کد مطلب: 3397 | تاریخ مطلب: 31/06/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 31 شهریور ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  31 شهریور ماه

نامه [به آقای سید عبد الرضا حجازی جهت مسجد دولاب تهران   ]31 شهریور43

تلگراف [: نامه به آقای یاسر عرفات درباره مفقود شدن امام موسی صدر]شهریور57

بیانات [در جمع فرهنگیان لنگرود (رفع خرابیها با همت ملت)] 31 شهریور58

پیام [به استادان، دانشجویان و دانش   آموزان (کوشش دشمن جهت زدودن اسلام)] 31 شهریور58

فرمان [به ابو الحسن بنی صدر (شکستن محاصره گردان ارتش در کردستان)]

پیام رادیو- تلویزیونی [به ملت ایران در آغاز سال تحصیلی (حمله صدام به ایران)] 31 شهریور59

پیام [به دانشجویان و دانش   آموزان (آثار فرهنگ مستقل و فرهنگ وابسته)] 31 شهریور60

پیام [به ملت ایران در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی (جنایات صدام و امریکا در ایران)] 31 شهریور61

پیام [به ملت ایران (قدردانی از رزمندگان و ملت ایران)] 31 شهریور61

بیانات [در جمع وزیر صنایع و معاونین (قطع وابستگی و استقلال اقتصادی)] 31 شهریور61

پیام [به ملت ایران به مناسبت هفته جنگ تحمیلی (حمایت ابرقدرتها از متجاوز)] 31 شهریور62

 

نامه [به آقای سید عبد الرضا حجازی جهت مسجد دولاب تهران   ]

زمان: 31 شهریور 1343/ 15 جمادی الاول 1384

مکان: قم  

موضوع: تقدیر از فعالیتهای آقای حجازی و رنجهایی که متحمل شده است  

مخاطب: حجازی، سید عبد الرضا

بسمه تعالی  

خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام خطیب محترم آقای آقا سید عبد الرضا حجازی- دامت افاضاته  

به عرض می   رساند، مرقومه آن جناب که حاکی از صحت مزاج شریف و حاوی اظهار محبت و تفقد از حقیر بود، موجب تشکر گردید. مساعی جمیله و شداید و محرومیتهایی که متحمل شده و می   شوید، مورد کمال تقدیر، و امید است ان شاء اللَّه مورد توجه حضرت ولی عصر- عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف- واقع شده و مأجور باشید

راجع به مسجد دولاب که مرقوم داشته بودید- چنانچه اهالی محل به حقیر مراجعه نمودند- ان شاء اللَّه اقدام مقتضی به عمل خواهد آمد. از خدای متعال دوام توفیقات جنابعالی را در ترویج شریعت مقدسه و اعلای کلمه طیبه و دفاع از حریم مقدس اسلام مسألت دارم. مرجوّ آنکه در مظانّ استجابت دعوات حقیر را فراموش نفرمایید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

15 ج 1 84

روح اللَّه الموسوی الخمینی  

صحیفه امام، ج   1، ص: 397

   

  

تلگراف [: نامه به آقای یاسر عرفات درباره مفقود شدن امام موسی صدر]

زمان: شهریور 1357/ شوال 1398

مکان: نجف  

موضوع: مفقود شدن امام موسی صدر

مخاطب: یاسر عرفات- بیروت  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

جناب آقای یاسر عرفات، رئیس کمیته اجراییه سازمان آزادیبخش فلسطین  

از سلامت جناب حجت الاسلام آقای سید موسی صدر، رئیس مجلس شیعیان لبنان، هیچ گونه اطلاعی ندارم و موجب نگرانی این جانب است. از جنابعالی تقاضا دارم که هر چه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و این جانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید. توفیق جنابعالی را در اهداف اسلامی خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی                           

صحیفه امام، ج   3، ص: 458

                    

بیانات [در جمع فرهنگیان لنگرود (رفع خرابیها با همت ملت)]

زمان: 31 شهریور 1358/ 30 شوال 1399

مکان: قم  

موضوع: رفع خرابیهای فراگیر رژیم پهلوی با همت ملت  

حضار: فرهنگیان لنگرود

 [امام فرمودند:] نظیر این مسائل و مشکلات در تمام مملکت وجود دارد، که بتدریج بایستی حل شود. و ما بزودی در همین زمینه پیامی به ملت خواهیم داد.

 [همچنین جمعی از اهالی بوشهر در دیدار با امام، گزارشی از شیوع فحشا و فساد در منطقه و نیز پیشنهاداتی ارائه نمودند.].

 [امام فرمودند:] آنها کوشش کردند همه جای مملکت را خراب کنند، و افکار جوانهای مملکت و اعمال آنها را خراب کردند. و ما پس از انقلاب، بتدریج و با همت همه اقشار، این خرابیها را، فسادهای اخلاقی و اجتماعی را رفع خواهیم کرد.

صحیفه امام، ج   10، ص: 84

                     

پیام [به استادان، دانشجویان و دانش   آموزان (کوشش دشمن جهت زدودن اسلام)]

زمان: 31 شهریور 1358/ 30 شوّال 1399

مکان: قم  

موضوع: کوشش اجانب برای زدودن محتوای اسلامی از برنامه   های فرهنگی و علمی  

مناسبت: فرا رسیدن آغاز سال تحصیلی  

مخاطب: استادان، دانشجویان و دانش   آموزان  

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم  

سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهیانی که چراغ راه هدایت و راهنمای ملت به سوی تعالی    و سعادت و فضل و فضیلت می   باشند.

سلام بر جوانان برومندی که با سلاح علم در سرفرازی و اعتلای کشور عزیز اسلامی کوشا، و در رسیدن به هدفهای انسانی- اسلامی از هیچ زحمت و کوشش دریغ ندارند.

سلام بر دانشجویان و استادانی که در سالهای طولانی اختناق با محرومیتها و شکنجه   های روحی و جسمی مواجه، و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قُلْدُریها ایستاده و تسلیم قدرتهای شیطانی نشده   اند.

سلام بر عزیزانی که در نهضت اسلامی و انقلاب بزرگ ملت در سخت ترین شرایط از محرومین و مستضعفین دفاع، و از تهاجم و یورش جنود ابلیسی به مراکز علم و ادب نهراسیده و با آنان با فداکاری مقابله کردند.

و سلام به همه قشرهای دانشجو، از اطفال دبستانی و جوانان دبیرستانی و دانشمندان و استادان و دانشجویان دانشگاهی سراسر کشور، که مکانهای علمی و مقدس خود را به صورتهای دژهایی مستحکم و سنگرهای شکست ناپذیر درآورده، و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نموده؛ و سنگرهای شیطانی را با پشتیبانی ملت بزرگ در هم شکسته؛ و دشمن خونخوار را دفن کردند.

اکنون ای خواهران و برادران و فرزندان عزیز اسلام! با باز شدن دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها در موضع حساس و سرنوشت   سازی هستید. و دشمنان اسلام و غارتگران کشور با توطئه   ها و نیرنگها می   خواهند در این سنگر عظیم، که امید ملت و مرکز سرنوشت کشور است، رخنه نموده؛ و با عمّال خود، شما را از راه خود- که راه حق و راه  محرومین و مستضعفین است- منحرف، و با اخلالگری در مراکز علم، شما را از هدف بازدارند. لازم می   دانم نکاتی چند را با شما عزیزان در میان گذارم، باشد که قسمتی از دیْن خود را به اسلام و طبقه محروم و شما عزیزان ادا نمایم؛ و از زیر بخشی از مسئولیتهای خود نزد خالق و خلق بیرون آیم:

1-همان طور که کراراً تذکر داده   ام بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابَرقدرتها و مستکبرین؛ وابستگی فکری و درونی است، که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می   گیرد. و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. و برای به دست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی به غیر، باید از خواب مصنوعی که بر بعضی از قشرهای ملت و خصوصاً طبقه دانشمند و متفکر و روشنفکر تحمیل شده است، برخیزید و خود را و مفاخر و مَآثر ملّی و فرهنگی خود را دریابید. بزرگترین فاجعه برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان می   کنند همه چیز از غرب [است   ]، و ما در همه ابعاد فقیر هستیم، و باید از خارج وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها، و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظّم باید کوشش کنید، و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید. و با این خدمتِ بزرگ و ارزنده، ملت و کشور خود را نجات دهید.

