وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 28 بهمن ماه

کد : 2966 | تاریخ : 28 بهمن 1398

نامه [به آقای سید محمد رضا سعیدی (خودداری  از ورود در اختلافات محلی)]28 بهمن 48

نامه [تشکر به آقای اراکی (تبریک پیروزی انقلاب اسلامی)]28 بهمن 57

پیام [تشکر از اعتصاب کنندگان و تأکید بر اجتناب از گرانفروشی ]28 بهمن 57

نامه [به آقای محمود لولاچیان (تشکیل کمیته ای برای رسیدگی به وضع کارگران)]28 بهمن 57

سخنرانی [در جمع گروه پژوهشهای ملی و اجتماعی (اراده الهی و وحدت ملی)]28 بهمن 57

گفتگو [با نمایندگان پاپ (قدرت ایمان و اسلام)]28 بهمن 57

گفتگو [با یاسر عرفات (پیروزی انقلاب اسلامی و وضعیت فلسطین)]28 بهمن 57

نامه [تشکر به اهالی میانه (تبریک ورود امام و همبستگی با نهضت)]28 بهمن 57

پیام [به شرکت کنندگان در کنگره انقلاب اسلامی (استقلال، رأس تمام  برنامه ها)]28 بهمن 58

بیانات [در جمع مسئولین ژاندارمری (حفظ عنایت  الهی در خدمتگزاری به مردم)]28 بهمن 63

 

نامه [به آقای سید محمد رضا سعیدی (خودداری  از ورود در اختلافات محلی)]

زمان: 28 بهمن 1348/ 10 ذی الحجه 1389

مکان: نجف

موضوع: خودداری از ورود در اختلافات محلی

مخاطب: سعیدی، سید محمد رضا

بسمه تعالی

روز عید اضحی  89

معروض می دارد، مرقومات شریفه واصل، لکن مسافر برای جواب کمیاب است، اینک تصدیع می دهد. مرقوم مفصل شما را مطالعه کردم. قبلًا هم تذکر دادم که جنابعالی در این اختلافات محلی وارد نشوید؛ شما مشغول کار خودتان باشید. صلاح دین و دنیای شما نیست با این نحو اشخاص طرف شوید. این جانب نمی توانم درباره اشخاص چیزی بنویسم؛ شما خودتان اهل تشخیص هستید و می دانید اگر کسی ادعا کند که فلانی به من ارجاع نموده صحیح نیست. تا کنون در تهران به احدی ارجاع ننمودم و در غیر تهران ایضاً. فقط همان سابق به یکی دو تا از مراجع که اکنون مرحوم شده اند ارجاع نموده ام. سرکار هیچ در این موضوعات باور نکنید و باز تکرار می کنم در این مشاجرات وارد نشوید تا بتوانید به خدمت خودتان به اسلام ادامه دهید. و السلام علیکم.

صحیفه امام، ج 2، ص: 263


نامه [تشکر به آقای اراکی (تبریک پیروزی انقلاب اسلامی)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: ثمره انقلاب اسلامی

مخاطب: عراقی (اراکی)، محمد علی (از علمای بزرگ قم)

بسمه تعالی

19 ربیع الاول 99

به عرض عالی می رساند، مرقوم محترم که حاکی از سلامت وجود مبارک و حاوی تفقد از این جانب بود موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالی را خواستار. آنچه شد به قدرت والای اسلام و ایمان سرشار ملت و ادعیه خالصه بندگان خالص خداوند بحمد اللَّه تعالی با ضایعات نسبتاً کم و دریافتهای بسیار زیاد واقع شد. انقلابات معروف کشورهای دیگر با ضایعات کمرشکن و خرابیها و کشتارهای بسیار زیاد به قدر این انقلاب ثمربخش نبود؛ اگر در این انقلاب اسلامی هیچ ثمره نبود جز انقراض این سلسله خبیثه، ملت را کافی بود؛ لکن امید است به ادعیه خالصه جنابعالی و سایر عباد اللَّه المخلصین ثمرات بزرگ اسلامی بر آن مترتب شود.

احتیاج مبرم به ادعیه مبارکه دارم. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین خصوص علمای اعلام را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 168


پیام [تشکر از اعتصاب کنندگان و تأکید بر اجتناب از گرانفروشی ]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: لزوم اجتناب از اجحاف و گرانفروشی

مخاطب: اعتصاب کنندگان (دانشگاهیان، کارگران، کارمندان، کسبه، کشاورزان و ...)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

اینک که به خواست خداوند متعال و همت و پیوستگی ملت شجاع و قهرمان ایران انقلاب اسلامی موفقیتهای چشمگیری به دست آورد، لازم دانستم از کلیه اعتصابیون محترم از روحانی، دانشگاهی، فرهنگی، کارگر، کارمندان بخشهای مختلف دولتی و خصوصی، دهقانان، مطبوعات، تجار و اصناف بازار تهران و شهرستانها و عموم بازرگانان، پیشه وران و صاحبان مشاغل- ایّدهم اللَّه تعالی- تشکر کنم.

