وقایع و بیانات و رخدادهای حیات پر برکت حضرت امام خمینی (س) 17 بهمن ماه

کد : 2939 | تاریخ : 17 بهمن 1398

مشاهده فیلم سخنرانی امام در مدرسه علوی

پیام [تشکر از ابراز محبت همه اقشار ملت (بازگشت امام به ایران)]17 بهمن 57

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی دریایی (استقلال ارتش)]17 بهمن 57

سخنرانی [در جمع صادرکنندگان خشکبار (کارنامه حکومت پهلوی)]17 بهمن 57

سخنرانی [در جمع طلاب و کارکنان شرکت نفت (وحدت کلمه)]17 بهمن 57

سخنرانی [در جمع طبقات مختلف مردم (خرابیهای رژیم شاه)]17 بهمن 57

پاسخ استفتاء [سفارت  ایران  در اتریش (کالبد شکافی شهیدان بمباران شیمیایی)]17 بهمن 62

پیام [به ملت ایران (تجلیل از شهدا، اسرا و جانبازان  دفاع مقدس)]17 بهمن 64

نامه [به مسئولین نظام در مورد تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام ]17 بهمن 66

 

پیام [تشکر از ابراز محبت همه اقشار ملت (بازگشت امام به ایران)]

زمان: 17 بهمن 1357/ 8 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: ابراز تشکر از تلگرافها و نامه های تبریک به مناسبت ورود امام خمینی به ایران

بسمه تعالی

این جانب از کلیه کسانی که پس از بازگشت من به ایران به وسیله تلگراف، نامه و مطبوعات تبریک گفته یا شکرگزاری و اظهار محبت، وفاداری، قدردانی و همبستگی کرده اند، تشکر می کنم و پیروزی همه را در غلبه بر دشمنان اسلام و مسلمین و برقرار ساختن جمهوری اسلامی از خداوند متعال خواستارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 6، ص: 71

 

سخنرانی [در جمع پرسنل نیروی دریایی (استقلال ارتش)]

زمان: 17 بهمن 1357/ 8 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: نقش انسانهای پاکدامن در بازسازی کشور

حضار: پرسنل نیروی دریایی

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ]

غارت دسترنج توده ها

شما تا حالا در خدمت طاغوت بودید. متأسفانه این جمعیتی که باید به ایران خدمت بکنند و یک ایران صحیح برای ما بسازند در خدمت کسی بودند که جدیت برای انهدام این مملکت داشت. ما پنجاه سال بود مبتلا بودیم به حکومت رضا خان و محمد رضا خان، که در این پنجاه سال دوم خیانت خیلی زیادتر شده از آن پنجاه سال اول. در این سی و هشت سال دوم که زمان ایشان بود خیانت زیادتر شد تا آن وقت. این شخص برای ما هیچ چیز نگذاشت. اینها فرار کردند؛ اموال این ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند حالا یا در یک جایی که مجله بود یا در یک جایی که این را برای من فرستادند که یک ویلایی یک خواهر ایشان- کدام خواهر است، من آن را هم نمی دانم- خریده اند به فلان قدر. این فلان قدر هم یادم نیست؛ اینکه یادم هست این است: شش میلیون دلار خرج گلکاری! می فهمید؟ تصور می توانید بکنید؟ ما می توانیم بفهمیم یعنی چه؟ شش میلیون دلار، سی و هفت میلیون تومان خرج گلکاری این ویلای خانم شده! از مال کی؟ پدر ایشان که آمد کودتا کرد چه چیز داشت؟ مشتی سرباز گرسنه؛ از مال این ملت بود و از مال ماها بود دیگر. این ملت را اینها فقیر کردند و برداشتند. این مال خودش؛ این مال عائله خودش که در [بانک ] بود که سه بیلیون دلار بود نمی دانم یا تومان، سه بیلیون و چند صد [هزار] دلار آنها که اتباعشان بودند- آن سرلشکرها و آن ارتشبدها و آن کذا و کذا- آنها هم برداشتند و رفتند. شماهایی که خدمت می کردید به مملکت، شماها محروم! آنهایی  که آن بالا بودند و خیانت می کردند به این مملکت، آن بالاییها خوردند و برداشتند و رفتند.

از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید. ملت خودتان را خدمت بکنید. این آب و خاک مال شماست. اینجا مال خودتان باید باشد. دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر امریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید یکوقت هم زنده بشویم، بیدار بشویم، ملتفت بشویم، آزادی را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمی دهند. بایستید در مقابل اینها. شما دیدید که این ملت، همین پابرهنه ها، ایستادند در مقابل توپ، تانک،- نمی دانم- مسلسل؛ ایستادند و پیش بردند کارشان را. این ابرقدرتها همه پشتیبان شاه بودند، و این مردم پابرهنه با مشت ایستادند در مقابل تانک، خون دادند و عقب زدند آنها را که دیگر نتوانست این [شاه ] بماند خودش اینجا، آنها هم که رفتند.