2- در آغاز باز شدن دانشگاهها و دانشسراها و دبیرستانها و دبستانها ممکن است اشخاصی یا گروههایی بخواهند با اسمهایی و تبلیغاتی فریبنده در کار دانشگاهها اخلال کنند، و از رفتن سر کلاسها جلوگیری نمایند. عزیزان دانشگاهی و محصِّلین سایر مدارس با بی   اعتنایی و سردی با آنان مواجه شوند، و توطئه آنان را خنثی نمایند. و بدانند که از اوّل انقلاب تا کنون، هم اینان بودند که از مسیر ملت جدا و در مسیر طاغوت، و از انقلاب اسلامی برکنار    

  یا بر ضد آن فعالیت می   کردند. هم اینان بودند که از رفراندم می   خواستند جلوگیری کنند. و هم اینان   اند که از رأی اکثریت قریب به اتفاق ملت سرپیچی می   کنند. اینان با ملت و مصالح کشور مخالف، و وابسته به شرق و غرب و رژیم سابق هستند. به تبلیغ آنان گوش فرا ندهید؛ و از آنان احتراز کنید، همانند احتراز از طاغوت و رژیم طاغوتی.

3- آنچه کراراً تذکر داده   ام، و رمز پیروزی است؛ اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی- ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند، و شما جوانان عزیز را- که امید کشور هستید و سعادت و ترقی میهن بسته به فعالیت شماست- به تباهی بکشند و نگذارند در راه تعالی کشور قدم بردارید، و به علم و ادب- که مایه پیشرفت و رهایی از استعمار و استثمار نو و کهنه است- اشتغال پیدا کنید. و باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمه تمام بدبختیها و اسارتهاست. ممکن است عناصر فاسدی در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامه   ای حساب شده تفرقه افکنی کنند. لازم است با هوشیاری آنان را شناسایی کنید و بشناسانید، که جوانان عزیز ما از توطئه آنان مطّلع شوند، و در راه خنثی    نمودن آن کوشا شوند.

4- باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته   های مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندیهای میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. مع الأسف در دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت ما آن کنند که دستش برای هر چیز پیش دیگران دراز باشد. شما عزیزان کوشش کنید که از این وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورید. و از نیروی انسانی و ایمانی خودتان غافل نباشید، و از اتّکال به اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید. و از هیاهوی غرب و غربزدگان نهراسید که خداوند متعال با شماست.                          

5- اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است؛ و از آزادی بیان و قلم نمی   هراسد، و از طرح مکتبهای دیگر، که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد. شما دانشجویان محترم! نباید با پیروان مکتبهای دیگر با خشونت و شدت، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید. خود با آنان به بحث و گفتگو برخیزید، و از دانشمندان اسلامی دعوت کنید با آنان در بحث بنشینند، تا تهی بودن دست آنان ثابت شود. و اگر آنان با جنجال و هیاهو با شما مواجه شدند، از آنان اعراض کنید؛ و با خونسردی بگذرید که یکی از نقشه   های آنها آن است که شما را به درگیری بکشند و از آن استفاده غیر مشروع کنند. ما با آزادی و منطق موافق، ولی اگر توطئه و خرابکاری باشد، تکلیف دیگری داریم. و از خداوند متعال خواستارم که کار به آنجا نکشد.

6- یکی از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاهها، خصوصاً دانشگاهها و دبیرستانها، تغییرات بنیادی در برنامه   ها، و خصوصاً برنامه   های تحصیلی، و روش آموزش و پرورش است، که دستگاه فرهنگ ما از غربزدگی و از آموزشهای استعمار نجات یابد. اجانب، خصوصاً امریکا، در نیم قرن اخیر کوشش داشتند و دارند فرهنگ و برنامه   های فرهنگی و علمی ما را از محتوای اسلامی- انسانی- ملی خود خالی، و به جای آن فرهنگ استعماری استبدادی بنشانند. فرهنگ زمان طاغوت، کشور ما را تا لب پرتگاه سقوط کشاند؛ و خداوند تعالی به داد این کشور اسلامی رسید، ولی بدون تغییرات صحیح بنیادی و تحول فرهنگی و علمی امکان تحول فکری و روحی نیست. و باید با کوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤسای دانشگاهها و فرهنگیان و جوانان دانشجو به مقصود نزدیک شویم؛ و- ان شاء اللَّه تعالی- از پیوستگی و وابستگی نجات پیدا کنیم، و کشور عزیزمان را نجات دهیم.                     

7- از مسائل مهم، که مقدمه اصلاحات است، پاکسازی همه مراکز، خصوصاً مراکز فرهنگی و علمی است. و باید با شوراهایی مرکب از اشخاص دانشمند، متعهد، و مؤمن به انقلاب، و پشتیبانی رؤسا و استادان و دانشجویان و معلمان، مراکز علمی و تربیتی از عناصر فاسده و خدمتگزاران و سرسپردگان به رژیم سابق تصفیه شود؛ زیرا تا این عناصر که به طور خودکار در خدمت اجانب هستند- در سطح وسیع کشور، خصوص مراکز علمی و تربیتی، تصفیه نشوند، نخواهیم توانست از استقلال فکری و درونی نجات پیدا کنیم؛ و در نتیجه نخواهیم توانست در هیچ یک از ابعاد مستقل باشیم.

8- مراکز علمی و فرهنگی قدیم و جدید و روحانیون و دانشمندان فرهنگی و طلاب علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه هستند.

و از نقشه   های اجانب کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقه   اندازی بین این دو مرکز حساس آدم   ساز بوده و هست. جدا کردن این دو مرکز، و در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها، و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنها در مقابل استعمار و استثمارگران، از بزرگترین فاجعه   های عصر حاضر است. فاجعه   ای که ما و کشور ما را تا آخر به تباهی، و نسل جوان ما را- که از زمره زنده ترین مخازن کشور است- به فساد می   کشد. این توطئه شیطانی طاغوتی را، که اکنون قشرهای ملت و خصوصاً دانشمندان بیدار بدان توجه کرده   اند، باید با به کار بردن تمام تدبیر و توان خنثی کرد؛ و راه تفاهم و اتحاد را هر چه سریعتر و سریعتر باز نمود. با وحدت این دو قطب متفکر کشور عزیز به رشد واقعی و ترقی و تعالی حقیقی می   رسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند در پیوند دادن این دو قشر عزیز. و باید بدانند که نه دانشگاهی بدون روحانی می   تواند به استقلال برسد؛ و نه روحانی بدون دانشگاهی.                     

عزیزان من! اگر اسلام را می   خواهید و کشور را، به فرمان خدای متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که می   فرماید: وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ  اختلاف و نزاع، شما را به شکست می   کشد و قدرت را از شما سلب می   کند، و رنگ و بوی شما را در جوامع بشری می   برد. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا.

از خداوند تعالی توفیق همگان را در به ثمر رساندن جمهوری اسلامی و بپاداشتن عدل و قسط خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی  

صحیفه امام، ج   10، ص: 78-83

                      

فرمان [به ابو الحسن بنی صدر (شکستن محاصره گردان ارتش در کردستان)]

زمان: 1358 ه. ش./ 1399 ه. ق  

مکان: قم  

موضوع: رفع محاصره از افراد ارتشی در کردستان  

مخاطب: بنی صدر، ابو الحسن

 [تلفن از آقای بنی صدر: «یک گردان (تقریباً سیصد نفر) از ارتش ایران، اکنون در یک گردنه کردستان در محاصره   اند، و تا به حال 65 نفر زخمی شده   اند. دو راه وجود دارد: یا باید بمب ناپالم بزنیم- که تقریباً عواقب تبلیغاتی سوئی دارد- و یا اینکه در محاصره باشند- و احتمال از بین رفتن همه این گردان وجود دارد- تکلیف چیست؟ ...- انصاری   ].

بسمه تعالی  

باید این محاصره   شدگان را نجات داد؛ هر عواقبی دارد مانع ندارد.

