وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 8 مرداد ماه

کد : 3303 | تاریخ : 08 مرداد 1398

حکم [انتصاب آقای حسین اکبری به سمت قاضی دادگاههای انقلاب آبادان و خرمشهر]8 مرداد 58

 یادبود [و دعا برای مرحوم آقای ملکی‏]8 مرداد 62

پاسخ استفتاء [دادستان کل کشور (توقیف حکم در صورت تشخیص حرج)] 8 مرداد 63

اجازه نامه [به آقای محمد حسن احمدی یزدی، در امور حسبیه و شرعیه‏] 8 مرداد 63

اجازه نامه [به آقای مهدی معتمدی، در امور حسبیه و شرعیه‏] 8 مرداد63

سخنرانی [در جمع مسئولان قضایی و وزارت امور خارجه (وظایف قضات و سفرا)] 8 مرداد 64 

 

 

حکم [انتصاب آقای حسین اکبری به سمت قاضی دادگاههای انقلاب آبادان و خرمشهر]

زمان: 8 مرداد 1358/ 5 رمضان 1399

مکان: قم‏

موضوع: انتصاب قاضی شرع دادگاههای انقلاب آبادان و خرمشهر

مخاطب: اکبری، حسین‏

بسمه تعالی‏

جناب مستطاب ثقة الاسلام و المسلمین آقای آقا شیخ حسین اکبری- دامت افاضاته‏

بدین وسیله جنابعالی به سمت قاضی شرع در دادگاههای انقلاب اسلامی در شهرهای آبادان و خرمشهر منصوب می‏شوید که زودتر به پرونده‏های متهمان زندانی در دو شهر فوق الذکر رسیدگی نموده و حکم شرع مقدس اسلام را درباره آنان اجرا نمایید. و در هر حال مراعات احتیاط را بنمایید؛ و هر کدام مشمول عفو صادره در نیمه شعبان 99 می‏شوند از زندان آزاد نمایید. از خدای تعالی موفقیت آن جناب را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

به تاریخ پنجم رمضان المبارک 99

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏9، ص: 253‏

 

 

یادبود [و دعا برای مرحوم آقای ملکی‏]

زمان: 8 مرداد 1362/ 19 شوال 1403

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: دعا برای مرحوم آقای ملکی‏

بسمه تعالی‏

خداوند رحمت فرماید مرحوم حجت الاسلام آقای ملکی را که از اشخاص متعهد و خدمتگزار به اسلام بودند.

19شوال 1403

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏18، ص: 26‏

                  


                     

پاسخ استفتاء [دادستان کل کشور (توقیف حکم در صورت تشخیص حرج)]

زمان: 8 مرداد 1363/ 1 ذی القعدة 1404

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اختیار دادستان کل بر توقیف حکم در صورت تشخیص حَرَج‏

سؤال ‏کننده: صانعی، یوسف (دادستان کل کشور)

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- دام ظله العالی‏

بعد التحیة، در مواردی که وزیر یا عالیترین مدیر و مقام مسئول در اجرای حکمی تشخیص حَرَج بدهند، آیا اجازه می‏فرمایید دادستان کل کشور با رعایت دقیق موازین شرعی مجاز بر توقیف اجرا باشد. الأمر إلیکم. دادستان کل کشور- یوسف صانعی‏].

بسمه تعالی‏

در مواردی که مدیر و مقام مسئول تشخیص حرج دادند با تشخیص و تصویب اکثریت شورای عالی قضایی، دادستان کل کشور می‏تواند از اجرای حکم جلوگیری کند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏18، ص: 523‏

 

 اجازه نامه [به آقای محمد حسن احمدی یزدی، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 8 مرداد 1363/ 1 ذی القعدة 1404

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: احمدی یزدی، محمد حسن‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

اول ذی قعده 1404

الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب ثقة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد حسن احمدی یزدی- دامت توفیقاته- که مدتی از عمر شریف خود را صرف در تحصیل علوم دینیه نموده‏اند، از طرف این جانب مجازند در تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و صرف آن در مخارج خودشان به نحو اقتصاد و صرف ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- و نصف از سهم سادات را در موارد مقرره شرعیه و ارسال ما بقی را نزد این جانب جهت صرف در اعلای کلمه طیبه اسلام.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه- بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا»؛ و السلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏18، ص: 524‏

