کد مطلب: 3154 | تاریخ مطلب: 18/03/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 18 خرداد ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 18 خرداد ماه

حکم [رسیدگی به مشکلات مذهبی ایرانیان خارج از کشور، به آقای حسین نوری‏] 18 خرداد 59                       

حکم [انتصاب پنج نماینده در امور حج‏] 18 خرداد 60

سخنرانی [در جمع انجمنهای اسلامی وزارت بهداری (ارزش کار اطبا و پرستاران)] 18 خرداد 60

حکم [انتصاب آقای یوسف صانعی در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی‏] 18 خرداد 61

نامه [به آقای گلپایگانی (دفع مفاسد دوران شاهنشاهی)] 18 خرداد 66

حکم [رسیدگی به مشکلات مذهبی ایرانیان خارج از کشور، به آقای حسین نوری‏]

زمان: 18 خرداد 1359/ 24 رجب 1400

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اعزام نماینده برای رسیدگی به مشکلات مذهبی ایرانیان خارج از کشور

مخاطب: نوری، حسین‏

بسمه تعالی‏

جناب حجت الاسلام آقای حاج میرزا حسین نوری- دامت افاضاته‏

با توجه به احتیاجاتی که دانشجویان عزیز و ایرانیان مقیم خارج کشور از نظر رفع مشکلات مذهبی و کمبودهای دینی دارند، مقتضی است جنابعالی در فرصتهای مناسبی که دارید به کشورهای مختلفی که آنان سکونت در آنجا دارند، مسافرت کرده و با امکاناتی که در اختیار دارید به هر نحو مصلحت می‏دانید در رفع مشکلات و سر و سامان دادن به وضع آنان اقدام نموده و از مشورت و صلاحدید افراد ذی صلاح نیز دریغ نورزید. امید است به یاری خدای تعالی و با همکاری آنان بتوانید در این موقعیت حساس وظایف مهمی را که به عهده دارید به نحو احسن انجام دهید. بدیهی است که دانشجویان محترم و ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز با درک موقعیت و حساسیت زمان، همکاریهای لازمه را با جنابعالی خواهند داشت. از خدای تعالی موفقیت همگان را در این راه مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏12، ص: 410

                       

حکم [انتصاب پنج نماینده در امور حج‏]

زمان: 18 خرداد 1360/ 5 شعبان 1401

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: انتصاب نمایندگان در امور حج‏

مخاطب: ایروانی، سید عبد المجید- هاشمی گلپایگانی، سید علی- توسلی، محمد رضا- جلالی، حیدر علی- طاهری خرم‏ آبادی، سید حسن‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرات آقایان حجج اسلام: آقای حاج سید عبد المجید ایروانی، و آقای حاج سید علی هاشمی گلپایگانی، و آقای حاج شیخ محمد رضا توسلی، و آقای حاج شیخ حیدر علی جلالی، و آقای حاج سید حسن طاهری خرم‏آبادی- دامت افاضاتهم‏

از آنجا که حج و انجام این فریضه بزرگ الهی از مسائل مهم اسلامی و اجتماعات بزرگ سیاسی- مذهبی جامعه مسلمانان می‏باشد و باید در انجام هر چه باشکوهتر و بهره‏برداری هر چه بیشتر از این اجتماع عظیم دینی سعی کافی مبذول شود، بدین وسیله حضرات آقایان محترم را برای رسیدگی به کار حجاج و زائران بیت اللَّه الحرام در این سال تعیین و منصوب می‏نمایم، تا با همفکری و مشورت یکدیگر در رفع نیازمندیهای آنان بکوشند و از راهنماییهای لازم در موسم حج دریغ ننمایند؛ و آنان را به حساسیت زمان و موقعیت خطیر کنونی متوجه سازند؛ و این حقیقت را به همگان گوشزد کنند که دشمنان اسلام با تمام قوا سعی در ایجاد تفرقه و اختلاف میان جوامع اسلامی دارند و به هر نام و هر وسیله که شده می‏کوشند تا با درگیری میان مسلمانان زمینه را برای تسلط کامل و مجدد خود بر همه کشورهای اسلامی و چپاول و غارتگری خود مساعد سازند.

