کد مطلب: 2935 | تاریخ مطلب: 15/11/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 15 بهمن ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 15 بهمن ماه

نامه [به آقای سید محمد رضا سعیدی  (سازمان ملل و سازمانهای خارجی)]15 بهمن 44

پیام [به دانشجویان ایرانی مقیم  هند (لزوم پرهیز از تفرقه)]15 بهمن 56

حکم [تشکیل دولت موقت به آقای مهدی بازرگان ]15 بهمن 57

پیام [به مسلمانان ایران و جهان (قیام مستضعفین جهان علیه  مستکبرین )]15 بهمن 58

حکم [تنفیذ ریاست جمهوری آقای بنی صدر]15 بهمن 58

سخنرانی [در جمع اعضای شورای انقلاب و ... (تنفیذ حکم ریاست جمهوری)]15 بهمن 58

نامه [به آقای محمد حسین لواسانی (تکذیب نمایندگی شخص مورد سؤال)]15 بهمن 59

سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم (نظم در امور- بررسی احزاب داخلی و خارجی)]15 بهمن 59

سخنرانی [در جمع جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی (اسناد جنایت  امریکا و صدام)]15 بهمن 60

اجازه نامه [به نخست وزیر (خانه سازی برای پرسنل سپاه پاسداران)]15 بهمن 64

نامه [به وزیر اطلاعات در مورد منع  جستجو در برخی پرونده ها]15 بهمن 66

تقریظ [بر رساله توضیح المسائل چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسین ]15 بهمن 66

 

نامه [به آقای سید محمد رضا سعیدی  (سازمان ملل و سازمانهای خارجی)]

زمان: 15 بهمن 1344/ 13 شوال 1385

مکان: نجف

موضوع: دست نشاندگی سازمان ملل و سازمانهای خارجی

مخاطب: سعیدی، سید محمد رضا- تهران

بسمه تعالی

13 شوال 85

به عرض می رساند، مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج شریف و از روی عِرْق سیادت و دیانت صادر شده بود، موجب تشکر گردید. از زحمات جنابعالی متشکرم. مطالبی که مرقوم شده بود چون جواب تفصیلی صلاح نیست، شرحی به آقای علم الهدی اهوازی گفتم که به جنابعالی تذکر دهند؛ و اجمالش آنکه دستگاههای خارجی، از قبیل سازمان ملل و غیره، جز اشخاص دست نشانده نیستند که برای مصالح ممالک بزرگ و اغفال ممالک کوچک ایجاد شده است. و اشخاص سیاسی از ممالک اسلامی که در خارج زندگی می کنند، تماس با آنها به صلاح روحانیت و اسلام نیست. و آنچه به من نسبت داده اند، که قدری تندروی شده است، همان طور که حدس زده اید دروغ است. من کاری نکردم که تندروی باشد. از خداوند تعالی امید عفو دارم در قصور و تقصیر؛ و از درگاه مقدسش توفیق خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم در حسن عاقبت. و السلام علیکم.

از اینکه تهران تشریف برده اید از جهتی خوشوقت شدم. چون مرکزْ از هر جا بیشتر محتاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 2، ص: 65

 

پیام [به دانشجویان ایرانی مقیم  هند (لزوم پرهیز از تفرقه)]

زمان: 15 بهمن 1356/ 25 صفر 1398

مکان: نجف

موضوع: لزوم پرهیز از تفرقه، نوید پیروزی

مناسبت: تظاهرات دانشجویی در هند

مخاطب: دانشجویان ایرانی مقیم هند

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

25 صفر المظفر 98

انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی هند- ایّدهم اللَّه تعالی

مرقوم شریف آقایان در وقتی واصل شد که جنایات رژیم منحط پهلوی سلب آسایش نموده و فرصت رسیدگی به امور را نمی داد، و لهذا تأخیر در جواب شد. باید جوانان غیور اسلامی ما بدانند که تا دست اتحاد به هم ندهند و هدف خود را اسلام که تنها مکتب نجات بخش بشر است و یگانه کفیل آزادی و استقلال ملتهای مستضعف است، قرار ندهند، امید پیروزی را نباید داشته باشند. امروز که به خواست خدای قادر، ملت ما با همه طبقات و ابعادش آگاهانه و مردانه بپاخاسته و مجال را بر شاه و دار و دسته اراذلش چنان تنگ کرده اند که حتی از سایه خود وحشت دارند، و همین وحشتزدگی موجب حرکات وحشیانه و جنون آمیز شده که به قتل عام 19 دی (29 محرّم 98) پناه برده تا از ناراحتیهای روزافزون و دلهره های پیاپی بکاهند و با خون آشامی ضحاک وار آسایش موقتی به دست آورند، لازم است شما جوانان دانشگاههای قدیم و جدید به هم پیوسته و با سایر طبقات ملت پیوند اخوت اسلامی برقرار کنید. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ این است دستور محکم نجات بخش قرآن کریم که باید نصب عین خود قرار دهیم و از تفرقه و تشتت، که جز شکست در مقابل طاغوت نتیجه ای ندارد، پرهیز نموده از خداوند تعالی نجات ملت را بخواهیم. من امید آن دارم که به فضل خداوند متعال بزودی دست این جنایتکاران قطع و آزادی و استقلال کشور تأمین شود.

خبر تظاهرات مردانه دانشجویان عزیز ایران در هند در مقابل شاه- این عنصر جنایتکار که با لاف و گزافْ همه ملت را پشتیبان خود معرفی می کند- رسید. با آنکه در داخل و خارج همه جا با موج تنفر و انزجار عمومی رو به روست و تظاهرات اخیر سرتاسر کشور چنان او را دیوانه کرد که به قتل رجال علمِ حوزه علمیه و مردم غیور محترم قم دست زد تا ناراحتی روحی خود را جبران کند. لکن مقاومت مردانه ملت معظم او را بیش از پیش رسوا نمود. اکنون می خواهد این شکست مفتضحانه را با جار و جنجال مشتی سازمانی  که در شهرستانها راه انداخته عربده «جاوید شاه» سر می دهند، سرپوش نهد که جز رسوایی سودی نخواهد برد.

