کد مطلب: 2901 | تاریخ مطلب: 25/10/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 25 دی ماه

وقایع و  بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س)  25 دی ماه

مصاحبه [با تلويزيون فرانسه، كانال يك درباره اهداف شوراى انقلاب ]25 دی 57

مصاحبه [با مجله محلى «لُ اكُو» درباره دمكراسى در اسلام ]25 دی 57

مصاحبه [با خبرنگاران درباره نزديكى پيروزى، نقش زنان و نفت ]25 دی 57

مصاحبه [با روزنامه «استريت تايمز» (اوضاع ايران قبل و بعد از پيروزى انقلاب)]25 دی 57

پيام [به ملت ايران (توصيه هاى نه گانه)]25 دی 57

استفسار [به آقاى پسنديده و پاسخ به پرسشهاى سياسى ايشان ]دی 57

سخنرانى [در جمع بازاريان تهران (اهميت بازار- مراعات احكام اسلامى در بازار)]25 دی 59

نامه [به خانم فاطمه طباطبايى (قرآن كتاب كامل- ارزش كتب عرفا)]25 دی 67

نامه [به آقاى سيد حميد روحانى (مأموريت تدوين تاريخ انقلاب اسلامى)]25 دی 67

 

مصاحبه [با تلويزيون فرانسه، كانال يك درباره اهداف شوراى انقلاب ]

زمان: 25 دى 1357/ 16 صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: اهداف شوراى انقلاب- انتظار از ارتش- محاكمه شاه

مصاحبه كننده: خبرنگار كانال يك تلويزيون فرانسه

سؤال: [حضرت آيت اللَّه، اهداف «شوراى انقلاب» چيست؟]

جواب: هدف اين است كه «شوراى انقلاب» يك حكومت موقتى ايجاد كند كه آن حكومت موقت، مجلس مؤسسان را تأسيس كند براى تصويب قانون اساسى و بعد بقيه كارها.

[حضرت آيت اللَّه، بعد از رفتن شاه سياست خارجى ايران چگونه خواهد بود؟]

- سياست خارجى ايران با همه دُوَل بر حسب احترام متقابل است و هيچ فرقى بين دُوَل در اين باره نيست.

[حضرت آيت اللَّه، آيا خواهان قطع تمام روابط ايران با قدرتهاى خارجى هستيد يا اينكه مايل به ادامه اين روابط مى باشيد؟ و در صورت قطع روابط، آيا سياست شما بسيار خشن و مخالف خواهد بود؟]

- نخير؛ ما خواهان قطع روابط نيستيم. ما خواهان قطع وابستگيهاى ايران به دُوَل خارجى هستيم كه اكنون شاه، ايران را وابسته به امريكا و ساير دوَل كرده است.

[حضرت آيت اللَّه، از ارتش چه انتظار داريد؟]

- انتظار دارم كه به ملت بپيوندد و به حكومت اسلامى كمك كنند؛ و در آينده نزديك ارتشيان اين كار را خواهند كرد.

[اخبار حاكى بر اين است كه شما شاه را محكوم كرده ايد. آيا خواستار محكوم كردن او هستيد يا محاكمه كردنش؟]

- شاه محكوم است بر حسب حكم ملت؛ لكن هر وقت ملت او را پيدا بكند، او را محاكمه مى كند و اموال خودشان را از او مى گيرند. شاه بايد در مقابل ملت محاكمه شود و به سزاى جناياتى كه كرده است برسد.

[يك تقاضاى خيلى خصوصى دارم و آن اينكه اجازه بدهيد همراه شما به ايران بيايم ]

- من حالا كه نمى توانم چيزى بگويم.

صحيفه امام، ج 5، ص: 467

مصاحبه [با مجله محلى «لُ اكُو» درباره دمكراسى در اسلام ]

زمان: 25 دى 1357/ 16 صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: دموكراسى در اسلام

مصاحبه كننده: خبرنگار فرانسوى مجله محلى «لُ اكُو»

سؤال: [حضرت آيت اللَّه، در پيامهاى قبلى خودتان اظهار فرموده بوديد كه جمهورى اسلامى، دموكراتيك خواهد بود و هر كسى آزاد خواهد بود. آيا صحبت كردن از دموكراسى در رژيمى كه فقط بر مبناى يك مرام و يك مذهب يعنى اسلام باشد ممكن است؟ در چنين رژيمى سرنوشت غير مسلمانان و غير معتقدين به مذهب چه خواهد بود؟]

جواب: در اسلام، دموكراسى مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بيان عقايد و هم در اعمال، مادامى كه توطئه در كار نباشد و مسائلى را عنوان نكنند كه نسل ايران را منحرف كنند.

[آيا حضرت آيت اللَّه در روابط ايران با دُوَل خارجى خصوصاً با فرانسه تجديد نظر خواهيد نمود؟]

- روابط ما بر احترام متقابل است و محفوظ خواهد ماند. با فرانسه هم مثل ساير كشورها عمل مى كنيم.

صحيفه امام، ج 5، ص: 468


مصاحبه [با خبرنگاران درباره نزديكى پيروزى، نقش زنان و نفت ]

زمان: 25 دى 1357/ 16 صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: پيروزى نزديك است- زنان و نفت در جمهورى اسلامى

مصاحبه كننده: خبرنگاران نشريات: «يوروپَن»، «الاهرام»، و خبرنگار ژاپنى

سؤال: [يوروپَن: بختيار، نخست وزير، ديروز طى يك مصاحبه مطبوعاتى اظهار داشت كه مذهبيون بايد به مذهب بپردازند و سياست را به سياستمداران واگذار كنند. وى همچنين اظهار داشت كه شما قادر به واژگونى حكومتش نيستيد. نظر شما در اين باره چيست؟]

جواب: مطلب اولى كه گفته است مطلبى است كه هميشه اجانب براى بردن منافع ما اين تز را داشته اند كه مذهب از حكومت جداست، و ايشان هم بلندگوى همانهاست؛ و آنكه ما قدرت برهم زدن حكومت او را نداشته باشيم، در آينده معلوم مى شود. حكومت او محكوم به فناست و پيروزى از آن ملت رنج كشيده ايران است.

[شما پيامى به ارتش فرستاديد. ديروز ارتش با مردم پيوندى برقرار كرد. آيا كما كان به پيوستن ارتش به صفوف خود ايمان داريد؟ يا بيم يك كودتاى نظامى داريد؟]

- من اميدوارم كه ارتش- البته آنهايى كه مال ملت را نچاپيدند و آنهايى كه به شرافت ارتشى خود باقى مانده اند- به ملت بپيوندند تا آن اقليت ناچيزى كه خائن هستند نتوانند كارى كنند.

