کد مطلب: 2393 | تاریخ مطلب: 27/08/1395
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص) -18 هجدهمین حق /«حق برآورده ساختن حاجت، صبر مفتاح فرج است.»

آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص) -18   هجدهمین حق /«حق برآورده ساختن حاجت، صبر مفتاح فرج است.»

هجدهمین حق
یقضی حاجته
«حق برآورده ساختن حاجت، صبر مفتاح فرج است.»

پیش از این و در ضمن تشریح چهارمین حق هر مسلمان، به گونه ای دیگر به این حق اشاره کردیم. در آن جا از پیامبر اکرم نقل کردیم که باید به هر مسلمان افتاده ای کمک نمود و هر که را در زندگی اش بر زمین افتاده است، از جای بلند کرد و به او در بازگشت به زندگی یاری رساند. اما در این فراز از روایت به حقی دیگر اشاره شده که تنها مربوط به کسی نیست که در زندگی سقوط کرده است، بلکه شامل همه انسان ها می شود و تنها مربوط به جایی نیست که مسلمانی تقاضایی را مطرح می کند، بلکه اگر او مشکل خود را به زبان نیاورد نیز، این حق برای او قرار داده شده که دیگران مشکلات او را برطرف کنند.
در این باره لازم است توجه کنیم که مشکلات مردم به حوزه های مختلفی تقسیم می شود. گاه این مشکلات مالی است ـ که متأسفانه در جامعه امروز بسیار نیز شیوع یافته است ـ و گاه مشکلات ایشان، مشکلات روحی است. چنانکه مثلاً در زندگی خویش شکست خورده اند، ازدواج ناموفقی داشته اند، و یا در صدد دوستی با کسی هستند که نسبت به آن ها بی محبت است، و یا آن که در درس و کار توفیق لازم را پیدا نمی کنند، و یا درگیر اعتیاد شده اند. و یا این گونه مشکلات برای نزدیکان ایشان حاصل شده است. هم چنانکه گاهی نیز مشکلات ناشی از بیماری خودشان و یا نزدیکانشان است. به هر حال باید توجه داشته باشیم که بسیاری از اوقات، آدمی درد و رنج خویش را به زبان نمی آورد و آن ها را به هر علت پنهان می کند و آبروداری کرده و از بیان درد خویش خودداری می کند. در این صورت است که تلاش ما برای حل مشکل او ـ چه مشکلات مادی و چه مصائب دنیوی ـ می تواند ارزشمندتر باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هر که از آبروی برادر خود دفاع کند، این کار حجابی است که بین او و آتش جهنم قرار داده شده است.» [1] و هم ایشان بهشت را برای کسی که از آبروی برادر مسلمانش دفاع می کند، واجب می داند. [2] و دقیقاً به همین جهت است که امام صادق علیه السلام کار خوب را کاری می داند که پیش از درخواست دیگران از شما، انجام پذیرد.[3] پس ما ـ اگر از مشکلات برادر و خواهردینی خود مطلع شدیم ـ باید در صدد رفع آن ها برآئیم.
فراموش نکنیم که بنا به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه و آله: «دنیا سرای غم است، خانه شادی نیست، سرای دشواری است و خانه آسایش نیست.» [4] و به یاد داشته باشیم که به فرموده پیامبر خدا صلی الله علیه و آله «جز اندوه و ناراحتی اهل دوزخ، همه ناراحتی ها پایان پذیر است.» [5]
پس همه باید تلاش کنیم که غم و اندوه دیگران را کم کنیم و سعادت خود را در حل مشکلات آن ها بیابیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ به این سؤال که خدا کجاست؟ می فرمایند: «خدا نزدیک شکسته دلان است.» [6] پس تلاش کنیم تا خدا را و سعادت را و آرامش را با حل مشکلات مردم به دست اوریم.
توجه کنیم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «کسی که یک نیاز برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مثل آن است که همه عمر خویش را به عبادت خدا گذرانده باشد.» [7] در این جا باز هم لازم است که اشاره کنیم که گاه «حل مشکلات» به کمک مالی نیست. بلکه شما می توانید یک نزاع خانوادگی را حل کنید، یک ازدواج را به سرانجام برسانید، با زبان خوش کسی را از مشکل روحی خلاصی بخشید، یا دوستی را که از شما دلگیر است و به این سبب در آزار و اذیت واقع شده، مورد محبت قرار دهید. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هیچ دو نفری با هم رفاقت نمی کنند مگر این که اجر کسی که نرم خوتر باشد، در نزد خدا بیشتر است و نزد خدا محبوب تر است.»[8] پس چه بسا زبان نرم شما و یا رفتار شیرین شما دل دردمندی را آرام کند.
نکته ای که در برآوردن احتیاجات مردم لازم است مدّ نظر قرار گیرد، آن است که این امر باید به سرعت انجام پذیرد. امام صادق علیه السلام تصریح دارند که تعجیل در این امر باعث کامل شدن کار خوب می شود.» [9]