زحمات فراوان و مشکلات زیادی که در طول این مدت تحمل کردید، مورد قدردانی این جانب است. اعتصابات طولانی و سراسری و همبستگی بی نظیر شما به دنیا ثابت نمود که حاضر نیستید زیر بار دیکتاتوری و ستم بروید و حاضر نیستید اجانب در کشور شما دخالت نمایند، و برای رسیدن به آرمانهای اسلامی از هیچ گونه فداکاری مضایقه ندارید.

اکنون که به یاری خداوند آماده شروع به کار و شکستن اعتصابات هستید، باید به تذکرات ذیل توجه نمایید:

1- تجار و کسبه و تولید کنندگان باید از اجحاف و گرانفروشی و هر نوع سوء استفاده از شرایط موجود خودداری نمایند و سعی کنند قیمتها کاملًا عادلانه و بر وفق موازین شرعی باشد؛

2- لازم است مساوات و برابری اسلامی را کاملًا در نظر گرفته نسبت به طلبهایی که به صورت چک و یا سفته و یا هر نوع دیگر دارند، مراعات لازم را بنمایند و به بدهکاران مهلت کافی بدهند؛ و از فشار آوردن به کسبه ای که به خاطر اعتصابات طولانی متضرر شده اند خودداری کنند، و به آنان مهلت داده شود که بتوانند به طوری که فشار بر آنها وارد نشود بدهکاریهای خود را بدهند. من از تجار و بازرگانان انتظار دارم این امر انسانی و اسلامی را توجه نموده و عمل نمایند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص:169- 170


نامه [به آقای محمود لولاچیان (تشکیل کمیته ای برای رسیدگی به وضع کارگران)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: تشکیل کمیته برای رسیدگی به خواستهای کارگران

مخاطب: لولاچیان، محمود- صادقی، میر محمد

[محضر مقدس حضرت آیت اللَّه العظمی الامام الخمینی- دام ظله الوارف- ...

تحیةً و احتراماً به دنبال شکسته شدن اعتصابات، در برخی از مؤسسات، کارگران نسبت به حضور مسئولان وابسته به رژیم سابق اعتراض کرده اند و حتی مشاهده شده که به سرِ کار خود نرفته اند. و از طرفی عناصر مخرب هم از این فرصت استفاده کرده تحریکاتی می کنند. و چون این جریانات ممکن است عوارض نامطلوبی به بار آورد مستدعی است دستور فرمایید کمیته ای مرکب از افراد صالح تحت نظر آقای دکتر بهشتی و آقای موسوی اردبیلی تشکیل شود تا ضمن تأمین خواستهای حقه کارگران و نیز توجیه آنان به وضع خطیر انقلاب، از گسترش و سرایت این عوارض جلوگیری به عمل آورند.

محمود لولاچیان- میر محمد صادقی ]

بسمه تعالی

حضرات آقایان عمل فرمایند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 171


سخنرانی [در جمع گروه پژوهشهای ملی و اجتماعی (اراده الهی و وحدت ملی)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: عامل پیروزی، اراده الهی و وحدت ملت

حضار: گروه پژوهشهای ملی- اجتماعی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

