کد مطلب: 2944 | تاریخ مطلب: 19/11/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 19 بهمن ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  19 بهمن ماه

پیام [به آقای محمد صدوقی (سپاسگزاری از مردم استان یزد)]19 بهمن 57

سخنرانی [در جمع بازاریان تهران (سلسله پهلوی- وحدت کلمه)]19 بهمن 57

سخنرانی [در جمع همافران (سربازان طاغوت در خدمت اسلام)]19 بهمن 57

سخنرانی [در جمع اعضای انجمن اسلامی پزشکان و معلمان (محسّنات نهضت)]19 بهمن 57

سخنرانی [برای جمعی از معلمان (قیام  برای  خدا)]19 بهمن 57

بیانات [تشکرآمیز خطاب به افسران نیروی هوائی اصفهان ]19 بهمن 57

سخنرانی [در جمع طبقات مختلف مردم (پشتیبانی از دولت موقت)]19 بهمن 57

سخنرانی [در جمع میهمانان خارجی (قیام  مستضعفین )]19 بهمن 58

پیام [به خانواده های شهدا (صلح جهانی وابسته به نابودی مستکبرین)]19 بهمن 58

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی هوایی (احتراز نظامیان  از ورود در خطوط سیاسی)]19 بهمن 59

سخنرانی [در جمع فرمانده و پرسنل نیروی هوایی (گرامیداشت روز نیروی  هوایی)]19 بهمن 60

سخنرانی [در جمع مسئولان و اعضای قوای مقننه و مجریه (آفات انقلاب)]19 بهمن 60

حکم [عفو جمعی از محکومان به رئیس دیوان عالی کشور]19 بهمن 61

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی هوایی و کارکنان هواپیمایی (رمز پیروزی )]19 بهمن 61

پیام [به خانواده های شهدا و ایثارگران  (مقام شهید در نزد خداوند)]19 بهمن 62

نامه [به آقای خامنه ای در مورد مصوبات شورای عالی پشتیبانی جنگ ]19 بهمن 66

حکم [به جانشین نماینده امام در سپاه (ممنوعیت ورود سپاه  در مناقشات سیاسی)]19 بهمن 66

 

پیام [به آقای محمد صدوقی (سپاسگزاری از مردم استان یزد)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: سپاسگزاری از مردم استان یزد

مخاطب: صدوقی یزدی، محمد

بسمه تعالی

خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد صدوقی- دامت برکاته

به عرض عالی می رساند، گروههای زیادی از کارکنان و کارمندان دولتی و غیر دولتی از اهالی محترم شهرستان بافق، نامه ها و طومارهایی در مورد تبریک ورود این جانب به کشور ارسال داشته اند که با مشاغل و گرفتاریهای زیادی که اکنون دارم، از دادن پاسخ به یکایک آقایان محترم معذورم. حضرت مستطاب عالی مراتب تشکر و سلام حقیر را به عموم ایشان ابلاغ فرمایید، و یادآوری کنید همبستگی خود را کما کان با سایر طبقات ملت حفظ نموده از تفرقه و اختلاف پرهیز نمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین و ادامه توفیقات همگان را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ 10 ربیع المولود 1399

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 96


سخنرانی [در جمع بازاریان تهران (سلسله پهلوی- وحدت کلمه)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: سلسله پهلوی دست نشانده بیگانگان- ایستادگی ملت در برابر ابرقدرتها- وحدت کلمه

مناسبت: راهپیمایی در حمایت از دولت موقت

حضار: بازرگانان و اهالی بازار تهران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

سلسله پهلوی دست نشانده اجانب

ایشان فرمودند که پانزده سال، و من عرض می کنم که پنجاه و هفت- هشت سال. رنج ملت ما از زمان رضا شاه شروع شد و کسانی که آن زمان سیاه را به خاطر دارند می دانند که رضا شاه با این ملت چه کرد. رضا شاه، به حسَب آنچه در رادیو دهلی بود، منصوب از طرف انگلستان بود. برای سرکوبی ملت ما! و بعد از رضا شاه، محمد رضا از طرف قوای ثلاثه، از طرف امریکا و انگلستان و شوروی، تحمیل شد بر ما؛ چنانچه در کتاب خودش این مطلب را دارد که آنها صلاح دیدند که من باشم. البته آنها صلاح خودشان را دیدند! برای اینکه نوکری بهتر از او که همه خزاین ملت ما را به آنها بدهد تسلیم کند و مملکت ما را از حیث کشاورزی، از حیث بازرگانی، از همه چیزها عقب رانده کند و به نفع آنها بکند [نداشتند]؛ البته آنها او را «مأمور» کردند و خودش هم می گوید «مأموریت برای وطنم»!! این «مأموریت» همان است، نه اینکه یک چیز دیگر بوده [باشد].

می دانید که بعد از آن سالهای رنج و عقده هایی که ملت ما پیدا کرد، به قیام همگانی  ملت، آن قدرت شیطانی عظیم و آن قدرتهای بالاتر از همه قدرتها، که قدرتهای شیطانی [بودند]، قدرت امریکا، قدرت شوروی، قدرت چین، انگلستان- اینها همه پشتیبانی کردند از او، لکن ملت وقتی که یک مطلبی را خواست، با مشتِ گره کرده در مقابل همه اینها ایستاد و همه را شکست داد. و من می دانم که بازار تهران مرکز فعالیت سیاسی- اسلامی همیشه بوده است. بازار تهران بود که همیشه باعث می شد که کارهایی که علما پیشنهاد می کردند، یا کسانی که دلسوز به این مملکت بودند پیشنهاد می کردند، به پشتیبانی بازار تهران و بازرگانان تهران این امور انجام می شد. و من باید تشکر کنم از همه اصناف و اشخاصی که بازاری هستند، به هر صورتی که هستند، من باید از آنها تشکر کنم که در این نهضتْ سهم عظیمی آنها داشتند. و اگر بازارهای ایران نبود معلوم نبود که ما بتوانیم به مقصد برسیم. این پشتیبانی بازارهای ایران و پشتیبانی سایر اصنافی که ما داریم، این اسباب این شد که الحمد للَّه تا کنون به این پیشرفت عظیم رسیده است. ولی باز اول کار است؛ باید تتمه اینها هم به قبرستانها بروند و بعد از آن فرض، یک حکومت اسلامی؛ که حکومت از جانب ملت باشد، ملت تعیین کند آن را، مستند به ملت باشد.

ما در طول تاریخ ایران یک حکومت مستند به ملت نداشتیم. زمان سلاطین سابق که اصلًا ملتها به حساب نمی آمدند، و بابْ بابِ قلدری بود! از زمان رضا شاه به این طرف هم که ما اطلاع داریم و در مشاهدات ما بوده، باز همین معنا بود. بنا بر این یک حکومت ملی، یک سلطنت ملی، یک انتخابات ملی در این وطن نبوده است؛ از اینکه این انتخابات و مجالسْ مجالسِ ملی نبوده است. دولتهای ناشی از این مجلس هم غیر قانونی است، و مستند به آرای ملت نبوده است. این شخصی هم که الآن به جای محمد رضا خان و به امر محمد رضا خان به مسند وزارت نشسته است، ایشان هم [که ] ادعا می کند من «ملی» هستم قانونی هستم، نه قانونی هست و نه ملی هست. اما ملی نیست برای اینکه احترام به این ملت هیچ نمی گذارد، احترام به این فریادهایی که الآن هم در بین خیابانها هست نمی گذارد؛ و اما قانونی نیست برای اینکه منشأش مجالسی است که آنها قانونی نیستند. و خود ایشان هم قبل از اینکه به وزارت برسد تصدیق داشت به اینکه مجلسیْن قانونی نیستند. حالا که به وزارت رسیده می گوید که قانونی هستند! البته اشخاصی که این طور باشند که آنکه به نفع خودشان است یکجور است، آنکه به نفع خودشان نیست یک موضوع؛ اگر به نفع او شد قانونی است، اگر به نفع ما شد غیر قانونی است.

این مسائلی است که بازار با ما همیشه شریک بودند در این مصایب و در این پیشرفتها. لکن آنچه باید عرض کنم، رمز این تقدم و پیروزی وحدت کلمه بود. اگر وحدت کلمه نبود این پیروزی حاصل نمی شد. شما می بینید که الآن از مرکز تا هر جا بروید، تمام مملکت با هم، یک مطلب، یک شعار دارند؛ یک شعار، آن هم شعار اسلامی. شعار اینکه رژیم را ما نمی خواهیم، سلطنت این سلسله را نمی خواهیم، و حکومت اسلامی می خواهیم، حکومت عدل اسلامی می خواهیم. این وحدت کلمه که در بین یک ملت حاصل شد، آن وقت می فهمیم به اینکه این قدرتهای بزرگ با وحدت کلمه ملت نمی توانند کاری بکنند. چنانچه ما دیدیم این معنا را. و من امیدوارم که این وحدت کلمه تا آخر محفوظ بماند.

و عرض می کنم که الآن مملکت ما حساسترین زمان تاریخ را دارد می گذراند: یعنی تحول از «طاغوت» به حکم «اللَّه»، تحول از ظلم به عدل، تحول از خیانتها به امانتها. این حساسترین وقتی است که ما الآن درش واقع هستیم. و لهذا بر من که یک طلبه هستم و بر شما آقایانی که بازرگانان هستید و بر علمای اعلام و بر طلاب علوم دینیه و بر دانشگاهیها، بر کارگران، بر اجزای ادارات، بر دهقانان، بر همه اینها واجب است که از این نهضت پشتیبانی کنند؛ که اگر خدای نخواسته از این پشتیبانی نشود تزلزلی در این پیدا بشود، تا ابد ما دیگر زیر بار اینها هستیم. فهمیدند اینها که آن چیزی که قدرت دارد، وحدت ملت و اسلام است. تحت بیرق اسلام است که این قدرت حاصل شده است، و می تواند با ابرقدرتها مقابله کند. این معنا را که فهمیدند آنها، درصدد برمی آیند که این قدرت را بکوبند. و دنبال این هستند که علما را از شما جدا کنند، شما را از علما جدا کنند، دانشگاه را از علما جدا کنند، دانشگاه را از بازار جدا کنند. [بین ] همه اینها به هم [بزنند] که این وحدت کلمه از بین برود و بعد کارهای خودشان را بکنند. و بعید هم ندانید که اینها همان رژیم سلطنتی را بخواهند حفظش کنند؛ گرچه دیگر به نظر انسان نمی رسد که یک چیز پوسیده ای را هم اینها بخواهند! و لهذا دیدید که محمد رضا وقتی که پناه برد به [ابرقدرتی که ] دنبال او بود، یعنی پشتیبانی ازش می کرد، راهش نداد در مملکت خودش! اینها این طورند که هر وقت به منفعتشان باشد، یک فردی را [حمایت ] می کنند.

باید ما همه متنبه باشیم که ان شاء اللَّه از حالا همان طوری که تا حالا قدرتها با هم بوده است، پشتیبانی بوده است، بازار از کارگرها، کارگرها از بازار، همه از علما، علما از آنها، پشتیبانی کردند و همه با هم در صف واحد همه با هم فریاد کردند و همه با هم خواستند این مسائل دینیه و مسائل اسلامیه و انسانیه را، از حالا به بعد هم تا آخر نهضت ان شاء اللَّه باقی باشد؛ تا اینکه به یک ایران که مال خودمان باشد نه همه مخازنش را به این و آن بدهند، [برسیم ] یک ایرانی که زراعتش را خودمان بکنیم نه آنجایی که زراعت می شود اسرائیل بکند، و زراعتش هم از دست ما بگیرند و تمام بشود همه چیز.

