کد مطلب: 2903 | تاریخ مطلب: 26/10/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 26 دی ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  26 دی ماه

مشاهده کلیپ فرار شاه 

پیام [به خبرگزاریهای خارجی درباره فرار شاه ]26 دی 57

مصاحبه [با مجله «اشترن» درباره آزادی احزاب در جمهوری اسلامی ]26 دی 57

مصاحبه [با خبرنگاران خارجی درباره فرار شاه ]26 دی 57

پیام [به ملت ایران (تبلیغات  انتخابات ریاست جمهوری)]26 دی 58

سخنرانی [در جمع فرماندهان سپاه در جنوب کشور (منزلت  پاسداری)]26 دی 60

سخنرانی [در جمع کارکنان صنایع دفاع (خدمت  به  اسلام  و کشور)]26 دی 61

 

پیام [به خبرگزاریهای خارجی درباره فرار شاه ]

زمان: 26 دی 1357/ 17 صفر 1399

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

مناسبت: فرار شاه از ایران

مخاطب: خبرگزاریهای خارجی

الف: خروج شاه از ایران اولین مرحله پایان یافتن سلطه جنایت بار پنجاه ساله رژیم پهلوی می باشد، که به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزی مرحله ای را به ملت تبریک می گویم و بیانیه ای خطاب به ملت صادر خواهم کرد

ب: ما بزودی دولت موقت انتقالی را برای اجرای انتخابات مجلس مؤسسان و تصویب قانون اساسی جدید معرفی می کنیم

ج: بازگشت من به ایران در اولین فرصت مناسب انجام خواهد شد.

صحیفه امام، ج 5، ص: 481


مصاحبه [با مجله «اشترن» درباره آزادی احزاب در جمهوری اسلامی ]

زمان: 26 دی 1357/ 17 صفر 1399

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

موضوع: آزادی احزاب در جمهوری اسلامی

مصاحبه کننده: خبرنگار مجله آلمانی اشترن

سؤال: [حضرت آیت اللَّه! شما بنیادگذاری یک دولت اسلامی را در ایران اعلام فرموده اید که ریاست آن را عهده دار خواهید شد. آیا این دولت اسلامی بر اساس یک رژیم پارلمانی و از نوع رژیمهای پارلمانی دنیای غرب خواهد بود یا یک نوع حکومت روحانی؟ و آیا می خواهید نقش ریاست خود را با انتخابات و یا با مراجعه به آرای عمومی به تصویب برسانید؟ در این دولت اسلامی آیا احزاب سیاسی، روزنامه ها و همچنین غیر معتقدین به دین می توانند آزادانه- احتمالًا- عدم موافقت را با آن حضرت و سیاستتان اظهار دارند؟]

جواب: من نمی خواهم ریاست دولت را داشته باشم. و طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه به آرای ملت؛ و قانون، قوانین اسلام است. و احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند، مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد.

[قدرت حضرت عالی بر روی چه نیروی سیاسی یا بر چه تشکیلات بنیادی دیگر اتکا خواهد داشت؟ تکیه شما مثلًا بر روی «جبهه ملی» است یا بر روی روحانیون؟ قبلًا اظهار فرموده بودید که اینها فقها و اشخاص دیگری هستند که باید به امور حکومت اشتغال یابند و آیا این اصل به همان سان که قبلًا فرموده اید عمل خواهد شد؟]

- من چنین چیزی نگفته ام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهده روحانیون است و اتکای روحانیون هم به ملت است نه به حزبی. و من هم به ملت اتکا دارم و به حزبی وابسته نیستم.

[بنا بر این نقل قولهایی که از جنابعالی در روزنامه هرالد تریبون امریکایی منتشر شده، نقل قول و پیام شما نیست؟]

- بسیاری از روزنامه ها بر خلاف واقع چیز می نویسند. و من باید تعجب کنم از اینکه چطور روزنامه ها به خودشان اجازه می دهند که حرفهایی که بر خلاف واقع است و من نگفته ام و نکرده ام نسبت دهند.

