پیام [به علما و روحانیون درباره تکذیب شایعه پذیرفتن بختیار]7 بهمن 57
پیام [و هشدار به دولت امریکا و ترسیم اهداف کلی جمهوری اسلامی ]5 بهمن 57
مصاحبه [با خبرنگار فرانسوی درباره حوادث و اوضاع آینده ایران ]7 بهمن 57
سخنرانی [در جمع مسئولان شهربانی مراکز استانها (وظایف نیروی انتظامی در جامعه)]7 بهمن 61
پیام [به علما و روحانیون درباره تکذیب شایعه پذیرفتن بختیار]
زمان: 7 بهمن 1357/ 28 صفر 1399
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
موضوع: تکذیب شایعه پذیرفتن بختیار
مخاطب: علما و روحانیون تهران و شهرستانها
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
حضرات حجج اسلام تهران و سایر شهرستانها- دامت برکاتهم
آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را با سمت نخست وزیری من می پذیرم، دروغ است بلکه تا استعفا ندهد او را نمی پذیرم؛ چون او را قانونی نمی دانم. حضرات آقایان به ملت ابلاغ فرمایید که توطئه ای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورید. من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین او و من بوده، دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئه ها باشند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
28 شهر صفر 99
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 5، ص: 536
پیام [و هشدار به دولت امریکا و ترسیم اهداف کلی جمهوری اسلامی ]
زمان: 7 بهمن 1357/ 28 صفر 1399
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
موضوع: هشدار به دولت امریکا و ترسیم اهداف کلی جمهوری اسلامی
مخاطب: دولت امریکا
کارها و عملیات بختیار و سران کنونی ارتش نه تنها برای ملت ایران بلکه برای دولت امریکا هم، بخصوص آینده خود امریکا هم در ایران، سخت ضرر دارد و من ممکن است مجبور شوم دستور جدیدی درباره اوضاع ایران بدهم. بهتر است شما به ارتش توصیه کنید که از بختیار اطاعت نکند؛ دست از این حرکات بردارند. ادامه این عملیات توسط بختیار و سران ارتش ممکن است فاجعه ای بزرگ به بار آورد. اگر او و ارتش در امور دخالت نکنند و ما ملت را ساکت کنیم ضرری برای امریکا ندارد. این گونه حرکات و رفتار، ثبات و آرامش منطقه را باعث نخواهد شد. ملت از من حرف شنوی دارد، و ثبات به دستور من و با اجرای برنامه من به وجود خواهد آمد.
وقتی من دولت موقت را اعلام کنم خواهید دید که رفع بسیاری از ابهامات خواهد شد و خواهید دید که ما با مردم امریکا دشمنی خاصی نداریم و خواهید دید که جمهوری اسلامی که بر مبانی فقه و احکام اسلامی استوار است چیزی نیست جز بشر دوستی و به نفع صلح و آرامش همه بشریت است.
بستن فرودگاهها و جلوگیری از رفتن ما به ایران، ثبات را بیش از پیش بر هم می زند، نه آنکه اوضاع را تثبیت نماید. از جانب نیروهای طرفدار من خواسته شده است که اذن بدهم بروند فرودگاه را باز کنند با زور؛ اما من هنوز چنین اذنی نداده ام. همچنین نیروهای مسلح از نظامی و غیر نظامی مِنْ جمله عشایر درخواست عمل برای پایان دادن به وضع کنونی کرده اند. اما من هنوز اذن نداده ام. و ترجیح می دهم که کار با مسالمت تمام شود و سرنوشت مملکت به دست ملت سپرده شود.
