کد مطلب: 2904 | تاریخ مطلب: 27/10/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 27 دی ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  27 دی ماه

اجازه نامه [به همسر و فرزندشان جهت مسافرت به عراق ]27 دی 41

نامه [تشکر به آقای محمد صدوقی (تأسیسات بنیاد صدوق در قم)]27 دی 56

پیام [تبریک به ملت ایران (فرار شاه و تشریح وظایف آحاد ملت)]27 دی 57

مصاحبه [با نشریه «اکسپرس» در تبیین مواضع انقلاب ]27 دی 57

سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت امور خارجه (اصلاح سفارتخانه ها)]27 دی 62

نامه [به شورای عالی قضایی (تذکراتی  به اعضای آن شورا)]27 دی 67

 

اجازه نامه [به همسر و فرزندشان جهت مسافرت به عراق ]

زمان: 27 دی 1341/ 20 شعبان 1382

مکان: قم

موضوع: مسافرت همسر و فرزند امام خمینی

این جانب سید روح اللَّه مصطفوی شناسنامه 2744 صادره از شعبه 2 کمره فرزند سید مصطفی به موجب این ورقه اجازه می دهم که عیال این جانب خدیجه ثقفی شناسنامه شماره 4910 صادره تهران فرزند محمد ثقفی به اتفاق فرزندشان سید مصطفی مصطفوی به عراق مسافرت نمایند، و این ورقه اجازه این جانب جهت مسافرت مشارٌ الیها نافذ و معتبر است.

روح اللَّه المصطفوی

27/ 10/ 147441 صحت امضای حضرت آیت اللَّه آقای حاج سید روح اللَّه مصطفوی شناسنامه شماره 2744 صادره حوزه 2 کمره که در دفتر گواهی معین و در این ورقه به علامت* نمایانده شده است گواهی می شود.

سردفتر شماره 7 قم

صحیفه امام، ج 1، ص: 131

 

نامه [تشکر به آقای محمد صدوقی (تأسیسات بنیاد صدوق در قم)]

زمان: 27 دی 1356/ 7 صفر 1398

مکان: نجف

موضوع: پیام تشکر و ابراز امیدواری- ایجاد تأسیسات در زمینها (بنیاد صدوق)

مخاطب: صدوقی، محمد

بسمه تعالی

7 شهر صفر 98

به عرض عالی می رساند، مرقوم محترم که حاکی از سلامت مزاج شریف و حاوی تفقد از این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. این جانب از وضع حاضر ناراحت و نمی دانم کار مظلومان، با این قوم به کجا خواهد انجامید! از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه فرصتی حاصل شود که در زمینها به دلخواه جنابعالی تأسیسهایی فراهم کنید. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 3، ص: 312

 

پیام [تبریک به ملت ایران (فرار شاه و تشریح وظایف آحاد ملت)]

زمان: 27 دی 1357/ 18 صفر 1399

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

موضوع: تبریک به مناسبت فرار شاه و تشریح وظایف آحاد ملت

مناسبت: فرار شاه از ایران

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

خدمت عموم ملت شریف و شجاع ایران- أعْلَی اللَّهُ کلِمَتَهُمْ وَ وَفَّقَهُمُ اللَّهُ تعالی

فرار محمد رضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می کنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهای مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت می توان بر مشکلات هر چه باشد غلبه کرد، و به مقصد- هر چه دشوار باشد- رسید. گر چه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت از دست ما گریخت ولی به خواست خداوند متعال بزودی به محاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد؛ لکن قطع دست ستمکار از ادامه ظلم، به دست ستمدیدگان، فوری است. او رفت و به هم پیمان خود، اسرائیل- دشمن سرسخت اسلام و مسلمین- پیوست و جرایم و آشفتگیهایی را به جای گذاشت که ترمیم آن جز به تأیید خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداکاری اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد. اکنون در این طلوع فجر سعادت و پیروزی توجه عموم را به مطالبی جلب می کنم:

1- بر جوانان غیور در سراسر کشور لازم است، برای حفظ نظم، با آن دسته از قوای انتظامی که اکنون به آغوش ملت بازگشته اند با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند که بدخواهان و منحرفین آشوب و ناامنی ایجاد نمایند.