[در چه هنگام و در چه شرایطی برای نخستین بار در خود احساس این رسالت سیاسی را فرموده اید؟ و چرا توده های ایرانی را بلافاصله پس از حوادث سال 1963- از همان هنگام که جنابعالی رهبر خلقی بودید- بسیج نفرمودید؟]

- ما از اول برای اینکه مخالفت با رژیم داشته باشیم، چون رژیم را قانونی نمی دانستیم، درصدد بودیم و لکن بتدریج ملت بیدار شد. یک امری نبود که بتوان در همان اوایل این کار را انجام داد. در این مدت کم کم مردم بیدار شدند و از یک سال و نیم قبل به این طرف، این آگاهی به اوج خود رسید و منتهی به این مسائل شد.

صحیفه امام، ج 5، ص:482- 483


مصاحبه [با خبرنگاران خارجی درباره فرار شاه ]

زمان: 26 دی 1357/ 17 صفر 1399

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

مناسبت: فرار شاه از ایران

مصاحبه کننده: خبرنگاران خارجی

سؤال: [اولین قدم سیاسی حضرت آیت اللَّه بعد از خروج شاه چیست؟]

جواب: خروج شاه اولین مرحله پیروزی ملت ماست، و ما مشکلات زیادی در پیش داریم؛ و ملت ما باید بداند که مجرد رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است. و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می کنم. و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است؛ و این تبریک، بیشتر از تبریک رفتن شاه است. و ما الآن مسائل بسیار مشکل در پیش داریم و وارث یک مملکت از هم پاشیده ای هستیم که این خرابیها در ظرف پنجاه سال سلطنت پهلوی و بیشتر از سی سال سلطنت محمد رضا خان به وجود آمده است که ما باید برای ترمیم آن با همت جمیع طبقات ملت قیام کنیم. اولین قدمی که ما باید برداریم ترمیم این خرابیهایی است که به وسیله شاه که از عمال خارجی بود حاصل شده است؛ و این میسّر نیست الّا به کمک کردن جمیع طبقات. من از جمیع طبقات ملت با کمال تواضع تقاضا دارم که در این مشروع اسلامی و در این مشروع ملی همه با هم کمک کنند، همه دست به دست هم بدهند، اختلافات حزبی و مسلکی را کنار بگذارند، اختلافات قدیمی و جدیدی را کنار بگذارند، اختلافاتی که مربوط به احزاب است کنار بگذارند و همه با هم- با صدای واحد، با یَدِ واحد- قیام کنند؛ قیام به امر مهمی که نجات دادن کشور است، نجات دادن این کشتی متزلزل است. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ملت ما را بیشتر از این هوشیار و بیدار کند. من از ملت می خواهم که خودشان مواظب نظم مملکت باشند، و جوانان غیور ما کنترل شهرستانها و دهات و قرا را به دست گیرند و نگذارند کسانی که  آشوب طلبند در این قرا و قصبات و شهرستانها- خدای نخواسته- دست به خرابکاری بزنند. و من اخطار می کنم به آن اشخاصی که شلوغ می کنند و تبلیغات سوء در این زمینه ها می کنند و می خواهند با فرصت طلبی آشوب به پا کنند و بر ضد ملت ایران یک تبلیغاتی بکنند و بر نفع اشخاص خارج و دولتهای ابرقدرت یک کارهایی بکنند، من اخطار به آنها می کنم که اگر یک همچه کاری بکنند سرنوشت سختی خواهند داشت و مجازات بزرگی خواهند داشت ولی اگر چنانچه توبه کنند، خداوند تبارک و تعالی توبه همه را قبول می کند؛ و باید اینها برگردند به آغوش ملت و ملت آنها را خواهند پذیرفت.

[آیا حضرت آیت اللَّه تصور نمی فرمایند که اگر با دولت بختیار همکاری نفرمایند احتمال یک دیکتاتوری نظامی و خونریزیهای جدید خواهد بود؟]

- دیکتاتوری نظامی وقتش گذشت. اگر چنانچه کسی دست به دیکتاتوری یا کودتای نظامی بزند خواهد فهمید که موفق به هیچ چیز نخواهد شد و برای خودش و برای کسانی که مربوط به خودش است ذلت بار خواهد آورد. باید همه اشخاصی که می خواهند در ایران برای منفعت طلبی دست به اعمال ضد مردمی بزنند، باید همه بدانند که وقت اینها گذشته است. ملت ایران دیگر آن ملت سابق نیست و تبلیغات سوء اثر خود را از دست داده است. باید ملت راه خودش را ادامه دهد تا به آنچه که می خواهد برسد و آن قطع دیکتاتوری است و ایجاد یک مملکت آزاد، که همه طبقات و اقشارش آزاد [باشند] و یک مملکت مستقل که هیچ قدرتی در آن نتواند دخالت بکند. ان شاء اللَّه در آینده بسیار نزدیک این آرزو تحقق پیدا می کند و ما دولت را به همین زودی معرفی خواهیم کرد.