شما از این به بعد یک قدری توجه داشته باشید، رفقایتان را متوجه کنید، همقطارانتان را متوجه کنید. بگویید آقا، ما خیرِ شما را می خواهیم. ما فریاد می کنیم که باید ارتش ما مستقل باشد یعنی نوکر نباشد. این خیر شماست. یا اینکه خیر، ما باید ارتشمان تحت نظر امریکا باشد و بدتر از آن، اسرائیل؟! باید اینها اصلاح بشوند. باید همه تان دست به دست هم بدهید و این کارها را اصلاح بکنید، درست بکنید مملکت را باید بسازید از سر. اینها خراب کردند و رفتند، و حالا باید بسازیم. اینها آن کاری که کردند قبرستانهای ما را خوب آباد کردند! جوانهای ما را همه زیر خاک کردند و رفتند. ما حالا باید بنشینیم و بسازیم و همه دست به هم بدهیم. اینهایی که در ارتشند و پاکدامنند ارتش را بسازند؛ آنهایی که بیرونند، در اداراتند و پاکانند، ادارات را درست کنند. مردم بازار را درست کنند، زراعت را درست کنند. اینها بکلی کشاورزی ما را از بین بردند؛ شما می دانید که  ایران یک جایی بود که صادر می کرد، حالا برای همه چیز دستش به دنبالِ یا امریکاست یا جای دیگر. ان شاء اللَّه خدا همه تان را حفظ کند. موفق باشید، مؤید باشید ان شاء اللَّه.

 [یکی از حضار: می بخشید، البته می دانیم که خسته هستید، نمی خواهیم مزاحمتان شویم اما راجع به ارتش مطالبی داریم؛ می خواستیم به عرضتان برسانیم که اینکه شما فرمودید در خدمت طاغوت بودید، اگر خداوند قبولمان کند با وجود اینکه بنده به سهم خودم 25 سال توی ارتش بودم و لباس خدمت طاغوتی به تن داشتم، اگر مورد قبول خداوند باشد، خیانت نکرده ام ]

امام: «در خدمت» معنایش این است که در جایی بودید که طاغوت [با آنجا] سر و کار داشت و الّا البته من می دانم که در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحیح هستند، پاکدامن هستند. ما دلمان به همین ارتش خوش هست که پاکدامنها زیادند. و ان شاء اللَّه اصلاح می شود مملکت ما به واسطه همینها. اینکه گفتم همه در خدمت طاغوت بودید، یعنی در یک جایی بودید که طاغوت با شما سر و کار داشت؛ نه اینکه شما هم خدمتگزار بودید. ان شاء اللَّه موفق باشید

[همان برادر ارتشی خطاب به امام: یک موضوع دیگر اجازه بدهید به عرضتان برسانم و آن اینکه الآن خیلی انتظار تشریف فرمایی شما را به قم دارند و منتظر هستند که شما تشریف ببرید آنجا. و معتقدند که راحت می شوند که آقا می روند قم؛ دیگر از این دردسرها راحت می شوند!]

امام: نه! بگویید که من تا شما را راحت نکنم نمی روم. نه، نه ان شاء اللَّه!

[یکی دیگر از برادران ارتشی: قم را می توانند خیلی زود محاصره اش کنند و خیلی راحت ارتباط را قطع کنند]

امام: نخیر، این را خاطر جمع باشید. من اهل قم و اهل تهران و اهل جایی [نیستم ]! من اهل ایرانم. من در ایران هستم و با همه ایرانی ها رفیقم

[یکی از ارتشیان: خداوند توفیقتان بدهد و طول عمر به شما بدهد که بتوانید ما و این ملت را از شرّ این خونخوارها نجات بدهید]

امام: محتاجیم به کمک همه. همه کمک کنید. ان شاء اللَّه موفق باشید؛ خدا حفظتان کند ..

صحیفه امام، ج 6، ص:74- 76


سخنرانی [در جمع صادرکنندگان خشکبار (کارنامه حکومت پهلوی)]

زمان: 17 بهمن 1357/ 8 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: کارنامه حکومت پهلوی

حضار: صادرکنندگان خشکبار و دانه های کشاورزی

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ]