2- به تظاهرات و شعارهای پر شور علیه رژیم سلطنتی و دولت غاصب ادامه دهند؛ و اگر منحرفین و مخالفین اسلام بخواهند اخلالی به وجود آورند و نظم را به هم زنند، از آنان جداً جلوگیری کنند. باید ملت بداند که هر انحرافی و هر شعاری که مخالف مسیر ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق می یابد. من از جمیع اشخاصی که انحرافی داشته اند و یا گرایش به بعضی از مکتبهای انحرافی داشته اند تقاضا دارم که به آغوش اسلام، که ضامن سعادت آنان است، برگردند که ما آنان را برادرانه می پذیریم. در این موقع حساس که کشور جنگزده ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد باید سعی شود که از هر اختلافی احتراز شود.

3- دولت موقت برای تهیه مقدمات انتخابات مجلس مؤسسان بزودی معرفی می شود و به کار مشغول خواهد شد. وزارتخانه ها موظفند که آنان را پذیرفته و با آنان همکاری صمیمانه کنند. این جانب به صلاح وزرای غیر قانونی می دانم که برکناری خود را اعلام کنند و خود را در مسیر ملت قرار دهند.

4- به جمیع نیروهای انتظامی و زمینی و هوایی و دریایی و صاحب منصبان و درجه داران ارتش و ژاندارمری و غیر آنان توصیه می کنم که دست از حمایت محمد رضا پهلوی- که مخلوع است و به کشور برنمی گردد و در خارج نیز با نفرت مردم مواجه است- بردارند و به ملت بپیوندند؛ که صلاح دنیا و دین آنان در آن است.

این جانب از همه طبقات خصوصاً حضرات علمای اعلام در این مواقع حساس تشکر می کنم، و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم؛ و وحدت کلمه را برای همیشه، خصوصاً تا برانداختن رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلام، امیدوارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 5، ص:486- 487


مصاحبه [با نشریه «اکسپرس» در تبیین مواضع انقلاب ]

زمان: 27 دی 1357/ 18 صفر 1399

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

موضوع: تبیین مواضع انقلاب درباره اسرائیل، امریکا و حدود آزادی

مصاحبه کننده: خبرنگار خارجی نشریه اکسپرس

سؤال: [موضع شما در مقابل دو اردوگاه شرق و غرب چگونه خواهد بود؟]

جواب: دولت اسلامی ما آزاد و مستقل خواهد بود. و تعادل قوا در این منطقه از جهان به هیچ وجه نباید تغییر یابد. ما نه به سوی غرب و نه به طرف شرق گرایش خواهیم داشت و می خواهیم یک جمهوری بیطرف و غیر متعهد باشیم. ما می خواهیم روابط دوستانه با همه کشورها داشته باشیم، ما دام که آنها در امور داخلی ما مداخله نکنند.

[با وجود این، قصد در مورد قطع نفت به اسرائیل و آفریقای جنوبی نشان می دهد که شما از هم اکنون یک انتخاب سیاسی به عمل آورده اید]

- خیر؛ ما به این ترتیب در برابر کشورهایی که حق و عدالت را زیر پا گذاشته اند، عکس العمل نشان می دهیم. راجع به اسرائیل، ما در منازعه آن کشور با دوَل عرب با اقدام خود موضع نمی گیریم؛ ما تنها، کشوری را به این ترتیب مجازات می کنیم که مشاورینش به پلیس و ارتش شاه برای زجر و شکنجه ملت ما کمک کردند. در جاهای دیگر فروشهای ما عادی خواهد بود. ما پول نفت را برای مصلحت ملت و نه به خاطر تجهیزات نظامی ویران کننده خرج خواهیم کرد.

[راجع به روش امریکا چه قضاوتی دارید؟]

- دولت و رئیس جمهوری امریکا در جریانات اخیر به صورت دشمن ملت ایران رفتار کردند. حضور پایگاههای نظامی و حضور مستشاران امریکایی کشور ما را فقیر کرده است. امریکا در کشتار فجیع ملت ما توسط رژیم شاه، از این رژیم حمایت کرد و شریک جرم شناخته می شود. اکنون با ملت امریکاست که هیأت حاکمه خود را تحت فشار قرار دهد.

