کد مطلب: 3359 | تاریخ مطلب: 04/06/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 4 شهریور ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 4 شهریور ماه

حکم [رسیدگی به مشکلات شهرستان قوچان به آقای محمد علی رحمانی‏] 4 شهریور 58

بیانات [در جمع خانواده شهید عراقی (تجلیل از شهید عراقی)] 4 شهریور58

سخنرانی [در جمع اعضای بسیج مستضعفین (استمرار راه انقلاب- حفظ نظم)] 4 شهریور 59

سخنرانی [در جمع گروهی از روحانیون کردستان (اتحاد- توجه به مناطق محروم)] 4 شهریور 59

بیانات (خلاصه شده) [در جمع اعضای ستاد انقلاب فرهنگی (اهمّ وظایف این ستاد)] 4 شهریور61

پیام [به مسلمانان جهان و حجاج در آستانه عید قربان (فلسفه حج و رسالت حجاج)] 4 شهریور63

سخنرانی [در جمع اعضای هیأت دولت (اهمیت مشارکت مردم در امور)] 4 شهریور63

 

حکم [رسیدگی به مشکلات شهرستان قوچان به آقای محمد علی رحمانی‏]

زمان: 4 شهریور 1358/ 3 شوال 1399

مکان: قم‏

موضوع: رسیدگی به مشکلات شهرستان قوچان‏

مخاطب: رحمانی، محمد علی‏

بسمه تعالی‏

ثقة الاسلام آقای شیخ محمد علی رحمانی- دامت افاضاته‏

مقتضی است جنابعالی با آشنایی و اطلاعاتی که از وضع قوچان دارید مسافرتی بدانجا نموده و چنانچه مشکلاتی در آنجا هست، با همکاری و مشورت علمای اعلام محل- دامت افاضاتهم- در رفع آنها بکوشید و مردم آن سامان را به وظایف خطیری که در این بُرهه از زمان دارند آشنا نموده و از اختلاف و تفرقه بر حذر دارید و به اتحاد و یگانگی در برابر دشمنان دعوت کنید. از خدای تعالی ادامه توفیقات همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏

صحیفه امام، ج‏9، ص: 348

                   

بیانات [در جمع خانواده شهید عراقی (تجلیل از شهید عراقی)]

زمان: 4 شهریور 1358/ 3 شوال 1399

مکان: قم‏

موضوع: تجلیل از شهید مهدی عراقی‏

مناسبت: شهادت مهدی عراقی و فرزندش حسام‏

حضار: اعضای خانواده شهید حاج مهدی عراقی‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من ایشان را حدود بیست سال است که می‏شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان می‏کند آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او می‏بایست شهید می‏شد؛ برای او مردن در رختخواب کوچک بود.

 [برادر شهید: ما خوشبختیم که هدیه‏ای به پیشگاه حضرت ولیّ عصر و نایب آن حضرت، امام خمینی، تقدیم داشتیم.].

این هدیه ‏ای است برای خدا.

 [فرزند کوچک شهید عراقی: پدر من در مقابل دو شخصیت سر تعظیم فرود آورد: اول مرحوم نوّاب صفوی و دوم امام خمینی. و من خوشحالم که اگر دو نفر را از دست دادیم، قلب میلیونها انسان را متوجه به خود دیده و دل آنان را در دست داریم.].

شما خدا را دارید که فوق هر نیرویی است.

صحیفه امام، ج‏9، ص: 350

                                              

سخنرانی [در جمع اعضای بسیج مستضعفین (استمرار راه انقلاب- حفظ نظم)]

زمان: ساعت 10 بامداد 4 شهریور 1359/ 15 شوال 1400

مکان: تهران، حسینیه جماران‏

موضوع: استمرار راه انقلاب- لزوم حفظ نظم و انضباط در نیروهای مسلح‏

حضار: اعضای بسیج مستضعفین‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

از قراری که گفته‏اند آقایان از مناطق مختلفه تشریف آورده‏اند و من از همه آقایان و همه مناطقی که آقایان از آنجا آمده‏اند، تشکر می‏کنم و سلامت همه را از خدای تبارک و تعالی خواهانم. من شخصاً یک گرفتاری خاصی دارم و آن این است که اگر من هر روز صحبت بکنم یا روزی دو مرتبه صحبت بکنم، اطبا می‏آیند و به من اشکال می‏کنند و جمع می‏شوند که شما صحبت زیاد نکنید. و اگر دو- سه روز صحبت نکنم، رادیوهای خارجی می‏گویند که فلان چه شده و چه شده و حاصل [اینکه‏] می‏رود همین دو- سه روزه و همین چند وقت و اینها. و من یک مثلی یادم آمد و آن این است که یک بچه‏ای دعا می‏کرد که معلمش بمیرد، معلم مرد. پدر، این را برد به یک مکتبخانه دیگر- به اصطلاح سابق-. باز دعا کرد معلم بمیرد، مرد. باز پدر او را برد به یک جای دیگر؛ مکتب دیگر. به این پسر گفتند که دعا کن پدرت بمیرد و الّا این معلم بمیرد یک معلم دیگر هم هست. حالا این خارجیها و آنهایی که تبع خارجیها هستند باید دعا کنند که این سلاح «اللَّه اکبر» از ملت ما گرفته بشود و این دعا هم مستجاب نیست و الّا من نباشم باز خود ملت هست. ملت ما امروز متوقف نیست نهضتشان و پیشبردشان به اینکه من باشم یا زید باشد یا عمرو باشد. ملت ما امروز راه را پیدا کردند و می‏دانند چه بکنند و با همین راهی که پیدا کردند و همین ترتیبی که تا کنون پیش آمده‏اند به پیش می‏روند و این طور نیست که اگر من نباشم چه خواهد شد. بیخود اینها در رادیوهایشان نگویند این مسائل را؛ برای اینکه، این مسائل در ملت ما تأثیری ندارد و اینها خودشان راه را پیدا کردند و همان راه را خواهند رفت و به پیروزی نهایی ان شاء اللَّه خواهند رسید. و همه ارگانهای دولتی ما تحقق پیدا کرد و بزودی تمام ‏پیدا خواهد کرد.و ان شاءاللَّه تعالی ملت ما گرفتار این طور مسائلی که مثلًا اقتصادشان چه باشد، چه‏شان چه باشد نیستند.آنها دنبال اسلام هستند و همان طوری که الآن شعار دادید شما آقایان وچه شعار خوبی بودما اللَّه اکبر سلاحمان است. کسی که اللَّه اکبر سلاحش است، کسی که خدای تبارک و تعالی پشتیبان او هست،این دیگر احتیاج به این ندارد که یک نفر آدم باشد یا نباشد. بود و نبود یک نفر آدم هیچ تأثیری در این نهضت اسلامی ملت ما ندارد.و من دعا می‏کنم که خداوند تبارک و تعالی، قدرت و قوه به شما عنایت کند و به شما می‏گویم که از هیچ کس نترسید الّا خدا و به هیچ کس امید نبندید الّا خدای تبارک و تعالی و اگر امید خودتان را به خدای تبارک و تعالی تمام کنید، به این معنا که تام بشود این امید شما، اطمینان برای شما بیاورد این امید شما، من به شما اطمینان می‏دهم که آسیبی این مملکت نبیند. توجه به همین معنا داشته باشید. همه ملت ما؛ چه دولتیهایشان و چه غیر دولتیها، چه نظامیها و چه غیر نظامیها، همه ملت ما امیدشان را به خدای تبارک و تعالی که منبع قدرت است و منبع نور است، امید خودشان را به او ببندند و هیچ توطئه‏ای را از آن نترسند. کسی که پشتیبان او خداست از این توطئه‏هایی که هی شایعه‏اندازی می‏کنند، که توطئه است و- نمی‏دانم- کجا توطئه است، کجا چه است، از اینها نباید بترسند. البته قوای انتظامی ما، ارتش ما، ژاندارمری ما، سپاه پاسداران ما، اینها و همین طور بسیج ملی ما، بسیج اسلامی ما، اینها باید همیشه مراقب باشند. رفت و آمدهای مشکوک را در نظر داشته باشند و اگر دیدند اطلاع بدهند به مراکزی که باید اطلاع بدهند. در عین حالی که باید تمام مراقبتها را بکنند و تمام رفت و آمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند، در عین حال قلبشان مطمئن باشد به اینکه این قلب تا متوجه به خداست آسیبی نخواهد دید.                       

