کد مطلب: 3205 | تاریخ مطلب: 01/04/1400
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

میلاد امام رضا (ع) بر همگان مبارک

 میلاد امام رضا (ع) بر همگان مبارک

به مناسبت سالروز میلاد امام رضا (ع)

عتبه بوسی مولا

کلیپ امام رضا (ع)

کلیپ امام رضا (ع)

امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در یازده ذیقعده 148 ه.ق. در شهر مدینه به دنیا آمد. امام رضا علیه السلام نقش به سزایی در توسعه حوزه معارف اسلامی و تربیت شاگردان برجسته داشت. آن حضرت در سن 35 سالگی زمام امور امامت را به دست گرفتند و هدایت و راهنمایی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی را عهده دار شدند. مدت امامت آن حضرت بیست سال طول کشید که هفده سال آن در مدینه و سه سال آخر در خراسان سپری شد. امام رضا علیه السلام پنج سال آخر امامت خویش را در دوران خلافت مأمون عباسی سپری کرد. مأمون عباسی که از چند جهت ارکان حکومت خود را در خطر می دید تصمیم به آوردن امام رضا علیه السلام از مدینه به مَرْو گرفت تا با پیشنهاد خلافت یا ولایتعهدی به امام رضا علیه السلام، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند و مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند. مأمون در اجرای این تصمیم، چندین نامه و پیام دعوت به امام فرستاد. امام علیه السلام این دعوت ها را رد می کرد، ولی مأمون با اصرار و پافشاری بسیار، امام علیه السلام را ناگزیر کرد که به سوی خراسان حرکت کند. مأمون که برای حفظ حکومت خود امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو آورده بود و با ترفندهای خود و اطرافیان به اهداف خود نرسیده بود، وقتی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود و از سوی دیگر عباسیّان همواره در مورد ولایتعهدی امام رضا علیه السلام مأمون را تهدید می کردند و به او هشدار می دادند. در نتیجه وی تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست. 

هجرت تاریخی امام از مدینه به مرو، استقبال گستره شیعیان و هواداران اهل بیت در مسیر حرکت کاروان آن حضرت و انتشار حدیث سلسلة الذهب و اقدام به برگزاری نماز عید فطر و برگزاری جلسات مناظره با علمای اهل کتاب از این دوره زندگی امام در تاریخ به یادگار مانده است.

حضرت رضا علیه السلام درباره صفات مؤمن چنین فرموده اند: «مؤمن مؤمن نیست مگر  اینکه در او سه خصلت باشد. روشی از پروردگارش و روشی از پیغمبرش و روشی از امامش. روش پروردگارش راز پوشی و روش پیغمبرش مدارا با مردم و روش امامش شکیبایی در هنگامه سختی ها و گرفتاری ها است.» (بحارالأنوار، 75 / 334)

همچنین برای تکامل عقل ده ویژگی ذکر می کنند که عبارت است از؛ خیرخواهی نسبت به اطرافیان است به گونه ای که انسان ها کنار او در امان هستند، کارهای کم دیگران را زیاد می‌ بینند و کارهای زیاد خود را کم، خستگی ناپذیری و این که انسان ها برای رفع نیازهای خود به او مراجعه کنند خسته نمی‌شود و از طلب و یادگیری علم و معرفت نیز خسته نمی شود، فقیر بودن در درگاه خدا از توانگری در دنیا محبوب تر و خواری در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوب‌ تر، خواهان گمنامی است و به شهرت اهمیتی نمی دهد، آن هنگام که بدتر و فرومایه‌ تر از خویش را ببیند بگوید: شاید نیکی و خوبی او در درون و باطن اوست و این نیک باطنی برایش بهتر است و نیکی من آشکار است و نیک ظاهری برای من بدتر است و چون بهتر و پارساتر از خویش را ببیند در برابرش فروتنی کند تا همپای او گردد. «تحف العقول،صفحه 442»

ائمه معصومین (علیهم سلام الله) نه تنها در اخلاقیات و معارف که در جنبه های اجتماعی و سیاسی از موقعیت ممتاز و مرجعیت حقیقی جهت بستر سازی سالم در جوامع بر مبنای دستورات حیات بخش اسلام و مبارزه با ظلم و بیداد حکام ستمگر برای بسط عدالت و دادگری برخوردارند. خیال نشود که گام نهادن در این راه بی خطر و بدون دردسر است که زندگی حضرات ائمه (ع) گواه صادقی بر این مدعا است.