عنایات الهی در انقلاب ایران

من از آقایان تشکر می کنم که در این موقع حساس، همه احساس مسئولیت کردید. تا اینجا که مسائل رسیده است، رمز رسیدنش تا اینجا، وحدت همه جانبه ملت بود. اقشار ملت همه با هم بستگی پیدا کردند، و از مرکز تا دورافتاده ترین قصبات و دهات اینجا، تهران و سایر شهرها تا آخرین قصبات، تا آخرین دهات، هم صدا بودند. من در پاریس که بودم یک نفری که آشنا بود آمد گفت که من رفتم به دهات جاپلق  و بختیاری و آن حدود کمره  آن حدود؛ و بعضی از قرا را اسم برد، یعنی قلعه ای را اسم برد که این قلعه در نزدیک یک کوه واقع است و هیچ هم اطرافش [آبادی ] نیست و من آنجا را دیده ام. گفت من در آن قلعه رفتم دیدم که در آن قلعه حرفها همان است که در مرکز هست و همان [شعارها] آن شخص گفت که در دهات اینجاها که رفتم، صبح که می شد، آن آقای دِه جلو می افتاد و دهاتیها دنبال او راهپیمایی می کردند، [تظاهرات ] می کردند. رمز این پیروزی، این وحدت کلمه است و این وحدت کلمه را خدا ایجاد کرد. یعنی من نمی توانم تصور کنم که بشر بتواند یک ملت سی و چند میلیونی را در مدت کوتاهی این طور همزبان بکند، هم قلب بکند که بچه دو- سه ساله زبان باز می کند و همین مسائل را می گوید، آن پیرمرد هشتاد ساله هم همین را می گوید. زن و مرد و بچه و صغیر و کبیر همه یک روال  حرکت کردند. این جز اراده الهی نمی شود باشد. و من هم از اول این معنا را چون احساس کرده بودم، امیدوار شده بودم به این نهضت؛ نهضتی که ملت به خواست خدا وحدت پیدا کرده است پیروز خواهد شد. رمز پیروزی همین وحدت کلمه بود و ما باید همین را حفظ کنیم. یعنی هر کس در هر مقامی که هست، من که یک طلبه هستم، آقایان که از علمای اعلام هستند، شما که از روشنفکران و متفکرین هستید، همه ما الآن مسئول هستیم برای آتیه این کشور.

تا حالا ما دزدها را- یک مقدارشان را- بیرون کردیم یعنی آنهایی که جنایتکار بودند و مملکت ما را خراب کرده بودند، و شاید بدتر از آن جنگنده هایی بودند که به ممالک می زدند. آنها می آمدند و زود رد می شدند و می رفتند. اما ایران ما تقریباً بعد از اینکه زیر یوغ 2500 سال سلطنت بوده ... و همه سلاطین بی استثنا- تقریباً بی استثنا- مردم خونخواری بودند، حتی آنهایی که به عدالت معروفند. کسانی که اهل تاریخ هستند می دانند که همان «انوشیروان عادل» چه آدمی بوده است و چه آدم ظالمی بوده است.

تا رسید نوبت به زمان دیکتاتوری رضا خان؛ و بعد از او هم بدتر از او این پسر که حقیقتاً خَلَف صدق او بود! اینها از مغول به ما بدتر کردند برای اینکه مغول به فرهنگ ما دیگر کار نداشت. مغول آمد یک چپاولی کرد و گذشت و رفت؛ بعد مردم مشغول شدند به کار خودشان. اینها پنجاه سال بر ما حکومت کردند، حکومت جابرانه کردند و همه [هستی ] مان را از دست دادیم به واسطه آنها. پنجاه سال خرابکاری، آن هم با فریادهای «تمدن بزرگ»! پنجاه سال بی فرهنگی، آن هم با فریاد فرهنگ [مترقی ]! پنجاه سال جنایت، آن هم با فریاد «عدالت اجتماعی»! پنجاه سال اختناق، آن هم با فریاد آزادی: «آزادزنان» و «آزادمردان»! اینها همه [حیثیت ] ما را شکستند و از بین بردند. خزانه ما تهی شد از جواهرات ایران. یک مقدار آن را رضا خان برد، یک مقدار آن را این پسر برد. و اموال این ملت را برداشتند و بردند در خارجه، ویلاها درست کردند. عرض می کنم الآن  هم در آنجاها ویلاها دارند. در آن بانکها، خصوصاً بانک سوئیس، اینها زیاد از اموال ملت دارند. و ما ان شاء اللَّه در آتیه نزدیکی بررسی در این امر را خواهیم کرد. و ان شاء اللَّه خود او را می خواهیم. اگر تحویل ندادند، محاکمه غیابی می کنیم و اموالی که اینجا دارد مصادره می کنیم. اموالی که در بانکهای خارجی دارد، اموال آنها را هم توقیف می کنیم ان شاء اللَّه.

در هر صورت، این مقداری که تا حالا شده است و به وحدت کلمه شده است، خیانتکارها و دزدها و خرابکارها را بیرون کردیم. برای ما الآن مملکتی گذاشتند، وارث مملکتی هستیم که نه یک فرهنگ مستقل مترقی دارد، نه یک ارتش مستقل دارد، نه یک کشاورزی دارد. کشاورزی را دیدید که به چه حالی درآوردند، و ایران را بازار قرار دادند برای جاهای دیگر. و همه چیزهای این مملکت تقریباً به هم ریخته است. الآن- از حالا به بعد- وقت ساختن این خرابه است. در وقت ساختن این خرابه، ما همه موظف هستیم. من که یک طلبه هستم موظفم، آقایان علمای اعلام در بلاد و مراجع موظفند، شما آقایان هم که اهل علم و جزء علما هستید شما هم موظف هستید، روشنفکرها هم موظف هستند؛ همه اقشار ملت [موظفند]. یعنی یک مسئله ای است که نه روحانیت به تنهایی می تواند، نه دولت به تنهایی می تواند، نه وکلای عدلیه می توانند، نه دادگستری می تواند؛ هیچ کس به تنهایی نمی تواند این کار را انجام بدهد. همین طوری که به تنهایی نمی شد رفع فساد کرد و ملت با هم شدند تا رفع فساد را تا حدودی کردند، و ان شاء اللَّه می کنند.