من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‏کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه دارند که با نظم باشند. اگر نظام با نظم نباشد، این نظام نیست، این آشفتگی است و این نمی‏تواند هیچ کاری انجام بدهد. پاسدارها باید با نظم باشند، پایینترها از بالاترها اطاعت کنند. ارتش باید با نظام باشد؛ مراتب را حفظ بکند و باید همه با هم هماهنگ باشند، برادر باشند. هر دسته‏ای برای خودش علی حده، نکشد به طرف خودش. همه با هم روابط داشته باشند؛ سرانشان با هم روابط داشته باشند، بنشینند اگر مسائلی دارند با هم حل کنند و این طور نباشد که در هر یک از اینها یک آشفتگی باشد و بین خودشان ناهماهنگی. باید همگام باشند و همه با هم باشند؛ برای اینکه، یک مملکتی است مال همه است امروز و این مملکت که مال همه است، همه شما باید حفظش بکنید. و خصوصاً قوای مسلحه باید حفظ بکنند این مملکت را. و اگر در یک جایی از مملکت یک آشفتگی پیدا شد، باید بروند و آن آشفتگی را رفعش بکنند و ننشینند تا اینکه خودش یا مردم رفعش بکنند. موظفند قوای مسلحه به اینکه اگر در یک جایی از کشور یک اشتباه، کارهای خلاف واقع می‏شود، یا- فرض کنید- چند تا دزد یک کاری انجام می‏دهند، یا دور هم می‏نشینند می‏خواهند توطئه بکنند، بروند و آنها را از بین ببرند و حل کنند قضایا را. و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی به این ملتی که سالهای طولانی در تحت فشار و اختناق بود، از این به بعد ان شاء اللَّه تعالی همه سالم و صحیح و استقلال مملکت ما، بکلی استقلال داشته باشد مملکت ما. کسانی که قبلًا به این ملت جور کرده بودند و ظلم کرده بودند، آنها هم مأیوس بشوند از این ملت و خداوند همه شما را قدرت و قوه عنایت کند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه‏

صحیفه امام، ج‏13، ص: 148-150


                      

سخنرانی [در جمع گروهی از روحانیون کردستان (اتحاد- توجه به مناطق محروم)]

زمان: ساعت 1 بعد از ظهر 4 شهریور 1359/ 15 شوال 1400

مکان: تهران، حسینیه جماران‏

موضوع: ضرورت اتحاد در مقابل قدرتها- رسیدگی به مناطق محروم‏

حضار: گروهی از روحانیان و علمای استان کردستان‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من با اینکه از طرف اطبا محدود هستم به اینکه صحبت زیاد نکنم و امروز هم یک دفعه برای گروههای مختلفی صحبت کردم، لکن نتوانستم که حرف اطبا را قبول کنم در صورتی که برادرهای ما از کردستان، از محلی که همه در زحمت بودند و خصوصاً، روحانیون بزرگ کردستان اینجا تشریف آورده‏اند، با آنها بعض صحبتها را نکنم. شما می‏دانید که همان طور که کردستان بر آن ظلم شده بود- منتها شما که در کردستان بودید لمس می‏کردید ظلمهای زمان طاغوت را- در همه جا این ظلم بود، اختصاص به کردستان نداشت، در بلوچستان هم ظلم بود، در کرمان هم ظلم بود، در فارس هم ظلم بود، در خراسان هم ظلم بود. در همه جای این کشور ظلم بود و اساس سلطنت طاغوتی سابق بر ظلم به ملت و چاپیدن منافع کشور و ریختن در جیب مخالفین اسلام و مخالفین کشور بود. بحمد اللَّه با همت والای همه ملت، از کردستان گرفته تا همه جای مملکت، با همت آنها دست آن ظلم و ظالم قطع شد. و امروز اگر ظالمی باشد، از ریشه‏های همان ظلم است و در بعض مناطق هم هست و خصوصاً در مناطق شما برادران کردستانی. ما از بعض دسیسه‏هایی که الآن هم در شرف تکوین است بی‏اطلاع نیستیم. و من به آن اشخاصی که ادعای اسلام می‏کنند و مشغول توطئه هستند بر ضد اسلام، به آنها می‏گویم که شمایی که به مردم، پیش کردها، پیش کردستانیها ادعای اسلام می‏کنید و مع ذلک، مشغول توطئه هستید بر ضد همین ملت محروم کردستان و غیر کردستان، چطور ادعای اسلام می‏کنید؟ این اسلامی که شما ادعا می‏کنید که نتیجه این باشد که توطئه بکنید ‏با دشمنان اسلام و بر ضد اسلام و ضد مسلمانها و ضد ملت اسلام اقدام بخواهید بکنید، این اسلام، اسلام پیغمبر اکرم نیست، اسلامی که قرآن به او نازل شده است و برای او آمده است، [نیست‏]. پیغمبر اسلامی که قرآن را آورده است و قرآن و سنت او اساس اسلام است، اساس او بر اخوت و برادری است. مؤمن باید برادر مؤمن باشد، این حکمی است که در قرآن است؛ یعنی، آنچه را که شما برای برادرتان از خیر و صلاح می‏خواهید، برای تمام ملتتان باید بخواهید. همه مؤمنها در همه اقطار عالم برادر هستند. همان طوری که اگر یک خطری برای برادر یک کسی پیش بیاید او نمی‏نشیند تماشا کند و خطر واقع بشود بر برادرش، اگر در یک گوشه دنیا یک خطری برای یک برادری پیش بیاید، برادر ایمانی پیش بیاید، نباید یک برادر دیگری که در آن طرف دنیا هست بی‏تفاوت باشد؛ می‏تواند، باید قیام کند، نمی‏تواند؛ باید زمینه فراهم کند که یکوقتی رفع ظلم کند. چطور یک کسی که ادعای اسلام می‏کند و می‏گوید که من مسلم هستم و ادعای این می‏کند که من با ملت خوب هستم، آن وقت در یک مرکزی بنشیند و اشخاصی را دور خودش جمع بکند از این اشخاص منحرف؛ از اینهایی که هیچ اعتقاد به اسلام ندارند، با آنها رفت و آمد کند، با آنها بست و بند کند که اجنبی را وارد کند در ایران و مسلط کند بر همین مسلمانهایی که هستند، چه کردستانی و چه غیر کردستانی.اینهایی که درصدد این معانی هستند، بدانند که اگر همه قدرتهای خودشان را هم جمع بکنند نمی‏توانند به یک ملتی که همه با هم فریاد اللَّه اکبر می‏زنند، نمی‏توانند اینها با آنها مقاومت کنند؛ بیخود درصدد تفرقه‏اندازی هستند. مسلمانها برادرند و تفرقه پیدا نمی‏کنند با تبلیغات سوء بعض عناصر فاسد. اصل این مسأله که شیعه و سنی، شیعه یک طرف و سنی یک طرف، این از روی جهالت و از روی تبلیغاتی که اجانب کردند پیش آمده است. چنانچه بین ‏خود شیعه هم اشخاص مختلفی را با هم به مبارزه وامی‏دارند، و بین خود برادرهای سنی هم یک طایفه‏ای را به طایفه دیگر، در مقابل هم قرار می‏دهند.

امروز روزی است که تمام طوایف مسلمین مقابل هستند با قدرتهای شیطانی که اساس اسلام را می‏خواهند از بین ببرند؛ آن قدرتهایی که دریافته‏اند که آن چیزی که خطر برای آنها دارد اسلام است، آن چیزی که خطر برای آنها دارد وحدت ملتهای اسلامی است. امروز روزی است که [باید] تمام مسلمین تمام بلاد عالَم با هم مجتمع بشوند.امروز روزی نیست که یک دسته‏ای در یک جا بگویند ما خودمان، یک دسته‏ای دیگر در جای دیگر بگویند ما خودمان. امروز روزی است که همه به دستور اسلام، به دستور قرآن کریم [باید] با هم متحد باشند، تنازع نکنند. اگر تنازع با هم بکنند، به هر شیوه‏ای باشد، به حسب قرآن کریم ممنوع است این تنازع و اگر تنازع بکنند فشل می‏آورد و رنگ و بوی انسان را و ملت را از بین می‏برد؛ این دستور خدای کریم است. اینهایی که دارند کوشش می‏کنند که تفرقه بیندازند و تنازع ایجاد کنند و مع ذلک، ادعای اسلام می‏کنند، اینها آن اسلامی را که قرآن کتاب اوست، آن اسلامی را که کعبه قبله اوست، آن اسلام را نیافته‏اند و ایمان به آن اسلام نیاورده‏اند. آنهایی ایمان به اسلام آورده‏اند که قرآن را، محتوای قرآن را قبول دارند. محتوای قرآنی که می‏فرماید که مؤمنون اخوه هستند، برادر هستند با هم. برادری هر چه اقتضا می‏کند باید اینها انجام بدهند. برادری اقتضا می‏کند که اگر به شما صدمه‏ای وارد شد همه برادرهایی که در هرجا هستند متأثر باشند. اگر شما خوشحال باشید همه خوشحال باشند. برادرها، متوجه باشید که با اسمهای مختلف، با چیزهایی که پخش می‏کنند و تبلیغ می‏کنند، می‏خواهند بین برادرها را جدایی بیندازند که اثر این جدایی افکندن بین برادرها، سلطه اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاع سابق است که به همه شما، به همه ما از مرکز گرفته تا هر جا بروید ظلم شده است و همه را آزار داده ‏اند.باید بیدار باشید شما برادرها. روحانیون محترم کردستان باید متوجه باشند؛ در مساجد خودشان، در جمعه خودشان، در جماعات خودشان، مردم محل خودشان را بیدار کنند که گول نخورند از این اجانب‏پرستها، از اینهایی که می‏خواهند تفرقه بیندازند و بعد از اینکه تفرقه انداختند باز ما را برگردانند به آن حال اول و سلطه اجانب مستقر بشود. باید این توجه را همه بکنید.