من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه شما را می خواهم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 6، ص:97- 100


سخنرانی [در جمع همافران (سربازان طاغوت در خدمت اسلام)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: سربازان طاغوت در خدمت اسلام- تلاش در راه استقرار حکومت اسلامی

مناسبت: نخستین رژه نظامیان پیوسته به انقلاب

حضار: جمعی از پرسنل نیروی هوایی و زمینی

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

سربازان امام عصر (عج) در خدمت قرآن

درود بر شما سربازان امام عصر- سلام اللَّه علیه. همان طور که فریاد زدید تا کنون در خدمت طاغوت بودید. طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزاین ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را برده خارجیها کرد. و از امروز در خدمت امام عصر- سلام اللَّه علیه- و در خدمت قرآن کریم هستید. «قرآن کریم» ی که سعادت همه بشر را بیمه کرده است. «قرآن کریم» ی که هر کس در زیر بیرق او واقع بشود در دنیا و آخرت سعید است. «قرآن کریم» ی که آزادی و استقلال را توصیه کرده است. ما همه تابع قرآن کریم و تابع موازین اسلام و قواعد اسلام هستیم. ما همه از شماها، روحانیت از شماها تشکر می کند.

ما امیدواریم که با هم [با] پیوستگی به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی؛ که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما می خواهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت امریکا و سفارت شوروی. ما می خواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه  یهودیها و اسرائیل. ما می خواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد. ما می خواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، امریکا در آن تصرف نکند.

درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما که ترک کردید حکومت «طاغوت» را و به حکومتِ «اللَّه» پیوستید. من امیدوارم که سایر اشخاصی که در آن خدمت هستند، آنها هم وظیفه خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند. ما صلاح همه شما را می خواهیم. ما می خواهیم که شما آزاد باشید. ما می خواهیم که مملکت را شما مستقل کنید. و ما می خواهیم که دیگران، کسان دیگر، کسانی که می خواهند در شما تصرف بکنند، اینها نباشند. دست اجانب کوتاه باشد. خداوند نصرت به همه شما عنایت کند. باید این نهضت را حفظ کنید تا ان شاء اللَّه به آخر نقطه و نهایت؛ که قیام یک حکومت عدل انسانی اسلامی است به جای یک حکومت طاغوتی.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 6، ص:101- 102


سخنرانی [در جمع اعضای انجمن اسلامی پزشکان و معلمان (محسّنات نهضت)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: محسّنات نهضت اسلامی

حضار: اعضای انجمنهای اسلامی پزشکان و مهندسین و معلمین

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

جرایم پنجاه ساله خاندان پهلوی

یکی از محسّنات این نهضت اسلامی این بود که ما قبل از این با این چهره ها مواجه نبودیم. شما مشغول اعمال خودتان، ما هم مشغول کار خودمان بودیم؛ و این طور اجتماعات میسر نبود. نه شما ما را دیده بودید و نه ما شما را، و نه مواجه شده بودیم که مطالبی که داریم با هم صحبت کنیم. و این نهضت مقدس اسلامی که همه قشرها را فراگرفت، این فرصت را داد و وسایل را مهیا کرد که ما با آقایان مواجه باشیم و بتوانیم مسائلی را پیش آقایان طرح بکنیم. شما می دانید که گرفتاری ملت ایران از پنجاه و چند سال پیش از این تا حال چقدر بوده است، و جرایم این پدر و پسر به این مملکت چقدر زیاد بود، و همه اقشار این مملکت در اختناق و در زحمت به سر می بردند. از آن طرف، دانشگاهها، دانشکده ها، همه آنها، دانشسراها، نمی توانستند ایفای وظیفه ای که محول به آنهاست بکنند. و همین طور مهندسین و دیگر قشرها آزاد نبودند که مطالبی را که دارند بگویند یا اعمالی را که می خواهند به نفع ملت است انجام بدهند. ما مواجه شدیم در اروپا به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا. مِنْ جمله مسئله انرژی اتمی که چهار صد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند پیش ما، و مطالبشان این بود که اولًا ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی علمی بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن وقتی که این قابل کار است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند. علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد. و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده است؛ بر [ای ] اینکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند، و هم نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت» مملکت را به عقب راندند.

و ان شاء اللَّه امیدواریم که با همت همه اقشار مملکت بتوانید شما این مملکتی را که عقب رانده شده است، و اینها رفتند و اینجا را خراب کرده رفتند، بتوانید که همه با هم دست به هم بدهید، با وحدت کلمه، با وحدت، فعالیت، ایران را از سر بسازید. معلمها بچه های ما را تربیت کنند، یک تربیت صحیح، مهندسین ما کارهای نافع به جا بیاورند، و همین طور سایر اقشار.

من از خدای تبارک و تعالی مسألت می کنم که همه ما را به وظایف ملی و اسلامی آشنا کند. و امیدوارم که دست اجانب از این مملکت کوتاه بشود که شما مملکت خودتان را خودتان اداره بکنید و خزاین مملکت شما مال خود شما باشد. مملکت ایران از ممالکی است که همه چیز دارد خودش، لکن این قدر خورنده دارد که به ملت نمی رسد؛ آن قدر چپاولگر هست و بود که ملت دستش کوتاه بود از این ذخایر. ما همه چیز داریم، هیچ چیز نداریم! همه چیز داریم، اگر آزاد باشیم، اگر مستقل باشیم؛ هیچ نداریم، در این وضعی که زندگی می کردیم. و من امیدوارم که دیگر از این به بعد این طور زندگی نکنیم. الآن وقتی است که شما طبقه روشنفکر بیشتر از دیگران مؤاخِذ هستید، بیشتر از دیگران باید کار بکنید، بیشتر از دیگران مسئول این مملکت و ملت هستید. همه شما باید هر چه فعالیت دارید، اولًا در راه این نهضت، این نهضت را به پیش برانید تا اینکه به آخر برسد و مملکت شما مستقل بشود و این اختناقهایی که تا حالا بوده است تکرار نشود؛ و ثانیاً به استقرار یک حکومت عادل، یک حکومت عدل و مستند و مبتنی بر آرای خود ملت .....

صحیفه امام، ج 6، ص:103- 104


سخنرانی [برای جمعی از معلمان (قیام  برای  خدا)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: قیام برای خدا

حضار: جمعی از معلمان

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

شکست ناپذیری نهضت الهی

من با اینکه حالم مقتضی نیست لکن چند کلمه به شما خانمها و آقایان عرض می کنم. خدای تبارک و تعالی می فرماید که، به پیغمبر اکرم امر می فرماید: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ ؛ می فرماید که به این امت بگو که من فقط یک موعظه به شما دارم و آن موعظه این است که قیام کنید برای خدا، نهضت کنید برای خدا. اگر نهضت، نهضت الهی باشد این پیروزی در آن هست، چه به حَسَب ظاهر ما شکست بخوریم باز پیروزیم، اگر شکست نخوریم هم پیروزیم، برای اینکه ما برای خدا کار کردیم. وقتی برای خدا شد، این پیروزی است خودش و اگر قیامی که بکنند قیام شیطانی باشد، روی هواهای نفس باشد، روی هواهای شیطانی باشد، این شکست است چه به حَسَب ظاهر پیروز بشود یا نشود. مَثَل آن، مقابله حضرت امیر با معاویه است؛ این دو لشکر مقابل هم ایستادند: یکی طاغوت و لشکر طاغوت بود، یکی لشکر خدا بود؛ اگر پیروز شده بود حضرت امیر و کسانی که همراه او بودند پیروز بود، اگر شکست می خورد باز پیروز بود. در صفین، حضرت امیر باید گفت که شکست خورد، برای اینکه با حیله هایی که کردند نتوانستند کار را پیش ببرند ولی تا آخر این- جند الهی- پیروزمند بود. سید الشهداء- سلام اللَّه علیه- کشته شد، شکست خورد لکن بنی امیه را همچو شکست که تا آخر نتوانستند دیگر کاری بکنند؛ همچو این خون، آن شمشیرها را عقب زد که تا الآن هم که ملاحظه می کنید باز پیروزی با سید الشهداست و شکست با یزید و اتباع اوست.

در این نهضتی که شما ملت ایران- زن و مرد- همه قائم به آن هستید، این نهضت برای خداست. می خواهید که طاغوت را از بین ببرید، می خواهید که کسانی که ملت شما را تضعیف کرده اند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول درآورده اند نجات بدهید، می خواهید که حکومت خدا را در ایران ایجاد کنید، چه شکست بخورید و چه شکست بدهید پیروز هستید. ما اگر کشته بشویم به بهشت می رویم ان شاء اللَّه اگر برای خدا باشد، و اگر بکشیم هم به بهشت می رویم؛ آنها اگر کشته بشوند جهنم می روند، اگر بکشند هم جهنم می روند. این میزان، خدایی بودن یک امر و شیطانی بودن است، شیطان و جنود شیطان همیشه، در شکستند و قرآن و خدا و لشکر خدا همیشه پیروز هستند.

دنیا یک جزء بسیار کمی است از عالم، دنیا یعنی آن چیز خیلی پست. عالَم مُرکبی است از ماورای این طبیعت و این طبیعت؛ این طبیعت در آخر مرتبه وجود واقع شده است، پایین تر از همه مراتب است. اگر انسان با جهاد برای خدا از این دنیا برود یعنی از عالم پست به عالم بالا می رود، به عالمی می رود که فوق این عوالم است و اگر شیطانی باشد، به اسفلِ اسفلین می رود یعنی از این دنیا پست تر، و در جهنم چاه عمیق است، در چاه عمیق فرو می رود. اینهایی که لشکر شیطان هستند و تَبَع شیطان هستند، دارند پله پله طرف اسفل السافلین می روند. آنهایی که لشکر خدا هستند و برای خداست، دارند طرف بالا می روند، هر چه عمل بکنند، عمل آنها، آنها را به بالا می برد و هر چه عملِ این طرف بکند و شیطانی عمل بکند، عمل آنها، آنها را به پایین می برد.

مواظب باشید که اعمالتان اعمال صالح باشد، قیامتان برای خدا باشد، اعمالتان برای خدا باشد. هر کدام بچه دارید تربیت کنید، تربیت الهی بکنید، تربیت شیطانی نکنید. هر کدام مدرسه می روید، چه به مدرسه که می روید تربیت الهی بشوید. هر کدام معلم مدرسه هستید، تربیت کنید بچه ها را به تربیت الهی؛ تربیتهای شیطانی را از آن دست بردارید. من از شما که در اینجا آمده اید و زحمت کشیدید با این حالی که دارم تشکر می کنم و به شما دعا می کنم. و امیدوارم که با این تشکلی که دارید، این وحدت کلمه ای که دارید که همه را با هم در یک محل جمع کرده است، ما را با شما در یک محل جمع کرده است، امیدوارم که وحدت روحی و وحدت عقیدتی داشته باشیم و همه در صف واحد به جلو برویم به سوی حکومت عدل الهی. خداوند همه شما را حفظ کند و موفق باشید.

