اجازه نامه [به آقای محمد صادق تهرانی، در امور حسبیه و شرعیه ]27 شهریور47
پیام [به ملت ایران درباره اغفال مردم توسط دولت ]27 شهریور 57
سخنرانی [در جمع روحانیون و خانواده شهدا (مقابله با اشرار- انجام اصلاحات)] 27 شهریور58
حکم [به آقای سید محمد سجادی اصفهانی جهت رسیدگی به وضع مردم لبنان ]27 شهریور58
پیام [به ملت ایران در هفته دفاع مقدس (بررسی علل و ابعاد جنگ تحمیلی)] 27 شهریور60
سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت پست و تلگراف و تلفن (تلاش برای خودکفایی)] 27 شهریور61
سخنرانی [در جمع مسئولان و اقشار مختلف مردم (فیوضات معنوی عید قربان)] 27 شهریور62
اجازه نامه [به آقای علی درگاهی، در اخذ و صرف وجوه شرعیه ]27 شهریور65
اجازه نامه [به آقای محمد صادق تهرانی، در امور حسبیه و شرعیه ]
زمان: 27 شهریور 1347/ 24 جمادی الثانی 1388
مکان: نجف
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه
مخاطب: تهرانی، محمد صادق
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقای آقا شیخ محمد صادق تهرانی مقیم قم، وکیل این جانب هستند در اخذ مطلق وجوه شرعیه از قبیل سهم مبارک امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام و سایر وجوه. مؤمنین که می خواهند به این جانب وجوه برسانند به ایشان تسلیم نمایند مورد قبول است و هر کدام قبض این جانب را بخواهند پس از ایصال به ایشان و اطلاع این جانب قبض رسید می فرستم، و جناب ایشان وکیل هستند در دستگردان نمودن وجوه شرعیه و امهال به مقدار صلاح، و اخذ وجوه و ایصال به این جانب. و هر کس به این جانب بدهکاری دارد مجاز است به مشار الیه بپردازد و مورد قبول است.
«و اوصیه- ایّده اللَّه تعالی- بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی الدین و الدنیا؛ و ارجو منه ان لا ینسانی من صالح دعواته»؛ و السلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه.
به تاریخ 24 شهر جمادی الثانی 1388
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 2، ص: 196
پیام [به ملت ایران درباره اغفال مردم توسط دولت ]
زمان: 27 شهریور 1357/ 15 شوال 1398
مکان: نجف
موضوع: اغفال مردم توسط دولت و بوقهای تبلیغاتی شاه
مناسبت: وقوع زلزله طبس
مخاطب: ملت ایران
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
این جانب از واقعه اسفناکی که موجب مرگ عده کثیری از برادران و خواهران ما شد، در سوگ هستم. زلزله طبس هر انسانی را متأثر و متألم می کند. مسلمین غیرتمند لازم است مستقیماً به برادران خود کمک کنند و چیزی به دست عمال دولت ندهند که باز راه برای چپاولگران باز شود. لکن در این موقع حساس آنچه لازم است به ملت شریف ایران تذکر دهم آن است که دولت و بوقهای تبلیغاتی شاه از فرصت استفاده کرده و به اغفال مردم دست زده اند. آنهایی که هزاران نفر از بهترین فرزندان ما را دیروز بی رحمانه قتل عام کرده و ملتی را به عزا نشانده اند، امروز برای انحراف اذهان به تعزیه سرایی پرداخته و اشک تمساح برای زلزله زدگان می ریزند و عزای ملی اعلام می کنند. آنهایی که مسلمانان عزیز و پیرو قرآن کریم را با رگبار مسلسل درو کردند، و از قرار معروف از سربازان اسرائیلی برای کشتار مردم شجاع و بی پناه تهران- که تعداد کشتگان را بیش از چهار هزار نفر نقل می کنند- کمک گرفته و پس از قتل عام، آنان را کمونیست و مارکسیست خوانده اند، امروز دلسوز ملت شده اند.
دیروز گفتند مشتی خرابکار از خارج با گذرنامه جعلی آمده اند و خرابکاری کرده اند و ملت را خارجی معرفی کردند. امروز تظاهرکنندگان شعار ضد دیکتاتوری سراسر کشور را که داده اند و از شاه جنایتکار اظهار تنفر کرده اند، مشتی مارکسیست و کمونیست خوانده اند. ملت ایران از روحانی تا سیاسی، از تجار و کسبه تا کارگر و دهقان چون شعارشان «مرگ بر شاه» است، کمونیستند!! و فقط شاه و مفتخواران اطراف او که با ملت مسلمان آن کردند و می کنند که چنگیز نکرد، مسلمانند و ایرانی!!
ملت مسلمان ایران! بیدار باشید و زلزله و سیل و سایر عوامل، شما را از مسیر خود منحرف نکند؛ و به تبلیغات اغفال کننده دستگاه شاه گوش ندهید و نهضت اسلامی را ادامه دهید، و تا برچیده شدن دستگاه قلدری و استبداد، از قیام خود دست نکشید. روحانیون معظم در این موقع حساس که شاه زلزله را بهانه قرار داده و دست به بهره برداری زده است، وظیفه الهی و سنگین خود را عمل فرمایند و به مردم هشدار دهند. سیاسیون و روشنفکران و دانشگاهیان وظیفه اسلامی و ملی خود را به جا آورند و نگذارند نهضت را به وسیله تبلیغات پر سر و صدا منحرف کنند. دولت به پشتیبانی شاه، با اینکه صریحاً اعلام می کند که عهده دار کشتار بی رحمانه سراسر ایران است، امروز دست به تبلیغات مضری زده است، ولی ملت ایران گول این تبلیغات را نخورده و از او انتقام خواهد کشید. ملت بزرگ مسلمان ایران باید از اعلام پشتیبانی غارتگران تاریخ، ترس و سستی به خود راه ندهند، که نمی دهند و با اتکا به خدای بزرگ و حقانیت خود مطمئن باشند که پیروزند.