صحیفه امام، ج 5، ص: 537
مصاحبه [با خبرنگار فرانسوی درباره حوادث و اوضاع آینده ایران ]
زمان: 7 بهمن 1357/ 28 صفر 1399
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
موضوع: حوادث ایران- اوضاع آینده ایران پس از پیروزی انقلاب- موضع امام با غرب
مصاحبه کننده: خبرنگار فرانسوی
سؤال: [رفتن شما به تأخیر افتاد. تظاهرات دیروز با خشونت کوبیده شد و به نظر می رسد که رفتن شاه تعیین کننده نیست. آیا شما در استقرار حقوق اسلامی به تردید افتاده اید؟]
جواب: آن طور که ما در نظر داریم باید شاه و رژیم سلطنتی و حکومت منصوب شاه- تمام- بروند؛ و با استقرار حکومت اسلامی وضع تثبیت خواهد شد. آنچه وضع را متزلزل می کند دولت و بعضی از ارتشیان دست نشانده اوست. من بارها گفته ام که ارتش با ماست. تمام این خشونتها از تنی چند فرماندهان است که ناچار با شکست روبه هستند.
[در محدوده یک جمهوری اسلامی قشون چه خواهد شد؟ آیا کما کان از مدرنترین وسایل برخوردار خواهد شد؟]
- البته ما ارتش لازم داریم، و با استقرار جمهوری اسلامی باید ارتش قوی باشد اما به نفع مردم. ارتش باید در خدمت ملت باشد و نه در خدمت اجانب و برای سرکوبی ملت. تا کنون ارتش را طوری انتخاب کرده بودند که کارش سرکوبی ملت بود. تنی چند فرماندهان خائن به سود اجانب عمل می کردند؛ اینان که کنار بروند ارتش در خدمت ملت در خواهد آمد و از مدرنترین وسایل برخوردار خواهد بود. البته از وسایل مدرنی که به درد ارتش بخورد نه اینهایی که فعلًا به درد مستشاران امریکایی می خورد و بس.
[چه رفتاری در برابر سرمایه گذاریهای فرانسه و قراردادهایی که با فرانسه امضا شده است اتخاذ خواهید کرد؟]
- این امور راجع به دولت آینده است. البته قراردادهایی که به نفع ملت باشد محترم [است ] و آنچه به ضرر ملت باشد ملغی خواهد شد. فکر نکنید که چون من در فرانسه هستم قدمی به نفع فرانسه که به ضرر ملت خودمان باشد بردارم. فرانسه هم مثل سایر کشورهاست. من به مبارزه خود در هر کجا که باشد ادامه می دهم؛ فرانسه و جای دیگر ندارد. البته فعلًا از فرانسه- شخصاً- متشکرم.
[آقای تهرانی که از شورای سلطنت استعفا کرده است آیا نمی تواند نقش واسطه مفیدی را میان شما و ارتش و بختیار ایفا کند؟]
- دولت بختیار، دولت غیر قانونی [است ] و وساطت با او هیچ معنی ندارد؛ و ارتش هم مقامی نیست که بتوان با او وارد مذاکره شد و تفاهم نمود.
[چرا پیشنهاد بختیار را درباره دادن امکان انتخاب به ملت- میان جمهوری اسلامی و یک رژیم دیگر- قبول نمی کنید؟]
- بختیار غیر قانونی است و ملت با او مخالف است. او از نظر من یک فرد خائن است.
[شما با اسرائیل مخالفید و از یاسر عرفات حمایت می کنید. رفتار شما در بحران خاورمیانه چه خواهد بود؟]
- این امور مربوط به دولت آتیه است و من فعلًا نمی توانم در این باره اظهار نظر کنم. البته به محض آمدن یک حکومت مردمی روی کار، با اسرائیل قطع رابطه خواهیم کرد؛ چون غاصب است.
[آیا شما این فرض را مورد بررسی قرار داده اید که خودْ مسئولیت جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرید؟ در چه حدود و با چه شرایطی؟]
- خیر؛ من مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده نمی گیرم. کار من هدایت آنهاست.
[شما در پنجشنبه گذشته احتمال حوادث وخیمی را هنگام ورود خود به تهران دادید. حوادث ساعات اخیر مؤید این بیم هست؟]
- تا این رژیم هست و تا این دولت غاصب سرِ کار است این احتمالها را می دهم. وقتی این دولت برود اوضاع آرام می شود. شخص من مطرح نیست. من از خدا می خواهم تا در برابر ملتم به شهادت برسم و در کنار آنها کشته شوم. من بارها گفته ام که من با یک شخص عادی یکی هستم.
