پیام [به جمعی از متدینین تهران جهت افشای ماهیت رفراندم شاه ]2 بهمن 41
نامه [آقای سید مصطفی خمینی درباره رسیدگی به مستمندان قم ]2 بهمن 42
پیام [به ملت ایران به مناسبت قیام 19 دی مردم قم و نوید پیروزی ]2 بهمن 56
پیام [به طوایف و ایلات بویراحمد برای حفظ نظم در منطقه ]2 بهمن 57
سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم (ولادت حضرت رسول- اصلاح مرکز علمی)]2 بهمن 59
نامه [به آقایان نیّری و رئیسی (اجرای «حدود» و «قصاص»)]2 بهمن 67
پیام [به جمعی از متدینین تهران جهت افشای ماهیت رفراندم شاه ]
زمان: 2 بهمن 1341/ 25 شعبان 1382
مکان: قم
موضوع: افشای اهداف و ماهیت رفراندم غیر قانونی شاه
مخاطب: جمعی از متدینین تهران
[حضور محترم حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین، آیت اللَّه العظمی فی الارضین، آقای حاج آقا روح اللَّه خمینی- دام ظله العالی علی رءوس الأنام
تقاضا داریم نظریه خودتان را در موضوع «تصویب ملی» که در مطبوعات اعلام شده بیان فرمایید.
جمعی از متدینین تهران ]
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
هر چند میل نداشتم مطلب به اظهار نظر برسد، لهذا مصالح و مفاسد را به وسیله آقای بهبودی به اعلیحضرت تذکر دادم و انجام وظیفه نمودم، و مقبول واقع نشد؛ اینک باید به تکلیف شرعی عمل کنم. به نظر این جانب این رفراندم، که به لحاظ رفع برخی اشکالات به اسم «تصویب ملی» خوانده شده، رأی جامعه روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است، در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می کند. این جانب عجالتاً از بعضی جنبه های شرعی آن، که اساساً رفراندم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزشی ندارد، و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرف نظر می کنم، فقط به پاره ای اشکالات اشاره می نمایم:
1- در قوانین ایران رفراندم پیش بینی نشده و تا کنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه، آن
هم از طرف «مقاماتی غیر قانونی» اعلام شد، و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند. معلوم نیست چرا آن وقت این عمل «غیر قانونی» بود، و امروز قانونی است!
2- معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندم نماید؛ و این امری است که باید قانون معین کند.
3- در ممالکی که رفراندم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد، و در جراید و وسایل تبلیغاتی آرای موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛ نه آنکه به طور مبهم، با چند روز فاصله، بدون اطلاع ملت اجرا شود.
4- رأی دهندگان باید معلوماتشان به اندازه ای باشد که بفهمند به چه رأی می دهند. بنا بر این اکثریت قاطع حق رأی دادن در این مورد را ندارند؛ و فقط بعضی اهالی شهرستانها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رأی دادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بی چون و چرا مخالف هستند.
5- باید رأی دادن در محیطِ آزاد باشد و بدون هیچ گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود؛ و در ایران این امر عملی نیست و اکثریت مردم را سازمانهای دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می دهند.
