پیام [به شیعیان لبنان درباره اقدامات ضد انسانی صهیونیستها] 19 خرداد 58
سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی زمینی و هوایی (همکاری مردم با نیروهای نظامی)] 19 خرداد 58
بیانات [خطاب به علی شمس اردکانی (وحدت میان کشورهای اسلامی)] 19 خرداد 58
حکم [انتصاب آقای محمد مهدی موحدی کرمانی به عنوان نماینده امام در شهربانی] 19 خرداد 60
نامه [به آقای سید احمد خمینی (عدم دخالت در مسائل مرجعیت)] 19 خرداد 49
حکم [رسیدگی به پرونده زندانیان به هیأت رسیدگی به امور زندانها] 19 خرداد 62
پیام [به شیعیان لبنان درباره اقدامات ضد انسانی صهیونیستها]
زمان: 19 خرداد 1358/ 14 رجب 1399
مکان: قم
موضوع: اقدامات ضد انسانی صهیونیستها در لبنان
مخاطب: شیعیان لبنان
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بعد از سلام و تحیات؛ توجه ما به اوضاع لبنان و مصیبتهایی که به برادران ما وارد میشود، هست. و با کمال تأسف، از این اقدامات ضد انسانی، که از جانب صهیونیستها به کمک امریکا- به بلاد مسلمین و مخصوصاً مردم لبنان و برادران ما وارد میشود بسیار متأسف هستیم. و امیدواریم خداوند تبارک و تعالی، که پشتیبان مستضعفین و مظلومین است، در این موقع هم به مددهای خود به شما و همه برادران ما کمک کند. ما در کنار شما با اسرائیل و امریکا در حال مبارزه هستیم. و امیدواریم که لشکر حق بر لشکرهای طاغوتی و شیطانی غلبه کند. مصیبتها و ناراحتیهای شما برای اسلام و مسلمین تازگی ندارد. همیشه نیروهای طاغوتی با اسلام مخالف بودهاند و با مسلمین مبارزه میکردند. نصرت شما و موفقیت همه مسلمین را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج8، ص: 70
سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی زمینی و هوایی (همکاری مردم با نیروهای نظامی)]
زمان: 19 خرداد 1358/ 14 رجب 1399
مکان: قم
موضوع: همکاری مردم با نیروهای نظامی و انتظامی در حراست از کشور
حضار: فلاحی، ولی اللَّه (فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران)- گروهی
از معاونان و فرماندهان و پرسنل هوانیروز
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
این نیروهای مختلفی که در کشور، یا در هر کشوری، هست، که هر کدامشان یک وظیفه خاصی دارند، یکیشان وظیفه دارند که در سرحدات باشند، یکی وظیفه دارد که در دریا باشد، یکی وظیفه دارد که در بین شهرها باشد، یکی وظیفه در داخل شهر، اینها در اوقات عادی این طور است: وقتی اوقات عادی است، اینها هر کدام در آن محلی که هستند وظیفه خودشان را انجام میدهند. اما اگر یکوقت امر غیر عادی پیش آمد، بر خلاف عادت همیشگی پیش آمد، این دیگر آن طور نیست که کسی که ژاندارمری است بگوید من به سرحدات کار ندارم؛ یا آنکه در سرحدات است بگوید که من در بین شهرها کار ندارم. این نظیر این میماند که اشخاصی که هر کدام در شهر شغل خاصی دارند، مشغول یک کاری هستند در اوقات عادی، یکوقت زلزله میآید و خرابی میکند، اینجا دیگر حق ندارد که اداری بگوید که من حالا پشت میزم نشستم مشغول بررسی امور اداری هستم؛ یا بازاری بگوید که من شغلم بازار است و من باید چه بکنم. همه اینها به حسب وجدان و به حسب عقل و به حسب شرع موظفند که بروند و زلزله زدهها را نجات بدهند.