و به همین جهت، لازم است از هر گونه عمل تفرقه‏انگیز خودداری کنند، که این یک وظیفه شرعی و الهی است. ضمناً متصدیان ادارات گوناگونی که به هر مناسبت کارشان با حج ارتباط پیدا می‏کند موظفند برای هماهنگی در کارهای خود با صلاحدید و تصویب‏                      

آقایان محترم کارها را انجام دهند. از خدای تعالی موفقیت همگان را مسألت دارم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ پنجم شعبان المعظم 1401

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏14، ص:410-411‏

 

 سخنرانی [در جمع انجمنهای اسلامی وزارت بهداری (ارزش کار اطبا و پرستاران)]

زمان: 18 خرداد 1360/ 5 شعبان 1401

مکان: تهران، حسینیّه جماران‏

موضوع: ارزش کار اطبا و پرستاران- قانون و قانونگذاری- اخطار به توطئه گران‏

حضار: اقشار مختلف مردم، اعضای ستاد انجمنهای اسلامی وزارت بهداری و بهزیستی‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

مسئولیت ارزشمند اطبا، پرستاران و بهیاران‏

وجود انجمنهای اسلامی در همه کشور و خصوصاً، در ارگانهای انقلابی، از اموری است که لازم است. لکن خود آقایانی که انجمنهای اسلامی را تشکیل می‏دهند باید مواظب باشند به اینکه اولًا در این انجمنها اشخاص فاسد و از گروههای منحرف وارد نشود. و ثانیاً خود آقایان توجه داشته باشند که کارهایی که در آنجا انجام می‏گیرد، کارهای اسلامی باشد و انحرافاتی نداشته باشد. امروز که انجمنهای اسلامی وزارت بهداری و همین طور اطبا و کارگران بهداریهای خوزستان و پرستارهای محترم آن استان اینجا آمده‏اند، من یک کلمه راجع به این اطبا و بهیاران و پرستاران و کارمندان بهداری در سرتاسر کشور عرض دارم و یک کلمه هم راجع به این نهادها در خوزستان و در غرب و جنوب کشور عرض دارم.

آنچه نسبت به این آقایان و این خانمها در سرتاسر کشور عرض دارم، این است که طبابت و پرستاری و خدمت به این بیمارانی که در این بیمارستانها خوابیده‏اند، یک خدمت بسیار مشکل، لکن بسیار ارزنده است. پرستاری مریض بسیار مشکل است و پرستاری خوب بسیار ارزشمند و همین طور طبابت و بالای سر مریضها و مجروحین و معلولین و اینها رفتن و با آنها سر و کار داشتن مشکل است، لکن صحیح عمل کردن بسیار ارزشمند است. در سایر ادارت باید همه کار صحیح انجام بدهند و کار صحیح همه ارزش دارد، لکن بیمارستانها یک ویژگی خاصی دارد. سر و کار با یک عده‏ای دارید شما و خصوصاً، پرستارها که اینها بیمارند،  دلشکسته‏ اند، احتیاج به پرستاری روحی دارند، احتیاج به آرامش روحی دارند و شما با این بیمارها هر چه محبت بکنید و هر چه پرستاری مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بکنید، این در روحیه بیمار مؤثر است، و در خوب شدن، سرعت خوب شدن بیماران نیز مؤثر است و در بارگاه خدای تبارک و تعالی خدمت به این جمعیت، خدمت به این بندگان خدا، بسیار ارزشمند است.

و آنچه باید به پرستارها و اطبا و بهیارها و مستخدمین بیمارستانهای خوزستان و جاهای جنگزده عرض کنم، این است که کارهای شما در آن بیمارستانها ارزشمندتر از همه جا هست؛ کارها در آنجا در معرض خطر است و شما مواجه هستید با یک جمعیتهایی که به بیمارستان هم رحم نمی‏کنند و به مدارس هم رحم نمی‏کنند، در آنجا خدمت می‏کنید، این یک ارزش بسیار بزرگ است. و پرستاری از کسانی که در راه اسلام اعضای خودشان را، صحت خودشان را، سلامت خودشان را، از دست داده‏اند این یک خدمت بسیار بزرگ ارزشمندی است در بارگاه خداوند تبارک و تعالی. لکن باید خیلی توجه داشته باشید به اینکه هم وضع بیمارستانها وضع اسلامی باشد و هم رفتارتان با این مَرضی‏ و با این معلولین و با این بیمارها یک وضع مادرانه و پدرانه و خواهرانه و برادرانه باشد. بسیار کار مشکل ارزشمندی است و بسیار پر مسئولیت. چنانچه انجمنهای اسلامی هم کارشان ارزشمند است و مسئولیتشان بزرگ. بنا بر این، سفارش من، تمنای من، از همه انجمنهای اسلامی سرتاسر کشور و همه اطبا و بهیاران و کارمندان و پرستاران سرتاسر کشور، خصوصاً در جاهایی که جنگزده هستند و در جاهایی که در معرض خطر هستند، این است که با تمام قوا کوشش کنید که اعمال شما اعمال اسلامی باشد و رفتار شما با مَرضی‏ رفتار خوب و رفتار انسانی- اسلامی باشد. خداوند تبارک و تعالی به شماها برادران و خواهران اجر عنایت کند و اجر آن زنهایی که در صدر اسلام برای پرستاری لشکر اسلام می‏رفتند ان شاء اللَّه، در نامه اعمال شما هم نوشته بشود.