غارت سرمایه های معنوی و مادی

عرض کنم که شما آقایان شاید بهتر از من مطلع باشید که در این پنجاه سال حکومت سیاه، سلسله پهلوی برای ایران تقریباً باید گفت هیچ نگذاشتند؛ یعنی سرمایه های انسانی را و سرمایه های مادی ما را اینها از بین بردند. دانشگاهها که باید سرمایه انسانی برای ما درست کنند، اینها به وضع عقب افتاده ای نگه داشتند و دستور داشتند که نگذارند [در] آنجا یک انسان کامل و خدمتگزار بار بیاید. و سرمایه های مادی مان آنکه زیرزمینی بود، نفت بود دادند به این و آن، و در ازای آن، چیزهایی گرفتند که به درد ما نمی خورَد؛ بلکه پایگاه درست کردند برای امریکا. یعنی نفت ما را دادند، و به اسم اینکه ما اسلحه می خواهیم، می خواهیم که در مقابل همه دوَل چه بکنیم ... با این اسم اسلحه هایی آوردند که در مملکت ما کارشناسی ندارد نسبت به این اسلحه هاو باید خود آنها باشند. و این برای این بود که اگر شوروی یک ایرادی می کرد که چرا پایگاه درست کردید، اینها بگویند که پایگاه مال خود ایران است و اسلحه هم پول نفت است. لکن واقع مطلب این بود که اسلحه پول نفت نبود بلکه نفت را خوردند و به ازای او برای خودشان کار درست کردند. این یکی از خیانتها بود که در تاریخ باید ثبت بشود.

و وضع اقتصادی مملکت هم شما بهتر می دانید که چطور [است و] به چه زمینه ای رسانده اند. عمده چیزی که در ایران، خاصیتی که در ایران بود کشاورزی بود. کشاورزی  ایران غنی بود و محصولاتش زاید بود بر آن مقداری که احتیاج داشت؛ و [ایران ] باید صادرکننده باشد و ما امروز واردکننده هستیم و هر چه داریم باید از غیر، از خارج بیاوریم. مراتع ما را، مراتعی که بسیار مراتع عالی است، به غیر دادند. یکی از مراتعی که کارشناسان گفتند که بهترین مراتعی است در دنیا از حیث تربیت دام، آن را- آن طوری که به من نوشته بودند- به ملکه انگلستان و آن شرکتی که او شریک بوده است واگذار کرده اند. و جنگلها را منع کردند از مردم لکن دادند به غیر و به خارجیها. بالاخره مملکت ما را به یک صورت مفتضحی درآوردند که من کراراً گفتم که مملکت ما را خراب کردند لکن قبرستانهای ما را آباد کردند! جوانهای ما را در قبرستانها بردند، و مخازن ما را به خارج به غارت بردند. حالا هم که فرار کردند، با جیب پر فرار کردند. چه خودش، چه کسانی که مربوط به خودش بود، جیبها را پر کردند و به خارج رفتند. و مملکتی که الآن دست شما افتاده است یک مملکتی است که از همه چیز وارفته است. حالا باید بسازید. یک مملکتی است که «اجنبی زده» باید گفت، «جنگزده»، «زلزله زده»؛ این باید ساخته بشود. نه خیال کنید که یک قشری بتواند؛ نه، یعنی نه حکومت می تواند این کار را بکند نه بازرگان می تواند این کار را بکند، نه کشاورز می تواند. همه باید دست به هم بدهید که جامعه ملی انسانی ایران ان شاء اللَّه از زیر بار این اختناق و این گرفتاریها بیرون بیاید. دست به دست هم بدهند و این وظیفه ملی را انجام بدهند که مملکت خودشان را از این انهدامی که دارد پیدا می کند نجات بدهند.

از جمله اشخاصی که- یعنی اصنافی که- در این امر خیلی [نقش ] دارند، بازرگانها هستند. اینها هم باید در حد خودشان تشریک مساعی بکنند. ماها موعظه بکنیم و صحبت بکنیم، و اینها، آقایان هم فعالیتهای زیادی. از ما کار دیگری که ساخته نیست. ما باید همان صحبت بکنیم، و آقایان هم فعالیت بکنند. و امیدوارم ان شاء اللَّه که ما اگر هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الّا رفتن این طایفه، این سلسله کافی بود برایمان؛ لکن البته الآن کافی  نیست، باید ما دنبال بکنیم تا اینکه این نهضت را به آخر برسانیم و یک حکومت عادل در اینجا باشد. یعنی یک حکومتی باشد که نخواهد جیب خودش را پر بکند، حکومتی باشد که خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقای ملت بداند. این حکومتهایی که داشتیم [این ] سلاطین همیشه این طور بودند که اینها عقیده شان این بوده است که همه این ملتها عبد ما هستند. این بر خلاف سنت انبیا بوده است، بر خلاف سنت اولیا بوده است، بر خلاف عقل انسانی است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانین دنیاست. و اینها هیچ وقت عمل نمی کردند. باید حالا ان شاء اللَّه حکومتی پیش بیاید که مسئول باشد پیش ملت. مجلسی باشد [که ] از خود ملت باشد. ما در پنجاه سال مجلسی که از خودمان باشد نداشتیم. همیشه مجلسی بوده است که دیگران، حالا یا خارجیها برای ما افراد را تعیین می کردند- چنانچه محمد رضا خان گفت که لیست می فرستادند- یا اینکه نه، اگر آنها هم نمی کردند خود اینها، سرنیزه اینها بود که تعیین می کردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سرنیزه بود. و ما امیدواریم که سرنوشتمان سرنوشت قرآنی باشد ان شاء اللَّه. خداوند ان شاء اللَّه همه شما را موفق کند و همه ما را موفق کند به خدمتگزاری.