برای ساختن ایران هم همه ملت باید شرکت کنند: کشاورز در حد کشاورزی، زارع در حد زارع بودن، اهل صنعت در حد صانع بودن، و همه اقشار ملت، از دولت و غیر دولت گرفته، اینها باید با هم همکاری بکنند و برادرانه دست به هم بدهند و این خرابه ای که برای ما گذاشتند از سر بسازند و آبادش کنند.

من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که به همه شما، به همه ما توفیق خدمت بدهد. و عمده این است که یک قیام الهی باشد. و من احساس کردم که این آیه شریفه ای که دارد إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی  وَ فُرادی ، قیام باید للَّه باشد. خدای تبارک و تعالی می فرماید که یک موعظه من فقط دارم، فقط یک موعظه: آن این است که قیام کنید، نهضت کنید برای خدا. قیام وقتی برای خدا باشد [شکوفا می شود] من احساس کردم که این قیامی که ملت ایران کرد قیام برای خدا بود. برای اینکه شکوفا شد در آنها یک حالات نفسانی [دیده نمی شد] یک انسانیت در بین مردم شکوفایی پیدا کرد. و این نیست جز اینکه یک نحو ایمان بود، یک نحو خداپرستی بود، «خدا نمونه ای» بود.

در هر صورت باید همه ایمانمان را راسخ کنیم و اتکال به خدای تبارک و تعالی بکنیم، و با اتکال به خدای تبارک و تعالی نگذاریم از این به بعد اجانب در این مملکت دخالت بکنند، منافع ما را مفت و مجان ببرند؛ همین طوری که دیدید نفت ما را بردند و اگر چند سال دیگر این [شاه ] مانده بود، همان طوری که خودش می گفت، دیگر نفت تمام می شد. در ازای آن به ما چه دادند؟ در ازای آن پایگاه درست کردند برای امریکا! یعنی هم نفت ما را بردند، هم به نفع آنها پایگاه درست کردند. وصف مصیبت ما زیاد است. و بعدها مطلعین، اشخاصی که اطلاع از حقایق دارند بعدها خواهند نوشت، در تاریخ خواهد ثبت شد؛ ما همه آن را اطلاع نداریم. آن چپاولهایی که اینها کردند، آن خیانتهایی که اینها کردند، ما نمی توانیم الآن شرح بدهیم. اطلاعش را هم نداریم. مطلعین کم کم خواهند اینها را گفت. در هر صورت از این به بعد ما احتیاج داریم که همه با هم باشیم برای خدای تبارک و تعالی با ایمان راسخ؛ همان طوری که ایمان راسخ ملت ما ابرقدرتها را کنار زد.

شما دیدید که اولی که این نهضت پیش آمد، امریکا با آن شدت دنبال اینکه خیر، من چه خواهم کرد! چه خواهم کرد! و دیگران، انگلستان هم همین طور؛ شوروی هم با ملایمت ولی واقعش هم همین بود؛ چین هم که همین طور بود. اینها همه اول آن طور کردند؛ بعد که ملت پافشاری کرد، کم کم اینها یکی یکی عقب زدند. به قدری عقب زدند که الآن این محمد رضا در رباط است! حالا نمی دانم کجاست. کسی راهش نمی دهد! ممالک یکی یکی می آیند می گویند ما نمی توانیم تو را حفظت کنیم! به اینجا رسید که راهش نمی دهند! ان شاء اللَّه راهش ندهند. ما خودمان راهش می دهیم! بگذار بیاید و در یک محکمه عدلی محاکمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم که آمد نباید بکشند او را، باید اموال را از او بگیرند؛ اموال مردم را بدهد. بعد هم اگر مجازاتْ قتل است، مجازاتش کنید. و هست حتماً! من از خدای تبارک و تعالی سلامت و توفیق همه آقایان را می خواهم؛ و امیدوارم که با هم- همه با هم- این کشتی غرق شده را نجات بدهند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته

صحیفه امام، ج 6، ص:172- 176


گفتگو [با نمایندگان پاپ (قدرت ایمان و اسلام)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: غلبه قدرت ایمان و اسلام بر ظلم و استعمار

حضار: سفیر واتیکان و همراهان (نمایندگان پاپ)

[نماینده پاپ ژان پل دوم: پاپ از ما خواسته است که آرزوهای قلبی خود را برای سلامت شما و موفقیت ملت ایران خدمتتان تقدیم داریم ]

امام: اقلیتهای مذهبی همیشه در اسلام محترم بوده اند؛ و توافق بین ادیان بزرگ یکتاپرست برای پیشرفت بشریت لازم است

این قدرت ایمان ملت و قوه اسلام بود که بر ظلم و استبداد و استعمار غلبه کرد. امیدوارم دیگر ملل نیز از این طریق به ما متصل شوند.