[جمهوری اسلامی، آن طور که شما در نظر دارید، بر پایه چند حزبی خواهد بود؟ و آیا گرایشهای مذهبی دیگر و غیر مسلمان، محترم شمرده خواهد شد؟]
- همه احزاب در ایران آزاد خواهند بود مگر آنکه مخالف با مصالح ملت باشد؛ در آن صورت از فعالیت آنها جلوگیری می شود. لکن اظهار عقاید آزاد است. اقلیتهای مذهبی نیز همه محترم هستند و حقوق آنان در اسلام و جمهوری اسلامی محفوظ است.
[هیچ کس نقش «سیا» را در استقرار رژیم شاه و نگاه داشتن و حفظ دولت بختیار انکار ندارد. در این شرایط چگونه می توان مانع یک عمل نظامی قهرآمیز تحت رهبری امریکا شد؟]
- به همان ترتیب که شاه از بین رفت اراده ملت بر همه مشکلات غلبه خواهد کرد. و ارتش، غیر از چند نفر از سران آن، از مردمند و با ما هستند.
[شما از حمایتهای خارجی برخوردارید؟]
- هیچ حمایتی از ما نشده است. گاهی لفظاً اظهار حمایت شده است لکن حمایت عملی به هیچ وجه وجود ندارد؛ و ما محتاج هیچ حمایتی نیستیم. ملت ایران اراده کرده است تا پیروز شود و حتماً پیروز خواهد شد.
[وقتی حکومت بختیار برود چه تدابیر اقتصادی فوری باید اتخاذ کرد؟]
- برای نجات اقتصاد کشور ما علمای اقتصاد داریم؛ آنان را به کار وامی داریم تا اولویتها را معین کنند. ما می دانیم که اقتصاد کشور منهدم شده است و بعد از پیروزی با بحرانهای اقتصادی عظیمی روبه هستیم. چون شاه برای آرامش خیالی ایران، پولی در بانکها نگذاشته است و افراد خائن پولهای گزافی از کشور خارج کرده اند. ولی ما اشخاصی داریم که می توانند راه حلها را بیابند. و چون ملت همه از جمهوری اسلامی پشتیبانی می کنند، امیدواریم بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و جهات مادی و معنوی خود را سامان بخشیم، و به امید خدا ایران را از نو بسازیم. ولی باز باید اقرار کنم که مشکلات بزرگ اقتصادی در پیش است.
- [آیا شما امشب می روید؟ چه خواهید کرد اگر فرودگاه بسته باشد؟ گفته شده از راه دیگری خواهید رفت؛ چه راهی؟]
- تا فرودگاه بسته باشد نخواهم رفت؛ و به محض باز شدن، خودم را به هم میهنانم خواهم رساند تا در کنار آنان یا پیروز شوم و یا کشته.
[بعضی می گویند شما غرب را به لرزه درآورده اید. آیا ما غربیها حق داریم از شما بترسیم؟]
- اما اینکه می گویید غرب به لرزه درآمده، اگر از این لحاظ است که ما مطلب حقی گفته ایم و بدین مناسبت قلب مردم غرب را به لرزه انداخته است، مایه ترس نیست؛ مایه امید است. غرب باید امیدوار باشد که ملتی برای گرفتن حق خود، این چنین قیام کرده است. بله، ممکن است دولتهای غربی که احتمال می دهند منافعشان به خطر افتاده است خوف داشته باشند لکن اگر با عدالت رفتار کنند خوفشان بیجاست. ایران هم با آنان به عدالت رفتار خواهد کرد.
[برخی از رسوم اسلامی مانند حجاب اجباری رها شده است. آیا در جمهوری اسلامی از نو اجباری خواهد شد؟]
- حجاب به معنای متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت می کنیم که به حجاب اسلامی رو آورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.