شما میدانید که الآن باز ما در حال انقلاب هستیم. البته یک راههایی را رفتیم؛ و لیکن باز هم حال انقلاب است؛حال غیر عادی است. در این حال غیر عادی، که الآن سرحدات ما وضعش وضع صحیحی نیست. و هر روز تقریباً از اطراف به ما خبر میدهند که اسلحه وارد میشود، مواد مخدره وارد میشود، اشخاص قاچاقی وارد میشوند و در بین شهرها هم باز یک شلوغیهایی هست، در داخل شهرها هم باز این عناصر ضد انقلاب هستند، الآن یک وضع انقلابی ما داریم، در این وضع انقلابی باید همه قوا توجه به همه مقاصد داشته باشند. آنکه در سرحد است اگر یکوقتی در داخل یک عدهای میخواهند انقلاب کنند، میخواهند بر ضد انقلاب عمل کنند، میخواهند خرابکاری کنند، و اینهایی که در داخل شهرها هستند نمیتوانند جلوی اینها را بگیرند، آنها باید بیایند سراغ این کار و این کار را انجام بدهند، برای اینکه سرحدداری برای حفظ مملکت است. چنانکه در شهرها ژاندارمری میخواهد انتظامات را برقرار کند، این برای حفظ نظام است؛ اگر ژاندارمری دید که سرحدات به هم خورده است، دارد از دست میرود، این ژاندارمری دیگر حق ندارد بگوید که من مال بین شهرها هستم؛ یا مثلًا قوایی که در داخل شهرند، هوایی، زمینی، دریایی- همه اینها موظفند الآن. الآن همه قوای انتظامی موظفند به اینکه مراقب باشند همه مملکت را؛ چنانکه همه مردم موظفند. و این انحصار به قوای انتظامی ندارد. ما نباید بنشینیم بگوییم که حفظ نظم با قوای انتظامی است. نه. اگر در حال عادی بود، حفظ نظم با قوای انتظامی بود. اما اگر حال غیر عادی شد، مردم هم موظفند که کمک کنند به قوای انتظامی، قوای انتظامی را تنها نگذارند؛ پاسدارها هم موظفند؛ خود مردم هم موظفند. در حالی که الآن در مملکت ما آرامش پیدا نشده، آن طور که میخواهیم، الآن همه شما و همه ما موظف هستیم به اینکه مراقب همه احوال باشیم. اگر یکوقت دیدیم که مثلا در یک شهری یک صدایی بلند شد که بر خلاف عادت است و محتمل است که یک انفجار مثلا مهمی پیش بیاید، باید اینها هر کدام، در هر محلی که هستند، صاحبمنصبهاشان اجازه به آنها بدهند، امر به آنها بکنند، که بروید سراغ این کار، این کار را چه بکنید. چنانکه قوای ژاندارمری هم همین طور: اگر یکوقت دیدند سرحدات جوری شده است که دارد متزلزل میشود، اینها نباید بنشینند بگویند که آنجا را باید ارتش درست کند. اینها باید خودشان بروند و آنها هم کمک کنند، و سایر مردم همه همان طوری که در اسلام وقتی که دفاع پیش میآید، دیگر قضایا این نیست که مرد باید باشد و بالغ باید باشد. و چه باید باشد. وقتی قضیه دفاع از یک مملکت اسلامی پیش آمد، بچه، بزرگ، مرد، زن، همه موظفند که بروند دفاع بکنند. مسأله غیر عادی است. مسائل عادی یکجور است، مسائل غیر عادی [جور دیگر] و در این وقتی که مسأله غیر عادی است انتظامات هر گروهی بیشتر از اوقات عادی مطلوب است. اطاعت پایین از بالا، حفظ نظام، حفظ مراتب، حفظ سلسله، در وقتهای عادی لازم است، اما در وقت غیر عادی بیشتر لازم است؛ برای اینکه اگر بنا باشد که در وقت غیر عادی هر کسی بخواهد حرف دیگری را نشنود و هیچ کس تحت نظمی نباشد، این اسباب این میشود که یک کشور به باد برود.
بنا بر این الآن همه قوا موظفند که سلسله مراتب را حفظ کنند، و اوامر بزرگترها را، آنهایی که به حسب قواعدِ سلسله مراتب باید از آنها اطاعت کنند، باید اطاعت بکنند. و البته صاحب منصبها هم باید متوجه این معنا باشند که الآن زمان طاغوت نیست که هر کاری بخواهند بکنند، و هر ظلمی بخواهند بکنند، بکنند. اینها باید با آنها با کمال احترام پدری رفتار کنند آنها هم باید اطاعت بکنند. الآن که وضع غیر عادی است، این مطلب بیشتر باید توجه به آن بشود. بیشتر انتظامات، سلسله مراتب، حفظ بشود.
