کد مطلب: 2081 | تاریخ مطلب: 06/08/1397
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

احساس کردم کسی سلام کرد

احساس کردم کسی سلام کرد

یک روز از کوچه ای که بین مسجد مرحوم شیخ انصاری و منزل امام بود در حالی که سرم پایین بود عبور کردم...

یک روز از کوچه ای که بین مسجد مرحوم شیخ انصاری و منزل امام بود در حالی که سرم پایین بود عبور کردم که احساس کردم کسی به من سلام کرد ،وقتی سرم را بالا کردم چشمم به سیمای مبارک امام افتاد.در یک لحظه فشار عجیبی در خودم احساس کردم انگار زبانم بند آمده بود آخر او امام ،مرحع تقلید و مراد من بود و من ناچیز یک بچه طلبه هفده ساله بیشتر نبودم.* 


--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از:حجة الاسلام والمسلمین رحیمیان-سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی-جلد 5.

. انتهای پیام /*