صحیفه امام، ج 6، ص:105- 107


بیانات [تشکرآمیز خطاب به افسران نیروی هوائی اصفهان ]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: سپاس و قدردانی از نظامیان پیوسته به ملت

حضار: جمعی از افسران نیروی هوایی و همافران اصفهان

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ما از شما سربازهای امام زمان- سلام اللَّه علیه- و قرآن تشکر می کنیم. اگر شما تا حال تحت سلطه طاغوت بودید، امید است که از این به بعد زیر سایه امام زمان- سلام اللَّه علیه- و از سربازان ایشان محسوب شوید. ما از اوضاع ایران متأسفیم. از اوضاع دولت ایران تا کنون تأسفات زیاد است. اینها هر جنایتی که داشتند در حق ما کردند. از بزرگترین جنایات اینکه با ارتش آن قدر بدرفتاری کردند. توده ارتش توده اسلامی بود، و متوجه و متعهد است لکن ...، بعضِ از سرانی که در خدمت اجانب هستند، آنها استفاده ها را بردند و از این مملکت رفتند یا می روند و سایرین را محروم کردند.

الآن که شما به دامن ملت برگشتید، ملت شما را با آغوش باز می پذیرد. و ما سعی داریم که شما را ان شاء اللَّه در موقعی که حکومت عدل پیدا شد با کمال خوشی پذیرایی کنیم. خداوند تعالی شما را حفظ کند. ما از اینکه شما در راه هدف ما کوشش کردید تشکر می کنیم. و السلام علیکم.

صحیفه امام، ج 6، ص: 108


سخنرانی [در جمع طبقات مختلف مردم (پشتیبانی از دولت موقت)]

زمان: 19 بهمن 1357/ 10 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: اجتماع عظیم در پشتیبانی از دولت موقت- اتمام حجت

حضار: طبقات مختلف مردم

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

پشتیبانی همگانی و سراسری از دولت موقت

از عموم ملت ایران که در این سالهای طولانی زحمات کشیدند و صفوف خود را فشرده کردند و برای مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند مصیبتها کشیدند تشکر می کنم. از این اجتماع عظیم ملت ایران در این روز که برای پشتیبانی از دولت جناب مهندس بازرگان، که دولت شرعی و دولت امام زمان- سلام اللَّه علیه- است، تشکر می کنم. باید همه خبرگزاریها بدانند که این اجتماع عظیمی که در ایران، از مرکز گرفته است تا آخر، شهرستانها و قصبات، برای پشتیبانی از این دولت بوده است، این کافی است برای جواب آنها که گفته می شود و می گویند: «باید ملت بگوید». ملت با چه زبانی بگوید؟ ملت فریاد می زند! ملت چندین وقت است، چندین سال است که در این اموری که دارد، فریاد می زند. امروز هم با فریادها، با شعارها پشتیبانی خودشان را از دولت اسلامی اعلام کردند، و اظهار تنفر از مخالفین کردند.

خوب است که این مخالفین دست از این خطاها بردارند. [هنوز] دیر نشده است. اینها برگردند به دامن ملت. باز هم توبه آنها قبول است. این قدر با این ملت لجاجت نکنند. این قدر این ملت را اذیت ندهند. الآن به من اطلاع دادند که در گرگان و بعضی جاهای دیگر در این روزها کشتارها شده است. آخر چرا این طور کارها می شود؟ این چماقدارها، که سابق محمد رضا در پناه آنها زندگی می کرد و حالا شماها در پناه آنها زندگی می کنید، این چماقدارها کی هستند؟ اینها از چه سازمانی هستند؟ آخر چرا با ملت این طور عمل می کنید؟ چرا این قدر خونریزی راه می اندازید؟ چرا این قدر با مردم لجاجت می کنید؟ ما می خواهیم که این مملکت آرامش داشته باشد؛ ما صلاح همه ملت را می خواهیم. ما می خواهیم که یک ارتش مستقل داشته باشیم- یک ارتشی که مربوط به غیر نباشد، مربوط به ملت باشد. ارتش باید برگردد به دامن ملت؛ همان طوری که عده کثیری، گروههای کثیری برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذیرفتیم، شما هم برگردید و همه ارکان دولت برگردند.

من اعلام می کنم که موافقت کردن با این دولتی که ما فراهم آوردیم تکلیف شرعی همه است و مخالفت کردن بر همه محرّم است. ما اعلام می کنیم که خدمت کردن به این دولت طاغوتی خدمت به طاغوت است، خدمت به کفر و شرک است. نباید خدمت بکنید. خدمت به اجانب است. نباید خدمت به اینها بکنید. من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ایران یک ایران آزاد و مستقل باشد.

من از ملت می خواهم که به همین طور که ادامه دادند تا کنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بدهند تا اینکه ان شاء اللَّه به پیروزی نهایی واصل شویم. پیروزی ان شاء اللَّه نزدیک است. و رمز پیروزی وحدت کلمه است. باید همه کلمه خود را واحد کنید. باید همه پشتیبان هم باشید تا اینکه به پیروزی برسید.

و اخیراً چیزی به من اطلاع دادند که موجب تأثر شد. و آن اینکه در بعضی از مناطق اشخاصی که از اهالی آنجا هستند حمله کردند به این جنگلها، و جنگلها را دارند خراب می کنند. این جنگلها مال ملت است، نباید آن را خراب کرد. باید به نظر ولی امرش، به نظر حاکم باشد. جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را بِبُرند و خراب کنند. باید برادرهای ما نصیحت کنند آنها را. جلوگیری کنند نگذارند که این چیزهایی که تا کنون هستش و دیگران بردند، حالا ما خراب بکنیم! اینها خرابی است، نباید این خرابیها بشود؛ چنانچه نباید اشخاص را بیخود و بی جهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اینها یک موازینی دارد، موازین شرعی دارد، موازین قانونی دارد؛ هرج و مرج نباید واقع بشود. خودتان را معرفی نکنید به اینکه یک مردم هرج و مرج طلب هستید.

شما مردم، ملت شریف ایران، ثابت کردید که با یک قدم راسخ و با یک نظم و یک اراده مصمم کارها را دارید پیش می برید، و یکی پس از دیگر این قوای شیطانی را منهدم می کنید. خداوند ان شاء اللَّه به شما همه توفیق بدهد و به ما توفیق این را بدهد که خدمتگزار همه باشیم.

صحیفه امام، ج 6، ص:109- 111

 

سخنرانی [در جمع میهمانان خارجی (قیام  مستضعفین )]

زمان: 19 بهمن 1358/ 21 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: قیام مستضعفین

مناسبت: جشنهای یک هزار و چهار صدمین سالگرد هجرت پیامبر اکرم (ص) و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

حضار: میهمانان خارجی- شخصیتهای علمی و دینی و نویسندگان

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

آقایان به کشور اسلامی، کشور برادر خودشان خوش آمدند و از عواطفشان من متشکرم. شما در وقتی وارد این کشور شدید که اکثر آثار جرم رژیم سابق محو شده است. شما امروز فقط قبرهایی از شهدای ما و بعض از معلولین را مشاهده کردید. شما حاضر نبودید که در حبسهایی که در این مملکت بود به مسلمانها، به مؤمنین، به متعهدین چه گذشت. شما نمی دانید که جوانهای ما را در تاوه سرخ کردند. و نمی دانید که دستهای بعضی از جوانهای ما را ارّه کردند. شما در وقتی آمدید که بحمد اللَّه مجرمین فرار کردند یا بعضی از آنها به جزای خودشان رسیدند.

آغاز قرن پانزدهم که به همه مبارک است، باید مسلمین آغاز پیروزی خود بدانند.

دیگر دنیا طوری نیست که ابرقدرتها هر چه بخواهند بکنند. مستضعفین باید قیام کنند.

مستضعفین همه بلاد، همه ممالک باید حق خودشان را با مشت محکم بگیرند. منتظر نباشند که آنها حق آنها را بدهند. مستکبرین نخواهند حق کسی را داد. باید مسلمین همان طوری که قرآن شریف شما را برادر خوانده است، برادر باشید و در مصیبت و شادی هم شریک باشید. خداوند همه شما را تأیید کند. و امید است که پرچم اسلام بر فراز همه ممالک افراشته شود و مسلمین تحت پرچم «لا اله الا اللَّه» به مصالح خودشان برسند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 12، ص: 143


پیام [به خانواده های شهدا (صلح جهانی وابسته به نابودی مستکبرین)]

زمان: بعد از ظهر 19 بهمن 1358/ 21 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: صلح جهانی، نابودی مستکبرین

مناسبت: گردهمایی خانواده شهدای سراسر کشور

مخاطب: خانواده شهدا

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

رحمت سرشار خداوند متعال بر شهدای فضیلت؛ شهدایی که با نثار خون خود درخت با برکت اسلام را آبیاری نمودند. درود فراوان بر معلولین و مصدومین در راه انقلاب اسلامی که ایران را در جهان سربلند نمودند.

ما هر روز که می گذرد به عمق جنایات شاه مخلوع و پشتیبانان ستمکار او بیشتر پی می بریم؛ گر چه معلوم نیست تاریخ هم بتواند تمام این جنایات را ثبت کند. جنایات زورمندان، خارج از فطرت انسانی است. زورمندانی که زندگی ننگین خود و سلطه و ادامه جنایات خویش را در سرکوبی و مرگ دیگران می دانند و شهوت ریاست آنان را کور و کر کرده است. عموم مستضعفین باید به هم بپیوندند و ریشه فساد را از کشورهای خود قطع کنند. سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است؛ و تا این سلطه طلبان بی فرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است نمی رسند.

هان ای مظلومان جهان! از هر قشر و از هر کشوری هستید به خود آیید و از هیاهو و عربده امریکا و سایر زورمندان تهی مغز نهراسید، و جهان را بر آنان تنگ کنید و حق خود را با مشت گره کرده از آنان بگیرید. و هان ای مسلمین! از هر تیره و پیرو هر مذهب که هستید دشمنیِ خانگی را کنار بگذارید و به فرمان قرآن کریم و خدای بزرگ  گردن نهید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا خداوند تعالی عزت را برای خود و رسول عظیم الشأن خود و مؤمنین قرار داده است به حکومتهای جابرانه که هستی شما را تحت اختیار دشمنان اسلام قرار داده اند بشورید و ممالک خود را از دست این خائنین سیه روی نجات دهید؛ که خداوند با شماست. من به تمام بازماندگان شهدا در راه اسلام تهنیت و تسلیت عرض می کنم، و آرزوی سعادت برای همه می نمایم. و از خداوند متعال بهبودی معلولین و مصدومین را خواستار، و سلامت و سعادت همگان را امیدوارم.

و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

21 ربیع الاول 400/ 19 بهمن 58

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 12، ص:144- 145

 

 

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی هوایی (احتراز نظامیان  از ورود در خطوط سیاسی)]

زمان: صبح 19 بهمن 1359/ 2 ربیع الثانی 1401

مکان: تهران، جماران

موضوع: ارزش تحمل سختیها- احتراز نیروهای نظامی از ورود در گرایشهای سیاسی- بی اعتنایی به تبلیغات سوء

مناسبت: سالروز رژه تاریخی افسران نیروی هوایی از برابر امام در 19 بهمن 1357

حضار: فکوری (وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی) و نمایندگان پرسنل نیروی هوایی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

آشکار شدن ارزشها در روز سختی

ارزشهای انسانی در اوقات عادی معلوم نمی شود. در اوقاتی که آرام است یک کشور و به طور عادی زندگی را می گذرانند، ارزش اشخاص و ارزش گروهها معلوم نمی شود.