 [یکی از حضار: خیلی متشکریم. عوض همگی استدعا می کنم در تأیید فرمایشاتتان اگر مصلحت باشد، عین همین کمیته هایی که هست یا هر کس دیگری را که حضرت عالی صلاح بدانید یک نفر را تعیین بفرمایید که به امر صادرات این مملکت برسد و ما بتوانیم با او تماس بگیریم و ان شاء اللَّه به حول و قوه خداوند صادرات مملکت را تقویت کنیم که به وضع خیلی بدی درآمده در اثر حکومتهای فاسد]

ان شاء اللَّه امیدواریم که این کار درست بشود. و آقای مهندس بازرگان را من انتخاب کردم برای اینکه دولت تشکیل بدهد؛ یعنی دولت موقت. و ایشان را من می شناسم و مرد صالحی است. و آقایان هم باید پشتیبانی بکنند از او و در روزنامه ها پشتیبانی خودشان را اعلام بکنند. و ایشان ان شاء اللَّه دولتش را تشکیل می دهد. و مجاری امور ان شاء اللَّه امیدواریم به خواست خدا به حال اول برگردد و این طور مسائل، این طور مشکلات  ان شاء اللَّه حل بشود، البته بتدریج.

[همان شخص: خیلی متشکریم؛ البته انتخاب ایشان [آقای بازرگان ] مورد تأیید همه هست و واقعاً همان طور که اول حضورتان عرض کردم، به طور کامل تبریک می گوییم به همه ملت و ما صد درصد پشتیبان ایشان هستیم و هر چه بتوانیم تا سرحد جانمان از این حکومت آتی که انتخاب فرمودید حمایت می کنیم، همان طور که دیشب امر فرمودید، در روزنامه ها و هر وسایل دیگری که بتوانیم در تأیید و پشتیبانی از ایشان کوشا باشیم ]

موفق باشید.

[همان شخص: فقط مطلب این بود که بعضی آقایان در این چند روزی که می خواستیم خدمتتان شرفیاب شویم، چند تا از آقایان به من مراجعه کردند، راجع به این حرف که اگر یکوقتی از حضرت آیت اللَّه یک غیبتی شده، ایشان به خیر [حلال ] بفرمایند]

من همه را بخشیدم.

صحیفه امام، ج 6، ص:77- 80


سخنرانی [در جمع طلاب و کارکنان شرکت نفت (وحدت کلمه)]

زمان: 17 بهمن 1357/ 8 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: وحدت کلمه، برادری شیعه و سنی- جایگاه اقلیتهای مذهبی- حمایت از ارتش

حضار: مدرسان و طلاب حوزه علمیه قم، کارکنان هواپیمایی ملی و شرکت نفت

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

کشور امام زمان

من از همه طبقات ملت تشکر می کنم. من [از] این اشتراک مساعی که بین دولت ما، بین ملت ما حاصل شده است از ملت تشکر می کنم. موفقیت شما مرهون پیوستگی بعضی به بعض است. من از اینکه روحانیون با دانشگاهی، روحانیون با کارکنان نفت، روحانیون با کارکنان هواپیمایی با هم اینجا آمدند و اتصال خودشان را با هم به همین معنا اعلام کرده اند تشکر می کنم. آقایان روحانیون که در حوزه علمیه قم و در سایر حوزه های مقدسه، و در مراکز ایران- تهران و سایر جاها- همه به هم پیوسته اند و در راه اسلام تشریک مساعی می کنند مأجورند. خداوند تعالی همه شما را عزت و عظمت عنایت فرماید. خدای تعالی دست اجانب را از مملکت شما کوتاه کند. اینجا مملکت امام عصر- سلام اللَّه علیه- است؛ باید اجانب در او دست نداشته باشند؛ باید کسانی که پیوند با امام عصر- سلام اللَّه علیه- ندارند کنار بروند.

ما گرفتاریهای زیاد داشتیم، و گرفتاریهای زیاد هم در راه داریم. تا کنون آن قدر که عمل شده است و پیروزی بحمد اللَّه حاصل شده است، رمز این پیروزی وحدت کلمه است. وحدت کلمه ایرانی ها- همه اقشار ایران- موجب شد که ابرقدرتها را به زانو درآورد؛ آن قدرت شیطانی را رَفْض کرد. قدرتهای بزرگ شیطانی که پشت سر او بوده اند، همه را رَفْض کرد، همه را کنار زد. این رمز وحدت کلمه است. این وحدت کلمه را باید حفظ کنید؛ و با حفظ وحدت کلمه تا آخر ان شاء اللَّه خواهید رفت. باید همه آقایان، همه اقشار، همه کسانی که علاقه مند به اسلام هستند، علاقه مند به مسلمین هستند، علاقه مند به امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستند باید همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند، در صف واحد به نهضت ادامه دهند. این نهضتِ مقدس هست تا آن وقتی که ما به نهایت برسیم؛ به پیروزی نهایی که عبارت از رفتن همه قوای شیطانی و جانشین شدن قوای رحمانی در مملکتی که تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد، تعلق به خدا دارد، تعلق به پیغمبر اسلام دارد. همه با هم، هم کلمه باید بشویم تا اینکه رَفض کنیم این قوای شیطانی را؛ این قوای شیطانی که الآن دیگر در حال تزلزل هستند و حشاشه ای بیشتر از آنها باقی نمانده است.