[نماینده پاپ: ما تازه شروع به گفتگو بین اسلام و مذهب کاتولیک نموده ایم و امیدوارم این گفتگو و تبادل نظر در نظام جدیدی که تحت رهبری شما در این کشور به وجود آمده است ادامه یابد]

صحیفه امام، ج 6، ص: 177


گفتگو [با یاسر عرفات (پیروزی انقلاب اسلامی و وضعیت فلسطین)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: غلبه ایمان بر قدرتهای شیطانی

حضار: یاسر عرفات- هانی الحسن و چند تن از مقامات فلسطینی- خمینی، سید احمد- یزدی، ابراهیم

امام: انقلاب ما هر چه هم که قوه های مادی اش کم باشد، این معنویتْ اسباب پیشرفت می شود. و لهذا یک قدرت شیطانی عظیمی که پشتوانه آن و پشتیبان آن ابرقدرتها بودند و آنها مجهز به همه جهازات شیطانی بودند، و ملت ما مشت داشت و خون، این مشت و این خون غلبه کرد بر تمام این قدرتهای شیطانی و بر ابرقدرتها، که قبل از این غلبه از شاه پشتیبانی می کردند و اظهار وفاداری می کردند. این قوّت ایمان ملت ما باعث شد که با مشت و خون بر همه اینها غلبه کرد. و رمز این پیروزی، بعد از اینکه قوّت ایمان در کار بود، همان قوّت ایمان باعث شد که آن رمز حقیقی، که عبارت از وحدت کلمه ملت ما در این امر بود، موجب غلبه شود. این ثوره [1] چون اسلامی بود و انسانی، مثل برق در تمام اقطار ایران، از آن دهکده های دورافتاده تا مرکز سرایت کرد و [به ] همه اقشار ایران [رسید] و به واسطه همین وحدت کلمه بود که نتوانست این قوای شیطانی مقاومت کند، و سنگر را یکی پس از دیگری تحویل داد

و البته الآن مشکلات ما خیلی زیاد است ... مملکت ما را غارت کردند. همه آثار تمدن را اینها واژگونه در این مملکت پیاده کردند، با اسم «تمدن بزرگ» فرهنگ ما را عقب زدند، و به اسم «پیشرفت» کشاورزی ما را بکلی از بین بردند، و به اسم «آزادی» آزادیهای تمام مطبوعات ما و محالّ تبلیغاتی ما را مختنق کردند. و یک مملکت آشفته ای الآن به ارث به ما رسیده است که همه جای آن خراب است و باید از سر، از نو ساخت. لکن به فضل خدا چون مطلبْ مطلب الهی است، و آن طور که من احساس می کنم خداوند اراده اش تعلق گرفته است که مستضعفین را غلبه بدهد، تمام اقشار ملت همراهند که با مشکلات مبارزه کنند. و ما مشکلاتمان را ان شاء اللَّه به واسطه همت ملتمان رفع خواهیم کرد. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ملت برادر ما، فلسطین را بر مشکلات خودش غلبه دهد. ما با آنها برادر هستیم. و من از اولی که این نهضت، قبل از پانزده سال که ابتدای این نهضت بود، راجع به فلسطین، در نوشته ها و گفته ها راجع به فلسطین و راجع به جنایاتی که اسرائیل در آن حدود کرده است همیشه متذکر می شدم. و الآن هم ان شاء اللَّه بعد از اینکه ما از این غائله فارغ بشویم، همان طوری که آن وقت در کنار شما بودیم حالا هم در کنار شما هستیم. و امیدواریم که همه با هم مثل برادر با مشکلات مقابله کنیم. من از خدای تبارک و تعالی عزت اسلام و مسلمین و رجوع «قُدْس» به برادران خودمان را می خواهم.

