کد مطلب: 2841 | تاریخ مطلب: 12/01/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

پیام رادیو ـ تلویزیونی امام خمینی (س) به ملت و اعلام «جمهوری اسلامی»

پیام رادیو ـ تلویزیونی امام خمینی (س) به ملت و اعلام «جمهوری اسلامی»

‏‏ پیام رادیو ـ تلویزیونی امام خمینی (س) به ملت و اعلام «جمهوری اسلامی»

بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏وعدۀ خداوند تعالی نزدیک است‏‏ ‏

‏‏     خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفین ارض را با منت خودش و توفیق‏‎ ‎‏خودش بر مستکبرین غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد پیشوا قرار دهد. وعدۀ خداوند‏‎ ‎‏تعالی نزدیک است. من امیدوارم که ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستکبرین‏‎ ‎‏غلبه کنند؛ چنانچه تاکنون غلبه کردند. تاکنون این راهی را که پیمودیم برای تبعیت از‏‎ ‎‏اسلام و احکام اسلام بوده است و ما اسلام را باید معرفی کنیم به عالم؛ و اگر چنانچه‏‎ ‎‏آنطور که اسلام هست معرفی بشود به عالم، عالم توجه به اسلام پیدا می کند. متاعِ‏‎ ‎‏مسلمینْ متاعِ ذی قیمتی است لکن عرضه باید بشود. ‏

‏‏تحلیل نتیجۀ رفراندم‏‏ ‏

‏‏     من از عموم ملت ایران تشکر می کنم که در این رفراندم شرکت کردند و رأی قاطع‏‎ ‎‏خودشان را که باید گفت صددرصد پیروزی بوده است و رأی داده شده است، به طور‏‎ ‎‏قاطع رأی خودشان را دادند و به جمهوری اسلامی همه رضایت دادند و رأی دادند؛‏‎ ‎‏چنانچه قبلاً هم داده بودند این رأی را. ما احتیاجی نمی دیدیم در این مسئله به رفراندم‏
‏‎‎‏لکن چون برای قطع بعض حرفها و بعض بهانه ها بنابراین شد که رفراندم بشود. و‏‎ ‎‏بهانه گیرها فهمیدند به اینکه مسئله آنطور که خیال می کردند نیست و ملت با اسلام است،‏‎ ‎‏ملت با روحانیت اسلام است، ملت می خواهد که قرآن کریم در ایران عمل بشود؛ و‏‎ ‎‏بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق، همه اقشار ملت از سرتاسر ایران رأی خودشان‏‎ ‎‏را دادند به جمهوری اسلام و نه چیزهای دیگر. جمهوری اسلام است که می تواند همۀ‏‎ ‎‏مقاصد ایرانی را انجام دهد؛ جمهوری اسلام است که احکام مترقی او بر تمام احکامی که‏‎ ‎‏در سایر قشرها و سایر مکتبهاست تقدم دارد. ‏