در آن اوقات شاید همه کس مدّعی باشد، مدّعی ارزش، مدّعی انقلابی بودن. و ارزش اشخاص و ارزش گروهها بعد از انقلاب و پیروزی نمی تواند تحقّق پیدا بکند و عرضه شود؛ برای اینکه بعد از پیروزی هم گروههای مختلف می آیند و همه اظهار بستگی می کنند و همه اظهار انقلابی بودن. گروههایی از اطراف برای استفاده و برای چیدن میوه از باغِ حاضرِ انقلاب جمع می شوند؛ و گاهی هم یا بسیاری از اوقات هم، این گروهها، این اشخاص که برای میوه چیدن آمده اند، حاضر نیستند که صاحب باغ هم با آنها شرکت کند! دربست همه چیز را برای خودشان می خواهند. شما بعد از انقلاب شاهد بودید که گروههایی عرض وجود کردند و اشخاصی، و همه به صورت انقلابی وارد شدند و خواستند که در این انقلاب بهره برداری کنند. و مع الأسف خود صاحب باغها را هم به عنوان شریک نشناختند. آن روز، ارزش اشخاص، مردان و گروهها ثابت می شود و نمایش پیدا می کند که روز سختی است و روز مرگ است.

آن روزی که شما آقایان نیروی هوایی آمدید در صحنه و مخالفت کردید با رژیم طاغوتی، آن روز ارزش شما در تاریخ ثبت شد و پیش خدای متعال هم محفوظ است.

کاری که شما آن روز کردید با کارهایی که امروز می کنید بسیار تفاوت دارد. آن روز روزی بود که شما و هر کس که به ملت می خواست پیوند کند و به آغوش اسلام بیاید مواجه با مرگ بود؛ مواجه با گرفتاری بود؛ مواجه با قدرت شیطانی بود. و شما آن روز امتحان دادید. کسانی که نظیر شما در صحنه آمدند و بر ضد طاغوت یا اعتصاب کردند و یا تظاهر کردند، آنها هم ارزش خودشان را به نمایش گذاشتند. لکن شما که از نظامیها بودید و از نیروی هوایی طاغوت آن وقت بودید، این ارزش را بیشتر از دیگران عَرضه کردید که از طاغوت بُریدید و به اسلام پیوند کردید. و پیروزی انقلاب رهین همه ملت است و رهین اقدامات شما و سایر قوایی که بعد از شما به اسلام پیوستند و نمایش ارزش خودشان را دادند. آن روز را هم باید از «یوم اللَّه» ما حساب کنیم. روزی که خدای تبارک و تعالی شما برادران را و شما نیروی عظیم انسانی را در آن روز بسیج کرد؛ و شما اطاعت کردید از خدای تبارک و تعالی و به صف انسانی- اسلامی ملت پیوستید و به آغوش اسلام آمدید. قدر آن روز را همه می دانیم. آن روز، روزی است که در تاریخ و در تاریخ نیروی هوایی ضبط است. و من از همه نیروها- چه نیروی هوایی و چه نیروی دریایی و چه زمینی- و از همه کسانی که قوای مسلَّح بودند آن وقت و در آن وقت در خدمت طاغوت بودند و بعد به خدمت اسلام آمدند، تشکر می کنم، و ملت اسلام از همه آنها قدردانی می کند.

مطلبی که من باید به شما و تمام قوای مسلّحه، و خصوصاً ارتش و ژاندارمری، و سایر کسانی که مربوط به قوای نظامی هستند تذکر بدهم [این ] که شما آقایان توجه داشته باشید که یک گرایشهای سیاسی، یک تبلیغات سیاسی در ایران هست. شاید گروههایی یا اشخاصی بیایند نفوذ کنند در بین شما؛ و با آن دیدهای سیاسی که انطباق با دیدِ اسلام ندارد، سیاستهای شرقی یا غربی است، به شما مسائلی را القا کنند. شما در این گرایشهای سیاسی و در این مسائل سیاسی وارد نشوید. دیدهای سیاسی را داشته باشید، مطالعات سیاسی مانع ندارد. اما گرایشهای سیاسی که ممکن است آنهایی که بیایند و با شماها صحبت کنند و نفوذ کنند در صفهای شما، شما را بدون اینکه توجه داشته باشید از این راهی که تا کنون آمده اید و از طاغوت به اسلام پیوسته اید جداکنند، و شما توجه نداشته باشید. سیاستمداران یک مطالعات سیاسی دارند که امثال اشخاص عادی از آنها اطلاعاتی ندارند. ممکن است افرادی بیایند از همان اشخاصی که دیدهای سیاسی دارند لکن این دیدهای سیاسی با مصالح کشور تطبیق نمی کند شماها را در اثر تبلیغات خودشان خدای نخواسته منحرف کنند؛ و این ارزشی را که شما در دنیا دارید و پیش اسلام دارید و در کشور خودتان دارید از شما سلب کنند. خیلی باید توجه داشته باشید که به شیاطینی که بخواهند شما را منحرف کنند، یا به طرف راست یا به طرف چپ و لو با اسم اسلام و اسم ایران و اسم کشور ایران. خیلی توجه داشته باشید که مبادا خدای نخواسته منحرف بشوید و از اسلامِ عزیز، شما را جدا کنند.

اسلام برای شما و برای همه بشر و همه توده های عالم تحفه آورده است. تحفه همگانی و برای همه. و در رأس برنامه های اسلامی؛ هدایت است که شما را هدایت کند به راهی که هم دنیای شما تعمیر بشود و معمور باشد، و هم آخرت شما. در هیچ رژیمی و در هیچ دولتی آن طوری که در دولت اسلام و در رژیم اسلامی پایبند اخلاق و پایبند ارزشهای انسانی است، نخواهد بود. ادعاها زیاد است، هرجا بروید سران کشورها، در هر جا بروید، خصوصاً کشورهای ابرقدرت، ادعاهایشان زیاد است. ادعای اینکه ما خلق را می خواهیم و مصالح خلق و توده ها را می خواهیم و مصالح کارگران را. این ادعا زیاد است، و از قدیم هم زیاد بوده. ادعای اینکه ما به حقوق بشر احترام قائل می شویم و ما نسبت به حقوق بشر وفادار هستیم. این ادعاها زیاد است. پیشتر هم بوده، حالا هم هست.

لکن شما باید به اعمال این مدعیان نگاه کنید، نه به گفتار آنها. گفتارشان شیرین است، اعمالشان از زهر تلختر است. همانهایی که مدعی حقوق بشر هستند و همانهایی که مدعی این هستند که باید به قراردادهای بین المللی وفادار بود اولین اشخاصی هستند و اولین دولتهایی هستند که نه به حقوق بشر اعتنا دارند، و نه به این سازمانهایی که به دست  خودشان به وجود آوردند. آنهایی که ادعا می کنند که ما انقلاب کردیم برای خلقها و برای مردم مستضعف، وقتی اعمال آنها را شما نگاه کنید، اولین اشخاصی هستند که به ضد بشر هستند و به ضد ملت خودشان هستند. تمام تبلیغات برای به دست آوردن قدرت است. تبلیغات شرق و تبلیغات غرب تمامش آلوده به آن هواهای نفسانی است که انسان هر گز سیر نمی شود از آن هواها. با الفاظ خوب، با گفتار خیلی شیرین، مردم را اغفال می کنند. [از] خود مردم استفاده می کنند و مردم را به قیادت خودشان [به اسارت ] در می آورند و از مردم استفاده قدرت برای خودشان می کنند. همانهایی که ادعای توده ای بودن و برای توده بودن را می کنند بعد از اینکه انقلابشان پیروز شد، میلیونها نفر از این توده های مردم را و از این مستضعفین را به زندان انداختند و به هلاکت رسانده اند. و همانهایی که ادعای حقوق بشر را می کنند در طول حکومت خودشان بشر را به هلاکت رسانده اند، و تمام مستضعفین دنیا را از حقوق اولیه بشر محروم کردند.

نه به تبلیغات غربی گوش بکنید، و نه به تبلیغات شرقی، و نه به تبلیغات گروههای سیاسی که می خواهند ملت را و شما را به یک راهی ببرند که آن راه راه اسلام نیست.

چشم و گوش خودتان را باز کنید. اشخاصی که با شما تماس می گیرند و ممکن است در بین شما نفوذ بکنند حرفهای آنها را درست توجه کنید ببینید آیا همان حرفی است که ملت در ابتدای انقلاب می زند، که عبارت است از وحدت کلمه و توجه به خدا. همین وحدت کلمه شما را با اینکه اندک بودید در مقابل ابرقدرتها بر آنها پیروز کرد، و کشور شما را که در طول سالیان دراز در تحت سلطه اجانب بود یا در تحت سلطه سلاطین جور بود نجات داد. شما را مستقل کرد و دستهای دیگران را از کشور شما کوتاه کرد و سلطه آنها را از سر شما کوتاه کرد. شما باید توجه کنید گویندگانی که پیش شما می آیند یا کسانی که در داخل شما وارد می شوند و بیخ گوش شما مسائلی را طرح می کنند، توجه کنید که طرح این طور مسائل، طرح تفرقه است، طرح جدا کردن یک قشر از قشر دیگر است، یا دعوت به وحدت و دعوت به انسجام است؟ اگر دیدید که گویندگان دعوت به اتحاد همه قشرهای ملت می کنند، نمی خواهند شما را از سپاهیان جدا کنند و نمی خواهند سپاهیان را از شما، نمی خواهند شما را از روحانیین جدا کنند و نمی خواهند آنها را از شما، نمی خواهند بین خود شما، سران شما با خود شما، تفرقه ایجاد کنند، و دعوت به همان امری که خدای تبارک و تعالی دعوت فرموده است و همه را به وحدت دعوت فرموده است و به تمسک به اسلام و حبل اللَّه دعوت فرموده است و از تفرقه تحذیر فرموده است، اگر گویندگان همان معنا را می گویند، شما بدانید که این گویندگان، اسلامی هستند و این حرفها حرفهای اسلامی و قابل قبول.

و اگر دیدید که گویندگان یا گروهی یا اشخاصی گفتارشان بر خلاف آن چیزی است که خدای تبارک و تعالی می فرماید که  وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً تمام شما اعتصام به ریسمان خدا بکنید. تمام شما مأمورید که تفرقه نداشته باشید. اگر دیدید اشخاصی می خواهند بین شما و گروهی از ملت تفرقه بیندازند و دعوت بکنند به مقابله با گروهی از ملت یا همه ملت؛ بدانید که این دعوت بر خلاف دعوت اسلام است و بر خلاف دعوت انبیای خداست و بر خلاف دعوت خداست که شما را دعوت به اتحاد همگانه می کنند.

گروههایی که در ایران الآن هم اظهار موجودیت می کنند، و در یکی دو روز سابق هم اظهار موجودیت کردند، اینها همانها هستند که ادعا می کنند ما فدایی خلقیم و ما برای خلق می خواهیم فعالیت کنیم و تبلیغ کنیم، می بینید که اینها در جبهه ها هر گز حاضر نیستند و در داخل جبهه ها هر گز نیامده اند، و در پشت جبهه ها به کارشکنی برای عزیزان ما که در جبهه ها مشغول نبرد هستند، مشغول فعالیت اند. اینها از اسلام جدا هستند؛ و از انسانیت هم جدا هستند؛ و از خلق هم جدا هستند و دشمنان خلق اند که به اسم «فدایی خلق» خودشان را محسوب کردند. و این همان حیله ای است که ابرقدرتها برای تحت ستم قرار دادن ملتها حتی ملتهای خودشان به کار می برند، که ما با توده های مردم رفیق هستیم؛ و با اسم «رفیق» توده های مردم را اسم گذاری می کنند و خودشان را «رفیق» می دانند، لکن دشمن آنها هستند. طرفین شرق و غرب با انسانها مخالفند؛ و جز به آن چیزی که مربوط به  خودشان هست و مربوط به قدرت خودشان هست، به چیز دیگر فکر نمی کنند.