و شما می‏دانید که این گرفتاریهایی که الآن برای کشور ما هست و برای دولت ما هست و بسیاری از این گرفتاریها را همان اشخاصی که در طرف کردستان بودند یا بلوچستان بودند یا در طرفهای دیگر بودند فراهم کرده‏اند. اینها مانع شدند از اینکه دولت فرصت پیدا بکند که به تمام معنا برسد به حال همه کشور. شما مطمئن باشید که امروز در کشور ما، در حکومت اسلامی، در مجلس اسلامی هیچ طرح این نیست که یک گروهی با گروه دیگر فرق داشته باشند. همان طوری که قرآن فرموده است مؤمنین با هم برادر هستند. حکومت اسلامی ما الآن، جمهوری اسلامی ما الآن، مجلس اسلامی ما همین معنا را دنبال می‏کند و گمان نکنید یک جایی را ترجیح به جای دیگر بدهد. بله جاهایی که مستمندترند زودتر به حال آنها می‏رسند. تمام این مطالبی را که این آقای محترم گفتند، تمام این مطالب پذیرفته است و ما هم می‏دانیم که آن طوری که باید، تا حالا نشده است که رفع این مشکلات بشود، لکن مجال ندادند که رفع مشکلات بشود. رفع مشکلات محتاج به این است که یک محلّی درست، امن بشود. بعد از اینکه امن شد مشغول بشوند. اینها مجال ندادند که باز یک [محلّی‏] درست امن بشود. الآن هم می‏بینید که با اینکه بحمد اللَّه کردستان باز آرام است فی الجمله، لکن اشخاص و گروهها و مفسده جوها باز هم مشغول به فعالیت و آدمکشی هستند. شما بدانید که اولًا نظر به این است که امنیت در همه کشور تحقق پیدا بکند، خصوصاً، در سرحدات که باید امنیت بیشتر پیدا بشود و خصوصاً در مناطقی که مفسده جوها بیشتر هستند، بیشتر مورد توجه واقع باید بشود.‏امنیت ان شاء اللَّه حاصل می‏شود و پس از امنیت تمام این مطالبی که آقا فرمودند، تمام مطالب در نظر است و ان شاء اللَّه تحقق پیدا می‏کند. و از کشور اسلامی و از قانون اسلام همین متوقع است که ما بین طایفه‏ای با طایفه دیگر اصلًا فرق نداشته باشد.همه با هم برادرند و همه با هم شریکند؛ هم در غم با هم شریکند هم در شادی با هم شریکند.من امیدوارم که آقایان علمای اعلام آن بلاد، از سنندج تا تمام کردستان، و سایر برادرهای ما، علمای اعلام سایر بلاد، مردم را متوجه کنند به این معنا که ما پیروزیمان با وحدت کلمه و اتکای به اسلام بود، اللَّه اکبر ما را پیروز کرد، حالا هم سلاح ما همان اللَّه اکبر است. و وحدت کلمه ما را پیروز کرد. حالا هم سلاح ما همان وحدت کلمه است.

من خدمتگزار به همه شما هستم و دعاگو و امیدوارم که خدای تبارک و تعالی سعادت برای همه شما و همه مستضعفین جهان مقدر فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته‏

صحیفه امام، ج‏13، ص: 151-154

                 

بیانات (خلاصه شده) [در جمع اعضای ستاد انقلاب فرهنگی (اهمّ وظایف این ستاد)]

زمان: 4 شهریور 1361/ 6 ذی القعدة 1402

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اهمّ وظایف ستاد انقلاب فرهنگی‏

حضار: اعضای ستاد انقلاب فرهنگی‏

 [بیانات امام در دیدار با اعضای ستاد انقلاب فرهنگی:].

... شما باید خدا را حاضر و ناظر بدانید. من به این ستاد رسمیت دادم ... گزینش استاد باید محکم باشد.

دانشجویانی باید به دانشگاه وارد شوند که وابسته به شرق و غرب نباشند و باید از ورود دانشجویانی که وابسته و خادِم شرق و غرب هستند، جلوگیری شود ... اگر انحرافی پیش بیاید، در آینده مسئول خواهیم بود، ما باید اسلام را حفظ کنیم.

همه با ما مخالف‏اند؛ امریکا و شوروی. ما گفته‏ایم باید خودمان باشیم؛ اگر یک قدم عقب بنشینیم، آنها یک قدم جلو می‏آیند. اگر بایستیم و بگوییم می‏خواهیم جلو برویم، آنها احتیاط می‏کنند و پا پیش نمی‏گذارند و ما موفق می‏شویم. نباید از هیچ کس بترسیم.

امریکاییها و شوروی‏ها با ما مخالف‏اند. ما تا هستیم، نباید بگذاریم آنها موفق شوند.

صحیفه امام، ج‏16، ص: 440

                   

پیام [به مسلمانان جهان و حجاج در آستانه عید قربان (فلسفه حج و رسالت حجاج)]

زمان: 4 شهریور 1363/ 28 ذی القعدة 1404 مکان: تهران، جماران‏

موضوع: فلسفه حج و رسالت حجاج در کنگره عظیم عبادی- سیاسی حج‏

مناسبت: در آستانه عید سعید قربان‏

مخاطب: مسلمین ایران و جهان؛ حجاج بیت اللَّه الحرام‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

مبارک باد عید سعید بزرگ قربان بر مسلمانان جهان و بر ملت بزرگ مجاهد ایران که با انقلاب کبیر خود دست جهانخواران را از تجاوز به میهن اسلامی‏شان قطع کردند؛ و به خواست خداوند متعال و حمایت حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- خود را از سلطه ستمگران شرق و غرب آزاد، و برای به ثمر رسیدن انقلاب بزرگ خویش با فداکاریهای فوق طاقت به نهضت و جانبازی خود ادامه می‏دهند، تا ان شاء اللَّه مقصد اعلی‏، که اجرای احکام نورانی اسلام است، در کشور پیاده شود.عید سعید و مبارک در حقیقت آن روزی است که با بیداری مسلمین و تعهد علمای اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بیرون آیند. و این مقصد بزرگ زمانی میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملتهای زیر ستم ارائه دهند. و ملتها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند، و فرصتها را برای این امر بزرگ سرنوشت‏ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. و چه فرصتی بالاتر و والاتر از کنگره عظیم حج که خداوند متعال برای مسلمانان فراهم آورده است. و مع الأسف ابعاد مختلف این فریضه عظیم سرنوشت‏ساز به واسطه انحرافهای حکومتهای جور در کشورهای اسلامی و آخوندهای فرومایه درباری و کج‏ فهمی های بعضی از معممین و مقدس‏نماها در تمام کشورهای اسلامی در پرده ابهام باقی مانده است. کج‏فهمانی که حتی با تشکیل حکومت اسلامی مخالف،‏ و آن را از حکومت طاغوت بدتر می‏دانند! کج فکرانی که فریضه بزرگ حج را محدود به یک ظاهر بی‏محتوا کرده، و ذکر گرفتاریهای مسلمانان و کشورهای اسلامی را بر خلاف شرع و تا سرحد کفر می‏شمارند. وابستگان به حکومتهای جابر انحرافی که فریاد مظلومانی را که از گوشه و کنار جهان در این مرکزِ فریاد جمع گردیده‏اند. زندقه و بر خلاف اسلام وانمود می‏کنند. بازیگرانی که برای عقب نگه داشتن مسلمانان و بازکردن راه برای غارتگران و سلطه‏جویان، اسلام را در کنج مساجد و معابد محصور نموده‏اند و اهتمام به امر مسلمین را بر خلاف اسلام و وظایف مسلمانان و علمای اسلام معرفی می‏کنند. و مع الأسف دامنه تبلیغات گمراه‏کننده به قدری بوده و هست که دخالت در هر امر اجتماعی و سیاسی را در جامعه مسلمین بر خلاف وظایف روحانیون و علمای دین می‏دانند؛ و دخالت در سیاست را گناهی نابخشودنی می‏خوانند؛ و فریضه نماز جمعه را به یک صورت خشک مقصور کرده و تجاوز از این حد را ضد اسلام می‏دانند. و باید گفت اسلام غریب و ناشناخته است، و ملتهای اسلامی منزوی و ناآشنا به حقایق اسلامند.