[آیا شما از لیبی کمکی دریافت داشته اید؟]

- این مطلقاً مسخره است! ما از هیچ کشوری کمک دریافت نداشتیم. ملت ما با دستهای برهنه با تانک و مسلسل روبه شدند. اگر قدرتهای استعماری به حمایت جنایتکاران ایران ادامه دهند که شاه در صدر آنها قرار دارد ما راه دیگری انتخاب خواهیم کرد.

[در مجموعه ای از نظریات شما که در سال 1970 زیر عنوان دولت اسلامی به زبان انگلیسی انتشار یافته، شما نظریه مربوط به استقرار رژیم خشک و سختی را که بر مبنای رعایت اصول قرآن پی ریزی شده شرح داده اید؛ و اضافه کرده اید که در این نظام جایی برای عقاید و احساسات وجود نخواهد داشت و صرفاً تعالیم قرآن ملاک عمل خواهد بود، و افراد مردم فقط از خدا و قانون او اطاعت خواهند کرد. آیا مردم حاضر خواهند شد که تا این حد آزادیهایشان محدود شود؟]

- در یک رژیم اسلامی، آزادیها صریح و کامل خواهند بود. تنها آزادیهایی به ملت داده نخواهد شد که بر خلاف مصلحت مردم باشد و به حیثیت فرد لطمه وارد سازد. حمایت عظیمی که ملت از چند ماه پیش، از ما به عمل می آورد نشان می دهد که مردم به قدر کافی افکار ما را درک کرده و متوجه آینده شده اند. همین حمایت، ضمناً ثابت می کند که این ملت- که سعی کردند آن را از مذهب به وسیله وسوسه های مادی دور سازند- خوشوقت است که بار دیگر در راهِ آسمانی قدم نهد و روح واقعی خود را بازیابد. ما با حیف و میل مبارزه خواهیم کرد، ثروتهایی را که عده معدودی استفاده جو ربوده اند باز خواهیم گرفت، شرایط زندگی افراد محروم را بهبود خواهیم بخشید، و ملت را در راه شرافت و فداکاری و به سوی ساختمان یک جامعه آزاد و نوین رهبری خواهیم کرد.

صحیفه امام، ج 5، ص:488- 489


سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت امور خارجه (اصلاح سفارتخانه ها)]

زمان: صبح 27 دی 1362/ 13 ربیع الثانی 1404

مکان: تهران، جماران

موضوع: مقایسه نقش مردم در نظامهای گذشته و نظام اسلامی- لزوم اصلاح سفارتخانه ها

حضار: ولایتی، علی اکبر (وزیر امور خارجه)، معاونان، سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی و آفریقایی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

