این سازمانهاست و گاهی هم خودشان سند درست می کنند، اگر چیزی ندارند، یا در مطبوعاتشان یا در رادیوهاشان یک مصاحبه درست می کنند. مصاحبه با کی؟ مصاحبه با آن که اینجا را چاپیده و فرار کرده، این را سند قرار می دهند و بر ضد ما تبلیغ می کنند. همه تبلیغات دنیا بر ضد ماست. ملتها هم ممکن است بسیاریشان بازی بخورند، یک عده شان هم توجه دارند. تکلیف شما آقایان این است که آنچه دیدید و لو بتدریج برسانید به کشورهای خودتان، به دوستان خودتان، که اینجا همچو نیست که در بین خیابانها کسی نتواند راه برود برای اینکه او را می کشند و همچو نیست که بچه های کوچک را هر روز در خیابانها می کشند و این طور نیست که زندانهای اینجا شکنجه می کنند و چه می کنند و آن طور نیست که ما حمله کرده ایم به عراق و آن طور نیست که عراق از مملکت ما باز به طور کلی خارج شده باشد، لکن خارج خواهد شد ان شاء اللَّه و تسلیم هم خواهد شد. و قدرتهای بزرگ هم نمی توانند او را نجات بدهند. و این دولتهای کوچک همسایه، من خوف این را دارم که اگر یک ادامه ای اینها بدهند یک روزی پشیمان بشوند که پشیمانی برای آنها سودی ندارد. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی  به همه شما عزیزانی که وقت صرف کردید و در این کشور ستمدیده آمدید و ستمهایی که به آنها شده است ملاحظه کردید، و قدرتی که جوانهای ما دارند و پشتکاری که دارند و تعهدی که به اسلام دارند ملاحظه کردید، من تشکر می کنم؛ و تشکر بیشتر اینکه شما هم مبلّغ اسلام باشید در مقابل این مبلغین زیادی که مبلّغ کفرند و مبلغ ظلم اند. خداوند همه شما را توفیق بدهد و خداوند کشورهای اسلامی را از دست تبهکاران نجات بدهد و همه ستمدیدگان اسلام و غیر اسلام را از ستمگران نجات بدهد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 17، ص:308- 315

 

سخنرانی [در جمع اعضای هیأت دولت (اقتدار ایران در جهان)]

زمان: صبح 21 بهمن 1366/ 21 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: عنایات الهی در پیروزیهای ملت و اقتدار ملت ایران در جهان

مناسبت: سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور)- موسوی، میر حسین (نخست وزیر)- و اعضای هیأت دولت- مقامات لشکری و کشوری- روحانیون- میهمانان خارجی شرکت کننده در جشنهای دهه فجر انقلاب اسلامی- نمایندگان سیاسی کشورهای خارجی مقیم تهران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