اکنون بر علمای اسلام و نویسندگان و دانشمندان و هنرمندان و فیلسوفان و محققان و عارفان و روشنفکرانی که از این مسائل رنج می‏برند و به حال اسلام و مسلمین تأسف می‏خورند، در هر منطقه و دارای هر مذهب و مسلکی که هستند، لازم است برای جلوگیری از این خطر عظیم که اسلام و مسلمین گرفتار آن هستند دامن همت به کمر زنند، و با هر وسیله ممکن در مساجد و محافل و مجالس عمومی مسلمانان را هشدار دهند و از آنان غفلت‏زدایی نمایند، و آنان را برای یک نهضت عمومی اسلامی مهیا کنند. و باید بدانند که این امری است ممکن و شدنی، ولی محتاج به کوشش و فداکاری می‏باشد. ملت ایران- أعزّهم اللَّه- راه عذرها را مسدود نموده، و اثبات نمود که در مقابل قدرتهای بزرگ می‏توان ایستاد و حق انسانی خود را بازپس گرفت. و با اتکال به قدرت لا یزال حق تعالی، که وعده نصرت به شرط آنکه حق را یاری دهیم عنایت فرموده است،  هراس به خود راه ندهند که إِنْ تَنْصروا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ. و برای تحقق اهداف اسلامی، که در مقدمه آن کوتاه کردن دست قدرتمندان منحرف و مخالف اسلام از کشورهای اسلامی و رفع موانع داخلی و خارجی می‏باشد، همت گمارند؛ و با احزاب و حکومتها و گروهها و اشخاصی که با نهضتهای اسلامی، که بحمد اللَّه تعالی در آستانه رشد و شکل‏گیری است، مخالفند مقابله نموده، و مبارزه با آنان را در سرتاسر جهان سرلوحه برنامه ‏های خود قرار دهند؛ و مطمئن باشند که با وعده صریح خداوند تعالی، توفیق پیشرفت حاصل شود و مظلومان از دست ستمگران نجات یابند.

اکنون که در آستانه فریضه مبارکه حج هستیم، لازم است توجهی به ابعاد عرفانی و روحانی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن داشته باشیم. باشد که این امر راهگشایی برای قدمهای مؤثر دیگر باشد. در این موضوعات بسیاری از دوستان متعهد مطالبی گفته‏اند. این جانب نیز اشاره‏ای گذرا تنها به بعض ابعاد آن می‏کنم؛ شاید تذکری از آن حاصل شود. از آنجا که در این مناسک عجیب، از اول «احرام» و «تلبیه» تا آخر مناسک، اشاراتی عرفانی و روحانی است که تفصیل آنها در این مقال میسر نیست، اکتفا به بعض اشارات تلبیه‏ها می‏کنم.لبیکهای مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت اللَّه تعالی به اسم جامع جواب می‏دهند. مسأله، مسئله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. گویی گوینده از خود در این محضر بیخود شده و جواب دعوت را تکرار می‏کند. و دنباله آن سلب شریک به معنای مطلق  آن می‏نماید، که اهل اللَّه می‏دانند، نه شریک در الوهیت فقط. گرچه سلب شریک در آن نیز شامل همه مراتب، تا فنای عالم در نظر اهل معرفت است؛ و حاوی جمیع فقرات «احتیاطی» و «استحبابی» است، مثل «الحَمدُ لَکَ و النعمَة لک» و «حمد» رااختصاص می‏دهد به ذات مقدس، همچنین نعمت را؛ و نفی شریک می‏کند. و این نزد اهل معرفت غایت توحید است. و به این معناست که هر حمدی و هر نعمتی که در جهان هستی تحقق یابد حمد خدا و نعمت خداست بدون شریک. و در هر موقف و مشعری و وقوف و حرکتی و سکون و عملی، این مطلب و مقصد اعلی‏ جاری است. و خلاف آن، «شرک» به معنای اعم است، که همه ما کوردلان به آن مبتلا هستیم. بگذارم و بگذرم.

و از همه ابعاد آن مهجورتر و مورد غفلت‏تر، بُعد سیاسی این مناسک عظیم است که دست خیانتکاران برای مهجوریت آن بیشتر در کار بوده و هست و خواهد بود. و مسلمانان امروز و در این عصر- که عصر جنگل است- بیشتر از هر زمان موظف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند؛ زیرا بازیگران بین المللی با اغفال مسلمین و عقب نگه داشتن آنان از یک سو، و عمال سودجویآنان از سوی دیگر، و غفلتزدگان نادان از طرفی، و آخوندهای درباری یا کج فهم از سوی دیگر، و متنسکان جاهل  از یک طرف، دانسته یا ندانسته پشت در پشت هم ایستاده و در محو این بُعد سرنوشت‏ساز و نجات دهنده مظلومان در فعالیت هستند. و لازم است متعهدان و بیداران و دلسوزان برای غربت اسلام و مهجوریت این بعد در احکام اسلام، بویژه حج که این بعد در آن ظاهرتر و مؤثرتر است، با قلم و بیان و گفتار و نوشتار به کوشش برخیزند؛ خصوصاً در ایام مراسم حج، که پس از این مراسم عظیم انسانها می‏توانند در شهر و دیار خود با توجه به این بُعد عظیم مسلمانان و مظلومان جهان را بیدار، و برای خروج مظلومان جهان از تحت فشارهای روز افزون ستمگران مدعی حمایت از صلح به حرکت وادارند. و پر واضح است که اگر در این کنگره عظیم جهانی، که همه اقشار ملتهای مظلوم اسلامی از هر مذهب و ملت و دارای هر زبان و مسلک و هر رنگ و قشر، ولی با زیّ واحد و لباس مشابه، دور از هر آلایش و آرایش، اجتماع نموده‏اند مسائل اساسی اسلام و مسلمین ومظلومان جهان از هر فرقه حل نشود و حکومتهای مستکبر و زورگو سر جایشان ننشینند، از اجتماعات کوچک منطقه‏ای و محلی کاری برنخواهد آمد و راه حل فراگیری به دست نخواهیم آورد.

بیت اللَّه الحرام، اول بیتی است که برای «ناس» بنا شده. بیت همگانی است. هیچ شخصیتی و هیچ رژیمی و هیچ طایفه‏ای حق تقدم در آن را ندارد. اهل بادیه و صحرانشینان و خانه به دوشان با عاکفان کعبه و شهرنشینان و دولتمردان در آن یکسانند. این بیت معظم برای ناس بنا شده، و برای قیام ناس و نهضت همگانی، و برای منافع مردمی. و چه نفعی بالاتر و والاتر از آنکه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر کشورهای مظلوم کوتاه شود، و مخازن عظیم کشورها برای مردم خود آن کشورها باشد. بیتی که برای قیام تأسیس شده است، آن هم قیام ناس و للناس، پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود، و منافع ناس را در همین مواقف شریف تأمین نمود، و رمی شیاطین بزرگ و کوچک را در همین مواقف انجام داد. مجرد کلید داری بیت و سقایت حُجاج و عمارت مسجد الحرام کافی نیست و مربوط به مقصد نیست. ساده بودن بیت و مسجد، همچون زمان ابراهیم و صدر اسلام و به هم پیوستن مسلمین در آن مکان بی‏آلایش و وافدین بی‏پیرایش هزاران مرتبه بالاتر است از تزئین کعبه و بناهای مرتفع عظیم و غافل شدن از مقصد اصلی که قیام ناس و شهود منافع ناس است. أَ جَعَلْتُم سِقَایَةَ الحَاجِّ وَ عِمَارَةَ المَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ جَاهَدَ فِی سَبیِلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالمینَ. گویی آیه شریفه در عصر ما نازل شده و گویای حال ماست. در عصر حاضر سرگرمی به سقایت و معیشت حجاج والحرام، و غفلت از ایمان به خدا و روز جزا و کناره‏گیری از جهاد فی سبیل اللَّه را ظلم، و کسانی که چنین کنند را ظالم محسوب داشته است. ایمان به خدای تعالی و روز جزا انسانها را به جهاد فی سبیل اللَّه و قیام برای حق و عدل سوق می‏دهد. و خداوند قومی را که چنین نباشند هدایت نمی‏فرماید، که اینان ظالمانند.