اکنون که برادران ما در کشتار سراسر ایران و مناطق زلزله زده بی خانمان و بی سرپرست شده اند، اکنون که شهر از گِل ساخته شده طبس بر سر برادران ما خراب شده است، اکنون که مجروحین تظاهرات سراسری ایران از بی دارویی و بی غذایی در رنجند، بر برادران ایمانی لازم است هر چه بیشتر به سرپرستی بازماندگان و تهیه وسایل آسایش برای آنان بشتابند، و به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند و به صندوق اعانه آنان کمک نکنند که جز زراندوزی برای مجریان امور هیچ حاصلی نمی تواند داشته باشد. و پیام تأثربار این جانب را در تسلیت مصیبت بزرگ، به بازماندگان آنان برسانند. از خداوند تعالی آزادی و استقلال کشور و صلاح حال مسلمین را خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 3، ص: 474-475
سخنرانی [در جمع روحانیون و خانواده شهدا (مقابله با اشرار- انجام اصلاحات)]
زمان: 27 شهریور 1358/ 26 شوال 1399
مکان: قم
موضوع: همکاری ملت در مقابله با اشرار- آرامش برای انجام اصلاحات
حضار: روحانیون نقده و خانواده های شهدای کُرد
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ]
مسأله، مسئله اسلامی است، وقتی مسئله اسلامی باشد، نباید کُرد خیال بکند که اسلام بر خلاف مصالح اوست، یا این نهضت که اسلامی است بر خلاف مصالح اوست. و نباید تُرک همچو خیالی بکند؛ و نباید دیگران این خیال را بکنند. از اول بنا بر این است که یک مملکتی همه چیزش اسلامی باشد. ان شاء اللَّه با کمک همه قشرها، با کمک همه افراد مملکت این تحقق پیدا بکند که ما هرجا پا بگذاریم اسلام را آنجا ببینیم. اگر در ادارات برویم، ببینیم اسلام است. اگر در کوهستانها برویم، ببینیم اسلام آنجا هست. ما یک همچو چیزی در نظر داریم و میل داریم. بنا بر این، هیچ نگرانی از اسلام کسی نباید داشته باشد. وقتی نگرانی از اسلام نباید داشته باشد، نگرانی از نهضت اسلامی هم نباید داشته باشد. و چنانچه خلافی واقع بشود یک اختلافاتی واقع بشود، خوب، البته باید رسیدگی بشود.
این قصه ای که در کردستان اخیراً واقع شده است- دیروز آقایان سران قوم اینجا بودند، رئیس ژاندارمری اینجا بود و رئیس ارتش اینجا بود، با آنها من صحبت کردم که باید به این رسیدگی بشود، چون بعضی از افراد را آنها اسم برده بودند که اینها این کارها را کرده اند- اینها رسیدگی بشود، چنانچه واقعاً یک فردی بوده است که مردم را فرض کنید که قتل عام کرده است، خوب، به سزای خودش برسد. و اگر این دروغ بوده است، دیگر مسئله ای در کار نیست. علی أیّ حال، یک مسئله ای نیست که غرضی در کار باشد؛ یا بخواهند فرض کنید که شلوغی در کاربیاورند. این همین بوده است که هر چه کردند، آنها بودند. الآن هم در کوهها و در جنگلها فرار کردند و آنجا اجتماع کردند. و فردا، شاید هم امروز، رئیس ژاندارمری می رود آن طرفها، برای اینکه جلوی این طور مسائل را هم بگیرد و پاکسازی کند آنجاها را. و عمده این است که خود شما و خود اهالی باید در این امور همراهی بکنید با دولت. خانه خودتان است کردستان، یا فرض کنید که آذربایجان. باید [در میان ] خود آقایان کُردها، خودِ تُرکها، دو تا طایفه ای که هر دو مسلمانند، هر دو اعتقاد به پیغمبر اسلام دارند، هر دو قرآن همراهشان است، و نهضت هم نهضت خودشان است، خود آقایان با هم تفاهم داشته باشند. اختلاف نباید بین دوتا برادر مسْلم باشد، دو طایفه اند، باید با هم تفاهم کنند. [با] اشخاصی که شلوغکارند هم تفاهم کنند که آن آدم را موعظه کنند. اگر موعظه نشد، کنار بگذارند.
و این چیزهایی که الآن در کردستان هست اینها هم اصلاح می شود. همان طور که در آذربایجان هم اگر یک چیزی واقع بشود، خود شما باید همراهی کنید تا تمام بشود و مملکت آرام بشود. وقتی آرام شد، آن وقت می شود این را مثلًا تعمیر کرد، این را اصلاح کرد؛ آب درست کرد؛ اسفالت درست کرد؛ مدرسه درست کرد. همه چیزها تابع این است که یک آرامشی باشد. ان شاء اللَّه امیدوارم که آرامش پیدا بشود و با کمک همه آقایان، همه آقایان کمک کنند همه ملت کمک کنند، ملت آذربایجان کمک کنند، ملت کردستان کمک کنند، همه کمک بکنند، تا اینکه ان شاء اللَّه این مسائل حل بشود. وقتی که حل شد، آرام شد، آن وقت ما می توانیم که مسائل اسلامی را در همه جا ببریم و همه جا تحت لوای اسلام ان شاء اللَّه زندگی بکنند، و زندگی راحت بکنند؛ دنیا و آخرتشان ان شاء اللَّه تعمیر بشود.
و من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه شما را خواستار هستم. و آنکه تقاضا دارم از همه این است که همه تان هم اختلاف را یک قدری کنار بگذارید؛ کم بکنید لا اقل؛ و هم کمک کنید به قوای دولتی و دولت در همه این اموری که آنها در نظر دارند.در رابطه با این حزب ان شاء اللَّه دیگر تمام می شود. خودشان که رفتند و گُم شدند، دیگر تمام می شود این حزب. بعد خود مردم می مانند و خود مسلمین و خود اشخاصی که متوجه به اسلام و به نهضت اسلامی [هستند]. وقتی خودشان ماندند، دیگر برادرند. ان شاء اللَّه مفسده جوها هم از بین می روند. و بنا بر این است که به همین زودی پاکسازی بشود. همه آنها هم که در کوهها و در جنگلها هستند ان شاء اللَّه تمام بشود کارشان. خود شماها باشید و زندگی اسلامی- انسانیِ با شرافت ان شاء اللَّه.