اساساً پیش آوردن رفراندم برای آن است که تخلفات قانونیِ قابل تعقیب که ناچار مقامات مسئول گرفتار آن می شوند، لوث شود. و کسانی که در مقابل قانون و ملت مسئول هستند اعلیحضرت را اغفال کرده اند که به نفع آنان این عمل را انجام دهند. اینان اگر برای ملت می خواهند کاری انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکرده و نمی کنند تا با اجرای آن برای همه طبقات زندگی مرفه تأمین شود و در دنیا و در آخرت سعادتمند باشند؟! چرا صندوق تعاونی درست می کنند که حاصل دسترنج زارع را ببرند؟! با تأسیس این چنین صندوق تعاونی، بازار ایران بکلی از دست می رود و بازرگانان و کشاورزان به خاک سیاه می نشینند؛ و در نتیجه سایر طبقات نیز به همین روز مبتلا می شوند. اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولتها بخواهند برنامه مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد
مقامات روحانی برای قرآن و مذهب احساس خطر می کنند. به نظر می رسد این رفراندم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی، برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده اند؛ و به نظر می رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می خواهند به دست جمعی مردم ساده دلِ اغفال شده اجرا کنند. علمای اسلام وظیفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند، به مردم مُسْلِم گوشزد کنند تا در پیشگاه خداوند متعال مسئول نباشند. از خداوند متعال حفظ قرآن مجید و استقلال مملکت را خواهانیم.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 1، ص: 135-137
نامه [آقای سید مصطفی خمینی درباره رسیدگی به مستمندان قم ]
زمان: 2 بهمن 1342/ 6 رمضان 1383
مکان: تهران
موضوع: ابراز نگرانی از وضع فقرای شهرستان قم
مخاطب: خمینی، سید مصطفی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
جناب نور چشمی، به قراری که مطلع شدم وضع فقرای قم بسیار بد است. این معنی این جانب را کاملًا ناراحت کرده است؛ مع الأسف با وضع حاضر، آن طوری که باید و شاید نمی توانم به بندگان محترم خدای تعالی خدمت کنم. شما از قول من پس از اظهار تشکر از اشخاصی که کمک کردند، به اهالی محترم و ثروتمندان معزز تذکر دهید که خدای تعالی این روزها را برای امتحان پیش می آورد. خوب است که از امتحان الهی سرفراز بیرون بیایید، و هر کس به مقدار مقدور خود به سادات محترم و سایر فقرا کمک کند. اگر خدای نخواسته کسی در این سرما تلف شود، همه مسئول هستیم و از انتقام خدای تعالی می ترسم. و السلام علیکم و علیهم و رحمة اللَّه
مقداری وجه فرستاده شد. این مبلغ که شصت هزار تومان است با وجوهی که اهالی محترم می دهند در تحت نظر معتمدین محل، هر طور صلاح است، تقسیم شود؛ چه خاکه زغال و چه آذوقه و لباس.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 1، ص: 260
پیام [به ملت ایران به مناسبت قیام 19 دی مردم قم و نوید پیروزی ]
زمان: 2 بهمن 1356/ 12 صفر 1398
مکان: نجف
موضوع: نوید پیروزی
مناسبت: قیام 19 دی مردم قم
مخاطب: ملت ایران
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
سلام به روحانیت مترقی شیعه که با هم پیوستگی زاید الوصف در مقابل سرنیزه عمال بی حیثیت اجانب ایستاده و از هیاهو و دست و پا زدنهای مذبوحانه آنها نهراسید. سلام به روحانیون و علمای اعلام مذهب از نجف اشرف تا سراسر ایران که با وحدت کلمه در مقابل ستمکاران و چپاولگران به جواب مثبت دست زدند. درود بر جوانان غیور حوزه علمیه بیدار قم و سایر حوزه ها که با سرفرازی به نهضت روحانیت ادامه و رونق دادند. درود بر جوانان پر شور آگاه دانشگاههای ایران که با قیامهای هوشیارانه پیاپی، وفاداری خود را به اسلام بزرگ و کشور عزیز خود ثابت کردند.
سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدل پرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع نمودند. رحمت خداوند بر مقتولین 15 خرداد (دوازده محرّم)، و 19 دی و (29 محرّم) امسال. محرّم چه ماه مصیبت زا و چه ماه سازنده و کوبنده ای است، محرّم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سروَر اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکست ستمکار را به فدایی دادن و فداشدن دانست؛ و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخر دهر.
نهضت 12 محرّم (15 خرداد) در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند، و ملت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانه پرستان ربود و حوزه های علمیه و دانشگاهها و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالت خواهی و از اسلام و مذهب مقدس در آورد. نهضت اخیر که پرتوی از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر کشور نور افکنده، خود کوبندگی خاصی دارد که شاه را از خود بیخود کرده و او و دار و دسته چاقوکشش را به تلاش مذبوحانه واداشته، جنایات 29 محرّم امسال نقطه عطفی است به جنایات شاهانه 12 محرّم آن سال. شاه خواست ضرب شستی به ملت مسلمان نشان دهد؛ پس از تمامیت حساب با رئیس جمهور امریکا با بهانه مختصری که مأمورین ایجاد کردند، مرکز تشیع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاک فاطمه معصومه- سلام اللَّه علیها- به مسلسل بست و جمعیت بیگناه فراوانی از جوانان حوزه علمیه و متدینین غیور شهر مذهبی قم را در خاک و خون کشیده به قتل رساند؛ و تا کنون آمار آنها در دست نیست، و مقتولین را از هفتاد تا سیصد، تا حال گفته اند و عدد مجروحین را خدا می داند. و أسف آورتر (که ننگش بر جبین آنها خواهد ماند) آنکه کسانی که رفته اند خون به مجروحین در بیمارستانها بدهند، توقیف کرده و مانع شده اند از اعطای خون؛ و گفته می شود کسانی به این جهت جان داده اند.