صحیفه امام، ج   9، ص: 367

پیام رادیو- تلویزیونی [به ملت ایران در آغاز سال تحصیلی (حمله صدام به ایران)]

زمان: ساعت 7 بعد از ظهر 31 شهریور 1359/ 12 ذی القعدة 1400

مکان: تهران، جماران  

موضوع: حمله صدام به ایران با تحریک امریکا

مناسبت: آغاز سال تحصیلی  

مخاطب: ملت ایران  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم   

در این موقع که مدارس ایران باید باز بشود و امیدوارم که جوانان ما و اطفال ما با تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی، به مدارس بروند و کار خودشان را شروع کنند، باید به این جمعیتهایی که می   خواهند نگذارند مدرسه   های ما باز بشود، توجه داد که شما در یک همچو موقعی که ایران در این وضع واقع است و عراق رسماً اعلام جنگ کرده است به ایران، اگر راست می   گویید که شما با ملت هستید و نسبت به خلق وفادار هستید، باید شما خودتان در این امر با دولت ایران همراهی کنید و اگر ما دیدیم که شما در مدارس ایجاد یک اغتشاش کردید، ماهیت شما با اینکه مقداری   اش معلوم است، بیشتر معلوم می   شود پیش ملت ایران. در یک همچو وقتی که ایران در حال جنگ است با امریکا و این آلت دست امریکا تجاوز کرده است به ایران، شما اگر برای باز شدن مدارس اغتشاش بپا کنید یا شایعه   سازی کنید، معلوم می   شود که شما عمّال امریکا و همدست صدام حسین خبیث هستید. بنا بر این، ملت ما باید با آگاهی و با خونسردی به این مسائل توجه کند.

بعض نکات باید گفته بشود: یکی اینکه گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود    که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق- خدای نخواسته- صدمه   ای وارد نشود. لکن ما عازم بر این هستیم، مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام حسین است که به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هر گز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.

امروز من صدای منحوس این آدم را شنیدم؛ یعنی، بیانیه   اش را شنیدم. ایشان معلوم می   شود که تازه مسلمان شده است! برای اینکه به حضرت امیر، علی بن ابی طالب و امام حسین- سلام اللَّه علیهما- و اینها تشبث کرده و مردم را می   خواهد گول بزند. ایشان نمی   داند که مردم عراق ایشان را می   شناسند و از اوّلی که این حکومت اشتراکی روی کار آمد و مرحوم آقای حکیم تحریم کرد و آنها را تکفیر کرد، مردم عراق اینها را شناخته   اند و بعد هم از اعمالی که انجام داده   اند، اینها شناسایی شده   اند. اینها علمای بزرگ عراق را اعدام کردند. اینکه الآن به شَعْب عراق متوسل می   شود، اینها شعب عراق را سرکوب کرده   اند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد تنبّه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمی   کند،و لهذا، با دیوانگی دارد عمل می   کند و خودش را به هلاکت می   رساند.من یک صحبت دارم برای ملت ایران و برای ملت عراق و ارتش عراق هم یک صحبت. برای ملت ایران این صحبت را دارم که گمان نکند ملت ایران که ارتش ایران نمی   تواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما قادر بر این معنا هستند، لکن تا مسأله جدّی نشود، آنها جدّاً عمل نمی   کنند.

آن روزی که مسأله جدّی شد،تمام اینها به طور جِدّ، امر می   کنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند.ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پای خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزی آوردند و یک بمبی اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را مشغولند که جواب آنها را بدهند و می   دهند جواب آنها را. قوای بحریه   شان بکلی از بین رفته است و قوای بریّه   شان هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزی است. این جنگهای متعددی که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئله   ای نیست. شایعات یا چیزهایی را اگر دشمنهای ما، این احزاب مختلفه   ای که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهکهایی که در ایران هستند، حالا اگر فرصت می   خواهند به دست بیاورند و شایعه   سازی کنند و هی تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده- نمی   دانم- این حرفها در کار نیست. این یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند ان شاء اللَّه ندارد. من به ملت ایران سفارش می   کنم که چند جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یک قضیه   ای واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضیه   ای. توجه نکنند به این معنا. یک وقت اغتشاشی از این راه بار نیاید.

یک جهت هم اینکه ممکن است که این اشخاصی که با اسلام مخالفند و با جمهوری اسلامی از اول مخالف بودند، حالا شایع کنند که خود لشکر ایران و ارتش ایران و ژاندارمری ایران دارند خرابکاری می   کنند تا شما را وادار کنند که با آنها مقابله کنید. خیر، این طور نیست. ارتش ایران و ژاندارمری ایران وفادارند به ما و مشغولند آنها به کوبیدن عراق. شما گمان نکنید که یک وقت بیایند به شما بگویند که تحریک کنند شماها را به اینکه بروید سراغ- مثلًا- پادگانها. یک همچو کاری جایز نیست و از معاصی بزرگ اسلام است و مخالف رضای خداست و ابداً به اینها اعتنا نکنید و اگر از این افراد کسی پیدا شد که یک همچو تحریکی کرد، بگیرید او را و تحویل بدهید به کمیته   هایی که هستند، به آنها تحویلشان بدهید تا آنها را به جزای خودشان برسانند. این حرفی است که ما با ملت ایران داریم که اینها با آرامش، بدون اینکه اصلًا خوفی از چیزی داشته باشند.

خوفی در کار نیست اصلًا، چیزی نیست که خوف داشته باشد. یک حرف با ملت ایران است که هم خونسردی خودشان را حفظ کنند و هم این شایعه   سازها را جلویشان را بگیرند و هیچ اعتنا به شایعه   ها نکنند. من خودم تماس دارم و همه مطالب پیش من می   آید. امروز هم آقای رئیس جمهورو آقای نخست وزیر آمدند اینجا و گزارش دادند اینجا و من هر روزی که محتاج به این بشود که بسیجی بکنم، خواهم کرد و ان شاء اللَّه، نیاید آن روز که یک همچو امری واقع بشود.

و یک حرفی [هم   ] که با ارتش عراق دارم این است که ارتش عراق با کی جنگ می   خواهد بکند؟ طرفدار کی هست و مخالف کی؟ طرفدار صدام است که اشتراکی است و کافر است؟! بر ضد کی؟ بر ضد اسلام؟! ارتش عراق باید بداند که این آدم که حالا آمده است اسم علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- را می   آورد و اسم حسین بن علی- سلام اللَّه علیه- را می   آورد، این دشمن اینهاست؛ این شخص با اینها دشمن است، با اسلام اصلًا دشمن است این. ارتش عراق باید بداند که این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچو جنگی بر خلاف رضای خداست و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر آن کسانی که قیام کنند بر ضد اسلام به واسطه همراهی با کفر، که هم خود صدام حسین- به حسب حکم شرعی- کافر است و هم این طرفدار کفّار است، طرفدار کارتر است و به واسطه طرفداری از کارتر و گرفتن قوا از او، دارد به ایران حمله می   کند و کارتر این نوکرهای خودش را مثل صدام حسین و مثل سادات و امثال اینها را وادار کرده است که به ایران حمله بکنند یا به ایران صدمه بزنند. ملت عراق و ملت مصر باید بدانند این معنا را که اگر- خدای نخواسته- با ایران طرف بشوند و ارتش عراق با ایران طرف بشود، طرف شدن با اسلام است و ضرر زدن به اسلام و ضرر زدن به پیغمبر اسلام است به طرفداری از کفر، به طرفداری از صدام، به طرفداری از کارتر.ملت عراق باید بدانند که این جرثومه فساد همان طوری دارد با شما عمل می   کند که محمد رضا با ایران عمل می   کرد. ما محمد رضا را بیرون کردیم و شما هم باید این شخص را بیرون بکنید از عراق. تا قیام نکنید و تا مقابله نکنید با این جرثومه فساد، این می   خواهد اسلام را از بین ببرد و می   خواهد عربیّت را به خیال خودش- آن هم نه اینکه واقعاً عقیده دارد به او- می   خواهد او را جانشین کند و همچو خیالی هم ندارد. می   خواهد امریکا را دستش را باز کند در این ممالک اسلامی و ما جرممان این است که با امریکا مخالف هستیم. این جرمی که پیش صدام حسین بخشودنی نیست این است که ما بر خلاف امریکا هستیم و لهذا، ما را هر چه می   خواهد، می   گوید؛ ما را مجوس می   گوید هستیم. ما که داریم در مملکتمان قرآن را ترویج می   کنیم، در مملکتمان احکام اسلام را داریم ترویج می   کنیم و پیاده می   کنیم به جای آن احکامی که در سابق بوده است، این آقا ما را مجوس می   داند و خودشان که بر ضد اسلام و بر ضد مسلمین هستند، خودشان را طرفدار علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- و اصحاب رسول اللَّه می   دانند. باید ملت عراق بداند که این آدم، آدم خطرناکی است برای ملت عراق و خطرش بر ملت عراق زیاد است و الّا به ملت ما، او که نمی   تواند صدمه   ای بزند. او بر ملت عراق خطرناک است. ملت عراق باید با تمام قوا، کوشش کنند که این شخص فاسد را از بین ببرند و این جمعیتی که بر خلاف اسلام و بر خلاف مصالح اسلام و قرآن دارند عمل می   کنند، آنها را از بین ببرند.