[وضع شوراى انقلاب اسلامى به كجا رسيده؟ اعضاى آن بيشتر مذهبيون هستند يا اشخاص عادى؟]

- بعد اعلام مى شود.

[چه موقع و تحت چه شرايطى به ايران باز خواهيد گشت؟]

- بايد مطالعه شود.

[برژينسكى پيامى فرستاده است كه كودتاى نظامى نكنند. آيا اين براى شما نشانه اى از رفتار مساعد امريكا در مورد حكومت بختيار است؟]

- شايد امريكا بخواهد پشتيبانى از حكومت فعلى بكند لكن حكومت فعلى هم قادر بر حل مشكلات نيست، و به علاوه غير قانونى است و ملت او را طرد مى كند. پيروزى مطمئناً از آن ماست.

[الاهرام: آيا برنامه اى براى تغيير قانون اساسى داريد؟]

- بله.

[آيا برنامه اى براى تغيير اوضاع داخلى و وزارتخانه ها هم داريد؟]

- بعد از اين معلوم مى شود.

[نقش زن در حكومت اسلامى آينده چيست؟]

- زنان آزاد هستند در بسيارى از امور شركت كنند؛ آزادى به معناى واقعى نه آن طور كه شاه مى خواست. زنان ما عده اى زندانند و آنهايى كه در بيرونِ زندانند باز عده كثيرِ قريب به اتفاقْ در تظاهرات و مبارزات شركت دارند. ولى دسته اى ناچيز آزادند- البته نه آن طور كه شاه مى خواهد، كه ما حتماً با آن آزادى مخالف هستيم.

[خبرنگار ژاپنى: برنامه شما براى توليد نفت و استخراج نفت تحت نظر رژيم جديدى كه بعد از رفتن رژيم شاه در آينده روى كار خواهد آمد چيست؟ بعد هم اينكه ژاپن سرمايه گذاريهاى زيادى در توسعه توليد نفت در ايران كرده؛ آيا شما براى ادامه اين برنامه ها در تحت رژيم آينده آمادگى داريد و موافق ادامه برنامه خواهيد بود؟]

- اينها امورى است كه بايد حكومت وقت در آن مطالعه كند و هر چه مصالح كشور است عمل نمايد.

[گزارشاتى رسيده كه مقامات دولت امريكا با حضرت آيت اللَّه تماس گرفته اند. آيا ممكن است بفرماييد تماس در چه فرم و شكلى بوده؟ آيا در آينده همكاريهاى مستقلى بين دولت شما و دولت امريكا وجود خواهد داشت؟]

- با من تا به حال تماسى- شخصاً- نگرفته اند. و روابطى كه بر مبناى احترام متقابل است ان شاء اللَّه برقرار مى شود. ولى ما كاملًا مستقل هستيم و زير بار هيچ كشورى نخواهيم رفت.

صحيفه امام، ج 5، ص:469- 470


مصاحبه [با روزنامه «استريت تايمز» (اوضاع ايران قبل و بعد از پيروزى انقلاب)]

زمان: 25 دى 1357/ 16 صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: اوضاع عمومى ايران قبل و بعد از پيروزى انقلاب

مصاحبه كننده: خبرنگار روزنامه استريت تايمز سنگاپور

سؤال: [ممكن است لطفاً احساسات و عقايد خود را درباره وقايع اخير سياسى در ايران شرح دهيد؟ نظر شما درباره دولت تازه منصوب شده بختيار چيست؟]

جواب: مقاومت مردم ايران در دنيا بى نظير است. مردم ايران براى از بين بردن استبدادِ جهنمى چنان دلاورانه مبارزه كردند كه موجب حيرت غرب و شرق شد؛ مبارزات خونينى كه بالاخره به استقلال و آزادى منجر خواهد شد. مردم ايران خواستار برچيده شدن سلطنت دودمان پهلوى و نظام شاهنشاهى و ايجاد يك جمهورى اسلامى هستند. دولت اخير به هيچ وجه قانونيت ندارد. چون از مجلسى رأى اعتماد مى گيرد كه هر گز ملت ايران در آن نماينده ندارد. من بارها گفته ام كه هر حكومتى با بودن شاه محكوم است.

[گزارش شده است كه آقاى بختيار فاصله اش را از شما حفظ كرده است و پشتوانه شما را براى دولت جديدش نطلبيده است. تا كنون اظهارات او به رهبران مذهبى ايران عمدتاً اين پشتگرمى را داده است كه ايران به اسرائيل ديگر نفت نخواهد فروخت. شما موقعيت او يا دولتش را نسبت به خودتان و ديگر رهبران مذهبى كه ممكن است نظرات شما را در نظر نگيرند چگونه در نظر مى گيريد؟]

- من و تمام مردم ايران دولت جديد را محكوم كرده ايم. آزاديهاى سطحى و ندادن نفت به اسرائيل، براى انحراف اذهان از ماده فساد كه شاه و رژيم شاهنشاهى است مى باشد. اين حكومت  چون مردم از آن پشتيبانى نمى كنند نمى تواند دوام بياورد.

[اگر درست فهميده باشم شما و پيروانتان طرفدار رفتن شاه هستيد و تنها آينده ايران را در سايه بازگشت كامل حكومت الهى مى بينيد، يعنى «جمهورى اسلامى» كه به وسيله رهبر مذهبى اداره مى شود. آيا شما به طور ايده آل مى گوييد كه شما بايد جايگزين شاه در رأس مملكت شويد و ايران در زمينه هاى انسانى ترى اداره گردد و به وسيله اصول اسلامى هدايت شود؟]

- من و ساير روحانيون در حكومت، پستى را اشغال نمى كنيم. وظيفه روحانيون ارشاد دولتهاست. و اما ما خواستار بركنارى شاه هستيم و مى خواهيم حكومت عدل اسلامى را جايگزين اين نظام فاسد گردانيم و پيروزى از آن ماست.