ما امروز مواجه هستیم با مشکلاتی که از خارج برای ما تهیه می‏کنند و صادر می‏کنند و در داخل هم بعضی عناصر وابسته به خارج، تهیه می‏کنند و ما را در مشکلات می‏گذارند. من در اول این سال اعلام کردم که این سال را باید ما سال اجرای قانون بدانیم و با قانون طوری عمل کنیم که هم اسلام و هم دنیا، کارهای مارا یک رفتار صحیح بداند. در کشوری که قانون حکومت نکند، خصوصاً، قانونی که قانون اسلام است، این کشور را نمی‏توانیم اسلامی حساب کنیم. کسانی که با قانون مخالفت می‏کنند اینها با اسلام مخالفت می‏کنند. کسانی که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شورای نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت می‏کنند، اینها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت می‏کنند. اگر همه اشخاصی که در کشورمان هستند و همه گروههایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون‏شکنیها پیش می‏آید. اگر قانون حکومت کند در یک کشوری [اختلافی دیگر نخواهد بود]. چنانچه از صدر عالم تا کنون تمام انبیا برای برقرار کردن قانون آمده‏اند و اسلام برای برقراری قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفای اسلام تمام برای قانون خاضع بوده‏اند و تسلیم قانون بوده‏اند. ما هم باید تبعیت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمه هدی بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون. قانون برای همه است. البته چنانچه به قانون بخواهند عمل کنند و یک دزدی را به جای خودش بنشانند، آن دزد صدایش در می‏آید، لکن باید به آن دزدی که مقابل قانون می‏خواهد عرض اندام کند، توجه داد که این قانون است. اگر پسر رسول اکرم، دختر رسول اکرم، هم- خدای نکرده- دزدی کند، رسول اکرم دست او را می‏برد، قانون است. قانون برای نفع ملت است، برای نفع جامعه است، برای نفع بعضی اشخاص و بعضی گروهها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون برای تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان می‏آید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می‏آید و کسانی که مخالفتها می‏خواهند بکنند از قانون بدشان می‏آید، لکن قانونی که مال همه ملت است و برای تهذیب همه ملت است و برای آرامش خاطر همه ملت است و برای مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود. نباید چنانچه یک‏  قانونی بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونی نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون می‏شود.

اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معنای دیکتاتوری است که مکرر گفته‏ام که قدم بقدم پیش می‏رود، این همان دیکتاتوری است که به هیتلر مبدل می‏شود انسان، این همان دیکتاتوری است که به استالین انسان را مبدل می‏کند. اگر قانون در یک کشوری عمل نشود، کسانی که می‏خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده‏اند یا به صورت آزادی و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعای این را می‏کنند که ما طرفدار قوانین هستیم، اینها با هم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روی قانون همه‏شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف رأی من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، دیگر دعوایی پیش نمی‏آید؛ هیاهو پیش نمی‏آید. اگر بنا باشد که یک جایی دادستان بخواهد روی قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معنای دیکتاتوری است. دیکتاتوری همان است که نه به مجلس سر فرود می‏آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شورای نگهبان و نه به تأیید شورای نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانی و نه به شوراهای دادستانی و همین طور به همه ارگانها. قانون معنایش این است که [همه‏] چیزها [را] به حسب قانون اسلامی، به حسب قانون کشوری که منطبق با قوانین اسلام است، همه را، وظیفه‏شان را قانون معین کرده. بعد از آنکه قانون وظیفه را معین کرد، هر کس بخواهد که بر خلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتوری است که حالا به صورت مظلومانه ‏پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهی خواهد کشید و این کشور وقتی به تباهی کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند، این همان وظیفه‏ای که برای ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده، و لو خودش نمی‏فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است، لکن خودشان ملتفت نیستند. اگر من این نصیحتها را می‏کنم که شما همه به قانون عمل کنید، از هیاهو و جنجال دست بردارید، روزنامه‏ها از هیاهو و جنجال دست بردارند، قلمدارها از هیاهو و جنجال دست بردارند، نویسنده‏ها دست بردارند، گوینده‏ها دست بردارند، اگر این طور بشود، یک کشور قانونی ما پیدا می‏کنیم که همان کشور اسلامی است و دیکتاتوری از این کشور بیرون می‏رود.