من امید پیروزی دارم و به شما وعده می دهم. با توکل به خدای تعالی، پیوستن شما به اتحادیه دانشجویان اروپا بجاست. باید تمام اقشار به هم بستگی داشته و با یک صدا، آزادی و استقلال خود را به دست آورند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 3، ص:319- 318

 

حکم [تشکیل دولت موقت به آقای مهدی بازرگان ]

زمان: 15 بهمن 1357/ 6 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه رفاه

موضوع: نخست وزیری آقای بازرگان

مناسبت: تشکیل دولت موقت

مخاطب: بازرگان، مهدی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

6 ربیع الاول 1399

جناب آقای مهندس مهدی بازرگان

بنا به پیشنهاد شورای  انقلاب ، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.

مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نموده ام تعیین و معرفی نمایید.

کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.

موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسألت می نمایم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص:55- 54

 

پیام [به مسلمانان ایران و جهان (قیام مستضعفین جهان علیه  مستکبرین )]

زمان: 15 بهمن 1358/ 17 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: قیام مسلمین و مستضعفین جهان علیه مستکبرین

مناسبت: ولادت حضرت رسول اکرم (ص)

مخاطب: مسلمانان ایران و جهان

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ولادت سراسر با سعادت و هجرت با برکت حضرت خاتم النبیین و افضل المرسلین را که مبدأ نهضت اسلامی و الهی و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسان ساز و منشأ حرکت به سوی برچیدن اساس ظلم و نابکاری و ارتقا به مقام والای انسانی و هجرت از تمام ظلمها و خصلتهای شیطانی- حیوانی به سوی نور مطلق و سرچشمه کمال و مؤسس امت و امامت است به جمیع مستضعفین و محرومین و تمام ملتهای جهان خصوصاً عموم مسلمین تبریک عرض می کنم. باید مسلمین در آستانه قرن پانزدهم هجری بپاخیزند و در زیر پرچم الهی- اسلامی از حقوق حقه خود دفاع کنند و دست ستمکاران، خصوصاً ابرقدرتهای شرق و غرب را قطع کنند و دیکتاتورهای مدعی دموکراسی و کمونیستی را به جای خودشان نشانند.

انقلاب اصیل و عظیم الهی، اسلامی، ایرانی ما که اکنون سالروز آن است، جلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسول اللَّه (ص) است که ولادت سعادتمند و هجرت حرکت بخشَش در عصری واقع شد که ظلمات جهالت سراسر جهان را فراگرفته بود و قدرتمندان چون حیوانهای آدمخوار، روزگار مستضعفین را تباه نموده بودند. و نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه، جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی، و فقر و فلاکت جایگزین رفاه و آسایش گردیده بود، پاگرفت و ملت ما قیام کرد، چرا که چنگال سباع به  صورت آدم، تا مرفق به خون جوانان عزیز ما فرو رفته و نفسها در سینه ها قطع شده بود و می رفت تا آثار اسلام و انسانیت محو و کنگره عدالت فرو ریزد. اختناق و وحشت چنان حکمفرما بود که مردان در مقابل همسرانشان و برادران در مقابل خواهران خود جرأت شکایت نداشتند و قلمها و رسانه های گروهی جز در خدمت ظالم نبودند. در این هنگام دست قدرت الهی از آستین عدالت بیرون آمد و در پرتو «اللَّه اکبر» متبلور شد و ملت ایران را از ضعف به قدرت، و از جُبن به شجاعت، و از رخوت به حرکت متحول نمود و سیل خروشان انسانهای الهی که شهادت را سعادت، و ایثار خون را بزرگترین عبادت می دانستند، دیوار دیومنشان و تخت و تاج 2500 سال ستمگری و آدمخواری و تن پروری را چنان در هم کوفتند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.

اکنون مسلمین در آستانه قرن پانزدهم هجری، و ایران در آستانه سالگرد انقلاب و هجرت، این ولادت سعید و هجرت بزرگ و انقلاب اسلامی را جشن می گیریم و مبارک باد می گوییم. ولی جشن بزرگتر در وقتی است که مستضعفین بر مستکبرین غلبه کنند و آنان را تا ابد منزوی نمایند و مسلمین با وحدت کلمه زیر پرچم توحید، دست بیدادگران را از کشورهایشان قطع کنند و ملت ایران که بحمد اللَّه تعالی در عرض یک سال پس از انقلاب دارای جمهوری اسلامی و قانون اساسی و رئیس جمهور شدند، ان شاء اللَّه با رشد معنوی و آرامش، مجلس شورای اسلامی را تأسیس خواهند نمود تا خرابیهای عصر طاغوت، خصوصاً پنجاه سال اخیر را با همت والای خود جبران نمایند؛ خرابیهای معنوی و مادی ای که با برنامه های ابرقدرتها خصوصاً امریکا انجام گرفت و ملتهای مسلمان خصوصاً ملت ایران را تا آستانه سقوط کشاند. گرچه جبران تمام خسارتها امکانپذیر نیست، زیرا جبران ضررهای خونبار جوانان غیوری که در دفاع از اسلام و کشور به شهادت رسیدند، و عزیزانی که در این مدت معلول و ناقص الاعضاء شدند چگونه میسر است. ای کاش ملت ما می توانست از متفکران جهان، آن گاه که خیابانها و کوی و برزنها از خون جوانان برومند ما رنگین شده بود و آسمان ایران به رنگ شفق سرخ درآمده بود، دعوت کند. ای کاش مردم آزاده جهان آه و ناله مادران و خواهران  داغدیده ما را می شنیدند تا مشتی از خروار جنایتهای امریکای جهانخوار و شاه مخلوع را مشاهده می کردند.