[حتى اگر شما اصول چنين حكومتى را پذيرفته باشيد، نمى توان گفت كه مسائلى در داخل نيروى مخالف فعلى با چنين برداشتى از حكومت به وجود خواهد آمد؟ اين واقعيت دانسته اى است كه آيت اللَّه شريعتمدارى على رغم شما نشان مى دهد كه دنباله رو اين اعتقاد است كه شاه بايد با موقعيت مشروط، بر طبق قانون اساسى و مشروطه سلطنتى باشد؛ و بارها گفته است كه شاه بايد باشد و سلطنت كند. و اين نشان مى دهد كه شما شاه را نمى خواهيد و او طرفدار شاه است ]

- شاه براى ابقاى خود دست به تبليغات در شرق و غرب زده است ولى ديگر سودى ندارد. ملت غيور و شجاع ايران، او و دار و دسته اش را شكست خواهند داد. مردم شاه را نمى خواهند و او را يك جنايتكار و يك خائن مى دانند؛ و هيچ كس نمى تواند با اين خواست مخالفت كند. تاريخ در آينده نزديك نشان مى دهد كه خواست ملت و خدا بر تمام خواستها حاكم است.

[فرض كنيم شما موفق شديد بر شاه غلبه كنيد؛ و همچنين موفق شديد كه نيروى مخالف كنونى را متحد كنيد. زودرس ترين سياستهاى اصلى اقتصادى و سياسى شما چه خواهد بود؟]

- ما خواستار يك اقتصاد سالم و غير وابسته هستيم. شاه اقتصاد ايران را فلج كرده است و همه مخازن ما را در اختيار شرق و غرب- بخصوص امريكا قرار داده است. ما با اين مبارزه كرده و هر گز اجازه نمى دهيم تا هستى ما را غارت كنند. ما در تمام زمينه هاى اقتصادى يك انقلاب واقعى خواهيم كرد. امر كشاورزى در حكومت ما از اولويت خاصى برخوردار است؛ براى اينكه شاه با اصلاحات ارضى امريكايى خود، كشاورزى ما را نابود كرد. در زمينه صنعت، با ايجاد صنايع مادر، از صنايع مونتاژ جلوگيرى به عمل مى آوريم. ايران كشورى مستقل است و داراى سياستى مستقل. دست شرق و غرب را از وطن خود كوتاه مى كنيم. تمام وابستگيهاى سياسى را از بين مى بريم و مردم را بر سرنوشت شان حاكم مى گردانيم و مردم را كه بيش از پنجاه سال است از همه گونه حقى در ايران محروم بوده اند آزاد مى گردانيم تا با كمال آزادگى به خواستهاى مشروع خود برسند. ولى منكر اين معنى نيستيم كه پس از پيروزى، با بحرانهاى شديد اقتصادى مواجه خواهيم بود. ولى به اميد خدا شكستهاى اقتصادى دوران پهلوى را جبران خواهيم كرد.

[آيا تغيير بنيادى در جهت رشد اخير اقتصادى ايران ديده خواهد شد؟ آيا تغييرى نسبت به موقعيت كمپانيهاى نفتى بزرگ خارجى خواهد بود؟]

- تغييرات اساسى نسبت به كمپانيهاى نفتى را بايد متخصصين به عهده بگيرند. آنچه مى توانم بگويم اين است كه تمام قراردادهايى كه به ضرر ملت ايران است، چون از طرف شاه مخلوع و دولت غاصب و غير قانونى صورت گرفته است، مورد قبول ما نخواهد بود.

[آيا برگشت بيشترى به اقتصاد بازارى خواهد بود؟ يكى از بحرانهاى كنونى در ايران رد سياست اقتصادى وابسته كنونى است- وابسته به سرمايه داران غربى- كه مخالف بازرگانان سنتى ايران است ]

- اقتصاد ما يك اقتصاد مستقل و سالم و ملى است، بر اساس تأمين اساسى ترين نيازهاى مردم محروم و ستمديده ايران، نه فقط يك اقتصاد مصرفى.

[آيا شما فكر مى كنيد كه بزودى يك هرج و مرج اقتصادى در مملكت خواهد بود؟ حالا كه پمپهاى نفت بسته شده است و نان كمياب گرديده- زيرا سوخت براى تنورها كم است- چه فكر مى كنيد؟ اولين اقدام در ايران چه بايد باشد؟]

- با بودن شاه هر گز نفت به خارج صادر نخواهد شد. من هيأتى را براى رسيدگى مصرف داخلى اعزام كرده ام تا سوخت داخلى را تأمين كنند. ولى تا رفتن شاه، اعتصاب شركت نفت به حال خود خواهد بود. اشكالاتى كه در كمبود نفت براى داخل ايجاد شده است بزودى برطرف خواهد شد.

- [آيا شما يك مخالفتى را عنوان مى كنيد كه نمونه يك دولت سوسياليستى براى ايران است يا دولت شما اصالت انسانى خواهد داشت بر پايه اصول مذهبى؟]

- دولت ما دولتى است اسلامى كه قوانين اسلامى را به اجرا در مى آورد. قوانين اسلام قوانين انسان ساز است و انسان را در مقام انسانى به اوج خود خواهد رساند و جوابگوى نيازهاى مادى نيز خواهد بود.

[اگر فرض شود كه شما در رأس دولت قرار بگيريد، روابط خود را با غرب چگونه پيش بينى مى كنيد؟]

- من در حكومت آينده نقش هدايت را دارم. غرب و شرق براى ما فرقى ندارد. اصلْ منافع ملت ايران است كه بايد به بهترين وجه رعايت شود. اگر غرب و شرق احترامات لازمه را نسبت به ملت ايران رعايت نمايند ما هم به همان گونه با آنان رفتار خواهيم كرد.

[آيا تغييرى در اتحاد شما با امريكا رخ خواهد داد؟]

- ما با ملت امريكا روابط دوستانه داريم و با دولت امريكا روابطى برقرار مى كنيم كه به نفع ملت ايران باشد.

[آيا تغييرى در سياست ارتش اتفاق خواهد افتاد؟ آيا ايران ديگر تسليحات پيچيده نخواهد خريد؟ آنچه كه تا كنون با پول نفت مى خريده است؟]

- هر گز! ارتش ايران هيچ گاه احتياج به اسلحه هاى كنونى ندارد. مستشاران نظامى امريكايى بر ارتش ايران سيطره دارند. ما ارتشى مستقل تشكيل خواهيم داد و زوايدى را كه به درد ارتش و مملكت و مردم ايران نمى خورد حذف خواهيم نمود. ما نفت را به هر كشورى كه صلاح دانستيم مى فروشيم و در مقابل پول مى گيريم نه اسلحه هايى كه اصلًا به درد ارتش ما نمى خورد و ارتش را دربست در اختيار بيگانه قرار دهد.