[یاسر عرفات: من از بدبختی آنجا متولد شدم یا از خوشبختی آنجا متولد شدم، و آنجا وطن من است. این حکم تقدیر بوده که در آنجا متولد شدم. این معنایش این نیست که من مسئول بیت المقدس هستم؛ مسئول آزاد کردنش همه شما هستید. مسئولیت شما بعد از این پیروزی بزرگ در ایران بیشتر از مسئولیت من است که در بیت المقدس متولد شدم. من غیر از خونم چیزی ندارم که در راه آزادی قدس بدهم ولی شما با این پیروزی بزرگ، همچو امکانات عظیمی را در اختیار دارید. و شما باید کاری کنید تا همه در قدس نماز بخوانید. (ان شاء اللَّه) پرچم فلسطین چنانکه در ایران برافراشته شد، هر گز نخواهیم گذاشت که در فلسطین برافراشته نگردد. بگین درباره پیروزی شما مطلب مهمی گفت: «دوران تاریکی در اسرائیل پیش آمده»]

امام: ان شاء اللَّه.

[عرفات: اینک زلزله در گرفته؛ و زلزله به ما نزدیک شده و یا رسیده، و. ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمی  من در جواب دایان و بگین گفتم که تو می توانی بروی یک پشتیبان انتخاب بکنی و تکیه به امریکا بدهی؛ ولی من هم می توانم پشتیبان پیدا کنم؛ و این پشتیبان را پیدا کرده ام و تکیه به ملت ایران به رهبری حضرت آیت اللَّه العظمی موسوی الخمینی دادم ]

امام: شاه هم تکیه کرده بود بر امریکا و انگلیس و چین و اسرائیل و همه اینها. لکن تکیه گاهها سست است. آن تکیه گاهی غیر سست و سنگین و مستحکم است که خدا باشد. خدا تکیه گاه است. و من به ایشان [یاسر عرفات ] و به ملت خودم و به ملت ایشان این توصیه را می کنم همیشه، به اینکه همیشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به این قدرتها نداشته باشند؛ اعتماد بر مادیات نکنند بلکه اعتماد بر معنویات بکنند. قدرت خدا فوق همه قدرتهاست. و لهذا ما دیدیم که ملتی که مستضعف بود و هیچ نداشت بر تمام قوا غلبه کرد، و ان شاء اللَّه می کند. و ما از هیچ چیز نمی ترسیم وقتی که با خدا باشیم؛ برای اینکه اگر کشته بشویم و با خدا باشیم سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم.

[عرفات: در سال گذشته نیروهای بزرگ اسرائیل به جنوب لبنان فرستاده شد برای سرکوب مردم فلسطین و مردم مسلمان جنوب لبنان. جنگجویانی که در برابر این واحدهای جنگی بزرگ مقاومت کردند از دو هزار تجاوز نمی کردند. در برابر آنها 65 هزار سرباز اسرائیلی بود! چه نیروهای ذخیره پشت جبهه، و نیروهایی که وارد معرکه کردند. معتقد بودند که در دو ساعت اینها را از بین می برند. خیلی به تنگنا افتادیم. من در نهایت شدت گفتم: خدایا! اگر این دسته از مردم کشته شوند، تو را در این منطقه پرستنده ای نخواهد ماند. و دیدم که پیروزی فرا رسید. آن آقای برژینسکی که گفت: خدا حافظ سازمان آزادیبخش تو رفتنی هستی، رفتی. دیدیم که خدا پیروزی بزرگی به ما عطا کرد و یک سال پس از پیروزی ما در جنوب لبنان، که پیروزی ساده و کوچکی بود، پس از گذشت یک سال، بزرگترین پیروزیها را به دست آوردیم اینجا: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً. ما ترس به دل دشمن افکنده ایم. وقتی بگین این حرف را می گوید که «دوره تاریکی برای ما آغاز شده» خیلی معنا دارد. این دلیل وحشتشان است. کیسینجر وقتی می گوید: «بزرگترین حادثه ای که بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده، پیروزی انقلاب ایران بوده»، این خطرناک بودن پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای امریکا در چه رابطه است! اگر امریکا در ایران اقداماتی را که در ویتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابی ایران امتداد پیدا می کند تا به اسرائیل برسد. دیروز این را کیسینجر گفته. از این حرف می توانیم بفهمیم که  چقدر خطرناک است برای مصالح امریکا در منطقه. و از زبان خود دشمن می شود فهمید که حقایق وضع ما چگونه است. وقتی که من به بغداد آمدم، به سران کشورهای عربی در بغداد- حکام عرب- گفتم که کمترین حرفی که از حکام عرب من شنیدم این بود که شما چه کار دارید به کار ایران؟! شما چه کار دارید به آیت اللَّه العظمی خمینی؟! این کمترین حرفی بوده که می زدند. دیگران می گفتند که مصالح شما با وجود شاه تأمین می شود! شاه را داشته باشید، مصالحتان شاید بهتر تأمین بشود. آخرین بار در یک دیدار از کشورهای خلیج، چند روز پیش از پیروزی شما حکام خلیج می گفتند که اطلاعاتی که به ما رسیده این است که بختیار پیروز می شود؛ و امریکایی ها بختیار را می توانند نگاه دارند در مقابل ایران ]

امام: همه حسابهایی که دولتهای بزرگ کرده اند، همه خطا از کار درآمد، برای اینکه یک مسئله الهی بود.