شما مقایسه کنید بین سران کشورهای قدرتمند، با سرانی که در اسلام بودند و در صدر اسلام قدرتشان از اینها هم بیشتر بود، ببینید فرق از کجا تا به کجاست. ببینید حکومت اسلام چه حکومتی است؛ و حکومت غیر اسلام چه حکومتی. مع الأسف نگذاشتند قدرتهای شیطانی که اسلام پیاده بشود. نگذاشتند که چهره اسلام آن طوری که هست نمایش پیدا کند. اسلام از ابتدا غریب بود، و حالا هم غریب است. الآن هم که شما ملت ایران و شما سربازان عزیز ایران می خواهید اسلام را در ایران زنده کنید و جاوید کنید، می بینید که تمام قدرتها تقریباً، اکثر قریب به اتفاق قدرتها با شما مخالفت می کنند؛ در هر اجتماعی که باشند شما را محکوم می کنند. الآن که شما با این جنگی که ابتلا به آن پیدا کردید و آنها به شما حمله کردند و صدام هجوم کرد به مملکت ما، الآن هم که می بینید که این امر واضحی است که دولت فاسد صدام به این ملت ما تهاجم کرد و این قدر از جوانهای ما را کشت و این قدر از اطفال و جوانها و پیرها و زنهای ما را قتل عام کرد، باز هم وقتی که در کنفرانس طائف می نشیند تمامش اظهار مظلومیت است! و یکی نیست به او در آن جمع بگوید که تو هجوم کردی، نه ایران. کنفرانسی که از کشورهای مختلف جمع شدند و با هم نشستند، و عقد پیمان بستند که به ضد اسلام و ضد مصالح اسلامی با اسم اسلام قیام کنند. بسیاری از آنها را همه شما و ما می شناسیم که در طول مدت سلطنتشان یا ریاست جمهوریشان با ملتهای خودشان چه کردند، و با اسلام چه کردند، و با صهیونیسم چه قدر همراه بودند؛ در عین حال در یک مجمعی جمع می شوند و در آن مجمع آن شخص برای آنها صحبت می کند و مورد تأیید بسیاری از آنها می شود. ادعاها زیاد است، لکن واقعیتها بر خلاف ادعاهاست. زیادند اشخاصی که از اسلام دم می زنند، لکن وقتی که به عملشان رسیدگی می شود صد در صد، مخالف اسلام است. زیادند اشخاصی که از ملت و از ملیت دم می زنند، لکن وقتی که به قدرت می رسند بر خلاف ملت و بر خلاف ملیت عمل می کنند. این بختیار بود که همه دیدید. از جبهه «ملّی» بود و جزء ملی گرایان. و دیدید که با ملت ما چه کرد، و چنانچه قدرتهای شما جلوی او را نگرفته بود، چه می کرد. از حرفها گول نخورید. از ادعاها گول نخورید. و خودتان تفکر کنید. خودتان چشم خودتان را باز کنید و بدانید که اسلام است که پشتیبان ملتهاست.

حکومتهای اسلامی بود در صدر اسلام که پشتیبان ملتها بود و غمخوار توده ها. کسان دیگر صحبت می کنند، و اسلام عمل می کند. اینها از حقوق بشر صحبت می کنند، و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند؛ اسلام هم حقوق بشر را محترم می شمارد، و هم عمل می کند. حقی را از هیچ کس نمی گیرد. حق آزادی را از هیچ کس نمی گیرد. اجازه نمی دهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند و حق استقلال را به اسم استقلال از آنها سلب کند. به اسلام پیوسته باشید. و پیوند خودتان را هر روز محکم کنید. از شیاطینی که می خواهند پیوند شما را از اسلام جدا کنند، و شما را از ملت و ملت را از شما، و شما را از روحانیت که غمخوار شماست و روحانیت را از شما جدا کنند، آنها را توجه داشته باشید که مبادا خدای نخواسته موفق بشوند.

خداوند ان شاء اللَّه این پیروزی را تا آن نقطه نهایی برساند و شما برادران عزیز ما را از همه قشرها که هستید، موفق کند که همین راه مستقیمی که راه انسانیت است و راه خداست تا آخر در پیش گیرید، مُنتهی  إلیه خداست؛ و مُنتهی  إلیه او نعمتهای بزرگ خداست. ان شاء اللَّه جاوید باشید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 14، ص:63- 69

 

سخنرانی [در جمع فرمانده و پرسنل نیروی هوایی (گرامیداشت روز نیروی  هوایی)]

زمان: صبح 19 بهمن 1360/ 13 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: ارزش و معنویت 19 بهمن 57 (رژه نیروی هوایی)

مناسبت: گرامیداشت روز نیروی هوایی

حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور)- فرمانده و پرسنل نیروی هوایی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

از جان گذشتگی و پیوستن به سپاه اسلام

من این دهه مبارکه فجر را و سالروز پیروزی انقلاب و سالروز 19 بهمن را بر همه ملت و به همه مستضعفان جهان و بر شما عزیزان که حاضر در اینجا هستید، تبریک عرض می کنم و امیدوارم که مجاهدات ارزنده شما در پیشگاه خدای تبارک و تعالی ثبت و مورد عنایت باری تعالی و ولی بزرگ امام زمان باشد. من افتخار می کنم که این ملت، ملتی است که علاقه مند به اسلام و با علاقه مندی به اسلام این نهضت را بپا کرد و این نهضت را به پیش می برد. و شما عزیزان مورد افتخار هستید و شما هستید که این افتخار را برای ارتش و برای قوای نظامی در دنیا ثبت و در پیش خدای تبارک و تعالی ثبت کردید. کاری که شما عزیزان در آن روزها، در روز نوزدهم [1] انجام دادید از حیث معنویت بزرگترین کارها و با ارزشهای دنیایی هم بزرگترین ارزشها بود. آن روزی که باز پیروزی به آنجا نرسیده بود که مورد اطمینان باشد و شما در معرض خطر بزرگ بودید، از جان گذشته و به اسلام پیوستید و از سپاه اسلام شدید. خداوند این افتخار را برای شما حفظ کند. و شما را در دو جهان سعادتمند فرماید. و آنچه که باید به شما عرض کنم این است که تا شما تعهد خودتان را به اسلام حفظ کردید و روابط خودتان را با همه قشرهای ملت برادرانه کردید، این انقلاب محفوظ خواهد ماند و شما با برادران خودتان که افراد عزیز این ملت هستند، همدوش برای پیشبرد این انقلاب به پیش خواهید رفت و احکام اسلام را ان شاء اللَّه تعالی، در همه جا، در همه ایران اجرا خواهید فرمود. این الگویی باید [باشد] برای همه ملتها و مستضعفان جهان که ان شاء اللَّه، اسلام در همه جا حیات پیدا کند و شما ان شاء اللَّه این سعادت جاوید را همراه داشته باشید. بحمد اللَّه امروز در بین ارتش، در بین همه نیروهای ارتشی و در بین همه ارگانهای دولتی، همه افراد بحمد اللَّه متکی به اسلام و متکی به خدای تبارک و تعالی هستند و اگر- خدای نخواسته- در بین آنها یک نادری پیدا بشود، یک فرد منحرفی پیدا بشود، قهراً، با استقامت ملت، با استقامت شما عزیزان آن هم استقامت پیدا می کند و شما دلگرم باشید به اینکه اتکای به خدا دارید و آن کس که اتکا به خدا دارد منصور است. خداوند وعده نصرت به شما داده است مادامی که شما هم نصرت خدا را بکنید و نصرت خدا به نصرت دین خدا و نصرت بندگان مؤمن خداست. شما به این عهد باقی باشید و خدای تبارک و تعالی عهد خود را عمل خواهد کرد. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه ملت و خصوصاً، قوای نظامی و انتظامی و بالاخص شما جوانان عزیز را که برای ارتش افتخار ایجاد کردید از خدای تبارک و تعالی مسألت می کنم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 16، ص:17- 18


سخنرانی [در جمع مسئولان و اعضای قوای مقننه و مجریه (آفات انقلاب)]

زمان: صبح 19 بهمن 1360/ 13 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: بیان آفات و انحرافات از انقلاب

مناسبت: گرامیداشت روز نیروی هوایی

حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور)- هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی)- نمایندگان مجلس شورای اسلامی- وزراء- اقشار مختلف مردم- پرسنل ارتش

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ناتوانی قدرتها در مواجهه با ملتها

من سالروز پیروزی انقلاب اسلام و دهه فجر را به همه ملت و همه مستضعفین جهان و شما آقایان که اسوه حسنه این ملت هستید تبریک عرض می کنم و از خداوند تعالی توفیق همه را برای خدمت به بندگان خدا و ادامه پیروزی از خداوند توانا می خواهم.

اساس ادامه یک پیروزی و ادامه یک انقلاب در یک امری است که به نظر می آید در رأس امور واقع است و او اینکه دولت، مجلس و کسانی که در ارتش هستند و سپاه و همه اینها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه ای که بر کشورها و بر کشور ما از طرف غیر واقع شده است، افراد مرفه و کسانی که سرمایه های بزرگ داشته اند، یا قدرت برای حفظ خودشان و حیثیت خودشان در دست داشته اند، [می باشند]. مادامی که مجلس و ارگانهای دولتی و همه اینها و مردم از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشکیل بشود، امکان ندارد که یک دولت بزرگی، یک قدرت بزرگی به هم بزند اوضاع را. همیشه این قدرتهای بزرگ در هر کشوری یک نفر را با او تفاهم می کردند که این یک نفر برای خودش و برای قدرتمندی خودش و برای سرمایه خودش فعالیت می کرد. او را می دیدند و ملت را می چاپیدند و به اصطلاح کدخدا را می دیدند و ده را می چاپیدند.

هیچ وقت قدرتهای بزرگ مواجه با ملتها، اگر شدند نتوانستند کار خودشان را انجام  بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت که می خواستند یک دولتی را یا یک سلطنتی را یا یک ریاست جمهوری را که بر وفق مرام آنها عمل نمی کرده از بین بردارند، در مقابل او یک قدرت دیگری می تراشیدند و با آن قدرت این قدرت را از بین می بردند. کار به دست ملت نبوده است و کار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است.

اینکه این عمل را آنها انجام می دادند یک نکته روحی دارد و آن این است که انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهی ندارد؛ آمالش، آمالش غیر متناهی است، وقوف نمی کند آمال انسان و وقتی که این طور است، اگر انسان اسیر همین آمالِ غیر متوقف بشود و ببیند که یک ابرقدرتی این آمال او را و آن خواستهای مادی او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ می کند، او دیگر در بند این نیست که برای ملت کار بکند؛ برای اینکه، از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است، و قدرتمندی هم و همین طور حب مال و جاه هم حدی ندارد، مرزی ندارد. آن برای حفظ قدرت خودش و پشتوانه ای که دارد، برای این حفظ قدرت با ملت آن می کند که همه حیثیت ملت و گنجینه های ملت را در دسترس او قرار بدهد، یک سهم ناچیزی هم برای خودش بگیرد.

الآن شما ملاحظه می کنید که قدرتهایی در دنیا هست از حیث مال که اگر اموالشان را تقسیم بکنند به این 36 میلیون جمعیتی که ما داریم، اگر یک نفر از آنها اموالشان را تقسیم بکند، تمام افراد این 36 میلیون مرفه می شوند و از طبقه باصطلاح خودشان بالا می شوند.