[منظور از قیمت عادلانه نفت چیست؟ و با چه معیاری تعیین می گردد- همان قیمتی که اوپک تعیین می کند؟]
- قیمتی است که بر اساس تفاهم میان دولت ما و دولتهای دیگر برقرار می شود. به طوری که نه به آنها اجحاف شود و نه به ما. ما هر گز حاضر نیستیم زیر عنوان اوپک منافعمان را غارت کنند.
[به چه دلیل دولت بختیار را غیر قانونی می دانید؟]
- به دلیل مخالفت همه مردم. بختیار را شاه نصب کرده است و مردم همه با شاه مخالفند و او
را عزل کرده اند. و در تظاهرات و راهپیماییهای مکرر این معنی را ثابت کرده اند. دولت قانونی باید از مردم و برای مردم باشد نه مخالف مردم.
[ما غربیان مادی هستیم؛ بالاخره بر این اساس با ما چگونه رفتار خواهد شد؟]
- من متأسفم که شما غربیها معنویات را فدای مادیات کردید و مصالح مادی را بر معنویات مقدم داشتید. همین امر موجب این بدبختیهاست. آنچه بشر را مترقی می کند معنویات است. معنویات می تواند بشر را سعادتمند کند و آرامش ایجاد کند. مادیات است که بشر را به جان هم انداخته. من توصیه می کنم که شما غربیها به معنویات توجه کنید. شما مدعی هستید که مسیحی هستید؛ ببینید سیره حضرت مسیح چه بوده است. سیره حضرت مسیح را روش خود قرار دهید تا سعادت برای شما حاصل شود. ما می خواهیم رژیمی ایجاد کنیم که روش حضرت مسیح در آن مورد توجه است.
صحیفه امام، ج 5، ص:538- 542
سخنرانی [در جمع مسئولان شهربانی مراکز استانها (وظایف نیروی انتظامی در جامعه)]
زمان: صبح 7 بهمن 1361/ 12 ربیع الثانی 1403
مکان: تهران، جماران
موضوع: نقش نیروهای انتظامی در جامعه و بیان وظایف و رسالت آنان
حضار: موحدی کرمانی، مهدی (نماینده امام در شهربانی)- صمیمی (رئیس شهربانی کل کشور)- رؤسای شهربانیهای مراکز استانها- رؤسای دوایر مختلف شهربانی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
وحدت، ضامن بقای انقلاب
این از برکات انقلاب است که ماهایی که در آن وقت از هم جدا بودیم، ما شما را می دیدیم فرار می کردیم، شما هم میل نداشتید ماها را ببینید، شماها را نمی گویم، آنهایی که بودند، انقلاب بحمد اللَّه این جدایی را از هم برداشت، و ما همه خودمان را از هم می دانیم. یعنی همه ایران یک گروه است، یک حزب الهی است، یک گروه است، و این یکی از نعمتهایی است که ما باید قدرش را بدانیم. و هر چه برکات بر این کشور وارد می شود از همین کانال است که دولت و قوای نظامی و قوای انتظامی و روحانیون و بازاری و همه ببینند که خودشان در یک صف واقع شده اند، یک صف طولانی است که همه در صف واحد واقع شده اند، و نه این می خواهد به او ظلم کند، نه او می خواهد کلاه سر این بگذارد. آن وقتی ان شاء اللَّه به مقصد اصلی می رسیم که همه ما، آحاد ما وظیفه اسلامی اش را بداند، که یک کشوری که همه گرگها در اطراف نشستند و منتظرند فرصت پیدا کنند و حمله کنند، ما باید چطور خودمان باشیم. و این را مطمئن باشید که همیشه این قدرتهای بزرگ از داخل می پوسانند تا بتوانند کاری بکنند. اگر داخل مستحکم باشد، آنها اصل بنایشان بر این نیست، نمی توانند هم، چون می دانند موفق نمی شوند. از این جهت، آنها کوشش دارند که یک راهی را از خود داخل پیدا بکنند، و از آن راه که نقطه ضعف است، از آن راه اشخاصی را وادار کنند که خود اشخاص و خود گروهها یک چیزی برای آنها پیش بیاورند. همه کودتاها هم که در دنیا می شود همین طوری است که قدرتهای بزرگ راهش را نشان می دهند به یک نظامی، به یک- عرض می کنم