خدای تعالی و رسول عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه و آله- در روز حج بزرگ ندا دادند و فریاد سر دادند که خدا و رسول بری هستند از مشرکان: وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ الَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ المُشْرِکِینَ وَ رَسُولُه در آن روز خط امریکا و آخوندهای درباریِ تأمین‏کننده منافع شیطان بزرگ نبودند که فتوا دهند- العیاذ باللَّه- خدا و رسول بر خلاف مناسک حج دستور داده و عمل می‏کنند، و باید حج از این مسائل به دور باشد. روزی که ولی اللَّه الأعظم، امام عصر- عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف ظاهر شوند و در کعبه ندای عدالت سردهند و بر خلاف ظالمان و کافران فریاد کشند، همین آخوندها هستند که او را تکفیر کنند و از ستمگران پشتیبانی نمایند. خداوند ان شاء اللَّه تعالی اسلام و مسلمین را از شرّ ستم‏پیشگان نگهداری فرماید.

اینک تذکراتی هر چند تکراری را به عرض برادران و خواهران می‏رسانم؛ امید است ان شاء اللَّه تعالی به دیده عنایت توجه نمایند.

1-مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می‏نماید، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود، و حجاج محترم و روحانیون معظم کاروانها تمام همّ خود را صرف در تعلیم و تعلم مناسک حج کنند. و بر مسئله‏دانان است که از همراهان خود مواظبت کنند، که خدای نخواسته تخلف از دستورات نشود. و بُعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی‏گردد، مگر آنکه بُعد معنوی و الهی آن جامعه عمل پوشد، و لبیکهای شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را محْرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید، و لبیک گویان برای حق نفی شریک به همه مراتب کنید ‏

و از «خود»، که منشأ بزرگ شرک است، به سوی او- جلّ و علا- هجرت نمایید. و امید است برای جویندگان، آن موتی که دنبال هجرت است حاصل آید؛ و اجری را که «علی اللَّه» است دریافت نمایند. و اگر جهات معنوی به فراموشی سپرده شود، گمان نکنید که بتوان از چنگال شیطان نفس رهایی یابید. و تا در بند خویشتن خویش و هواهای نفسانی خود باشید، نمی‏توانید جهاد فی سبیل اللَّه و دفاع از حریم اللَّه نمایید. شما عزیزان قدری به خود آیید و سلحشوران جمهوری اسلامی را که پیروزیهای خداپسندانه‏ای برای اسلام و کشور اسلامی کسب کرده‏اند، و اکنون جمعی از شهدای زنده آنان با شما در مناسک حج شریک هستند، بنگرید؛ و از تحول عظیمی که موجب این همه فداکاری در آنان شده است عبرت بگیرید. و مسلمانان بدانند تا یک درجه از این تحولات در آنان حاصل نشود، شیطان نفس اماره و شیاطین خارج نخواهند گذاشت که به فکر امت اسلامی و مظلومان جهان باشند. از خداوند تعالی توفیق همگان را خواهانم.

2- شما از کشور پیروزمندی که سالها تحت فشار ستمشاهی دست‏وپا زده و با عنایت خداوند تعالی و دعای خیر بقیة اللَّه- أرواحنا فداه- قید و بندها را با تحمل مصیبات جانکاه گسیخته و هزاران شهید و جانباز در راه مقصد تقدیم اسلام نموده است عازم حج شده‏اید. شما حامل پیام ملتی هستید که با انقلاب خود کشوری را که می‏رفت با شرق‏زدگی و از آن بیشتر غربزدگی در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده، و حکومت اسلامی را به جای حکومت طاغوتی جایگزین نموده‏اند. همان مردمی که تصمیم دارند با صدور پیام انقلاب اسلامی‏شان نه تنها کشورهای اسلامی، که مستضعفان جهان را به اسلام عزیز و حکومت عدل اسلامی آشنا سازند. شما نمایندگان مردمی هستید که انقلاب اسلامی‏شان، با عمر کوتاه خود و گرفتاریهای طاقت فرسای حاصل از رویارویی با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوک شرق و غرب با آن و خرابکاریهای تروریستهای وابسته به دو جناح ستمگر، تنها و تنها به برکت اسلام و نورانیت آن و مقاومت مردم توانسته است کشورهای اسلامی را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را در سراسر گیتی‏

تکان داده و به اسلام جلب نماید؛ و توانسته است ندای اسلام را هر چند ضعیف به گوش جهانیان رسانده و نظر آنان را به خود جلب کند. شما حجاج محترم بیت اللَّه الحرام حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید. در این صورت موقعیت شما بسیار حساس و وظیفه شما سنگین است. یا ان شاء اللَّه، چنانچه انتظار می‏رود، با رفتار شایسته و اخلاق اسلامی و انقلابی خود نظر همگان را جلب کرده و چهره انقلاب اسلامی را آن گونه که هست به نمایش ملتهای جهان می‏گذارید و توجه آنان را با برخوردهای برادرانه و محبت‏آمیز به انقلاب بزرگ ایران جلب می‏نمایید و عملًا تبلیغات فاسد مغرضانه بوقهای تبلیغاتی را خنثی می‏نمایید، که در این صورت حج شما مقبول و اجر شما مضاعف خواهد بود. و یا خدای نخواسته بعضی از بیخبران بر خلاف آنچه ذکر شد عمل می‏نمایند- که امید است ننمایند- که در این صورت در محضر خدا و خانه او و قبله مسلمانان مرتکب گناهی عظیم شده و از صف حجاج بیت اللَّه الحرام و زائران قبر رسول خدا- صلی اللَّه علیه و آله- و ائمه معصومین در بقیع خارج می‏شوند، و با کوله‏باری از گناه به منازل خود بر می‏گردند.

3- بسیار محتمل است که عده‏ای از منحرفان و دشمنان انقلاب و اسلام برای بدنام کردن حجاج محترم و مشوّه نمودن چهره انقلاب، بلکه اسلام، در این سفر شرکت کنند و به صفوف حجاج محترم به پیوندند و دست به کارهای ناشایسته و مخالف دستورات اسلام زنند، و گاه باعث شوند که بعض متدینین هم گول خورده و از آنها، به توهّم آنکه تکلیف انقلابی است، تبعیت کنند و به دست مخالفان انقلاب، که با دقت در صدد یافتن نقاط ضعف و خرده‏گیری از حجاج ایرانی می‏باشند، بهانه دهند؛ مخالفانی که همراه کاروانان و راهپیمایان و اجتماعات در مواقف شریفه می‏باشند مطالب را صد چندان کرده و به رسانه‏های گروهی مخالف مخابره نموده، و موجب تضعیف انقلاب می‏شوند. در این صورت، بر تمام حجاج محترم، خصوصاً رؤسای کاروانها و روحانیون محترم و اشخاص هوشیار، لازم است تا با دقت بسیار مواظب حرکات و سکنات و رفتار حجاج باشند؛ و به مجرد رؤیت یک امر انحرافی طرف را نهی کنند. و اگر دیدند اصرار دارد و در صدد فساد است، به نحوی که به ملایمت و موعظه حسنه نزدیکتراست از آن جلوگیری نمایند؛ و به دیگران هشدار دهند که او را از صفوف خود خارج کنند. و متوجه باشند که گاهی مفسدان می‏خواهند جار و جنجال و تشنج ایجاد کنند. باید از این گونه امور احتراز نمایند.

4- مسلمانان حاضر در مواقف کریمه، از هر ملت و مذهب که هستند، باید به خوبی بدانند که دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- ابرقدرتها، خصوصاً امریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئه‏ای دست بردار نیستند. و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان، به هر شکل که بتوانند، می‏باشد. در مراسم حج ممکن است اشخاصی، از قبیل ملّاهای وابسته به خود، را وادار کنند که اختلاف بین شیعه و سنی ایجاد کنند؛ و آن قدر به این پدیده شیطانی دامن‏زنند که بعض ساده دلان باور کنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران و خواهران هر دو فرقه باید هوشیار باشند. و بدانند که این کوردلان جیره خوار با اسم اسلام و قرآن مجید و سنت پیامبر می‏خواهند اسلام و قرآن و سنت را از بین مسلمین برچینند؛ یا لا اقل به انحراف کشانند. برادران و خواهران باید بدانند که امریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند؛ چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگری‏شان می‏دانند؛ چرا که ایران با پیروی از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان بپاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد. امروز توطئه بر ضد ایران و حکومت آن و حزب اللَّه در حقیقت توطئه برای محو اسلام و کتاب و سنت است.و ایران بهانه‏ای بیش نیست. اینان با ایران زمان شاه که حکومتش جان نثار آنان بود و ایران را در همه چیز وابسته به آنان کرده و نقشه اسلام‏زدایی را دنبال می‏کرد بسیار موافق بودند. و با ایران امروز که دستشان را از منابع و مخازن کشورمان قطع کرده و مستشاران و وابستگان به آنان را از کشور رانده است مخالفند. از طرف دیگر، دشمن حقیقی آنها هم اسلام است. مگر آنکه اسلامی ساخته و پرداخته بعضی حکومتها و آخوندهای بدتر از آنان باشد که با آن  موافقند. و آن اسلام نیز حامی آنان و مدافع منافع آنان است. و از آن دیدگاه است که فریاد مظلومانه حجاج ایرانی را در مرکز وحی و مهبط أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ الَیِ النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأکْبَرِ أنَّ اللَّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ در گلو خفه می‏کنند و به کفر آنان فتوا می‏دهند. پس، در این مقطع زمانی تکلیف الهی حجاج است که اگر مطلبی از گویندگان شنیدند که بوی ایجاد اختلاف بین صفوف مسلمانان را می‏دهد، انکار کنند؛ و برائت از کفار و سردمداران آنان را از وظایف خود در مواقف کریمه بدانند؛ تا حج آنها حج ابراهیمی ابو الأنبیا صلوات اللَّه علیه- باشد و حج محمدی- صلی اللَّه علی و آله و سلم. و الّا ما أکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الحجِیجَ درباره آنها صادق است.