[آيا فكر مى كنيد اين تغييرات در روابط شما با ساير كشورهاى عضو اوپك اثر نخواهد گذاشت؟]

- متخصصين صالح، جريانات مربوط به اوپك را مورد مطالعه قرار خواهند داد و بعد تصميم لازم را اتخاذ خواهند نمود. ما گول نامها و عناوين را نمى خوريم. هر چه به نفع ملت است آن دنبال مى شود.

[آيا هيچ شانسى هست كه ايران جديد تحت الهام رهبرى شما نظرى به شوروى براى موازنه با امريكا افكند؟]

- هر گز! ما ايرانى مستقل بنا خواهيم كرد كه از زير يوغ امريكا و شوروى بيرون آيد. شوروى اكنون گاز ايران را مى برد و امريكا نفت را. ما هر گز اجازه نمى دهيم كه اين دو ابرقدرت بر ايران سيطره پيدا كنند.

[آيا هيچ نظرى راجع به حمايت بيدريغ امريكا از شاه داريد؟ آيا شما تماماً دخالت امريكا را در ايران رد خواهيد كرد؟ آيا شما در عوض كردن شاه به عنوان يك رئيس مملكت موفق خواهيد شد؟]

- امريكا تا حال از شاه دفاع كرده است و به همين جهت دشمن شماره يك ملت ايران است. ما دخالت امريكا را در ايران محكوم مى كنيم. امريكا براى اينكه در ايران پايگاه داشته باشد و منابع ما را به يغما ببرد هيچ كس را بهتر از شاه ندارد تا آنچه را كه امريكا مى خواهد، بكند؛ و به همين دليل است كه از شاه دفاع مى كند. ما به اميد خدا ايران را مستقل خواهيم كرد. ملت ايران با مجاهدتهاى بيدريغ خود و كشته دادنهاى بيشمار خود بالاخره شاه را از ايران بيرون مى كند و نظام شاهنشاهى را برچيده و حكومت عدل اسلامى را جايگزين آن خواهد كرد.

[دولت شما با مخالفانى از ارتش ايران كه همواره شاه را كمك كرده اند چگونه معامله خواهد كرد؟]

- آن عده از ارتشيانى كه از شاه پشتيبانى كرده و دست به كشتار مردم بى پناه ايران زده اند محاكمه شده و به جزاى اعمال خود خواهند رسيد.

[اگر فرض شود دولت شما يا هر دولتى برخوردار از حمايت شما بر سر كار آيد، آيا هيچ اختناق سياسى وجود نخواهد داشت؟ ساواك چه خواهد شد؟]

- هر گز! آزادى به همه كس، تا آنجا كه به ضرر ملت ايران نباشد داده خواهد شد و هيچ گونه اختناق براى مردم نخواهد بود. ساواك را منحل مى كنيم.

[شما و پيروانتان چه مى خواهيد انجام دهيد؟ آيا يك كودتاى نظامى در ايران؟ آيا فكر مى كنيد كسانى مانند سرهنگ خسروداد بتواند يك كودتاى نظامى انجام دهند، چنانچه شايع بوده است؟]

- من كراراً گفته ام و نوشته ام كه ما بعد از بيرون كردن شاه و دودمانش- البته اين در صورتى است كه شاه به دست مردم نيفتد و الّا او را در دادگاه آزاد محاكمه كرده و به سزاى اعمالش مى رسانيم- و برچيدن رژيم شاهنشاهى، يك حكومت جمهورى اسلامى را به آراى عمومى مى گذاريم. در اين حكومتْ ايران آزاد خواهد شد و استقلال واقعى خود را به دست خواهد آورد؛ استقلال سياسى، نظامى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى. در اين حكومت همه آزادند تا اظهار عقيده كنند. مردم ايران از وابستگى به اجنبى و استبداد داخلى به جان آمده اند و براى تحقق استقلال واقعى، خود را بى محابا جلوى گلوله قرار مى دهند. در كجاى دنيا مردمى مثل مردم ايران مى توان سراغ داد كه براى احقاق حق خود با دست خالى به جنگ امريكا، شوروى، انگليس و ساير كشورهاى طرفدار شاه برود. حال خوب فهميديد كه چه مى خواهم بگويم. البته براى همه مردم جهان و حتى سياسيون ايران سخت است قبول اين معنا كه چگونه بدون اتكا به شرق و غرب مى خواهيد پيروز شويد. و به همه و حتى سياسيون ايران- كه همگى گفتند و مى گويند شاه را اگر بتوانيم بيرون كنيم، با رژيم نمى شود مخالفت كرد، و به من همگى بدون استثنا مى گويند كه اولًا دست از مخالفت با رژيم شاهنشاهى بردار، مخالفت با رژيم غير ممكن است- من همان حرفى را كه به آنها زدم به شما هم صريحاً مى گويم كه به اميد خدا پيروزى نزديك است؛ من شاه را بيرون مى كنم، رژيم شاهنشاهى را از بن خواهم كند و جمهورى اسلامى را جايگزين آن خواهم كرد. و اما كودتاى نظامى در مقابل اين ملت؛ نه! به هيچ وجه اين گونه معانى مطرح نيست. اما كودتاى نظامى به نفع شاه اگر صورت گيرد دردى را دوا نمى كند؛ چرا كه امروزه مردم در چنين كودتايى به سر مى برند و با اين وصف مقاومت كرده اند. باز مى گويم راهى جز بركنارى شاه و برچيده شدن نظام شاهنشاهى باقى نمانده است.

صحيفه امام، ج 5، ص:471- 476


پيام [به ملت ايران (توصيه هاى نه گانه)]

زمان: 25 دى 1357/ 16 صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: توصيه هاى نه گانه

مناسبت: فرارسيدن اربعين حسينى

مخاطب: ملت ايران

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

اربعين سيد مظلومان و سرور شهيدان- صلوات اللَّه و سلامه عليه- رسيد. بر ملت رشيد و آگاه ما «اربعين» هاى سودمندى گذشت. ما در اين سالها به دنبال بيش از پنجاه سال سلطنت غاصبانه سلسله پهلوى با چه مصيبتهايى و بى فرهنگيهاى خانمانسوزى مواجه بوده ايم. سالهايى بس تلخ و رنج آور در اين پنجاه سال و تلختر و رنج آورتر در اين يكى دو سال اخير كه ملت شجاع ما را عليه استبداد و استعمار به حركت درآورد.