در هر صورت، من امیدوارم که خداوند شماها را حفظ کند. و من متشکرم از اینکه شماها در یک موقعی که آن طور خونریزی بود و آن طور انقلاب بود کمک کردید. و قوای انتظامیه سهم بزرگی در این باب دارند. خداوند همهشان را حفظ کند و موفق بشویم همه ما به اینکه این کشور را به حال عادی و حالی که بتواند این کشور خودکفا باشد و احتیاج به هیچ جا نداشته باشد در هیچ چیز. ان شاء اللَّه همه سالم باشید و موفق.
[امام در جواب سخنان یکی از حاضران فرمود:].
من گمان میکنم که هیچ پاداشی بالاتر از آن پاداشی که خدای تبارک و تعالی به شما میدهد، و به خدمتگزارها میدهد هیچ پاداشی بالاتر از آن نیست. و هیچ پشتوانهای بالاتر از ایمان نیست. وقتی که یک قومی، یک گروهی، ایمان داشتند، ایمان به خدا داشتند و موظف میدانستند به حسب آن ایمان که خدمت بکنند، این از همه پشتوانهها برای این گروه، برای انسانها، بالاتر است. البته من از شماها تشکر میکنم؛ و ملت هم قدر شما را میدانند. آنها هم این طور نیست که قدردانی نکنند. آنها هم قدردانی میکنند. ما همه قدردانی از شما و همه قوای انتظامیه میکنیم. شما در یکوقتی که مملکت در حال آتش بود کمک کردید. و این کار ارزندهای بود که فراموش شدنی نیست. خداوند همه شما را تأیید کند؛ و خداوند پشتیبان همه باشد. ملت هم پشتیبان شماست، و ما هم دعاگو.
[امام پس از سخنان یکی دیگر از حضار فرمود:].
در هر صورت، شما به آنها تذکر بدهید. ما توقع نداریم [نسبت به ما] که یک مملکتی که برای اسلام قیام کرده، و [برای دفع] کسانی که مخالف با اسلام و با مصالح مسلمین بودهاند و دستهایی که به این مخالفان کمک میکردند ملت ما به رسم اسلام و با قدرت اسلام قیام کرده، متوقع نیستیم که کسانی که مسْلمند و دولتهای اسلامی هستند آنها خدای نخواسته مخالفتی با جنبش اسلامی داشته باشند. مخالفت با این، مخالفت با اسلام است یا خدای نخواسته یک موافقتی با دستگاههای دیگری که میخواهند باز اسلام را عقب بزنند، و یک رژیمهای فاسد بیاورند. ما همچو توقعی نداریم از دولتهایی که رؤسای دولت اسلام هستند، ما انتظار این را داریم که قدرتهای اسلامی تقویت کنند ملت ما را؛ نه اینکه- این طور که گفته میشود و نباید باور کرد- دولت کویت هم کمک بکند به مخالفین اسلام و به اشخاص منحرف. این اگر یک مطلبی باشد، این بر خلاف صلاح خود شما است؛ و بر خلاف صلاح مسلمین است. در حدود این حرفهایی که گفته شد
صحیفه امام، ج8، ص: 71-74
بیانات [خطاب به علی شمس اردکانی (وحدت میان کشورهای اسلامی)]
زمان: 19 خرداد 1358/ 14 رجب 1399
مکان: قم
موضوع: تحکیم مراتب اخوت و اتحاد میان کشورهای اسلامی
حضار: شمس اردکانی، علی (سفیر ایران در کویت)
[دکتر علی شمس اردکانی نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در کویت، بامداد روز 19 خرداد ماه 1358 به حضور امام خمینی رسید. امام خمینی در این دیدار، پیرامون ضرورت تحکیم مراتب اخوت و اتحاد میان کشورهای اسلامی تذکراتی دادند و اظهار داشتند:].
امام: ان شاء اللَّه دولتهای همجوار، معاندین اسلام را یاری نداده و نخواهند داد؛ زیرا نمیتوان باور کرد که کشورهای اسلامی منافع و مصالحی در تضعیف جمهوری اسلامی ایران داشته باشند.
