وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 29 آذر ماه

کد : 3561 | تاریخ : 29 آذر 1398

سخنرانی [در جمع دانشجویان تهران (اجتناب ناپذیری ضایعات در انقلابها)]29 آذر 58

سخنرانی [در جمع کشاورزان کفن پوش کوران ده (شرایط تداوم انقلاب)]29 آذر 58

سخنرانی [در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز (ضرورت حفظ وحدت)]29 آذر 58

سخنرانی [در جمع پاسداران قم (شکست ناپذیری حرکتهای خدایی)]29 آذر 58

 

سخنرانی [در جمع دانشجویان تهران (اجتناب ناپذیری ضایعات در انقلابها)]

زمان: 29 آذر 1358/ 30 محرّم 1400

مکان: قم

موضوع: اجتناب ناپذیری ضایعات در انقلابها

مناسبت: شهادت آقای مفتح

حضار: دانشجویان دانشکده الهیات تهران

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

آمادگی لازم برای جانبازی در راه انقلاب

در انقلابات این مسائل هست. هیچ انقلابی نمی تواند که اجتناب کند از این طور مسائل.

انقلابی که اساس چپاولگریهای شرق و غرب را به هم زده است، و دست طمع آنها را قطع کرده است، نمی شود که همین طور آرام کار تمام بشود. باید ما مستعد باشیم برای تحمل این طور پیشامدها که دنبال انقلاب است. مع ذلک این انقلاب از همه انقلابهایی که در دنیا واقع شده است آرامتر است. انقلابها ضایعاتشان؛ میلیون، دو میلیون، یک میلیون و نیم، و حبسیهایشان هم، همین طورهاست. و این انقلاب از باب اسلامی بودنش این طور ضایعات را نداشته است. البته افرادی که ما یکی بعد از دیگری از دست می دهیم، افراد ارزنده ای هستند که ما امید داشتیم که اینها خدمت بکنند به اسلام بعدها. لکن مقدر این بود که به شهادت برسند.

و من امیدوارم که این طور امور آقایان محصلین را سرد نکند. قوی باشند در مقابل پیشامدها و به پیش بروند. کار کوچکی انجام نداده است ایران. کار بزرگی انجام داده است. یعنی کاری انجام داده است که به حسب قواعد مادی غیر ممکن بود. لکن چون قواعد الهی بود و پشتوانه اش اسلام بود این مسائل پیشرفت کرد. حالا هم پشتیبان ما اسلام

است. و افرادی که ما از دست می دهیم به جای آنها باز ملت هست، افراد هستند. و باید ما ادامه بدهیم. ادامه بدهیم همین راهی [را] که داشتیم. بدون اینکه ابداً وقفه ای باشد، و بدون اینکه از دست دادن افراد در نهضت ما خللی واقع بشود. ملتی است که راه را پیدا کرده است. ملت که خودش راه را پیدا کرد. دیگر از رفتن اشخاص و شخصیتها، هر چه هم [بزرگ ] باشند وقوف نمی کند. و من امیدوارم که خداوند ایشان را رحمت کند، و با شهدای عظیم اسلام محشور کند. و شما را تقویت کند در روحیه و ادامه بدهید به تحصیلاتتان، و زنده نگه دارید این نهضت را. ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید.

صحیفه امام، ج 11، ص:344- 345

 

سخنرانی [در جمع کشاورزان کفن پوش کوران ده (شرایط تداوم انقلاب)]