                     

اجازه نامه [به آقای مهدی معتمدی، در امور حسبیه و شرعیه‏]

زمان: 8 مرداد 1363/ 1 ذی القعدة 1404

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه‏

مخاطب: معتمدی، مهدی‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

اول ذی قعده 1404

الحمد للَّه رب العالمین، و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین، و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب ثقة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مهدی معتمدی- دامت توفیقاته از طرف این جانب مجازند در تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و صرف ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- و نصف از سهم سادات را در موارد مقرره شرعیه و ارسال ما بقی را نزد این جانب برای اعلای کلمه طیبه اسلام.

 «و اوصیه- ایّده اللَّه تعالی- بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا»؛ و السلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج‏18، ص: 525‏


سخنرانی [در جمع مسئولان قضایی و وزارت امور خارجه (وظایف قضات و سفرا)]

زمان: 8 مرداد 1364/ 11 ذی القعدة 1405

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: لزوم اهتمام به امر قضا و وظایف سفرا و نمایندگان جمهوری اسلامی در خارج‏

مناسبت: میلاد حضرت رضا (ع)

حضار: اعضای شورای عالی قضایی- کارکنان قوه قضاییه- وزیر امور خارجه و نمایندگان جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی و امریکایی‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من این روز مبارک را به همه مسلمین جهان و به همه مستضعفان، خصوصاً به ملت شیعه و بالاخص به شما آقایان که این جا تشریف آوردید، تبریک عرض می‏کنم. امید است خدای تبارک و تعالی به برکت مرقد مطهر حضرت رضا- سلام اللَّه علیه- به ما توفیق بدهد که ما تابع تعالیم عالیه اسلام باشیم و تابع تربیت‏هایی که ائمه هدی‏ متکفل شدند، باشیم. امیدوارم که خداوند همه ملت‏ها را و خصوصاً ملت ایران را، موفق کند که به طور صحیح به احکام اسلام عمل کنند و متکی به الطاف عالیه حق تعالی باشند و در این راهی که پیش گرفته‏اند، پیش بروند و ان شاء اللَّه، موفقیت‏هایی حاصل بشود.

آنچه که من در این محضر محترم باید عرض کنم، یک مطلب راجع به قوه قضاییه است و یک مطلب راجع به کسانی است که در خارج کشور مشغول خدمت هستند که عده‏ای‏شان این جا امروز تشریف دارند. مطلبی که راجع به قضاوت عرض می‏کنم، یک صحبت راجع به این است که باید پرسنل این قوه تقویت بشود و این یک جهتش به عهده حوزه‏های علمیه سرتاسر کشور است و خصوصاً حوزه علمیه قم. مسئله قضا یک مسئله مهمی است که سر و کارش با همه حیثیت کشور است و مسلمانان است. و آن قدری که اسلام درباره قضا سفارش کرده است، شاید کمتر در چیزهای دیگر سفارش کرده باشد.

بنا بر این، یک تکلیف است بر همه کسانی که می‏توانند قضاوت کنند و در حوزه‏ها معطل مانده‏اند. خیلی اشخاص هستند که اگر توجه به این مسأله داشته باشند که یک تکلیفی است، بر همه هست تا آن جایی که به مقدار کفایت تحقق پیدا بکند، و الّا واجبات کفاییه هم بر همه آحاد واجب است. وقتی وجوب برداشته می‏شود که به مقدار کفایت، این عمل تحقق پیدا کرده باشد. بنا بر این، به عهده همه حوزه‏های علمیه سرتاسری است که در این امر اهتمام کنند؛ افرادی که در آن جا قدرت این معنا را دارند که قضاوت کنند، بیایند مشغول کار بشوند. این یک خدمتی به اسلام است، یک خدمتی به کشور است و یک تکلیفی است که خدای تبارک و تعالی بر همه کرده است و امیدوارم که این کار را انجام بدهند.