باز هم گاهی یک صحبتهای غیر صحیح می کنند! اگر اینها به ملت احترام قائل شدند، اگر اینها احترام به آرای ملت می گذارند، آرای ملت این است که الآن در خیابانها فریاد می زند، در تمام شهرستانها فریاد می زند. وحدت ملت و آرای ملت آن است که فردا در تمام شهرهای ایران، در تهران، در سایر شهرهای ایران، همراهی خودشان را با این معنایی که ما عرض کردیم پیوند دادند و همراهی خودشان را اعلام می کنند. آن کسی که قائل است به اینکه ما تابع ملت هستیم، اگر صحیح می گوید باید بپیوندد به ملت. ارتش باید بپیوندد به ملت. ارتش از ملت است، ملت از ارتش است. ما پشتیبانی [از] ارتش را اعلام می کنیم؛ روحانیت پشتیبانی خودشان را از ارتش اعلام می کنند. ارتش هم باید مثل سایر مسلمانها بیایند در صف مسلمین، و ارتش امام زمان- سلام اللَّه علیه- باشند نه ارتش دشمنان امام زمان. ای ارتش محترم! شما مُسْلم هستید، شما تابع پیغمبر و قرآن هستید، شما تابع پیغمبر اسلام و امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستید، باید شما هم در صفوف مسلمین  با هم هم صدا باشید. ما با همه مسلمین هم صدا هستیم، ما با همه ملت هم صدا هستیم.

ما پیوستگی خودمان را به اقلیتهای مذهبی اعلام می کنیم. ما برادری خودمان را به برادران اهل سنت اعلام می کنیم. دشمنان اسلامند که می خواهند ما را با برادرهای خودمان مختلف کنند. دشمنهای اسلام یا گول خورده هایِ از آنها هستند که در این وقت مخالفت ما بین دو دسته را اعلام می کنند. ما اعلام می کنیم وحدت کلمه مسلمین را. اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آنها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده است که اجانب بر ما تسلط پیدا بکنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الآن هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسی است؛ ما بین حیات و موت مردد هستیم. ما الآن مملکتمان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الآن از این یوغ خارج بشود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید.

حضرات آقایان! همه ما مسئول هستیم. روحانیون در درجه اولِ مسئولیت هستند. روحانیون باید بروند در بلاد و در جاهایی که دوردست است  لازم است که بروند در دهات و قصبات و اعلام کنند مسائلی را که ما می گوییم. در جاهای دورافتاده ممکن است که یک اغفالهایی باشد، یک تبلیغات سوئی باشد. اینها در مراکزِ مثل تهران یا سایر بلاد عظیم نمی توانند تبلیغات خلاف بکنند، لکن در قرا و قصبات دورافتاده، یک حرفهای غیر ظاهر می زنند، غیر صحیح می زنند؛ مثلًا می گویند که اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلام باید از بین بروند! این خلاف اسلام است. اسلام اقلیتهای مذهبی را احترام گذاشته است؛ اسلام اقلیتهای مذهبی را در مملکت ما محترم می شمرد. و همین طور در اسلام  بین شیعه و سنی ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمه اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم. و کسی که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض. و نباید به این حرفها گوش بکنند. برادران سنی ما نباید به یک تبلیغاتی که از طرف دشمنان اسلام می شود ترتیب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستیم، آنها با ما برادر هستند. این مملکت مال همه ماست، مال همه ما. مال اقلیتهای مذهبی، مال مذهبیون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما با هم هستیم.

و آن چیزی که الآن بر شما آقایان اهل علم و طلاب محترم و فضلای معظم- عَظَّمَ اللَّهُ اجْرَهم- ... هست این است که باید متفرق بشوید در بلاد، و مسائل ما را به بلاد تبلیغ بفرمایید. در بلاد، در آنجاهای دورافتاده این مسائل را تبلیغ بکنید که این اختلافات رفع بشود و این اشتباهات برکنار برود.

