میگُساران

عاشقـــــــان روی او را خانــه و کاشانه نیست
مرغ بال و پر شکسته، فکر باغ و لانه نیست

گـــــر اسیر روی اویی؛ نیست شو، پروانه شو
پای‏بنـــد ملک هستی، در خور پروانه نیست

کد : 868 | تاریخ : 24 بهمن 1399

میگساران

عاشقان روی او را خانه و کاشانه نیست

مُرغ بال و پر شِکسته فکر باغ و لانه نیست

گر اسیر روی اویی نیست شو پروانه شو

  پای بَند ملک هستی در خور پَروانه نیست

می گساران را دل از عالم بُریدن شیوه است

  آنکه رنگ و بوی دارد لایق میخانه نیست

راه علم و عقل با دیوانگی از هم جُداست 

 بستۀ این دانه ها و این دامهٰا دیوانه نیست

مَست شو دیوانه شو از خویشتن بیگانه شو

آشنا با دوست راهش غیر این بیگانه نیست

انتهای پیام /*