و امیدوارم که دانشجویانی که برای این خدمت مشغول هستند، هم در رشته قضاوت و هم در تهذیب اخلاق، مهم این است که [در] این دو جناح، هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم بدون عمل، مفید که نیست، بلکه مضر است. شاید بسیاری از مصیبت‏هایی که بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است. تمام این خرابی‏هایی که الآن در دنیا به وجود آمده است، اینها برای این است که علمی بوده است که توأم با تهذیب نبوده است؛ علم را دارند، لکن مهذب نیستند. شما اگر بخواهید خدمت بکنید به اسلام، خدمت بکنید به کشور خودتان، استقلال کشور خودتان را حفظ کنید، وابسته به هیچ جا نباشید، باید هم رشته علم را تقویت کنید وهم تهذیب اخلاق را و هم عمل را.و من امیدوارم که همین طور باشد و شماها موفق بشوید به این که این تکلیف بزرگ را به طور شایسته به اتمام برسانید.و به قوه قضاییه عرض می‏کنم که مسئله قضا یک مسئله بسیار مهمی است که اگر انسان در آن قصور بکند، تقصیر بکند، ضرر وارد می‏شود. اگر تقصیر باشد، پیش خدای تبارک و تعالی مسئول است و اگر چنانچه زیاده روی بکند،‏این هم همین طور. میزان، احکام اسلام است. در اجرای حدود، نباید از آن حدودی که حق تعالی فرموده است، پایینتر عمل بشود و نباید زیادتر. حتی آن کسی را که الآن محکوم به قتل شده است و دارند می‏برندش در جایی که او را بکشند، هیچ کس حق ندارد حتی یک کلمه درشت به او بگوید؛ اجرای حکم خداست. اگر کسی یک سیلی به او زد، او حق دارد در همان جا، یک سیلی برگرداند و باید هم دیگران کمک کنند تا او قصاص بکند. اگر یک درشتی کرد، آن کسی که درشتی کرده است تعزیر لازم دارد، باید قوه قضاییه تعزیر کند او را.از آن طرف هم اگر کسی تقصیر بکند در این، یک کسی که مستحق هفتاد- مثلًا- شلاق است، شصت تا بزند، این هم تقصیری است که در حکم خدا شده است و خیال نکند که این یک رحمتی است، بلکه این یک امری است که معصیت خداست. اجرای حدود به آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، باید بشود. این که انسان ترحم کند به یک کسی که باید حد به او جاری بشود، حد را جاری نکند یا کم جاری کند، این عصیان است، بلکه به خود آن آدم هم لطمه وارد می‏شود، به خود ملت هم لطمه وارد می‏شود. این حدود همان طوری که تربیت می‏کند اشخاص را، ملت را هم می‏رساند به جایی که این طور فسادها در او کم بشود. اگر چنانچه یک حدی جاری بشود، این حدی که جاری می‏شود، هم تربیت می‏کند آن کسی [را] که حد خورده است و هم برای ملت خوب است؛ فی القصاصِ حیاة.زنده وقتی هستیم که همه موازین الهیه را عمل بکنیم و وقتی می‏توانیم با قدرت‏های بزرگ مقابله کنیم و آسیب‏پذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلام باشیم.

قضات وقتی می‏توانند قاضی باشند که در قضاوت، هم در جهت حکم و هم در جهت دستور به این که باید چه بشود، هیچ تقصیر و قصوری نکنند، نه غلو کنند، نه تقصیر بکنند.بنا بر این، یکی از مهمات است که باید ملاحظه بشود و ان شاء اللَّه که ملاحظه می‏شود. و من امیدوارم که همه ‏موفق بشوید به این که کارها را مطابق این طوری که خدا گفته است، عمل بکنید و نه زیاده روی کنید، یک وقت- خدای نخواسته- تجاوز از حد بکنید که آن تقصیر است و نه ناقص عمل کنید؛ یعنی، این که خدا گفته است، شما زیادتر از رحمت خدا خیال کنید رحمت دارید که آن هم تقصیر است. آن چیزی که صراط مستقیم است، آنی است که بر روشی که خدای تبارک و تعالی فرموده است، به آن روش عمل بشود. همین طور پلیس قضایی باید توجه بکند که این پلیس اسلام است، این پلیس قوه قضاییه اسلام است. این پلیس باید روی موازین عمل بکند- خدای نخواسته- یک وقت قدرت دارد، تجاوز نکند. به همان طوری که دستور داده می‏شود و دستور مطابق با موازین شرعیه است، به همان طور باید ان شاء اللَّه، عمل بکنند.