بیاناتامام خمینی درباره امام رضا (ع) 

حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام اللّه علیه مرقوم فرمود: «شنیدم غلامان تو وقتی سوار می ‏شوی، تو را خارج می‏ کنند از در کوچک، آنها بخل می‏ کنند و می ‏خواهند تو به کسی چیزی ندهی. به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتی سوار شدی همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالی نکند مگر آنکه به او عطا نمایی. و از عموهای تو هر کس از تو سؤالی کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستی بدهی، اختیار با تو است. و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیری فرماید.» (شرح چهل حدیث، ص403)

مأمون حضرت رضا (ع) را با آن همه تزویر و سالوس و گفتن «یا ابن عم» و  «یا ابن رسول اللَّه» تحت نظر نگه می ‏دارد! که مبادا روزی قیام کند و اساس سلطنت را درهم بریزد. چون پسر پیغمبر(ص) است و در حق او وصیت شده، و نمی‏ شود او را در مدینه آزاد گذاشت. حکام جائر سلطنت می‏ خواستند، و همه چیز را فدای این سلطنت و امارت می ‏کردند؛ نه اینکه دشمنی خصوصی با کسی داشته باشند. چنانکه اگر امام (ع)، نعوذ باللَّه، درباری می ‏شد، کمال عزت و احترام را به او می‏ گذاشتند، و دستش را هم می‏ بوسیدند. (ولایت فقیه، ص: 152)

من از شما آقایان که از راه دور و از مرکز ولایت و از محل قدس ملکوتی آمدید تشکر می ‏کنم. چه سعادتی دارید که چشم های شما به آن بارگاه عظیم ملکوتی باز می ‏شود و در آن حرم شریف؛ مرکز علم و مرکز ملائکة اللَّه می ‏روید و ما حسرت آن را داریم‏. (صحیفه امام،ج‏12 ،ص 106  )

حضرت رضا- سلام اللَّه علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبتهای معنوی که برایش وارد می ‏شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می ‏برد. مقید بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند (صحیفه امام ،ج‏13،ص426)

شما مهمان های عزیزی هستید که از محل تجلّی نور، از محل توجّه ملائکة اللَّه، از آستان قدس رضوی آمدید و خوش آمدید. خداوند شماها را حفظ کند، و اسلام را به جدیتهای شما و همه ملت به پیش ببرد. و من امیدوارم که با دعای شما در آستان قدس رضوی موفق بشوم به پایبوس آن حضرت. (صحیفه امام ،ج‏13 ،ص 426)

این میهمان های عزیز از جایی می ‏آیند که دلهای ملائکة اللَّه به آنجا متوجه است. اصلًا مرکز ایران آستان قدس است. و ما امیدواریم که همه ما را خداوند از خدمتگزاران آستان قدس رضوی- سلام اللَّه علیه- قرار بدهد. و شماها چقدر خوشبخت هستید که در آن آستان زندگی می ‏کنید، چه آنهایی که خدمتگزار مستقیم آستانه هستند و چه آنهایی که در آستان مقدس، خدمتگزار به ملت و اسلام و جمهوری اسلامی هستند.  همه نیروها، همه قدرتها در هر جا هستند، محتاج به توجه خاص حضرت رضا- سلام اللَّه علیه- هستند. استاندار و نیروی هوایی و انجمن های اسلامی و همه اینها جزء کارمندان آن آستان مقدس‏اند. و شما برادرانی که در آستان مقدس مستقیماً کار می‏ کنید، از خوشبختی بزرگی برخوردارید که شاید خیلی توجه به او نباشد. و من امیدوارم که ان شاء اللَّه تعالی، به برکت آن آستان مقدس، جمهوری اسلامی همان طوری که تا کنون پیروزمندانه پیش رفته است، از این به بعد هم پیش برود و این جمهوری اسلامی باقی باشد با اسلامیت خود تا وقتی که، زمانی که به حضور بقیّة اللَّه این جمهوری مشرّف شود و مسائل را در خدمت ایشان حل کند. (صحیفه امام، ج‏16، ص: 388)

