وحدت حوزه و دانشگاه‏‏ ‏

کد : 3566 | تاریخ : 26 آذر 1401

وحدت حوزه و دانشگاه

‏‏

‏‏توصیۀ اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و‏‎ ‎‏جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند‏‎ ‎‏دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن‏‎ ‎‏غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود‏‎ ‎‏در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر‏‎ ‎‏نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که‏‎ ‎‏سرچشمه را به آسانی می توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که‏‎ ‎‏می خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد‏‎ ‎‏کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و‏‎ ‎‏توطئه ها در دانشگاهها از عمق ویژه ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز‏‎ ‎‏متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه ها باشند.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 414

 

استقلال کشور ما منوط به استقلال همین دانشگاهها وفیضیه‏ هاست. دانشگاه و فیضیه دست به دست هم بدهند واستقلال کشور خودشان را حفظ کنند. و امید خودشان را از غیردانشگاه اسلامی و غیر فیضیه اسلامی، امید خودشان را از دیگران‏ ببرند. اعتنای به این نکنند که مثلًا [می‏ گویند] دانشگاهی با آخوند چرا باهم پیوند می ‏کنند. آنها از سایه آخوند هم می ‏ترسند! آنها برنامه‏ شان این است که دانشگاه را از فیضیه جدا کنند.

در سالهای طولانی، بنای آنها این بود که این دو قشر را، که ‏سعادت یک ملت و عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته به‏ این دو قشر است- قشر روحانی و قشر دانشگاهی اینها مغز متفکر یک ملت هستند- کوشش کردند که این دو قشر را از هم جدا کنند، که با هم دشمن کنند. و ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر باهم‏ دشمن بودند. تا این انقلاب اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت‏ خودش را شروع کرد. و دعوت اسلام پیوند همه قشرها وخصوصاً پیوند دانشگاه و فیضیه است. و تا این دو قشر با هم پیوند داشته باشند، استقلال کشور شما محفوظ می ‏ماند.

هم دانشگاه چشمهای خودش را باز کند، و هم فیضیه! بدانیدشما که باز دستهایی در کار است که شماها را از هم جدا کنند! آنها، آنهایی که استعمارگرند، آنهایی که تابع استعمارگران هستند، آنهایی که قبله‏ شان یا لندن است یا واشنگتن یا مسکو، پیوند این دو قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابانشان مضر می ‏دانند. از این جهت، در صددند که این دو قشر از هم جدا باشد. همان‏طورکه دیدید که در طول پنجاه سال سلطنت منحوس پهلوی، که ‏سرسپردگی خودش را به دولتهای خارج اثبات کرد، بین این دوقشر جدایی افکندند و اینها را باهم دشمن کردند و دیگران و مخالفین این ملت از این آب گل‏ آلود ماهی گرفتند. ثروتهای شما را در طول این پنجاه سال و خصوصاً این چندین سال سلطنت‏ محمدرضا، به باد فنا دادند. و این نتیجه دشمنی دانشگاه و فیضیه [بود.] دشمنی دانشگاه و فیضیه بیمه کرد و می‏ کند- اگر [خدای ‏ناخواسته‏] اعاده بشود، بیمه می ‏کند- مصلحتهای ابرقدرتها را.

عزیزان دانشگاهی من و عزیزان فیضیه من، آگاه باشید که‏ دشمنها در صددند بین شماها تفرقه بیندازند! و توجه داشته باشید که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور شما استقلال خودش ‏را بیمه می‏ کند! آن قلمها و زبانهایی که کوشش می‏ کنند که این دو قشر را از هم جدا کنند، آنها هستند که یا قبله آنها مسکو و یا قبله ‏آنها واشنگتن است. و شما هوشیار باشید که این مصلحت بزرگ‏را، که وحدت دانشگاه و فیضیه است، از دست ندهید! و امیدوارم‏ که موفق باشید که خودتان، کشور خودتان را مستقلًا اداره بکنید؛ دست شما از طرف شرق و غرب به سوی خودتان برگردد؛ و شرّ شرق و غرب از کشور ما به سوی خودشان برگردد. خداوند تبارک‏ و تعالی یار و پشتیبان فیضیه و دانشگاه باشد و یار پشتیبان همه ‏ملت.

صحیفه امام، ج‏14، ص: 431-433

ما می‏بینیم، در وقتی که در ایران خودمان نظر می ‏کنیم می ‏بینیم که‏کوشش های زیاد شده است برای تفرقه انداختن بین دو جناحی که ‏اگر آن دو جناح متحد بشوند کارهای کشور اصلاح می ‏شود و آن ‏جناح روحانی و جناح دانشگاهی است. چقدر کوشش کرده‏ اند برای تفرقه بین این دو جناح، بطوری که در دانشگاه اسم روحانی ‏را نمی ‏شد بیاوری و در فیضیه اسم دانشگاهی. این در اثر تبلیغات دامنه ‏داری بود که کرده بودند و با آن تبلیغات و بی ‏توجهی ما، اینطور مسائل واقع شد و آن ضربه‏ای که ما از این افتراق خوردیم‏ از هیچ چیز نخوردیم؛ یعنی، اساس تمام ضربه ‏ها این ضربه بود. دانشگاه اداره کشور را می ‏کرد، وقتی دانشگاه به تباهی کشیده ‏شد، اداره کشور به تباهی کشیده شد.