امسال اربعين امام امت در خلال اربعينهاى پيروان و شيعيان آن بزرگمرد اسلام واقع شده، و گويى خون شهيدان ما امتداد خون پاك شهيدان كربلاست، و اربعين اخير برادران ما بازتاب اربعين آن دلاوران مى باشد؛ خون طاهر آنان به حكومت طاغوتى يزيد خاتمه داد، و خون پاك اينان سلطنت طاغوتى را به هم پيچيد. اربعين امسال استثنايى و نمونه است؛ راهپيمايى و تظاهرات پر شور در اين اربعين وظيفه شرعى و ملى است.

ملت بزرگ در سراسر ايران با راهپيمايى و تظاهرات خود اين نظام را دفن مى كند، و مخالفت خود را با «شوراى سلطنت» غير قانونى اعلام مى نمايد، و پشتيبانى خود را براى چندمين بار از «جمهورى اسلامى» اعلام مى كند. لازم است توجه ملت دلير ايران را به مطالبى چند جلب نمايم:

1- از قرار اطلاع، مأمورين دولت شبها گندم انبارها و سيلوها را با كاميون مى برند و مى خواهند قحطى مصنوعى به وجود آورند. وظيفه حتمى مردم تهران و شهرستانهاست كه از اين عمل شديداً جلوگيرى كنند، و عده اى از معتمدين را به نظارت بگمارند كه اين عمل غير انسانى دولت را خنثى كنند. غفلت از اين امر مسئوليت شرعى دارد.

2- از قرار اطلاع، دولت امريكا درصدد است كه اسلحه و مهماتى را كه در ايران است و در مقابل نفت به مردم ايران تحميل كرده است، يا به سرقت ببرد (اگر تا كنون نبرده باشد، چنانچه بعضى از خبرگزاريها افشا كرده اند) و يا منفجر كند. بر افسران و درجه داران ارتش و ساير نيروهاى سه گانه است كه از آن جلوگيرى كنند، و بر ملت است كه با ارتش در اين امر همكارى كنند، و نگذارند بيش از اين مال ملت را نابود و يا چپاول كنند. افسران محترم بدانند كه مسامحه در اين امر خيانت به كشور و اسلام است.

3- كشاورزان محترم همت كنند و از اقدام براى كشت خصوصاً كشت ديمى غفلت نكنند. ممكن است مفسدين قحطى مصنوعى ايجاد كرده و كشور را در مضيقه قرار دهند.

4- بانكهاى اسلامى به كشاورزان به منظور ادامه كشاورزى قرض الحسنه بدهند، و مسلمانان در اين امر حياتى با اين بانكها تشريك مساعى نمايند تا جلوى توطئه شيطانى گرفته شود.

5- به جميع بانكهاى خارجى كشور اعلام مى شود كه سپرده هاى شاه و بستگان او و ساير دزدان اموال ملت محروم را- كه صورت اسامى بعضى از آنان تهيه شده است- از آنِ ملت است كه اينان اختلاس نموده و از كشور خارج كرده اند؛ بانكها اين وجوه سپرده شده را نبايد به آنها تحويل دهند كه بزودى مقامات صالحه عليه آنان اقامه دعوى خواهند كرد.

6- به وكلاى غير قانونى مجلسين اخطار مى شود كه از رفتن به مجلسين احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت.

7- از دانشگاهيان محترم انتظار دارم اكنون كه دانشگاهها اين دژهاى مبارزات دانشجويان فداكار را باز كرده اند، به شعارهاى ضد رژيم فاسد و تظاهرات عليه دولت  غاصب و شاه و عليه شوراى غير قانونى سلطنتى ادامه دهند، و استادانى را كه با دستگاه ظلم و اختناق رابطه دارند يا طرفدار رژيم فاسد هستند نپذيرند.

8- به كسانى كه در شوراى سلطنتى غير قانونى به عنوان عضويت داخل شده اند اخطار مى كنم كه اين عمل، غير قانونى و دخالت آنان در مقدرات كشور جرم است، و بى درنگ از اين شورا كناره گيرى كنند، و در صورت تخلف مسئول پيشامدها هستند.

9- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى در داخل كشور هستند و بزودى معرفى خواهند شد.

از خداوند تعالى خواستارم كه با مرحمت واسعه خود، ملت ما را از شر اشرار داخلى و خارجى نجات دهد. و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته.

25/ 10/ 57- 16 صفر 99

روح اللَّه الموسوي الخمينى

صحيفه امام، ج 5، ص:477- 479

 

استفسار [به آقاى پسنديده و پاسخ به پرسشهاى سياسى ايشان ]

زمان: دى 1357/ صفر 1399

مكان: پاريس، نوفل لوشاتو

موضوع: پاسخ به چندين پرسش

مخاطب: پسنديده، سيد مرتضى

سؤال: [1- بعضى از مدرسين عقيده دارند كه من شخصاً خدمت آقايان گلپايگانى و شريعتمدارى رفته و ضمن تشكر، نظرشان را درباره آمدن حضرت امام خمينى بخواهم ]

جواب: رفتن ايشان منزل آقايان، در اين موضوع صلاح نيست.

[2- آقاى ابدالخان، پسر عموى شاپور بختيار، امروز با آقاى حاج امان اللَّه خان مستوفى آمدند منزل من، و اظهار محبت و فروتنى از طرف خود و بختيار مى كردند كه ما در اختيار شما هستيم؛ و ابدالخان مى گفت هر دستورى داريد بدهيد و ما در خدمت هستيم. ولى مصاحبه شاپور بختيار بر خلاف مذاكرات ابدالخان است. آيا آقا اجازه مى فرمايند پيامى بدهم يا نه؟ البته به نظر من نفعى ندارد]

- لازم نيست.