نقش مردم در نظامهای پیشین و نظام اسلامی

من وقتی که متصدیان امور ایران را، همه، چه آنهایی که در خارج هستند، چه اینهایی که در داخل هستند، می بینم و مقایسه می کنم با متصدیان امور در سابق، زمان قاجار، من آن وقت هم یادم هست و زمان رضا شاه و زمان شاه و اینها، احساس می کنم که واقعاً یک تحول عظیمی پیدا شده است در ایران، یعنی کار از دست قلدرها به دست ملت افتاده است، آنهایی که از خود ملت اند. در سابق در هیچ امری از امور، ملت دخالت یا گذاشتند بکند یا از باب اینکه می دید از بس فساد هست در کار، نمی کردند. فرض کنید که در انتخابات که حق ملت است- انتخابات- یا مردم اصلًا متوجه نبودند که مسأله انتخابات چی هست. اصلًا توجه به این معانی خیلی نداشتند از باب اینکه مردم را به بازی گرفتند، در زمان قاجار یک عده از خانهایی که در اطراف بودند از مالکین و از متنفذین، آنها بودند که قبضه می کردند. در زمان رضا شاه که دیگر شاه و هر چه بود اینها بودند؛ مجالی برای مردم اصلش نبود. این در انتخاباتی که حق مردم بود، در سایر امور که دیگر مردم آن قدرها خودشان حق قائل نبودند. با اینکه آن هم حق آنها بود اصلًا دخالت نداشتند. مثلًا یک حکومتی می رفت در یک جایی هر کاری دلش می خواست می کرد، هر فسادی می کرد صدای مردم به جایی نمی رسید و در بعضی از اوقات این طور بود که آن مثلًا صدر اعظمی که آنجا، آن نخست وزیری که آن وقت بود، آن زمان هم خصوصاً زمان قاجار که بیشتر این مسائل بود اصلًا هر جایی را در تیول یک کسی قرار می دادند یک کسی را در خراسان می فرستند، خراسان مال تو، البته او یک چیزی می داد خراسان مال او بود، یعنی معنایش این بود که تو این رشوه را به من بده، خراسان هر کاری می خواهی بکنی، هر چه مردم فریاد کنند کسی نیست که گوش کند به حرفش. و من امروز می بینم که بحمد اللَّه مسأله اصلش از آن وضعی که آن وقت داشته است بکلی دگرگون شده است. الآن نخست وزیر و رئیس جمهور و- عرض می کنم که- سایر رؤسا، سایر وزرا اینها از خود این مردم هستند، این جور نیست که اینها از یک طبقه مثلًا دیگری باشند و طبقات مختلفی باشد و آن گردن کلفتهای آن وقت باشند. نه، از خود همین هستند که یک طلبه بوده است حالا آمده رئیس جمهور شده است، یکی بازاری بوده آمده است چه شده، یکی کاسب بوده، همین است. شما هم همین طور هستید، این اصلًا از وضعتان معلوم است. آن وقت وضع معلوم بود که چه خبر است، حالا هم از وضع معلوم است. بعضی از آقایان طلبه هستند و اهل علم هستند و سفیرند، بعضی آقایان هم اهل همین ملت هستند، حالا یا بازاری بودند یا محصل بودند یا دانشگاهی بودند، همین مسائل است.

و ما باید این را غنیمت بشماریم که حالایی که کار دست خود ملت افتاده و خود ملت است که زمام امور را به دست گرفته است ما غنیمت بشماریم و کار کنیم برای اسلام، برای ملتمان کار کنیم. کار برای شما این است که ... شما نمی دانم حالا آن وقت، وضع سفارتخانه های آن وقت را اصلًا نه، لا بد ندیدید، نرفتید آنجا، سفارتخانه  کسی نمی رفت، اما خوب وضع را اطلاع دارند. مثلًا ایشان اطلاع دارند که وضع آن وقت چی بوده. باید وضع بکلی تغییر کند، تغییر هم کرده است، اما تغییر اساسی باشد که یک سنتی بشود به واسطه شما برای آینده ها. کسی که یک سنت خوبی را بگذارد، در اجرش تا آخر شریک است به حسب روایات ما. یک وضعی در آنجا درست کنید که کسانی که  می آیند و سفارتخانه را می بینند متوجه بشوند که این سفارتخانه با سایر سفارتخانه ها فرق دارد. حتی با سفارتخانه های دول اسلامی فرق دارد. این سفارتخانه با سفارت های سابق اصلًا طرف نسبت نیست، یک جور دیگری است. اگر شما موفق بشوید به این معنا که وضع را جوری کنید که به ارث برده بشود برای آتیه، ما مسئول حالا که نیستیم، ما مسئول همیشه هستیم. ما الآن که مجال دستمان آمده است مسئولیتمان برای دوره های بعد است. نه اینکه فقط هر چه شد بعد، بعدها هر چه شد بشود، ما تا زنده ایم بشود، هر چه می خواهد بعد بشود. این جور نیست. ما مسئولیم که این سفارت، شماها آقایان این سفارتخانه ها را به جوری درست بکنید که وقتی دست یک سفارت دیگری افتاد، نتواند اصلًا تغییرش بدهد به این زودیها. و همه جهاتش، هر جهتی که در آن وقت بوده عکسش را بکنید، آن وقت من می دانم جهت صحیح نبوده در کار. جهت سالم نبوده یا بست و بندهایی بوده است که سیاسیها می کنند غالباً برای استفاده های شخصی یا استفاده های دیگری، غیر مشروع حالا باید وقتی که می آیند می بینند ببینند که در یک محیطی وارد شده اند که این محیط اسلام است. این محیط ملت اسلام است و نمی توانند در اینجا یک کاری بکنند، بر خلاف اینکه در سابق یک سفیری وارد می شد ایران، و این اشخاصی که برای ملت مثل گرگ به جان ملت افتاده بودند در مقابل آنها مثل روباه بودند. این برای این بود که به مردم اتکا نداشتند. اینها اتکایشان به یک نقطه بود که مثلًا یا شاه بود که شاه هم دست نشانده آنها بود، یا نخست وزیر بود که همین طور بود، یا صدر اعظم بود که این طور بود. اینها اتکایشان به آنها بود. از این جهت، وقتی یک سفیری وارد می شد به ایران؛ سفیر انگلیس آن وقتها و حتی خوب، این را در تاریخ نقل می کنند که وقتی که مردیکه پاشد صدر اعظم را زد به دیوار و مشت تو کله اش زد که تو این کار را چرا نمی کنی یک سفیر این کار را کرد. خوب، حالا می دانید که سفیرش که نمی تواند، رئیس جمهوری یک کشور دیگری هم که بیاید، از انگلستان هم بیاید نمی تواند. سلطان انگلستان هم بیاید نمی تواند. یعنی نمی تواند با یک نفر اشخاص عادی اینجا این طور رفتار بکند. این برای این است که اتکای شما به یک شخص نیست، شما ملت اید، خودتان ملت اید، اتکا به ملت است. وقتی اتکا به ملت شد دیگر انسان نمی ترسد از اینکه حالا اگر من این کار را بکنم این- فرض کنید- سفیر به وزارتخانه می گوید که من را تأدیب کنند. این خودش هم که نمی تواند. حالا این طوری شده است.