‏‏تخطئۀ مدعیان دروغین حقوق بشر‏‏ ‏

‏‏     ما می بینیم که مدعیان دمکراتیک ـ دمکراسی ـ صحبت می کنند، ادعا می کنند لکن‏‎ ‎‏مکتبهای آنها در شرق یک نحو است و در غرب یک نحو؛ در شرق با دیکتاتوری عظیمْ‏‎ ‎‏مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همین طور. ما می بینیم که بعضی از اشخاص که‏‎ ‎‏ادعا می کنند که ما حقوق بشر را ملاحظه می کنیم و جمعیتهای حقوق بشر در طول این‏‎ ‎‏پنجاه سال که دولت غاصب پهلوی و پسر پهلوی بر این ملت غلبه کرد و بر این ملت ـ با‏‎ ‎‏غصب ـ تمام چیزهای این ملت را برد، در طول این پنجاه سال جوانان ما در حبسها به سر‏‎ ‎‏بردند و چه بسا جوانانی ما داشتیم که در حبس پای آنها را اره کردند؛ آنها را روی تاوه ها‏‎ ‎‏بو دادند و تا این زمان آخر هم اینها در حبس بودند، در شکنجه بودند؛ دژخیمان شاهِ‏‎ ‎‏سابق آنها را از هستی ساقط کرد، و این مدعیان همراهی با حقوق بشر در این طول مدت‏‎ ‎‏ندیدیم که یک صحبتی بکنند، یک استنکاری بکنند. ما دیدیم که، رئیس امریکا ـ رئیس‏‎ ‎‏جمهور امریکا ـ با این شاه بدبخت، با این شاه سابق ظالم بدبخت همراهی می کرد و‏‎ ‎‏پشتیبانی می کرد؛ پشتیبانی از دژخیمی که تمام هستی ما را به باد داد. و ندیدیم مدعیان‏‎ ‎‏جامعۀ حقوق بشر استنکار کنند بر رئیس جمهور امریکا. لکن حالا که این دژخیمان به دام‏‎ ‎‏ملت افتاده اند و ملت می خواهد از آنها انتقام بکشد، فریاد «وا بشرا»ی اینها بلند شده‏ ‎‏است! ‏ نمی توانم من جز این بدانم که اینها دست نشاندۀ دژخیمان هستند. اینها‏‎ ‎‏دست نشاندۀ ابرقدرتها هستند؛ نه اینکه اینها برای حقوق بشر ‏‏[‏‏فعالیت‏‎ ‎‏]‏‏می کنند. من توقع‏‎ ‎‏این را داشتم که جامعۀ حقوق بشر اگر راست می گوید و طرفدار حقوق بشر است به ما‏‎ ‎‏اعتراض کند که اینها را چرا نگاه داشتید؛ این دژخیمان را باید همان روز اول کشته باشید!‏‎ ‎‏نه اینکه آنها را ما نگاه داشتیم و در حبسها الآن هستند ـ و حبسهای ما هم مثل حبسهای‏‎ ‎‏سابق نیست؛ حبسهایی است که در آنها اشخاص به هیچ وجه مورد اهانت، حتی نیستند ـ‏‎ ‎‏اینها به ما اعتراض کنند که چرا اینها را محاکمه کردید! اصلاً معنا ندارد محاکمۀ مجرم؛‏‎ ‎‏محاکمۀ مجرم یک امری است که مخالف با حقوق بشر است؟!‏

‏‏معدومین، مجرم و جنایتکار بودند نه متهم‏‏ ‏

‏‏     حقوق بشر اقتضا می کند که ما آنها را همان روز اول کشته باشیم برای اینکه مجرمند،‏‎ ‎‏و معلوم است که اینها مجرم هستند. آنکه باید برای او وکیل گرفت، آنکه باید به ادعای او‏‎ ‎‏گوش کرد، او متهم است نه مجرم. اینها متهم نیستند، اینها مجرم هستند. اینها اشخاصی‏‎ ‎‏بودند که در خیابانها مردم را کشته اند، زجر دادند، و ذخایر ما را ـ همه را ـ با خیانتها از بین‏‎ ‎‏برده اند. آیا آنهایی که کشته شده اند در این خیابانهای شهرهای مختلف ایران، اینها بشر‏‎ ‎‏نبودند؟ اینها حقوق ندارند؟... مدعیان طرفداری از حقوق بشر نسبت به اینها که کشته‏‎ ‎‏شده‏‏[‏‏اند‏‏]‏‏ چرا طرفداری نمی کنند؟ چرا به ما اشکال می کنند که شما چرا دژخیمان را‏‎ ‎‏می کشید؟ ‏