5- به حجاج محترم ایرانی، که حامل پیام اسلام و قرآن کریمند و حامل پیام انقلاب اسلامی می‏باشند، سفارش کرده و می‏کنم که در آن مواقف شریفه- چه در مکه معظمه و چه در مدینه منوره- مدارا با مسلمین و مسالمت را حتی با مأمورین آنجا از دست ندهید؛ و در آن مراکز، که محل امن است، به مقابله برنخیزید و با همه با اخلاق انسانی- اسلامی برخورد کنید؛ و با نصیحت برادرانه و موعظه حسنه، همه مسلمانان را از اعمال خشونت بازدارید، و به دستور خداوند تعالی با جاهلان مدارا نمایید؛ و با دقت متوجه حرکات و سکنات خود و دوستانتان باشید. و اگر مخالفان شما بر خلاف دستورات قرآن کریم با شمار رفتار کردند، مقابله به مثل نکنید، تا در پیشگاه خداوند تعالی آبرومند و مطیع باشید. و باید بدانید که انسان در اجتماعات بزرگ، نظیر راهیپماییها، تحت تأثیر واقع می‏شود و چه بسا که از خود بیخود شود و از یک شعار و فریاد بی‏توجه تبعیت کند؛ و چه بسیار که در اجتماعات حج و راهپیماییها، که باید با آرامش و مسالمت انجام گیرد، یک و یا چند نفر منحرف جنجال‏انگیز شعاری دهند که با موازین اسلامی وفق ندهد، ولی با ظاهر شورانگیزشان در نفوس اثر گذارند و انحراف را تحمیل نمایند. لازم است حجاج محترم ایرانی با دقت با این مسائل توجه داشته باشند. و کسانی که کارگردانان‏ راهپیماییهای مسالمت‏آمیز هستند، تمام شعارها را با دقت تنظیم کنند. و قبل از شروع راهپیمایی، عده‏ای که متوجه جهات مختلف هستند و از مسائل سیاسی و اجتماعی آگاهی دارند، با مشورت از نماینده این جانب، جناب حجت الاسلام آقای موسوی خوئینی‏ها، شعارهایی را تهیه نموده و مردم را توجیه نمایند؛ و اعلام شود که همه موظف به تبعیت از شعارهای تنظیم شده هستند، و به دیگر شعارها جواب ندهند. و باید نظم و آرامش را حفظ نمایند.

6- ملت و دولت ایران، در حالی که از بسیاری از دولتهای منطقه مخالفتهای بیجا دیده است، هر گز نمی‏خواهد از اخوت اسلامی چشم‏پوشی نموده و به اعمال قدرت دست زند. حکومتهای منطقه در عوض آنکه همه دست در دست هم منطقه را از دست قدرتهای بزرگ، که به آنها به چشم وابسته می‏نگرند، نجات دهند، و نیز به جای آنکه در مقابل کسانی که ثروتهای سرشار آنان، خصوصاً نفت، را به رایگان می‏برند بایستند، و به جای آنکه منطقه را از لوث وجود اسرائیل پاک کنند، همه کوشش خود را در معارضه با دولت و ملت ایران خلاصه کرده‏اند! اینان با دشمن و متجاوز به ایران، که اگر فرصت پیدا کند به همه منطقه تجاوز می‏نماید، همدست شده و بر ضد ایران، که جرمی جز پیاده کردن احکام اسلام ندارد، همکاریهای همه جانبه می‏کنند. اینان باید بدانند که دولت ایران با قدرت عظیمی که از عنایات خداوند تعالی و پشتیبانی ملت چهل و چند میلیونی سرچشمه می‏گیرد قدرت مقابله به مثل را دارد. و این به وضوح ثابت شده است که امریکا و دیگر قدرتمندان در موارد گرفتاری دولتهای وابسته، تنها به اظهار پشتیبانی لفظی و احیاناً به فروش سلاحهای ابتدایی با قیمتهای بالا اکتفا نموده، و هر گز مشکلی از آنان را نمی‏گشایند. نمی‏توانند بگشایند، چرا که تصادم قدرتها در جهان بیش از این اجازه دخالت آشکارای آنان را نمی‏دهد. با تمام این اوصاف، ما همیشه دست برادری خود را برای از بین بردن نفوذ ابرقدرتها به سوی کشورهای اسلامی دراز کرده‏ایم. شما حکومتهای منطقه دیدید که صدام را امریکا و هم قطاران آن به چه بلیه‏ای دچار کردند.

در حالی که ایران در انقلاب و آشفتگی به سر می‏برد، او را به نوید «سرداری قادسیه» وادار کردند تا از زمین و دریا و هوا به کشور ما هجوم آورد. و خیانت بعضی از دست‏اندرکاران آن وقت نیز فرصتی بیشتر به او داد. مع ذلک، با همه آشوبها و گرفتاریهایی که نیروهای سلحشور دریایی، هوایی و زمینی با آن دست به گریبان بودند، در کنار سپاه و بسیج و نیروهای مردمی، دشمن را که مناطق وسیعی از کشور را غافلگیرانه مورد تجاوز قرار داده بود در همان محلها میخکوب نمودند؛ و پس از مدتی نه چندان زیاد با همه پشتیبانیهایی که از اطراف به او می‏شد آنها را از کشور خود راندند.و وضعیت امروز این دشمن خدا را نیز می‏بینید و می‏دانید که دیگر دولتهای منطقه در مقایسه با صدام چندان مهم نیستند. صدام امروز در این لجنزار مخوف برای یافتن راه نجات دست و پا می‏زند، و فریادش به جایی نمی‏رسد. ایران اگر او را یک انسان متعادل می‏دانست، امید نجاتی برای او بود. ولی با روحیه جنون‏آمیزی که از او آشکار است، ملت ما اجازه نمی‏دهد که جنایات نابخشنودنی او را نادیده بگیرند و او را برای ادامه خیانت به حال خود گذارند. پس، او را در حال اضطراب جانکاه و موت و حیات تا موقع مقتضی نگاه می‏دارند.

و این جانب به شما دولتهای منطقه هشدار می‏دهم که با مشورت با عقلا و تفکر در آینده خود، بدون توجه به وعده‏های امریکا و دوستانش، که می‏خواهند شما را گرفتار کنند و با تخیلات نابجا همچون صدام عفلقی شما را به دام می‏اندازند تا خود را در منطقه هر چه بیشتر حاضر کنند و سرنوشت منطقه را به دست گیرند، خود را از این مهلکه کنار گیرید. و مطمئن باشید که دولتی چون دولت ایران، که متعهد به اسلام است و از فرامین الهی تخطی نمی‏کند، اگر دست برادری او را فشار دهید هر گز ضرر نمی‏بینید. و چه بهتر که دولتهای منطقه تمام نیروی خود را برای محو اسرائیل از جغرافیا تجهیز کنند.

اسرائیل، مفسدی که فلسطینیان مظلوم را بدین روز انداخته و به لبنان قهرمان آن همه ظلم کرده و به کشورهای ‏ منطقه تعدی و تجاوز نموده است. چه چیز بهتر از اینکه دولتهای منطقه دست در دست هم نهند و منطقه را از شرّ اسرائیل و امریکای طرفدارش نجات دهند. و من کراراً تذکر داده‏ام که اسرائیل از نیل تا فرات را از خود می‏داند، و شما را غاصب سرزمینهای خویش می‏شمرد، گرچه اکنون جرأت اظهار صریح آن را ندارد.