و سربازهای ارتش عراق و صاحب   منصبهای ارتش عراق باید بدانند که جنگ با ایران، جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول اللَّه است و این از اعظم محرّماتی است که خدای تبارک و تعالی نمی   گذرد از او. شما هم همان کار را بکنید که ارتش ایران نسبت به شاه سابق کردند؛ همان طوری که آنها رها کردند او را و متصل شدند به ملت و سربازها فرار کردند از پادگانها و متصل شدند به ملت. شما هم فرار کنید و قوای خودتان را صرف این کنید که این جرثومه فساد را از بین ببرید. خدا به شما تأیید می   کند، اگر قیام کنید و این شخص را از بین ببرید و یکی را خودتان به جای او بگذارید.ما هم کمک شما هستیم در اینکه از خود شما، از ملت شما یک نفر اداره کند حکومت عراق را. این آدمی [را] که بر خلاف اسلام، و بر خلاف مصالح اسلام مشغول مفسده شده است، این فاسد را از بین ببرید، با ملت همراه بشوید.

ملت عراق هر گز با صدام حسین موافق نیست. یک روز هم موافقت ندارد. ملت عراق با اسلام موافق است. کسی که با اسلام موافق است، کسی که کتاب او «قرآن» است، کسی که کعبه قبله اوست، نمی   شود با یک آدم کافری که در پناه کفّار دارد زندگی می   کند و در پناه کارتر و امثال کارتر دارد به حیات خودش ادامه می   دهد، نمی   شود با این همراهی بکنید. من به آنها سفارش می   کنم- به ارتش عراق- که اگر می   توانند قیام کنند بر ضد این آدم و این آدم را از بین ببرند و خودشان جانشین او بشوند و ما هم تأییدتان می   کنیم و اگر این برایشان میسور نیست، فرار کنند و جنگ با اسلام نکنند.

با ملت عراق هم عرض می   کنم که با همه قوا، قیام کنید بر ضد این آدمی که الآن قیام بر ضد اسلام کرده است. قیام این نسبت به ایران، قیام کافر بر مسلم است و قیام لشکر کفر بر لشکر اسلام است. باید با همه قوا با این شخص مقابله کنید و مقاتله کنید. من چنانچه- خدای نخواسته- دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج   13، ص: 221-226

                             

                     

پیام [به دانشجویان و دانش   آموزان (آثار فرهنگ مستقل و فرهنگ وابسته)]

زمان: 31 شهریور 1360/ 23 ذی القعدة 1401

مکان: تهران، جماران  

موضوع: آثار و پیامدهای فرهنگ مستقل و فرهنگ وابسته  

مناسبت: آغاز سال تحصیلی  

مخاطب: دانش   آموزان، دانشجویان، جوانان، معلمان و استادان  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

در آستانه گشایش مدارس و ورود دانش   آموزان عزیز در محیط علم و دانش لازم است تذکراتی به فرزندان عزیز و مادران و پدران محترم و ملت معظم ایران داده شود.بی   شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می   دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه   ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می   کند و بالاخره در آن مستهلک می   شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می   دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می   گیرد، و ساده   اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکانپذیر است. بی   جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است. اتفاقی نیست که مراکز تربیت و تعلیم کشورها و از آن جمله کشور ایران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصاً غربیها و اخیراً امریکا و شوروی قرار گرفت. و زبانها و قلمهای غربزدگان و شرق   زدگان آگاهانه یا ناآگاه و اساتید غربزده و شرق   زده دانشگاهها در طول مدت تأسیس دانشگاهها و خصوصاً دهه   های اخیر این خدمت بزرگ را برای غرب و شرق انجام دادند، هر چند  در بین ارباب قلم و زبان و اساتید، اشخاص متعهد و متوجهی بودند و هستند که بر خلاف آن مسیر بودند و می   باشند، لکن مع الأسف در اقلیت چشمگیر بودند. هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره   های تحصیلی با آموزشهای غربی و شرقی در دبیرستانها و دانشگاههای ایران به سوی غرب و احیاناً شرق- که رهاوردی جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت- چنان فاجعه   ای به بار آورد که همه ابعاد جامعه ما را بی   قید و شرط وابسته بلکه تسلیم به ابرقدرتها کرد؛ به طوری که جامعه ما با ظاهری ایرانی- اسلامی محتوایی سرشار از غرب و شرق   زدگی داشت. و مع الأسف پس از گذشت سه سال از پیروزی انقلاب و مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی در مقابل شرق و غرب و مکتبهای انحرافی آنان و وفاداری این جمهوری به اسلام به عنوان نفی   کننده جمیع وابستگیها و انحرافات، باز گرفتار گروهها و گروهکهای وابسته به یکی از دو قطب و سرسپرده مکتبهای انحرافی و وابسته به یکی از آنان می   باشیم. و نیز مواجهیم با افرادی از این منحرفین که در مراکز تربیت و تعلیم نفوذ کرده   اند و با مجال دادن به آنان، خطر به انحراف کشیدن جوانان و نونهالان بسیار است؛ که خدای ناکرده با انحراف و وابسته شدن فرزندانمان به فرهنگ غرب یا شرق، تمام ابعاد جامعه یا وابسته و تسلیم غرب خواهد شد و یا شرق؛ و تمام کوششها و زحمات ملت و خون جوانان و عزیزان آنان به هدر خواهد رفت.

اکنون بر دانش   آموزان و دانشجویان عزیز و اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاک نمایند. و گمان نشود که این نفوذ فقط برای انحراف دانشگاههاست، که منحرفین و منافقین برای نفوذ در دبیرستانها بلکه دبستانها اهمیت بیشتری قائلند، تا جوانان را برای انحراف دانشگاهها مهیا کنند. آنان می   دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش، تربیت صحیح شوند و حیله   های استعمارگران را احساس و توطئه   های همه جانبه آنان را لمس کنند، در دانشگاه برای عمال استعمار توفیق کمتری حاصل می   شود؛ و لهذا در دبستانها و دبیرستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهاز استعماری شرق و غرب برای ورود به دانشگاه اهمیت خاصی احساس می   کنند. از این روست که باید دستگاههای آموزشی متعهد و دلسوز برای نجات کشور اهمیت ویژه   ای در حفظ نوپایان و جوانان عزیزی که استقلال و آزادی کشور در آینده منوط به تربیت صحیح آنان است قائل باشند؛ و نیز از این روست که نقش معلمان و اساتید در تربیت و تهذیب دانش   آموزان و دانشجویان به عنوان اساسی ترین و مؤثرترین نقش مطرح می   گردد. و همه دیدید که گرایش آنان به شرق و غرب برای کشورمان چه فاجعه   ها آفرید و دانشگاهها را به صورت دژ محکمی برای خدمت به شرق و غرب درآورد و اکثریت قاطع غرب و شرق   زدگان این مملکت را به عنوان فارغ التحصیل تحویل جامعه داد. اکنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانی و دبیرستانی است تا با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایرانی تکیه کنند؛ و بر اساتید متعهد است تا با باز شدن دانشگاهها در صورت مشاهده انحراف و گرایش جوانان به یکی از دو قطب قدرت و مکر، آنان را به توطئه   ها و شیطنتها آگاه کنند و جوانانی متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادی کامل میهن عزیزشان تضمین خواهد شد. و از این روست که نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است؛ و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می   شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه   ریزی می   شود.

امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که در صورت مشاهده حرکات غیر عادی آنان را نصیحت نمایند تا گول منافقین و منحرفین را نخورند؛ که در این صورت سعادت دنیوی و اخروی آنان تباه می   گردد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که سنین دانش   آموزی و دانشگاهی سالهای شور و هیجان فرزندانشان می   باشد و با اندک شعاری جذب گروهها و منحرفین می   شوند. و نیز جوانان دبیرستانی با هوشیاری کامل توجه داشته باشند که عمال اجنبی آنان را، حتی با اسم اسلام راستین به دام شرق و غرب نیندازند، و توجه کنند آنان که از اسلام راستین دم می   زنند خودشان از اسلام چه می   دانند و از قوانین و احکام اسلام چه اطلاعی دارند و به اوامر و نواهی قرآن کریم و اسلام بزرگ تا چه اندازه پایبند هستند.

جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروهها که می   خواهند با اسم اسلام پایه   های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند؛ و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمی   شود اسلام   شناس شد. اینان با تفسیر انحرافی چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافی و التقاطی آنان دارد انکار می   نمایند، و در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند، و شما جوانان عزیز و سرمایه   های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند.

ای جوانان عزیز، هوشیار باشید و با تفکر و تعقل فعالیت این منافقین بلندگوی غرب و منحرفین بلندگوی شرق را بررسی نمایید. امروز بزرگترین دلیل بر بطلان راه آنان همبستگی تمامی نیروهای ضد انقلاب و کوشش همه آنان در مخالفت با جمهوری اسلامی است که خواست ملت می   باشد، و ملت مجاهد و شریف جان خود و فرزندان عزیز خود را فدای تحقق آن کرده و می   کنند. اینان همان اندازه در دعوی اسلامی بودن خود صادقند که در دعوی مخالفت با غرب و امریکا؛ که اکنون صداقتشان در دامن غرب و طرفداری بی   چون چرای غرب از آنان به ثبت رسید.  همان اندازه در دعوی طرفداری از ملت، راستگو که صداقتشان در کشتار خلق مستضعف و آتش زدن اموال  ملت و غارت بانکها ثابت گردید. اینان از اول تا کنون اسلام را وسیله اهداف شوم خود کرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازی گرفته و جوانان پاکدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانی   شان را در راه اهداف استعماری آنان به تباهی کشند. و باز تأکید می   کنم پدران و مادران این کودکان معصوم و جوانان بی   تجربه کوشش کنند و جوانان و عزیزان خود را از این مهلکه که دنیا و آخرت آنان را تباه می   کند نجات دهند. و ملت مبارز و متعهد با هوشیاری و پشتکار، جوانان و نونهالان را که سرمایه و مخازن ارزشمند کشورند از شرّ این منحرفین امریکایی نجات دهند. فردا ان شاء اللَّه تعالی دبستانها و دبیرستانها و مراکز نوآموزها باز و به کار مشغول می   شوند، و به خواست خداوند بزودی شاهد بازگشایی دانشگاهها خواهیم بود. و دانش   آموزان بدانند که گوش دادن به مقاصد شوم منافقان و منحرفان، آنان را از مدارس محروم خواهد کرد و اجازه اخلال در امور مدارس به کسی داده نخواهد شد. از خداوند متعال بیداری و هوشیاری هر چه بیشتر نسل جوان را خواستار و رشد و تعالی علمی و اخلاقی آنان را خواهانم. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی  

صحیفه امام، ج   15، ص: 243-247

پیام [به ملت ایران در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی (جنایات صدام و امریکا در ایران)]

زمان: 31 شهریور 1361/ 4 ذی الحجه 1402

مکان: تهران، جماران  

موضوع: جنایات صدام و امریکا در ایران- محکوم کردن کنفرانس «فاس»

مناسبت: دومین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی (هفته دفاع مقدس)

مخاطب: ملت ایران  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

دو سال از هجوم امریکای جهانخوار توسط جیره خوار خود، صدام عفلقی به کشور اسلامی ایران و در واقع به اسلام گذشت. و با سپاس به درگاه خداوند متعال هر چه از این جنگ ناخواسته تحمیلی می   گذرد، قدرت اسلام و جمهوری اسلامی و قوای نظامی و انتظامی ایران و پایداری ملت متعهد آشکارتر و افزونتر می   گردد، و رسوایی جهانخواران و وابستگان و پیوستگان به آنان بیشتر و واضحتر می   شود، و مشت خرابکاران و منافقان و منحرفان بازتر می   گردد. و بحمد اللَّه تعالی و با عنایات خاصه الهی و توجه حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- امسال کشور و ملت ایران با سالهای گذشته فرقهای چشمگیری داشته است.

سالهای قبل، ارتش فریب   خورده صدام در کشور عزیز ما به جنایات خود ادامه می   داد، و صدام تکریتی و اربابانش امید داشتند که بتوانند در داخل کشور به خرابکاری و جنایت ادامه دهند. و خیال سرداری قادسیه را در سر داشتند و جدایی مناطق نفت   خیز را در مغزهای پوک خود می   پختند؛ ولی در این سال پر برکت می   بینید و می   بینیم که کاخهای امیدشان فرو ریخته، و قوای مسلح شجاع و مؤمن ایران آنان را با رسوایی هر چه تمامتر از کشور خویش رانده   اند. و اکنون چون دزدان در بلندیهای ایران پناهگاه ساخته و در آنها خزیده   اند و قدرت مقابله را از دست داده   اند، و از داخل کشور عراق با توپهای دوربرد و موشکها مناطق مسکونی عرب   نشین را می   کوبند و مردم شهرهای مقاوم مرزی را به شهادت می   رسانند. و بلندپروازیهای سردار قادسیه بدل شده است به دریوزگی از این دولت    

و آن دولت و به مشتی دروغ که خود را به آن دلخوش و روی خود را با سیلی سرخ کرده است، و به خیال خود ارتش خویش را فریب می   دهد، و انتقام شکست مفتضحانه خود را از ملت مظلوم عراق و فرماندهان ارتش خود می   گیرد. و مضحکتر از همه اینکه، جزیره خارک را منطقه نظامی اعلام می   کند. و پشتیبانان شکست   خورده او دامن به این دروغ زده   اند که شاید این حیله موجب شود کشتیهای نفتکش به جزیره خارک نیایند و ایران را وادار به صلح نمایند؛ که این حیله شیطانی نیز خنثی و نقش بر آب شد. چرا که رزمندگان ایران شجاعانه از خاک و بندرهای ایران دفاع می   نمایند و دولت با اعلام بیمه کشتیهای نفتکش، این نقشه را باطل کرد. و امروز قدرت نیروهای مسلح ایران از ارتش و سپاه و بسیج و قوای انتظامی و عشایری و مردمی آن چنان است که می   تواند با راحتی شهرهای عراق را در هم کوبد؛ لکن پیروی از احکام اسلام عزیز آنان را از تجاوز به حریم شهرهای مسکونی بازداشته است. و اگر خدای ناکرده فرماندهان و پرسنل قوای مسلح ما چون صدام و قوای تابع او بودند که به اسلام و احکام نورانی آن اعتنایی نداشتند، و از ارزشهای انسانی بی   بهره بودند، شهرهای عراق چون شهرهای خوزستان و امثال آن در هم کوبیده می   شد.

در سال گذشته توطئه گران مطبوعات و بازیگران رسانه   های گروهی وابسته به امریکا و صهیونیسم با کمال وقاحت ایران را متهم می   کردند که از اسرائیل اسلحه وارد می   کند و طرفدار اسرائیل جنایتکار است. اکنون در کنفرانس فاس، فاش و روشن شد که طرفدار اسرائیل، صدام جنایتکار و اکثر دولتهای منطقه می   باشند. طرفداری از جنایتکاری که با کمال جسارت پس از آن همه تبهکاریهایش و خدمتگزاریهای دویله   های منطقه، آنان را به باد مسخره گرفته است و آنان را آن چنان تحقیر نموده که جز خود آنان هر انسانی را خجلت زده می   کند. و خجالت نه از برای سران این دولتها، بلکه برای انتسابشان به اسلام، و از آن جهت که متأسفانه امور مسلمانان به دست اینان است. پیامد

آن خدمتگزاریها به این جنایتکار، قتل عام بیگناهان بیروت؛ جنایتی که عمق آن را ما نمی   دانیم. حجم جنایت به قدری بوده است که به حسب گزارش خبرگزاریها خشم جهانیان را برافروخته است. حتی جنایتکاران جهان، چون «ریگان» و «حسنی مبارک» را به صورت ظاهر وادار به محکوم نمودن آن نموده است. حجم جنایت به گونه   ای بوده است که حتی خبرگزاریها و روزنامه   های طرفدار اسرائیل آن را محکوم، و بزرگترین جنایت پس از جنگ جهانی دوم دانسته   اند. و به گونه   ای بوده است که حتی خود جنایتکاران نمونه جهان چون اسرائیل و فالانژها و دیگر همدستانشان هر یک به دیگری نسبت می   دهد. و بزرگترین مصیبت برای مسلمانان آن است که از سران دولتهای منطقه نفس بر نمی   آید. و از آن فجیعتر و ننگ   آورتر طرفداری بی   قید و شرط بعض حکام منطقه است. و باز هم در حجاز از جنایت اسرائیل و پدر بزرگ او امریکا نمی   شود اسم برد.