شاه می خواهد ثابت کند که نوکری او تحکیم شده؛ و ملت نباید گمان کند [او] از پشتیبانی اجانب برخوردار نیست؛ ولی ملت با تظاهرات عمومی و تعطیل سرتاسری دامنه دار و اظهار تنفر، بار دیگر ثابت کرد که او را نمی خواهد و از او و خاندانش بیزار است؛ و این رفراندم طبیعی سرتاسری در حقیقت خلع او از سلطنت غاصبانه جابرانه است. کارتر و دیگر غارتگران مخازن ملتهای مظلوم باید بدانند محمد رضا خان، خائن و یاغی است و ناچار از سلطنت مخلوع است؛ بر فرض قانونی بودن؛ چه رسد به سلطنت انتصابی از قِبَل اجانب که خودش اعتراف نموده. به ملت شریف ایران مژده می دهم که رژیم جائرانه شاه نفسهای آخرش را می کشد، و این قتل عامهای بی رحمانه نشانه وحشتزدگی و حرکات مذبوحانه است. مضحک و بسیار رسوا، این مانورهای وقیحانه و بچگانه است که پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن، به راه انداخته اند و مشتی سازمانی و اراذل و اوباش از خودشان و جمعی ضعفا و بیچارگان را با زور سرنیزه از اطراف جمع آوری و در شهرها به فریاد و جنجال «جاوید شاه» وادار می کنند، و گمان می کنند جبران تعطیل عمومی بازارهاست و با این سیلیها می توانند صورت سیاه خود را سرخ کنند. من به ملت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه قوی و شجاعت بی مانند نوید پیروزی می دهم؛ پیروزی توأم با سربلندی و افتخار؛ پیروزی توأم با استقلال و آزادی؛ پیروزی توأم با قطع ایادی اجانب و چپاولگران؛ پیروزی با برچیده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سیاهروی پهلوی. ملتی که با هوشمندی و پیوستگی همه طبقات از روحانی تا دانشگاهی، از منبری تا بازاری، از دانشجوی داخلی تا خارجی، از کارگر تا دهقان، بپاخاسته و تب و تاب اسلام عدالت پرور دارد پیروز است. ملتی که با دادن بهترین جوانان برومند خود با سرافرازی به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه می دهد پیروز است. ملتی که حتی بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام می کنند، پیروز است. ملتی که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش می کند که در صف شهدا هستند، پیروز است. ملتی که جوانان و دانشجویان داخل و خارج کشورش مجال تفکر را از شاه و اربابانش سلب کرده، پیروز است. ملتی که با همه تشبثات شاه و دار و دسته اش در امریکا با تظاهرات پر شور و رعدآسای جوانان رشیدش در مقابل کارتر و شاه، کاخ سفید را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها کرده، پیروز است. ملتی که پشتیبانش اسلام و قرآن و نهضتش برای خدا و بسط عدالت و محو ستمکاری است، پیروز است. شما ای ملت شریف بزرگ پیروزید؛ با دیدن خسارات بسیار و دادن فداییان بیشمار.
روسیاه باد رژیمی که علمای عظیم الشأن اسلام را با رژیم منحط خود و انقلاب خونین رسوای خود موافق معرفی می کند. رسوا باد رژیمی که از وحشتزدگی می خواهد با افترای به فقهای مذهب، ملت را اغفال کند. ملت ایران که پیشرو آن روحانیت است با انقلاب قلابی که به امر اجانب سودجو انجام گرفت سرسختانه مخالف است. ملت ایران اصلاحات ادعایی را که به بدبختی ملت و بازارسازی برای اجانب و ورشکستگی زراعت منتهی شد افساد و خرابکاری می داند. در کشوری که مردمش در این پنجاه سال حکومت جائرانه پهلوی روی آزادی ندیده اند، دم زدن از آزادی زنها مسخره و اغفال است. رژیمی که در مأموریت برای وطنش از جانب اجانب، سرلوحه خدمتش محو اسلام و احکام آن است و با تغییر تاریخ پر افتخار اسلام به تاریخ ستمکاران و روسیاهان تاریخ می خواهد اسم اسلام را محو کند، دم زدن از اسلام و قرآن کریم جز فریب و مضحکه عنوانی ندارد.
