کد مطلب: 3517 | تاریخ مطلب: 03/09/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 3 آذر ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  3 آذر ماه

پیام [به ملت ایران به مناسبت جنایات اخیر رژیم شاه ]3 آذر 57

سخنرانی [در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره قیام همگانی برای آزادی ]3 آذر 57

سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم و مسئولان (لزوم حل مشکلات جنگزدگان)]3 آذر 60

سخنرانی [در جمع ائمه جمعه استان خراسان (نماز جمعه  و تأثیر آن در جامعه)]3 آذر 61

سخنرانی [در جمع رزمندگان و خانواده شهدا (ارزش معنوی حماسه آفرینی ها)] 3 آذر 61

نامه [به آقای سید احمد خمینی (تأیید صداقت و امانتداری ایشان)] 3 آذر 63

حکم [انتصاب میر حسین موسوی به سمت سرپرست امور جانبازان ] 3 آذر 67

 

پیام [به ملت ایران به مناسبت جنایات اخیر رژیم شاه ]

زمان: 3 آذر 1357/ 23 ذی الحجه 1398

مکان: پاریس، نوفل لوشاتو

مناسبت: به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت رضا (ع) از سوی عوامل رژیم

مخاطب: ملت ایران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

جنایات رژیم منحط شاه روز به روز پراوجتر می گردد. افزایش حجم جنایات به قدری است که قدرت بیان را سلب می نماید. ضایعات این چند هفته اخیر، سرتاسر ایران را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغی نظامی، به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگترین ضربه های این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علی بن موسی الرضا- صلوات اللَّه علیه- است. این بارگاه مقدس در زمان رضا خان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمد رضا خان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی  کنند و مخالفت با آن لازم است. تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالی قرا و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم  مقدسات اسلام بسته اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمی خیزند. بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیله ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوندْ مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذی الحجه   عزای عمومی اعلام می شود. إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ..

23 ذی الحجه 1398- روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 5، ص: 93

سخنرانی [در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره قیام همگانی برای آزادی ]

زمان: 3 آذر 1357/ 23 ذی الحجه 1398

مکان: فرانسه، نوفل لوشاتو

موضوع: قیام همگانی برای آزادی، استقلال و ثبات ایران

حضار: دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

پاسخ به توهین های کارتر

راجع به رفتن شاه، که یکی از خواستهای ملت است، از چیزهایی که گفته شده است که شاه نباید برود این است که ثبات ایران، ثبات منطقه از بین می رود و متزلزل می شود. کارتر در این نطق آخرش- این طور که نقل کرده اند- گفته است که یک ایران مقتدر و مستقل، این ثباتبخش است، ثبات آفرین است! بعد هم فرموده اند که ما نمی توانیم ببینیم که «یک مشت اراذل پست» شاه را که کذا و کذا است می خواهند ساقط کنند! حالا ما یک بررسی می کنیم از این دوتا مطلبی که ایشان فرموده اند که ببینیم اولًا با رفتن شاهْ ثبات ایران، ثبات منطقه به هم می خورد؟ و آن وقت، یک مشت اراذل و اراذل پست هستند که شاه را نمی خواهند؟ و ایشان نمی توانند ببینند که یک مشت اراذل پست این شاه را ساقط کنند!

مسأله این طور نیست که ایشان فکر می کنند. خودشان هم می دانند که این طور نیست. اما قضیه ثبات ایران؛ مقصود ایشان از اینکه ایران باید ثابت باشد، و اینکه ایشان دلسوزی برای ایران می کنند که ایران باید ثابت باشد- یا منطقه، که خلیج و اینها هم داخلش است، باید ثابت باشد- و ایشان عدم ثبات ایران را، عدم ثبات منطقه را نمی توانند تحمل کنند و ببینند، نکته اش چیست؟ چطور ایشان همچو برای بشر دلسوز شدند؟! این از این است که  یک حس آدمخواهی، یک حس حقوق بشر آقای کارتر را وادار کرده است که اینجا اگر شاه برود ثبات منطقه یا ثبات ایران به هم می خورد؟! این از حس این است که حقوق بشر را ایشان می خواهند حفظ کنند و دلشان برای این ایرانی ها می سوزد که مبادا یکوقتی آنجا یک تزلزلی پیدا بشود مردم ناراحت بشوند! و با تزلزلْ خوب ممکن است که اموال مردم از بین برود، نفوس مردم از بین برود، از این جهت ایشان چون خیلی بشر دوستند و خیلی به حقوق بشر اعتنا دارند نمی توانند ببینند؟! این الآن شبها شاید خوابش نبرد برای اینکه این ایرانی ها در زحمت واقع شده اند! این طور است؟! یا از اعمال اینها ما مطلب دیگر می فهمیم. خوب اگر چنانچه حس بشر دوستی، حس حقوق بشر ایشان را وادار کرده است که یک همچو فرمایشاتی می فرمایند، چطور پس از این کشتاری که الآن در ایران یک سال است دارد می شود و از این کشتارهایی که از 15 خرداد به این طرف شده است، و اینها همه خود ایشان هم می دانند، هر عاقلی می داند که این کشتارها به امر شاه بوده است که مرکز امر است و هیچ صاحب منصبی قدرت اینکه امر به قتل عام مردم کنند، همچو چیزی امکان ندارد تا اینکه خود ایشان امر بکنند، چطور جمع می شود ما بین این دوتا؟! بشر دوستی اش اسباب این می شود که راضی نشود که این ثبات منطقه به هم بخورد و در عین حال این بشر که سی میلیون جمعیت است، سی و پنج میلیون جمعیت است و الآن در خاک و خون دارد جوانهایشان کشیده می شود، مدارسشان، دانشگاههایشان، معابدشان؛ چطور جمع می شود ما بین این دوتا مطلب؟! ایشان که دلشان برای آدمها سوخته، این ایرانی ها، برای ایرانی ها دلشان سوخته که مبادا ثبات ایران به هم بخورد، که ثبات به هم بخورد اسباب این می شود که یک هرج و مرجی بشود، اسباب این می شود که اموال مردم از بین برود، اسباب این می شود که نفوس مردم- مثلًا- تلف بشود، مع ذلک از یک شخصی که نفوس مردم را این قدر تلف کرده و اموال یک ملتی را این قدر به غارت داده و غارت کرده، ایشان پشتیبانی می کنند و نمی توانند ببینند که ایشان برود! ما چطور جمع کنیم ما بین این دو تا کلامی که ایشان می گوید؟! جز این است که مطلب این نیست و خودش هم می داند که مطلب این نیست؟!