‏‏     ما در عین حال که اینها را ـ همه را ـ مجرم می دانیم و باید فقط هویت اینها ثابت بشود‏‎ ‎‏و آنها را باید همین که هویتشان ثابت شد کشت ـ نصیری‏‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ همین که هویتش ثابت‏‎ ‎‎‏شد که نصیری است باید کشت ـ مع ذلک چند روز نگه داشتند و محاکمه کردند و‏‎ ‎‏اقرارات او را ثبت کردند و او را کشتند. آیا این جامعۀ حقوق بشر تصور نمی کند که مجرم‏‎ ‎‏را باید کشت برای حقوق بشر، برای اینکه حق خواهی کنیم ما از بشر ـ بشرهایی که اینها‏‎ ‎‏کشتند، زجر دادند، از بین بردند؟ ما اینها را مع ذلک محاکمه می کنیم و محاکمه کردیم؛‏‎ ‎‏ولیکن اعتقاد ما این است که مجرم محاکمه ندارد و باید کشت. لکن من متأسفم از اینکه‏‎ ‎‏باز غربزدگی در ماها هست، و ما ترس از این داریم که مبادا در روزنامه‏‏[‏‏های‏‎ ‎‏]‏‏غرب‏‎ ‎‏چیزی بنویسند و مثلاً مجلات غرب یک کلمه ای بنویسند‏ آنها البته با عدل و انصاف‏‎ ‎‏مخالفند و آنها موافق به حقوق بشر نیستند. آنها حقوق اشخاصِ ابرقدرت را حفظ‏‎ ‎‏می کنند به اسم حقوق بشر!‏

‏‏لزوم تحولات ریشه ای در «جمهوری اسلامی»‏‏ ‏

‏‏     در هر صورت ما بحمدالله در این رفراندم فاتح شدیم و حرفهایی که در مجلات‏‎ ‎‏خارج نوشته شد و چیزهایی که گفته شد همه باطل از کار درآمد. و بحمدالله ملت ما،‏‎ ‎‏قریب صددرصد، رأی به جمهوری اسلامی دادند؛ و از این به بعد بر عهدۀ ملت است که‏‎ ‎‏این جمهوری اسلامی را پیاده کند. ‏

‏‏     در جمهوری اسلامی باید تمام مسائلی که در ایران است متحول بشود. در جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی باید دانشگاهها متحول بشود؛ دانشگاههای پیوسته، به دانشگاههای مستقل‏‎ ‎‏متبدل بشود. فرهنگ ما باید متبدل بشود؛ فرهنگ استعماری، فرهنگ استقلالی بشود.‏‎ ‎‏دادگستری ما باید متحول بشود؛ دادگستری غربی به دادگستری اسلامی متبدل بشود.‏‎ ‎‏اقتصاد ما باید متحول بشود؛ اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل متبدل بشود. تمام چیزهایی‏‎ ‎‏که در حکومت طاغوت بود و به تَبَع اجانب در این مملکت ضعیف، در این مملکت‏‎ ‎‏زیردست، پیاده شده بود با استقرار حکومت اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی تمام‏ ‎‏اینها باید زیرورو بشود. و باید مردم خودشان را اصلاح بکنند؛ و باید اشخاصی که ظالم‏‎ ‎‏هستند و به زیردستها ظلم کردند، باید آنها دیگر ظلم نکنند. طبقات مختلف به طبقات‏‎ ‎‏پایین ظلم نکنند. باید حق فقرا، حق مستمندان داده بشود. تمام اینها در جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏باید عمل بشود. و ملت وظیفه دارد که در جمهوری اسلامی پشتیبانی از دولتها بکند که به‏‎ ‎‏خدمت ملت هستند. اگر دولتی را دید که خلاف می کند، ملت باید تودهنی به او بزند. اگر‏‎ ‎‏چنانچه دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و‏‎ ‎‏دادگاهها باید دادخواهی بکنند؛ و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی‏‎ ‎‏دهن آنها بزند. ‏