که- قدرتمند، و او وارد می شود در عمل و کودتا می کند و قدرت را در دست می گیرد، و همان طور که آنها می خواهند عمل می کند. اگر مردم همه تکلیف خودشان را این بدانند که ما همه مان می خواهیم به یک کشور خدمت بکنیم، یک نظامی است خدمت نظامی بکند، یک انتظامی است خدمت انتظامی می کند، یک روحانی است خدمت روحانیت بکند، بازاری خدمت بکند، و- عرض بکنم که- کشاورز خدمت بکند، کارمندان دولت همه خدمت بکنند، کارگرها همه برای یک مقصد خدمت بکنند، مطمئن باشید اگر یک همچه چیزی را ان شاء اللَّه تحکیم کردیم و پیش آمد، و الآن هم تقریباً دارد درست می شود، دیگر به شما طمع نمی کنند. دیگر آنهایی که می خواستند شما را، همه را بخورند دیگر تهدید نمی توانند بکنند، مأیوس می شوند. از این جهت که آن چیزی که در رأس همه امور است این است که این که خدا به ما داده است حفظش کنیم. ما الآن درست توجه نداریم که چه شده است، چون ما واردش هستیم. ما وقتی که وارد هستیم در یک مسئله ای، همه وارد هستند در یک چیزی، نمی دانند که قضیه عمقش چقدر است و چقدر مهم بوده است. الآن آنهایی که از خارج هستند، مانده اند در خارج، آنها گاهی وقتها نظر می دهند به اینکه خود شما هم نمی دانید قضیه چه است. یک قدرت آن طوری را خود مردم بریزند و خود آنهایی که ید او بودند کمک کنند به مردم، و ملحق بشوند به مردم، و یک طوری درست بشود که کار را از آنها بگیرند. آن هم چه اشخاصی، از آنهایی که همه دولتها با آنها موافق بودند، همه اصرار می کردند که باید این باشد، این را بگذارید باشد. گاهی هم از داخل یک همچه حرفهایی می زدند. این کار، کار بسیار بزرگی بود که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کرد، این نعمت را باید ما شکرش بکنیم، شکرش این است که همه مان به وظیفه مان عمل بکنیم.
شما می دانید که آن ذایقه تلخی که ملت از شهربانیها داشت، اینها بیشتر داخل بودند در امور مردم، یعنی در داخل شهرها بودند، با دست اینها در زمان رضا خان- هر که یادش باشد می داند- با دست اینها مردم را آزار می دادند. در قم یک رئیس شهربانی بود که نقل کردند دماغش خون آمده بود، توی خیابان نشسته بود، این طور گرفته بود یک نفر را دید که حجاب [دارد] رها کرده و پرید به او. اینها را این طور کرده بود که مردم را متنفر کردند از همه، از همه دستگاهها و خصوصاً شهربانی چون تماسش با مردم زیاد بود، آن احساس و ذایقه در مردم خیلی زیاد بود، شما باید کاری بکنید که این ذایقه تلخ را به ذایقه شیرین برگردانید. و ان شاء اللَّه وقتی که شما بنایتان بر این معنی باشد خدا تأییدتان می کند و مردم پشتیبانتان می شوند، الآن هم پشتیبان شما هستند. شما بدانید که اگر در زمان سابق بود یک جنگی پیش آمده بود، مردم دعا می کردند که این رضا خان شکست بخورد. خوب، من یادم هست رضا خان وقتی که اقلًا یک شاهی بود برای ایران، حالا به هر ترتیبی بود بالاخره مال ایران بود، از ایران بود، وقتی اجانب آمدند اینجا و مردم همه چیزشان را در خطر می دیدند، وقتی که رضا خان رفت مردم شکرگزاری کردند که لا اقل این نعمت آمد که این آدم را از بین ببرد؛ یک همچه وضعی درست کرده بود که اهل یک کشوری نسبت به کسی که از خود این کشور است- و فرض کنید که- شاه کشور هست، اجنبی، انگلیسها و روسها و امریکاییها که آمده بودند آن وقت، این را وقتی فرستادند کأنّه مردم یک نعمتی بهشان رو کرده بود که اگر آن وقت یک مجالی بود شاید چراغانی می کردند، چنانچه برای