ایشان که همچو دست و پایش را گم کرده که مبادا ثبات ایران یا ثبات منطقه به هم بخورد، برای این است که مبادا یکوقتی ثبات اینجا به هم بخورد و نفت را دیگر به ما ندهند! مبادا ثبات منطقه به هم بخورد و کشتیرانی برای بردن نفتها و برای سایر منافع به هم بخورد. مسأله آن است. چرا درست نمی گویی؟! خوب درست مثل یک آدم صحیحی، خوب بگو به اینکه ما می ترسیم که این منافعی که در ایران داریم- همان طوری که وزیر خارجه انگلستان گفت، او تصریح کرد که ایشان بسته به ماست، ما منافع داریم در آنجا، ایشان حافظ منافع ماست و ما پشتیبانی از ایشان می کنیم- خوب شما هم صاف مسأله را بگو که ما منافعی از ایران داریم می بریم: یک نفت را می خواهیم ببریم؛ می خواهیم پایگاه در ایران داشته باشیم که اگر یک جنگ عمومی پیش بیاید ما سنگر داشته باشیم؛ می خواهیم سایر ذخایر ایران را ببریم؛ و شاه است که می تواند برای ما تأمین کند این امور را، از این جهت ما پشتیبانی از شاه می کنیم. خوب، این یک مطلبی است که آن مطلب را باید ... خوب یک مطلبی است که صحیح است. راست است؛ یعنی یک مطلبی است که اگر گفته بود این را و راستِ مطلب را می گفت، این بود لکن ایشان این طور نمی فرمایند. ایشان می فرمایند که ثبات منطقه باید محفوظ باشد، و از آن طرف هم می گویند که ما دخالتی در امر داخلی مملکت ایران نداریم! و همه می دانند که ایشان- امریکا- هیچ دخالتی در ایران به هیچ وجه ندارد! مثل یک آدم اجنبی می ماند که آن طرف کوهستانها زندگی می کند و هیچ کاری به ایران ندارد! این ادعا را ایشان می کند! شوروی هم همین ادعا را می کند لکن خوب کی از او باید قبول کند این حرف را؟!

پس این مطلب که ایشان گفتند که یک ایران مستقل و یک ایران قدرتمند حافظ ثبات ایران است، صحیح است. اینکه یک ایران قدرتمند و یک ایران مستقل ثبات می آورد؛ یعنی اگر چنانچه ایران مستقل بود و تحت نظر دیگران اداره نمی شد، دیگران در آن  دخالت نداشتند و قدرتمند بود و نظامِ آن پیوست به نظام دیگران نداشت، ثبات از برای ایران حاصل می شد. ایران هم دنبال همین می گردد. ایران هم می خواهد که، ایرانی ها هم می خواهند که ایران ثابت باشد، متزلزل نباشد؛ هر روز یک کسی در آن دخالت نکند، هر کاری می خواهند به دست نوکرانشان اجرا نکنند، دخالت در مقدرات مملکت نکنند. ایران می خواهد که- ایرانیان- ملت شریف ایران می خواهد که ایران را مستقل کند و یک ایران قدرتمند ایجاد کند. الآن قدرت ندارد ایران. مستقل هم نیست. قدرت ندارد برای اینکه تحت قدرتهای دیگر دارد اداره می شود. چهل و پنج هزار یا شصت هزار- یا در یک نوشته ای هم بود که هشتاد هزار- امریکایی که مستشارهای زیاد در آنها هست، اینها دارند نظام ما را اداره می کنند. پس قدرتمندی- الآن آنها قدرت دارند؛ در ایران آنها قدرت دارند نه شاه قدرت داشته باشد.

ما می خواهیم یک ایرانِ مستقل باشد، یک ایرانِ قدرتمند باشد؛ و الآن ایران قدرتمند نیست از باب اینکه نظامش، که نقطه اتکای قدرت است- مثلًا- در دولتها، نظامش وابسته به دیگران است. هر کاری آنها می خواهند انجام می دهند و لهذا [با] این طور تصرفاتی که در ایران می کنند، ایران الآن مثل یک مملکتی است که در قبضه این قدرتهاست. پایگاه دارند. [در] کوهستانهای طرف کردستان و آن سرحدات، اینها پایگاهها دارند؛ پایگاههای زیرزمینی عظیم دارند. و یک همچو مملکتی یک مملکتی است که از آن طرف ذخایرش را دارند می برند، از آن طرف پایگاه درست می کنند برای خودشان! این ایران اگر یک ایران قدرتمند بود نمی گذاشت که این کار بشود. پس ایران الآن قدرتمند نیست. نمی توانید شما بگویید که ایران باید قدرتمند باشد و قدرتمند است، و اگر شاه برود قدرت از بین می رود. ما می خواهیم که این کسی که این ضعف را از برای ایران آورده، قدرت را به هدر داده است، این برود و ملتْ خودش قدرتمند است به جای او باشد. ایرانی ها این را می خواهند؛ ایرانی ها استقلال می خواهند، می خواهند که قدرتهای دیگر را دستشان را قطع بکنند. صحیح است این مطلب که ایرانِ قدرتمند و مستقل، این می تواند که ثبات منطقه را حفظ کند؛ این یک مطلبی صحیح است لکن الآن  منطقه- یا ایران ثبات ندارد الآن. اگر ایران ثبات داشت که نمی گذاشت شما دخالت در آن بکنید. ایران متزلزل و هرج و مرجی است. حالا سی و پنج سال است بلکه پنجاه سال است که این هرج و مرج در ایران هست.