زمان: 29 آذر 1358/ 30 محرّم 1400

مکان: قم

موضوع: دو شرط اساسی برای تداوم انقلاب- ترور مردان خدا، مایه استواری انقلاب

حضار: راهپیمایان کشاورز کفن پوش کوران ده، دانش آموزان دبیرستان الفتح نهاوند

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

شکست ناپذیری قیام در راه خدا

از همه آقایان محترم، و برادرهای عزیزم که از اطراف، با پای پیاده آمدید تشکر می کنم. ملتی که این طور تحول پیدا کرده است که در سرمای این راهها، با رنج، جوانهایش پیاده می آیند و غسل شهادت می کنند و پیشقدم برای شهادت هستند، پیروزند اینها. شما جوانها پیروزید ان شاء اللَّه. و آنها که گمان می کنند که با یک ترور، با یک راه انداختن ناراحتیهایی می توانند این ملت را از راه خودش منحرف کنند اشتباه می کنند. ملت ما بیدار شده است و قیام کرده است و قیام برای خدا. کسی که قیام برای خدا کرده است این شکست ندارد. عقب نشینی ندارد. و کشته شدن بعضی افراد هر چه هم شخصیتی باشد، در روحیه ملت ما تأثیر بد ندارد، بلکه بیشتر تهییج می کند. ملت را که برای خدا می خواهد کار بکند، دانشجویی که برای خدا می خواهد این نهضت را برساند به آخر، کشاورزی که برای خدا می خواهد این نهضت را به آخر برساند، هر چه هم با او مقابله کنند، و هر چه هم ناراحتی ایجاد کنند، و هر چه هم جار و جنجال بکنند دشمنهاشان، فایده برای آنها ندارد. اینها، بیشتر به میدان می آیند. عمده آن است که راه، راه خداست و اسلام است. و جوانهای ما این راه اسلامی را پیدا کرده اند. و مثل سابق دیگر نیستند که از یک تشر دولت، از یک پاسبان وحشت داشته باشند.

اینها دیگر از هیچ چیز وحشت ندارند. چنانکه دیدیم که در خیابانها رفتند، در پشت بامها رفتند و مقابله کردند با دشمنها. مقابله کردند با توپ و تانک و پیش بردند. و از این به بعد هم ان شاء اللَّه پیش می برند. لکن دو شرط در پیش بردن هست. یک شرط این است که برای خدا باشد. اگر یک قیامی برای خدا باشد خدای تبارک و تعالی کمک می کند. از کمی جمعیت نترسید. ولی بحمد اللَّه جمعیتهاتان زیاد است. در صدر اسلام یک جمعیت سی هزاری به دو تا امپراتوری که به همه جهازهای سلاحی مجهز بودند و یکیشان هفتصد هزار نفر یا هشتصد هزار نفر نظامی مجهز به جنگ آورده بود. اینها با سی هزار نفر غلبه کردند. یکی از سردارهای اسلام آن وقت گفت که شصت هزار نفر جلو آمدند، پیشاهنگند از دشمن. و دنبال آنها هم هشتصد یا هفتصد هزار نفر [سرباز] دشمن هست. ما اگر یک ضربه ای به اینها نزنیم اینها جری می شوند. این سردار گفت که سی نفر همراه من بیاید، شب می رویم و به این شصت هزار نفر شبیخون می زنیم، سی عدد. تمام لشکرشان سی هزار نفر بود. گفتند که آخر سی نفر با شصت هزار نفر. هر آدمی مقابل دو هزار نفر نمی شود. بالاخره راضی اش کردند این را که شصت نفر بروند؛ هر آدمی مقابل هزار نفر. شب، شبیخون زدند و تار و مارشان کردند. شکستشان دادند؛ شکستی که بعد منتهی شد به اینکه آن لشکر بعد را هم اینها شکست دادند.

چه بود که شصت نفر آدم، شصت هزار نفر آدم را؛ شصت نفر آدمی که مجهز به آن جهازها نبودند، با شصت هزار نفر آدمی که با آن جهازها بودند شکست دادند. برای این بود که اینها یافته بودند این مطلب را که ما اگر کشته هم بشویم به سعادت می رسیم. با این روحیه قوی، که ما بکشیم سعادتمندیم، کشته بشویم هم سعادتمندیم، با یک همچو روحیه ای پیش رفتند و شکست دادند. در عین حالی که لشکر اسلام در آن وقت یک لشکر بسیار ضعیفی از حیث قوای مادی [بودند]، و تجهیزات جنگی نداشتند. هر چند نفرشان گاهی یک شمشیر، یک شتر، اسب کم و گاهی وقتها یک روز، یک شبانه روز را با یک خرما یک نفر آدم زندگی می کرد. و، در یک نقلی هست که، در یک جنگی یک  خرما را این می گذاشت دهن خودش، یک قدری شیرینی اش را درک می کرد، می داد به رفیقش. او می گذاشت [به ] آن می داد. [به ] آن می داد تا آخر. اما روحیه قوی بود. قدرت روحی [فوق العاده بود] آن قدرت است که انسان را پیروز می کند. هر چه تجهیزاتشان زیاد باشد و هر چی عیش و نوش داشته باشند، روحیه شان ضعیف است. ملت ما الآن روحیه اش قوی است بحمد اللَّه در این کشاورزهای ما، این دانشجوهای ما، این طلاب علوم دینیه ما و امثال اینها، آن طور نیست که مشغول عیش و نوش باشند. عیش و نوش پیش آنها مطرح نیست. دلشان قوی است. زندگیشان در اینجا هر چه می خواهد باشد.