[موقعیت و نقش زنان در دولت آینده شما چگونه خواهد بود؟]

- موقعیت یک انسان صحیح و یک شخصیت آزاد؛ بر خلاف این زمانها که بر ما گذشت که نه زنهایمان آزاد بودند و نه مردانمان. ملتی که زن و مردش آزاد نبود و در خفقان بود از زیر این بار بیرون آمدند و از این به بعد زنها و مردها آزادند. ولی اگر چنانچه بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا خلاف مصلحت مملکت بکنند، البته از آنها جلوگیری خواهد شد.

صحیفه امام، ج 5، ص: 485


پیام [به ملت ایران (تبلیغات  انتخابات ریاست جمهوری)]

زمان: 26 دی 1358/ 27 صفر 1400

مکان: قم

موضوع: تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

به اطلاع هموطنان عزیز برسانید که: عکس این جانب دلیل بر تأیید کسی نبوده؛ چنانچه دلیل بر عدم تأیید هم نمی باشد.

صحیفه امام، ج 12، ص: 118


سخنرانی [در جمع فرماندهان سپاه در جنوب کشور (منزلت  پاسداری)]

زمان: صبح 26 دی 1360/ 20 ربیع الاول 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: قداست و منزلت پاسداری

حضار: رضایی، محسن (فرمانده سپاه پاسداران) و فرماندهان سپاه در جنوب کشور

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ای کاش من هم یک پاسدار بودم

شما باید خدا را شکر کنید که این عملیات اسلامی به دست شما اجرا می شود، هر کس توفیق این عمل را ندارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنی چند از پاسداران به این فکر افتادم که ای کاش من هم یک پاسدار بودم، اینها چه می کنند و من چه کار. آنها می روند با دشمن اسلام می جنگند و من در اینجا هستم و نمی توانم. شما قدر خودتان را بدانید.

خداوند به شما عنایت داشته است که شما را مهیا کرده تا قرآن کریم و اسلام عزیز و میهن اسلامی را حفظ کنید. نظام الهی مقرر کرده است تا شما برای خدمت به اسلام انتخاب شوید و این پیش خدا ثبت است و ملائکة اللَّه و خداوند پشتیبان شماست و دلتان قوی باشد. هر قدمی که برای اسلام برمی دارید قدمی است الهی که خدا برای شما پیش آورده است. شما روی تدبیر و فکر عمل کنید، دیگر نه از کشتن بترسید و نه از کشته شدن. عمده این است که قصدتان خالص باشد که بحمد اللَّه هست. روحیه قوی این جوانان بیست ساله از اموری است که انسان را به تعجب وامی دارد. مقصد امروز ما این است که این کشور آفت زده، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانیم و غرضی غیر از این نداریم.

از مسائلی که می خواستم تذکر دهم این است که نظم را کاملًا رعایت کنید. شجاعت غیر از تهور است؛ شجاعت در جنگ حرکتی است قهرمانانه روی نقشه و نظم و حساب، و حال آنکه تهور بی حساب و نظم بر دشمن تاختن است. کارها باید روی نظم و قاعده صورت گیرد. تکرار می کنم کار وقتی روی نظم و قاعده و برای خدا بود دیگر خوفی  نیست چه کسی کشته شد و چه کسی کشت. ان شاء اللَّه، شما مؤید به «جند اللَّه» باشید و پیش بروید. دیشب وقتی دیدم عراقی ها تعدادی زن را زیر خاک کرده اند، پیش خود گفتم ما هر چه فریاد بزنیم و بخواهیم به دنیا بگوییم که اینها چه می کنند، فایده ای ندارد؛ چون مظلوم هستیم و نمی خواهیم زیر بار کسی برویم، باید این فشارها را هم تحمل کنیم، ولی چون برای خدا کار می کنیم دیگر چه باک! هر چه می خواهند علیه ما تبلیغات کنند و هر چه می خواهند ما را بد جلوه دهند. امیر المؤمنین علی، علیه السلام، فرمودند تمام عالم اگر پشت به من کنند، من ابا ندارم. پس وقتی کار برای خدا باشد دیگر چه باک. هر کس برای خدا بیشتر کار کند بیشتر فحش می شنود، کما اینکه شما پاسداران از همه بیشتر توهین شدید. خداوند شما را موفق کند.