صحیفه امام، ج 10، ص: 26-28
حکم [به آقای سید محمد سجادی اصفهانی جهت رسیدگی به وضع مردم لبنان ]
زمان: 27 شهریور 1358/ 26 شوال 1399
مکان: قم
موضوع: انتصاب نماینده برای رسیدگی به وضع مردم جنگزده لبنان
مخاطب: سجادی اصفهانی، سید محمد
بسمه تعالی
جناب مستطاب ثقة الاسلام سید الاعلام آقا سید محمد سجادی اصفهانی- دامت افاضاته
با توجه به سابقه ای که جنابعالی از وضع اهالی جنگزده کشور لبنان دارید و به وضع آن منطقه آشنا هستید، مقتضی است مسافرتی به آنجا نموده و از نزدیک، اوضاع مردم مستضعف منطقه را بررسی کرده و آشنا شوید و برای رسیدگی و کمک به ایشان گزارشی تهیه نمایید تا ان شاء اللَّه تعالی از طریق دولت اقدامی در این مورد بشود. از خدای تعالی قطع ایادی دشمنان را از کشورهای اسلامی و موفقیت همگان را در راه پیروزی اسلام خواستارم.
به تاریخ 26 شوال 99
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 10، ص: 29
پیام [به ملت ایران در هفته دفاع مقدس (بررسی علل و ابعاد جنگ تحمیلی)]
زمان: 27 شهریور 1360/ 19 ذی القعدة 1401
مکان: تهران، جماران
موضوع: بررسی علل و ابعاد جنگ تحمیلی، جنایات صدام با حمایت قدرتهای بزرگ
مناسبت: اولین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی (هفته دفاع مقدس)
مخاطب: ملت ایران و مسلمانان و آزادگان جهان
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
یک سال از جنگ صدام تکریتی امریکایی با اسلام عزیز می گذرد. یک سال از هجوم بعث کافر عراق به سرزمین اسلام و جمهوری اسلامی ایران گذشت. اکنون در آستانه «هفته جنگ» و بررسی ابعاد مختلف آن، از انگیزه ها و پیامدها و دستهای جنایتکاری که از آستین حزب بعث کافر عراق و صدام عفلقی پیداست، تا ثمرات تلخ و شیرینی که در مقابله حق و باطل و اسلام و کفر به بار آورده است، سخن می باشد، و در این هفته نویسندگان و گویندگان و رزمندگان و افشاگران و هنرمندان به بررسی کامل جنگ می پردازند و ابعاد این واقعه تاریخی را روشن می نمایند. آنچه تا کنون از انگیزه صدام بعثی و حزب بعث عراق بر روشن بینان نباید مخفی باشد آن است که ابرقدرتان جنایتکار و خصوصاً امریکا در این انقلاب به این نتیجه رسیده اند که انقلاب اسلامی ملت ایران با سایر انقلابهای غیر الهی تاریخ فرق اساسی دارد و رمز پیروزی شگفت انگیز آن را پس از تجزیه و تحلیل، در اسلام راستین یافتند. چنانچه رمز وحدت کلمه و نهضت همه اقشار ملت را نیز در اسلام بزرگ احساس کردند، و خطر عظیم صدور انقلاب و پرتو حق در جهان اسلام بلکه در جهان مستضعفان آنان را در وحشت انداخت؛ وحشتی که در آن کوتاه شدن دست جنایتکارشان از کشورهای اسلامی بلکه از کشورهای مظلوم تحت سلطه را در پهناور گیتی به عیان می دیدند و شیاطین کارشناس آنان زنگ خطر سقوط امپراتوری جهانی شان را به صدا درآوردند. لذا از انقلاب هر چه گذشت بر توطئه هایشان برای سقوط اسلام، این رمز الهی برچیده شدن دستگاههای ستمگران و چپاولچیان افزایش پیدا کرد، و در بین حکومتهای منطقه، حکومتی را که صد در صد با اسلام مخالف و در سرکوبی آن مصمم است جز بعث عراق و شخص صدام نیافتند و او را با وعده فتح و پیروزی و امید چیره شدن بر اسلام با بهانه ای ابلهانه به این دام انداختند، و بحمد اللَّه بر خلاف میلشان ماهیت زشت او که برای مسلمانان عراق واضح و الحاد و کفر او به فتوای فقیه وقت ثابت شده بود، برای سایر مسلمانان نیز واضح گردید. صدام اکنون پس از یک سال شرارت و جنایت و خسارات فراوان و به هدر دادن نیروهای فراوان انسانی و مادی از ملت مظلوم ایران و عراق و آن همه تشبث به قدرتها و حکام منطقه، دیوانه وار به کشتار ملت و ارتشیان عراق کمر بسته است، و از آنان که به الحاد او تن در نمی دهند انتقام می گیرد و زندگی نکبت بارش را مأیوسانه می گذراند.
انگیزه او و دوستانش سرکوبی اسلام به نفع ابرقدرتها و انگیزه ملت و قوای مسلح اسلامی ایران دفاع از اسلام و قرآن کریم به نفع ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان است.حزب بعث خبیث عراق با انگیزه شیطانی خود در سراشیبی سقوط به سوی عذاب الیم الهی می غلتد، ولی ملت و ارتش و پاسداران و بسیج و سایر قوای مسلح نظامی و انتظامی و مردم ایران، با احدی الحسنیین: پیروزی یا شهادت و وصول به لقاء اللَّه، قله سعادت را می پیمایند. چه غم امتی را که یا به سوی خداوند تعالی می رود و یا به سوی تحقق اهداف اسلامی و انعکاس آن در جهان. و چه غم این ملت انقلابی را که هفته های جنگ داشته باشد و به پیامبر اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و خاندان او اقتدا نموده و در راه اهداف اسلام عمری با شرافت و سربلندی به جهاد مقدس ادامه دهند و پس از صدام دشمن اسلام، به اسرائیل خبیث- دشمن بشریت- بپردازد. تأسف ما در این جنگ تحمیلی آن است که قدرتهایی که باید صرف برانداختن اسرائیل و نجات بیت المقدس بزرگ شود با تبانی بین شیاطین بزرگ و صهیونیسم جهانی و بین حزب بعث عراق، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائیل و امریکا شد و می شود.
