آواز سروش
بر در میکــــــــده، پیمانه زدم خرقه به دوش
تا شـــود از کفــــــم آرام و رَوَد از سر هوش
از دم شیخ، شفـــای دل من حاصل نیست
بایدم، شکـــــــــوه برم پیش بت باده فروش
کد : 739
|
تاریخ : 02 اسفند 1399
بر در میکــــــــده، پیمانه زدم خرقه به دوش
تا شـــود از کفــــــم آرام و رَوَد از سر هوش
از دم شیخ، شفـــای دل من حاصل نیست
بایدم، شکـــــــــوه برم پیش بت باده فروش
نه محقق خبــــــری داشت، نه عارف اثری
بعد از این، دست من و دامن پیری خاموش
عالم و حوزه خود، صوفی و خلوتگه خویش
ما و کـــــــــوی بت حیرتزده خانه به دوش
از در مـــــــــــدرسه و دیر و خرابات شدم
تا شــــــوم بر در میعادگهش حلقه به گوش
گوش از عــــــــربده صوفی و درویش ببند
تا به جــانت رسد از کوی دل، آواز سروش
انتهای پیام /*