باید این رژیم فاسدِ ارباب و نوکری بداند که وقت گذشته؛ و این تبلیغات تار عنکبوتی نمی تواند ملتی را که با کمال بیداری و هوشمندی بپاخاسته اغفال کند. خدای تعالی و اسلام عزیز پشتیبان ملت است.
من با کمال تواضع دست خود را به سوی ملت نجیب ایران دراز می کنم؛ از روحانیون عظیم الشأن تا خطبای ارجمند، از جوانان محترم حوزه های علمیه تا دانشجویان دانشگاهها، از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج کشور- ایدهم اللَّه تعالی- و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم که پیوستگی و وحدت کلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه انداز احتراز نمایند، و با صدای واحد و ندای همگانی در راه استقلال کشور و قطع ایادی اجانب و عمال وابسته آنها کوشش کنند، و با اتکا به خدای متعال و احکام عدالت پرور اسلام همدست و همداستان شوند، و به آنها که از چهارچوب قانون اساسی دم می زنند تذکر اکید دهند که با این کلمه صحه به رژیم سلطنتی فاسد موجود نگذارند که تا این دودمان فاسد بر مقدرات کشور حکومت می کنند، ملت ایران نه از اسلام بهره مند می شوند و نه از آزادی و استقلال کشور خبری است و نه مردم روی سعادت می بینند.
از خداوند متعال عظمت اسلام را که کفیل وحید عدالت و استقلال و مدافع حقیقی مظلومان است، خواستار و ملت ایران خصوصاً جوانان متدین برومندش را به خدای متعال می سپارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
12 شهر صفر 98- روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 3، ص:314- 317
پیام [به طوایف و ایلات بویراحمد برای حفظ نظم در منطقه ]
زمان: 2 بهمن 1357/ 23 صفر 1399
مکان: پاریس، نوفل لوشاتو
موضوع: درخواست از عشایر بویراحمد، برای حفظ نظم در منطقه
مخاطب: طوایف و ایلات بویراحمد
بسمه تعالی
توسط جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید کرامت اللَّه ملک حسینی- دامت افاضاته
عموم طوایف و ایلات سلحشور و شجاع بویراحمد- ایّدهم اللَّه تعالی
از عواطف اسلامی شما سلحشوران مسلمان و طرفداران جمهوری اسلامی متشکرم. امید است در پرتو حکومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام، آزادی و امنیت و استقلال نصیب ملت محترم ایران شود. این جانب از طوایف بویراحمد و سایر طوایف شجاع ایران تقاضا دارد که در حفظ نظم و امنیت منطقه خودشان کمال مراقبت را بنمایند؛ و در این موقع حساس که به وطن ما می گذرد نگذارند اشخاص ماجراجو به بدخواهان دین و کشور بهانه دهند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 5، ص: 518
سخنرانی [در جمع اقشار مختلف مردم (ولادت حضرت رسول- اصلاح مرکز علمی)]
زمان: 2 بهمن 1359/ 15 ربیع الاول 1401
مکان: تهران، جماران
موضوع: توطئه اجانب در ایجاد انحراف در مراکز علمی- فرهنگی کشور
حضار: اقشار مختلف مردم، پاسداران عازم به جبهه جنگ و دانش آموزان مدارس تهران
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
اهمیّت ولادت پیامبر اسلام
ما در آستانه روز مقدسی هستیم و عید مبارکی که در آن روز، بزرگترین شخصیت عالم برای اصلاح بشر و تحول بزرگتر تحولات، و نیز ولادت با سعادت فرزند او حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- که مذهب را ترویج و اسلام را ارائه داد به مردم. تحول از شرکها، الحادها، آتش پرستیها و همه انحرافها، به استقامت و توحید و توحیدپرستی. در مرکزی که به جای توحید و به جای حکومت اللَّه بتها نشسته بودند و در عصری که به جای ستایش حق تعالی آتشها پرستیده می شدند.