من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه علما را می خواهم. از قراری که گفتند خدمه محترم قم  هم در اینجا تشریف دارند، من از آنها هم تشکر می کنم. آنها هم از ما هستند، ما هم از آنها هستیم. آنها هم برادران اسلامی ما هستند. آنها هم خدمتگزار به فاطمه، به حضرت فاطمه معصومه هستند و بزرگند پیش ما. و من خدمتگزار همه شما هستم. خداوند همه را توفیق بدهد.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه

صحیفه امام، ج 6، ص:81- 84

 

سخنرانی [در جمع طبقات مختلف مردم (خرابیهای رژیم شاه)]

زمان: 17 بهمن 1357/ 8 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوی

موضوع: خرابیهای رژیم شاه در ایران- مشارکت همگانی در سازندگی

حضار: طبقات مختلف مردم، پزشکان و داروسازان

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ]

ویرانی و عقب ماندگی

من از عواطف شما متشکرم. ان شاء اللَّه خداوند شما را سعادتمند کند. من امیدوارم که در این وقت حساسی که مملکت ما گرفتاری عظیم دارد، همه آقایان، همه اقشار، همه اصناف مردم به هم کمک کنند. همه به هم کمک کنند و این مملکتی را که اینها خراب کردند و گذاشتند و رفتند، این مملکت به همت همه ان شاء اللَّه دوباره از نو ساخته بشود. الآن مملکت ما همه چیزهایش، همه چیزهایش خراب است از همه کشور. از این طرفْ دانشگاه را عقب نگه داشتند نگذاشتند که درست تربیت بشود، از هم ریخته است؛ سایر اقشار فرهنگ را [هم ] به عقب راندند.

مطبوعات را به وجهی درآوردند که بعضی از آنها ورقهای پخش فحشا بود! و سایر جهاتی که در این مملکت بود از قبیل اقتصاد، از قبیل ارتش، هر چیزی که ما داشتیم، اینها از بین بردند. آن چیزی که مهم است، یکی نیروی انسانی است که به هدر دادند؛ برای اینکه آن چیزهای اعتیادی را، از قبیل تریاک و هروئین، اینها منتشر کردند و اینها را کشاندند به آنجاها. مراکز فحشا درست کردند و جوانهای ما را بردند آنجا.

سینماها را به صورت مبتذل درآوردند و جوانهای ما را بردند آنجا. جوانهای ما را بکلی خراب کردند. و از آن طرفْ اقتصاد ما را خراب کردند؛ زراعت الآن ما نداریم. نفت ما را به هدر دادند، و به عوض آن یک آهن پاره هایی به نفع خود آنها آوردند برای ما!

ما باید از سر، یک مملکت را بسازیم. نه دولت [به تنهایی ] همچو کاری می تواند بکند نه بعضِ اقشار ملت. باید همه با هم دست به هم بدهند. اگر ان شاء اللَّه همه دست به هم دادند، این مملکت از این آشفتگی خارج می شود. چنانچه دیدید که همه دست به هم دادید و بحمد اللَّه بر قدرتهای دنیا غلبه کردید.

شما بدانید که دنبال سر این مرد، که خودش هم در اینجا دیگر قدرتمند شده بود و ارتشش، پشت سر این، تمام قدرتهای دنیا واقع شده بودند: شوروی، امریکا- منتها بعضیها تصریح می کردند، بعضیها تلویحاً- انگلستان، چین، ممالک عربی- تمام اینها پشت سر این ایستاده بودند؛ لکن ملت مشتهایش را گره کرد و ایستاد، همه را عقب زد. و یک آدمی که اگر مهلتش داده بودند دعوی فرعونیت و الوهیت هم می کرد، همچو شد که آمد مقابل ملت با کمال ذلت ایستاد و استغفار کرد! و ملت قبول نکرد. گفت خیر نمی شود، باید بروی! حالا هم رفته؛ امریکایی ها هم قبولش نکردند! الآن در رباط[1] است، کجاست، که نشسته دست و پایی می زند لکن همه اعصابش از بین رفته؛ یعنی شما خرد کردید اعصابش را، مشت زدید تا اعصابش را خرد کردید. حالا همین مشتها را گره کنید و فرود بیاورید بر مغز اینهایی که این تتمه را می خواهند نگه دارند، و حال آنکه این تتمه دیگر چیزی نیست. باید اینها عاقل باشند. آخر مگر می شود با یک ملت معارضه کرد! یک ملت است، یک آدم و دو آدم که نیست، یک حزب و دو حزب که نیست. یک ملت یک چیزی را می خواهد؛ مگر ممکن است که یک چیزی را که ملت خواست نتواند اخذ کند و نگیرد از اینها.

من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را می خواهم؛ موفق باشید. ان شاء اللَّه

صحیفه امام، ج 6، ص:85- 86

 

پاسخ استفتاء [سفارت  ایران  در اتریش (کالبد شکافی شهیدان بمباران شیمیایی)]

زمان: 17 بهمن 1362/ 3 جمادی الاول 1404

مکان: تهران، جماران

موضوع: پاسخ سؤال تلفنی در مورد کالبد شکافی شهیدان بمبارانهای شیمیایی در اتریش

سؤال کننده: سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتریش

[17/ 11/ 62/ 3 جمادی الاول 1404- از وزارت امور خارجه سؤال می کنند:

از سفارت ایران در اتریش می پرسند: اگر بخواهند نظر قطعی درباره مجروحین بمبهای شیمیایی بدهند، لازم می دانند که باید کالبد شکافی بشود. آیا لازم است از طرف ما جلوگیری شود؟].