ملت آزاده ایران هم اکنون از ملتهای مستضعف جهان در مقابل آنان که منطقشان توپ و تانک و شعارشان سرنیزه است کاملًا پشتیبانی می نماید. ما از تمام نهضتهای آزادیبخش در سراسر جهان که در راه خدا و حق و حقیقت و آزادی مبارزه می کنند، پشتیبانی می کنیم. ملتهای برادر عرب و برادران لبنانی و فلسطینی بدانند که هر چه بدبختی دارند از اسرائیل و امریکاست، هر چه گرفتاری دارند از اختلاف بین سران کشورهای اسلامی است. باید متحد شوند و با نیروی ایمان، «اسرائیل» ریشه فساد منطقه را از بُن برکنند.

ما بار دیگر پشتیبانی بیدریغ خود را از برادران مسلمان و مظلوم افغانی اعلام می داریم و اشغال اشغالگران را شدیداً محکوم می نماییم. ما مسلمانیم و شرق و غرب برایمان مطرح نیست. ما از مظلوم دفاع می کنیم و بر ظالم می تازیم. این یک وظیفه اسلامی است.

هان ای ملتهای جهان که همه مستضعفید! از جای برخیزید و حق خود را بستانید و از عربده های قدرتمندان نهراسید که خداوند با شماست و زمین ارث شماست. و وعده خداوند متعال تخلف ناپذیر است. از خداوند تعالی غلبه محرومین را خواستار و وحدت کلمه اهل حق را امیدوارم. و اخیراً امیدوارم که آقایان محترمی که برای مشاهده نمونه ای از جنایات شاه مخلوع در بهشت زهرا بر بالین سرخ شهدای به خون خفته اسلام جمع شده اند و صحنه کوچکی از صحنه های بزرگ جنایات بیدریغ امریکا و شاه را از نزدیک مشاهده کرده اند، فریاد مظلومانه ملت ایران را به جهانیان برسانند و تبلیغاتی را که با خرج سخاوتمندانه امریکا و صهیونیسم بر ضد ملت ما انجام می گیرد خنثی کنند، باشد که در محضر انسانیت سرفراز شوند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 12، ص:138- 136

 

حکم [تنفیذ ریاست جمهوری آقای بنی صدر]

زمان: 15 بهمن 1358/ 17 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: تنفیذ حکم ریاست جمهوری ابو الحسن بنی صدر

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

بر اساس آنکه ملت شریف ایران با اکثریت قاطع جناب آقای دکتر سید ابو الحسن بنی صدر را به ریاست جمهوری کشور جمهوری اسلامی ایران برگزیده اند، و بر حسب آنکه مشروعیت آن باید به نصب فقیه جامع الشرایط باشد، این جانب به موجب این حکم، رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به این سمت منصوب نمودم؛ لکن تنفیذ و نصب این جانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران.

از جناب ایشان می خواهم که مسئولیت خطیری که به موجب اراده ملت و بر اساس قانون اساسی به عهده ایشان گذارده شده است همچون امانتی الهی از آن پاسداری نمایند، و به پیمان خود در مقابل خداوند تعالی و خلق وفادار باشند، و با اعتماد به فضل خداوند و اعتماد ملت همچون محوری استوار برای هماهنگی نهادهای مسئول، حمایت از مبانی جمهوری اسلامی، در حوزه اختیارات و مسئولیتهای خود قرار گیرند، و در راه هدف ملت- که آن تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی و استقرار نظام عدل اسلامی است- با تمام توان بکوشند، و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانند، و به وظیفه سنگینی که به عهده گرفته اند قیام کنند.

و از قشرهای مختلفه ایران خصوصاً متفکران و دانشمندان و احزاب اسلامی و سیاسی و قوای انتظامی می خواهم که در این لحظات حساس که بر کشور می گذرد با حسن نیت از ایشان و دولت اسلامی پشتیبانی نمایند، و از تفرقه و اختلاف و کارشکنی  بپرهیزند؛ و تا ایشان بر محور عدل اسلامی عمل می کند و جانبدار مستمندان و مستضعفان هستند و از اعمال شِبه طاغوت اجتناب می کنند از همکاری و معاونت دریغ ننمایند.

از خداوند تعالی توفیق ایشان را در راه خدمت به بندگان خدا و به کشور اسلامی خواستارم. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

عید پر برکت ولادت با سعادت ختمی مرتبت.

15/ 11/ 58

17 شهر ربیع الاول 1400

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 12، ص:140- 139

 

سخنرانی [در جمع اعضای شورای انقلاب و ... (تنفیذ حکم ریاست جمهوری)]

زمان: بعد از ظهر 15 بهمن 1358/ 17 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: مقامهای مادی و معنوی

مناسبت: تنفیذ حکم ریاست جمهوری ابو الحسن بنی صدر

حضار: اعضای شورای انقلاب- هیأت دولت و جمعی از خبرنگاران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

فانی بودن دنیا و مقامات دنیوی

من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر می دهم، که آن یک کلمه تذکر برای همه است:

حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة هر مقامی که برای بشر حاصل می شود، چه مقامهای معنوی و چه مقامهای مادی روزی گرفته خواهد شد و آن روز هم نامعلوم است.

توجه داشته باشند همه کسانی که برای بشر خدمت می کنند، کسانی که دارای مقامی هستند، دارای پستی هستند، که مقامْ آنها را مغرور نکند. مقام رفتنی است و انسان در حضور خدای تبارک و تعالی ماندنی است.

من از آقای بنی صدر می خواهم که ما بین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در اخلاق روحی شان تفاوتی نباشد. تفاوت بودن دلیل بر ضعف نفس است.