پیروزی ملت با عنایات حق

آنچه که من می خواهم عرض کنم، بعد از اینکه تبریک این دهه را بر همه مسلمانها، به همه مظلومان تقدیم می کنم، این است که نباید در ذهن کسی بیاید که انقلاب مربوط به شخصی است. من باید عرض کنم که از باب این که یک فردی از افراد جامعه هستم، به همان مقدار اگر دخالت داشتم، دارم. آنچه هست از خدای تبارک و تعالی است. خدای تبارک و تعالی است که این ملت را منقلب کرد از یک حالی به حال دیگر. او مقلب القلوب است. اوست که همه کارها و زمام همه امور در دست اوست و ما هیچ و هیچ اندر هیچ هستیم. عنایات اوست که این ملت را در حالی که همه جهات شکست درش بود، طوری منقلب کرد که بحمد اللَّه پیروز شد و پیروزی از خداست. و من مکرر تجربه کردم در این مدتی که وارد این امور بودم که بسیاری از اوقات، ما یک کاری می خواستیم بکنیم منحرف می شدیم به کار دیگر، بعد می بینیم این کار انحرافی درست بود؛ این نبود جز اینکه خدای تبارک و تعالی این کارها را می کرد. سفر می رفتیم، می دیدیم که این ترتیبی که قهراً پیش آمده است، این ترتیب صلاح بوده است نه آنی که ما خیال می کردیم. در هر امری از امور، من با تجربه دیدم که ما خودمان فکرمان نمی رسد. آن که افکار را در دست دارد حق تعالی است، و او زمام امور را در همه امور به دست دارد و این را باید باور کنیم، ملت ما باید این مطلب را باور کند که اگر یک آن، عنایات حق تعالی از عالم منصرف بشود، معدوم می شود عالم. عالم هست، به پشتوانه اراده حق تعالی. یک آن عنایت منصرف بشود، تمام ملک و ملکوت معدوم می شود. دائماً اراده حق است که حفظ کرده است، منتها ما جاهل هستیم؛ نمی دانیم مطلب را و عمده آن است که تمام رنجهایی که بر بشر وارد می شود، از این جهل است؛ این جهل اگر مرتفع بشود، رنجها مرتفع می شود. اگر ببیند انسان که همه کار از اوست، دیگر رنجی در کار نیست. و این یک مرتبه نازله از اولیاست و آنها مراتب دیگری دارند که اسم و رسمی ندارد.

باید ما توجه کنیم به اینکه یک گوشه ای از دنیا هستیم، یک جمعیت چند میلیونی که نسبت به عالم آن قدر ما ضعیفیم، کمیم، جمعیت کم است. و باید ما در همان لحظه اول با آن همه توطئه هایی که بود از بین رفته باشیم. آن که ما را نگه داشت خدا بود نه ما. آن که شکست داد قدرتهای بزرگ را و شکست می دهد قدرتهای بزرگ را خداست. چنانچه آن که قدرت می دهد اوست. قدرتهای بزرگ نمی دانند که این قدرت خداست و رنجشان از همین معناست.

و ما باید این معنا را باور کنیم که ما از عنایت حق است که از هیچ به اینجا رسیدیم و از عنایات حق است که ما توانستیم این مملکت را- یعنی ملت توانست، من که چیزی نیستم- توانست این ملت، این ملت را از زیر یوغ ستمشاهی و بدتر از او، یوغ آمریکا و شوروی و امثال اینها بیرون بیاورد. سابقه ندارد که یک ملتی سرپای خودش بایستد و بگوید نه این و نه آن، این سابقه ندارد. هر کس متکی به یک جایی است، گرچه همه اتکاها به خداست و خودشان نمی فهمند؛ لکن در فهم خودشان هر کسی متکی به یک جایی است.

و ملت ما بحمد اللَّه با عنایت حق تعالی و عنایت اولیای خدای تبارک و تعالی که به آنها ایمان داد، به آنها قدرت داد، این ملت دست رد به سینه همه زد و ایستاد و گفت استقلال را ما می خواهیم، آزادی را ما می خواهیم. و اگر به همین وضع پیش برود، مطمئن باشید که پرتوش همه عالم را خواهد گرفت.

و الآن هم بحمد اللَّه در همه عالم، آن چیزی که حرفش هست، ایران است. یک دسته ای فحاشی می کنند، یک دسته ای خوب می گویند. این طرح که در همه جا مطرح است دلیل بر این است که یک قدرتی در کار است؛ و الّا اگر چیزی نبود، فحش هم نمی خورد. چنانچه قبلًا این طور بود که تو سرش می زدند، فحشش هم نمی دادند. اما الآن که می بینید که همه عالم، همه تبلیغات عالم بر ضد ماست و بسیاری از اینهایی که به ضد ماست، خودشان نمی فهمند، به نفع ماست. شما لا بد ملاحظه فرمودید این تبلیغاتی که می کنند و این حرفهایی که می زنند، بسیاریش به نفع ما تمام می شود و خودشان نمی فهمند، و این هم از عنایات خداست. عمده این است که ما بفهمیم که سرچشمه همه امور حق تعالی است. و ما خودمان را یک وقت بازی ندهیم که ما در یک کاری، انجام کار را ما دادیم، و منم، این منم که دارم این کار را می کنم، اگر این کار یک وقت پیش آمد، شکست دنبالش است؛ شکست معنویش که معلوم است، شکست صوریش هم می شود.