پس این مطلبی که شما می گویید، این نیست که شما ثبات ایران را می خواهید؛ شما می خواهید که ایران ثبات نداشته باشد تا استفاده کنید. اگر ایران قدرتمند باشد و ثبات داشته باشد، اگر چنانچه مثلًا دولت ایران اگر قدرتی داشته باشد برای خود ملت باشد، برای خود ایران باشد، اگر دولتها دولتهای ناشی از اراده ملت باشند، اینها نمی گذارند که شما این طور در ایران تصرف کنید و این طور هرج و مرج به بار بیاورید. ایران ثبات ندارد که این بساط شده است. ایران الآن ثبات ندارد از باب اینکه قدرت ندارد؛ از باب اینکه استقلال ندارد. ایرانی می گوید که باید ثبات داشته باشد.

و ثباتْ تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی می خواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاری ای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. و استقلالمان را هم حفظ بکنیم و یک مملکت مستقل باشیم نه یک مملکتی که همه چیز آن در دست دیگران است؛ تا به واسطه این، ثبات پیدا بکند مملکت ما. وقتی ثبات پیدا کرد نه شما حق دارید که نفت اینجا را مجان و بلکه بدتر از مجان ببرید- بدتر از مجان، برای اینکه نفت را می برند پایگاه برای خودشان درست می کنند! این مصیبت است خدا می داند برای یک مملکتی که نفت را ببرند، آن وقت با اسم اینکه ما می خواهیم یک مملکت قدرتمند باشیم در ازایش اسلحه هجده بیلیون دلاری را بخرند و بیاورند در ایران پایگاه برای آقای کارتر یا امریکا درست بکنند! خوب، ملت ایران می خواهد این نباشد. می خواهد پیوسته به دیگران نباشد؛ مستقل باشد. یک مملکت مستقل نمی گذارد یک همچو چیزی بشود.

اگر یک ملت پنجاه هزار نفری باشند و مستقل باشند، یک ملت پنجاه هزار نفری باشند و خودشان اداره بکنند مملکتشان را، هیچ قدرتی نمی تواند بر آنها تحمیل کند این را؛ اما اشکال سر این است که اینها از باطنِ خودِ مملکتْ فساد را ایجاد می کنند. او خارج نشسته می گوید که ما دخالت نمی کنیم در مملکت! دخالت نکردن به این معنا که مستقیماً شما بفرستید یک نظامی را بدون اینکه [بهانه ای ] باشد و با توپ و تفنگ بفرستید ایران را بگیرند، خوب این حالا نیست؛ اما مستشارها را به عنوان اینکه اینها خدمتگزار به ملت هستند، اینها می خواهند تربیت کنند- مثلًا- ارتش را، می خواهند چه بکنند فرستادید؛ از آن طرف هم در تمام شئون این مملکت شما دخالت دارید و تصرف دارید.

یک ایرانِ آزادْ ما می خواهیم و یک ایران مستقل ما می خواهیم، یک ایران قدرتمند می خواهیم، یک ایرانی ما می خواهیم که خود ملت بایستد و خود ملت اداره کند مملکت را. ما پنجاه سال است که اصلًا نه مجلس داشتیم نه دولت داشتیم نه شاه داشتیم؛ هیچ یک. هیچ چیز نداشتیم. همه اش تحت اداره دیگران بوده و دیگران اداره اش می کردند. الآن مملکت ما قیام کرده است که نگذارد این هرج و مرجی که دولتهای خارجی می خواهند، اینها باشد. می خواهد نگذارد این بشود.

خوب، حالا جمله ثانی ایشان را، خوب این را هم از ایشان می پرسیم که الآن ثبات است در ایران؟ الآن شاه هست، الآن که شاه نرفته، الآن که شاه نرفته است سرتاسر ایران این اختلافات هست؛ مردم ایستاده اند و می گویند ما نمی خواهیم این مردِکه را. آن هم با توپ و تفنگ و چماقِ اراذل و اوباش به جان مردم ریخته و مردم را دارد قتل و غارت می کند. الآن ثبات است؟! در دو- سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا- سلام اللَّه علیه- با تانک رفتند تا تویِ- این طور که   [گزارش ] شده است گفته اند- با تانک رفتند تا توی صحن؛ و به دیوارهای صحن و به دیوارهای ایوان می گویند که آثار گلوله هست. این چندمین بار است که این سلسله پهلوی به معابد ما این طور می کند. به همان معبد حضرت رضا. این ثبات! الآن مملکت ما ثبات دارد؟! خوب شاه هست الآن؛ الآن یک مملکت ثابتی است!؟ الآن مملکتی است که هیچ تزلزلی در آن نیست یا می خواهی یک چیزی برای خودت بگویی همین طوری؟! یکی نیست آنجا که جلویش بایستد بگوید آقا اینها چیست تو داری می گویی! خوب این مردم دارند کشته می شوند، این مردم دارند چه می شوند، سر تا ته ایران الآن مثل زلزله آمده به هم ریخته، یک دسته می گویند ما نمی خواهیم شاه را، یک دسته اراذل و اوباش هم به جان مردم ریختند که نخیر حتماً باید ملت بخواهد شاه را! با زور باید مردم دوست داشته باشند شاه را! این ثباتی است که دارد که ایشان می فرمایند ثبات دارد ایران و این ثبات را ما نمی توانیم ببینیم که متزلزل بشود!