طرفهای ما این طور هستند که در عیش و نوش هستند.

دشمنهای ما می خواهند برای دنیا بزنند. شما برای خدا می خواهید جنگ بکنید، نهضتتان برای خدا بوده است. آنها برای دنیا بوده. این دو تا فرق، فرق بین این دو تا خیلی زیاد است که یک دسته ای برای خدا قیام کنند، یک دسته ای برای دنیا. آن که برای دنیاست تا ببیند که شاید دنیایش متزلزل بشود فرار می کند. آن که برای خداست تا آخر هم فرار نمی کند. در این جنگهایی که در اسلام؛ در صدر اسلام واقع شده است یک امور آموزنده است. خیلی امور آموزنده برای ماهاست. در یکی از افرادی که به حسب تاریخ، یک فردی که با یک فرد دیگری مقابل شده بود، آن طرف که دشمن بود و کافر بود، نیزه را زد به سینه یا شکم این مسلمان از آن طرف بیرون رفت. و او توی این نیزه دوید و او را کشت. یعنی نیزه تو شکمش بود فشار داد، و همان تو نیزه آمد اینجا رسید و او را کشتش. در یک جنگ قلعه ای- که قلعه داشتند آنها- مسلمین بیرون قلعه بودند و آنها در داخل قلعه. می خواستند اینها فتح کنند آن قلعه را. راه نبود، درها بسته و دیوارها بلند. یکیشان داوطلب شد که من روی سپر می نشینم. سپر را نیزه ها را بگذارید زیرش و بلند کنید تا من برسم به دیوار. من می روم تو این قلعه و راه را باز می کنم. همین کار را کردند. رفت آن طرف و در عین حالی که اهل قلعه هم، خوب، افرادی بودند، و چه  بودند، لکن این یک نفر آدم به واسطه آن قدرت ایمان که داشت جنگ کرد، و در قلعه را باز کرد. روحیه وقتی روحیه قوی باشد، اعتماد به خدا داشته باشد، وقتی یک جمعیتی اعتماد به خدا داشته باشد، این جمعیت پشتوانه اش خداست. و جمعیتی که پشتوانه اش خداست شکست ندارد. یکی این است که باید همین روحیه را تقویت کنید. یعنی اعتماد به خدا را هر چه می توانید زیاد کنید. هر چه پیروزی می خواهید پیش خداست. هر چه نصرت می خواهید دست اوست. گمان نکنید که ایران؛ ملت ایران خودش یک همچو قدرت بزرگی را، و یک همچو قدرتی که همه هم دنبالش بودند خودش بدون آن تأییدات غیبی که شد شکست داد. ملت ایران چون از بچه هاشان تا پیرمردهاشان، و تا جوانهاشان، همه، همه قشرها با سلاح «اللَّه اکبر» پیش می رفتند، و می گفتند ما جمهوری اسلامی می خواهیم؛ اسلام را می خواستند.

خدای تبارک و تعالی وضعی پیش آورد که دشمنهای ما همچو ترسیدند که نتوانستند بمانند. دست به سلاح به آن طوری که باید ببرند، نبردند. یعنی یک مانع غیبی مانع شد از اینکه اینها مثلًا آن سلاحهایی که داشتند بیایند همه تهران را، همه قم را و سایر جاها را بمباران کنند. خداوند آنها را همچو ترساند که این سلاح را به کار نتوانستند ببرند. از آن طرف وقتی که ملت ما هجوم آورد به آنها، تمام قشرهایی که مادون آن طبقه اول فاسد بود پیوستند به ملت. اینها کارهایی بود که خدای تبارک و تعالی کرد که دشمن را برگرداند، دوست کرد. و آنها هم که در راس بودند همچو خوفی در دلشان انداخت که دیگر نتوانستند مقابله کنند. این روحیه اسلامی را حفظش کنید. اگر بخواهید و می خواهید که ان شاء اللَّه پیروز بشوید، و مملکتتان مال خودتان باشد.