[عرفات:] وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ

امام: و این حسابها هم که می کنند، و بعدها می خواهند بکنند، آنها هم خطا از کار در می آید.

[عرفات: آنها می گویند زلزله ای رخ داده؛ ما می گوییم که انفجار نور روی داده. ما می گوییم دورانی که امت ما و منطقه ما آزاد و مستقل باشد فرا رسیده. مشکلات زیادی هست در پیش ولی در عین حال خوشبین هستم به آینده. و در برابر شما جهاد بزرگتر و کوششهای خسته کننده تری در پیش است. تجدید بنای جامعه سخت تر است از جنگیدن و پیروز شدن. شاه اینجا را خراب کرده ]

امام: ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم؛ و بر مشکلات به امید خدا غلبه می کنیم. و به مادیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادیات نمی دانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی که شَعْبِ ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست

 [عرفات: من فکر نمی کنم که توطئه های دشمن پایان یافته باشد. وقتی که سیل حوادث را از نظر می گذرانیم، به یقین می یابیم که دشمن رها نمی کند که دژی به این آسانی سقوط کند]

امام: او می خواهد نکند، لکن خدا بر خلاف او ان شاء اللَّه عمل می کند.

[عرفات: اگر چه من الآن خنده بر لب دارم، ولی قلبم خون می چکد برای کشتارهایی که در ایران شده ]

امام: ان شاء اللَّه قلب شما هم فراخ می شود.

[عرفات: خدا شاهد است که من در عمرم هیچ شادی ای به خودم ندیدم مثل شادی ای که به خودم دیدم وقتی که شما پیروز شدید]

امام: ان شاء اللَّه خداوند حفظ کند مسلمین را ان شاء اللَّه.

[یکی دیگر از فلسطینی ها: در لبنان شلیک تیر هوایی به علامت شادمانی ممنوع است؛ بیش از یک سال است که در لبنان ممنوع است؛ مخصوصاً فرمانده کل نیروهای آزادیبخش فلسطین دستور داده اند هیچ کس هیچ فشنگی را به هدر ندهد، به هیچ مناسبتی؛ یکباره سراسر لبنان آتش شد! ابو عمار برای اولین بار خودش پنج تیر شلیک کرد، و خود این قانون را شکست به نشانه شادمانی! بی شک دهکده های جنوبی لبنان و منطقه های شیعه نشین را با بمباران هوایی خواهند کوبید. بگین به علت حوادث ایران غمزده و غمگین است. خداوند ان شاء اللَّه جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائیل حفظ بکند. دولتهای عرب نیروهایش را حفظ بکند. ان شاء اللَّه حضرت آیت اللَّه العظمی خمینی و ملت ایران آنها را حفظ می کند]

امام: امیدواریم که خداوند حفظ کند.

[عرفات: درست است که اسرائیل دوستانی دارد، اما ما هم برادران و دوستانی داریم ]

امام: ما اعتمادمان به خدای تبارک و تعالی است.

[عرفات: هفته گذشته آغاز دوران تازه ای بود]

امام: ان شاء اللَّه

صحیفه امام، ج 6، ص:176- 182


نامه [تشکر به اهالی میانه (تبریک ورود امام و همبستگی با نهضت)]

زمان: 28 بهمن 1357/ 19 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه رفاه

موضوع: حفظ اتحاد و همبستگی

مخاطب: اهالی میانه و توابع

بسمه تعالی

خدمت اهالی محترم شهرستان میانه و توابع- ایّدهم اللَّه تعالی

طومارها و نامه های متعددی از شما به وسیله جناب مستطاب سید الاعلام و حجت الاسلام آقای حاج سید سجاد حججی- دامت افاضاته- در مورد ورود این جانب و همبستگی نسبت به نهضت مقدس اسلامی ملت ایران واصل گردید. از اظهار محبت شما متشکرم، و امید است ان شاء اللَّه تعالی این همبستگی و اتحاد را همیشه حفظ نموده تا به خواست خدای تعالی به پیروزیهای بیشتری در راه پیشبرد اهداف مقدسه شریعت مقدسه نایل گردیم. سلام این جانب را به عموم اهالی و بالخصوص پدران و مادران داغدیده ابلاغ نمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

به تاریخ نوزدهم شهر ربیع المولود 1399

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 183

 