خوب، جمله بعدش آنکه دیگر خیلی مرحمت فرموده اند که ما نمی توانیم ببینیم که یک مشت «اراذل» و «اراذل پست» این شاه را که کذا و کذاست ساقط کنند! ملت ایران که می گویند ما آزادی می خواهیم، استقلال می خواهیم، اراذل و پستند یا آنهایی که می خواهند مال مردم را ببرند اراذل و پستند؟ ملت ایران دارد فریاد می کند که ما آزادی می خواهیم؛ آن کسی که آزادی را سلب از مردم می کند اراذل و پست است در نظر دنیا یا آنکه می گوید آزادی من می خواهم؟ آن کسی که می گوید من استقلال می خواهم پست است و اراذل یا آن کسی که استقلال یک ملتی را به هم می زند؟ یک ملت سی و پنج میلیونی که ایستاده است و می گوید، جانش را دارد می دهد، جوانش را دارد می دهد و می خواهد مملکتش را نجات بدهد از دست شما، آنها اراذل و پستند و شما آقا و با شرف؟! یک کسی که از یک طرف می گوید حقوق بشر، از یک طرف حقوق میلیونها بشر را به زمین می زند- که ایرانش را ما شاهد هستیم جاهای دیگرش را هم  دیگران شاهد هستند- از آن طرف قضیه حقوق بشر را ذکر می کند و [از] آن طرف بشر را این طور می کند، این خیلی شریف است اما ملت ایران که می خواهد از زیر یوغ اینها بیرون برود اراذل و پست است در نظر شما؟! نظرت صحیح نیست. برگردان این نظر را. تو بعدها می خواهی با این ملت زندگی کنی؛ نمی گذارند زندگی کنی. ملتی که ببیند این طور تو داری با آنها صحبت می کنی، نمی گذارد دیگر شما حیات پیدا کنید، نمی گذارد که امریکایی در ایران باقی بماند. یک قدری فکر بکند این آدم. ما نمی توانیم ببینیم که یک مشت اراذل و اراذل پست، شاه ایران را که کذا و کذاست این ساقط کنند! خوب شما نمی توانید ببینید چشمهایتان را هم بگذارید! ملت ایران این کار را می کند [ان شاء اللَّه حضار]؛ ان شاء اللَّه می کند. البته با شرط اینکه للَّهِ باشد: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی  وَ فُرادی.

برای خدا یکی هم باشید، برای خدا وقتی که باشد پیروزی هست؛ جمعیت هم باشید، وقتی برای خداست پیروزی هست. شما برای خدا قیام کنید. ملت ایران برای خدا ان شاء اللَّه قیام کرده است که دست ظلم را کوتاه کند و مملکت اسلامی را نجات بدهد.

و ما همه وظیفه داریم که کمک کنیم به این نهضت. و آقایان، اگر این نهضت خدای نخواسته به نتیجه نرسد و خاموش بشود، تا آخر الابد گرفتار هستیم؛ یعنی نسلهای آتیه شما هم گرفتار هست زیر یوغ استعمار و یک قلدری که بیاید و نوکری کند به آنها. نگذارید این نهضت خاموش بشود بدون رسیدن به نتیجه. بیایید دنبال این باشید به حق، با تمام قدرت همراهی کنید تا اینکه این نهضت نتیجه بدهد و دست دیگران کوتاه بشود و این سلسله ساقط بشود و برود در پرتگاه.

ان شاء اللَّه خداوند همه تان را حفظ کند. موفق باشید ان شاء اللَّه؛ سلامت باشید ان شاء اللَّه

صحیفه امام، ج 5، ص:94- 100

 

سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم و مسئولان (لزوم حل مشکلات جنگزدگان)]

زمان: صبح 3 آذر 1360/ 27 محرّم 1402

مکان: تهران، جماران

موضوع: لزوم بررسی و حل مشکلات آوارگان جنگزده

حضار: اقشار مختلف مردم- مسئولان بنیاد مستضعفان و بنیاد امور جنگزدگان، جانبازان، مهاجران مناطق جنگی و قائم مقام و معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تحول ملت، با دست غیبی خدا

این دست غیب است که این تحولات را در کشور ما ایجاد کرده است. اگر شما گمان کنید که تمام بشر و تمام قوای انسانی جمع بشوند و بتوانند یک قلب را تحویل و تحول بدهند، هر گز نخواهد شد. این خداست که در یک شب، کأنّه قلبهای این ملت را متحول کرد و تمام این ملت را در مقابل آن قدرتهای بسیار عظیم شیطانی به ایستادگی واداشت و دست همه قدرتها را از کشور شما کوتاه کرد. و این قدرت الهی است که به جنگزده های ما، به عزیزان ما که آواره شده اند از محل خودشان، قدرت عنایت کرده است که در مقابل نارساییها و در مقابل زحمتها و کمبودها ایستادگی کنند، بلکه خودشان کمک کار باشند و این قدرت الهی است که شما جوانها را وادار می کند که در بنیاد مستضعفین به خدمت مستضعفین باشید.

این ملت را خدای تبارک و تعالی با دست عنایت خودش و با قدرت کامله خودش قدرتمند کرد و متحول کرد به انسانهای الهی؛ انسانهایی که برای خدا قیام کردند و برای خدا ادامه می دهند. برای خدا در جبهه ها جنگ می کنند و برای خدا در خارج جبهه خدمت می کنند. برای خدا در بنیاد مستضعفین خدمت می کنند و برای خدا زحمت و مشقت را خریداری می کنند. و این قدرت خدای تبارک و تعالی است که جوانهای ما را عاشق شهادت کرده است که این عزیزان بیایند اینجا و از آنها کسانی اصرار کنند که من  دعا کنم شهید بشوند. و من به آنها عرض می کنم که پیروز باشید و ان شاء اللَّه، ثواب شهید دارید.

شما عزیزان که متکفل امور جنگزدگان هستید و متکفل تدبیر در این امر هستید که کار جنگزدگان را به خوبی اداره کنید، من می دانم که کار بسیار مشکل است. کاری است که نمی شود با فوریت انجام داد و کاری است که اگر به طور معمولی بخواهد دولت انجام بدهد، قدرت این مطلب را ندارد، لکن این دست خداست که عنایت کرده است و جوانهای ما را وادار کرده است به اینکه به این برادران و خواهران و کودکان جنگزده خدمت کنند و آنها را در این مصیبتهایی که وارد بر آنها شده است، تسلیت عنایت کنند. و این خدای تبارک و تعالی است که جنگزده ها را، در صورتی که اگر به طور معمول بود، باید بسیار نارضایتی داشته باشند، لکن مع ذلک، در هر جا هستند، کمک کار هستند و مقاوم هستند. و امروز آقای میر سلیم  که به من اطلاع دادند، گفتند جنگزده ها یک قدرتی شده اند در مقابل صدام. این امری است که با دست غیبی الهی انجام گرفته است و دست عنایت حق تعالی بر سر شماست و آسیبی ان شاء اللَّه، نخواهد دید.