‏‏تقویت مستضعفین‏‏ ‏

‏‏     در جمهوری اسلامی ظلم نیست. در جمهوری اسلامی اینطور مسائلی که زورگویی‏‎ ‎‏باشد نیست. فقیر و غنی؛ نمی تواند طبقۀ غنی بر طبقۀ فقیر زور بگوید، نمی تواند استثمار‏‎ ‎‏کند، نمی تواند آنها را با اجر کم وادار به عملهای زیاد بکند. باید مسائل اسلامی حل بشود‏‎ ‎‏در اینجا و پیاده بشود. باید مستضعفین را حمایت بکنند، باید مستضعفین تقویت بشوند؛‏‎ ‎‏زیرورو بشوند مستکبر باید مستضعف بشود و مستضعف باید مستکبر بشود. نه مستکبر به‏‎ ‎‏آن معنی بلکه باید همه با هم برادروار در این دنیا ـ در این مملکت ـ همه با هم باشند. ‏

‏‏جمهوری اسلامی و حفظ حقوق اقشار و اقلیتها‏‏ ‏

‏‏     و من به همۀ اقشار ملت ـ به تمام ـ عرض می کنم که در اسلام هیچ امتیازی بین‏‎ ‎‏اشخاص غنی و غیر غنی، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ گروههای مختلف، سنّی و‏‎ ‎‏شیعه، عرب و عجم، و ترک و غیر ترک ـ به هیچ وجه ـ امتیازی ندارند. قرآن کریم امتیاز‏‎ ‎‏را به عدالت و به تقوا دانسته است. ‏ کسی که تقوا دارد امتیاز دارد، کسی که روحیات‏‎ ‎‏خوب دارد امتیاز دارد؛ اما امتیاز به مادیات نیست، امتیاز به داراییها نیست. باید این‏‎ ‎‏امتیازات از بین برود؛ و همۀ مردم علی السّواء هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده‏ ‎‏می شود. و همه در حقوق مساوی هستند. اقلیتهای مذهبی حقوقشان رعایت می شود؛‏‎ ‎‏اسلام به آنها، برای آنها احترام قائل هست. برای همۀ اقشار احترام قائل است. کردها و‏‎ ‎‏سایر چیزها ـ سایر دستجاتی که هستند و زبانهای مختلف دارند، اینها همه برادرهای ما‏‎ ‎‏هستند و ما با آنها هستیم و آنها با ما هستند؛ و همه اهل یک ملت و اهل یک مذهب‏‎ ‎‏هستیم و من امیدوارم که در بعضِ جاهای مختلفی که در ایران، بعضِ عناصر مفسده جو‏‎ ‎‏رفتند و آنجا تبلیغات سوء می کنند و مردم بیچاره را وادار می کنند به اینکه شلوغ کنند و‏‎ ‎‏برادرکشی کنند، خود مردم بیدار بشوند و نگذارند این خائنین این کارها را آنجا بکنند. ما‏‎ ‎‏همه برادر هستیم؛ ما با اهل سنت برادر هستیم و ما نباید ـ بعضی مان بر بعضْ آقایی کنیم؛‏‎ ‎‏نباید حقوق بعضیها را ملاحظه نکنیم. ما در حقوق علی السّواء هستیم و قانون هم ـ که‏‎ ‎‏ان شاءالله بعد به تصویب ملت می خواهد برسد ـ در قانون هم همۀ اقشار حقوقشان‏‎ ‎‏ملاحظه شده است و اقلیتهای مذهبی، نسوان، دیگر اقشار ـ همه ـ حقوقشان ملاحظه شده‏‎ ‎‏است و هیچ فرقی مابین گروه و گروهی در اسلام نیست؛ فقط به تقوا و به اِتقاء عن الله ‏‎ ‎‏تعالی فرق است.‏