نکته: جدای از وظیفه همگان در رفع مشکلات، کسی که دچار مصیبت و سختی شده باید آن را امتحان الهی بداند و صبر پیشه کند و تا می تواند نیاز خویش را ـ جز پیش خدای سبحان ـ برای کسی بازگو نکند. پیامبر خدا به امیرمؤمنان علیهما السلام می فرمایند: «خداوند فقر را نزد خلق امانت گذاشته است، و هر که آن را مخفی نگه دارد، پاداش روزه گیرِ شب زنده دار را به او عطا می کند.» [10] و امیرمؤمنان علیه السلام پنهان نگه داشتن فقر و بیماری را از مروت بر شمرده است. [11]پس در مرحله نخست بهتر است ادمی صبر پیشه کند و درد خویش را جز با خدای سبحان بازگو نکند و در مرحله بعد اگر مجبور شد به اینکه نیاز خود را به نزد کسی مطرح کند حتما با کسی سخن بگوید که اهلیت این کار را داشته باشد و خیرخواه او باشد و نیاز او را با کرامت و بزرگواری پاسخ گوید. امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «کسی که شکایت خویش را پیش مؤمنی بازگو می کند، چنان است که گویی آن را پیش خدای سبحان مطرح کرده است و اگر ان را نزد کافری باز گوید چنان است که گویی از خدا شکایت کرده است.» [12] پس بازگویی شکایت در پیشگاه مؤمن که کرامت «درخواست کننده» را حفظ می کند، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این باره بجاست به روایت کافی از امام رضا علیه السلام اشاره کنیم تا نحوه مواجهه اهل کرامت را فرا بگیریم: «کسی نزد امام هشتم ـ علیه آلاف التحیه و السلام ـ آمد و از ایشان مالی را مطالبه کرد که تا ان را در موعد مقرر به حضرت بازگرداند و یا اگر به ان حضرت دسترسی نداشت از طرف ایشان صدقه دهد. امام رضا علیه السلام آن مقدار که مورد نیاز او بود را به وی پرداخت کردند و فرمودند به هیچکدام از آن کارها نیازی نیست.» نکته مهم آن است که حضرت وقتی آن پول را به وی می دادند، چشم خویش را بسته بودند. وقتی از ایشان درباره این امر سؤال شد، فرمودند: نمی خواستم در چهره آن فرد، «ذلت خواهش کردن» را ببینیم. [13]
در این جا لازم است یادآوری کنیم که مصیبت های مادی و غیر مادی گاه باعث می شود که گناهان انسان پاک شود چنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «گناهان بیمار هم چون برگ درخت می ریزد.» [14] و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «در قیامت خداوند به گونه ای به فقراء نگاه می کند که گویی از ایشان عذر می خواهد و آن ها را در آن دنیا پاداش می دهد.» [15] پس باید خویشتن را برای رفع مشکلات مردم آماده کنیم و در برابر مشکلاتی که بر خود ما عارض می شود، صبر پیشه گیریم که در نظر بسیاری از عرفا، مقامی بالاتر از شکر دارد. [16]
در پایان یادآور می‌شوم که صبر امام عظیم‌الشأن ما در مصیبت درگذشت فرزند عزیزشان مرحوم آیت الله شهید سید مصطفی خمینی رحمه‌الله می‌تواند برای پیروان آن بزرگوار درس‌آموز باشد. در این مصیبت جانکاه، کسی از اهل خانه، صدای گریه ایشان را نشنید و ان بزرگوار حتی بر سر مزار آن مرحوم، جز در لحظه‌ای که مصیبت سیدالشهداء علیه السلام خوانده می‌شد، به گریه در نیآمد و راستی آیا پیروزی انقلاب اسلامی، نتیجه صبر آن بزرگوار نبود؟ و باز لازم است به خاطره‌ای از همسر مکرمه امام اشاره کنم که می‌فرمود: «امام دختری داشتند که در کودکی ـ سه تا چهار ساله ـ درگذشت، به همراه مرحوم آیت الله سیداحمد زنجانی رفتند و او را به خاک سپردند. من بی‌تابی می‌کردم. امام فرمودند: گریه نکن امانتی بود چند روزی به ما داده شده بود و خود پس گرفت.» اللهم ارحمهم بحق محمد و آل محمد.

[1] . امالی، شیخ مفید، ص338.
[2] . وسائل الشیعه، ج8، ص606.
[3] . کافی، مرحوم کلینی، ج4، ص23.
[4] . اعلام الدین، ص343.
[5] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج71، ص242.
[6] . همان، ج73، ص157.
[7] . امالی، شیخ صدوق، ص481.
[8] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص120.
[9] . مستدرک الوسائل، ج12، ص301.
[10] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص261.
[11] . غرر الحکم، ح1146.
[12] . نهج البلاغه، حکمت428.
[13] . کافی، مرحوم کلینی، ج4، ص23.
[14] . میزان الحکمه، ج11، ص5524.
[15] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج7، ص11.
[16] . ن ک: دلیل راه، سید حسن خمینی، ص151.
 

انتهای پیام

. انتهای پیام /*