رفتن محمد رضا دیدید که چه کرده بودند. ما هم باید یک کاری بکنیم، شما هم باید یک کاری بکنید که اگر خدای نخواسته برایتان یک مشکلی پیدا شد، همین بازار و همین محله و همین کوچه بریزند و مشکل شما را رفع بکنند؛ الآن وضع این طوری است. در انقلابات دیگر شما خیال نکنید که یک انقلابی مثل اینجا بوده است که همچه تا قضیه چه شد مردم با دولتش موافق باشند، با سرنیزه، آنها کار می کردند؛ برای اینکه، انقلاب مال مردم نبوده، انقلاب مال قدرتها بود؛ از این جهت آنها با سرنیزه مردم را نگه می داشتند. الآن هم آنهایی که انقلابات بزرگ را کرده اند، با سرنیزه مردم را نگه می دارند. اینجا مردم چون خودشان بودند، خودشان انقلاب کردند، کودتا در کار نبود، این نبود که یک قدرتی بیاید و آن قدرت بخواهد یک کاری را بکند، خود کوچه و محله و بازار و روحانی و- عرض می کنم که- ارتش و اینها همه شان داخل هم شدند و کار را انجام دادند. از این جهت الآن همه مردم احساسشان این است که از خود ما هست، هر چه هست؛ خودشان را غریبه دیگر نمی دانند با شما، خودشان را خودی می دانند، شما را فرزند خودشان می دانند. باید شما به وظیفه فرزندی برای این ملت عمل بکنید، آنها هم به وظیفه پشتیبانی و پدری؛ تا این نعمت هستش شما قوی هستید، قدرتمند هستید، هیچ قدرتی هم نمی تواند شما را از بین ببرد. و اگر خدای نخواسته، در شهربانی- مثلًا فرض کن- رئیس شهربانی شروع کند به این کارهایی که ناراضی درست می کند- حالا البته یک چیزی است در گوشه ای واقع می شود، چیز مهمی نیست- امّا این امور کم کم هی سرایت می کند، یک وقت می بینید که- فرض کنید- یک جایی که یک رئیس شهربانی که یک کاری کرد که خلاف بود در آن شهر، کم کم فاسد می شود آن شهر، از این سرایت می کند به جای دیگر، آن سرایت می کند، یک وقت انسان می فهمد که یک کشور مخالف شدند با شهربانی، که این مصیبت است. الآن ما یک نعمتی داریم که باید حفظش کنیم این نعمت را، مادامی که شکر این نعمت را بجا بیاوریم و شکرش هم این است که خدا به ما این نعمت را داده ما برای خدا خدمت بکنیم به مردم؛ شهربانی برای خدا خدمت کند. الآن نمی خواهد شهربانی کلاه کسی را بردارد، می خواهد خدمت کند برای خدا، و مادامی که این طور باشد خدای تبارک و تعالی تقویتش می کند به دست همین مردم، همین مردم را تقویت می کند که بروید دنبال اینها و ما باید این را، این نعمت را حفظ بکنیم. و مسائلی که آقا فرمودند خوب، خیلیهایش را می شود اینجا صحبت کرد، بعضیهایش هم ان شاء اللَّه من بعدها صحبت می کنم. کلّی مسأله را گفتم، اصل آن مسئله ای را که من گفتم برای این بود که ایران را برگردانیم به یک مملکت اسلامی، همه چیز اسلامی بشود. اگر یک کسی بنا شد سوء استفاده بخواهد بکند که شما الآن آن توجه به این معنی هم باید داشته باشید، اگر فرض کنید که یک کسی بخواهد سوء استفاده بکند، یک کسی بخواهد برای اینکه، خیال کند که نخیر دیگر آزاد است، دیگر چه و چه، بخواهد آن کارهای خلافی که پیشتر می کرد، خلاف شرعی که پیشتر می کرده بکند، توی خیابانها یک کار خلاف شرعی بکند، خوب وظیفه شهربانی جلوگیری است؛ اصلًا برای همین است ما می خواهیم شهربانیمان به وظایفش عمل کند؛ یکی از وظایفش این است که جلوگیری کند از این منکراتی که در شهر بخواهد واقع بشود، هرجا یک دکانی، یک چیزی دارد جلویش را بگیرد. لا اقل به دادستان بگوید تا او بفرستد جلویش را بگیرد، سوء استفاده نباید مردم بکنند از این مسائل.