و من از همه کسانی که در مقامی هستند، چه مقامهای کشوری و چه مقامهای لشکری می خواهم که به مقامات خودشان مغرور نباشند، و در راه اعتلای اسلام و اعتلای ملت مسلمان و اعتلای کشور ایران کوشا باشند. و این طور نباشد که به واسطه تقدم و تأخر یک نفر یا چند نفر موقتاً اسباب این بشود که کناره گیری کنند و یا خدای نخواسته، مخالفت و کارشکنی.

از خداوند تعالی مسألت می کنم که همه ما را به راه خدا، به راه راست هدایت کند و از گرایش به شرق و غرب حفظ کند. و از خوف از ابرقدرتها حفظ کند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 12، ص:142- 141

 

نامه [به آقای محمد حسین لواسانی (تکذیب نمایندگی شخص مورد سؤال)]

زمان: 15 بهمن 1359/ 28 ربیع الاول 1401

مکان: تهران، جماران

موضوع: تکذیب نمایندگی و وکالت از ناحیه امام خمینی

مخاطب: لواسانی، محمد حسین (مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه)

[** بسمه تعالی

دفتر امام خمینی

پیرو نامه های شماره 4/ 1958 مورخ 18/ 8/ 1359 و شماره 4/ 2056 مورخ 6/ 9/ 1359 درباره آقای مهدی خراسانی- مبنی بر نمایندگی امام جهت جمع آوری اعانه در امریکا، فتوکپی نامه شماره 13966/ 3- 660 مورخ 26/ 9/ 1359 جهت استحضار و اعلام نظر به پیوست ایفاد می گردد.

مدیر کل سیاسی- محمد حسین لواسانی]

بسمه تعالی

این شخص وکیل این جانب نیست و ترتیب اثر قبول او در این مورد جایز نیست.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 14، ص: 44

 

سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم (نظم در امور- بررسی احزاب داخلی و خارجی)]

زمان: قبل از ظهر 15 بهمن 1359/ 28 ربیع الاول 1401

مکان: تهران، جماران

موضوع: لزوم رعایت نظم در همه کارها- تفاوت احزاب ایران با احزاب خارجی-

حضار: کارگران معادن ذوب آهن، سرپرست ذوب آهن کرمان (مهندس سالور)، نمایندگان کرمان و زرند در مجلس شورای اسلامی، مسئولان بنیاد مستضعفان سراسر کشور، کارمندان سازمان بنادر و کشتیرانی، پزشکان جبهه های جنگ در جنوب کشور، اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شیراز و اعضای انجمن اسلامی نخست وزیری

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

لزوم رعایت نظم در همه کارها

دستجات مختلفی که امروز اینجا تشریف دارند و در بین آنها بعض معلولین هم مشاهده می شوند، اینها چون جمعیتها [و] دستجات زیادی هستند، من نمی توانم به اسم هر یک صحبت کنم. من چون مزاج کم [توان ] دارم، از این جهت، چند کلمه ای به طور کلی با شما آقایان در میان می گذارم.

یک مطلب مهمی که باید کارگران کارخانه ها، کارگران معادن، و همه کارگران در هرجا که هستند، و کارمندان در هر جای کشور هستند، توجه به آن بکنند این است که نظم را در هر جا که هست مراعات کنند. اگر در یک کارخانه ای، در یک معدنی، در یک اداره ای بنا باشد که با بی نظمی بخواهند انجام عمل کنند، این بی نظمی موجب این می شود که آنها نتوانند به وظایف اسلامی خودشان، به وظایف ملی خودشان عمل کنند، پس لازم است که همه کارگرها و کارمندان به یک نظم خاصی و با گوش کردن به آنهایی که در رأس هستند عمل کنند، که به نتیجه مطلوب- ان شاء اللَّه- برسند.

شما می دانید که ما در ظرف قریب به پنجاه سال، تمام این کارخانجاتی که ما داشتیم و تمام این معادنی که ما داشتیم در خدمت ملت نبوده است. بلکه زحمت را ملت ما کشیدند و عَمَلگی را آنها کردند، و منافع را دشمنان آنها بردند. شماها در معادن با آن سختیها و با آن زحمتها کار کردید و کارگران معدن نفت با آن رنجها و زحمتها کار کردند، نتیجه کارهای همه را دشمنهای همین ملت بردند. امروز که کشور شما مالِ خود شماست و منافع کشور شما برای خود شما و ملت شماست نباید با آن روز مقایسه کنید. امروز وظیفه است برای همه ما که برای این کشور خدمت کنیم، و اقتصاد این کشور را به پیش ببریم تا محتاج به دیگران نباشیم. این اختصاص به کارگرها یا کارخانه های خاصی ندارد.

در سراسر کشور، آنهایی که مشغول یک کار تولیدی هستند، اینها امروز هر کاری بکنند برای کشور خودشان و برای ملت خودشان است؛ و باید با کمال فداکاری کارها را انجام بدهند، و حفظ نظم در همه جا بکنند. و اگر خدای نخواسته اشغالگران و کسانی که می خواهند در این کارخانه ها یک جنجالی بپا کنند، آنها را نپذیرند و از تبلیغات سوء آنها بر حذر باشند. امروز دعوت به بی کاری و کم کاری و دعوت به اعتصاب؛ خیانت به این کشور است و خیانت به جمهوری اسلامی.

امروز مثل دیروز نیست که دعوت می شدید شما به اعتصاب. آن اعتصاب، سرنوشت ساز بود و آن کم کاری، سرنوشت ساز بود. شما را می گفتند که اعتصاب کنید تا چپاولگران را از کشور خودتان دور کنید، و بحمد اللَّه عمل کردید و به نتیجه رسیدید.

امروز عکس آن روز است.

دعوت به اعتصاب، دعوت به کم کاری، دعوت به جنجال، دعوت به کارهای مخالف اسلام، به ضرر خود شما و به ضرر کشور شما هست. پس شما باید بیدار باشید و همه کارکنان و کارمندان در هر جای از کشور هستند باید بیدار باشند که دعوتهای به اعتصاب را، دعوتهای به کم کاری و بی کاری را، دعوتهای به جنجال و امور خلاف نظم را نپذیرند. کنار بزنند آن اشخاصی را که می خواهند شما برای ملتتان کار نکنید. این یک امر کلی است برای همه شما.

