کد مطلب: 3133 | تاریخ مطلب: 28/02/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

گفتاری از حجت الاسلام سید حسن خمینی؛ رمز و راز عبادت؛ بخش یازدهم: مراتب عبادت (9)

گفتاری از حجت الاسلام سید حسن خمینی؛ رمز و راز عبادت؛ بخش یازدهم: مراتب عبادت (9)

گفتاری از حجت الاسلام سید حسن خمینی؛


مرتبه پنجم: تصفیه عمل از لذّات روحانیه

در بخش­های قبل نوشتم که عبادت جز با تفکّر و شناخت حاصل نمی شود و شناخت بیشتر، عبادت کامل را در پی دارد. چنانکه مولی الموحدین(ع) می فرماید:

«درعبادتی که قرین با علم نباشد، هیچ خیر و خوبی وجود ندارد.»[1]

و هم­چنین مراتب اولیه عبادت را از لسان امام خمینی(ره) مرور کردیم. حضرت امام پنجمین مرتبه از مراتب عبادت را «تصفیه عمل از رسیدن به سعادت عقلیه و لذّات روحانیه دائمه ازلیه ابدیه» بر می شمارد.[2] و می نویسند در این مرتبه عبادت کننده تلاش می کند تا «در سلک کروبییّن منسلک شود و در جرگه عقول قادسه و ملائکه مقرّبین، منخرط [و ملحق] گردد.»[3]

ایشان سپس اضافه می کنند که:

«و این درجه، گرچه، درجه بزرگ و مقصد عالی مهمی است، و‌ ‌حکماء و محقّقین به این مرتبه از سعادت خیلی اهمّیّت دادند و برای او ارزش‌ ‌قائل شدند، ولی در مسلک [و مرام] اهل اللّه، این مرتبه نیز از نقصان سلوک [برخوردار است] و سالک آن‌ ‌نیز، کاسب و از اجیران به شمار می رود، گرچه در متجر [و آنچه تجارت می کند] و مکسب [و آنچه به وسیله آن کاسبی می کند] با سایرین‌ ‌فرق­ها دارد.‌»[4]

قبل از توضیح، برخی از اصطلاحات حضرت امام، لازم است اشاره کنیم که روح کلام ایشان آن است که «وقتی عبادت برای چیزی غیر از خدا باشد، این عمل، نوعی تجارت است چراکه از خدا چیزی را می گیریم و در ازای آن او را می پرستیم. و در این میان فرقی نمی کند که چه چیزی می گیریم. البته همّت برخی، حور و غلمان است و برخی «انخراط [و الحاق] در جرگه عقول» را هدف می گیرند.» و این همان فرمایش امام صادق(ع) است که در پاسخ به اینکه «حقیقت عبودیت چیست؟» می فرمایند:

«حقیقت عبودیّت آن است که بنده در آنچه به او عطا شده است، برای خود هیچ مالکیتی قائل نباشد»[5]

و روشن است که اگر کسی برای خود هیچ مالکیتی قائل نباشد تا آنجا که «وجود خود» را هم اعطای حق بداند، هیچ نگاه مستقل به شخصیت خویش ندارد و «خودی» در میان نمی آورد تا بخواهد برای آن تجارت کند.

توجه کنیم که سابقاً گفتیم ثواب های اخروی، بخشی جسمانی هستند به این معنی که مربوط به «عالم مثال» می­باشند و این دسته همان­ها هستند که در موارد بسیار، وعده داده شده­اند؛ همانند حور و قصر و باغ و بوستان؛ امّا بخش مهم­تر که در قرآن نیز می تواند عنوان «رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ»[6] (خشنودی خدا بزرگتر است) را بر آن هم منطبق کرد، ثواب های عقلی است.

این دسته از ثواب ها که حضرت امام آنها را «لذّت روحانی» دانسته و با صفات «ازلی و ابدی و دائمی» به آن اشاره کرده است. مربوط به صورتی است که انسان در مسیر تکامل خویش، تبدیل به موجود مجرّد تام که اصطلاحاً به آن «عقل» می گویند، گردد. و دقیقاً به سبب همین «تجرّد» است که از زمان فراتر است و لذا هم ازلی است و هم ابدی است و هم دائمی است.