شما تا حالا مملکت مال خودتان نبوده. شما زحمت می کشیدید دیگران نفعش را می بردند. زحمتها مال خودتان باشد. دیانتتان محفوظ باشد. همه حیثیت مملکتتان  محفوظ باشد. این جهت الهیتش را حفظ کنید. این خدایی بودن را حفظ کنید. این خدایی بودن را حفظ کنید. و مرتبه دوم اجتماعتان را حفظ کنید. این اختلافاتی که گاهی وقتها مثلًا توی دهات پیدا می شود، توی شهرستانها پیدا می شود، وقتی بررسی کنید اختلافات سر یک چیزهای جزئی است که ارزش این را ندارد که انسان با آنها برای آن چیزهای جزئی اختلاف کند. حالا دستها زیاد هست برای ایجاد اختلاف. حالایی که از هر جهت مأیوس شدند و دیدند که قدم به قدم این ملت دارد پیش می رود، نمی خواستند که این ملت پیش برود و این مرد خائن از ایران برود، اقدام کردید و بیرونش کردید.

بعدش نمی خواستند که آن جانشینهای فاسدش بیرون بروند، آن هم اقدام کردید و بیرونشان کردید، بعد هم نمی خواستند که این جمهوری اسلامی را مردم به آن رأی بدهند، باز اقدام کردید و پیروز شدید. بعد هم نمی خواستند که مجلس خبرگان پیدا بشود، باز هم رأی دادید و پیروز شدید. بعد هم نمی خواستند که قانون اساسی را مردم به آن رأی بدهند، باز هم رأی دادید و پیروز شدید. اینها می بینند در هر قدم پیروزی با شماست. هر چه آنها جدیت می کنند و سمپاشی می کنند در این ملت تأثیر نمی کند.

حالایی که خیلی سمپاشی کردند و بساط درست کردند، و یک قشر بزرگی از ملت ما که همه هم مسلمان هستند و میل دارند که اسلام در این عالم پیدا بشود، در این محیط پیدا بشود، بازیشان دادند که آنها قهر کنند و رأی ندادند. در عین حال شانزده میلیون رأی دادند به این قانون اساسی. شانزده میلیون معنایش این است که آن مقداری که حق رأی داشتند رأی دادند. یک عده کمی هم رأی خلاف دادند. صدی نود رأی دادند. شاید هم یک قدری بیشتر.

اینها می بینند که همچو سنگر به سنگر اینها پیش می برند و آنها خالی می کنند سنگر را. چه بکنند؟ حالا شخصیتها را ترور می کنند. خیال می کنند، در عین حالی که دیدند که یک شخصیتی را که ترور می کنند سرتاسر ایران تظاهر می کنند و قویتر می شوند، مع ذلک از بی عقلیشان باز این کار را انجام می دهند. الآن در ترور مرحوم آقای مفتح،- رَحِمَهُ اللَّه- می بینیم که باز مردم به هیجان آمدند. اینها از اموری است که خدا وسیله اش را فراهم می کند. منتها اینها خیال می کنند که اگر این کار بشود دیگر این ملت می ترسد و عقب می نشیند. ملت از چی می ترسد. ملت ما ترس دیگر ندارد. لکن این دو جهت را حفظ کنید. برادر باشید. در دهات متوجه باشید که این اشخاص فاسد خصوصاً، در آن طرفهای شما، این اشخاص فاسد نیایند بین شما و برادرهاتان فتنه کنند، بدانید که هر کس آمد یک کاری می خواهد بکند که بینتان اختلاف بیندازد. این از همانهایی است که می خواهند این نهضت پیش نرود. با برادرهایتان دوست باشید. شما همه اهل یک مذهب، اهل یک دین، اهل یک کتاب، برای خاطر یک امر جزئی دنیا نباید انسان برادریش را، اخوت ایمانی اش را از دست بدهد. خصوصاً در یک همچو موقعی که دشمن پشت سر ما ایستاده است. ان شاء اللَّه خداوند همه تان را حفظ کند. موفق باشید.