ما اکنون نیز تکرار می کنیم که تا ملتهای اسلام و مستضعفان جهان بر ضد مستکبران جهانی و بچه های آنان خصوصاً اسرائیل غاصب قیام نکنند، دست جنایتکار آنان از کشورهای اسلامی کوتاه نخواهد شد و این غده سرطانی از بیت المقدس و لبنان اخراج نخواهد گردید، و امثال صدام و سادات به جنایات خود ادامه خواهند داد و مصر و عراق را به تباهی خواهند کشید. چاره برای دفع این ستمکاران، پناه به اسلام و گرایش متعهدانه به قرآن کریم و در زیر پرچم توحید با وحدت و انسجام بپاخاستن است.
هان ای مسلمانان جهان، وای مستضعفان گیتی، آن نظام که برای شما، برای رشد و تکامل شما، برای سعادت دنیا و آخرت شما، برای رفع ظلم و خونخواری و چپاولگری از مظلومان جهان و برای تربیت و تعلیم انسانی و برای آزادی و استقلال کشورهای شما از جانب خداوند متعال بپا شده نظامهای الهی است که بالاترین آنها نظام اسلامی است.
امروز امثال سازمانهای حقوق بشر برای کشیدن جهان به نفع ابرقدرتهای ستم پیشه است، و نظامهای الهی و در رأس آنها اسلامی به استضعاف است که به نفع مستضعفان علیه مستکبران در طول تاریخ در ستیز بوده اند و به استعمار و استثمار «نه» گفته اند. از این جهت مستکبران، چپاولگران، قدرت طلبان با آنان به جنگ پرداختند. و شما می بینید که جمهوری اسلامی ایران که از ابتدا با آوای «نه شرقی و نه غربی» برای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی برپاخاست و انقلاب کرد و پیروز شد، تمام منحرفین و قدرتهای کافر در مقابلش جبهه گرفتند و علیه آن از خارج و داخل به وسیله تفاله ها و انگلها و گروهکهای منافق ملحد به کارشکنی و شرارت پرداختند، و تمامی بوقهای تبلیغاتی علیه انقلاب اسلامی ایران به صدا درآمدند و دستگاههای نفاق افکن بین مسلمانان به تکاپو برخاستند و سیل تهمت و افترا به وسیله موجهای استعماری به سوی جمهوری اسلامی ایران جاری گردید و کمکهای بیدریغ تبلیغاتی و تسلیحاتی از هر طرف به سوی رژیم عراق برای سرکوبی اسلام سرازیر شد.
اکنون بر ملت شریف و مبارز ایران است که در مقابل تمام توطئه ها و شرارتها بایستند و همان طور که با قیام و انقلاب خود دست قدرتهای بزرگ و تفاله های آنان را از ایران قطع کردند، برای ادامه انقلاب اسلامی خود و برای اقامه عدل الهی از هیچ قدرتی و شرارتی هراس به خود راه ندهند. و بر قوای مسلح اسلامی، از ارتش، سپاه، بسیج و سایر قوای نظامی و انتظامی تا نیروهای مردمی در جبهه و پشت جبهه است که چون سیلی خروشان مزدوران جبهه را از کشور اسلامی شان برانند و ایران عزیز را از این خس و خاشاکها پاک نمایند، و بدانند که نیروی ایمان پیروز است. و بر ملت قهرمان است که با پشتیبانی بیدریغ خود از قوای انتظامی و سپاه پاسداران، این گروهکهای ورشکسته را که در خیابانها به شرارت می پردازند دستگیر کرده و به محاکم صالحه تحویل دهند. و بر محاکم انقلاب است که بر طبق فرمان الهی با آنان رفتار نمایند و بی کم و کاست حکم قرآن کریم را اجرا نمایند و به خواست خداوند فتنه را بخوابانند و از تجاوز و افراط خودداری کنند.
از ملت عزیز و خصوص دست اندرکاران و قوای مسلح می خواهم که هیچ امری آنان را از جنگ تحمیلی اغفال نکند و جنگ را سرلوحه همه امور قرار دهند که دستهای خیانتکار برای انصراف آنان از جنگ در کار است. و به آوارگان مظلوم جنگی تأکید می کنم که صبر و شکیبایی را از دست ندهند و مطمئن باشند که خسارات جنگی با خواست خداوند به دست ملت و دولت جبران خواهد شد. و از ملت و دولت تقاضا دارم که نسبت به حوائج آوارگان جنگی از هیچ کوششی دریغ ننمایند. اینان برادران و خواهران و فرزندان شمایند که به دست عمال امریکا از خاندان خود آواره شده اند. و از خداوند تبارک و تعالی عاجزانه تقاضا دارم که ملت ایران را با مددهای غیبی حمایت فرماید و دست مخالفان اسلام را از کشور اسلامی ما قطع فرماید و پیروزی نهایی را بر تمام جبهه ها نصیب کشور اسلامی فرماید. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 15، ص: 238-241
سخنرانی [در جمع مسئولان وزارت پست و تلگراف و تلفن (تلاش برای خودکفایی)]
زمان: صبح 27 شهریور 1361/ 29 ذی القعدة 1402
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: اغتنام فرصت و ایجاد زمینه برای خودکفایی
مناسبت: شهادت امام محمد تقی (ع)
حضار: نبوی، مرتضی (وزیر پست و تلگراف و تلفن)، هیأت مدیره، و مدیران مخابرات
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
تشویق مبتکرین و ایجاد زمینه برای خودکفایی
من متقابلًا شهادت حضرت امام محمد تقی- علیه السلام- را به شما تسلیت عرض می کنم.
در خلال صحبتهای شما، مطلبی بود مبنی بر اینکه کارهایی که سابقاً خارجیها انجام می دادند، الآن توسط خود آقایانی که در مخابرات هستند، انجام می گیرد. ما واقعاً باید متأسف باشیم از اینکه در طول سلطنت این دو جنایتکار، چقدر صدمه دیدیم. اگر گذاشته بودند که خود مردم و دانشمندان، متکفل امور باشند و مردم را تشویق کرده بودند، حال کشور ما این طور نبود. ما الآن باید فرصت را غنیمت شمرده و برای اسلام و کشور اسلامی کار بکنیم و زندگی خودمان را هدر ندهیم.
امروز مردم از وضع دولت مطلعند و شما مردم را برای پشتیبانی از خود لازم دارید.