[3- در آسمان بين فرانسه و ايران احتمالى وجود دارد كه هواپيماهايى اجباراً مسير را به طرف كشورهايى نظير اسرائيل تغيير دهند؛ پيش بينى هاى لازم حتماً بايد به عمل آيد]

[در اين مورد حضرت امام پاسخ نداده اند]

صحيفه امام، ج 5، ص: 480

 

سخنرانى [در جمع بازاريان تهران (اهميت بازار- مراعات احكام اسلامى در بازار)]

زمان: 25 دى 1359/ 8 ربيع الاول 1401

مكان: تهران، جماران

موضوع: نقش بازار در پشتيبانى از اسلام- مراعات احكام اسلامى در بازار-

مناسبت: شهادت امام حسن عسكرى (ع)

حضار: اصناف و بازاريان تهران، گروهى از جوانان خوزستانى

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

اهميّت بازار در پشتيبانى از اسلام

بازار در طول تاريخ، بازارهاى تمام كشور و خصوصاً بازار تهران يك بازوى قوى اى از براى اسلام و از براى كشور بوده است و ان شاء اللَّه خواهد بود. اگر تمام شما يادتان نيست بعض از سالمندان يادشان است كه رژيم سابق- شايد زمان رضا شاه بود- اينها در صدد برآمدند كه اصل بازار نباشد در ايران. از اين مجتمع زير سقف مى ترسيدند. از مجتمعاتى كه حصار داشت و زير سقف بود و مجمع مؤمنين و متدينين و جوانهاى متعهد بود مى ترسيدند. از مساجد كه محل اجتماع همين بازاريان بود و از خود بازار كه مجمع ملت بود خوف داشتند. و هميشه بازار دنباله مقاصد اسلامى و براى پيشرفت اسلام و براى پيشرفت اقتصاد اسلامى يك بازوى ستبر قدرتمندى بوده است و الآن هم همين طور است. منتها سابق، دولتهاى رژيم سابق و خود رژيم سابق چون با مردم نبود و مردم هم با او نبودند، شايد جرأت نكرد يك دفعه محمد رضا تو بازار بيايد. اما اكنون اين طور نيست، براى اينكه دولت و بازار، رئيس جمهور و بازاريها اينها برادر هستند و از خود اين مردم هستند. اين طور نيست كه در آن رده هاى باصطلاح خودشان بالا باشند و به حسب واقع منحط باشند كه مردم آنها را نپذيرند. در طول تاريخ هر مشكلى كه پيدا مى شد براى اسلام و براى علماى بزرگ اسلام كافى بود كه نصف روز بازار براى يك همچو امرى بسته بشود و مشكل حل بشود. يك پشتوانه عظيمى است بازار براى اسلام، و بازاريها بايد با كمال دقت اين مسأله را حفظ كنند.

در همه قشرها اشخاصى كه مخالف با مصالح عمومى مسلمين باشند و فعاليتهايشان بر اين باشد كه جيبهاى خودشان را پر كنند، هست. بازار هم افرادى هستند كه در همچو وقتى كه كشور ما مبتلاى به جنگ است و پيرزنها و پيرمردهاى دهاتى هر چه دارند، دارند در راه اين اسلام و جنگ مى دهند. باز در بين بازار اشخاص منحرفى هستند كه از خدا بى خبرند، و در يك همچو موقعى كارشكنيها مى كنند براى دولت، و كارشكنيها مى كنند براى اين جنگى كه الآن ما داريم. مورد تأسف است اين معنا كه قشرهاى ميليونى ملت در تمام دهات و قصبات و شهرها و بازارها براى اين جنگ نگران هستند و پشتيبان اين جنگ و اين جنگزده ها و اين ارتش و اين پاسدارها هستند. لكن يك عده اى در مقابل اين توده هاى عظيم در هر جايى از مملكت هستند و در بازار هم هستند كه در مقابل اسلام خودشان را قرار دادند. در مقابل كشور اسلامى خودشان را قرار دادند.

كوشش كنيد، آقايان بازارى كوشش كنند در اينكه مبادا اينها بازار را متهم كنند. مبادا اينها بازار را بدنام كنند. بازار ايران خوشنام است و هميشه پشتيبان كشور و ملت و اسلام بوده است، و در هر مشكلى، بازار در حل آن مشكلها دخالت داشته است و جزء ملت بوده است. و همان ملت است و همان مردم است كه در بازارها مجتمع هستند و مشغول اقتصاد ملت هستند و مشغول كارهاى صحيح هستند. توجه داشته باشيد كه يك گروه كوچكى كه منافعشان از دست يا رفته يا خوف اين را دارند كه از دست برود؛ يعنى منافع نامشروعشان از دستشان رفته است، كارى نكنند كه بازار را متهم كنند، از قول بازار يك چيزى نگويند. اگر يك وقت از قول بازار يك مطلبى را منتشر كنند، بازاريها اعتراض كنند و به آنها بگويند كه شما اسماى خودتان را بنويسيد در اعلاميه هاى خودتان. بايد خيلى امروز ما توجه به اين مسائل داشته باشيم. اجتماع بازار؛ يك اجتماعى است كه اگر در يك مسير اسلامى حركت بكند- و بحمد اللَّه حركت مى كند- مملكت را از آسيب نگه مى دارد. همين بازار است كه پشتوانه ارتش است. و همين بازار است كه در اين زمان پشتوانه كشور است و دولت است. و اگر تفرقه در بازار باشد و بعض از اشخاصى كه تفرقه افكن هست گذاشته بشود كه فعاليت بكنند، خداى نخواسته اين ستون سِتَبر اسلام را يك وقت از بين  مى برند. بايد توجه داشته باشيد. شما مى دانيد كه در مشكلاتى كه سابق بود از زمان ميرزاى شيرازى  تا حالا، مشكلات در بازارها حل مى شد. اگر يك وقت يكى از علماى تهران به واسطه بدرفتارى دولتهاى زمان قاجار مى خواست از تهران برود، بازار مى بست. و همان بود كه آنها توبه مى كردند و آن عالم را با التماس نگه مى داشتند. اين بازار است كه بايد درست توجه بكند و قشرهاى مختلفى كه دارد توجه بكند، و مساجد را آباد كنند و مساجد را پُر بكنند از جمعيتهاى خودشان. در ممالك اهل سنت، آنكه من ديدم در حجاز، وقتى كه اذان ظهر گفته مى شود بازارها بسته مى شود يا باز است و شُرطه  آن را حفظ مى كند و مى روند مسجد الحرام براى نماز يا مسجد النبى براى نماز.