مِن جمله از مسائل، اموری بود که مربوط به نظام است، ما که نمی خواهیم نظام به هم بخورد، اسلام از اوّل آمده، یک نظامی می خواهد درست کند، نظام صحیح، منتهی نظام صحیح این است که همان طوری که شهربانی اش روی نظام دارد عمل می کند، مردمش هم آن طور عمل کنند. اگر بنا شد که فرض کنید که در خیابانها تخلف بکنند از حرفهای شهربانی، و از آن خلافی که در رانندگی می خواهند بکنند، خوب این راننده باید تعقیب بشود. این جور نیست که حالا آزادند مردم از باب اینکه اسلامی است. اسلام آزاد نمی گذارد مردم را این طوری، اسلام یک آزادی صحیح می دهد به مردم، نه یک آزادی که این سر او را بشکند او سر او را بشکند. رانندگی اگر یک روز خلاف مقررات باشد صدها نفر از بین می روند، این را باید تعقیب بکنند، باید جلویش را بگیرند، ابداً این صحبتها نیست که حالا دل آنها بلرزد از اینکه مبادا یک وقت یک چه بشود، خیر، باید این کار بشود. این مسئله ای است که برای نظام مملکت باید آن چیزهایی که در حفظ نظام مملکت، در حفظ نظام یک شهر دخالت دارد، با آنها با جدیت عمل بشود؛ هرجا وظیفه شهربانی است شهربانی باید عمل بکند. یا مسئله توطئه ها، شهربانی می بیند که توطئه هایی در کار هست، شهربانی که می بیند توطئه ها در کار است، این باید توطئه را زود خنثی بکند. و این طور نیست که حالا توطئه را بگذاریم تا از بین برود، ما برویم ببینیم که باید روی چه موازینی این کار را بکنیم. نخیر، این در مواردی که حتمی است، شما می بینید که الآن اگر شما وارد نشوید و دنبال نکنید این قضیه را، این منزل، منزلی است که درش اجتماع کرده اند، می خواهند که فرض کنید که خلافی بکنند، می خواهند که یک انفجاری درست کنند، می خواهند یک دسته ای را از بین ببرند، این وظیفه مأمورین است که جلویش را بگیرند. این طور نیست که این طور چیزها را، البته یک موازینی هم دارد، روی موازین بعدها باید صحبت بشود، درست بشود. اما آن چیزهایی که مربوط به این اشخاص فاسد است که بخواهد یک مرکزی باشد، هروئین تقسیم کند بین مردم، این هروئین فسادش از همه چیز بالاتر است. یا یک مرکزی هست که خدای نخواسته، محل مشروبات است، محل اجتماع اشخاص است در اینکه قمار بکنند، در اینکه فحشا بشود، و اینها یک اموری است که باید جلویش را گرفت. نمی شود اینها را بگوییم که نخیر، حالا ما صبر کنیم برویم ببینیم باید چه کرد، نه، اینها جلوگیری می خواهد، اینها را با قدرت باید جلویش را گرفت.