[پاسخ امام:].

آنها پس از کالبد شکافی هم معلوم نیست نظر صحیح بدهند. شاید هم خلاف را بگویند تا کنون هم گفته اند. چرا ما خود را اسباب دست قرار دهیم.

صحیفه امام، ج 18، ص: 318


پیام [به ملت ایران (تجلیل از شهدا، اسرا و جانبازان  دفاع مقدس)]

زمان: 17 بهمن 1364/ 26 جمادی الاول 1406

مکان: تهران، جماران

موضوع: تجلیل از شهدا، اسرا و جانبازان دفاع مقدس

مناسبت: فرارسیدن ایام مبارکه دهه فجر انقلاب اسلامی

مخاطب: خانواده های شهدا، اسرا، مفقودین و جانبازان

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

سپاس بی پایان از خداوند تبارک و تعالی که با عنایات خاصه خود منت بر ما نهاده و ما را به ملتی که با قیام خونین و انقلاب الهی خویش و روح ایمان و عرفان بر ابرقدرتها تاخته است، سرافراز فرموده است؛ ملتی که با فداکاری ارزشمند، دست ستمگران را از کشور عزیز اسلامی قطع نموده و شرف و استقلال آن را برگردانده است؛ ملتی که مجد و عظمت میهن اسلامی را تجدید و خود را بر مقدرات و سرنوشت خود آزادانه مسلط و حکومت عدل اسلامی را به جای حکومت طاغوت ستمشاهی جایگزین کرده است و اسلام عزیز را بر ملتهای تحت ستم در شرق و غرب عرضه نموده است. رحمت خداوند و سلام و درود صالحان و مخلصان بر روان شهدای بزرگ و نثار جانبازان و مفقودین و اسرای عزیز که با نثار جان و خون و سلامت و دوری از میهن خود، در راه شرف، عزت کشور و اسلام، راه را برای نیل به سعادت دنیا و آخرت باز، خود و ملت خود را در پیشگاه مقدس حق تعالی سرافراز و روسفید نمودند.

اکنون پس از گذشت چندین سال از انقلاب اسلامی شکوهمند و فشارهای جانکاه قدرتمندان و توطئه های بی امان همه جانبه ستمگران بزرگ و کوچک برای اطفای نور خدا، بحمد اللَّه تعالی با قدرت عظیم روحی و به برکت خون پاک شهدا و جانبازان در راه اسلام، تمام توطئه ها خنثی، و کیْد ستمگران به خودشان برگشت و بارقه با عظمت اسلام در جهان رو به گسترش است و وعده خداوند متعال بر امامت و وراثت مستضعفان، گویی  نزدیک است. و بحمد اللَّه تحلیلهای علیل وابستگان به بلوک شرق و غرب بیخبر از اسلام و قدرت ملتهای اسلامی، غلط از کار درآمد و جمهوری اسلامی ایران با قدرت عظیم خود که از موهبتهای الهی نشأت می گیرد، به راه خود که همان راه مستقیم اسلام است به پیش می رود. خداوندا! تو این تحول عجیب را در ملتی که می رفت فدای امیال جهانخواران- به وسیله وابستگان آنان، این بردگان بی چون و چرا- شود، ایجاد فرمودی و منت بر این ملت تحت ستم در طول تاریخ نهادی و ما را از ذل بردگی غیر به عز عبودیت خود رساندی و ملت عزیز را الگو برای همه مستضعفان جهان قرار دادی.

بارالها! این کشور، وابسته به رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله- و اهل بیت گرامی او است، و کشور حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- است، به حرمت آنان در بارگاه قدس تو، عنایات خود را مستدام بدار! و پیروزی نهایی را بزودی نصیب رزمندگان عزیز فرما! و شهدای عزیز و جانبازان مکرم را از رحمت خود نصیب وافر عنایت فرما! و به رزمندگان آنان و خاندان اینان صبر و اجر مرحمت فرما! و اسرا و مفقودان ما را با سلامت به کشور خود بازگردان! و راهیان عزیز کربلا، این سلحشوران فداکار در راه حق را به مقصد والای خود برسان! و دست ستمکاران را از کشورهای اسلامی کوتاه فرما! و اخلاص و عز بندگی خود را به ما عنایت فرما! و صلوات بی پایان بر انبیای عظام، خصوصاً سید آنان- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و به اولیای معظم بویژه خاتم آنان- روحی فداه- نثار فرما! و ما را از شرّ شیطان و نفس اماره نجات ده! «انَّکَ وَلِیُّ النِّعَم». روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 19، ص:474- 475

 

نامه [به مسئولین نظام در مورد تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام ]

زمان: 17 بهمن 1366/ 17 جمادی الثانی 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام

مخاطب: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور)- موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم (رئیس دیوان عالی کشور)- خمینی، سید احمد (نماینده امام خمینی در جلسه هماهنگی سران سه قوه)- هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی)- موسوی، میر حسین (نخست وزیر)

[بسمه تعالی

محضر مقدس رهبر عظیم الشأن، حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- دامت برکات وجوده الشریف

در سایه اظهارات اخیر آن وجود مبارک، از لحاظ نظری مشکلاتی که در راه قانونگذاری و اداره جامعه اسلامی به چشم می خورْد برطرف شده؛ و همان گونه که انتظار می رفت این راهنماییها مورد اتفاق نظر صاحبنظران قرار گرفت. مسئله ای که باقی مانده شیوه اجرایی اعمال حق حاکم اسلامی در موارد احکام حکومتی است. در حال حاضر لوایح قانونی ابتدا در وزارتخانه های مربوط، و سپس در کمیسیون مربوط در دولت، و سپس در جلسه هیأت دولت مورد شور قرار می گیرد. و پس از تصویب در مجلس، معمولًا دو شور در کمیسیونهای تخصصی دارد، که با حضور کارشناسان دولت و بررسی نظرات متخصصان، که معمولًا پس از اعلام و انتشار به کمیسیونها می رسد، انجام می شود. و معمولًا یک لایحه در چند کمیسیون، به تناسب مطالب، مورد بررسی قرار می گیرد. و دو شور هم در جلسه علنی دارد، که همه نمایندگان و وزرا یا معاونان وزارتخانه های مربوط در آن شرکت می کنند، و به تناسب تخصصها اظهار نظر می کنند و پیشنهاد اصلاحی می دهند. و اگر کار به صورت طرح شروع شود، گرچه ابتدا کارشناسی دولت را همراه ندارد، ولی در کمیسیونها و جلسه عمومی، همانند لوایح، کارشناسان مربوط نظرات خود را مطرح می کنند. پس از تصویب نهایی، شورای نگهبان هم نظرات خود را در قالب احکام شرعی یا قانون اساسی اعلام می دارد که در مواردی مجلس نظر آنها را تأمین می نماید. و در مواردی از نظر مجلس قابل تأمین نیست، که در این صورت مجلس و شورای نگهبان نمی توانند توافق کنند. و همین جاست که نیاز به دخالت ولایت فقیه و تشخیص موضوع حکم حکومتی پیش می آید. گرچه موارد فراوانی از این نمونه ها در حقیقت اختلاف ناشی از نظرات کارشناسان است که موضوع احکام اسلام یا کلیات قوانین اساسی را خلق می کند. اطلاع یافته ایم که جنابعالی در صدد تعیین مرجعی هستید که در صورت حل نشدن اختلاف مجلس و شورای نگهبان، از نظر شرع مقدس یا قانون اساسی یا تشخیص  مصلحت  نظام و جامعه حکم حکومتی را بیان نماید. در صورتی که در این خصوص به تصمیم رسیده باشید، با توجه به اینکه هم اکنون موارد متعددی از مسائل مهم جامعه بلاتکلیف مانده، سرعت عمل مطلوب است.

عبد الکریم موسوی- سید علی خامنه ای- احمد خمینی- میر حسین موسوی- اکبر هاشمی رفسنجانی ].

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

گرچه به نظر این جانب پس از طی این مراحل زیر نظر کارشناسان، که در تشخیص این امور مرجع هستند، احتیاج به این مرحله نیست، لکن برای غایت احتیاط، در صورتی که بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان شرعاً و قانوناً توافق حاصل نشد، مجمعی مرکب از فقهای محترم شورای نگهبان و حضرات حجج اسلام: خامنه ای، هاشمی، اردبیلی، توسلی، موسوی خوئینی ها، و جناب آقای میر حسین موسوی، و وزیر مربوط، برای تشخیص مصلحت نظام اسلامی تشکیل گردد؛ و در صورت لزوم از کارشناسان دیگری هم دعوت به عمل آید و پس از مشورتهای لازم، رأی اکثریتِ اعضای حاضرِ این مجمع مورد عمل قرار گیرد. احمد در این مجمع شرکت می نماید تا گزارش جلسات به این جانب سریعتر برسد.

حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد. امروز جهان اسلام نظام جمهوری

اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حل معضلات خویش می دانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمه ای است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمانهای دور و نزدیک زیر سؤال برد، و اسلام امریکایی مستکبرین و متکبرین را با پشتوانه میلیاردها دلار توسط ایادی داخل و خارج آنان پیروز گرداند. از خدای متعال می خواهم تا در این مرحله حساس آقایان را کمک فرماید.

به تاریخ 17 بهمن ماه 1366

روح اللَّه الموسوی الخمینی

صحیفه امام، ج 20، ص:463- 465

 

 

 



[1] - پایتخت مراکش.

انتهای پیام /*