پیام [به شرکت کنندگان در کنگره انقلاب اسلامی (استقلال، رأس تمام  برنامه ها)]

زمان: 28 بهمن 1358/ 30 ربیع الاول 1400

مکان: تهران، بیمارستان قلب

موضوع: استقلال، رأس برنامه دولت و ملت

مخاطب: شرکت کنندگان در کنگره انقلاب اسلامی

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

کنگره انقلاب اسلامی! پیام جامع الاطراف را ملاحظه نمودم. از تفقد آقایان و حُسن نظر به این ناچیز متشکرم. امید آن دارم که شما نخبگان ملت و متعهدان اسلام عزیز موفق باشید که انقلاب بزرگ اسلامی را تا منتهای مقصد- که حکومت اللَّه بر جمیع شئون کشور است- ادامه دهید. و امید آن دارم که با وحدت کلمه و کوشش در راه التیام بین قشرهای مختلف، موفق شوید که نمایندگانی متعهد، متفکر، دلسوز به ملت و خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمین، در مجلس شورای اسلامی بفرستید، و ملت بزرگ را برای این امر اسلامی- ملی برانگیزید، و پس از تشکیل مجلس نیز از مجلس و دولت پشتیبانی کنید. و در رأس برنامه ملت و دولت باید استقلال همه جانبه کشور، از قوای انتظامیه گرفته تا قوای تقنینیه و قضاییه و اجراییه [باشد]. و از پیوستگیهای زمان طاغوت به قدرتهای شیطانی احتراز و دست آنان را از این سفره یغمای عهد سلطنت شیطانی قطع نمایید. و امید آن دارم که مجلس شورای اسلامی و دولت انقلابی اسلامی تصفیه کامل از عناصر ضد انقلاب و ضد اسلام را به طور قاطع و انقلابی شروع نمایند. و آخرین عرض من آن است که از اختلاف که منشأ همه بدبختیهاست و مخالف رضای خدای متعال است احتراز، و نمایندگان محترم مجلس از رفتار و گفتاری که در مجالس زمان طاغوت بر خلاف موازین شرعیه و اخلاقیه انجام می گرفت اجتناب و در مخالفتهای آرایی و سیاسی از حدود اخلاق انسانی تجاوز ننمایند. از خداوند متعال، توفیق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین و کشور مسألت می نمایم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.- 30 ربیع الاول 1400/ 28 بهمن 58

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 12، ص: 156

 

بیانات [در جمع مسئولین ژاندارمری (حفظ عنایت  الهی در خدمتگزاری به مردم)]

زمان: صبح 28 بهمن 1363/ 26 جمادی الاول 1405

مکان: تهران، جماران

موضوع: حفظ عنایت الهی در خدمتگزاری به مردم

حضار: سهرابی (فرمانده ژاندارمری)، آشتیانی (سرپرست عقیدتی- سیاسی و نماینده امام در ژاندارمری) و معاونان ژاندارمری

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

«من بیشتر از هفتاد سال این مسائل را دیده ام که اگر نبود عنایات خاص خداوند، نمی دانم کار این کشور به کجا می انجامید. و الحمد لله خداوند عنایت فرمود که این ملت و همه قشرها متحول شدند، و این تحول مخصوص ژاندارمری نیست».

«وقتی که بنا بود از امریکا کارشناس و مستشار بیاید، معلوم است که آنها در این مملکت برای خودشان کار می کردند، لذا نگذاشتند که این جوانان ترقی نموده و جلو بروند. ولی الآن کشور در دست شماست و کسی نیست که به شما زورگویی کند، و اینکه می بینید دشمنان اسلام آن قدر داد می زنند به خاطر این است که از اسلام و استقلال و آزادی شما آتش گرفته اند. به خودتان سستی راه ندهید و به پیش بروید».

«شرط مهم این است که ما این عنایت خدا و آن دعای خاص ولیّ عصر- روحی فداه- را حفظ کنیم که حفظ آن خدمت به بندگان خداست. ارتش و پاسداران و ژاندارمری و تمامی افراد حکومت باید خدمتگزار مردم باشند، همان طور که روحانیون خدمتگزار بوده و هستند، و در زمان سابق در مقابل هر مشکلی صبر کردند و اسلام را به مردم عرضه نمودند.

اسلام امروز امانتی در دست ماست و اگر خللی در آن وارد شود علاوه بر آن که آخرت ما از بین رفته است، دنیای ما هم بر باد می رود. قدر روحانیون را باید بدانید.

روحانیون نیز از شما قدردانی می کنند. امیدوارم همه با هم باشیم و به مردم خدمت کنیم»

صحیفه امام، ج 19، ص: 164

انتهای پیام /*