ما البته می دانیم که هم در فعالیتهای بنیاد مستضعفین و هم در فعالیت اداره کننده امور جنگزدگان یک نواقص [ی ] هست و علاوه [بر این،] شیطانهایی هستند که این برادرهایی [را] که برای خدا دارند کار می کنند، آنها را می خواهند سست کنند و بعضی مسائل به آنها می گویند، لکن خداست که قلبهای شما را نگه داشته است و شما را هوشیار کرده است که کید کائنین  و مکیدها را خنثی کنید و خودتان در صحنه باشید. ما خدا را شکر می کنیم که این ملت؛ سرتاسر کشور؛ زن و مرد، بزرگ و کوچک در خدمت به اسلام کمر بسته اند و دست از این برنخواهند داشت ان شاء اللَّه، تا آنکه به پیروزی نهایی  برسد.

من رنجهایی که در جنوب و در غرب به برادران و خواهران ما وارد می شود می دانم و متأثر هستم. و همه مؤمنین و همه مسلمین متأثر هستند. لکن شما بدانید که این طور دست و پا کردن و این طور بر خلاف موازین همه کشورهای عالم و همه جنگهای دنیا عمل کردن و از خارج و دور، موشک به شهرها انداختن و این طور کارهای ناجوانمردانه کردن، اینها از ضعف آنهاست. آنها که رانده شدند از آبادان و شکست مفتضحانه خوردند و امید است که ان شاء اللَّه، از جاهای دیگر هم رانده شوند و شکست مفتضحانه بخورند، آنها نمی توانند مقابله کنند. از دور، از راههای دور موشک پرتاب می کنند، آن هم در خانه های مسکونی، در مساجد، در بیمارستانها و جاهایی که مردم بی گناه هستند. لکن ما بر حقیم، ملت ایران بر حق است و ما در مقابل ظلم، ایستاده ایم. از اول هم که ملت ایران قیام کرد، در مقابل ظلم ایستاد و در مقابل کفر ایستاد و مقصدش این بود که جمهوری اسلامی باشد و از قید و بند گرفتاریهای خارجی رهایی یابد. و این مقصد، مقصدی است الهی و این مطلب، مطلبی است که اسلام امر فرموده است.

و شما برادرهایی که در جبهه جنگ می کنید و شما برادرهایی که آسیب جنگی دیدید، و شما برادر و خواهرهایی که مصیبت دیده اید برای خدا بوده است و خداوند تبارک و تعالی جبران خواهد کرد. و من امیدوارم که بزودی ان شاء اللَّه، این جنگ تمام بشود و این خرابیهایی که به دست کفار بر ما وارد شده است، بزودی جبران بشود و خانه ها بهتر از اول ساخته بشود. و ان شاء اللَّه، زندگی عادی خودشان را این مسلمین عزیز و این ساکنین جنوب و غرب، زندگی اصیل خودشان را از سر بگیرند.

عمده این است که چون ما به حق هستیم، و ما اسلام را می خواهیم و ما پیاده شدن احکام اسلام را می خواهیم، تمام ضربه هایی که وارد می شود، تمام اینها قابل تحمل است. این ضربه ها به ما تنها وارد نشده است. شما در طول تاریخ از زمان آدم- علیه السلام- تا کنون ملاحظه می کنید که تمام انبیا و تمام اولیا و تمام بزرگان دین در مقابل ظلم ایستاده اند و صدمه دیده اند، ایستاده اند و با آتش، آنها را سوزانده اند و با اره آنها را دو نیم کرده اند و در کربلا آن طور کردند با اولاد رسول اللَّه، لکن چون برای خدا بود و چون حق بودند، تمام مشکلات آسان می شود. مشکلات، مشکلات مادی است، مشکلات مادی در مقابل معنویات نمی تواند عرض اندام کند. آنهایی که به معنویت مجهزند، آنهایی که به خدا متصل هستند و آنهایی که به مبدأ وحی متصل هستند، آنها را امور مادی از مقاصد خودشان بازنمی دارد.

و شما توجه داشته باشید؛ شمایی که خدمت به مستضعفین می کنید و شمایی که خدمت به جنگزدگان می کنید! و امید است ان شاء اللَّه- و هست این طور که- انگیزه های شما انگیزه های اسلامی- انسانی باشد. شما بدانید که در یک طاعت بزرگ هستید و همیشه به طاعت حق تعالی قیام کرده اید و ثواب شما، ثواب عبادتهای پنجاه- شصت ساله دیگران است. و من امیدوارم که این کشور با همین قدرت که تا اینجا آمده است و با همین تعهد و با همین بیداری، که از اول قیام کرده است و تا اینجا رسانده است، باقی باشد این نهضت و این انقلاب و قیام، تا صاحب اصلی ان شاء اللَّه، بیاید. و ما و شما و ملت ما امانت را به او تسلیم کند.