صحیفه امام، ج 15، ص:296- 497

 

 

سخنرانی [در جمع کارکنان صنایع دفاع (خدمت  به  اسلام  و کشور)]

زمان: صبح 26 دی 1361/ 1 ربیع الثانی 1403

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: منقطع شدن عذرها در خدمت نمودن به اسلام و کشور

حضار: سلیمی (وزیر دفاع)- صفایی (رئیس سیاسی ایدئولوژیک ارتش)- کارکنان صنایع دفاع- پرسنل دایره سیاسی عقیدتی کارکنان صدا و سیمای مرکز اصفهان

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

اتمام حجت خداوند در رفع عذرها

من قبلًا از آقایان و عزیزان حاضر در اینجا تشکر می کنم که در اینجا تشریف آوردید و از نزدیک ما شاهد چهره های نورانی شما هستیم. امروز که بحمد اللَّه ایران به دست ایران و ایرانی اداره می شود و همه شئون کشور در دست خود ایرانیان و خود دلبستگان به اسلام، رهبری می شود، امروز روزی است که همه قشرهایی که در این کشور هستند مسئول هستند. هیچ فردی از افراد این کشور، چه از نویسنده و روشنفکر و چه روحانی و دانشگاهی و چه ارتش و سپاهی و بسیج و عشایر و چه مردم بازار و مردم خیابانها نمی توانند عذری پیدا بکنند به اینکه ما برای فلان عذر نتوانستیم به این کشور اسلامی خدمت کنیم. تمام عذرها را خدای تبارک و تعالی راهش را بسته و حجت را بر همه ما تمام کرده است. و امروز ایران میدان کار است، میدان نبرد است با شیاطین، و میدان سازندگی جوانان است، و میدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین و خدمت به مستضعفان جهان. هر کس در هر شغلی که به او پیشنهاد می شود، اگر شایستگی ندارد برای آن شغل، برای او صحیح نیست و جایز نیست که در آن شغل وارد بشود، و اگر شایستگی دارد برای آن، برای او صحیح نیست که شانه خالی کند. امروز ما احتیاج به همه گروههایی که در کشور هستند داریم، و همه ملت ایران احتیاج به گروههای مختلف دارند، و اسلام عزیز هم احتیاج به فعالیت همه شماها دارد. از طرف خدای تبارک و تعالی عذرها منقطع است؛ راه را باز کرد، موانع را برطرف کرد، دشمنان را کنار گذاشت و میدان را برای فعالیت باز کرد. و ما در این کشور، اسلام، در این کشور احتیاج به بسیاری از چیزها دارد که آنها که می توانند این احتیاج را رفع کنند و شایسته هستند، برای آنها عذری نیست که وارد نشوند.