و ما با سپاس به درگاه پروردگار عالمیان، باز هم مددهای غیبی را از اسلام و جمهوری اسلامی دریافت می   کنیم. و خداوند کید آنان را که دولت ایران را طرفدار اسرائیل معرفی می   کردند به خود آنان برگرداند، و آنان را نزد ملتها رسوا کرد. و صدام عفلقی که برای روبروی با اسرائیل بهانه می   تراشید، و می   خواست با آن بهانه   ها خود را از دست مدافعان سلحشور ایران نجات دهد، در کنفرانس فاس به حمایت و شناسایی اسرائیل و بیمه و امنیت آن گریبان پاره کرد و وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّه وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ.

اکنون که بزرگداشت «هفته جنگ تحمیلی» فرا رسیده است و بحمد اللَّه تعالی قوای مسلح و غیور ایران با سرافرازی تمام و غرورآفرینی برای اسلام و ملت بزرگ، مراحل آخر پیروزی را طی می   کند، لازم است ملت شریف ایران عموماً و خصوصاً دولتمردان و گویندگان و نویسندگان و شاعران و هنرمندان از این قشرهای فداکار هر یک به سهم خود قدردانی نمایند و مراحل مختلف پیروزی این حماسه   آفرینان را با گفتار و نوشتار و کردار خود در معرض

نمایش گذارند، و در محافل «هفته جنگ» فواید و نتایج و پیامدهای آن را برشمارند، و روح شجاع این رزمندگان بزرگ را هر چه بیشتر تقویت کنند. ملت شجاع و متعهد، این هفته لازم است حضور خود را در صحنه جنگ اثبات نمایند، و مشت محکمی به دهان یاوه سرایان بکوبند. امروز ابرقدرتها، ملت حاضر در صحنه ما را متهم می   کنند که از جمهوری اسلامی رو برگردانده، و از جنگ که حقیقتاً دفاع از اسلام است خسته شده   اند. آنان ملت ایران را نشناخته   اند و ناچار به دروغ   پردازی پرداخته   اند، و با اتهامات گوناگون به قوای مسلح و ملت ایران، تصمیم دارند به هر صورتی که هست بار دیگر جنایات خود را در ایران تکرار نمایند، ولی ملت رشید و مقاوم ایران در مقابل آنان ایستاده   اند و هر گز به آنان چنین اجازه   ای را نخواهند داد. آنان می   خواهند با جمهوری اسلامی مخالفت کنند، چرا که این مخالفتها مردم عزیز ما را مصمم   تر خواهد نمود تا برای مبارزه   ای طولانیتر دست در دست یکدیگر نهند و از ایران و اسلام عزیز و استقلال و شرف خویش دفاع نمایند.

لهذا ملت شریف در سراسر ایران، از روحانی و دانشگاهی و بازاریان و جوانان عزیز محصل تا رزمندگان فداکار و سایر قشرهای معظم، در این «هفته جنگ» به شکرانه پیروزی اسلام پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و قوای مسلح، فداکاران در راه هدف که اسلام و ایران است به ثبوت برسانند. و نیز یاد شهدای فداکار را که جمهوری اسلامی و پیروزیها، رهین جان   نثاری آنهاست، زنده نگه دارند. و از معلولین عزیز و آسیب دیدگان و آوارگان مقاوم در راه استقرار حکومت اللَّه تفقد و قدرشناسی نمایند. و از بازماندگان شهدا دلجویی و به آنان دلداری دهند.

گرچه زبانها و قلمها در توصیف جوانان و نوجوانان، پیران و سالخوردگان عزیزی که خون پاک خود و سلامت خویشتن را فدا کردند تا اسلام، زنده و کشور، پاینده بماند، و از شرّ دشمنان خونخوار آزاد شود، عاجزند. و نیز عاجزند که به پدران و مادران دلیری که چنین فرزندانی را تربیت کردند و به اسلام تقدیم نمودند دلداری دهند، و از خواهران و برادرانی که در جوار آنان بودند دلجویی نمایند. اینان مشمول عنایات و رحمتهای بی   پایان خداوند،  در جوار اولیای عظیم الشأن، با سعادت در دنیا و آخرت قرینند، خدایشان رحمت و برکت دهد.

درود بی   پایان به روح پاک شهیدان راه حق، و سلام فراوان بر آسیب دیدگان و آوارگان در جبهه   های دفاع از اسلام و ایران اسلامی، و درود و سلام بر بازماندگان شهدا و خانواده   های آسیب دیدگان، و سلام خداوند و انبیا و اولیای او بر بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج   16، ص: 518-522  

                    

پیام [به ملت ایران (قدردانی از رزمندگان و ملت ایران)]

زمان: 31 شهریور 1361/ 4 ذی الحجه 1402

مکان: تهران، جماران  

موضوع: قدرشناسی از ایثار رزمندگان و ملت شریف ایران  

مناسبت: سالگرد آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (هفته دفاع مقدس)

مخاطب: ملت ایران  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

با سپاس به درگاه خداوند متعال دو سال از دفاع پیروزمندانه می   گذرد، و ملت در تمام جبهه   های خارجی و داخلی به همت شهدای عزیز ارزشمند و جانبازان فداکار و ملت برومند با سرفرازی و روسفیدی در بارگاه قدس الهی پیروز شد و امید پیروزی نهایی و تحقق وعده الهی در نزدیک مدت دارد. ما همه مرهون فداکاری این عزیزان در جبهه و پشت جبهه هستیم، و مرهون مادران و پدران و خاندان این سلحشوران که بحق سربازان الهی تربیت نموده   اند، و حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- قدرشناس آنان است.

درود و رحمت بر روان پاک شهدا، و بهبودی و عزت نثار پای جانبازان و عظمت و صبر جمیل نصیب خاندان این زنان و مردان متعهد شجاع باد، و سلام بر ملت بزرگ ایران.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج   16، ص: 523


                    

بیانات [در جمع وزیر صنایع و معاونین (قطع وابستگی و استقلال اقتصادی)]

زمان: صبح 31 شهریور 1361/ 4 ذی الحجه 1402

مکان: تهران، جماران  

موضوع: اهمیت خودکفایی  

حضار: هاشمی (وزیر صنایع) و معاونین  

ما در مرحله   ای هستیم که تازه متولد شده   ایم و من می   گویم: اگر ما گرسنه باشیم و پیاده راه برویم و منزوی باشیم و به طرف خودکفایی حرکت کنیم، این بهتر از این است که وابسته و مرفه باشیم. و مهم این است که اعتقاد به آن نیت و ارزشهای اسلامی و استقلال اقتصادی پیدا کنیم.

صحیفه امام، ج   16، ص: 524

پیام [به ملت ایران به مناسبت هفته جنگ تحمیلی (حمایت ابرقدرتها از متجاوز)]

زمان: 31 شهریور 1362/ 14 ذی الحجه 1403

مکان: تهران، جماران  

موضوع: همبستگی منافقین با حزب بعث عراق و حمایت قدرتهای بزرگ از متجاوز

مناسبت: هفته جنگ تحمیلی  

مخاطب: ملت مسلمان ایران  

بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

سه سال از حمله وحشیانه و احمقانه «سردار قادسیه» گذشت. تجربه سه ساله و مطالعه اوضاع نظامی، سیاسی، اقتصادی ایران، که به خیال پوچ عفلقیان و منافقان و «حزب توده» وابسته و دلباخته شوروی و دیگر گروهها و دسته   های نوکر مآب در همان هفته اول و یا ماه   های اول شکست ایران و سقوط جمهوری اسلامی و اسلام حتمی بود، که اکنون بر جهانیان خلاف آن ثابت شده است، خوب است چشم کوردلان را باز کند؛ و از کارهای جنون   آمیزی که تا کنون کرده   اند، و امروز جز حربه دروغ و گزاف چیزی برایشان به جای نمانده است، توبه کنند؛ و در پیشگاه خدای متعال، اگر اعتقاد دارند، عذر تقصیر بخواهند؛ و در پیشگاه ملت بزرگ ایران به جهالت و کوتاه   اندیشی   شان اعتراف کنند. اکنون علی رغم دروغپردازیها و عربده   کشیدنها، آنچه برای صدام مانده است شکستهای پی در پی و جنایتهای وحشیانه نسبت به مردم مرزنشین، بخصوص مناطق عرب   نشین و کردنشین، و همچنین دیگر شهرهای ایران و به شهادت رساندن زنان و کودکان و مردان بیگناه می   باشد و آنچه برای.دشمنان اسلام و انقلاب، چه آنان که در رأس کشورهای کفر و دولتهای الحادی هستند و چه آنهایی که به این دولت   ها پناه برده   اند، مانده است شایعه   سازیهای واضح البطلانی است که جز عده   ای بی   خبر از اوضاع ایران و منطقه کسی باور نمی   کند.