و آن چیزی که راجع به برادرهایی که از خارج این جا هستند و همه برادرهایی که در خارج کشور خدمت می‏کنند، عرض می‏کنم این است که باید همه شماها در هر جا هستید، خودتان را مقید و متعهد به اسلام بدانید، تحت تأثیر محیط آن جا واقع نشوید.خوب، کسی که وارد می‏شود در یک سفارتخانه‏ای در خارج، ببیند که وارد شد در یک محیط اسلامی، در یک محیط انسانی. این طور نباشد که- خدای نخواسته- در آن جا از آن چیزهایی که در سابق بود، چیزی باقی مانده باشد. اگر آن چیزهایی که در دوران سابق بود، در دوران طاغوت بود، در آن جا هست، جدیت کنید که بکلی پاکسازی بشود و امیدوارم شده باشد تا کنون. بنا بر این، وقتی ما می‏توانیم در مقابل همه دنیا بایستیم، بگوییم ما نه طرف «مغضوب علیهم» می‏رویم، نه طرف «ضالّین» ؛ نه طرف غرب می‏رویم، نه طرف شرق می‏رویم، وقتی ما می‏توانیم این طور باشیم و به صراط مستقیم عمل بکنیم که همه‏مان با هم باشیم، همه ید واحده باشیم، همان طوری که اسلام دستور داده، همه یک صدا باشیم؛ کانّه یک حلقوم است که صدا می‏کند، همه با هم مجتمع باشیم، سستی نکنیم.

هر چه پیش می‏رود اسلام، ما قوه بدهیم به اسلام، ما بیشتر فعالیت بکنیم. این طور نباشد که حالایی که اسلام در ایران، حالا آمده است، پس ما دیگر کار نداشته باشیم.نخیر، حالا اول کار است، ما باید کار داشته باشیم. در همه امور، ما باید قوی باشیم و بهترین مأمور این است که به این چیزی که به خودش محول شده است، خوب عمل بکند. شما اگر چنانچه فرض کنید در یک سفارتخانه‏ای هستید، می‏خواهید عمل بکنید، باید خودتان آن کاری [را] که به شما محول شده خوب عمل کنید، به دیگران کار نداشته باشید. بله، اگر که آنها خلاف کردند، شما نهی‏شان کنید، اما این طور نباشد که نظرتان این باشد که او چه جور دارد عمل می‏کند؛ شما باید عملی که خودتان انجام می‏دهید، مطابق با موازین و قوانینی باشد که در اسلام است و در جمهوری اسلامی هست. بناء علیه، مأمور خوب، انسان خوب آن کسی است که مأموریت خودش را خوب عمل بکند و تکالیف خودش را خوب از عهده برآید و من امیدوارم که همه شما این طور باشید و ملت ایران هم این طور باشد.

از مسائلی که ما در پیش داریم، الآن قضیه انتخابات رئیس جمهور است. من کار ندارم کی رئیس جمهور می‏شود، به من مربوط نیست، من خودم یک رأی دارم به هر که دلم می‏خواهد می‏دهم، شما هم همین طور. اما اگر بخواهید در مقابل دنیا اظهار حیات بکنید که بگویید ما بعد از گذشتن چندین سال زنده هستیم، باید مشارکت کنید. اگر- خدای نخواسته- از عدم مشارکت شما یک لطمه‏ای بر جمهوری اسلامی وارد بشود، بدانید که آحاد ما، که این خلاف را کرده باشیم- خدای نخواسته- مسئول هستیم؛ مسئول پیش خدا هستیم. مسأله، مسئله ریاست جمهور نیست؛ مسأله، مسئله اسلام است؛ مسأله، مسئله قواعد اسلام است؛ مسأله،مسئله حیثیت اسلام است ومسئله‏ای است که باید ما همه به آن اهمیت بدهیم و بیشتر از هر وقت و بیشتر از هر سال و هر دوره باید ان شاء اللَّه، شرکت بکنیم و امیدوارم که همه شرکت بکنند.