[امام خمینی در دیدار سفیر ایران در کویت که جهت تودیع به حضور رهبر انقلاب اسلامی ایران رسیده بود، برای همه امت اسلامی آرزوی موفقیت و پیروزی کردند
صحیفه امام، ج8، ص: 75
حکم [انتصاب آقای محمد مهدی موحدی کرمانی به عنوان نماینده امام در شهربانی]
زمان: 19 خرداد 1360/ 6 شعبان 1401
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب نماینده در شهربانی
مخاطب: موحدی کرمانی، محمد مهدی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد مهدی موحدی کرمانی- دامت افاضاته
چون جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد امامی کاشانی به خاطر مسئولیتهای زیادی که دارند از سمت خود در اداره شهربانی استعفا دادهاند، بدین وسیله جنابعالی را به سمت نماینده در آن اداره منصوب مینمایم که ضمن سرپرستی اداره سیاسی ایدئولوژیک شهربانی به کارهای مذهبی آنان رسیدگی و رفع نیازمندیهای آنان را بنمایید و کارهای اداری را کماکان به خود مسئولان واگذار نموده تا خود حل و فصل کنند. از خدای تعالی موفقیت آن جناب را در انجام وظایف محوله مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج14، ص: 419
نامه [به آقای سید احمد خمینی (عدم دخالت در مسائل مرجعیت)]
زمان: 19 خرداد 1349/ 4 ربیع الثانی 1390
مکان: نجف
مناسبت: عدم دخالت در مسائل مرجعیت پس از رحلت آقای حکیم
مخاطب: خمینی، سید احمد
بسمه تعالی
احمد عزیز، ان شاء اللَّه تعالی سلامت باشید. حال من بحمد اللَّه خوب است و کسالت مزاجی ندارم؛ البته کسالت روحی زیاد است.
لازم است تذکر دهم که ممکن است در این اوقات در آنجا مسائلی مربوط به مرجع طرح شود یا خدای نخواسته کشمکش بین جوانها شروع شود. شما و تمام دوستان این جانب باید از این مسائل برکنار باشید و یک کلمه دخالت نکنید؛ چنانچه در اینجا نیز همین امر را سفارش دادهام. البته اثبات و نفیای نباید داشته باشید.
تأیید و توفیق شما را خواستارم و از اینکه بحمد اللَّه اشتغال دارید مسرورم و از مدرس شدن شما هم مشعوفم؛ خوب کاری است. از اول همان طور که درس میخوانی و مباحثه میکنی تدریس هم بکن و لو برای یک نفر. ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید. و السلام.
پدرت
صحیفه امام، ج2، ص: 274
حکم [رسیدگی به پرونده زندانیان به هیأت رسیدگی به امور زندانها]
زمان: 19 خرداد 1362/ 27 شعبان 1403
مکان: تهران، جماران
موضوع: تشکیل هیأتی برای رسیدگی به پرونده زندانیان
مخاطب: محمدی گیلانی، محمد- کریمی، سید جعفر- ابطحی، سید محمد- قاضی، مهدی (اعضای هیأت رسیدگی به امور زندانها)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
بدین وسیله به جنابان حجج اسلام آقایان: محمدی گیلانی، کریمی، ابطحی، قاضی مأموریت داده میشود که با تشکیل هیأتی برای مراجعه به پروندههای زندانیان دادگستری به وضع آنان رسیدگی فرمایند و تصمیمات خود را اعم از آزادی، تخفیف، تعلیق، تغییر محل و غیر آن را به اطلاع این جانب برسانند. و اما راجع به زندانیان دادگاههای انقلاب که زندانی سیاسی میباشند، حضرات آقایان شخصاً رسیدگی نمایند و هر گونه تصمیمی با آرای سه نفر از آقایان قابل پیشنهاد است که پس از ملاحظه امضا نمایم.
قضات محترم دادگستری و دادگاهها و دادستانها و مأمورین زندانها و دستاندرکاران در این امور موظفند با بهترین وجه با هیأت محترم مذکور و هیأتهای تعیین شده از قِبَل آنان همکاری نمایند، و در صورت درخواست، پروندههای زندانیان را بدون مسامحه در اختیار آنان قرار دهند. از خداوند متعال توفیق آقایان را برای این امر مهم خواستارم.
خرداد 1362
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج17، ص: 486
.
انتهای پیام /*