یک نفر از آنها این طور است، لکن همان آدمی که دارایی او به این اندازه بود، از این آدمی که درویش سر محله است حرصش به دنیا بیشتر بود، حرصش به مال بیشتر بود و بیشتر می خواست جمع بکند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه می شود. هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت، اضافه می شود.

و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را برای خودش به کار می گیرد. وقتی برای  خودش به کار گرفت دولتهای بزرگی که هستند، ابرقدرتهایی که هستند یک همچو آدم قدرتمندی را پیدا می کنند و این آدم قدرتمند را به او بال و پر می دهند و این را به مقام می رسانند تا اینکه ملت را استضعاف کند و ذخایر ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع این پنجاه سال، یک قدری بیشتر را هم بکنید که انتخاب کردند خارجیها و بعد هم این مطلب را خودشان گفتند که رضا خان را انتخاب کردند و به او قدرت دادند و قدرت آن طور دادند که تمام این ملت را به استضعاف کشانید و حکومت جبار خودش را بر اینها قرار داد، و مردم را از همه چیز ساقط کرد و یک نفر بود. آنها آن یک نفر را دَمش را می دیدند و کارهایشان را انجام می دادند و بعد از او هم محمد رضا را گذاشتند با آن همه افرادی که اطراف او بودند، و همه شان از آنها بودند که طبقه بسیار مرفه و خوشگذران و بالا و بالاها به اصطلاح آنها. باید ما متوجه باشیم، ملت ما متوجه باشند که وقتی که مجلسشان یک مجلسی است که از طبقه متوسط است و توی این مجلس آن «دوله» ها و «سلطنه» ها و «سلطنتی» ها را نداریم و در دولت هم آن طور دولتهایی که افراد مرفه سرمایه دار کذا باشند نداریم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و کذایی که املاک بی اندازه داشتند و آپارتمانهای چندین طبقه داشتند نداریم، این مملکت محفوظ می ماند. آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که دارید از مرتبه متوسط می غلتید به طرف مرفه و دنبال این هستند که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و این طور افرادی که بتدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جای خودشان بنشاند. اگر ملت می خواهد که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهایی که دولت را تشکیل می دهند، آن که رئیس جمهور است، آن که مجلس هست، مجلسی هست، همه اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد.

بدانید که اگر دولت این طور باشد و اگر ملت این طور باشد، و اگر مجلس و امثال اینها این طور باشد، اگر یک قدرتی بخواهد هجمه کند به اینجا، مواجه با سی میلیون جمعیت هست و نخواهد توانست؛ نمی تواند آن وقت پیدا کند یک کسی که قدرتمند باشد و آن  قدرتمند را وادار کند که ملت را به استضعاف بکشند و بچاپند ملت را برای آنها، تاریخ همین طور بوده. مادامی که این ملتها در بینشان افرادی پیدا نشده است که به آن مرتبه برسد در بین آنها که قدرت مالی یا قدرت دیگرش زیاد بشود و به مردم حکومت کند، نمی توانند آنها این ملت را از بین ببرند و حکومت بر آنها کنند. و بالاخره یک وقت یک ابرقدرتی مواجه با یک نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست که آنها را سیر می کند و آنها به جان مردم می افتند و خودش هم کنار می نشیند و حکومت بالاتر را خودش دارد، حکومت پایینتر را به این آدمی که، یا این آدمهایی که در این کشور هستند واگذار می کند. اساس استضعاف ملتها از خودشان و از قدرتمندان بین خودشان بوده و شما شکر کنید که یک همچو مجلسی دارید که از طبقه مرفه توی آن هیچ نیست.

آن طبقه ای که اگر مالش را تقسیم کند بین ملت ما، ملت ما ثروتمند می شوند، ندارید حالا. در دولت هم ندارید یک همچو ثروتمندانی و یک همچو قدرتمندانی، ندارد دولت یک همچو قدرتی. رئیس جمهور یک همچو قدرتی که بتواند یک چیز انحرافی را به ملت تحمیل کند، یک همچو مجلسی نداریم که بتواند یا بخواهد یک امر انحرافی را تصویب کند و دولت هم مجری او باشد. مادامی که این حد متوسط محفوظ است این جمهوری محفوظ است و امکان مقابله نیست ما بین قدرتهای بزرگ با همچو دولتی؛ بخواهند کودتا کنند، با کی کودتا کنند؟ بخواهند از خارج وارد کنند، مواجه با کی می شوند؟ مواجه با یک ملتی می شوند که همه شان از این طبقه ای هستند که این نهضت را به پیش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پیش بردند. آنها مطالعه امور را می کنند و اقدام می کنند. آنها الآن درصدد اینند که در بین خود این مردم یک بساطی درست کنند و اختلافاتی درست کنند و بعد تو این اختلافات یک نفر پیدا بکنند که آن، آن نفری که پیداست، در یک طرف واقع بشود و آنها هم به او قدرت بدهند، تا آنکه کم کم با قدرت داخلی، این کشور کم کم ضعیف بشود، و مردم روحیه شان ضعیف بشود و بعد تقدیم کنند به آنها. تا کشور ما این مقام را دارد که بحمد اللَّه از آن طبقه مرفه بالایی که امور را در دست گرفته اند مبرّی  هست. و امور کشور ما به دست امثال شماها و امور کشور ما به دست امثال این «رئیس  جمهور» ها و «رئیس مجلس» ها و «نخست وزیر» ها و وزرا و وکلا هست، شما مطمئن باشید که نخواهد توانست یک قدرت خارجی این پیروزی را از بین ببرد.

و آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبی و از حیث مال طلبی، در کشور در وزیرها پیدا شد، در رئیس جمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت اینکه شکست بخوریم، خودنمایی کرده؛ از آن وقت باید جلویش را بگیرند. رئیس جمهوری که بخواهد سلطنت کند به این مملکت، خود مردم باید جلویش را بگیرند. مجلسی که بخواهد قدرتمندی نشان بدهد و آن مسائلی که سابق و آن افرادی که سابق در مجلس بودند آن کارها را بکند، خود مردم باید جلویش را بگیرند؛ اگر مردم بخواهند که اسلام را حفظ کنند، جمهوری اسلامی را حفظ کنند، دولت و مجلس و رئیس جمهور و اینها را حفظشان کنند؛ یعنی، حفظ کنند از اینکه- خدای نخواسته- یک وقت قدمی از آن ور برندارند. این شیطانی است که در انسان هست و ممکن است که هر کس را منحرف کند و لازم است که انسان خودش را مهذب کند.

شمایی که می خواهید خدمت به این مردم بکنید و دولت که می خواهد خدمت به این مردم بکند و رئیس جمهور و امثال اینها که می خواهند خدمت به این مردم بکنند، توجه بکنند که خدمتگزارند، در دل خودشان این مطلب را ایمان بیاورند به آن که ما خدمت می خواهیم به این مردم بکنیم. ما در جمهوری اسلامی داریم زندگی می کنیم؛ جمهوری اسلامی که در اسلام مثل رسول اکرم، مثل امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیهما- بر آن حکومت کرده اند، می خواهیم یک همچو حکومتی باشد. یک همچو حکومتی که کفش وصله خورده خودش را می گوید از این ریاستها پیش من ارزشش بیشتر است یا ریاستها ارزشش کمتر از این است.

شما باید در روحیه تان این مطلب را حفظ کنید، و مردم هم باید مواظب شما باشند و مواظب همه اینها باشند و هر یک از ما و شما و همه خواستیم که از آن راهی که اسلام داشته است- از اول راهی که داشته است و از آن طریقه ای که انبیا داشته اند- ما بخواهیم عدول کنیم، آن روز نمونه شکست پیروزی اسلام پیدا می شود و تا یک همچو مسئله ای پیدا نشده پیروزی در جای خودش شک نکنید که هست، البته برای خدا باید باشد.

شما برای خدا در این مجلس حالا آمدید. وقتی مجلس این طور است که یک امتیازی نیست که حالا وقتی شما رفتید توی بازار، مردم کنار بروند که رئیس مجلس آمد یا وکیل مجلس آمد، نخست وزیرش هم این طور است، این جور نیست که وقتی که توی مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اینها این طور هستند، وقتی یک همچو مطلبی را دارید احساس می کنید که امتیاز دنیایی ندارید، این را باید شکر کنید و در شکرانه این نعمت خدمت به خلق بکنید و خدمت به احکام اسلام بکنید و برای اینهایی که اولیای ما هستند؛ این پایین شهریها و این پابرهنه ها به اصطلاح شما، اینها ولی نعمت ماها هستند.

اگر اینها نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جایی؛ به خیال خودمان جایی است این. باید ملتفت باشید که آقا شما همان آدمی هستید که توی حبس بودید و شما همان آدمی هستی که در تبعید بودی و شما همان آدمی هستی که در انزوا بودی، این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همه اینها و ما اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم، نمی توانیم از عهده خدمت اینها برآییم. خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزاری برای اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم. شما امروز هم که ملاحظه می کنید اینهایی که در جبهه ها الآن دارند جانفشانی می کنند، اینها از کدام طبقه هستند.

شما اگر پیدا کردید در تمام اینها یک نفری که مال آن اشخاصی باشد که دارای سرمایه های بزرگ هستند، آن اشخاصی باشد که در سابق دارای قدرتهایی بودند. اگر یک نفر از آنها پیدا کردید، این محتاج به این است که از ما مژدگانی بگیرید، ولی می دانم که پیدا نمی کنید؛ از همین جمعیت اند. الآن هم اینهایی که جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت می کنند و آنهایی که در بین شهرها و در بین روستاها حفظ می کنند شما و مردم را همین طبقه هستند. این طبقه اند که به ما الآن منت دارند و از اول منت داشتند. همینها بودند که هیچ توقعی هم ندارند، هیچ وقت هم نمی آیند توقع کنند.

شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده اند و وکیل کرده اند، آورده اند و وزیر کرده اند، رئیس جمهور کرده اند. اینها ولی نعمت ما هستند، و ما باید ولی نعمت خودمان را از آن قدردانی کنیم و خدمت کنیم به او و همینها هستند که الآن هم حفظ این کشور را می کنند و حفظ نظام این کشور را می کنند. شما آقایان نمی توانید که بروید توی کوچه ها و- عرض بکنم که- خیابانها و آنجا را اداره کنید، شما یک شأن دیگری دارید، یک شغل دیگری در خدمت دارید، آنها هم یک شغل دیگری دارند، اما شغل آنها آن طور است که شما را هم حفظ می کنند. و من امیدوارم که این روحیه در این ملت باقی باشد و با این روحیه که سربازهای ما دارند و پاسدارهای ما دارند و آنهایی که حفاظت این کشور را می کنند، این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندی است و شهادت طلبی است و خود را به حلقوم مرگ انداختن برای نجات اسلام و نجات کشور، خداوند این روحیه را به همه عنایت کند. و مادامی که این روحیه هست و آن مسئله ای که قبلًا عرض کردم هست، مطمئن باشید که این کشور بیمه است و هر گز نخواهد آسیب دید. خداوند ان شاء اللَّه به همه شما، به همه ما توفیق خدمت به خلق و عبادت خدا، که خدمت به خلق هم از بزرگترین عبادتهای الهی است، عنایت فرماید، و شرّ کسانی که می خواهند این کشور را و مسلمین را باز برگردانند به حال انزوا یا به حال تحت سلطه بودن، آنها را هم یا اصلاح و یا اعدام فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 16، ص:19- 25

 

حکم [عفو جمعی از محکومان به رئیس دیوان عالی کشور]

زمان: 19 بهمن 1361/ 24 ربیع الثانی 1403

مکان: تهران، جماران

موضوع: عفو محکومان

مناسبت: سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

مخاطب: موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم (رئیس دیوان عالی کشور)

[بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران- مد ظله العالی

احتراماً، به پیوست صورت اسامی 1136 نفر از محکومین دادگستری و محکومین جرایم عمومی دادسرا و دادگاههای انقلاب اسلامی که حسب نظر کمیسیون عفو و بخشودگی به مناسبت 22 بهمن، سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد عفو یا تخفیف در مجازات قرار گرفته اند به حضور مبارک تقدیم می شود.