صحیفه امام، ج 11، ص:346- 351

 

 سخنرانی [در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز (ضرورت حفظ وحدت)]

زمان: 29 آذر 1358/ 30 محرّم 1400

مکان: قم

موضوع: ضرورت حفظ وحدت و برادری اسلامی

حضار: دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

برادری، نه رهبری

دانشجویان عزیز که پیشروان انقلاب و ان شاء اللَّه کسانی هستند که مقدرات کشور ما بعد از این در دست آنها است، دانشجویان عزیزی که در این انقلاب همدوش همه برادران در راه اسلام قدم برداشته اند، خوش آمدند.

عزیزان من، پیش من رهبری مطرح نیست؛ «برادری» مطرح است. خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم ما را برادر خوانده است: إنما المسلمون إخوة. در اسلام «رهبری» مطرح نیست. اصلًا بزرگان اسلام ما هم در عین حالی که رهبرهای معنوی بودند، مع ذلک پیششان مطرح نبوده است این معانی. من خدمتگزار شما باشم بهتر است تا اسم رهبری.

و من امیدوارم این چند روزی که در پیش شما هستم در خدمت شما باشم. و امیدوارم که ما همه با هم برادروار، در یک صف، به طوری که جلو و عقب نداشته باشد، در صف واحد، برادر دینی، برادر اسلامی، برادر ایمانی، برای آرمانهای بزرگ اسلام کوشش کنیم و به پیش برویم. اگر ما برادری خودمان را حفظ کنیم و با حفظ برادری در صف واحد پیش برویم و اتکال به خدای تبارک و تعالی بکنیم، پیروزی نصیب ماست.

خدای تبارک و تعالی به مستضعفان وعده پیروزی داده است. و نمونه های پیروزی  مستضعفان یکی بعد از دیگری پیدا می شود. و من امیدوارم که این نقطه عطف تاریخی که از ایران پیدا شده است به همه ممالک اسلامی، بلکه به همه مستضعفان جهان، پرتوافکن باشد. و من امیدوارم که شما جوانها، شما عزیزان، ببینید که یک دولت اسلامی، که مبنایش بر برادری است، نه بر حاکم و محکومی، شماها ادراک کنید و ببینید یک حکومتی که مبنایش بر محبت است؛ مبنایش بر اخوت است؛ مبنایش بر این نیست که یکی بالا باشد و یکی پایین؛ مبنایش این نیست که طبقه ای باشد فوق طبقه دیگر؛ شماها ببینید آن را. من امیدوارم که با این تحولی که در ایران تحقق پیدا کرده است، و با این وضع روحی که در جوانهای عزیز ما پیدا شده است، و در این وحدتی که بین قشرهای ما پیدا شده است، و به این توجهی که به اسلام و احکام اسلام پیدا شده است، ما بزودی پیروزی را ببینیم.

برادران عزیز من، فرزندان محترم من، خواهرهای من، برادرهای من، کوشش کنید که وحدتتان را حفظ کنید از اغراض جزئیه که همه اش برمی گردد به اغراض دنیویه، و همه اش برمی گردد به کارهای شیطانی [بپرهیزید] امروز اسلام و قرآن در دست شماست. و شما می توانید اسلام را و قرآن را ترویج کنید و در همه قشرهای دنیا بیرق اسلام را بپا کنید، اگر وحدت اسلامیتان را حفظ کنید و این قدرت ایمان را، که با قدرت ایمان پیش بردید، نگهداری کنید. [پیش می روید] اگر خدای نخواسته در این حالی که یک نحو پیروزی پیدا شده است و در اثر قدرت ایمانی و وحدت کلمه بوده است، اگر خدای نخواسته یک سستی در این پیدا بشود، ما اگر بخواهیم پیروز هم بشویم راهمان طولانی خواهد شد. می بینید که در همه جا توطئه ها در دست تحقق است. ریشه های گندیده دارند با هم مجتمع می شوند. و شما برادرها و عزیزهای دانشجو، همه قشرهای ملت، به هم بپیوندید. دستهای کثیف پیدا شده است که جدایی بین قشرهای ملت ایجاد کند. از جدایی و از افتراق ما بهره برداری می کنند آنها. کوشش کنید که این وحدت کلمه  از دست نرود. و مهمتر اینکه اتکال به خدا از دست نرود. با اتکال به خدا، با اتکا به قرآن کریم، به پیش بروید، که پیروزید. و من امیدوارم که بزودی شما پیروزی را در آغوش بگیرید؛ و اسلام، آن رژیم عدل، آنکه مخفی است برای قشرها، آنکه برنامه هایش تا کنون وجود پیدا نکرده است، با دست برومند جوانان ما، با دست برومند برادران و خواهران ما، تحقق پیدا بکند.