عالم عقل در اصطلاح عُرَفا مطابق با مقام ملائکه و فرشتگان است.[7] و لذا امام، آن مقام را، مقام کروبیان (به معنای فرشتگان مقرّب) می نامند. «تجرّد عقلانی» یا «تجرّد تامّه» مخصوص عقول است (و در اصطلاح حکمت اشراق به آنها قدسیه یا قادسه گفته می شود.)[8] و آن نوع تجردی است که هم از ماده و هم از عوارض مادّه مبرّی است.

در اینجا مناسب است به نکته ای اشاره کنیم و آن سیرتکامل انسان در مسیر سعادت است. از دیدگاه صدرائیان که از اندیشه عرفانی ریشه یافته است، آدمی در سیر تکامل خویش، ابتدا به نوعی «تجرّد ناقصه» دست می یابد و سپس با تکمیل سیر و سلوک خویش، تبدیل به عقل شده و به «تجرّد تامّه» دست می یابد. البته این مقام برای اندکی از مردم حاصل می شود.  این مقام را در اصطلاح «جبروت» می نامند. از خصائص ویژه این مقام، یقین است که برای سالک پدید می آید و او را محیط بر عوالم زیرین می سازد و شاید اشاره پیامبر خدا(ص) که می فرماید: «هیچ عبادتی جز با یقین ارزش ندارد»[9] اشاره به همین مقام باشد.

و نکته دیگر اینکه: این مرتبه، جز برای کسانی که علاوه بر سیر و سلوک عملی در حوزه اندیشه و دانش هم تعالی یافته­اند، حاصل نمی شود. چنانکه حضرت امام از صدرالمتألهین نقل می کنند که این مرتبه جز برای کسانی که اهل تعقّل باشند، به دست نمی آید.[10]

و این به صراحت، بیان کاملی است از روایتی که بحث خویش را با آن آغاز کردیم و گفتیم حضرت ثامن الحجج(ع) می فرماید: «إنّما العِبادَةُ التَّفکُّرُ فی أمرِ اللّه»[11]

با توجه به آنچه گفتیم معلوم می شود، اینکه خدای سبحان می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ[12] (و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند) می تواند اشاره به این باشد که انسان­ها خلق شده­اند تا تعالی یابند و در سیر تکامل خویش به تعالی برسند تا جایی که عبادت ایشان کمال یافته باشد و این نیست مگر اینکه بتوانند خویش را به «تجرّد تامّه» رسانده باشند.

سخن را با کلامی از حضرت امام پایان می بریم که می فرمایند:

«اگر انسان تخیّلات صحیحه ای ‌بنماید و بعضی از مراتب ـ مثلاً مرتبه برزخیه ­ـ را درک کرده باشد و عملش هم صالح‌ ‌باشد، این چنین [کسانی که] متوسّطین [هستند] را جنتی [و بهشتی] متوسط است که به انشای نفس، طبق ملکاتش انشا‌ ‌خواهد شد [یعنی مطابق آن روحیّات که در دنیا یافته است، محقق می شود] و این چنین کسی با ملائکه ای که متخیّلش شده است [و در خیال او نقش بسته است] محشور می شود و‌ ‌جنتی که از صور عملش است خواهد داشت.[به این معنی که اعمال خوب او برایش متجسم می­شود] و این گونه اشخاص متوسّط، گرچه‌ ‌جنتی [و بهشتی] هم دارند و از اصحاب یمین هستند، ولی از مقرّبین نیستند تا برای آنها جمال و‌ ‌جلوۀ حق و مجردات نوریۀ عالم عقول کشف و درک شود.‌» [13]

 منبع :پایگاه خبری جماران

[1]. میزان الحکمه، ج7، ص3414

[2].  آداب الصلوة، ص205

[3].  همان.

[4].  همان.

[5]. میزان الحکمه، ج7، ص3412

[6]. توبه/72.

[7]. ن ک: تفسیر سوره حمد، امام خمینی، ص163. شرح دعای سحر، ص52.

[8]. ن ک: دهخدا، ج10، ص14120

[9]. کنزالعمال، ج1، ص55.

[10]. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج3، 471.

[11]. کلینی، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌2، ص55.

[12]. ذاریات/56.

[13]. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج3، ص471

 

. انتهای پیام /*