و شما عزیزان متعهد، عزیزان متعهد و عزیزانی که برای خدای تبارک و تعالی کار می کنید، از هیچ امری از امور، از انتقاداتی که ممکن است بعض از جناحهای فاسد بکنند، چه در بنیاد مستضعفین و چه در بنیاد جنگزدگان، دلسرد نباشید؛ برای اینکه، شما برای خدا انجام وظیفه می کنید و کسی که انجام وظیفه برای خدا می کند پیروز است. با قدرت کارهای خودتان را انجام بدهید و با قدرت بهتر از سابق رسیدگی کنید به امور. و شما بدانید که رسیدگی به امور مستضعفان و رسیدگی به امور جنگزدگان، که اینها بندگان خدا هستند و خداوند به آنها عنایت دارد، از عبادات بزرگ است. خداوند ان شاء اللَّه، به همه شما توفیق عنایت کند. و به جنگزده های ما و به آنهایی که جوان از دستشان رفته است، آنهایی که خانمانشان از دستشان رفته است، صبر و اجر عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه

صحیفه امام، ج 15، ص: 382-385

 

سخنرانی [در جمع ائمه جمعه استان خراسان (نماز جمعه  و تأثیر آن در جامعه)]

زمان: صبح 3 آذر 1361/ 8 صفر 1403

مکان: تهران، جماران

موضوع: نماز جمعه و تأثیر ائمه جمعه در جامعه

حضار: ائمه جمعه استان خراسان

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم

اقامه نماز جمعه از برکات عظیم اسلام

همان گونه که کراراً گفته ام، یکی از برکات این انقلاب و پیروزی ما این است که با آقایان علما و خصوصاً برادران اهل سنت که قبلًا خدمتشان نمی رسیدیم، ملاقات می کنیم و من امیدوارم که این مسأله ادامه پیدا کند و وحدت کلمه برای همیشه برقرار باشد.

برپایی نماز جمعه یکی از برکات بسیار عظیم اسلام بود که مع الأسف، قبل از پیروزی انقلاب در بین علمای شیعه بسیار کم جلوه و برادران اهل سنت هم که اقامه می کردند، خطبه هایشان محدود به حدودی خاص بود. اما امروز از برکت نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه، اجتماع و با یکدیگر تفاهم می کنند و به مسائل سیاسی و دینی گوش می دهند که این مسأله بسیار ارزشمند است و همان طور که می بینید، روز به روز هم بحمد اللَّه، رشد کرده و بر این جمعیت افزوده می شود و هیچگاه تزلزلی در آن دیده نشده است.

این رسانه های گروهی بیگانگان هستند که تبلیغ می کنند مردم علاقه زیادی به نماز جمعه ندارند. شما در کجای دنیا می توانید جایی را مثل استان اصفهان پیدا کنید؟ همین چند روز پیش فقط در شهر اصفهان حدود سیصد و هفتاد نفر را تشییع کردند، مع ذلک، همین شهیدداده ها و داغدیده ها همچنان به خدمت خود به اسلام ادامه می دهند. امروز مردم ما فهمیده اند که تا فداکاری نباشد، اسلام را نمی شود پیش برد و می دانند که همه ما باید برای اسلام فدا شویم.

سیره انبیای عظام، خصوصاً نبی اکرم و اصحابش در طول تاریخ، فدا شدن در راه اسلام بوده است و مردم ما هم این سیره را پیش گرفته و از آنان تبعیت می کنند. این زمزمه هایی که گاهی می شود مبنی بر اینکه گرفتاری زیاد است و- مثلًا- گرانی زیاد شده است و مردم دلسرد شده اند، بی اساس است. شما می بینید که این گونه مسائل در کشورهایی که سالهای طولانی انقلاب کرده اند، وجود دارد و شما کشوری را سراغ ندارید که چهار سال از پیروزی انقلابش گذشته باشد و همه چیزش درست باشد و هر روز مردم بیشتر در صحنه باشند و بیش از پیش از انقلاب و دولت پشتیبانی کنند، و این چیزی نیست جز اینکه این انقلاب، اسلامی و مربوط به اسلام است. اگر این انقلاب مثل سایر انقلابها مربوط به طایفه و حزبی خاص بود و یا عده ای با کودتا قدرت را به دست می گرفتند، ممکن نبود که ملت این طور یکپارچه دنبالش حرکت کنند و از آنها حمایت کنند و این نعمتی است که اسلام به ما عنایت فرموده و ما باید قدر این عنایت خدا را بدانیم. این از عنایات اسلام است که همه برادران اهل سنت و شیعه با هم هستند و اختلافی هم با یکدیگر ندارند و بحمد اللَّه، کسانی را که در دو طرف بودند و تفرقه ایجاد می کردند را هم شناختند و کنار زدند و امروز صادقانه در کنار یکدیگر خدمت می کنند و من امیدوارم که این رویه مستدام باشد.

ائمه جمعه باید توجه داشته باشند که یکی از مؤثرترین قشرهای جامعه به حساب می آیند و باید توجه داشته باشند که مردم گوششان به اینهاست و در اجتماع، سعی  می کنند ببینند امام جمعه چه می گوید. از این رو، باید سعی شود خطبه ها پر محتوا باشد.

در خطبه ها، هم باید امر به تقوا و این گونه مسائل رعایت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت نمایند.

اینکه می بینید اجانب این گونه بر ضد ایران تبلیغ می کنند و رسانه های گروهیشان بی وقفه علیه ما به کار گرفته می شوند، برای این است که این قیام برای اسلام است و ما می خواهیم فرهنگ اسلامی را در همه جا گسترش دهیم و اینها می ترسند که مبادا اسلام در کشورشان رشد پیدا کند و دیگر جایی برای آنها نباشد. از جمله اموری که اجانب به آن دامن می زنند، همین مسئله انتخابات است. هر انتخاباتی که در ایران می شود اینها می گویند: مردم این دفعه نمی آیند، مردم سست و خسته شده اند. و شما دیدید که در انتخابات گذشته، از انتخابات اصل نظام جمهوری اسلامی گرفته تا مجلس خبرگان برای قانون اساسی، مجلس و رؤسای جمهور، مردم هر دفعه بهتر از دفعه قبل شرکت کرده اند.

الآن هم عده ای در خارج نشسته اند و تبلیغ می کنند که این دفعه دیگر مردم خسته شده اند و شور سابق را ندارند و از این قبیل حرفها. اینها اکثراً عقده هایی در دل دارند و روی همین عقده هاست که این صحبتها را می کنند. اگر عقده های درونی آنها حل می شد، چنین صحبتهایی را نمی کردند. همین منافقین و دیگران که مردم آنها را از ایران بیرونشان کرده اند، در خارج نشسته اند و می گویند: مردم با ما هستند.