بی   تردید باید برای صدامیان و وابستگان آن در داخل کشور ثابت شده باشد که کمک   های همه جانبه ابرقدرتها و وابستگان به آنها و بوقهای تبلیغاتی شبانه روزی آنان تا کنون به حال آنان مفید نبوده؛ و پس از این نیز به خواست خداوند تعالی مفید نخواهد بود. و اگر چشم خود را باز کنند، برای آنها واضح شده است که قدرت   های بزرگ یعنی امریکا و شوروی از بی   عقلی آنان استفاده نموده و می   خواهند با دست آنان، و لو به احتمال بسیار ضعیف، در منطقه یا در ایران به خیال واهی خود ناراحتی ایجاد کنند.

تمام این مسائل و رسوایی   هایشان به خاطر آن است که اسلام و نفوذ معنوی آن را در توده   های میلیونی مردم نشناخته   اند، و چشم و گوش خود را از شناخت حقیقت   ها بسته   اند. اینان آیا ندیده   اند که در ظرف مدت کوتاهی جوانان غیور ایران در سایه معنویت اسلام از پرتگاه   هایی که قدرت   های نفتخوار و مفتخوار برای سقوط آنان ایجاد کرده بودند به صورتی معجزه   آسا نجات یافته، و به قله بلند ایمان و تعهد به اسلام صعود نموده   اند؛ و با شجاعت و شهامت کم نظیر بر کفر جهانی و عفلقیان تاخته و آنان را از کشور عزیز خود بیرون رانده   اند و میهن اسلامی خود را از دست چپاولگران شرق و غرب نجات داده، و تفاله   های وابسته و پیوسته آنان را به جای خود نشانده   اند و به عمر ننگین آنان خاتمه داده   اند. و آیا تجربه چند ساله کافی نیست تا این مدعیان قدرت و شناخت مسائل نظامی، سیاسی و تشکیلاتی را به خود آرد و از خواب غفلت بیدار کند، تا از وعده   های پوچ ابرقدرتها بازی نخورند و خود را آلت بی   اراده دست آنان قرار ندهند؟

مضحک آن است که صدام در ملاقات با ارتشیان خود، که طعم تلخ شکستهای خود را از جوانان شجاع ایران چشیده   اند و از زاغه   های مملو از اسلحه مدرن و مهمات بی   پایان فرار نموده   اند، گفته است ما امروز بیشتر از هر وقت دیگر مجهز به سلاح   های پیشرفته هستیم و جنگ را تا سالها ادامه می   دهیم! مطلب او نسبت به سلاح   های پیشرفته   ای که از قدرت   ها یا به دریوزگی و یا در برابر اموال مردم بی   پناه عراق به دست آورده است مورد تصدیق است، لکن این نویدی است برای رزمندگان ما که بدون از دست دادن مخازن کشور و آبروی خود این سلاحها را از چنگال ارتش فراری عراق به دست آورده و علیه آنها به کار می   برند. و ما از این شیوه خوشحالیم.  

  و اکنون نیز سربازان فداکار اسلام با سلاحها و خودروها و تانکهای دشمن بر او می   تازند.و اما ادامه جنگ، همه می   دانند که ابتکار آن در دست جوانان ماست؛ و تا سقوط حزب بعث عفلقی عراق، دفاع از اسلام و از دو کشور اسلامی عراق و ایران ادامه دارد. و پس از آنکه مقدرات کشور به دست ملت رنجدیده عراق افتاد، جنگ خاتمه یافته است.آنچه که موجب تأسف بسیار است آن است که ابرقدرتها، بویژه امریکا، با فریب صدام، با هجوم به کشور ما، دولت مقتدر ایران را سرگرم دفاع از کشور خود نمود، تا مجال به اسرائیل غاصب تبهکار دهد تا به نقشه شوم خود که تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است، اقدام نماید.

اسحاق شامیرمهره تازه امریکا، به مجرد نامزدی نخست   وزیری به جای بگین ، مهره دیگر، قبل از هر چیز نقشه اسرائیل را فاش نمود. او گفت سازمان آزادیبخش فلسطین باید محو شود. وی تصریح کرد که به عنوان طرفدار یک اسرائیل بزرگ باقی خواهد ماند. اکنون جای تأسف نیست که سران کشورهای عرب در مقابل این مصیبت یا ساکت نشسته   اند و راه را برای این نقشه شوم باز گذاشته   اند، و یا برای خوشامد امریکا و یا جاه و مقام آنی خویش حامی اسرائیل شده   اند؟ این جانب، برای ادای وظیفه اسلامی، در هر فرصت فریاد دل محرومان و مظلومان منطقه را به جهانیان، از آن جمله دولت   های کشورهای اسلامی، رسانده   ام. و پس از این نیز، اگر فرصتی رخ دهد، ان شاء اللَّه خواهم رساند. شاید در حکومت   های این کشورها، که بعضی سرگرم عیاشی و بعضی نزاع و جدال با برادران خویش و بعضی از ترس امریکا خود را باخته   اند، اثر کند و این خواب غفلت به یک بیداری اسلامی- انسانی تبدیل گردد، و به این وضع فلاکت   بار خویش خاتمه دهند، و همانند ایران قهرمان دست رد به سینه تمام ابرقدرتها زنند. اکنون برادران مسلمان لبنانی ما در چنگال اسرائیل و دولت خونریز لبنان و از آن بدتر امریکای تجاوزگر گرفتارند و هر روز گروهی از آنان شهید یا آواره می   شوند؛ و اکثر دولتهای منطقه سرگرم سازش با اسرائیل یا تأیید دولت لبنان هستند؛ و یا سرگرم نقشه برای تأیید جنایات صدام و کمک نظامی یا مالی به او برای ادامه جنایات به دو ملت عراق و ایران می   باشند.

و آنها گمان می   کنند که صدام را با این کمکها می   شود نجات داد؛ و اگر نجات پیدا کرد. دست آنان را به گرمی می   فشارد. غافل از آنکه با آن خوی سلطه   جویی و بلندپروازی و سبعیتی که در او هست فرصت نفس کشیدن به آنان را نخواهد داد، و با بهانه   های واهی به کشورهای آنان تجاوز خواهد کرد. امریکا و شوروی برای تضعیف اسلام و دولتهای اسلامی مشغول فعالیت، از قبیل تفرقه افکنیها و ایجاد تشنجات داخلی به دست عمال مزدور یا فریب خورده و بر افروختن جنگ بین کشورها و دیگر شیوه   های استعماری، هستند. و این دولتهای کشورهای اسلامی و مستضعف جهان هستند که باید چشم و گوش خود را باز کرده و این توطئه   ها را خنثی کنند.