بازار بايد مظهر تام اسلام و عدالت باشد. بازار بايد احتراز كند از چيزهايى كه مخالف دستورات اسلام است. و اقبال كند به آن چيزهايى كه موافق دستورات اسلام است. از ربا بازار بايد مُطهّر باشد. اگر در بين بازاريها اشخاصى باشند كه خداى نخواسته ربا مى خورند، خود بازاريها آنها را نصيحت كنند. مبادا يك همچو مرضى توسعه پيدا بكند و مملكت ما را به نابودى بكشد. رباخورى، بازارها را از بين خواهد برد. مردم را خواهد تباه كرد. مبادا خداى نخواسته در بين بازار يك همچو معصيت بزرگى- كه در رأس معاصى، خدا قرار داده است و آن را بالاتر از زنا و در حكم مقاتله با خدا قرار داده است - مبادا يك وقت در بازار يك همچو امرى باشد. و انصاف نيست كه در بازار گرانفروشى باشد. در موقعى كه مردم ايران، زن و بچه مردم ايران براى جنگزده ها دارند از منافع خودشان مى گذرند و آن چيزى كه دارند هديه مى كنند، مبادا در يك همچو موقعى در بازار، اشخاصى پيدا بشوند كه گرانفروشى كنند كه موجب فلج مردم و ناراحتى  مردم بشود. اگر خداى نخواسته از اعمال ما يك شكستى واقع بشود به اسلام، مسئوليت ما پيش خداى تبارك و تعالى بسيار بزرگ است.

مبادا در بازار يك وقت راجع به ارتش ايران، راجع به دادگسترى ايران، راجع به پاسبانها و پاسدارها و اينها مسائلى طرح بشود كه اسباب تضعيف آنها بشود. و خصوصاً ارتش و پاسدارها و ژاندارمرى كه الآن مشغول به جنگ هستند و در رديف اول جنگ واقع شدند و كشته مى دهند و خون نثار مى كنند. مبادا يك وقت مسائلى طرح بشود در بازار يا جاهاى ديگر كه موجب تضعيف بشود. بايد اين نكته توجه به آن بشود كه مردم عادى اطلاع از فنون جنگ ندارند. فنون جنگ را ارتش دارد آن هم رده اوّل ارتش، نه همه. اگر يك روز پيشروى مى شود، يك روز عقب نشينى مى شود. نبايد اين را در مجلس يا در بازار يا در نطقها طرح بكنند كه چرا اين طور شد. شما مطلع نيستيد از كيفيت جنگ. كيفيت جنگ يك روز جلو رفتن هست، يك روز عقب رفتن هست. و اينها همه از مسائلى است كه آنهايى كه تشخيص مى دهند بايد اين امر را انجام بدهند. اشخاصى كه تشخيص نمى دهند، ننشينند تو خانه هايشان در بين مردم بيايند بگويند كه چرا اين طور شد، چرا اين طور شد؟ اينها از مسائلى است كه امروز لازم است احتراز از آن بشود. من به همه نصيحت مى كنم كه راجع به جنگ كه الآن ما مبتلا هستيم، نيايند اظهار نظر بكنند كه «به نظر من اين طور است». نظر شما هر چه هست، اما اعلام نبايد بكنيد. نبايد يك مطلبى را كه موجب تشويش خاطر رؤساى ارتش است، موجب تشويش خاطر رئيس جمهور هست، موجب تشويش خاطر دولت هست، يك حرفهايى زده بشود بدون اينكه مطلع باشيد داريد چه مى كنيد. شما خيال مى كنيد كه مى خواهيد خدمت بكنيد و به حسب واقع خدمت نيست. توجه به اين مسائل بايد كرد و هر كس رفت جبهه و برگشت نيايد فرياد بكند كه جبهه چه بود. شما و من تشخيص نمى دهيم كه در جبهه بايد چه بشود. جبهه را آنهايى كه متخصص اند تشخيص مى دهند كه بايد چه جور باشد و جبهه را چه جور نگهدارى كنند و چطور موازين جنگ را اجرا بكنند. اگر خداى نخواسته به واسطه حرفهاى ما، به واسطه اقدامات ما در جبهه يك سستى پيدا بشود، يك دلسردى پيدا بشود در جبهه جنگ، مسئولش همه ما هستيم.

بازار بايد يكدل دنبال جبهه باشد و از پشت سر جبهه را تقويت بكند. و مجلس بايد پشت سر جبهه باشد و مجلس را تقويت بكند. و ناطقها، نويسنده ها، روزنامه نويسها و همه مطبوعات، راديو و تلويزيون، همه اينها بايد امروز دنبال اين باشند كه پيروزى حاصل بشود. ننشينند هى اشكال بكنند و هى تضعيف بكنند قواى انتظامى ما را. و من به قواى انتظامى و نظامى كه الآن دارند در سرحَدّات جانفشانى مى كنند، همه طوايفشان، چه عشاير و چه مردم عادى غير نظامى و چه خود نظاميها و چه قواى ديگر مسلّح مثل پاسدارها و پاسبانها به همه اينها من نويد مى دهم كه ايران پشت سر شماست. مملكت ايران پشت سر شماست. شما اعتنا نكنيد به بعض حرفهايى كه گاهى گفته مى شود. آنها هم ممكن است بعضيشان از روى غرض باشد ولى شايد غالباً غرض نداشته باشند، توجه ندارند به مسائل. بايد قواى ما در سرحَدّات- كه الآن جانفشانى مى كنند- اتكال به خدا كنند. و توجه داشته باشند كه در تمام دنيا يك ارتشى كه اين طور ملت با آنها موافق باشد، نيست. الآن ملت عراق بكُلّى مخالف با ارتش عراق است، و ملت ما بكلى موافق با ارتش ماست و پشتيبان ارتش است. بازارهاى مسلمين همه پشتيبان شما هستند. توده هاى مردم همه پشتيبان شما هستند. اگر يك عده اى باشند كه از رژيم سابق مانده اند، از تفاله هاى آن امر فاسد مانده است، يا بعض اشخاصى باشند كه سرسپرده به ابرقدرتها هستند و اسباب يك اغتشاشى يا اسباب يك دلسردى مى شود، اينها ملت نيستند. آن كه ملت است بازارهاى مسلمين است. آن كه ملت است آن كارخانه ها و اين صحراها و آنهايى كه براى اين ملت دارند كار مى كنند. اينها با شما موافق اند. اگر يكى يك صحبتى كرد دلسرد نشويد، و با كمال قدرت و اتكال به خدا به كارهاى خودتان به آن ترتيبى كه نقشه هاى خودتان اقتضا مى كند به همان ترتيب توجه كنيد و پيشروى كنيد. و من اميدوارم كه به زودى همه مسائل ما حل بشود. و همه بازارهاى ما اسلامى بشود. و همه ماها به تَبَع اسلام هدايت بشويم. خداوند تبارك و تعالى به شما سلامت و صحت و عافيت و توفيق خدمتگزارى به اسلام بدهد.- و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته

صحيفه امام، ج 13، ص:525- 529

 