و اما مطلب دیگری که مهم است، و من کراراً تذکر داده ام و امروز هم تذکر می دهم، این است که ما امروز در حال جنگ هستیم؛ در حال جنگ با ابَرقدرتها هستیم.

چنانچه ما که در حال جنگ هستیم و دشمنهای ما می خواهند ملت ما را به اسارت بکشند و تمام سران را از بین ببرند، باید این ملت با هم اجتماع کنند و همان وحدتی که در اول انقلاب بود، و نتیجه بزرگ آن را دیدید، باز هم حفظ کنند. این طور نباشد که گروههای مختلف، احزاب مختلف، و اشخاص مختلف، در یک موقعی که ما همه احتیاج به وحدت کلمه داریم، اختلاف ایجاد کنند؛ تشنج ایجاد کنند. البته آنهایی که می خواهند این نهضت و این انقلاب را از بین ببرند و کشور ما را می خواهند به حال زمان طاغوت برگردانند آن کنار نشستند، و اشخاص را که در داخل هستند وادار به عملهایی و نوشته هایی و گفتاری می کنند که در این انقلاب اختلاف واقع بشود و ملت ما و ملت بزرگ ما، طایفه های مختلف بشوند؛ یک طایفه به اسم یک گروه تظاهر کنند، و یک طایفه به اسم یک گروه دیگر. این از اموری است که القا شده است به اشخاص یا گروهها. و شاید خودشان هم مطّلع نیستند.

شیاطینی که در خارج نشستند و نقشه کشیدند برای نابودی همه ما خود ما را وادار می کنند که تیشه به ریشه خودمان بزنیم. توجه به این معنا داشته باشند که در صدر مشروطیت که احزاب مختلف پیدا شد دنبال آن پیروزی که ملت پیدا کرده بود، این احزاب مختلف به جان هم افتادند و این کشور را تباه کردند. شما گمان نکنید که احزابی که در ممالک دیگری هست، در صدر مشروطیت در انگلستان بود، آن احزاب با همان کاری که آنها می کردند و حزب بازی می کردند ماها را به اختلاف می کشیدند، و خود آنها با هم دشمنی نداشتند. هیچ حزبی بر ضد مصالح کشور خودش عمل نمی کرد. اگر هم با هم اختلاف سلیقه یا اختلاف رَویّه داشتند، عاقلانه بود؛ با حساب بود. این طور نبود که یک دسته دسته دیگر را آن چنان تضعیف کنند که کشورشان آسیب ببیند. مع الأسف همان احزابی که در آنجا بودند به ما نمایش می دادند که کشور باید احزاب داشته باشد و احزاب هم باید مخالف با هم باشند، ما را و احزاب ما را روبروی یکدیگر قرار می دادند و به ضرر هم صحبت می کردند و به ضرر هم قلمفرسایی می کردند؛ و نتیجه این شد که به  ضرر کشور بود. طرز احزاب در سایر کشورهای بزرگ، از قبیل شوروی- اگر باشد احزابی در آن- و از قبیل انگلستان، فرانسه، امریکا، با وضع احزاب در مملکت امثال ما مختلف است.

هیچ وقت نخواهید دید که دو حزب در امریکا باشد که یکیشان یا هر دویشان بر خلاف مصلحت امریکا عمل کنند. شما دیدید که در همین چند وقت، این مخالفتی که بین دو حزب در امریکا بود و می خواستند یک دسته ای، یک نفر را برای خودشان رئیس جمهور کنند آن دسته هم یکی دیگر را، بعد از آنکه آن یکی برد قضیه را و رئیس جمهور شد، آن حزب دیگر نیفتادند به جان او و کارشکنی کنند! تبریک گفتند، و بلااشکال مشغول خدمت هستند برای کشور خودشان و با وحدت کلمه کشور خودشان را پیش می برند. اما در ممالکی که توجه به مسائل ندارند و دیدهای سیاسی ندارند، اینها چنانچه گروههایی درست کنند یا احزابی درست کنند، این طور نیست که بعد از آنکه کاندیدای یک حزبی در یک امری پیش برد، دیگران بیایند تبریک بگویند و کمک کنند او را؛ دیگران مخالفت می کنند و کارشکنی می کنند. باید این ملت بیدار بشود. باید این سران و دولتمردان شمِّ سیاسی پیدا کنند. اینها شمِّ سیاسی ندارند. توجه به مسائل و مسائلی که برای حفظ این کشور است ندارند. اینها را اشخاصی که تعهد به اسلام ندارند تحریک می کنند- چه از خارج و چه از داخل- و به جان هم می اندازند [تا] بر خلاف مصالح کشور خودشان عمل کنند.

من نمی خواهم یک مَثَلی که معروف است بگویم، لکن مَثَل ما نظیر همان مَثَل معروف است که ما را، کشور ما را، ملت ما را به اسارت می خواهند ببرند، و خود ما کمک می کنیم به این اسارت! خود ما به روی هم پنجه می اندازیم. خود ما جدّیت می کنیم که مملکت خودمان را ضعیف کنیم. خود ما در جبهه بندیهایمان تضعیف روحیه های ارتش و روحیه های کارکنان و روحیه های کارمندان می کنیم. و این بزرگترین خطایی است که ما داریم. ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را به میان بگذاریم و حل کنیم. با تفاهم مسائل  را حل کنیم؛ نه اینکه جبهه گیری کنیم. یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش؛ و یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش؛ و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی. اینها برای این است که تعهد اسلامی نیست، و دید سیاسی هم نیست. شماها اگر مُسْلم هستید، به احکام اسلام عمل کنید. و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید. این کارها که انجام می گیرد و این قلمها و این قدمها و این گفتارها از سیاست به دور است؛ با یک دید غیر سیاسی و غیر اسلامی است. من به سراسر کشور، به سراسر ملت هشدار می دهم که چنانچه از این اختلاف اندازها پیروی کنید، هر کس باشد، مملکت شما به دامن امریکا می افتد.