ملت ایران و قوای مسلح شجاع و فداکار برای افراشتن پرچم توحید و تحکیم پایه   های جمهوری اسلامی، سال سوم دفاع از هجوم عفلقیان بی   فرهنگ را پشت سر می   گذارند؛ و با سپاس بی   پایان از خداوند متعال و مددهای غیبی و آشکار او، از کشور بقیة اللَّه، أرواحنا لمقدمه الفداء، در تمام میدانها به بهترین وجه دفاع نموده و پیروز شدند؛ و در میدان جنگ تحمیلی، متجاوز جسور را که با کمال جهالت از وعده   ها و نویدهای امریکا اغفال و خود را در این دام مهلکه انداخت. آن چنان ادب کرد که اینک به هر دولتی پناه برده و به هر دری می   زند که خود را از این دام خود ساخته نجات دهد؛ ولی بحمد اللَّه موفق نخواهد شد. اکنون که از جمهوری اسلامی سیلی خورده و امیدی برایش نمانده است، به دولت فرانسه نیز متشبث شده است تا با کمک سلاحهای مخرب به منابع اقتصادی ایران ضربه بزند و برگی بر جنایات خود بیفزاید. این جانب به همه کشورهای منطقه و کشورهایی که به نحوی از نفت استفاده می   کنند هشدار می   دهم که دولت ایران با تمام قدرت در مقابل این جنایت ایستادگی می   نماید؛ و مصمم است تا در صورت وقوع چنین جنایتی، با تمام قدرت تنگه هرمز را مسدود کند و اجازه ندهد حتی یک قطره نفت از آنجا صادر شود. مسئول پیامدهای این حادثه بزرگ دولت فرانسه است.

سقوط صدام تا حدی است که حتی با منافقین فراری، که خود از او مفلوکتر و شکست   خورده   تر هستند، دست اخوت می   دهد. و منافقین نیز که برای ترمیم ننگ و بی   آبرویی خود به هر حشیشی متشبث می   شوند و تنها برای اینکه رادیو بغداد اسمی از این مدعیان نجات خلق بَرَد با کمال وقاحت با صدام جانی، که با خمپاره   ها و موشکها هزاران زن و مرد و کودک و بزرگ و کوچک این مرز و بوم را شهید کرده است و هر روز شهرهای این خلق بیگناه را با توپهای دوربرد بر سرشان خراب می   کند. دست اخوت و برادری می   دهند، و رسماً برای آنان جاسوسی می   کنند. و با آنکه سران منافقین در دامن امریکا و فرانسه مشغول عیاشی و خوشگذرانی هستند، مع الأسف عده   ای نوجوان را با حیله و تزویر گول زده و قدرت تفکر را از آنان سلب نموده   اند. امیدوارم نوجوانان فریب خورده با دیدن این جنایات و روشن شدن همدستی آنان با صدام، دیگر کورکورانه از آنان تبعیت نکنند.

اکنون که «هفته جنگ» است و هفته جنگ امسال با سال گذشته فرقهای بسیاری دارد، این جانب به ملت ایران برای داشتن چنین جوانان برومند و متعهد و فداکاری که نظیر آنان را در جهان سراغ ندارم و تاریخ هم نشان نداده است تبریک و تهنیت عرض می   کنم؛ و به اسلام بزرگ برای داشتن این جانبازان در راه حق، که برای اسلام و میهن اسلامی خود از همه چیز خویش می   گذرند، تبریک تقدیم می   کنم؛ که اینان نه تنها ایران را در جهان و نسل   های آینده آبرو دادند. که اسلام بزرگ، که با تعلیمات و الهامات خود چنین تحول بزرگی را به وجود آورده است، سرافراز نمودند. امروز همه از تصویر این صحنه   های معنوی- انسانی عاجزند.

و این جانب که به نویسندگان و گویندگان و تحلیلگران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پیشنهاد می   کنم تا همیشه و بخصوص در این هفته آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم این سلحشوران عظمت   آفرین و ملت ایران و اسلام بزرگ نمایند، برای آن است که به گوشه   ای از وظیفه اسلامی، انسانی، ملی، میهنی، هر چند کوچک  خود عمل نمایند، و الّا خداوند شکور است که نام این عظمت   آفرینان را در این جهان بلند و مقامشان را در ملکوت اعلی    به نمایش می   گذارد مگر نه آن است که اینان صدای اسلام را به اقصی نقاط عالم رسانده و عظمت آن را در سطح عالم خاکی جلوه   گر ساخته   اند؟ قدردانی از این عمل بزرگ جز به مشیّت ذات مقدس او جلّ و علا میسر نیست.

چنانچه ما خاکیانْ ناتوان از عهده تعظیم و تقدیر مادران بزرگواری که در دامن خود این جوانان متعهد را پرورانده   اند و پدران سلحشوری که در پناه خویش آنان را به جوانی رسانده   اند و همسران غمخواری که در کنار آنان به سر برده   اند و اکنون با روی گشاده به میدان نبرد و دفاع از حق می   فرستند می   باشیم؛ و این نیز در عهده آفریدگار منّان است.

لکن ملت بزرگ ایران در این هفته ثابت کند که به اسلام با بذل جان و ثمره حیات و مال وفادار است؛ هر چند کوردلان شکست خورده در داخل و خارج کشور برای تسکین جراحات خود جغدوار ناله   هایی سرمی   دهند.اینک کلمه   ای نصیحت   آموز با جوانان عزیزی که در جبهه   ها و پشت جبهه   ها برای اقامه عدل الهی فداکاری می   کنند، و عزیزانی که به نحوی برای هدف الهی آسیب دیده   اند، و بازماندگان شهدای معظّم که در راه قرآن کریم به شهادت، بزرگترین فیض الهی رسیده   اند، و به پدران و مادران و همسران و نزدیکان شهدای زنده، و به کسانی که در پشت جبهه   ها به نحوی کمک به برادران مدافع خود می   کنند. توجه کنید که غرور پیروزیها و شهرتها و جوانمردیها در قلب شما رخنه نکند، که این مرض نفسانی از دامهای شیطان است که بندگان خدا را از توجه به او بازمی   دارد، و از مکاید نفس امّاره بالسوء است که انسانها را به شرک و عبودیت بتها، و خصوص مادر بتها، که بت نفس است، می   کشاند. زنهار که جز او را جلّ و علا، که ولیّ نصر است و هیچ نصری جز از او  نیست، مؤثر بدانید که مَا رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَمی هر چه دارید و داریم و دارند از اوست و «ما عدم   هاییم، هستی   ها نما»

بارالها، ما ضعیف و ناتوانیم، تو به فضل خود ما را از شرک جلی و خفی حفظ فرما؛ و از تبعیت هواهای نفسانی، که خود شرک است، نجات مرحمت فرما؛ و به حقیقت توحید و یکتاپرستی و یکتاخواهی هدایت فرما؛ و اسلام، این دین توحید و یکتاپرستی و یکتاخواهی، را در سراسر جهان پرتوافکن نما، و بیرقهای کفر و شرک و نفاق را سرنگون فرما؛ و مسلمین را به وظایف اسلامی- انسانی خویش هدایت کن؛ و بلاد مسلمین و مستضعفین را از شرّ مستکبرین و جهانخواران محفوظ دار؛ و شهدای راه حق را از عصر آدم صفی اللَّه تا عصر پیامبر خاتم، صلی اللَّه علیه و آله و سلم، و تا کنون و تا عصر بقیة اللَّه، أرواحنا فداه، از رحمتهای واسعه و جلوه   های خاص خود بهره   مند فرما؛ و شهدای عزیز ایران را که برای اسلام و میهن اسلامی سرافرازیها آفریدند با شهدای صدر اسلام محشور فرما؛ و به بازماندگان آنان، پدران و مادران و همسران متعهدشان، صبر و اجر و پایداری عنایت فرما؛ و به اسرای ما سلامت عنایت کن؛ و هر چه زودتر این بزرگان اسلام و افتخارآفرینان کشور اسلامی ایران را به میهن اسلامی   شان بازگردان؛ و به جانبازان، این شهدای زنده، شفا مرحمت فرما و در خیل شهدا محشورشان نما؛ و به نزدیکان، خصوصاً مادران و پدران و همسرانشان، صبر و اجر مرحمت فرما؛ و به رزمندگان در راه اسلام و دفاع از کشور اسلامی، که با کوششهای جانفرسای خود دشمنان اسلام را منکوب و مخذول نمودند و دست آنان را از تجاوز و جنایت و خیانت به کشور قطع کردند، قدرت و سلامت و عظمت مرحمت فرما، و آنان را از مجاهدان در راه خدا قرار بده.

صلوات و سلام خدا بر پیامبران خود، خصوصاً خاتم و افضل آنان، حضرت محمد مصطفی، صلی اللَّه علیه و آله و سلم، و برامامان و اولیای عظیم الشأن خداوند، بویژه خاتم آنان، مهدی منتظر، بقیة اللَّه فی الوری ارواحنا لمقدمه الفداء.

 و السلام علی    عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی  

صحیفه امام، ج   18، ص: 143-150

. انتهای پیام /*