خداوند به همه شما نصرت عنایت کند؛ و همه شما را در پناه اولیای اسلام حفظ کند.

به پیش بروید و شیاطین را برانید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه

صحیفه امام، ج 11، ص: 352- 354

 

سخنرانی [در جمع پاسداران قم (شکست ناپذیری حرکتهای خدایی)]

زمان: ظهر 29 آذر 1358/ 30 محرّم 1400

مکان: قم

موضوع: شکست ناپذیری حرکتهای خدایی- اراده استوار ملت

حضار: فرماندهان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

ستایش از فرزندان برومند اسلام

چقدر من از این صورتهای نورانی، ایمانی، اسلامی، خوشم می آید. چقدر من این برادرها و فرزندانم را دوست دارم. شماها امروز فرزندان اسلام هستید. شماها امروز فرزندان رسول خدا هستید. خدمت به دیانت اسلام می کنید و در راه خدا قیام کردید.

پاسداران قرآن کریم هستید. پاسداران اسلام مقدس هستید. چه مجلس خوبی است این مجلس که من شما برادرها را همچو می یابم که صادقانه برای اسلام خدمت می کنید. چه چهره های خوبی شما دارید، و چه جوانهای برومندی برای اسلام هستید. اسلام عزیز به ما خیلی حق دارد، و به شما خیلی حق دارد. اسلام عزیز در طول تاریخ مخفی بوده است بر ما. نگذاشتند که اسلام را، آن طور که هست در معرض نمایش عمومی بگذاریم.

دشمنهای اسلام کوشش کردند که بین برادرهای اسلامی جدایی بیندازند، و کوشش کردند که تعلیمات اسلامی را نگذارند به گوش برادرهای مسلم برسد چون از اسلام می ترسیدند، و از اجتماع مسلمین هراس داشتند. آنها امروز که ضربه خوردند؛ ضربه اسلامی خوردند، و دیدند که یک ملتی به پاس اسلام قیام کرده است و یک جمعیتهای زیادی، یک جوانهای برومندی، برای خدا پاسداری دارند می کنند. آنها دیدند که این ملت، این پاسداران ملت، آنها را به عقب راند، و قدرتهای آنها را شکست، و دستهای آنها را از مخازن ایران کوتاه کرد. امروز که آنها ضربه دیدند حیله های آنها بیشتر به کار افتاده است. نوکرهای آنها بیشتر مشغول حیله شدند. در اطراف ایران نوکرهای اینها آشوب می کنند. ملت ما باید هشیار باشد و اتکال به خدا بکند و این تتمه ای که از آن ریشه های فساد مانده است از سر راه اسلام و قرآن بردارد.

جوانان عزیز من! برومند باشید! قدرتمند باشید، که پشتوانه شما خداست. شما امروز مثل لشکرهای صدر اسلام هستید. مثل آن است که در رکاب رسول اکرم جنگ می کنید.

همان طور که آنها با عده های قلیل به اذن خدا بر عده های کثیر، بر لشکرهای کثیر غلبه کردند، شما هم غلبه خواهید کرد بر دشمنها، هر چه بزرگ باشند. وقتی مقصد خدا باشد، مقصد این باشد که اسلام زنده بشود، مقصد این باشد که احکام اسلام در مملکت جاری بشود، مقصد که الهی شد دنبالش پیروزی است.