امروز ما قاضی لازم داریم. قضاوت، شما می دانید که در طول مدت سلطنت، به دست روحانیون نبود که به حسب احکام اسلام مختص به آنهاست. قضاوت به یک صورت مشوه درآمده بود و قاضی یک آدمی بود که به حسب اکثر که به درد هیچ چیز نمی خورد «سیّما قضا». امروز قضاوت احتیاج دارد به افراد، به افراد حوزه های علمیه هرجا که هست، قم، مشهد، آذربایجان، هرجا که حوزه علمیه هست، اصفهان. علما و مدرسین حوزه ها باید قاضی تربیت کنند و این یک واجب کفایی است برای همه. قضاوت یک واجب کفایی است که اگر کسی بتواند انجام بدهد و به زمین بماند این امر، معاقب است. اینکه «من حالا حالش را ندارم، قضاوت امر مشکلی است» این حرفها عذر نیست. باید همه افرادی که خودشان را شایسته می دانند بیایند و این امر بزرگ را و این امر زمین مانده را از زمین بردارند، این بار را از زمین بردارند. و گویندگانی که هرجا ما داریم، در سرتاسر کشور، چه گویندگانی که از طبقه روحانی هستند و اهل منبر، و چه گویندگانی که از سایر طبقات هستند، و نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه های علمیه و چه در دانشگاهها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آنها که چون من وارد یک شغلی نیستم پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغلها دارد، واجب کفایی است. واجب کفایی آن است که به همه واجب است و چنانچه ترک بشود، همه معاقب هستند؛ لکن اگر یک عده ای قیام  کردند به آن امر، از دیگران ساقط می شود. قضاوت از این امرهاست. و رسیدگی به حال مستضعفان، رسیدگی به حال اینهایی که در طول مدت سلطنت و خصوصاً این رژیم اخیر از هر چیز محروم بودند، این هم یکی از اموری است که آنهایی که قدرت دارند به اینکه برای آنها خدمت کنند، خدمت یک امر لازمی است برای آنها و باید خدمت کنند. و مسئله تبلیغ که یکی از امور بسیار مهم است و اکثر شما که در اینجا تشریف دارید مورد عملتان هست.

هر کاری را که انسان عهده دار شد، مسئول آن کار است. مسئول است در اینکه به راستی و امانت عمل کند، و مسئول است در اینکه با جدیت و فعالیت عمل کند و با خلوص برای خدای تبارک و تعالی. شمایی که در ارتش سازمان ایدئولوژی را دارید و سازمان سیاسی را دارید، الآن مسئول این امر هستید. همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می کرد.

ما همه احتیاج داریم. ارتش از آن ارگانهایی هست که احتیاجش بیشتر است به این امور، و شما که متکفل این امر سیاسی و این امر تبلیغاتی و این امر ایدئولوژی هستید باید بدانید که مسئولیت بزرگی به عهده تان است و عمل ارزشمندی هم هست. ارتشی که در طول مدت شاهنشاهی گرفتار بوده است به دست یا مستشارهای خارجی و یا فرماندهان داخلی- که از آنها کمتر نبودند- و آن چیزی که مطرح نبوده است در آنجا، مسائل سیاسی- اسلامی و مسائل ایدئولوژی اسلامی، بلکه شاید در بسیاری از جاها مردم را از اسلام دور می کردند، مردم را کنار می گذاشتند، ارتش را نمی گذاشتند که حتی مسائل عادی خودش را یاد بگیرد. امروز که ارتش بحمد اللَّه اسلامی است و نیروهای مسلح ایران بحمد اللَّه همه متحول شدند به یک نیروهای اسلامی و خدمتگزار به قرآن کریم، امروز احتیاج دارند به تعلیم و تربیت. احتیاج دارند به اینکه مسائل را، مسائل اسلامی را، مسائل  سیاسی- اسلامی را، به آنها گفته بشود تربیت بشوند آنها. و محتاج به این است که آقایانی که متکفل این امور هستند، آنها را از گروههایی که هستند، حزبهایی که هستند، آنها را کنار بگذارند و ارتش باشد و ارتش. ارتش اسلامی قدرتمند، منتها با تعلیمات اسلامی و فهماندن به اینکه اسلام چه سیاستی در جهان دارد و می خواهد چه بکند، اینها باید به آنها گوشزد بشود و آنها تحت تربیت و تعلیم واقع بشوند. اخلاق کریمه، آن قدری که در ارتش و در سپاه و در قوای مسلح دیگر اخلاق کریمه لازم است، شاید در جاهای دیگری به آن اندازه لازم نباشد. آنها هستند که گاهی در جبهه ها وقتی که می روند ممکن است که با یک وضعی روبرو بشوند که اگر اخلاق اسلامی نداشته باشند، برای خودشان، برای ارتششان غائله بجا بیاورد. اخلاق اسلامی را باید برای آنها بگویید و بحمد اللَّه آنها، برای پذیرایی الآن مهیا هستند؛ و بحمد اللَّه بسیاری از آنها هم تربیت شده هستند.