این روز روز مبارکی است که ما نزدیک به او می شویم، و روز نویدی است که بشر را نوید داد به استقامت و راهنمایی به صراط مستقیم انسانیت. و پیروان آن حضرت کسانی هستند که همان راه را و همان خط را تعقیب می کنند و از خود شروع می کنند و به دیگران سرایت می دهند. شما جوانان دانشجو و جوانان عزیزی که از هر جا آمده اید، امید این ملت هستید که باید این راهی را که فرا راه شما گذاشته شده است به آخر برسانید. و این نهضتی را که در راه او آن همه جانفشانی شده است، ادامه بدهید. و این صراط مستقیمی را که انبیا جلو راه بشر گذاشتند و نبی اکرم آخرین انبیا و اشرف همه، آن راه را جلو مردم گذاشتند، و مردم را دعوت به این صراط مستقیم کردند و هدایت کردند به راه انسانیت و خروج از همه انحای کفر و الحاد و خروج از همه ظلمات به نور مطلق، باید شما جوانها همان راه را ادامه دهید تا اینکه پیرو رسول اکرم و در مکتب حضرت صادق پیروانی شایسته باشید.
عزیزان من! منحرفین و کسانی که می خواهند این مکتب به آخر نرسد و آنهایی که از مکتب اسلام سیلی خورده اند، و آنهایی که مکتب اسلام را بر خلاف مصالح خودشان می دانند و بر خلاف مصالح اربابانشان می دانند، اول نظرشان به این است که از مدرسه هایی که کودکان ما، جوانان ما، جوانان نورس ما در آنجا برای تحصیل کمال رفته اند، از آنجا انحرافات را شروع کنند. آنها در صدد این هستند که مدارس که منشأ همه برکات هست و جوانهای نورسی که باید این کشور را به رشد خودش برسانند و از دست اجانب نجات دهند، آنها را منحرف کنند. و لهذا می بینید که از آن دبستان تا دانشگاه مرکز توطئه است، و شماها هدف آنها هستید، و می خواهند شما را از اسلام عزیز منحرف کنند. و دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها و تمام مراکز علم و تهذیب را مبدّل کنند به مراکزی که اگر در آنجا علم تحصیل بشود به نفع قدرتهای بزرگ باشد. و هر چه در آن جاها و در آن مکانهای مقدّس، هر چه فرآورد باشد، فرآورد به نفع ابَرقدرتها. قدم اوّل آنها از همان کودکستان شروع می شود، و هر چه جوانها و کودکهایمان بالاتر بروند، قدمهای بعدی آنها هم به دنبال آنهاست. از کودکستان تا دانشگاه، مرکز جولان دستهای خبیث استعمار است، و آنها خوب می دانند که اگر این نوباوگان را از راه مستقیم و صراط اللَّه خارج کنند به مقاصد شوم خودشان خواهند رسید. و لهذا کوشش آنها و هدف آنها از کودکستان شروع می شود و تا دانشگاهها جریان دارد. و مراکزی که باید برای اصلاح جامعه، اصلاح جامعه در معنویات و اصلاح جامعه در مادیات، ذخایری باشند برای کشور عزیز ما، آنجا را به فساد بکشند و بعد کنار بنشینند و به این جوانهای ما نگاه کنند که این منحرفین کارهای خودشان را انجام داده اند و فساد را به دست شما می خواهند اجرا کنند.
شما جوانها در سرتاسر کشور از کودکستان که محل اطفال است تا دانشگاه که محل علم و محل دانش و تهذیب باید باشد، باید بیدار باشید و خودتان این مراکز را از فساد حفظ کنید. کسانی که می آیند در این مراکز و مشغول تبلیغات هستند، شما باید، جوانهای ما باید، معلمین این جوانها باید که ببینند اینها سابقه شان چه بوده و چه وضعیّت فعلی دارند و چه وضعیتی در سابق داشتند و دعوت آنها چیست. امروز مملکت شما، کشور شما مرکز توطئه هاست. برای اینکه کشور شما آن چنان صدمه ای وارد کرده است بر ابَرقدرتها و آن چنان سیلی ای به صورت قدرتهای بزرگ و ریشه های فساد آنها زده است که آنها از جا نمی نشینند مگر آنکه این کشور را به خیال خودشان به حال اول و به فساد بکشند. و آنها می دانند که اگر کودکان ما را از نورسی منحرف بار بیاورند، این انحراف تا آخر خواهد رفت. و اگر نوباوگان ما را به انحراف بکشند، این کشور به انحراف کشیده خواهد شد. و اگر دبیرستانهای ما را و دانشگاههای ما را به انحراف بکشند این کشور به انحراف خواهد کشید.