‏‏12 فروردین، روز عید ملت‏‏ ‏

‏‏     و ما امیدواریم که خداوند تعالی به ما توفیق بدهد، که تا حالا که رساندیم مطلب را به‏‎ ‎‏اینجا و جمهوری اسلامی را اعلام کردیم؛ و الآن من اعلام می کنم جمهوری اسلامی را و‏‎ ‎‏این روز را روز عید می دانم. و امیدوارم که در هر سال روز «12 فروردین» روز عید ملت‏‎ ‎‏ما باشد؛ که رسیدند به قدرت ملی و خودشان سرنوشت خودشان را به دست خواهند‏‎ ‎‏گرفت. ما به همۀ ملت تبریک عرض می کنیم و من این روز را بر ملت عزیز خودمان، به‏‎ ‎‏همۀ اقشارشان، تبریک عرض می کنم. مبارک باد بر شما این عید! مبارک باد بر شما این‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی! لکن همه مکلفیم که احکام اسلام را مراعات کنیم. باید بازار ما بازار‏‎ ‎‏اسلامی باشد؛ بازار ما از بی انصافی باید شستشو بشود. باید دولت ما و همۀ دولتهایی که‏‎ ‎‏بعدها می آیند همه روی موازین اسلامی باشد، وزارتخانه ها روی موازین اسلامی‏ ‎‏باشند، ادارات دولتی روی موازین اسلامی باشند. باید مملکتی که رنگِ طاغوت دارد‏‎ ‎‏مبدل بشود به مملکتی که رنگِ الله دارد. باید مملکت طاغوتی به مملکت الهی تبدیل‏‎ ‎‏بشود.‏

‏‏دمکراسی غربی، دمکراسی اسلامی‏‏ ‏

‏‏     ما باک نداریم که در غرب به ما صحبتی بکنند، و کسانی که ادعا می کنند که ما حقوق‏‎ ‎‏بشر را مراعات می کنیم به ما اشکال بکنند. ما باید روی میزان عدل رفتار کنیم. ما بعد‏‎ ‎‏خواهیم فهماند به آنها که معنی دمکراسی چیست. دمکراسی غربی اش فاسد است،‏‎ ‎‏شرقی اش هم فاسد است؛ «دمکراسی اسلامی» صحیح است و ما بعدها اگر توفیق پیدا‏‎ ‎‏کنیم به شرق و غرب اثبات می کنیم که این دمکراسی که ما داریم، این دمکراسی است نه‏‎ ‎‏آنکه شما دارید و طرفدار سرمایه دارهای بزرگ هستید و نه اینکه آنها دارند و‏‎ ‎‏طرفدارهای ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق عظیم گذاشتند. ‏

‏‏معیار برتری در جامعۀ اسلامی‏‏ ‏

‏‏     اختناق در اسلام نیست؛ آزادی است در اسلام برای همۀ طبقات: برای زن، برای‏‎ ‎‏مرد، برای سفید، برای سیاه، برای همه. مردم از این به بعد باید از خودشان بترسند نه از‏‎ ‎‏حکومت؛ از خودشان بترسند که نبادا خلاف بکنند. حکومت عدل ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ خلافها‏‎ ‎‏جلوگیری می کند، جزا می دهد. ما از خودمان باید بترسیم که خلاف نکنیم والاّ حکومت‏‎ ‎‏اسلام خلاف نخواهد کرد. دیگر قضیۀ سازمان امنیت در کار نیست، زجرهای سازمان‏‎ ‎‏امنیت دیگر در کار نیست؛ دیگر نمی توانند پاسبانها به ما زور بگویند و به ملت ما زور‏‎ ‎‏بگویند. دیگر نمی تواند دولت به ملت زور بگوید؛ دولت در حکومت اسلامی در‏‎ ‎‏خدمت ملت است، باید خدمتگزار ملت باشد. و ملت چنانچه نخست وزیر هم یک وقت‏‎ ‎‏ظلم کرد، در دادگاهها از او شکایت می کند و دادگاهها او را در دادگاه می برند؛ و جرم او‏‎ ‎‏اگر ثابت شد، به سزای اعمالش می رسد. این دیگر آنطور نیست که در اسلام بین‏‎ ‎‏نخست وزیر و بین غیر نخست وزیر فرق داشته باشد. خلیفۀ مسلمین در صدر اسلام با‏ ‏یهودی ـ با اهل ذمه ای ـ که با هم یک مخالفتی داشتند در محضر قاضی حاضر شد و‏‎ ‎‏قاضی حکم برخلاف او کرد و سر به اطاعت گذاشت. ‏ اسلام اینطور است؛ اسلام‏‎ ‎‏طوری نیست که برای طبقۀ بالا یک بالایی قائل باشد، ولو برای طبقۀ دانشمندان؛ البته‏‎ ‎‏[‏‏برای‏‏]‏‏ متقی مرتبۀ بالاتر هست برای اینکه مرتبۀ انسانیت ایشان بالاتر است. اسلام به‏‎ ‎‏انسانیت انسان ارج می گذارد؛ انسانیت انسان به علم و تقواست، به دانشمندی و تقواست.‏‎ ‎‏کسی که علم و تقوا دارد، این به دیگران مقدم است؛ و کسی هرچه هم دارایی داشته باشد‏‎ ‎‏ولی علم و تقوا نداشته باشد، ابداً در اسلام ارجی ندارد. ‏