شما ائمه جمعه موظفید برای جلوگیری از شیطنت هایی که اینها می کنند و می گویند مردم اعراض کرده اند و در انتخابات شرکت نمی کنند، مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنید و مردم نیز ثابت کنند که اعراض نکرده اند و با شرکتشان در انتخابات ثابت کنند که از اسلام رویگردان نیستند. اسلام چیزی نیست که کسی بتواند از آن رویگردان باشد. ما هر روز شاهدیم که مادران شهدا، کسانی که حتی چند شهید داده اند، فریاد می زنند که اگر باز هم داشتیم در راه خدا می دادیم و تأسف می خورند که دیگر فرزندی ندارند که در راه خدا بدهند. اجانب تبلیغ می کنند که در ایران بچه های کوچک را با زور به جبهه می فرستند، در حالی که چنین نیست. مردم می خواهند جلوی این جوانهای  چهارده پانزده ساله را بگیرند که به جبهه نروند، ولی آنها از دست پدر و مادرها فرار می کنند و به جبهه می روند. مسلماً فردی را که بالغ نیست، نه کسی می گوید به جبهه برو و نه کسی چنین حقی دارد که بگوید. مردم ما بحمد اللَّه، خودشان از رفتن به جبهه ها استقبال می کنند و جبهه ها را پر می کنند.

من امیدوارم که شما آقایان با صفای قلب در کنار یکدیگر باشید و مردم را به صلاح و سداد دعوت کنید و همه در صحنه باشید و مردم را به حضور در صحنه دعوت کنید. این طور نیست که آدم خوب کسی باشد که در کناری نشسته باشد و تسبیحی دست بگیرد و در مسجد ذکر بگوید. اگر انسان خوب این گونه بود حضرت رسول- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و حضرت امیر مؤمنان هم این کار را می کردند. ما ندیدیم در تاریخ کسی گفته باشد رسول اکرم و امیر مؤمنان در جایی از صحنه کناره گیری کنند و در مسجد بنشینند و ذکر بگویند، بلکه بعکس در همه جا حضور داشتند و در صحنه بودند.بنا بر این، اینکه عده ای نشسته اند و می گویند باید کناره گیری کرد، درست نیست. روحانیت باید عضو فعال جامعه باشد و مردم را هدایت و ارشاد نماید. شما آقایان هم بر امور جاری در محل خودتان نظارت داشته باشید و مردم را هدایت کنید. من هم از خداوند می خواهم که به شما توفیق دهد تا به اسلام و مسلمین خدمت کنید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

صحیفه امام، ج 17، ص: 104-107

 

سخنرانی [در جمع رزمندگان و خانواده شهدا (ارزش معنوی حماسه آفرینی ها)]

زمان: صبح 3 آذر 1361/ 8 صفر 1403

مکان: تهران، حسینیه جماران

موضوع: ارزش معنوی حماسه آفرینی رزمندگان اسلام

حضار: خانواده های شهدا فرمانده قرارگاه حمزه سید الشهدا و رزمندگان اسلام، ارتش، سپاه پاسداران، ژاندارمری، برادران مسلمان کرد.

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تجلیل از فداکاریهای افتخارآفرین رزمندگان

من امروز بنا نداشتم که صحبت بکنم و حالا هم به طور اختصار یک کلمه می گویم و دعا می کنم به شما. من الفاظ را و گفتار را ناقص تر از این می دانم که در ستایش از شما جوانان عزیز و همه ارگانهایی که در ایران خدمت می کنند، از ارتش و سپاهی و کمیته و بسیج و همه اینها، الفاظ کوتاه هستند که از شما برادران و از این چهره های نورانی مستعد برای شهادت مدیحه بگویند. شما آبروی اسلام را و آبروی رسول خدا را در پیشگاه مقدس حق تعالی حفظ کردید. و شما برادران موجب سرفرازی حضرت امام زمان- سلام اللَّه علیه- در پیشگاه خدای تبارک و تعالی شدید. حماسه هایی که شماها در کردستان و نیز دوستان شما در جاهای دیگر و از قبیل «جبهه مسلم» و «محرم» و سایر جبهه ها آفریدید، قابل توصیف نیست. و شما مستعد این باشید که امام زمان- سلام اللَّه علیه- از شما توصیف کند و خدای تبارک و تعالی به شما عنایات خاصه خودش را بکند و ان شاء اللَّه، خواهد کرد. شمایی که از جان خودتان در راه اسلام گذشته اید و در میدانهای نبرد حق با باطل پیشقدم شده اید و سرکوبی کرده اید از این دشمنان اسلام و دشمنان ملت و دشمنان ملت کرد و غیر کرد، شماها موجب سرافرازی همه ملت شدید ما به وجود شما افتخار می کنیم. و من از خداوند تعالی سعادت شما را در این دنیا و آن دنیا و سلامت شما را و رحمت بر شهیدان شما را خواستارم. و امیدوارم خدای تبارک و تعالی به شما عزیزان  پیروزی عنایت کند و ثواب شهدا را به شما مرحمت فرماید. خداوند تمام رزمندگان ما را در همه جبهه ها از بلیات حفظ کند و پیروزی آنها را که پیروزی اسلام است، پیروزی قرآن مجید است، ثبت کند در لوح محفوظ.