چنانچه صدام، برادر اسرائیل، نیز برای سلطه بر منطقه تلاش می‏کند. و بر فرض باطل با به قدرت رسیدن، آرامش را از همه سلب می‏نماید.این جانب نصیحت برادرانه به شما نمودم؛ اکنون خود دانید. و به دولتهای نظیر حکومت مصر هشدار می‏دهم که مبادا گول توطئه امریکا را بخورد، و به بهانه مین گذاری در دریای سرخ و کانال سوئز، که سر و صدای آن را به قدری بلند کرده‏اند که انسان مطمئن می‏شود که چیزی جز توطئه ابرقدرتها نیست، دست به اعمال ماجراجویانه‏ای بزند. و همان طور که همه می‏دانند، تا کنون اصل قضیه در پرده ابهام است. از طرف دیگر، آسیب دیدن چند کشتی و جنجال دولتهای استعمارگری چون امریکا و انگلستان و فرانسه خود نشان، دهنده نقشه حضور بیشتر آنان در آن منطقه است. که هر چه این هیاهوها دامنه‏دارتر می‏شود، انسان به پوچ بودن دعوی مطمئنتر می‏گردد. و در هر صورت، اگر مصر با دولت و ملتی مثل ایران که برای بستن دست ستمکاران انقلاب نموده است بخواهد مقابله کند، باید بداند که ملتهای مسلمان و انقلابی جهان او را محکوم نموده و ساکت نخواهند نشست. صلاح حال امثال مصر آن است سرنوشت خود را به دست امریکا و دوستانش ندهد و خود را بی‏جهت وارد معرکه نکند.

و از خداوند تعالی پیروزی اسلام و خذلان کفر، و بیداری مسلمانان و تعهدشان را در پیشبرد مقاصد اسلامی خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

4 شهریور 63/ 28 ذی القعدة 1404

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏

صحیفه امام، ج‏19، ص: 20-31

                   

سخنرانی [در جمع اعضای هیأت دولت (اهمیت مشارکت مردم در امور)]

زمان: صبح 4 شهریور 1363/ 28 ذی القعدة 1404

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اهمیت مشارکت مردم در امور

مناسبت: هفته دولت‏

حضار: خامنه ‏ای، سید علی (رئیس جمهور)- موسوی، میر حسین (نخست وزیر)- اعضای دولت‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من، هم تبریک موفقیت آقایان در کسب اعتماد مجلس را عرض می‏کنم و هم هفته دولت را. من باید عرض کنم که دولت ما دولتی است که از بس حسن نیّت دارد، مسائل خودش را ذکر نمی‏کند. از اوّل من مکرر این را گفته‏ام که شما کارهایی که می‏کنید به مردم بگویید. یک کاری شما در سیستان می‏کنید، در آن ور کشور مطلع نمی‏شوند. اگر آنجا یک کاری بکنید، آن طرف کشور مطلع نمی‏شوند. شما باید دائماً مسائلی را که، خدمتهایی را که کردید، و من می‏دانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزنده‏ای بوده است اینها را ذکر کنید برای مردم. مقدس مآبی نکنید که مبادا خدای نخواسته چه بشود. الآن دنیا بر ضدّ شما، بر ضدّ حکومت شما، بر ضدّ اسلام حقیقتاً مجهّز شده‏اند و می‏خواهند که یک چیزی پیدا کنند و عَلَم کنند و هر چی دلشان می‏خواهد بگویند. یکی از اموری که ممکن است گفته بشود این است که دولت برای مردم کاری نکرده. چنانچه دیدید که بعضی افراد گفتند این را که دولت کاری برای مردم نکرده. خوب! این برای این است که البته بعضیشان سوء نیت دارند. لکن مردم باید بفهمند که دولت چه کرده است برای مردم. این قاعده‏اش بود از اوّلی که دولت تأسیس می‏شود هر کاری که انجام می‏دهند برای مردم ذکر کنند که مردم بفهمند که چه کرده است دولت و چه کارهای بزرگی کرده است دولت. و حالا که مجال پیدا شده و «هفته دولت» است باید بیشتر این مطلب تعقیب بشود. و آقایان، از دوسه نفرشان، در یک روز مسائلی را که دارند،در وزارتخانه‏شان که هستند و کارهایی را که برای مردم انجام دادند، کارهایی را که جمهوری اسلامی برای مردم در این چند سال با این همه گرفتاریها که دارند انجام داده‏اند، این باید گفته بشود که مردم بفهمند که در این چند سال با همه گرفتاریها چه شده، برایشان چه کرده است دولت. این یک مطلبی بود که باید عرض کنم که. ما قصور کردیم در آن و باید جبران بکنیم.

مطلب دیگر این است- که خوب شما هم می‏دانید- که مردم این دولت را و این جمهوری را بپا کردند و آن هم، نه همه مردم؛ این مردم پابرهنه، این بازاری و این متوسطین و این محرومین. فشار روی اینها بوده است، یعنی فشار انقلاب روی دوش این محرومین بوده. اگر در خیابانها، در تظاهراتی که مردم کردند در زمان رژیم سابق و بعد از او در اوایل انقلاب، اگر یک کسی بررسی کرده بود می‏دید که در بین اینها از آنهایی که مرفه‏اند چند نفرند و محرومین چقدرند؟ محرومین‏اند که این کار را کردند. بنا بر این، دولت شما دولت محرومین است، یعنی، باید برای محرومین کار بکنید. و از اموری که لازم است عرض کنم، این است که شما می‏دانید و ذکر هم کردید که دولت بدون پشتیبانی مردم نمی‏تواند کار انجام بدهد. یعنی آن دولتهایی می‏توانستند بدون پشتیبانی مردم انجام بدهند- که کارشان را انجام بدهند- که برای مردم نمی‏خواستند کار کنند؛ آنها می‏خواستند برای اربابهای خودشان کار بکنند، و روی آن مبنا مجهز برای آن جهت بودند. اما کاری به این نداشتند که حالا در بلوچستان چه می‏گذرد، در کرمان چه می‏گذرد، در جاهای دیگر چه می‏گذرد؟ به آن کاری نداشتند. و شما که می‏خواهید برای همه خدمت بکنید، برای چهل میلیون جمعیت، یک دولت محدود نمی‏تواند کار بکند، باید چهل میلیون جمعیت را در صحنه نگه دارد. و نگهداری به این است که شما بازار را می‏خواهید نگه دارید، بازار را شریک کنید در کارها، بازار را کنار نگذارید. یعنی، کارهایی که از بازار نمی‏آید و معلوم است که نمی‏تواند بازار انجام بدهد، آن کارها را دولت انجام بدهد. کارهایی که از بازار می‏آید، جلویش را نگیرید، یعنی، مشروع هم نیست. آزادی مردم نباید سلب بشود، دولت باید نظارت بکند. مثلًا، در کالاهایی که می‏خواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد بگذارند، آن قدری را که می‏توانند؛ هم خود دولت بیاورد، هم مردم. لکن دولت نظارت کند در اینکه یک کالاهایی که بر خلاف مصلحت جمهوری اسلامی است، بر خلاف شرع است، آنها را نیاورند. این نظارت است.