نامه [به خانم فاطمه طباطبايى (قرآن كتاب كامل- ارزش كتب عرفا)]

زمان: 25 دى 1367/ 7 جمادى الثانى 1409

مكان: تهران، جماران

موضوع: قرآن، جامع اسرار معارف الهيّه- ارزش كتب عرفا

مخاطب: طباطبايى، فاطمه

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

الحمد للَّه رب العالمين و الصلاة و السلام على محمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين و اللعن على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين. ياد روزى كه در ايام جوانى كتاب «فصوص الحكم» و ديگر كتب عرفانى را كه بزرگان مشايخ ارباب عرفان به يادگار گذاشته اند در خدمت بعض از مشايخ اهل عرفان- رضوان اللَّه عليه- استفاده نمودم و اكنون كه در اين سنّ كهولت و از پاى درآمدگى دختر عزيزم (فاطى) خانم فاطمه طباطبائى از اين بى بضاعت خواستند چيزى بنويسم بايد بگويم كه كتب مذكور با همه قدر و منزلتى كه دارند و كمكهاى بسيار ارزنده اى به معرفت قرآن كريم- سرچشمه فيّاض معرفة اللَّه و كتب ادعيه ائمه معصومين، صلوات اللَّه و سلامه عليهم اجمعين، كه آنها را حقّاً قرآن صاعد بايد خواند و احاديث آن بزرگواران- مى كنند، حلاوت و لطافت و جامعيت اسرار كتاب الهى را ندارند.

فى المثل سوره مباركه حمد مشتمل جميع اسرار معارف الهيه است كه تحمل آن از عهده اين نويسنده دست و پا بسته خارج است، همين قدر بدان اى دختر عزيزم كه در

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ  معارف و اسرار غير قابل تحمل براى ما است و اگر عارف صاحب سرى در الْحَمْدُ لِلَّهِ  با قدم صاحب ولايت غور كند مى يابد كه در عالم هستى غير از اللَّه چيزى و كسى نيست كه اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهى نبود (تو خود حديث مفصّل بخوان از اين مجمل) پس بايد قلمها بشكنند اگر گمان شود وراى او هستند.

تو نيز اى عزيز كتب عرفا و اوليا را بخوان به قصد فهميدن يا ذوق كردن همين كلمه شريفه جامعه. خداوند تعالى تو و احمد عزيزم و فرزندان عزيزت را كه نور چشمان من هستيد حفظ كند، و از شماها انتظار دعاى خير دارم بويژه پس از موتم. و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته.

يكشنبه 25 دى 1367/ 7 ج 2 1409

روح اللَّه الموسوي الخمينى

صحيفه امام، ج 21، ص:237- 238

 

نامه [به آقاى سيد حميد روحانى (مأموريت تدوين تاريخ انقلاب اسلامى)]

زمان: 25 دى 1367/ 7 جمادى الثانى 1409

مكان: تهران، جماران

موضوع: مأموريت تدوين تاريخ انقلاب اسلامى

مخاطب: روحانى (زيارتى)، سيد حميد

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

جناب حجت الاسلام آقاى آسيد حميد روحانى (زيارتى)- دامت افاضاته

با تشكر از زحمات جنابعالى در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامى و تلاش قابل تقديرتان در تدوين تاريخ انقلاب اسلامى، اميدوارم بتوانيد با دقت، تاريخ حماسه آفرين و پر حادثه انقلاب اسلامى بى نظير مردم قهرمان ايران را بدان گونه كه هست ثبت نماييد.

شما به عنوان يك مورخ بايد توجه داشته باشيد كه عهده دار چه كارِ عظيمى شده ايد.

اكثر مورخين، تاريخ را آن گونه كه مايلند و يا بدان گونه كه دستور گرفته اند مى نويسند، نه آن گونه كه اتفاق افتاده است. از اول مى دانند كه كتابشان بنا است به چه نتيجه اى برسد و در آخر به همان نتيجه هم مى رسند.

از شما مى خواهم هر چه مى توانيد سعى و تلاش نماييد تا هدف قيام مردم را مشخص نماييد، چرا كه هميشه مورخين اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و يا اربابانشان ذبح مى كنند. امروز همچون هميشه تاريخ انقلابها، عده اى به نوشتن تاريخ پر افتخار انقلاب اسلامى ايران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. تاريخ جهان پر است از تحسين و دشنام عده اى خاص، له و يا عليه عده اى ديگر و يا واقعه اى در خور بحث. اگر شما مى توانستيد تاريخ را مستند به صدا و فيلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده هاى مردم رنجديده كنيد، كارى خوب و شايسته در تاريخ ايران نموده ايد. بايد پايه هاى تاريخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.

شما بايد نشان دهيد كه چگونه مردم، عليه ظلم و بيداد، تحجر و واپسگرايى قيام كردند و فكر اسلام ناب محمدى را جايگزين تفكر اسلام سلطنتى، اسلام سرمايه دارى، اسلام التقاط و در يك كلمه اسلام امريكايى كردند.

شما بايد نشان دهيد كه در جمود حوزه هاى علميه آن زمان كه هر حركتى را متهم به حركت ماركسيستى و يا حركت انگليسى مى كردند، تنى چند از عالمان دين باور دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقير و زجر كشيده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پيروز بيرون آمدند.

شما بايد به روشنى ترسيم كنيد كه در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانيت اصيل در مرگ آباد تحجر وتقدس مآبى چه ظلمها بر عده اى روحانى پاكباخته رفت، چه ناله هاى دردمندانه كردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسى و بى دينى شدند ولى با توكل بر خداى بزرگ كمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسيدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ايمان و كفر، علم و خرافه، روشنفكرى و تحجرگرايى، سرافراز- ولى غرقه به خون ياران و رفيقان خويش- پيروز شدند.

حرف بسيار است، و من حال نوشتن بيش از اين را ندارم. خداوند به شما كه مورد علاقه من هستيد و خودْ از ستم كشيده هاى اين انقلابيد، توفيق بندگى دهد تا بتوانيد با در نظر گرفتن او- جل و علا- واقعيتها را براى نسل آينده ثبت كنيد. من به شما دعا مى كنم و از واحد فرهنگى بنياد شهيد تشكر مى كنم كه به شما كمك مى كند تا ان شاء اللَّه بتوانيد كارتان را به پايان برسانيد. و السلام.

25/ 10/ 67

روح اللَّه الموسوي الخمينى

صحيفه امام، ج 21، ص:239- 240

 

 

 

. انتهای پیام /*