شما این را باید غنیمت بدارید و ما هم غنیمت، برای اینکه حفظ کنیم این سنت الهی را که به دست ما دادند ما برای آتیه درست بکنیم. حالایش را من خاطر جمعم که خوب است ان شاء اللَّه. البته همچو نیست که صد در صد، اما شماها در صدد برآیید که صد در صد خوب باشد، لکن مهم آتیه است.

مهم این است که حکومت در ایران جوری باشد که وقتی منتقل شد به آتیه، نتوانند به این زودی تغییرش بدهند. ملت آن طور حاضر است، حکومت باید خودش طوری درست بکند که وقتی که منتقل شد به نسل آتیه نتواند بر خلاف رفتار بکند. رئیس جمهور جوری رفتار کند که وقتی یک کس دیگر رئیس جمهورشان شد نتواند که خلاف بکند، و همین طور سایرین. مجلس یک کاری بکند که وقتی مجلس دیگری تحقق پیدا کرد نتواند رویه اش را تغییر بدهد. این یک تکلیفی است الآن برای ما. شماها الآن مکلف هستید به اینکه در هر جا هستید تمام جهات اخلاقی و اعتقادی و- عرض می کنم- سیاسی و همه جهات اجتماعی را و همه این چیزهایی که محوّل به شما هست اینها را جوری درست بکنید که وقتی منتقل شد به یک نفر دیگری، و لو بد باشد، خودش را مجبور باشد که خوب نمایش بدهد. همان طوری که سابق اگر یک کسی خوب هم بود نمی توانست خوبی اش را نشان بدهد. برای اینکه محیط یک محیط، جو را جوری درست کرده بودند که یک نفر آدم هم که می خواست متدین باشد نمی توانست عرضه کند تدینش را. شما محیط را باید جوری بکنید که اگر خدای نخواسته یک کس بدی هم سفیر شد، کاردار شد، نمی دانم چه شد، نتواند به این زودیها اظهار کند که من آن جور نیستم. وضعش را وضعی قرار بدهد که مثل شماها باشد و این مسئله ای است که ما باید دنبال این باشیم که آتیه را در نظر بگیریم، نه حالا را. ما آتیه داریم، اسلام آتیه دارد، مملکت شما آتیه دارد و همه گرگها هم در اطراف هستند که یک [خبری ] بشود بلکه دوباره از سر بگیرند و این الآن به عهده همه ماست که نگذاریم این پیش بیاید، که یک قضیه ای پیش بیاید که به هم بخورد اوضاع. نه، همه چیز سر جای خودش باشد، هر که هم بمیرد، هر که هم از بین برود، هر چی هم سر جای خودش باشد.