سید عبد الکریم موسوی اردبیلی ].

بسمه تعالی

موافقت می شود. - 19 بهمن 61 روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 17، ص: 291

 

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی هوایی و کارکنان هواپیمایی (رمز پیروزی )]

زمان: صبح 19 بهمن 1361/ 24 ربیع الثانی 1403

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: اهمیت همبستگی نیروی هوایی با اسلام- عنایات الهی در پیروزیهای ملت ایران

مناسبت: روز بیعت نیروی هوایی با امام

حضار: معینی پور (فرمانده نیروی هوایی) و پرسنل نیروی هوایی، کارکنان هواپیمایی جمهوری اسلامی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تعهد و فداکاری بیاد ماندنی نیروی هوایی

من این پیروزیهای قدرتمندانه اسلام در این دهه اخیر فجر به همه شما آقایان و تمام نیروهای مسلح و امت بزرگ اسلامی تبریک عرض می کنم. مجاهدات شما برادران نیروی هوایی که اول نیرویی بود که به اسلام پیوست و اول نیرویی بود که به اسلام رو آورد و قرآن، و به طاغوت پشت کرد. این تعهد و این فداکاری که در آن وقت ارزش فراوان داشت، از یاد ملت، از یاد همه مستضعفان محو ان شاء اللَّه نخواهد شد. و شما در پیشگاه خدای تبارک و تعالی آبرومندید و ارزشمندید که در وقت مشکل این سد را شکستید و در دنباله شما سایر نیروها هم متصل شدند به ملت، و بحمد اللَّه پیروزی حاصل شد و طاغوت مبدل به رحمان شد. و شمایی که در آن وقت در خدمت طاغوت بودید، از آن روز تا کنون در خدمت اسلام و در خدمت خدای تبارک و تعالی هستید.

این پیروزی که برای شما و قوای مسلح از اول انقلاب تا کنون پیدا شده است، یک امر عادی نمی شود تلقی اش کرد. اما در اول انقلاب می دانید که ما مواجه بودیم با چه قدرتی که در سالهای طولانی او را مجهز کرده بودند؛ و لو اینکه برای ایران مجهز نکرده بودند برای مقابله با دشمنهای امریکا مجهز کرده بودند و می دانید که همه قدرتها هم دنبال او بودند و به او کمک می کردند، و مع ذلک این ملت در آن وقت که چیزی نداشت، دست  تهی بود، بر این قدرتها غلبه پیدا کرد. و از جمله غلبه ها قضیه اتصال شما برادران بر ملت بود که در آن روز شعارهای ملت، دعوت شما به برادری بود و شما هم پذیرفتید و در کنار برادرانتان تا امروز مشغول جهاد مقدس هستید. باید ما همه بدانیم که دنبال اینکه ملت و همه اقشار نظامی و قوای مسلح برای خدا و برای پیاده کردن احکام خدا و برای بیرون راندن شیطان و رژیم طاغوت و جایگزین کردن «اللَّه اکبر» به جای آنها. و رژیم جمهوری اسلامی در همه مراحل به ما و شما کمک فرموده است و عنایاتش از شماها سلب نشده است. و من امیدوارم که شما و همه ما و همه ملت به عهد خودشان برای خدای تبارک و تعالی باقی باشند. و خدای تبارک و تعالی هم اگر شما نصرت بکنید وعده فرموده است که نصرت کند به شما و تا کنون هم نصرت فرموده است.

شما ملاحظه بفرمایید که در هر مرحله ای از مراحل که ملت ایران و ارتش ایران و سپاه ایران و سایر قوای مسلح روبرو شدند با کفار، در عین حالی که اینها سازوبرگشان به اندازه آنها نبوده است و آنها از همه جا گدایی کردند و به آنها کمک شده است و ایران جز اتصال به خدای تبارک و تعالی به جای دیگر اتصال ندارد، این خدای تبارک و تعالی است که این پیروزیها را نصیب شما و نصیب ملت شما کرده است؛ و الّا یک قوایی که در سنگرهای از پیش ساخته شده نشسته اند، سنگرهای بسیار عظیم نشسته اند و به همه جور از مهمات مجهز هستند. از سلاحها مجهز هستند، آن وقت یک عده از این طرف در بیابانها راه بیفتند و آنها را از سنگرها بیرون کنند و سنگرها را خالی کنند و از آنها آن قدر اسیر بگیرند که شما می دانید، یک مسئله ای نیست که ما یک امر عادی حساب بکنیم و پای خودمان حساب کنیم. این مسأله ما فوق طبیعت است. این مسأله روی عنایاتی است که خدا به شما کرده است و دارد. و برای ما همه این عنایت خدای تبارک و تعالی  بالاترین درجه است. و ما همه مرهون نعمتهای او هستیم، و باید همیشه این مطلب را در نظر داشته باشیم.

و خدای تبارک و تعالی هم به دنبال اینکه این نعمت را شکر می کنید زیاد می کند این نعمت را. اگر شکر بکنید وعده فرموده است که من زیاد می کنم. نعمتهای خودش را زیاد می کند. امروز شما می بینید که همه قوای مسلح، قوای مسلح و ملت همه با روحانیت، روحانیت با همه، یک دسته هستند در مقابل کفار و رمز پیروزی شما همین است. یک همچو مجلسی که الآن ما داریم که روحانیت با شما مخلوط هستند، و در سابق اگر یک روحانی هم در آنجا بود روحانی وابسته به دربار بود، و امروز روحانیونی هستند که از خود این مردم اند و خدمتگزار این مردم اند و از حوزه های علمی هستند و به هیچ جا مربوط نیستند. امروز این مخلوطی که ایران دارد که سپاه با ارتش، ارتش با بسیج، بسیج با همه، عشایر با شما با همه. ملت پشتیبان، روحانیت پشتیبان، همه با هم هستید، این یک نعمتی است که خدای تبارک و تعالی به ایران مرحمت فرموده است. و گمان نکنید در جای دیگر این نعمت باشد، و علتش هم این است که ایران برای اسلام قیام کرد. از اول فریاد زد که ما اسلام را می خواهیم و خدای تبارک و تعالی برای اینکه، به اسلام ارج می گذارد، این کاری که شما کردید، در پیشگاه او ارزش داشت و شما را یاری کرد. و اگر ملتهای دیگری هم همین برنامه را داشته باشند و برای اسلام و برای خدا حرکت کنند، خدای تبارک و تعالی با آنها هم همان خواهد کرد که با شما خواهد کرد. عمده این است که ما تکلیفمان را بفهمیم. عمده این است که بشر بفهمد که باید چه بکند. اگر بشر راه خودش را پیدا بکند، خدای تبارک و تعالی راههای هدایت را، راههای پیروزی را به او نشان می دهد. شما گمان می کنید که این رعبی که خدا در دل اینها انداخته است، به واسطه تفنگ ماست؟ به واسطه قدرت ماست؟ این یک رعبی است که در صدر اسلام هم خدای تبارک و تعالی پیغمبر اسلام را با همین رعب که به دل دشمنانش می انداخت پیروز می کرد و الّا آنها هم در مقابل دشمنانشان سازوبرگی نداشتند. اینکه یکدفعه وقتی اللَّه اکبر گفته می شود فوجها فرار می کنند، سنگرها را خالی می کنند، در همین اخیر که اطلاع دادند این بود که به مجرد اینکه اینها حمله کردند و صدای اللَّه اکبر را بلند کردند، آنها فرار کردند. در خرمشهر هم همین شد. جاهای دیگر هم همین. بناءً علیه ما باید این نعمت خدا را حفظ کنیم و این رحمتی که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کند، کوشش کنیم که این رحمت ادامه پیدا کند. و کوشش این است که اولًا الهی بشویم، در راه خدا خدمت بکنیم، خودمان را فرمانبر از خدا بدانیم و خودمان را از او و به سوی او بدانیم. و دنبال همین معنا آن وقت آن مسئله دوم که وحدت و انسجام است حاصل می شود؛ برای اینکه تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. وقتی که شما الهی شدید، رحمانی شدید، توجه به خدا داشتید، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمی شود، اختلاف حاصل نمی شود. و بحمد اللَّه امروز ما بین همه قوای مسلح یک انسجام بزرگ هست و امیدوارم که همه توجه داشته باشید که این انسجام را حفظ بکنید.

و به این بوقهای تبلیغاتی که در دنیا بلند است بر ضد شما، بر ضد همه بلند است، به اینها هیچ وقت اعتنا نکنید. آنها گاهی تحریک می کنند ارتش را «ارتش را دیگر، در ایران ارتش دیگر کاری به جمهوری اسلامی ندارد» و گاهی از این طرف تحریک می کنند. اینها شغلشان این است که در هر شکستی که بخورند یک مدتی که اصلًا بروز نمی دهند شکست را، یک مدتی هم می گویند که این می گوید این طوری، آن می گوید این طوری. الآن هم می گویند که دولت ایران می گوید که ما چه کردیم، صدام هم می گوید که ما تمامشان را از عراق بیرون کردیم، همه را کشتیم یا بیرون رفتند و تجهیزات آنها را هم همه را ضبط کردیم؛ اساس صحبت همین است.