اگر ملت اشخاصی را دید، گروههایی را دید که بر خلاف مصالح کشور دارند جبهه گیری می کنند و این طایفه آن طایفه را می کوبند و آن طایفه آن طایفه را، تکلیف شرعی ملت این است که از آنها اعراض کنند و آنها را پذیرا نباشند.

شماها توجه باید داشته باشید که آن ناطق یا آن قلمزن که دارد صحبت می کند چه می گوید، کی  را تضعیف می کند، جز ملت خودش را؟ و جز ارگانهای دیگر را؟ شما روزنامه هایی را می بینید که میدان جنگ شده است با قلمهای غیر اسلامی! معلولین ما الآن در اینجا نشسته اند، هزاران معلول دیگری ما در اطراف کشور داریم و هزاران شهید از ما داده شده است، فداکاری کردند، و ما نشسته ایم در منازل خودمان و با نیش قلم و نیش زبان به هم طنز می گوییم، با هم جنگ می کنیم. بزرگان یک کشور- اگر بزرگی باشد- باید تعلیم بگیرند از این پیرزنهای اطراف کشور و از این جوانها و بچه های اطراف کشور. بدانید که آنها متعهد به اسلام اند، و آنها پشتیبانی این ملت را می کنند. شما در تلویزیون ملاحظه کنید که این قشرهایی که خدمت می کنند الآن برای جنگ و برای جنگزدگان از کدام قشر کشور هستند، جز اینکه از همان مستمندان؟ از همان درجه هایی  که شماها آنها را ضعیف می دانید و در نظر شما مستضعف هستند؟ اینها هستند که از اول پیروزی را به دست آوردند، و شما را به مَسْنَد حکمفرمایی نشاندند. اینها هستند که امروز دنبال این هستند که کشور شما را پیروز کنند؛ و شماها دانسته یا ندانسته دنبال این هستید که کشور خودتان را تباه کنید. تضعیف هر قشر از اقشار و هر شخص از اشخاص که در امروز مشغول به کار هستند و یک خدمتی هستند کمک کردن به دشمنهای اسلام است. ملت باید خودش توجه کند و به تحریکات گوش ندهد و به چیزهایی که اشخاص بر خلاف هم می گویند گوش ندهد؛ و محکوم کند اشخاص یا گروههایی را که بر خلاف مصلحت اسلام یکدیگر را تضعیف می کنند، و بر خلاف مصلحت کشور به هم پنجه می زنند. بزرگها- اگر بزرگ باشند- توجه کنند و تعلیم بگیرند از این توده جمعیت، از این قشرهای بزرگ جمعیت که آنها الهی هستند و برای خدا کار می کنند. تعلیم بگیرید از این جوانهایی که گریه می کنند که من دعا کنم شهید بشوند. تعلیم بگیرید از این سربازانی که در مرزها فداکاری می کنند و خون خودشان را فدای اسلام و کشور اسلامی می کنند.

فردا همه شما در پیشگاه خدا و در پیشگاه ملتها مسئول هستید: مسئول کشته های ما؛ مسئول خونهای به ناحق ریخته ما. ما از صدام توقع نداریم، [باید] در کنفرانس طائف آن لاطایلها را بگوید؛ ما از بعض سران کشورهای به دست آنها افتاده و آن سرانی که در زمان شاه طرفدار شاه بودند و در جنایات شاه شریک بودند، و امروز در جنایات صدام شریک هستند، از آنها توقعی نداریم؛ آنها روی فطرتِ غیر انسانی خودشان عمل می کنند.

آنها به جای اینکه دور هم که نشسته اند برای اسلام فکر کنند و برای کشورهای اسلامی فکر کنند و برای فلسطین فکر کنند و برای نهضت اسلامی ما فکر کنند، دنبال این اند که در یک کشور اسلامی که می خواهد تمام مسائلش اسلامی باشد و می خواهد احکام اسلام را جاری کند در این مملکت، نقشه بکشند و طوایف مختلف را به جان هم بریزند. نقشه بکشند و برادران سُنّی و شیعه را به روی هم وادار کنند، ما از آنها توقع نداریم، فطرتِ شیطانی آنها این عمل را اقتضا دارد؛ اما از دوستان خودمان، از اولادهای  این ملت، از اشخاصی که گوشت و پوستشان در این کشور پرورش یافته، از آنهایی که مصالح این کشور مصلحت خودشان است و مفاسد این کشور مَفْسده خودشان هست، ما از آنها رنج می بریم، ما از آنها توقع داریم. ما توقعمان این است که شما به فکر این خونهای بناحق ریخته باشید، به فکر این معلولین عزیز ما باشید، به فکر این آوارگان جنگ باشید، و به فکر پیشرفت اسلام، نه به فکر اینکه من باید و تو نباید، من هستم و تو نیستی!

شما باید توجه داشته باشید که هر قشری از این کشور تضعیف بشود، هر شخصی که در این کشور مسئول کاری است تضعیف بشود، هر ارگانی که در این کشور مشغول خدمت هست تضعیف بشود. این تضعیف، تضعیف همه هست، و این انتحار است! بدون اینکه گوینده و نویسنده توجه داشته باشد، این روزنامه هایی که هر کدام به جان هم افتاده اند و یک راهی را دارند باز می کنند برای انتقاد از کشور، برای انتقاد از جمهوری اسلامی، برای انتقاد از گروه یا اشخاص، اینها شیاطینی هستند و قلمها در دست شیاطین است، خودشان توجه ندارند. روزنامه ها و مطبوعات باید در خدمت این ملت و در خدمت اسلام باشند. باید همه با هم با برادری رفتار کنند. اگر انتقاد دارند، انتقاد برادرانه داشته باشند؛ مصلحت گویی باشد. اگر روزنامه ها، تبلیغات، همه اینها در این معنا با هم متحد بشوند که قلمهایشان و گفتارشان گزنده نباشد، مثل عقرب نباشد؛ شما بدانید که زبان انسان اگر گزنده شد و از عقرب گزنده تر شد، در آن عالم به صورت یک عقرب گزنده بیرون می آید. و آنهایی که دیگران را تضعیف می کنند و غیبت دیگران را می کنند زبانهایشان در روز قیامت به قدری بلند می شود که مردم از روی آن زبانها می گذرند.