شما وقتی ملاحظه می کنید در جبهه ها، می بینید که این جوانهای عزیز سپاه و ارتش و سایر قوا، اینها چه فداکاریها می کنند و چه مناجاتها با خدا می کنند، اینها ساخته شده اسلام هستند، لکن احتیاج بازدارند به اینکه تربیت بشوند، تعلیم بشوند. و آنهایی که متکفل امور صنایع هستند- صنایع دفاع- بدانند که امروز ایران احتیاج دارد به وجود آنها و آنها مسئول اند در مقابل خدای تبارک و تعالی. باید با تمام قوا افکار خودشان را صرف کنند که ما در یک همچو قضیه ای ان شاء اللَّه به خودکفایی برسیم. و شما خدمتی که می کنید خدمت بسیار بزرگی است و مسئولیت هم دارید در مقابل خدمت، چنانچه اجر دارید در مقابل خدمت، اجر اخروی دارید.

و هر کس در هر جا هست و هرجا خدمت می کند، یکی از اموری که بسیار برای او لازم است امانت است، امین باید باشد. اگر خدای نخواسته، در یک گروهی اشخاص غیر امین و اشخاص خائن پیدا بشود، یک وقت می فهمیم که تمام آن گروه را اینها به بدنامی کشیدند یا به فساد. از امور لازم، امانت است در امور. برای بازرسها امانت از امور بسیار لازم است. آنهایی که در شغل بازرسی هستند، آنها باید امین باشند، و مطلبی که  دست آنها می آید به احدی غیر از آنجایی که باید گفته بشود نگویند. عِرض  مردم، حیثیت مردم از اموری است که خدای تبارک و تعالی درباره او بسیار تأکید کرده است، و اسلام درباره او بسیار پافشاری کرده است. قاضیهای محترم دادسراها و سایر جاها، کسانی که متکفل قضا هستند یا بازرسی هستند، در هر جا که هستند اینها باید امین باشند و ان شاء اللَّه هستند. و باید مطالبی که از اشخاص، آنها که سر و کارشان با اعراض مردم است، سر و کارشان با حیثیات مردم است، با جان مردم است، با ناموس مردم است، اگر بنا باشد که به غیر آن راهی که خدا تعیین کرده است یک راه دیگر بروند و خدای نخواسته، افشای اسرار مردم را بکنند، و لو یک انسانی باشد معصیت کار، آن را افشا بخواهند بکنند، الّا آنهایی که معصیت را علن می کنند، آنها دیگر احترامی ندارند در اسلام. آن کسی که علناً آمده است در خیابان و کار خلاف می کند، این دیگر احترام ندارد. اما آنهایی که تحفظ می کنند بر این مسائل، در خلوت یک کار خلاف می کنند، بر فرض اینکه شما مطلع شدید، جایز نیست برایتان که این را افشا کنید حتی برای برادرتان، حتی برای اهل منزلتان. بنا بر این، از امور مهمی که برای قاضی، برای آن اشخاصی که بازپرس هستند، برای سازمان بازرسی، از امور مهمی که باید مراعات کنند، این است که امین باشند در آن امری که به آنها محول شده است؛ و این طور نباشد که سازمانی باشد برای بازرسی و آن وقت خودش معصیت خدای نخواسته بکند و افشا کند اسرار مردم را؛ و همان جایی که باید گزارش بدهد، بیش از او تعدی به هیچ وجه نباید بکند.

و من از حوزه های علمیه و از علمای اعلامی که در بلاد هستند و از فضلایی که در حوزه ها هستند، از آنها می خواهم که در این امور، در امور قضایی و در امور دادگستری به این کشور کمک کنند. و حوزه ها می توانند در عین حالی که حوزه بقایش هست و باید باشد، می توانند عده به مقداری که احتیاج هست به قضای، تحویل بدهند قاضی را، تربیت کنند قاضی را. این یک امر مهمی است برای اسلام و برای مسلمین. اعراض مردم دست قضات است؛ باید آنها را، هم تعلیم کنند و هم تربیت کنند تا بیایند و خدمت کنند به این کشور. و تمام اشخاصی که هستند و هستیم و هستید شما، تمام ما مسئول هستیم.