این دست و پاهایی که می زنند اینها و کارهای غیر عقلایی که می کنند، می بینید که به نفع ما تمام می شود، به نفع شما تمام می شود، ترور می کنند به خیال اینکه ما را بترسانند، ملت ما را بترسانند، می بینند که شجاعتشان افزون می شود، و فریادشان بیشتر و اجتماعاتشان بیشتر. اینها خداوند عقل را از آنها گرفته است که کارهایی که می کنند بر ضرر خودشان باشد، کارهایی که می کنند به نفع ما باشد. شاه خائن را؛ شاه مخلوع را که ملت ما عقب زده است با آن همه جرایمی که برای این ملت پیش آورده است، و مرتکب شده است، و با آن همه جنایاتی که بر این ملت کرده است، آنها به خیال توطئه، یا به هوای دیگری او را می برند پناه می دهند. برای اینکه به ملت خودشان حالی کنند که ما انساندوست هستیم، بر ضرر خودشان تمام می شود. ملتها بیدارند. می دانند که این ابرقدرتها چکاره اند. آن قدر پافشاری می کنند و از این طرف ملت قدرتمند ما در مقابل ایستاده است، که می بینند نمی شود او را نگه داشت در محل خودش. به اسم اینکه ما می خواهیم او را بیرون کنیم می برندش به یک جای دیگری که باز تحت حمایت خودشان است. غافل از اینکه این عقب نشینی باز اثری ندارد و ملت ما آماده است برای  اینکه تا آخر نهضت قیام خودش را حفظ کند. کارهایی که اینها می کنند کارهایی است که به خیال خودشان، برای خودشان است، لکن ضرر خودشان در اوست.

شما امروز وقتی که مطالعه کنید، بشنوید قشرهای مختلف ملتها را، نه دولتها را.

ملتهای جهان الآن به نفع شما هستند. دولتها هر چه می خواهند باشند. از دولتها هم کم کم دارند به نفع شما می شوند. در خود امریکا هم ملت امریکا کم کم بیدار می شوند. و خواهد شناخت این ابرقدرتهایی که تحمیل می کنند خودشان را بر ملتها. قبلًا این طور نبود که ملت امریکا با ما باشد. حالا بسیاری از آنها با ما شدند- حالا وقتی که خودشان اقرار کردند که وقتی که آرای ملت را شمارش کردند، به یک ارزیابی فهمیدند که پنجاه و پنج درصد اجازه نمی دهند که امریکا دخالت نظامی بکند، و شاید اجازه ندهند که دخالت اقتصادی بکند. حصر اقتصادی را که او خیال می کرد بر ضرر ملت ماست، ملتهای دیگر همه از او انتقاد کردند، بلکه بسیاری از دولتها هم.

ما مصممیم. ملت ما مصمم است که این راهی را که رفته است به آخر برسد. من در چهره های نورانی، دوست داشتنی شما که نگاه می کنم تصمیم را می فهمم. شما مصممید. ما هم مصممیم.

ما از نظامی امریکا و از حصر اقتصادی اش هیچ باکی نداریم. و گمان نکنید که موفق بشود آن به اینکه یک دخالت نظامی بکند. و اجازه بدهد ملت امریکا و مجلس امریکا به اینکه دخالت نظامی بکند. برای اینکه می داند ملت امریکا که دخالت نظامی به ضرر ملت امریکاست و به ضرر دولت امریکا است. و از حصر اقتصادی هم ابداً خوفی نداشته باشید. برای اینکه ملتهای دیگر و دولتهای دیگر تابع امریکا نیستند.

درِ دنیا به روی ما بسته نخواهد شد. ما خدا را داریم. درِ دنیا به روی ما بسته بشود، در رحمت خدا به روی ما باز است. ما برای خدا می خواهیم اقدام کنیم. ما قیام کردیم برای  خدای تبارک و تعالی. ما دیدیم که ظلم در این مملکت هست. ما دیدیم که چپاولگری در این مملکت هست. ما دیدیم که مستکبران، مستضعفان را دارند از بین می برند. قیام کردیم. ما برای خدا قیام کردیم.

درِ همه ممالک هم به روی ما بسته بشود، درِ رحمت خدا به روی ما باز است. و ما اتکال به رحمت خدا و اتکال به قدرت خدا می کنیم. و شما قدرتمند باشید و به پیش بروید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 11، ص:355- 358

 

 

انتهای پیام /*