اینکه من همیشه نصیحت می‏کنم به آقایان و می‏خواهم که امور روی روش صحیح عمل بشود، روی قوانین عمل بشود و تخلف می‏شود و مع ذلک، من نصیحت می‏کنم به آقایان، این نه از باب این است که در ملت ما یک ضعفی پیدا شده، یک فتوری پیدا شده و ملت ما دیگر به احکام اسلام اعتنایی ندارند، اینها دنبال این هستند یک دیکتاتور پیدا کنند و پای بیرق او همه سینه بزنند، مسأله این نیست. 15 خرداد و سالروز 15 خرداد ثابت کرد که این مردم در صحنه هستند و برای اسلام هم در صحنه هستند. من تا آنجایی که بتوانم، تا آنجایی که اخلاق اسلامی اقتضا می‏کند که همه اینها را به آرامش دعوت کنم، همه گروهها و گروهکها را به آرامش دعوت کنم، همه افراد را به آرامش دعوت کنم، عمل خواهم کرد، نصیحت خواهم کرد، نصیحت برادرانه خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن این را باید همه بدانند که آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم، آن روزی که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز این طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم؛ دست همه را قطع خواهم کرد.

چنانچه اشخاصی در این برهه از زمان که ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر کسانی در اطراف کشور سخنرانی کنند و سخنرانی آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هر کس میخواهد باشد، هر مقامی می‏خواهد باشد، من او را به جای خودش می‏نشانم، قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می‏نشانم.و امروز اعلام می‏کنم به اینهایی که در اطراف می‏روند و صحبت می‏کنند- و از قراری که به من اطلاع دادند، این گروهکهای فاسد هم فرصت را به دست آوردند و می‏خواهند راهپیمایی کنند- قوای نظامی و انتظامی و پاسدارها باید به طور جد از سخنرانیهایی که این طور هستند، جلوگیری کنند و سخنرانهایی که این طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانی کردم که مخالف با دستور اسلام بود و برای ایجاد تشنج و برای گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعی هستند این ارگانهای انتظامی و نظامی که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثنا ندارد. گوشهای خودتان را باز کنید، من همان طوری که با شاه عمل کردم و هم ملت ما همان طوری که با محمد رضا عمل کرد، با اشخاصی که بخواهند فساد ایجاد کنند، با اشخاصی که زاید بر صحبت، بخواهند تشنج ایجاد کنند، با اشخاصی که می‏خواهند صف آرایی بکنند در مقابل دادستانی، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهای دیگر، من همان خواهم کرد که با محمد رضا [کردم‏]، امروز وسایل در دست است، و شماها منزوی خواهید شد.

باز من نصیحت می‏کنم شماها را که تا دیر نشده است به جای خودتان بنشینید و از تحریکات عناصر فاسد که در گوشهای شما مطالبی می‏خوانند، پرهیز کنید و آنها را از خودتان برانید. من اگر کسی با آرامش مخالفت کند با او سخت عمل خواهم کرد و این یک وظیفه شرعی است که بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست. من به سرتاسر کشور، به بازارهای کشور، به همه جایی که مسلمین در کشور هستند، اخطار می‏کنم و می‏گویم که گروههایی در صددند که بازار را ببندند. اینها همان سرمایه دارانی هستند که امروز می‏خواهند مفسده کنند. اینها همان گروهکهای فاسد هستند که اشخاصی را آلت دست قرار داده‏اند و می‏خواهند مفسده بکنند و چنانچه یک همچو امری بشود، بستن بازارْ امروز و راهپیمایی امروز، بستن بازار و راهپیمایی در مقابل رسول اکرم است، در مقابل اسلام است و شما هوشیار باشید که مبادا این گروهکهای فرصت طلب به بهانه اینکه چه شده و چه شده بخواهند راهپیمایی کنند و بخواهند آشوب کنند. محرکین آشوب را، هر کس می‏خواهد باشد، با قلم، با زبان، با هر چه بخواهد باشد، معرفی کنند، من او را خواهم منزوی کرد. بنا بر این، من تا سر حد امکان، تا آنجایی که اسلام را در خطر نبینم و بازیهای سیاسی نخواهد اسلام را و مسلمین را در خطر بیندازد، به آنها نصیحت می‏کنم و خاضعانه از آنها می‏خواهم که دست بردارند از این شیطنتها و اگر احساس خطر بکنم، همان طوری که با محمد رضا عمل شد با همه آن طور عمل خواهد شد. امروز بازار بستن، راهپیمایی کردن، سخنرانیهای انحرافی کردن، تمام اینها بر خلاف مصالح اسلام و بر خلاف مصالح خدای تبارک و تعالی که اسلام را برای ما الگو قرار داده است می‏باشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در کوچه و محله‏ها بدون اینکه از طرف وزارت کشور اجازه داده شده باشد، این انحراف است و محرّم است و قوای انتظامی و نظامی و پاسداران و بسیج و تمام ملت موظف‏اند، شرعاً مکلف‏اند به تکلیف الهی که جلوگیری از این مفسده ‏ها بکنند.