بزرگتر سنگر، برای اسلام این مراکزی است که شما در آنها زندگی می کنید و تحصیل می کنید. این مراکز، مراکزی است که با اصلاح آنها، کشور اصلاح می شود و با تباهی آنها، کشور به تباهی کشیده می شود. باید جوانهای ما، کودکان ما درست چشم و گوش خودشان را باز کنند که شیاطین اغوا نکند آنها را. و هر روز آنها را وادار نکند به جنجال کردن و راهپیمایی کردن. شما باید در هر جا که تحصیل می کنید و جوانها و کودکان ما در سرتاسر کشور، در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید توجه به این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهّد و همراه اخلاق فاضله انسانی است که می تواند ما را به حیات انسانی برساند. و می تواند کشور ما را از وابستگیها نجات بدهد. اگر شما جوانها دنبال تحصیل که می روید، دنبال این معنا باشید که یک تصدیقی بگیرید، یک دیپلمی بگیرید و بروید آن را آلت قرار بدهید برای استفاده مادّی خودتان، این همان انحرافی است که آنها می خواهند. و اگر شما در مراکزی که هستید یک ایده صحیح داشته باشید و یک غایت صحیح داشته باشید که برای رسیدن به آن غایت مشغول تحصیل باشید، و برای رسیدن به آن امری که خدای تبارک و تعالی می خواهد و آن تهذیب نفس و پرستیدن اللَّه و دور کردن همه شرکها و همه انحرافها و همه الحادها از خودتان و از مراکزتان، اگر این طور باشد شما پیروز خواهید شد. و همه انحرافها و همه گرفتاریهایی که برای یک کشور پیش می آید برای این است که مراکز تعلیم و تعلّمشان، مراکز تهذیب نیست. این فرقی نیست ما بین مدارس علمی قدیم با مدارس علمی جدید. تا تهذیب نباشد و تعهد نباشد و از اول انسان راه خودش را، صراط مستقیم خودش را نیافته باشد، و تحصیل او دنبال همان ایده صحیح اسلامی نباشد، همین انحراف آور است و همین است که ما را و کشورهای اسلامی را یا به طرف چپ می برد و یا به طرف راست؛ یا باید کشور، کشور کمونیستی باشد یا کشور، کشور تابع امریکا. از مدرسه شروع می شود این مسائل. از مدارس و دانشگاهها این مسائل شروع می شود. آنها می خواهند که آن چیزی که در دانشگاهها و در مدارس ما، در دبیرستانها و در همه جا حاصل می شود این باشد که آن چیزی که نتیجه زحمات طولانی ملت است و زحمات طولانی جوانهای ماست، برای آنها باشد.
شما نمی دانم دیشب در رادیو، این «حمید» را که در رادیو، در تلویزیون نشان دادند و حرفهایی را که او زد، شنیدید؟ اگر نشنیدید از آنها که شنیدند بپرسید که چه دستهای جنایتکاری، جوانهای تحصیلکرده ما را با چه دامهایی به دام می کشند. و آنهایی که باید سرمایه باشند برای کشور خودشان و باید زحمت بکشند برای پیشرفت کشور خودشان، چطور به دام می کشند، و آنها را وادار می کنند که بر مصالح آنها زحمت بکشند. این الآن یک پرده است که شما ملاحظه کردید، بسیار هستند افرادی که از این قبیل هستند. برای اینکه در رژیم سابق این مطلب مطرح بود، منتها اسمش را نمی آوردند. مطرح بود این مطلب که باید دانشگاههای ما این طور باشد. تربیت فاسد از آن اوّلی که بچه های نورس ما در کودکستان می رفت تا آن آخر که جوانهای برومند ما که سرمایه های این کشور هستند، در دانشگاهها بودند. برنامه سابق همین بود که اینها از اینجا تا آخر طوری بار بیایند و طوری تربیت بشوند که تربیت مسکو باشد یا تربیت واشنگتن. مسأله این بود و الآن که شما جوانهای عزیز و همه دبیرستانیها و همه دانشگاهها می خواهید کشور خودتان دست خودتان باشد، استقلالش محفوظ باشد، آزادی داشته باشید، طریق انسانیت را طی بکنید و به کمال انسانی برسید، و آن چیزی که انسان برای آن خلق شده است به او برسید، شیاطین به دست و پا افتادند که شماها را منحرف کنند.