باید فکری بکنیم که خدمتی که از ما می آید امروز بکنیم، خصوصاً در یک عصری که همه تبلیغات دنیا تقریباً بر ضد ماست. شما هر رادیویی را که باز بکنید و هر مطبوعاتی را که از خارج اگر آمد ببینید، می بینید که مشحون  است از اینکه به دولت ایران حمله می کنند، آن وقت هر چه دروغ هم دلشان می خواهد می گویند. البته ملت ایران هم، دولت ایران هم به آنها خیلی صدمه وارد کرده است؛ شیرهای نفت را بسته است به روی امریکا و به روی اسرائیل. راه برای آنها نیست در اینجا تا اینکه جاهایی را که آنها می خواهند، داشته باشند و مخالفت با دشمنهایشان بکنند. بیایند اینجا، راهی ندارند.

افراد ایران دیگر وابسته به آنها نیستند تا برای آنها کار بکنند. البته آنها دشمن هستند و دشمنیشان هم تا آخر هست. لکن باید شما آقایان همه با هم باشید، اختلاف نباشد در کار، اتحاد باشد، همبستگی با هم داشته باشید. دانشگاهها با هم دوست و رفیق باشند؛ و دانشگاه با فیضیه پیوند دایمی داشته باشند. و تبلیغاتْ تبلیغاتِ دامنه دار باشد برای اسلام و برای جمهوری اسلامی. و سفارتخانه ها در هرجا هستند باید تبلیغ کنند اسلام را و جمهوری اسلامی را. همه باید، ما این امری را که ملت با آن زحمت و با آن همه رنج در ظرف پنجاه سال یا بیشتر و خصوصاً این اواخر کشیده و این همه شهید داده است و این همه معلول داده است که انسان خجالت می کشد از روی آنها، باید ما خدمت کنیم تا بتوانیم یک عشری از اعشار آن کارهایی که آنها برای همه ما کردند از عهده برآییم.

برادرها! امروز روز کار است. هر کس در هر جا هست باید کار بکند. ما می خواهیم  خودکفا باشیم؛ خودکفایی را با تبلیغات نمی شود کرد، با کار می شود کرد. رعیت باید کار بکند، کشاورز باید کشاورزی بکند، دامدارها باید دامداری بکنند، و باغبانها باید باغبانی بکنند؛ و دانشمندان باید به طور شایسته دانش خودشان را به دانشجویان منتقل بکنند. و دانشگاه که در رأس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست، باید جدیت بکنند که روی خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به صراط مستقیم، به سوی کعبه آمال، به سوی خدای تبارک و تعالی توجه کنند و جوانان را بسازند برای آتیه این کشور. و من امیدوارم که همه ما موفق بشویم به خدمت. شمایی که در صنایع هستید صنعت را تقویت کنید. آقایانی که در جاهای دیگر هستند آن کارهایی که به آنها محول است تقویت بکنند. مبلغین تبلیغ خودشان را توسعه بدهند، و دانشمندان دانش خودشان را توسعه بدهند و منتقل کنند و ننشینند دنبال هم صحبت بکنند و بگویند که حالا که ما داخل کار نیستیم پس باید کارشکنی هم بکنیم.

خوب، فهمیدند، در عرض این چهار سال فهمیدند که کارهای آنها در ایران دیگر اثری ندارد. ایرانیها آن راهی را که گرفتند و پیدا کردند، دنبال می کنند. دیگر آنها از هر جا بخواهند این راه را برگردانند، دیگر قدرت این را ندارند. بنا بر این، آنهایی که در خارج هستند بروند سراغ یک زندگی ای بکنند، خودشان را، عمرشان را تباه نکنند که هی بنشینند و فحاشی بکنند. آنها هم که در داخل هستند و یک قدری فضولی می کنند، آنها هم کنار بگذارند؛ دیگر گذشت وقت اینکه فضولیهای شما یا تبلیغات شما تأثیری در این کشور بکند. بحمد اللَّه این کشور الآن در تحت عنایت حق تعالی و در تحت حمایت ولی عصر- سلام اللَّه علیه- به مقامی رسیده است که می تواند راه خودش را طی کند. و امیدوارم که غرور برای ما پیدا نشود و همیشه توجه به خدا و اینکه کارها را غیب دارد انجام می دهد و شما دعا کنید که به دست شما انجام بدهد. خداوند همه شما را ان شاء اللَّه سلامت بدارد و عزت و عافیت. و همه ممالک اسلامی را از شرّ اجانب و غارتگرها نجات بدهد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه

صحیفه امام، ج 17، ص:235- 241

 

 

. انتهای پیام /*