در هر صورت من از عموم ملت می خواهم که متحول کنند خودشان را. روحیاتی که‏‎ ‎‏تاکنون در زمان طاغوت داشتند متحول کنند به روحیات اسلامی. الآن ما در ایران بسیاری‏‎ ‎‏از مستمندان داریم، بسیاری از مصدومین داریم، بسیاری از اشخاص داریم که از هستی‏‎ ‎‏در این قضایا ساقط شدند، باید اشخاصی که دارا هستند به آنها کمک کنند و مستمندان را‏‎ ‎‏یک زندگی مرفه به آنها بدهند. دولت باید فکر اینها باشد، ملت باید فکر اینها باشد؛ باید‏‎ ‎‏برای آنها مسکن بسازند، برای آنها زندگی صحیح بسازند. برای کارمندها زندگی صحیح‏‎ ‎‏بسازند. در چند روز پیش که یک دسته از کسانی که دارای کارخانه بودند و رؤسای‏‎ ‎‏کارخانه ها بودند ـ که آمدند اینجا ـ من به آنها گفتم که خود شما باید کار را اصلاح بکنید؛‏‎ ‎‏الآن بروید خارج از این منزل و در آنجا خودتان یک جلسه ای بکنید و با هم یک‏‎ ‎‏مشورت بکنید و با هم سرمایه بگذارید از برای اینکه کارمندها و کارگرهای این‏‎ ‎‏کارخانه ها را برایشان منزل درست کنید، برایشان زندگی مرفه درست کنید. اگر نکنید‏‎ ‎‏ممکن است خدای نخواسته یک وقت اینها عصیان بکنند و اگر عصیان کردند، دیگر ما‏‎ ‎‏نمی توانیم جلو آنها را بگیریم. ‏

‏‏     و من به کارمندان و کارگران و سایر طبقات مستضعف ان شاءالله وعده می دهم که‏‎ ‎‏ایران برای شما کارْ درست می کند، اسلام برای شما کارْ درست می کند، اسلام زندگی‏ ‎‏شما را مرفه می کند، اسلام برای شما منزل درست می کند. اسلام آنقدری که در فکر‏‎ ‎‏مستمندان است در فکر دیگران نیست. و من از خدای تبارک و تعالی در این روز عید‏‎ ‎‏ـ که روز پیروزی ملت ماست ـ توفیق همۀ مسلمین را خواستارم. و من امیدوارم که دیگر‏‎ ‎‏ممالک اسلامی با هم متحد بشوند و دست طاغوتها را از ممالک خودشان قطع بکنند. ‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

صحیفه امام ج 6 ص457- 464

 

‏‎ ‎

‏‎

. انتهای پیام /*