این را باید حفظش بکنید و این مطلبی است که به نظر من مهم است هم برای وزارتخانه ها، هم برای سفرا، هم برای همه.

و شما هم که در خارج هستید البته یک قدری تکلیفتان مشکلتر از اینجاست. خوب، شما هر کدام هستید، در خارج که هستید، در بلاد اسلامی که هستید خوب، وضع آنها یک وضعی است که با ما خیلی [مطابق ] نیست، امیدواریم که درست بشود آنجا هم.

باید آنجاها شما وضعتان را جوری قرار بدهید که تحت تأثیر آنها واقع نشوید، هر که می آید آنها تحت تأثیر شما واقع بشوند، نه شما تحت تأثیر آنها. یعنی کسی که وارد اینجا می شود وقتی یک چیزی توی ذهنش بیاید که تأثیر کند در قلبش اینکه وضع خوب است این طوری باشد، نه آن طوری باشد. خوب است که نویسنده های اینجا این جوری باشند. محرّرین  اینجا این جوری باشند- عرض می کنم- مستخدمین این طوری باشند، و رؤسا این طوری باشند. این طور به نظرشان بیاید که این وضع بهتر از آن وضع است که آنها دارند.

اگر این طور شد کم کم ان شاء اللَّه نفوذ هم می کنید به آنها و انقلابتان هم صادر می شود. ما هم می خواهیم صادر به همین معنا بشود. ما می خواهیم سفرایمان در آنجا جوری عمل بکنند که سفرای آنجا، دولت آنجا تحت تأثیر واقع بشود و دولتمان کاری بکند که دولتهای دیگر تحت تأثیر واقع بشوند. و ملتمان کاری بکند که ملت های دیگر تحت تأثیر واقع بشوند. و من امیدوارم که چون برای خدا شما، امیدوارم که برای خدا کار بکنید، این کار به دست شماها واقع بشود و به دست شما یک سنتی قرار داده بشود که شما شریک باشید در حسنات اشخاصی که بعدها می آیند. و این مسئله مهمی است که ما خودمان زیر خاک باشیم و کسان دیگر کار بکنند، حسناتش را پای ما بنویسند. اگر شما یک سنت صحیحی بجا بگذارید وضع این طوری خواهد شد. ان شاء اللَّه امیدوارم که همه موفق و مؤیّد و منصور باشید و به کارهای خودتان ادامه بدهید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

صحیفه امام، ج 18، ص:295- 300

 

نامه [به شورای عالی قضایی (تذکراتی  به اعضای آن شورا)]

زمان: 27 دی 1367/ 9 جمادی الثانی 1409

مکان: تهران، جماران

موضوع: تذکراتی به اعضای شورای عالی قضایی

مخاطب: شورای عالی قضایی

بسمه تعالی

شورای عالی قضایی جمهوری اسلامی ایران

مسائلی را گوشزد می کنم:

1- شما که مسئولیت قضایی دارید و بالاترین مرجع قضایی در کشورِ پنجاه میلیونی می باشید نباید به کار دیگری در وقت اداری اشتغال داشته باشید. آیا بهتر نیست که برای سر و سامان دادن به امور قضایی در غیر وقت اداری هم به کار قضایی بپردازید.

2- تقسیم کار قضایی موجب می شود تا بدانیم با چه کسی روبه هستیم. و ظاهراً این امر ضروری است؛ و حفظ قانون هم در این صورت امکان دارد.

3- این جانب تحمل تعطیل حکم خدا را ندارم. اگر کم کاری شود، خود همان گونه که در چند مورد اقدام کرده ام مستقیماً اقدام می نمایم.

من به شما علاقه دارم، اما در مقابل تکلیف شرعی نمی توانم بی تفاوت باشم.

و السلام.

27/ 10/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 21، ص: 242

 

 

 


. انتهای پیام /*