صحیفه امام، ج‏15، ص: 470

نصیحت دیگری که به آنها می‏ کنم و کرده‏ ام اینکه این قدرت‏ دانشگاهی و طبقه جوان را حفظ کنید، در مقابل او نایستید، همه‏ اهل یک ملتید؛ همه اهل یک کشور و خانه هستید؛ این خانه‏ خودتان را هر دو حفظ کنید. مقدرات مملکت شما بعد از چندی ‏به عهده این دانشگاههاست، اینها وزیر و نمی ‏دانم چه خواهند شد؛ اینها را حفظشان کنید. همان طوری که به آنها عرض می ‏کنم ‏که این قدرت را از دست ندهند؛ به شما عرض می‏ کنم که این‏قدرت را از دست ندهید، برادر باشید؛ با هم باشید. به دانشگاهیها عرض می ‏کنیم که اینقدر گروه، گروه نشوید، شما دشمن دارید؛ درمقابل دشمن باید مجهز بشوید، مجهز شدن به این است که با هم‏ یک گروه با وحدت کلمه، اگر شما یک گروه بشوید، جوانهای ‏معتقد مسْلم ما که بحمداللَّه اکثر دانشگاه را در قبضه دارند، اگر اینها هی گروه، گروه نشوند و با هم مجتمع بشوند، چهار تا آدمی‏ که معوج و منحرف است یا به اینها ملحق می ‏شود که ان‏شاءالله ملحق بشود؛ و یا گورش را گُم می‏ کند و می‏رود. شما منتظر این‏ نشوید که دولت بیاید جلو بگیرد، یا ملت بیاید جلو بگیرد، خودتان با اجتماع خودتان، بدون اینکه دعوایی راه بیندازید، بدون‏ اینکه درگیری در کار باشد، با اجتماع خودتان، با وحدت کلمه‏ خودتان؛ جلوی این توطئه ‏ها را بگیرید. فردا دانشگاه باز می ‏شود، جلو بگیرید از این توطئه‏ ها. توطئه‏ گرها دشمن شما هستند؛ دشمن ‏ملت شما هستند. هم روحانی باید با دانشگاهی دوست و برادرباشد، و هم دانشگاهی با روحانی، تا این دو قدرت، دو قدرت‏ مفکّره متفکر بتوانند مملکت خودشان را حفظ کنند.

صحیفه امام، ج‏9، ص: 539-540

از همه کوشش ها لازمتر، کوشش دو قشر روحانی و دانشگاهی در راه تهذیب و تربیت خود و جوانان عزیز همدوش با تعلیم تا حد تخصص است، چرا که با فساد آنان عالَم فاسد می‏شود و با صَلاح ‏آنان صالح. علمای اعلام و مدرسین عظام حوزه ‏های علمیه بلاد و اساتید محترم و متعهد دانشگاهها در نزدیک کردن هر چه بیشترحوزه ‏ها و دانشگاهها کوشش نمایند. اساتید محترم و متفکران‏ متعهد دانشگاهها و سایر مراکز تحصیلی که فساد رژیم سابق را لمس کردند و بدبختیهایی که از آن دستگاه فاسد نصیب ملت وکشورشان شد دریافتند، برای رضای خداوند تعالی و برای حفظ استقلال و آزادی کشورشان در تربیت انسانی نونهالان همراه با تعلیم آنان کوشش کنند؛ که علم و تخصص بدون تهذیب و تربیت، بلایی است که امروز بشر مبتلای به آن است و می ‏رود تا عالَم را به ‏آتش کشد. و مسابقه و رقابت دو ابرقدرت در مجهز شدن به ‏سلاحهای مدرن اتمی و هسته ‏ای که از مبادی شیطانی و نفسانی‏ سرچشمه می‏ گیرد، چه مصیبتهایی برای بشریت دارد؛ مگر آنکه ‏دستی از غیب بیرون آید و بشریت را نجات دهد.

صحیفه امام، ج‏17، ص: 392-393

علما و روحانیون ان‏شاءالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تأکید عرض می‏ کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‏ مان احساس می ‏کنند که می‏ توانند اندیشه‏ های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه می روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی ‏شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته‏ هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می ‏کنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می‏ تپد، و الّا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان‏گونه ‏ای است که خود فکر می‏ کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیراین صورت خدای‏ ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین می‏ افتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما می ‏توانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم، و به همه شیوه‏ ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می‏ شود احاطه داشته باشیم. فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیرحوزه‏ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم‏ کردن فاصله‏ ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 98-99

انتهای پیام /*