امروز هم مطلب این است که مثل مار و عقرب هم را می گزند. و خودشان نمی فهمند، یا می فهمند و می خواهند بگزند. خدا نکند که بفهمند! خدا نکند که دانسته اینها تضعیف کنند این کشور را. خدا نکند که روزی پیش بیاید که من احساس وظیفه بکنم. من به آنها نصیحت می کنم که آرام باشید! به آنها نصیحت می کنم که یکدیگر را نگزید. پنجه به روی هم نزنید. همه با هم این کشور را به پیش ببرید. اختلاف سلیقه ها را در یک محیط خوب، برادرانه حل کنید. نگذارید که احساس وظیفه بشود. اگر احساس وظیفه بشود، من به هر کس هر چه دادم پس می گیرم.

من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه برادران و خواهران این کشور را، همه خدمتگزاران به این کشور را می خواهم. و از خداوند تعالی می خواهم که با عنایت خودش و با رحمت خودش به همه ما توجه کند، و این اختلافات را خود او حل کند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 14، ص:51- 45

 

سخنرانی [در جمع جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی (اسناد جنایت  امریکا و صدام)]

زمان: صبح 15 بهمن 1360/ 9 ربیع الثانی 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: اسناد جنایات امریکا و صدام

حضار: مهدی کروبی (نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید)- جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

جانبازی، سند جنایت امریکا و شجاعت جانبازان

من تشکر می کنم از شما برادران و عزیزان که با حال نقاهت اینجا آمدید که هم موجبات تأسف من را زیادتر کنید و هم موجبات سرافرازی من. شما عزیزان و بستگان شما و شهدا و بازماندگان شهدا، سند در دست دارید. وجود شما سند دو امر است: یکی سند جنایت امریکا و صدام وابسته امریکا و یکی سند بسیار گویای شجاعت شماست.

شما تعهد خودتان را ثابت کردید. شما ثابت کرده اید و سند دارید به اینکه متعهد به اسلام و قرآن کریم و ملت اسلام هستید. شما رهبران این نهضت هستید و ما از قافله عقب ماندیم. من با کمال صداقت اعتراف می کنم به اینکه ما سندی بر ادعایی اگر بکنیم، نداریم و شما عزیزان بدون ادعا، بدون توقع مدح و ثنا و بدون توقع پاداش، تعهد خودتان را به اسلام و قرآن کریم ثابت کردید. شما و شهیدان این ملت و بستگان شما و بازماندگان شهدا در محضر خدا با یک سند ثبت شده وارد می شوید و ما همچو سندی را نداریم. سعادت مال شماست و مال بستگان شما و مال شهدا و مال بازماندگان شهداست.

صدام با این جنایت ثابت کرد که مقدار تعهدش بر امریکا چقدر است و مقدار طرفداری اش از عرب چقدر است و شما هم ثابت کردید به اینکه تا چه اندازه این شخص جنایتکار است. جنایتکاری که برای رسیدن اربابهایش به مطامع خودشان هم ملت ایران و هم ملت عراق را می خواهد به تباهی بکشد. و شما ثابت کردید که امثال  صدام و حسین برادر صدام، حسین اردنی  همچه عرضه ای ندارند. آنها که با سرنیزه می خواهند حکومت کنند و با سرنیزه در جبهه ها ارتش بفرستند، آنها عرضه این را که با یک ملتی که با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روی گشاده به طرف مرگ می رود، به طرف شهادت می رود، تا مرز شهادت می رود، نمی توانند مقابله کنند. صدام خودش را با دست خودش برای حماقتی که داشت به هلاکت رساند و حالا نوبت حسین اردنی است. اینها در کشورهای خودشان و در بین ملت خودشان رسوا هستند و داوطلبی که حسین ادعا کرده است- از قراری که بعض اشخاص مطلع می گویند- قضیه داوطلبی نیست، بله، خودش تنها داوطلب است، اما او به جبهه ها نمی رود و ترسوتر از آن است که وارد بشود در جبهه ها. او در همان محل خودش می نشیند و یک دسته ای را با سرنیزه به عنوان داوطلب می فرستد به هلاکت برسند.