و شما بدانید که از مرکز ایران، اسلام پرتوش در تمام دنیا رفته است؛ همه جا هست.شما نمی‏دانم شنیدید آن طور که من شنیدم که در امریکا هم بانک اسلامی می‏خواهند درست کنند؟ البته آن اسلامی که آنها می‏گویند با این اسلامی که ما می‏گوییم دو تاست، اما شنیدم من که می‏خواهند بانک اسلامی درست کنند. این دولت‏هایی که بعض از این دولت‏ها مثل مصر و نمی‏دانم سودان و امثال ذلک که دارند احکام اسلام را صدا از آن می‏کنند، این را خیال می‏کنید که یک مسئله‏ای است که همین طوری واقع شده است؟

یک مسئله‏ای است که موج اسلام پرتوش را انداخته، رفته است به همه جا و همه جا این صدا درآمده است. الآن در امریکا هم این مسائل هست، در جاهای دیگر هم این مسائل هست. خواهی نخواهی منفعل شده‏اند از این حرکت. این حرکت اسلامی اسباب این شده است که سایر کشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمین کشورها که همه همراه هستند، این که گاهی وقت‏ها می‏گویند که «ای»! ایران منزوی شده است، مقصودشان چی است؟ مقصود این است که امریکا به ما [اعتنا] ندارد؟! امریکا هر آنی که ما دست به طرفش دراز کنیم صد مقابل او به ما بیشتر جواب می‏دهد، ولی ما اعتنا به او نداریم و همین طور سایرین.اگر مقصود این است که پیش ملت‏ها ما منزوی هستیم، خوب، همه می‏دانند که ملت‏ها همه توجه دارند. الآن هر جا که اجتماع اسلامی هست برادران اهل سنت ما، برادران اهل تشیع ما مجتمع هستند، راجع به اسلام و راجع به این که باید همه چیز اسلامی بشود و کشور خودشان اسلامی بشود؛ همه این مسائل هست و این پرتوی است که خدای تبارک و تعالی مرحمت فرموده است به همه جا، نورافکن کرده است و شما دنبال این باشید که ان شاء اللَّه، این مسأله به طور شایسته عمل بشود و عمده اجتماع شماست.

باز هم عرض می‏کنم اجتماع شما، وحدت شما [کارساز است.] آنهایی که حتی با ماها بد هستند، خوب، ما بد، اسلام که بد نیست. اگر دیدند که رأی دادن به رئیس جمهور، هر که می‏خواهد باشد، اجتماع در جمعیت مسلمین که هست، این اسباب تقویت اسلام است، آنهایی که به اسلام عقیده دارند، باید خودشان هم بیایند در میدان و بیایند رأی بدهند. این طور نباشد که حالایی که مطابق میل من نشده، من کنار بروم. نخیر، انسان باید مطابق میلش هم که نباشد، مع ذلک، در میدان باشد. مرحوم مدرس- رحمه اللَّه- گفته بود که من با جمهوری مخالفم- آن وقت مخالفت با جمهوری یک چیزی بود که واضح بود باید بشود؛ برای این که آنها می‏خواستند بساط درست کنند- گفت من با، گفته بود من با جمهوری مخالفم، لکن اگر جمهوری شد، کنار نمی‏روم، من در میدان هستم، من می‏روم سراغش.یک انسانی که می‏خواهد خدمت بکند، با هر رنگی که دارد، باید برود خدمت بکند.

موافق میل من است، خوب، خدمت می‏کند؛ موافق میل من هم نیست، خدمت به اسلام است، خدمت به جمهوری اسلامی است. کسانی که جمهوری اسلامی را صحیح می‏دانند، و لو با افراد مخالف هستند، اینها هم باید شرکت بکنند. اگر شرکت نکنند، دلیل بر این است که جمهوری اسلامی را قبول ندارند. من از خدای تبارک و تعالی تقاضا دارم که ما را موفق کند که همه ما به خدمت به اسلام موفق بشویم و امیدوار است که رزمندگان ما را هم در جبهه‏ها تقویت کند، همان طوری که قوی هستند بیشتر تقویت کند و خداوند همه ما را تابع احکام اسلام قرار بدهد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه

صحیفه امام، ج‏19، ص: 324-330‏

                       

انتهای پیام /*