دست من بَر سر زلفیْن تو بند است امشب باخبر باش که پایم به کمند است امشب جان مَن در خور یک بوسه ای از لعل تو نیست قدس من! باز بگو بوسه به چند است امشب
همزمان با بازگشایی مدارس بود که امام به همراه فرزند گرامی شان حاج سید احمد آقا خمینی به دبستان فیض که در یکی از محلات جنوبی شهر قم واقع شده است رفتند و به باز دید از کلاسهای مدرسه پرداختند.
امام در ملاقات با ورزشکاران و وزنه برداران با اشاره به یکی از ورزشکاران که در جبهه حق علیه باطل دو پا و یک دست خود را در راه خدا از دست داده بود فرمودند...
امام به علت عارضه قلبی در بیمارستان قلب تهران بستری شدند,اظهار تمایل کردند علی رغم نقاهتی که دارند با بیماران بیمارستان ملاقات و از آنها عیادت کنند...
عشق و علاقه وافر امام به رزمندگان اسلام خصوصآ بسیجی ها تا بدان حد بود که در یکی از پیامهایشان فرمودند...
از ژاندارمری که کنار جاده نگهبانی می کرد پرسیدم: منزل آیت الله خمینی کجاست؟
یکی از نزدیکان امام می گوید:امام در حدود دو ماه قبل فرموده بودند که من خواهم رفت و در آستانه رفتن هستم.
در مورخ 12/12/58ساعت 3 بعدازظهر که امام در بیمارستان قلب بستری بودند دو تن از کارکنان بیمارستان از امام تقاضا کردند که آنان را به عقد یکدیگر در آورند...
خانم فردوس مهرکیش مامای زایشگاه ایزدی قم که از مسیحیت به اسلام تشریف یافته و باردار بود به اتفاق همسر مسیحی خود به حضور امام رسید...
خانمی از آبادان به قم آمده بود حاجتی داشت و می خواست به حضور امام برسد...
در حوالی سال 42 شاه خائن لیستی در مطبوعات تحت عنوان مراجع شیعه منتشر می کند که در آن عملاً از ذکر نام امام خودداری می کند...
اطراف امام به خصوص در آن لحظاتی که فرودگاه تهران بسته بود و امام عازم ایران شده بودند ،شلوغ شده بود...
یک گربه سیاه نسبتاً بزرگ در منزل امام رفت و آمد می کند که امام از غذای خودشان به او می دهند...
وقتی آقای فخرالدین حجازی قصیده ای به نام ((والفجر))را نزد امام خوانده و سپس از ایشان تقاضای صله(جایزه)کرد ،امام فرمودند...
وقتی هلی کوپتر به زمین نشست ،افراد انتظامات یک دالان خاصی در نزدیکی تریبون درست کردند...
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند روزی شهید مطهری موفق نشده بودند که به دیدن امام در قم بروند...
در یکی از مصاحبه ها شما از امام سؤالی کردید که باعث شد ایشان بخندند...
مقاله جالبی در یکی از روزنامه های غیر مذهبی ترکیه خواندم که نویسنده آن مثل اکثر نویسندگان روزنامه های ترکیه ،قبل از پیروزی انقلاب ایران هر چه توانسته بود در حق امام یاوه و مهمل گفته بود و بعد به دیدار ایشان رفته بود...
در بهشت زهرا چون سطح جایگاه امام از زمین بالاتربود وقتی که امام می خواستند به بالای جایگاه بروند یکی از روحانیون مبارز خود را خم کرد تا امام پای خود را بر پشت وی بگذارد و برود بالا...
امام خمینی دارای یک شخصیت بسیار قوی بود که نا خودآگاه احترام عمیقی را در قلب انسانها ایجاد می کردند و هر فردی را جداً مجذوب خودشان می کردند...
امام کسی نبود که بخواهد حالات و احساسات خود را بروز دهد ایشان با لحن آرامی حرف می زدند...
همکاران من که برای اولین بار با امام خمینی در نوفل لوشاتو ملاقات کرده اند تحت تأثیر شخصیت روحانی و نافذ و آرامش و صلابتی که ایشان در مقابل حوادث داشتند قرار گرفته بودند.
در فاصله نیم ساعت ازشهر پاریس دنیای دیگری مستقر شده است...
یکی از اطرافیان آقای خمینی اظهار می داشت ما از کسانی که به ملاقات آقا می آمدند دم در مختصر بازدید بدنی می کردیم که مبادا اسلحه ای همراه داشته باشند...
اولین خبرنگاری که توانست از آیت اللّه خمینی عکس بگیرد که لبخندی بر لب داشت من بودم...
آیت اللّه خمینی کسی است که به دعوتش در عرض چند دقیقه میلیونها ایرانی از خانه ها به خیابانها می آیند...
برنامه ها و فعالیتها
جشنواره و همایشهای ادبی
-----------------------------------
جشنواره فیلم و فیلمنامه
جشنواره تئاتر و نمایشنامه نویسی
جشنواره عکس
جشنواره و همایشهای هنرهای تجسمی
آموزش مجازی اندیشه امام خمینی(س)
نشستهای تخصصی تبیین اندیشه امام خمینی(س)
نمایشگاههای فرهنگی
دیدارها و بازدید ها
مناسبتها و بزرگداشتها
موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) اصفهان
آدرس : اصفهان فلکه فیض -پل خواجو - نگارستان امام خمینی (س) کدپستی : 33131-81656
تلفن: 36615558-36615559 پیش شماره: 031
نمابر 36615557
پست الکترونیک : info@imam-khomeini-isf.ir
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است.پیاده سازی و اجرای سایت: نوفا