ویژگی های فردی حضرت امام خمینی (س)
1ـ وقت شناسی و نظم در امور
امام خمینی (س) ساعات شبانه روز خود را تقسیم بندی کرده بودند و ساعت عبادت، استراحت، مطالعه، رفت و آمد و ... ایشان مشخص بود و این تقسیم و برنامه ریزی، مبنای تنظیم برنامه خانواده امام نیز شده بود. توجه در رفتار و عملکرد امام، نشان می دهد که ایشان در تمام امور، بسیار به رعایت نظم مقید بودند و با نظم و برنامه خاصِّ از پیش معیّن شده، کارهای خود را انجام می دادند.
ایشان از نظم فکری بالایی برخوردار بود و در طول زندگی پر بار خویش، هیچ گاه دچار حتی کمترین تزلزل فکری و عقیدتی نشد.
حضرت امام (س)، درباره نظم فکری می فرمودند: اگر در زندگی مان، در رفتار و حرکاتمان نظم بدهیم، فکرمان هم بالطبع نظم می گیرد؛ وقتی فکر نظم گرفت ... یقیناً از آن نظم فکری کامل الهی هم برخوردار خواهد شد. [6]
2ـ حسن خلق
امام خمینی (س) درباره حسن خلق فرمودند: شیوه ائمه ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم می دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار می کردند. و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام می دهند.
امام (س) نیز این حسن صورت باطنی را به خوبی با الگوگیری از ائمه معصومین (ع)، کسب کرده و با تمام اشتغالات ذهنی و فکری که داشتند، هم اهل مزاح و شوخی بودند و هم از خلق و خویی بالا برخوردار بودند. این نرم خویی و آرامش در کلام و رقّت قلب ایشان به گونه ای بود که همه افراد خانواده؛ حتی بچه ها به خود اجازه شوخی و مزاح با ایشان را می دادند. ایشان همیشه در حال لبخند بودند تا جایی که نوه های امام؛ خانمها نعیمه و عاطفه اشراقی، نقل می کنند: همه ما فکر می کردیم که امام، ما را بیشتر از دیگران دوست دارد؛ چون به همه لبخند می زدند.
3ـ زهد و ساده زیستی
سادگی در زندگی امام و اطرافیان ایشان، قابل مشاهده بود. ایشان نه تنها از تجملات بیزار بودند، بلکه از امور غیر تجملی هم دوری می کردند.
البته سادگی جزء خصایص حضرت امام بود و هیچ حادثه ای باعث نمی شد تا این خصیصه جای خود را به چیز دیگری بدهد. ایشان حتی پس از پیروزی انقلاب و ورود به خاک میهن و در اوج احساسات مردم، سادگی خود را حفظ کردند و از بسیاری از تجملات دوری کردند. امام (س)، حتی مراسم تشریفات ورود به میهن را نیز اجازه ندادند و فرمودند: مگر می خواهند کورش را وارد ایران کنند... یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز می گردد. من می خواهم میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم.
امام در زندگی خود با الگوگیری از بانوی بزرگ اسلام، همواره ساده زیستی را؛ برای خود، مردم و مسئولین، مورد تأکید قرار داده و ترجیح می دادند در اتاقشان، به جای فرش، موکت پهن باشد و اغلب با مخالفت اطرافیان (به جز افراد خانواده) روبرو می شدند.
4ـ ورزش
امام تأکید زیادی بر ورزش سالم داشتند و می فرمودند: عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همان طور که بدن را تربیت می کند... عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد. شما همان طور که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید، و ان شاء الله برای مملکت و آتیه مملکت مفید خواهید شد، لازم است که همه ابعاد وجودی خودتان را تحت تربیت ورزشی درآورید
و در جای دیگر می فرمایند: آن ها که جنبه ورزشکاری و مادی را دارند، آنها جوانهایی هستند که قوای جسمی شان به خاطر همین ورزش نشاط و آمادگی پیدا می کند، آن وقت روح آنها معنویات و ایمان را زودتر قبول می کند.
از جمله ورزشهایی که امام به آن اشتغال داشتند، کوهنوردی و پیاده روی بود. ایشان بعضی از تابستانها به «درکه» تهران می رفتند و یک ماه با خانواده، در منزل یک پیرزن، به سر می بردند. امام، عصرها با همان لباس روحانیت به کوه تشریف می بردند. این عمل امام تا سن پنجاه سالگی ادامه داشت.
5ـ بهداشت، آراستگی ظاهر و آرامش خاطر
توجه حضرت امام، به بهداشت و آراستگی ظاهر بیان می شود: ایشان هیچ گاه با ظاهری نامرتب در جامعه و حتی در میان افراد خانواده ظاهر نمی شدند و اسوه یک مسلمان واقعی بودند که نکته به نکته کارهایشان درس عملی برای مسلمانی و نمونه شدن است.
6 ـ شجاعت
دکتر پور مقدس؛ از پزشکان مراقب و معالج امام، نقل می کند: از اهل بیت امام شنیدم که ایشان در جلسات خصوصی شان گفته بودند: من اصلاً به چیزی مثل پدیده ترس خو نگرفته ام و نمی دانم ترس چیست؛ یعنی وقتی آدمی می ترسد چطور می شود و ما از نظر پزشکی این قضیه را لمس کردیم که اصلاً ترس در تن امام وجود نداشت؛ چرا که از نظر فیزیولوژی و پزشکی، کسی که بترسد، ماده ای در بدنش ترشح می شود به نام «آدرنالین» و این ماده در ضمن ترسیدن، مسئول تظاهرات ترس است؛ یعنی باعث افزایش تعداد ضربان قلب می شود، رنگ انسان سفید می شود، بدن به لرزش و ارتعاش درمی آید، فشار خون بالا می رود و حالت نامطلوبی در شخص ایجاد می شود و ما که دقیقاً هشت نه سال نبض امام در دستمان ... بود و حتی این اواخر که قلب ایشان به طریقه «تله مانیتور»... کنترل می شد... و در این مدت ناملایمات زیادی رخ داده بود... هرگز ندیدیم ضربان قلب امام بالا رود.
7ـ هنرمندی و هنرپروری امام (س)
حضرت امام در زمینه هنرهای گوناگون، یک هنرمند به تمام معنا و برجسته بودند. هنری که از فطرت پاک و متعالی او سرچشمه گرفته و در بستر تعلیم و تربیت اسلامی شکوفا شده و با زیباترین قالب ها و مفاهیم متعالی الهی به ثمر نشسته و همواره در خدمت نشر و ترویج مفاهیم وحی به جامعه اسلامی و انسانی بوده است. هنرهایی مانند: سخنوری، نویسندگی، خط و... که سخن گفتن پیرامون هر یک، فصل جداگانه ای می طلبد. ذکر چند نمونه از هنردوستی و هنرپروری امام، خالی از لطف نیست.
ااشعار امام برگرفته از روح بلند عرفانی و نشانه ای از وسعت اندیشه و نگاه ایشان به جهان و آفرینش الهی بود. اشعار امام در واقع تصویرگر والایی روح و سجایای اخلاقی سراینده و خالق آن است و معنویت، در اشعار امام به جهت روحیه معنوی خود امام، حضوری زنده و بالنده دارد.
منبع: رفتار شناسی امام خمینی (س)، گردآوری و تنظیم: مرضیه مطهری، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 32-65 (با تلخیص)