حضرت رضا- سلام اللَّه علیه- که با آن نیرنگ ایشان را بردند، الزاماً بردند به آنجا و خواستند ایشان را چه بکنند، معلوم بود که از اول بنا بر این نیست، نگذاشتند که اینها یک‏ حکومتی به دستشان بیاید، یک مجالی به دستشان بیاید که لا اقل تعلیمات را بکنند. (صحیفه امام، ج‏19، ص: 8)

متقابلًا این عید بزرگ را بر مهمانان عزیزی که از محضر مقدس امام ثامن- سلام الله علیه- تشریف آوردند [تبریک می ‏گویم‏]، ما قدم ‏های شما را بسیار گرامی می‏ داریم. شما از مرکزی آمدید که مرکز نور است، مرکز علم الهی است، مرکزی است که باید همه در آن مرکز آستان بوسی کنید، و باید اظهار تأسف کنم که دست ما کوتاه است‏. (صحیفه امام، ج‏19، ص: 63)


 خاطراتی از  امام خمینی درباره امام رضا (ع)

صلۀ امام

وقتی آقای فخرالدین حجازی قصیده ‏ای به نام «والفجر» را نزد امام خوانده و سپس از ایشان تقاضای صله (جایزه) کرد، امام فرمودند: «چه چیزی بدهم» ایشان گفت: «همان جایزه ‏ای را که امام رضا علیه‏السلام به دعبل دادند.» پس از چندی امام پیراهن خود را برای ایشان فرستادند. [1] (برداشت هایی از سیره امام خمینی،ج2 ، ص 205)

قبل از هر چیز به حرم امام رضا مشرف شوید

موقعی که در مجلس شورای ملی مسأله انجمن های ایالتی و ولایتی مطرح شد، امام علاوه بر اینکه اساتید حوزه علمیه را جمع کرده و در این باره شور و مشورت می ‏کردند لازم دیدند که نامه ‏هایی را برای علمای استان ها و شهرستان ها بنویسند که حوزه علمیه قم را یاری کنند. من هم به اذن امام مأمور شدم که از مشهد تا زاهدان بروم و علمای بلاد را ببینم و نامه ‏های امام را به آنها بدهم و از آنها بخواهم که مردم را در جریان بگذارند و مصیبات اسلام را بیان کنند و طومار بدهند. ساعت ده بعدازظهر که برای وداع به محضر ایشان شرفیاب شدم، نامه ‏ها را که به من لطف کردند، فرمودند: شما قبل از اینکه با هر کس ملاقات کنید اول مشرف شوید به حرم مطهر ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) و از زبان من به آن حضرت بگویید، آقا کار بسیار عظیم و مسأله خطیری پیش آمده و ما وظیفه دانستیم که قیام کنیم و حرکت کنیم چنانچه مرضیّ شماست ما را تأیید کنید. [2] (همان، ج3، ص 36 و 37)

زیارت امام رضا آرزوی من است

در دیداری که فرماندهان کمیته‏ ها و سپاه خراسان در مورخه 12 / 8 / 58 با امام  داشتند رسماً از محضر امام برای سفر به مشهد و زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) دعوت به عمل آمد. امام فرمودند: «زیارت امام هشتم(ع) آرزوی من است، لکن با وجود گرفتاری هایی که دارم و از طرفی ملاقات های اجتماعی، برایم امکان ندارد و نمی‏ توانم مسافرت کنم. امیدوارم که این توفیق نصیبم گردد».[3] (همان، 38 و 39)

در جشن میلاد شرکت کردند

در ساعت 30 / 19 روز سه شنبه 10 / 7 / 58 امام در مراسم جشنی که از سوی شهربانی و اداره راهنمایی و رانندگی قم در تالار اجتماعات این اداره به مناسبت میلاد حضرت امام رضا(ع) تشکیل شده بود، شرکت فرمودند.[4] (همان، ص 3، 39) 



[1] . پاسدار اسلام – ش 102. [2] ـ حجةالاسلام و المسلمین سید محمد جواد علم الهدی -  سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی -  ج 5 -  ص 129. [3] ـ روزنامه کیهان -  13 / 8 / 58 و پیشین -  ص 237. [4] ـ روزنامه اطلاعات -  12 / 7 / 58 و محضر نور -  ج 1 -  ص 219.

. انتهای پیام /*