ولی من امیدوارم که این ملت به همین منوالی که هستش و هر روز هم دارد قدرتش زیادتر می شود و هر روز هم دارد پیشرفتش زیادتر می شود، این ملت به پیش برود. و دنیا ان شاء اللَّه برگردد به یک دنیای آزاد، و از زیر یوغ قدرتمندان بیرون برود؛ و یک ملت آزادی، یک دنیای آزادی، [تحقق بیابد و] مظلومان دنیا از زیر ظلم ستمگران بیرون بروند. و همه اینهایی که طرفداری دارند می کنند از این ملتهایی که زیر دستشان است، در حقیقت دارند پایمال می کنند آنها را. اگر آمریکا از یک جایی یا از جاهایی تعریف می کند، تعریف از خودش است، برای اینکه می بیند همه مطیع او هستند. و اینکه از ما تکذیب می کند و هر روز یک چیزی می گوید، برای اینکه می بیند که این ملت مطیع او نیست، او می خواهد مطیع بشود. و شما بدانید که اگر یک کلمه این ملت بر وفق رأی او حرف بزند، تمام اوضاع را او بر می گرداند به نفع این ملت؛ در صورتی که به نفعش واقعاً نیست؛ یعنی پایمال می شود باز. و من امیدوارم که همه ملتها دست به هم بدهند و نگذارند که این قدرتها دوباره به سر کار بیایند.

و امروز شما فلسطین را می بینید. بی استثنا من می خواهم عرض کنم، بی استثنا باید عرض کنم که همه دست به هم دادند، که نگذارند که ملت فلسطین این راهی را که الآن پیش گرفته است، باقی باشد؛ یا به صورت دلسوزی برای فلسطین که حیف، فلسطین دارد چه می شود، چه می شود، خوب است که یک قدری مثلًا مماشات کنند، تا کار درست بشود! و ملت فلسطین بداند که اگر یک قدم عقب بگذارد راجع به همین معنایی که الآن در دست دارد، دوباره بر می گردد به آن حال اول. و الآن فلسطین، یهود را تقریباً دارد پایمال می کند و امیدوارم که بکند و اگر این معنای اسلامی را در دست بگیرد و به حرف کسانی که خیرخواهی می کنند به خیال خودشان، یا به خیال خودشان نه، می خواهند گول بزنند [گوش بدهند]، کسانی که می گویند که یک قدری آتش بس باشد، یک پنج ماهی، یک چیزی آتش بس باشد، یک کسانی بیایند این کار را بکنند، از این حرفهایی که می دانید همه، همه اینها برای این است که نگذارند که این فلسطین به این کاری که دست زده است این کار را پیش ببرد. می خواهند ساکتش کنند، دوباره پایمالش کنند. نسبت به ما هم همین طور است. اگر یک وقت دیدید که یک روی خوشی نشان می دهند، بدانید که این روی خوش دلیل بر این است که می خواهند ما را پایمال کنند. هر وقت آنها روی خوش نشان دادند شما سختتر بگیرید.

و من امیدوارم خداوند به برکات ائمه اطهار خصوصاً حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- که این مملکت مال اوست، [توفیق بدهد که ] این ملت کار خودش را پیش ببرد. و همه آقایان، همه کسانی که خدمتگزار هستند به این ملت، ان شاء اللَّه تعالی آنها موفق باشند و منصور باشند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

صحیفه امام، ج 20، ص:470- 473

 

. انتهای پیام /*