البته آنی که ما می گوییم این است که به مردم، مردم عادی به خیال اینکه توی خانه شان، خودش توی خانه اش بخواهد یک کاری بکند حقی ندارد کسی برود، بداند هم که در جوف منزلش یک کاری می کند این نهیش می کنند؛ اگر یک وقت بریزند توی خانه اش، نه، این حق نیست. همچه چیزی نمی شود، یک کار خلافی را با یک کار خلافتری ما بخواهیم جلویش را بگیریم، موازین دارد، نهی از منکر موازین دارد، امر به معروف موازین دارد. امّا این، تمام این صحبتها غیر مسئله توطئه است. اگر منافقین- فرض کن- خانه تیمی دارند نمی شود گفت که اینها بگذار باشند، حالا چه کارشان دارند، حالا که نیامده اند بیرون، خوب، وقتی که بیایند بیرون، یک عده ای را می کشند، اینها انفجار ایجاد می کنند، اینها را باید جلویش را بگیرند. و من در آنجا هم نوشته بودم، که در آن مطلبی که من نوشتم این را گفتم به اینکه، همه این امور استثنا دارد، استثنایش یکی اشخاصی است که این طوری هستند، آنهایی که مراکز فساد دارند، آنهایی که مراکز توطئه دارند، آنهایی که مراکز فحشا دارند، این طور چیزها اینها نیست اصلش. مسأله، مسائل دیگری است که مبادا یک وقتی فرض کنید منزل یک کسی را بروند تفتیش بکنند بیخود، به خیال اینکه توی خانه این، یک چیزی است، بروند تفتیش کنند، نه این صحیح نیست، امّا اگر فهمیدند، اطلاع پیدا کردند به اینکه خانه مرکزی از برای فساد هست، یک وقت توی یک خانه چیزی هست، احتمال می دهید، نه، حق ندارید بروید.
یک وقت در خانه ای است که می بینید مرکزیت دارد برای یک امری، برای یک فسادی، هر فسادی باشد، می خواهند فحشا در اینجا چی بکنند، مرکز فحشا درست کرده اند، مرکز- نمی دانم- قماربازی درست کرده اند، اینها از اموری است که بصراحت عرض می کنم باید جلویش را بگیرند؛ و هر جایش وظیفه شهربانی است، شهربانی بگیرد، هرجا وظیفه پاسدار است پاسدارها بگیرند و اینها از اموری نبود که ما بگوییم که نباید این طور بشود. این که هست آن است که نباید از خانه های مردم، مردم عادی و لو تویش- فرض کنید- فسادی دارد واقع می شود فسادی شخصی، برای شخص، زندگیهای شخصی، معصیت شخصی، واقع می شود حق ندارد کسی وارد خانه اش بشود. بیرون که آمد نهی از منکرش هم روی موازین شرعی، نهی از منکرش کنند. به این بهانه هم به خانه مردم نروند، تفتیش از حال مردم نکنند، تفتیش از حال- فرض کنید- که مسلمانهایی که توی خانه هایشان یک کاری می کنند ازش بپرسند که تو آنجا چه می کردی؟ نه، این حق ندارد، به غیر مراکز، مراکز فساد است، مراکز فساد حتی احتمال این یک مرکزیتی شما بدهید که در این شهر، فلان خانه، خانه تیمی احتمال می رود باشد، برای رفت و آمدهایی که می شود می بینید غیر متعارف است، رفت و آمد غیر متعارف می شود، بعدش خانه احتمال می رود تیمی باشد، تفتیش باید بشود، این باید جلوگیری بشود. من ان شاء اللَّه امیدوارم که شما در کارهایتان موفق باشید. این احساس در همه ما پیدا بشود که ما امروز این نعمت خدایی که به ما داده است تشکرش را بکنیم؛ تشکر به این است که خدمت بکنیم. البته لفظاً هم تشکر کنیم، اما تشکر حقیقی این است که وقتی شهربانی خود می بیند که حالا دیگر مملکت مال خودش است، هیچ قدرتی در این دخالت ندارد، هیچ کس نمی خواهد این مملکت را بچاپد، حالا احساس کند که وطن خودش است، مملکت خودش است، باید رفع ظلم بکند، باید خدمت بکند. این طور چیزها، این کارها را انجام بدهد. و همه در هر جا هستند آن کاری که محول به آنهاست به طور شایسته انجام بدهند. و من به همه شما دعا می کنم و خداوند همه شما را تأیید کند ان شاء اللَّه.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه
صحیفه امام، ج 17، ص:262- 269