همچو نیست که آزادشان کنید که فردا بازارها پر بشود از آن لوکسها و از آن بساطی که در سابق بود. اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنی نمی‏شود یک جمعیت کثیری را بدون شرکت خود جمعیت، بدون شرکت، مثل این است که ما بخواهیم کشاورزی را ما، خود دولت بکند، خوب! دولت که نمی‏تواند کشاورزی بکند. کشاورزی را دولت باید تأیید بکند تا کشاورزها کشاورزی کنند. تجارت هم همین جور است. صنعت هم همین جور است.صنایعی که مردم ازشان نمی‏آید، البته باید دولت بکند. کارهایی را که مردم نمی‏توانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایی که هم دولت می‏تواند انجام بدهد و هم مردم می‏توانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها بکنند، خودتان هم بکنید، جلوی مردم را نگیرید. فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یک وقتی کالاهایی بیاورند که مخالف با اسلام است، مخالف با صلاح جمهوری اسلامی است. این یک مسئله‏ای است که بسیار مهم است در نظر من. من کراراً هم گفتم، آقایان هم وعده دادند ولی نمی‏دانم چقدر عمل شده! در هر صورت این هم از مسائلی است که بسیار اهمیت دارد و ما باید توجه بکنیم.مسأله دیگری که عرض می‏کنم این است که، آقایانی که الآن رأی اعتماد گرفتند از مجلس و احساس می‏کنند که مسئولیتشان زیادتر شده است برای اینکه، خوب رأی دادند، رأی بالایی مجلس دارد و من باید از مجلس تشکر کنم راجع به این- اینها باید حالا فکر این معنا باشند، که مردم را داشته باشند و یکی از راههایش این استکه وزارتخانه‏ ها و ادارات یک جوری باشد که نارضایی ایجاد نکند. به نظر می‏آید که اگر چنانچه در هر وزارتخانه‏ای از طرف آقای رئیس جمهور یا فرض کنید که آقای نخست وزیر، یک چند، دوسه نفری باشند برای این معنا که اگر چنانچه در آن اداره، در آن وزارتخانه از خود اهالی وزارتخانه شکایت داشتند، به اینها بگویند. این اصل- نفس این کار- مؤثر است در این که در وزارتخانه‏ها اگر بنا باشد یک کاری انجام بشود، بر خلاف نشود. شما می‏دانید که ما وارث- یک کسی هستیم- یک رژیمی هستیم که سر تا پای اداراتش، الّا یک عده‏ای، دنبال این بودند که منافع خودشان را حفظ کنند، و دنبال این بودند چه بکنند. از آنها، هستند الآن در جمهوری اسلامی، نمی‏توانیم بگوییم نیستند، همه جا هستند، و ممکن است که اینهایی که هستند بخواهند مردم را ناراضی کنند. اصل خطش این باشد که مردم را ناراضی کنند؛ چه بهتر این است که مردم را در ادارات ناراضی کنند. فرض کنید یک نفر برود در یک اداره‏ای، این جا کارش را خوب انجام ندهند، این به او مراجعه کند، آن به او مراجعه کند. من نمی‏گویم که هست این جور، لکن متوجه باشید که مبادا یک همچو مسائلی واقع بشود. و بهتر این است که یک همچو عملی انجام بگیرد که مردم هم توجه به این داشته باشند که یک مرجعی دارند که اگر در اداره یک کسی- یک ضد انقلابی- بود، خواست یک فضولی‏ای بکند، یک مرجعی دارند که به آن مرجع بروند مراجعه کنند. و هم، خود این عمل فی نفسه مؤثّر در این است که جلوگیری کند از بعضی از امور. و بالاخره ما مردم را لازم داریم، یعنی، جمهوری اسلامی تا آخر مردم را می‏خواهد. این مردم‏اند که این جمهوری را به این جا رساندند و این مردم‏اند که باید این جمهوری را راه ببرند تا آخر. و این شما آقایان هستید که مردم را می‏توانید، وزارتخانه‏هایتان می‏تواند، اداراتتان می‏تواند راضی نگه دارد و می‏تواند- خدای نخواسته- اشخاصی در آن باشند که ناراضی باشند، و این را با قاطعیّت عمل کنید. التزام شما ندارید که هر کس از سابق در این اداره بوده، حالا اگر چنانچه ضدّ انقلاب هم باشد، باید باشد. این را بیرونش کنید برود سراغ کارش، اگر یک کسی است می‏خواهد ضد انقلاب باشد. اما اگر کسانی هستند که از روی نادانی- از چی- خوب ارشادشان کنید، توجیه‏شان کنید که کارها را انجام بدهند و مردم را ‏ناراضی نکنند. در هر صورت ما باید دنبال این معنا باشیم که مردم را نگه داریم، و همین طوری که آقایان می‏گویند؛ بدون پشتیبانی مردم نمی‏شود کارکرد. و پشتیبانی هم به این نیست که مردم اللَّه اکبر بگویند این پشتیبانی نیست. پشتیبانی این است که همکاری کنند، همکاری این است که در تجارت همکاری کنند، شما مجال به آنها بدهید همکاری کنند. وقتی این مجال را شما دادید، مردم کمک شما هستند. و این طور نیست که بازار، مثلًا، سر تا ته‏اش را- خدای نخواسته- یک اشخاص فاسد، در یک بازار- البته پیدا می‏شود- یک عده‏ای فاسد و یک عده‏ای سودجو هم پیدا می‏شود، معلوم است این. اما مردم صحیح و مردم متدین و مردم کاردان زیاد هست در بازار. عامّه بازار هم آن طور نیست که خلافکار باشد. البته یک عده هم هستند. در چه جمعیتی است که نیست این چنین؟ همه جمعیتها این طور. مثلًا یک عده فاسد هم درشان هست. بنا بر این باید ما مجال بدهیم به همه اینها. همان طوری که در کشاورزی شما عمل می‏کنید، که پشتیبانی می‏کنید و کشاورزی را آنها می‏کنند، شما پشتیبانی را می‏کنید، در این طور امور هم چیزهایی را که مردم ازشان کار بر می‏آید، معنی پشتیبانی این است که خود آنها عمل بکنند. اگر این طور عمل بشود، هم سرمایه‏هایی که ممکن است نیاورده باشند، وارد می‏شود در بازار و هم در بانکها و هم مردم کمک‏کار می‏شوند و مطمئن می‏شوند، و هم اشخاصی که خیال می‏کنند که جمهوری اسلامی نمی‏خواهد برای مردم کار کند، می‏فهمند که کار می‏کند و کمک می‏کند، و هم اشخاصی که در خارج هستند و ضد انقلاب نیستند، لکن بیخودی ترساندندشان، یعنی، تبلیغات خارجی این بیچاره‏ها را ترساندند که ای مبادا بروید که همچو که از در وارد بشوید، فوراً پاسدارها شما را می‏گیرند و چه می‏کنند! خوب، این تبلیغاتی است که در دنیا دارد می‏شود بر ضدّ ما. ما باید یک کاری بکنیم. که این تبلیغات را خنثی کنیم و با تبلیغات، ما زورمان به آنها نمی‏رسد، برای اینکه، ما .یک تبلیغات محدود داریم، آنها یک تبلیغات غیر محدود دارند، دنیا دست آنهاست و تبلیغاتشان غیر محدود است ‏ و باید هم این معنا را، ما به همه دولتها، به همه جا بگوییم که دیگر خیال این که بخواهید بیایید اینجا و دوباره یک کاری انجام بدهید، این را از سرتان بیرون کنید. یعنی، دنیا دیگر این را نمی‏تواند قبول کند. دنیا دیگر وضعش جوری شده است که نمی‏تواند قبول کند که همه بنده باشند و یک عده‏ای آقا باشند، این نمی‏شود. نمی‏شود که امریکا و فرانسه و شوروی و یکی دوتا دیگر آقا باشند، و همه، فرض کنید چندین میلیارد جمعیت دنبال آنها باشند و مطیع آنها باشند، این گذشت وقتش. باید اینها خودشان را تصحیح بکنند و بفهمند که مسأله گذشته است که شماها بخواهید، که خیر، باز هم مثل سابق باشید.

سابق یک جور دیگری بود، دنیا الآن جور دیگری شده، تحولات دیگری شده و ایران هم اثبات کرد این مطلب را که می‏شود در مقابل همه چیز ایستاد. و باید آنها هم که نشستند آنجا و فساد می‏کنند و یک انفجاری می‏کنند و یک ترقّه در می‏کنند، اینها بدانند که اینها دیگر تأثیری ندارد، جز اینکه مردم متنفرتر می‏شوند از آنها. هر چه هم بخواهند خودشان را تبرئه کنند، مردم می‏گویند شمایید برای اینکه وضعتان را جوری کردید که هر جا فسادی واقع بشود می‏گویند اینها هستند، منافقین هستند.- نمی‏دانم- سلطنت طلبها هستند، این طوری. چرا باید وضعتان را این جور بکنید که هر فسادی را به شما نسبت بدهند؟ آن وقت هم بنشینید آنجا، بگویید که بله، مردم با ما هستند و ما چطور هستیم و مردم چه بکنند و دستور بدهید! اینها حرفهای بچه‏گانه‏ای است که عمرتان را ضایع می‏کنید. و از ایران هم که فرار کردید و فرانسه هم که طرفدار شما هستش. آنجا بروید بنشینید. همان جا از فرانسه ارتزاق کنید و از سایر جاها. البته این حرفهایشان هم برای همان است و الّا همچو نیست که این قدر نادان باشند که حالا ایران، همه‏شان چشم به راه آنها هستند که چرا نیامدید یا کاغذ فدایت شوم برایشان می‏نویسند! خود آنها می‏دانند اینها را، اما برای این که دل آنها را به دست بیاورند از این حرفها می‏زنند و از این طرحها می‏دهند  که ارتزاق کنند.خوب! اگر همین است خوب بکنند،ارتزاقشان را بکنند و«اللّهم اشغلِ الظالمینَ بالظالمین» ان شاء اللَّه. امیدوارم که هم موفق و مؤیّد باشید. و عمده این است که برای این مستضعفینی که به شما خدمت کردند، خدمت بکنید و خدمت هم به این است که آنها را- بازاریها را- در کار وادار کنید، شریک کنید. کسانی که می‏توانند صنعتهای کوچک درست کنند، صنعتهایشان را حفظ بکنید و سایر کارها، آنهایی که البته دولت نمی‏تواند. آن که دولت می‏تواند و دیگران نمی‏توانند، آنها باید بکنند. و من امیدوارم که ان شاء اللَّه موفق و مؤیّد باشید و سلامت.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه‏

صحیفه امام، ج‏19، ص: 33-39

. انتهای پیام /*