من یک کلمه به شما و اهالی کردستان عرض می کنم که شما اهالی کردستان و دیگرانی که در آن نواحی هستند، گول این گروهکها را نخورید. اینها نغمه ای بلند کردند بر خلاف قرآن مجید و بر خلاف اسلام. نغمه نژادپرستی، طرح اینکه کرد، لر، فارس، اینها باید از هم جدا باشند و هر یک مستقلًا برای خود چیزی داشته باشند این آن است که اسلام آمده است که بردارد از میان این دیوارها را؛ اسلام آمده است که خراب کند. و همه شما و همه ما و همه مسلمین در تحت لوای «لا اله الا اللَّه» و توحید همقدم باشیم و همنفس باشیم و اسلام را به پیش ببریم. و امیدوارم که موفق بشوید به اینکه اسلام را در همه کشورهای اسلامی و حقایق اسلام را در همه دنیا پیاده کنید. و شما بحمد اللَّه، الگو هستید برای تمام کشورهایی که هستند و مسلم بدانید که چشم همه کشورها- یعنی، مسلمانهای کشورها و مستضعفان کشورها- به شما دوخته است و دعای ما بدرقه شماست. و خدایا، تو را به اولیایت قسم می دهیم که این عزیزان ما را حفظ کن. این دوستان خدا و دوستان امام زمان را پیروز کن.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 17، ص: 108-109

 

نامه [به آقای سید احمد خمینی (تأیید صداقت و امانتداری ایشان)]

زمان: 3 آذر 1363/ 30 صفر 1405

مکان: تهران، جماران

موضوع: تأیید صداقت و امانتداری

مخاطب: خمینی، سید احمد

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم . از آنجا که همیشه واسطه بین حضرت عالی و مسئولین و غیر مسئولین در امور سیاسی این جانب می باشد و از آنجا که گاهی دستورات حضرت عالی با خطوط فکری بعضی از دست اندرکاران و یا گروهها و افراد عادی برخورد جدی دارد، تحلیلها و تفسیرها شروع می گردد و بعضیها این گونه تشکیک می کنند که مثلًا خبر واحد است و یا معلوم نیست و از این قبیل. آیا چه قبل و چه بعد از انقلاب حتی کلمه ای بر آنچه فرموده بودید اضافه و یا کم کرده ام؟ و یا نعوذ باللَّه مطلبی را به حضرت عالی به دروغ نسبت داده ام؟ و یا خدای نخواسته عمدی بر خلاف رضای حضرت عالی کاری انجام داده ام؟ ارادتمند، احمد خمینی ].

بسمه تعالی

من شهادت می دهم که احمد فرزند این جانب از موقعی که در مسائل روز وارد شده است و تماس با کارهای این جانب داشته است تا حال تحریر این کلمات از او خلاف دستورات این جانب مشاهده نکرده ام و در اعلامیه ها و امثال آنها تصرفی بدون رضای من نکرده است و چیزی بر خلاف گفته های من به من نسبت نداده است و بالجمله خلافی از او مشاهده نکردم. لکن باید احمد بداند کسانی خصوصاً مثل او که در این امور اجتماعی یا سیاسی وارد می شوند، مصون از افترا و ضربه نیستند و باید او حساب خود را با خدای قادر متعال درست کند و به ذات مقدسش اتکال نماید و از بشر ضعیف هراس نداشته باشد که مکاید بشری چون خود بشر زودگذر و فانی است و همه به سوی او- جل و علا- خواهیم رفت و اکنون نیز در محضر مبارک او هستیم. و السلام علی من اتبع الهدی. از خداوند تعالی توفیق خدمت به خلق برای همه دست اندرکاران و برای منسوبان به خود خواستارم.

تاریخ سلخ صفر 1405- روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج  19، ص: 107

 

حکم [انتصاب میر حسین موسوی به سمت سرپرست امور جانبازان ]

زمان: 3 آذر 1367/ 13 ربیع الثانی 1409

مکان: تهران، جماران

موضوع: انتصاب سرپرست امور جانبازان و فرمان ایجاد تشکیلات مناسب در این بنیاد

مخاطب: موسوی، میر حسین (نخست وزیر)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

جناب آقای مهندس میر حسین موسوی، نخست وزیر محترم- ایّده اللَّه تعالی

از آنجا که چندی قبل جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی طی نامه ای درخواست نمودند که برای رسیدگی هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانواده های شهدا اداره امور جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به نهاد یا تشکیلات دیگری سپرده شود، این جانب ضمن تقدیر و تشکر از ایشان و از کلیه مسئولین و دست اندرکاران «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و مرکز پزشکی بنیاد، خصوصاً سرکار خانم کروبی  که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکاری را نسبت به این عزیزان نموده اند، جنابعالی را مسئول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید. و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد. و «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» نیز همچون گذشته با فراغت و امکانات بیشتر امور خانواده های معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید.

از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقتفرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم.

از آنجا که سران کشور و هیأت مشورتی بازسازی کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازی را به دولت ابلاغ می نمایند، جنابعالی و اعضای محترم هیأت دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازی کشور و ترمیم خرابیها پرداخته و رسیدگی به محرومین را در صدر برنامه های خود قرار دهید. و مردم عزیز و شریف ایران نیز، که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگی خدا نهاده اند، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه می دانند که با توجه به حجم عظیم خرابیها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت. ما هنوز در آغاز راه هستیم، و سالها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز میهن اسلامی مان بازسازی شود و مشکلات برطرف گردد. چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب، که از هیچ راهی نتوانسته اند به اسلام و انقلاب لطمه ای وارد نمایند، امروز در قالب شعارها و بالا بردن سطح توقعات در مردم بخواهند به هدفهای شوم خود نایل شوند، و با انگشت نهادن روی مشکلاتی که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است مردم را نسبت به مسئولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ چرا مشکلات حل نمی شود؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگی امکانپذیر است؟ مگر کشور ما از محاصره ها بیرون آمده است؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یکروزه می توان راه اندازی نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود و عذرها موجّه، ولی امروز که جنگ نیست چرا کمبود است؟ البته این سخنها از باب تذکر به مؤمنین است؛ و الّا مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آماده صبر و فداکاری هستند. و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال  زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند.

در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر می نمایم. و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بوده اند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند.

خداوند بزرگ به همه مسئولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

به تاریخ 3/ 9/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 21، ص:199-  201

 

. انتهای پیام /*