و باید دولتهای منطقه این مطلب را بفهمند که اگر چنانچه با اسلام آشنا بشوند و با ایران دست برادری بدهند، ایران می تواند آنها را از شرّ همه قدرتها نجات بدهد. و آنها دیگر ان شاء اللَّه و آنها دیگر خوف اینکه اگر ما چه بکنیم امریکا چه می کند، نداشته باشند. خوب، ما همانهایی که شما می ترسید عمل کردیم. ما یک نوکر نشاندار بزرگی  از امریکا بیرون کردیم، و ما سفارت امریکا که اسمش سفارت بود و جاسوسخانه بود، بستیم و تصرف کردیم و ما جاسوسهای امریکایی را بیرون کردیم. و ما مستشارهای امریکایی را بیرون کردیم، و امریکا هم نتوانست کاری بکند، می خواست بکند. و ایران در صورتی که یک جمعیت محدود فوقش چهل میلیونی دارد و یک مهمات و اسلحه محدود دارد، در عین حال ایستاده در مقابل همه قدرتها و از هیچ قدرتی هم باک ندارد؛ برای اینکه به یک قدرت اتکال دارد و او خداست. وقتی به او اتکال داشت و اتصال داشت، احتیاج به اینکه به دیگران اتصال پیدا کند ندارد. وقتی بنا شد یک جمعیت چهل میلیونی بتواند در مقابل امریکا و در مقابل شوروی، در مقابل فرانسه و در مقابل همه اینها بایستد، یک ملت اگر یک میلیاردی شد، آن وقت کسی می تواند با او مخالفت کند؟ این مسلمانها که قریب یک میلیارد جمعیت دارند، لکن متفرق از هم هستند، هر کدام یک سازی می زنند، دولتهایشان با ملتهایشان مخالف اند، ملتها هم با دولتها همین طور، هر دولتی هم با دولت دیگر اگر هم بگوید دوستم، دروغ می گوید. این صدام که حالا این قدر تا حالا این قدر ادعا می کرد که من وابستگی به امریکا ندارم و من با اسرائیل دشمنم و با مصر دشمن هستم و من یک عربی هستم که فقط عربیت را می فهمم و امریکا و فرانسه و دیگران را اصلًا کاری ندارم و قبول ندارم، حالا معلوم شد که قضیه چی هست؛ حالا معلوم شد که این مرد، هم امریکایی بوده است هم اسرائیلی بوده است و هم در غیاب آنها با شوروی بست و بند داشته است و هم با فرانسه. آنی که در ذهنش نبوده، عرب بوده. با مصر هم به اعتبار اینکه امریکا با مصر است، آن مربوط است و الّا او تابع این است، می خواهد قدرت خودش را در همه منطقه جا بزند. از اول هم که وارد این هجوم  شد، بازی اش دادند و بزرگمنشی خودش باصطلاح و بلندبینی خودش باصطلاح و آن حب شیطانی نفسانی خودش هم بود. امریکا هم بازی اش داد که ایران دیگر چیزی ندارد، خوب ارتشش که از بین رفت و پاسدارها هم که چیزی نیستند و دیگر مردم هم که اصلًا کاری به این حرفها ندارند، تو بیا برو ایران را بگیر، نفت ایران مال تو. وقتی شد، چه خواهی کرد، چه خواهی شد، منطقه را تو بگیر، همه منطقه مال تو. یک همچو حرفهایی زدند و کلاه سرش گذاشتند. این بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله کرد به ایران و هیچ یک از اینها ایران را نمی شناختند، یعنی، ایران را خیال می کردند مثل زمان سابق است. ایران را آنها نمی دانستند که وقتی یک ملتی اسلامی شد، یکدفعه فریاد اسلام را زد، این غیر از آن چیزهایی است که آنها می فهمند. آنها اصلًا از قدرت اسلام اطلاع ندارند. نمی فهمند، نه آنها نمی فهمند، بعضی از اینها هم که از خود ما بودند و فرار کردند و منافقی کردند، اینها هم نمی دانستند یعنی چه ایران. اینها هم خیال می کردند که اگر ما یک صدایی درآوریم تمام می شود قضیه یا مثلًا در آمل اگر یک دسته کمونیستها می گفتند اگر ما یک دفعه آمدیم در خیابان، دیگر همه مردم با ما هستند. یک همچو حماقتها اسباب این شد که صدام وارد یک دامی بشود که از صد تا دامی که او دارد بیشتر باشد. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما عنایاتش را مستدام بدارد و ما در خدمت او بیشتر از سابق باشیم. و همه ما با هم مجتمعاً ید واحده باشیم بر ما سوی  و خداوند همه شما را سلامت بدارد. و ارزشهای شما هیچ وقت از ذهن ما خارج نمی شود.

و اول کسی که به ما و به اسلام ملحق شدند شما بودید و شما سابقین السابقین [2] هستید و مقرب هستید پیش خدا ان شاء اللَّه.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 17، ص:292- 297

 

پیام [به خانواده های شهدا و ایثارگران  (مقام شهید در نزد خداوند)]

زمان: صبح 19 بهمن 1362/ 5 جمادی الاول 1404 مکان: تهران، جماران

موضوع: منزلت شهادت و شهید نزد خداوند

مخاطب: خانواده های شهدا، مفقودان، جانبازان و اسرا

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ  اگر نبود برای شهدا در راه خداوند مگر این آیه کریمه، در معرفی مقام بلندپایه شهدا، کافی بود که عزیزانی در راه حفظ اسلام و کشور اسلامی بزرگترین سرمایه خود را از دست داده اند. شهدایی که در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهوری اسلامی همه چیز خود را در طبق اخلاص، تقدیم خداوند متعال کردند.

در این آیه کریمه بحث در زندگی پس از حیات دنیا نیست که در آن عالم همه مخلوقات دارای نفس انسانی به اختلاف مراتب از زندگی حیوانی و مادون حیوانی تا زندگی انسانی و ما فوق آن زنده هستند، بلکه شرف بزرگِ شهدای در راه حق، «حیات عند الرّب» و ورود در «ضیافة اللَّه» است.

این حیات و این ضیافت را با قلمهای شکسته ای مثل قلم من نمی توان توصیف و تحلیل کرد، این حیات و این روزی غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است. این لقاء اللَّه و ضیافة اللَّه می باشد. آیا این همان نیست که برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است  فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی  که فرد بارز آن سید شهیدان- سلام اللَّه علیه- است. اگر آن است چه مژده ای برای شهیدان در راه مرام حسین- علیه السلام اللَّه- که همان سبیل اللَّه است، از این بالاتر که در جنتی که آن بزرگوار شهید فی سبیل اللَّه وارد می شود و در ضیافتی که آن حضرت حاضرند، به این شهیدان اجازه دخول دهند که آن غیر از ضیافتهای بهشتی است و آنچه در وهم من و تو و شما نیاید، آن بُوَد. بحمد اللَّه شهیدان ما که پیرو شهید عظیم الشأن اسلام- علیه السلام- هستند جمهوری اسلامی را بیمه کردند و پیروزی بر دشمنان اسلام و ایران و ملت بزرگوار ایران و سایر ملتهای مسلمان بلکه مستضعفان جهان را تحفه آوردند.

بی جهت نیست که مستکبران جهان با تمام توطئه ها و شیطنتها بر ضد یک ملت کوچک چهل میلیونی که به حسب معنویت و ارزشهای انسانی بر قله بلند و والای سعادت ارتقا یافته است، قیام نموده اند. خود این توطئه ها و بوق و کرناهای ابرقدرتهای عالم و پیوستگان و وابستگان به آنان از بزرگترین ارزشها و والاترین مقامها برای یک ملت است که تا کنون برای هیچ ملتی رخ نداده است و این ارزش را شهدای والا مقام و جانبازان، این شهدای زنده و به دنبال آنان، ملت عظیم الشأن ایران در پشت جبهه ها آفریده اند. آفرین بر این قدرت ایمان و قوّت بازوی عزیزان و صدها آفرین بر امتی که خود را و جوانان خود را از لجنزار و کانون فساد و تیره روزی که رژیم ستمشاهی برای آنان فراهم کرده بودند، رها ساخته و به اوج عظمت و معنویت رساندند.

رحمت خداوند منان بر شهدای عظیم الشأن و درود بر شهدای زنده که پشتوانه اسلام بوده و هستند و سلام بر رزمندگان سلحشور از ارتشی، سپاهی و بسیجی تا ژاندارمری و شهربانی، کمیته ای و عشایری و تمامی نیروهای مردمی که انعکاس قدرتشان کاخهای ابرقدرتها را به لرزه در آورده است. و این همان قدرت الهی و نوری است که «لا شرقیّه و لا غربیّه» می باشد و خداوند این نور را مستدام فرماید.

و درود بر مادران و پدران و همسران و فرزندان و بستگان شهدا و جانبازان و جوانان برومند جبهه ها و سلام بر معلولین و مفقودین و اسرای عزیزی که افتخار اسلام و میهن اسلامی خویش می باشند و رحمت خداوند بر این دامنهای پاکی که پروراننده این جوانان  شیردل می باشند. و صلوات و سلام خداوند تعالی بر انبیای عظام، بویژه سید و خاتم آنها که با انوار وحی الهی عالم را روشن نمودند و بر اوصیای بزرگ آنان که با نور هدایت، غافلان را هوشیار و مردگان را زنده و بیدار کردند و سلام و تحیت همه انبیا و اولیا- علیهم السلام- بر خاتم اوصیا حضرت بقیه اللَّه المنتظر ارواحنا لمقدمه الفداء. و لا حول و لا قوة إلّا باللَّه العلی العظیم.

19 بهمن 62

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 18، ص:325- 327

 

نامه [به آقای خامنه ای در مورد مصوبات شورای عالی پشتیبانی جنگ ]

زمان: 19 بهمن 1366/ 19 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: مصوبات شورای عالی پشتیبانی جنگ

مخاطب: خامنه ای، سید علی

[بسمه تعالی. محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی

با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام، همان گونه که خاطر عالی مستحضر است، شورای عالی پشتیبانی جنگ برای به کارگیری هر چه بهتر امکانات در خدمت جنگ و اقدامات مؤثر در بسیج نیروها و امکانات به جبهه تشکیل گردیده و حضرت عالی اجازه فرمودید که مصوباتی به نفع جنگ وضع کند حتی در مواردی که با قانون منطبق نباشد و این مصوبات تا پایان جنگ برای دستگاههای مختلف لازم الاجرا است.

گرچه در پاسخ مبارک آن حضرت به نامه شورای عالی اذن شفاهی قبلی مجدداً مورد تأیید قرار گرفت لکن به لحاظ حفظ مبنای قانونی مصوبات خواهشمند است در صورت مصلحت نظر مبارک را در این زمینه مرقوم فرمایید.

سید علی خامنه ای- رئیس شورای عالی پشتیبانی جنگ ].

بسمه تعالی

مصوبات شورای عالی پشتیبانی جنگ تا پایان جنگ لازم الاجرا می باشد.

19/ 11/ 66

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 20، ص: 467

 

حکم [به جانشین نماینده امام در سپاه (ممنوعیت ورود سپاه  در مناقشات سیاسی)]

زمان: 19 بهمن 1366/ 19 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: حدود اختیارات جانشین نماینده رهبری در سپاه پاسداران

مخاطب: محمدی عراقی، محمود (جانشین نماینده امام خمینی در سپاه پاسداران)

[محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا، حضرت امام خمینی- روحی فداه

با اهدای سلام و تحیات، دومین سالگرد شهادت نماینده حضرت مستطاب عالی در سپاه پاسداران حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ فضل اللَّه محلاتی - رضوان اللَّه علیه- را تسلیت عرض می نمایم. با فرا رسیدن ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و امر مؤکد حضرت عالی در مورد عدم ورود نیروهای مسلح در مناقشات سیاسی استدعا دارم به دلیل ابهاماتی که برای بعضی برادران پیش آمده است، در صورت امکان پاسخ دو سؤال ذیل را مرقوم فرمایید: 1- مسئولیت رسیدگی به مسئله عدم ورود نیروهای سپاه و بسیج در مناقشات سیاسی بر اساس حکم حضرت عالی بر عهده نماینده حضرت عالی و شورای عالی سپاه بوده است. آیا این جانب به عنوان جانشین نمایندگی حضرت عالی در مورد رسیدگی به تخلفات در امر انتخابات که مصداق روشن عدم ورود در مناقشات سیاسی است مسئولیتی دارم یا خیر؟ 2- آیا این حکم، خاص سپاه کشوری (سپاه قدیم) است یا شامل نیروهای سه گانه سپاه که به امر حضرت عالی تشکیل شده است نیز می باشد؟ با دعای طول عمر حضرت امام و پیروزی کامل سپاه اسلام.

جانشین نمایندگی حضرت امام در سپاه پاسداران- محمود محمدی ].

بسمه تعالی

در مورد مسئله اول جنابعالی مسئول می باشید. و در مورد دوم، حکم شامل همه سپاه- سپاه قدیم و نیروهای سه گانه سپاه می باشد.

19/ 11/ 66

روح اللَّه الموسوی الخمینی

 

صحیفه امام، ج 20، ص: 468

 



[1] - اشاره به رژه همافران و افراد نیروی هوایی در روز نوزدهم بهمن ماه 57 و حضور آنها در مدرسه رفاه و دیدار با امام است.

[2] - سبقت جستگان، پیش افتادگان.

. انتهای پیام /*