دولت بدون پشتیبانی مردم نمی تواند کار بکند و هر یک از ادارات و وزارتخانه ها باید این مسأله را مد نظر داشته باشند که برای خدا، مردم را راضی نگه دارند. و اگر شما تاریخ پنجاه سال سلطنت را ملاحظه کنید، آن وقت تکلیف خودتان را می دانید که با ملت بودن چیست و بدون ملت بودن چیست. همه ما باید برای خدمت به توده هایی که در طول تاریخ همیشه محروم بوده اند، کوشش کنیم. و دولت باید آنها را مقدم بدارد و مغزهایی را که مشغول به کارند تشویق بکند. و دولت باید این فرصت را، که در این کشور افرادی پیدا می شوند که خودشان می توانند کارها را انجام بدهند، غنیمت بشمارد و به تدریج، ان شاء اللَّه، به آن جایی برسند که ما دیگر به خارج احتیاجی نداشته باشیم. و مسلماً اینها تشویق می خواهند و شما باید به این فکر باشید که برای خدا کار کنید تا نتیجه کارتان تا ابد باقی بماند. و بدانید هر کاری که شما انجام دهید و ملت از آن استفاده اسلامی و فرهنگی بکند، برای شما فایده دارد، اگر شما هم نباشید. شما باید کسانی را که برای کارها، خصوصاً برای مخابرات، انتخاب می کنید شناسایی کنید تا اینکه متعهد به اسلام باشند، نه با ادعا؛ زیرا الآن همه ادعای این را دارند که ما متعبد به اسلام هستیم. و بدانید که در عین حال که همه دنبال شناسایی اقشار مخالف، منافق و چپگرا هستند، مع ذلک، ممکن است کسانی باشند که با نفوذ خود بخواهند اوضاع را به هم بزنند و برای ملت و دولت غائله به بار بیاورند، و یا اسرار مملکت را بیرون برده و در مخابرات استراق سمع نمایند.
امیدوارم خداوند شما را در خدمت [به ] این مردم محروم تأیید فرماید و این دولت و این مجلس و سایر مردم را برای شما و ما نگه دارد.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
صحیفه امام، ج 16، ص: 493-494
سخنرانی [در جمع مسئولان و اقشار مختلف مردم (فیوضات معنوی عید قربان)]
زمان: صبح 27 شهریور 1362/ 10 ذی الحجه 1403
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: فیوضات معنوی عید قربان- تبیین فداکاریهای جوانان رزمنده
مناسبت: عید سعید قربان
حضار: مسئولین جمهوری اسلامی و مقامات لشکری و کشوری و اقشار مختلف مردم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
متقابلًا این عید مبارک را به همه آقایان و همه ملت مسلمان ایران و به همه محرومان جهان تبریک عرض می کنم. در اسلام دو عید است که به عنوان عید اسلامی به رسمیت شناخته شده است: عید شریف فطر عید است برای ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است برای لقاء اللَّه. و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است برای لقاء اللَّه، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم که فریاد بزن تا بیایند پیش تو، برای اینکه راه راهی است که از طریق ولی اللَّه باید طی بشود، از طریق اولیاء اللَّه باید طی بشود، و حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- ولیّ وقت بود و ولیّ است برای همه نسل ها، و رسول اکرم ولیّ اعظم است و ولیّ است برای همه عالم، و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید .
ابراهیم- علیه السلام- بعد از اینکه مراحلی را طی فرمود، آخرش فرمود، عرض کرد:
وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ او وَجَّهْتُ وَجْهی می گوید و برای رسول اکرم ثُمَّ دَنی فَتَدلیَّ فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ اوْ ادْنی است و بین این دوتا فرق است، با اینکه هر دو در غایت کمال است.
و از برکاتی که ما داریم، برای ما هست، برکات ادعیه ای است که از ائمه اطهار وارد شده است. ادعیه ائمه اطهار- همان طوری که خود قرآن شریف هم آن طور است- که یک سفره ای است که پهن شده است برای اینکه همه قشرها از آن استفاده کنند. قرآن را چنانچه ملاحظه می فرمایید، در آن اکثراً آیات شریفه ای است که اکثر مردم از آن استفاده می کنند. و در قرآن شریف آیاتی است که فقهای عظام از آن استفاده می کنند. آیاتی است که فلاسفه از آن استفاده می کنند. آیاتی است که عرفا از آن استفاده می کنند. آیاتی است که خاصه اولیا از آن استفاده می کنند. و آیاتی است که رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- به او رسیده است، و به وسیله او به کسانی که لایق هستند رسیده است. قرآن، آیاتی که در این زمینه است که اهل معرفت از آن استفاده می کنند زیاد است، مثل اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ، هُوَ الْاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ، هُوَ مَعَکُمْ ایْنَما کُنْتُمْ و امثال اینها که در لفظ و در بیان ممکن است که انسان برای آنها بیاناتی بکند، ولی به حسب واقع و حظّ واقعی مشکل است که کسی غیر از آنکه خوطب به، به این طور مسائل برسد. هُوَ الظَّاهِرُ، هُوَ الْباطِنُ خوب، وقتی دست ماها دادند گفتیم به اینکه هُوَ الْمُظْهِرُ لکن مسأله این نیست. اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ وقتی دست بشر عادی رسیده «منور السماوات و الارض» معنا کرده، لکن مسأله این نیست. در روایات هم همین طور است. ادعیه ای که از ائمه اطهار وارد شده است این هم یک سفره ای است، پهن شده است برای اینکه همه از آن استفاده کنند، هر کس به مقدار فهمش. و اکثراً چیزهایی است که عامه مردم از آن استفاده می کنند و فقراتی در ادعیه هست که فلاسفه از آن استفاده می کنند. فقراتی هست که عرفا از آن استفاده می کنند. فقراتی هست که خاصه اولیا باید از آن استفاده کنند. همین در دعای عرفه ای که حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- در روز عید خوانده، در روز عرفه خوانده اند، این دعا اکثراً چیزهایی است که اکثر بینندگان از آن استفاده می کنند، لکن در بین آن یک چیزهای دیگری هست که استفاده از او مشکل است، حتی برای عرفای بزرگ أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهُورْ حتی اینکه ما لَیسَ لَکَ این تعبیر غیر از این است که هُوَ الْمُظْهِرُ، أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهور ما لَیْسَ لَکَ یعنی ظهور همه از توست، ظهور توست مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجُ الی دَلیل چه وقت غائب بودی؟ هیچ وقت غائب نبودی، از تو باید استدلال به دیگران بشود، نه از دیگران استدلال به تو، و هکذا. این از نعمت های بزرگی است که برای بندگان خدا آمده است، و هر کس به اندازه خودش از او استفاده می کند. و بسیاری هم هستند که گمان می کنند استفاده کردند، لکن واقع مطلب بسیار مشکل است. یعنی بعضی امور است که تصدیقش آسان است لکن تصورش مشکل. بعضی از مسائل هست که تصور، انسان نمی تواند بکند، لکن تصدیقش می کند، و مسائل که مال اهل معرفت است از این جور مسائل هستند، تصدیق می شود کرد به اینکه هو الظاهر، لکن تصور هو الظاهر یک تصوری است که بسیار مشکل است، مگر برای آنهایی که خاصه اولیا هستند و عید شریف قربان و اینکه همه را خواستند، فی الناس، فریاد بزن بین ناس که بیایند و بیایند به سوی تو ای ابراهیم، و به سوی رسول خدا در وقتی که رسول خدا هست، و به سوی ولیّ در وقتی که ولیّ هست، به سوی او بیایند و به سوی او آمدن، به سوی خدا رفتن است، نه اینکه به سوی او بیایند در مقابل به سوی خدا رفتن، به سوی او رفتن عین به سوی خدا رفتن است. از این جهت دعوت به این است که به سوی خدا بروند، لکن راه این است، طریق این است. و ابراهیم- سلام اللَّه علیه-، عید برای او برای ذبیح اللَّه است، که ثمره وجود خودش را حاضر شد که فدا کند، و برای رسول اللَّه هم، برای ذبیح اللَّه در این امت است، که ذبیح اللَّه هم، «فِدیه» هم تفسیر شده است در بعض روایات به حضرت سید الشهدا. ابراهیم تا آن حدی که حد فداکاری هست رفت، منتها خدای تبارک و تعالی برای او فِدیه فرستاد، و پیغمبر اکرم هم تا آن حدی که هست و و اصل هم به آن حدّ شد، برای اینکه ذبح واقع شد. و نمونه هایی از این مسائل در بین بشر هست، لکن با تفاوتهای بسیار زیاد که آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.
الآن شما در این عصر که ملاحظه می کنید جوان هایی هستند که واقعاً فداکاری می کنند، واقعاً رو به شهادت می روند. کسانی هستند که واقعاً جوان هایشان را به شهادت می فرستند و خوشحال هم هستند. این همان سنخ هست، لکن تفاوت این است که آنجا معرفت یک معرفت عالی مقامی است و اینجا به آن مرتبه نرسیده است، اینجا نمونه ای از اوست. فداکاری های جوان های عزیز ما و پدرهای آنها و مادرهای آنها همان نحو است که آنها کردند. اینها ذبح می شوند به همان طوری که اسماعیل ذبح شد و به همان طوری که فدیه اسماعیل به حسب روایات ذبح شد. و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکاری که اینها دارند هم، ما عاجزیم که تصور کنیم. و بحمد اللَّه این فداکارها برای اسلام آن چنان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند، آن طور برای کشور خودشان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند. و ما آرزو داریم که این سرافرازی برای همه ملت ها حاصل بشود و انقلاب به همین معنا برای همه ملت ها حاصل بشود، برای همه مستضعفین حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل این طور فداکاری و این طور تفدیه برای اسلام، آن طور جنایات در دنیا واقع می شود. جنایات عظیمی که از دولت های بزرگ بر همه بشر واقع می شود و امروز دنیا گرفتار این دو قطب است و بشر گرفتار این دو قطب است که خدای تبارک و تعالی ان شاء اللَّه نجات بدهد بشر را از این دو قطب فاسد. هر جا بتوانند خودشان دخالت می کنند و هرجا هم به حسب ظاهر عذری باشد دیگران را وادار می کنند به دخالت، به فساد. صدام را ملاحظه می کنید که در طول این مدت با این ملت چه کرده است و با اسلام چه کرده است و با ملت عراق چه کرده است و از آن طرف مشاهده می کنید که او صلح دوست خودش را حساب می کند، و رسانه های گروهی هم هرجا هستند او را به همین عنوان معرفی می کنند. من گاهی یاد آن شاعر می افتم که قصه ای دارد. قصه صدام، به یاد آن شاعر انسان را می اندازد. نقل شده است که کسی به یک شاعری گفت که اشعر شعرای عرب کی است؟ گفت بیا برویم من نشانت بدهم. رفت همراهش در یک خانه ای، دید که یک پیرمرد بسیار کثیفی نشسته و پستان یک بزی را به دهنش گرفته است و می مکد. آن شخص شاعر گفت که این شخص که می بینی پدر من است. و اینکه پستان را در دهن گرفته است برای اینکه این قدر بخیل است که نمی خواهد یک قطره شیر به کاسه مالیده بشود. اشعر شعرای عرب آن است که در سال های طولانی افتخار به عرب کرده برای این پدر!
من عقیده ام این است که، یعنی عقیده نه ... یا خوب است این طور باشد که به صدام بگویند که اخطب خطبای عرب کی است در عصر او بگوید که بیایید من نشان بدهم، بیاورد در خرمشهر و هویزه و سوسنگرد و اینجاها ببیند که، نشان بدهد که ببینید اینها همه آثار شکستی است که ما خورده ایم از ایران. اخطب خطبای عرب آن است که با این همه شکست ها، در هر شکستی مدال شجاعت بدهد به ارتش خودش و داد شجاعت ارتشش را بزند. صدام بیش از این هم می تواند بگوید، بگوید، اخطب خطبای عرب آن است که این خرابی ها را که می بینید به دست ما واقع شده است و هر روز هم دارد به سر مردم موشک ریخته می شود، و هر روز هم من دارم از همه دولت ها کمک برای این خرابی ها می گیرم، اخطب خطبای عرب آن است که آن خودش را معرفی کرده است به اینکه صلح طلب است.