ملت ایران امروز همه ثابت کردند به دنیا که ملتی هستند زنده، ملتی هستند متعهد به عقاید خودشان و در راه عقیده شهید شدند یا تا مرز شهادت رفتند و ما هر روز شاهد اشخاصی هستیم که از ما می خواهند که دعا کنیم به شهادت برسند و دعا می کنیم که به پیروزی برسند. مشکلات انقلابات زیاد است و انقلاب ما به حسب قاعده، به حسب موازین طبیعی و مادی باید نسبت به مشکلات انقلاب دیگر، صد چندان باشد؛ برای اینکه ما یک ملتی بودیم تحت ستم در طول شاهنشاهی و بخصوص در طول پنجاه سال سلطنت کثیف خاندان پهلوی و ما هیچ یار و یاوری جز خدای تعالی نداشتیم و ما و ملت، ملت عزیز ما خود قیام کرد و نهضت کرد و همه قدرتها را عقب زد. نهضتها و انقلابهای دیگر در مقابلش اگر یک قدرتی ایستاده بود، یک قدرت دیگر هم پشتیبان داشت؛ ما خود ایستادیم و از هیچ کشوری پشتیبانی نشد و ما اتکال به غیر خدا، به کشوری پیدا نکردیم. و این قدرت معنوی و الهی است که در همه پیدا شده است و در شما جوانان  عزیزی که الآن در اینجا حاضر هستید، با سند جنایت امریکا، قدرت روحی خودتان از حسین و صدام بیشتر است. آنها به قدرت مادی اتکال دارند و شما به قدرت الهی اتکال دارید. کشور ما و ملت عزیز با اینکه هیچ کس و هیچ کشوری از او حمایت نظامی نکرد و در دست خودش هم هیچ چیزی که بتواند مقابله کند با قدرت شیطانی محمد رضا نداشت الّا ایمان راسخ به مکتب، قیام کرد و در 22 بهمن نظام فاسد شاهنشاهی را شکست داد و نظام مترقی اسلامی را برپا کرد و همه برای خدا بود. فریادها از سرتاسر کشور فریاد الهی بود، ندای حق بود از حلقوم شما. و خداوند وعده نصرت به شما داده است، لکن باقی باشید به آن تعهداتتان؛ شماها وفا کنید به عهد خدا، خداوند وفا می کند به عهد شما؛ شماها نصرت بدهید به دین خدا و خداوند نصرت می دهد به شما. نصرت خدا در این سه سال واضح و روشن بود؛ هر توطئه ای بر ضد شما و جمهوری شما بپا شد خدای تبارک و تعالی یا با دست شما یا با دست دیگران آن توطئه ها را خنثی کرد. و از حالا به بعد هم دلخوش باشید، دلگرم باشید که شمایی که با این سند، با این سند گویا، با این سند صریح در مقابل خدا هستید و شهدای شما با آن سند در محضر خدای تبارک و تعالی هستند، خداوند شما را نصرت می کند و توطئه ها را خنثی می فرماید. من تکرار باید بکنم وقتی که امثال شما قدرتمندان روحی را ببینم با این روحیه بزرگ و با این عظمت روح خجالت می کشم که خودم را یک انسان متعهد بدانم. من از خدای تبارک و تعالی برای شهدا رحمت و برای شما سعادت و سلامت، برای متعلقان و بازماندگان همه، عزت و سعادت و سلامت خواستارم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 16، ص:16- 14

 

اجازه نامه [به نخست وزیر (خانه سازی برای پرسنل سپاه پاسداران)]

زمان: 15 بهمن 1364/ 24 جمادی الاول 1406

مکان: تهران، جماران

موضوع: خانه سازی جهت پرسنل سپاه پاسداران

مخاطب: موسوی، میر حسین (نخست وزیر)

[محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی، رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و فرمانده معظم کل قوا- روحی له الفداء

احتراماً با توجه به نیاز شدید پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- که عموماً از قشر مستضعف می باشند- به مسکن، و با توجه به مشکلات موجود، استدعا دارد موافقت فرمایید بنیاد مستضعفان باغ قدس ... را که برای این منظور مناسب است در اختیار وزارت سپاه قرار دهند تا با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به خانه سازی برای برادران سپاهی اقدام گردد. این مسأله با برادر گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی در میان گذاشته شد. ایشان کاملًا موافق هستند. همچنین برادر گرامی جناب آقای مهندس میر حسین موسوی، نخست وزیر محترم و نماینده حضرت عالی در بنیاد مستضعفان موضوع را به موافقت حضرت عالی موکول نموده اند. خداوند وجود حضرت عالی را تا قیام ولیّ اش سالم و تندرست باقی بدارد.

وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- محسن رفیقدوست ].

بسمه تعالی

جناب آقای نخست وزیر

با پیشنهاد مذکور بر وفق آنچه جناب حجت الاسلام آقای هاشمی گفته اند موافقت می شود، و مانع ندارد.

15 بهمن 64- روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 19، ص: 471

 

نامه [به وزیر اطلاعات در مورد منع  جستجو در برخی پرونده ها]

زمان: 15 بهمن 1366/ 15 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: اجتناب وزارت اطلاعات از جستجو در برخی پرونده ها

مخاطب: محمدی ری شهری، محمد (وزیر اطلاعات)

[آقای ری شهری وزیر اطلاعات طی نامه ای به تاریخ 13/ 11/ 66 با بیان آثار زیانبار در اختیار نهادن پرونده های در حال پیگیری آن وزارتخانه به نمایندگان مجلس، و اینکه از اطلاعات موجود در این گونه پرونده ها- که از نظر سیر قضایی و شرعی هنوز به اثبات نرسیده اند- چه بسا بهره برداری سیاسی شود؛ خواستار کسب نظر امام خمینی شده است. امام در پاسخ چنین مرقوم فرموده اند:].

بسمه تعالی

فحص از پرونده متهمین با خصوصیات ذکر شده خلاف شرع و قانون اساسی است و وزارت اطلاعات مجاز به اجازه فحص از این گونه پرونده ها نمی باشد.

15/ 11/ 66

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 20، ص: 461

 

تقریظ [بر رساله توضیح المسائل چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسین ]

زمان: 15 بهمن 1366/ 15 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: مجزی اعلام نمودن عمل به رساله توضیح المسائل (تصحیح شده توسط فضلای قم)

مخاطب: مقلدین امام خمینی

بسمه تعالی

چون در رساله توضیح المسائل، پاره ای از اغلاط مشاهده شده بود، جمعی از فضلای محترم حوزه علمیه قم، اقدام به تصحیح و غلطگیری آن نمودند، و پس از تصحیح و غلطگیری دقیق به صحت آن شهادت داده اند، که ضمن تقدیر و تشکر از زحمات ایشان، عمل به این رساله تصحیح شده، ان شاء اللَّه تعالی مجزی است، و امید آنکه عاملین به آن، عند اللَّه مأجور باشند. - به تاریخ پانزدهم جمادی الثانی 1408

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 20، ص: 462

. انتهای پیام /*