من باز به همه این آقایانی که می‏خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی‏دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه اینها اعلام می‏کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه این طور نباشد، مسأله طور دیگر خواهد شد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج‏14، ص: 412-418‏

           

حکم [انتصاب آقای یوسف صانعی در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی‏]

زمان: 18 خرداد 1361/ 15 شعبان 1402

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: انتصاب نماینده در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی‏

مخاطب: صانعی، یوسف‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ یوسف صانعی- دامت افاضاته‏

جنابعالی را به عنوان نماینده خویش در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب می‏نمایم. ان شاء اللَّه اعضای شورای مذکور با هماهنگی با روحانیون محترمِ مناطق جنگی و متخصصین متعهد و مسئول در بسیج مردم و به کارگیری منابع مادی و معنوی کلیه داوطلبین در سراسر کشور، و جذب نیرو و استفاده صحیح از آن موفق و منصور گردند.

بدیهی است روحانیون محترم سراسر کشور و مردم شهیدپرور ایران با تمام توان شورای عالی مذکور را در این امر انسانی الهی کمک و یاری خواهند فرمود. توفیق دولت جمهوری اسلامی ایران را در برنامه‏ریزی صحیح و حساب شده در بازسازی هر چه بهتر مناطق یاد شده از خداوند متعال خواستارم.

به تاریخ هیجدهم خرداد ماه 1361

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏16، ص: 310‏

                 

نامه [به آقای گلپایگانی (دفع مفاسد دوران شاهنشاهی)]

زمان: 18 خرداد 1366/ 11 شوال 1407

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: پاسخ نامه پیرامون قیام ملت و روحانیت برای دفع مفاسد دوران شاهنشاهی‏

مخاطب: گلپایگانی، محمد رضا (از مراجع عظام تقلید)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

11شوال 1407

به عرض مبارک می‏رساند مرقوم محترم، که مشتمل بر مژده سلامت وجود شریف و متضمن بر الطاف کریمه بود، موجب مزید تشکر گردید. این جانب در اوقات مقتضیه برای سلامت وجود شریف دعای خالص نموده، و ان شاء اللَّه می‏نمایم.

راجع به مطالبی که مرقوم فرموده بودید باید عرض کنم که قیام ملت شریف و در رأس آن روحانیت معظم برای چیزی جز دفع مفاسد دوران شاهنشاهی ستم پیشه و اجرای احکام اسلام و رواج فرهنگ غنی اسلامی در جمیع نهادها نبوده و نخواهد بود. جنابعالی مطمئن باشید که اشخاصی که خدای نخواسته نظرهای التقاطی و الحادی داشته باشند، با اعتماد به خدای متعال و ادعیه بقیة اللَّه- ارواحنا فداه- نخواهند توانست در مراکز کلیدی رخنه کرده و موجب فساد خدای ناکرده گردند. البته بعض احکام حکومتی را که برای نظام اسلامی و تمشیت امور مسلمین و حفظ اسلام و جمهوری اسلامی است نباید از نظر دور داشت؛ و [از] اوضاع زمان و از تغییرات عظیمی که در عالم واقع شده است و مسائل بسیاری را پیش می‏آورد که در صدر اسلام نبوده است نباید غفلت کرد؛ که همه این امور برای حفظ و استقرار حکومت اسلامی است. از جنابعالی امید دعای خیر دارم.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏20، ص: 282‏

. انتهای پیام /*