وضع این طوری شده است که کسی که دارد هر روز از این ور و آن ور سلاح تهیه می کند برای اینکه بریزد به جاهایی که ربطی به ارتش ندارد.- او دستش به آنها که نمی رسد- وقتی آنجا شکست می خورد، می گیرد از این سلاح های دور زن و می زند به شهرهای عرب نشین و کردنشین و فقرا، و آن وقت این را دنیا معرفی می کنند به اینکه این صلح طلب است، و خودش هم داد صلح طلبی می زند! اخیراً هم که از طرف یکی از رئیس جمهورها-، رئیس جمهور گینه - یک تقاضای صلح شده بود، ایشان یک کاغذ مفصلی به او نوشته بود که ما همه جور برای صلح حاضریم. ایشان از اول هم همین طور می گفت ما برای صلح حاضریم، ولی صلح چی؟ صلح بین کی و کی؟ در عین حالی که می کوبد، صلح طلب است. در عین حالی که فرار می کند، شجاع است. اصلًا الفاظ در عصر ماهویت خودشان را از دست داده اند، کأنّه برگشته است، یک تحولی پیدا شده است در الفاظ و معانی الفاظ و اینها. فرانسه هم خودش را یک کشور متمدن و آزادیخواه و نمی دانم این چیزها معرفی می کند- مردم شاید باشند- لکن او هم اسلحه می فرستد، طیاره های زننده می فرستد، کوبنده می فرستد، برای اینکه نگذارد ایران غلبه پیدا کند. من عقیده ام این است که اگر در فرانسه پیش این بزرگان فرانسه- که دارند به اصطلاح اینها را می فرستند- اگر عقل پیدا بشود، این را بفرستند برای صدام، برای اینکه او با بی عقلی اش خودش را به اینجا رسانده، چنانچه آن عقل داشت که از اول گول امریکا را نمی خورد، که بگوید تو برو چند روز دیگر تمام می شود قضیه، خوب این آمد دید که نشد و تا حالا هم نشده است، و همین دوسه روز هم که دیدید که ریختند و جوان های ما در خود عراق جلو رفتند و حالا هم دارند جلو می روند. خوب، با این همه تجربه، مگر آن مقدار از میراژهایی که فرستاد- شصت تا مثل اینکه می گویند فرستاد- کاری از او آمد؟ این سلاح ها باید دست کسی باشد که آدم داشته باشد. کسی که ندارد کسی را که بتواند این سلاح ها را به کار ببندد، کسی که چند تا از این پاسدارهای عزیز وقتی که به یک فوجی از آنها حمله می کند فرار می کنند، آنها نمی توانند این کارها را انجام بدهند. بله، اینها در شهر خودشان نشسته اند و در مرز خودشان نشسته اند و با آن توپ های دور برد می زنند به آبادان هر روز یا می زنند به جاهای دیگر. این وضع دنیاست که ما در آن گرفتار هستیم، که همه با این کمک می کنند در عین حالی که می بینند که از این کاری بر نمی آید.
مگر آن چیزهایی که روسیه به صدام داده کمتر از اینهایی است که فرانسه داده؟ خوب، آنها هم دستش بود و نتوانست کاری بکند، البته خرابکاری کرد، اما پیشروی نکرد، شکست خورد در همه جا. و این شکست برای این است که آن چیزی که پیش پاسدارهای ما هست پیش آنها نیست. ایشان بنا دارد که تقلید کند در این امور، تا گفته می شود که مردم ایران هدیه می آورند، آن هم درست می کند یک طایفه ای را که بیایید هدیه بیاورید. در خود آنجا هم آنهایی که هست حتی در رادیوهای خارجی این را در نوشته هایی که آورده اند، می گویند که مأمورین او خانه به خانه می روند و می گویند قبض و رسید بده، اگر کسی قبض و رسید نداشته باشد، رسید طلا، رسید جواهر، اگر نداشته باشد او را می برند و به عنوان مجرم. آن شنیده که اینجا طلا می دهند آن هم می خواهد صورتش را درست کند، شبیه اش را درست کند، یک صفی از خودشان درست می کنند که بیایید بدهید، لکن مأمورین می روند از مردم به زور می گیرند. این شنیده است که بچه ها و خردسال های ما دعوا می کنند که ما می خواهیم برویم به جنگ، ما می خواهیم چه، آن هم در یک وقتی گفت یک بچه ای به من گفت که من می خواهم به جنگ بروم، فرق است ما بین اینها. در هر صورت ما گرفتار هستیم امروز به یک همچو وضعی در دنیا و اسف بار وضع دنیاست.
اینهایی که پیش می برند برای اینکه اینها دنبال حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- هستند، اینها لبیک گفتند به حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- آنها که می خواهند پیش ببرند چی می گویند؟ آنها به عفلق گفتند، خوب، نمی شود یک کسی که به عفلق لبیک می گوید، یا به کسی که به ابراهیم خلیل اللَّه لبیک می گوید، اینها یک جور باشند. این است که آنها فراری هستند و اینها چنانچه یک وقت اقتضا بکند تا هر جایی که صلاح باشد خواهند رفت.
خوب امروز شما ملاحظه می کنید که لبنان آن گرفتاری را دارد، آن قدر در آن الآن دارد جنایات واقع می شود. دیروز توسط صهیونیست ها مستقیماً و حالا توسط جُمَیِّل، «امین جُمَیِّل»، یعنی امریکاست که این کارها را دارد انجام می دهد. امریکا نمی خواهد که منطقه آرام باشد و بخواهند فکر بکنند که باید چه بکنند، امریکا هرجا بتواند خودش دخالت می کند، هر جا نتواند ایادیش را می فرستد که لا اقل نفاق بیندازند بین مردم. این منافقینی که می خواستند در ایران آن طور وقایع را ایجاد کنند و جنایات را ایجاد کنند و کردند و فرار کردند و حالا هم باز تتمه شان هست، اینها همان راه را دارند می روند، اگر قبل از رفتن به فرانسه اشکال می شد که شاید نه، خودشان چی باشند، خوب، حالا معلوم شد که نه، این طورند. اینهایی که خلقی هستند با صدام دست دوستی می دهند، در صورتی که هر روز دارد این خلق اسلامی را می کوبد. اینها دیگر برایشان آبرویی باقی نمانده است، لکن خارج نشسته اند و فحش می دهند. خوب، این یکی برایشان مانده که فحاشی کنند. در هر صورت ما باید خودمان لبیک به حضرت ابراهیم بگوییم و لبیک به رسول اللَّه بگوییم و با این لبیک فداکاری بکنیم و حفظ کنیم عزت خودمان را، عزت اسلام را. باید جوان های ما، پیرهای ما، زن های ما، مردهای ما، بچه های ما، همه در راه اسلام، برای عزت اسلام و برای عزت میهن خودشان و برای عزت قرآن کریم فداکاری کنند.
