کد مطلب: 2208 | تاریخ مطلب: 07/08/1397
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

این دستمال را بگیر

این دستمال را بگیر

امام فرمودند:بگویید بیاید.در ملاقات ،امام به مادرم فرمودند:((دخترم مشکلت چیست؟))

در سال 61 که دختر عمویم به شدت مریض شده بود و هزینه زیادی هم بیمارستان بابت معالجه دریچه آئورت قلب از او طلب می کردند ،مادرم خود را به بیت امام رسانده و با اصرار تقاضای ملاقات کرده بود.مسؤولین بیت هم که گریه و زاری ایشان را دیده بودند قضیه او را با امام مطرح کردند.امام فرمودند:بگویید بیاید.در ملاقات ،امام به مادرم فرمودند:((دخترم مشکلت چیست؟))بعد که مسأله هزینه زیاد درمان و عدم استطاعت او را شنیده بودند روی کاغذ کوچکی خطاب به مسؤولین بیمارستان نوشتند:رایگان حساب کنید.پس از این مادرم سعی کرد به نشان تشکر و اظهار علاقه دست ایشان را ببوسد.اما امام دست خود را به سرعت عقب کشیدند و در حالی که مادرم از اطاقشان خارج می شد دستمال خود را از جیبشان درآورده و به مادرم داده و فرمودند:این دستمال را بگیر و بگذار روی قلب دخترت ،ان شاءالله خوب خواهد شد.جالب اینجاست که وقتی مادرم به بیمارستان برگشته بود و دستمال را روی قلب مریض گذاشته بود بعد که دکترها مریض را برای معالجه آماده میکردند بی خبر از همه جا ابتدا از قلب بیمار عکس گرفتند با کمال حیرت مشاهده کردند که قلب بیمار مشکل دریچه آئورت ندارد و بکلّی خوب شده و به حالت طبیعی برگشته است.* 


--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از:نعمت الله سلیمانی.

. انتهای پیام /*