اینهایی که در مدارس می آیند و با تبلیغات سوئشان جوانهای نورس ما را وادار می کنند به یک مسائلی که با تحصیل آنها مخالف است، و نمی خواهند اینها تحصیل بکنند اینها، و نمی خواهند اینها یک جوانهایی که برای کشور خودشان مفید باشند به بار بیاورند. با بهانه های مختلف اینها را به تظاهرات و راهپیماییها و اختلافات می کشند و کنار می نشینند و به شماها و به ما می خندند. آن کوششی که اینها می کردند که دانشگاهها باز بشود قبل از اینکه برنامه صحیح ریخته بشود، همین بود که می خواستند این دانشگاهها به همان وضع سابق که امثال این اشخاصی که روی کار آن وقت بودند به جامعه تحویل بدهد. می خواستند همان معنا باشد. و اینکه در کودکستانها، دبیرستانها می روند و مشغول می شوند با تبلیغات خودشان و تحریکات خودشان جوانهای ما را و کودکهای ما را وادار کنند که به جای اینکه تحصیل بکنند جنگ و دعوا به راه بیندازند، و به جای اینکه تهذیب نفس بکنند و اخلاق اسلامی را بیاموزند با فحش و فضیحت روبرو می کنند، این همان برنامه سابق است. کودکهای ما، جوانهای ما، همه آنها- چه دختر و چه پسر- باید تمام همّشان را صرف این بکنند که بشناسند اینها را. بفهمند که اینها چه مقصدی دارند.
بفهمند که اینها قبلًا چه بودند. بفهمند که اینها در حالی که جوانهای ما از ارتشی و پاسدار و ژاندارمری و سایر قشرهای مردمی، عشایر و سایرین در مرکز جنگ و در جبهه ها مشغول فداکاری هستند، اینها در پشت جبهه ها مشغول افساد هستند، مشغول کمک به اربابان خودشان هستند. بدانند که در رادیوهای خارجی و در رادیوهای منحرف از اینها پشتیبانی می شود و از جمهوری اسلامی تکذیب می شود. و می خواهند جمهوری اسلامی نباشد. همان طوری که صدام و سایر منحرفین به کشور ما حمله کردند و جنگ راه انداختند. اینها هم همان جنگ را به صورت دیگری در مدرسه ها و در دانشسراها و در دانشگاهها به راه می اندازند. همه عمّال خارجی هستند و شما باید هر جا که هستید توجهتان، توجه شما زیاد بر این مسائل باشد که مبادا یک وقت چشم باز کنید ببینید گول خورده اید؛ همان طوری که دیشب «حمید» گفت، از آن راهها، از همه راهها. خداوند شماها را ذخیره این مملکت قرار بدهد. جوانهای ما را به راه راست هدایت کند و همه ما را خدمتگزار به اسلام و به کشور اسلامی قرار دهد.
صحیفه امام، ج 14، ص:1- 6
نامه [به آقایان نیّری و رئیسی (اجرای «حدود» و «قصاص»)]
زمان: 2 بهمن 1367/ 14 جمادی الثانی 1409
مکان: تهران، جماران
موضوع: اجرای «حدود» و «قصاص»
مخاطب: نیّری، حسینعلی- رئیسی، سید ابراهیم
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم . محضر مبارک زعیم عالیقدر، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی- مد ظله العالی
با سپاس بیکران از درگاه احدیت که این جانبان را مشمول عنایت آن امام عزیز و بزرگوار قرار داده تا در اجرای احکام و حدود الهی گامی برداریم، مستدعی است نظر مبارک را امر به ابلاغ فرمایید که دستور مورخ 1/ 11/ 1367 آن حضرت اختصاص به اجرای حدود الهی دارد یا شامل احکام صادره در مورد قصاص نفس نیز می شود؟
2/ 11/ 67 سید ابراهیم رئیسی- حسینعلی نیری ].
بسمه تعالی
جناب حجتی الاسلام آقایان نیّری و رئیسی
آنچه را که به شما مأموریت دادم تا به پرونده هایی که در شورای عالی قضایی راکد مانده است پس از رسیدگی اجرا نمایید، در مورد حدود و قصاص است با حفظ جهات شرعیه آن.
2/ 11/ 67
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 21، ص: 246