یکی از فداکاری ها این است که با هم اختلاف نکنند، اگر یک اختلاف جزئی هست خودشان اصلاح کنند. و بحمد اللَّه الآن در بین ارتش ما و سپاهیان و همه اینها وحدت هست و با این وحدت دارند جلو می روند و تا این وحدت هست ان شاء اللَّه پیروزی ها دنبال هم است. و ما باید همیشه توجه به این داشته باشیم که آنچه هست از خداست أَ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَیْسَ لَکَ هر چی هست از اوست. اگر ما توانستیم این مطلب را به قلب خودمان وارد کنیم که هر چه هست از اوست، دیگر نه از شکست می ترسیم، نه از چیز دیگر. همه از اوست، و اگر این معنا در قلب ما حاصل باشد شکست هم نیست تو کار. برای خدا قیام کنید انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ، از تمام موعظه ها خدای تبارک و تعالی انتخاب کرده این یک موعظه را: قُلْ انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ یعنی همین یکی را من موعظه می کنم، چون همه چیز تو اینجاست انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ همه چیز در قیام للَّه است. قیام للَّه معرفت اللَّه می آورد. قیام للَّه فدایی برای اللَّه می آورد. قیام للَّه فداکاری برای اسلام می آورد. همه چیز در این قیام للَّه است، و لهذا تنها موعظه ای که انتخاب کرده خدای تبارک و تعالی از بین موعظه ها همین موعظه است که انْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنی وَ فُرادی اجتماعی و انفرادی قیام للَّه بکنید. انفرادی برای وصول به معرفت اللَّه، اجتماعی برای وصول به مقاصد اللَّه. و من امیدوارم خدای تبارک و تعالی به ما و شما و به همه ملت ها توفیق عنایت کند که این راه را برویم و برای خدا کارها را انجام بدهیم.
و خدای تبارک و تعالی این ملت ها را توجه بدهد به این مسائل، و این دولت هایی که در کشورهای اسلامی هستند از خواب بیدار کند. اینها گمان می کنند که اسرائیل پشت و پناه آنها هست که کمک به او می کنند. اسرائیلی که بنایش بر این است که کشورهای عربی را بگیرد، این را خیال می کنند که این پشت و پناه او هست، یا امریکا پشت و پناه است، امریکا از شما نفت می خواهد و امریکا از شما نفع می خواهد و می خواهد شما بازار باشید برای او. و همین طور شوروی، اینها فرق نمی کند، اینها می خواهند که از شما استفاده بکنند، از مخازن که خدا به شما داده آنها استفاده اش را بکنند، شما حمال باشید برای آنها، و الّا در آنجایی که شما گرفتار بشوید هیچ یک از اینها به داد شما نخواهند رسید؛ آنها آن وقت می گویند ما اینها را نمی شناسیم. بنای این اشخاصی که توجه شان به خودشان و به دنیای خودشان است این است که مادامی که به نفع آنها چیزی باشد با آنها همراهند و با آنها هم کاسه هستند، آن روزی که ببینند این به نفع نیست و لو دوست شان باشد کنارش می گذارند. این قصه چرچیل را شنیدید شاید، خوب، چرچیل در جنگ عمومی رئیس انگلستان بود، شوروی هم همراه اینها بودند، در جنگ با آلمان، شوروی هم همراه اینها بود- امریکا هم همراه اینها بود- به مجرد اینکه هیتلر را شکست دادند، چرچیل گفت که الآن وقتی است که ما به شوروی بزنیم؛ شوروی که با آنها دوستی داشت و با آنها می خواست که وارد بشود یعنی جنگ آلمان را او برد، گفت الآن وقتش است! منتها مجلس انگلستان اجازه نداد این را، آن وقت معلوم شد این معنا، مجلس انگلستان اجازه نداد این مطلب را. وضع اینها این طور است، همان دوستی را که دارند، آن روزی که ببینند یک دوست دیگری بهتر از این است و این برایشان دیگر خوب نیست، این را پرتش می کنند دور، یا این را می زنندش به زمین، وضع اینها این طوری است. کسی که به خدا اعتقاد ندارد، کسی که به معاد اعتقاد ندارد، کسی که نمی شناسد آن ارزش های انسانی را، اینها را نمی شود بهش اعتماد کرد، که ما با امریکا باشیم، به اینکه امریکا به ما در وقت خودش چه بکند. امریکا از شما نفت می خواهد. امریکا از حکومت حجاز، نفت حجاز را می خواهد او نفعی به شما نمی رساند. او از شما می گیرد و می دوشد شما را. برای چه برای او خودتان را به زحمت می اندازید و ما را هم به زحمت می اندازید؟
ان شاء اللَّه خداوند همه را بیدار کند و هشیار کند و این عید سعید را مبارک کند. و مبارک آن روزی است که دست قدرت ها، دست خیانتکارها، دست جنایتکارها از سر مظلومین جهان قطع بشود و ان شاء اللَّه امیدوارم نزدیک باشد یک همچو وقتی.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
صحیفه امام، ج 18، ص: 118-128
اجازه نامه [به آقای علی درگاهی، در اخذ و صرف وجوه شرعیه ]
زمان: 27 شهریور 1365/ 13 محرّم 1407
مکان: تهران، جماران
موضوع: اجازه در اخذ وجوه شرعیه
مخاطب: درگاهی، علی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
13محرّم الحرام 1407
الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین.
و بعد، جناب ثقة الاسلام آقای آقا شیخ علی درگاهی- دامت توفیقاته- از طرف این جانب مجازند در اخذ وجوه شرعیه و صرف آن در موارد مقرره، و در مورد سهمین مبارکین نیز مجازند در اخذ و صرف سهم مبارک امام- علیه السلام- در مخارج خودشان به نحو اقتصاد، و در مورد ما زاد بر مخارج خود نیز مجازند ثلث آن را در مصارف مقرره شرعیه صرف نموده و ما بقی را جهت صرف در اعلای کلمه طیبه اسلام نزد این جانب ارسال دارند، و سهم سادات را نیز مجازند نصف آن را به سادات محل بپردازند، و نصف دیگر را ارسال دارند. «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالی- بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا»؛ و السلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 20، ص: 135