فرازی از وصیتنامه سیاسی - الهی امام خمینی (س)

شک نباید کرد که انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در‏‎ ‎‏کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست‏‎ ‎‏که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب‏‎ ‎‏خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده‏‎ ‎‏است.‏

کد : 2706 | تاریخ : 04 اردیبهشت 1402

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها‏‎ ‎‏انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان‏‎ ‎‏عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها‏‎ ‎‏مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که‏‎ ‎‏ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.‏‎ ‎‏اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند‏‎ ‎‏متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان‏‎ ‎‏دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه‏‎ ‎‏حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و‏‎ ‎‏بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن‏‎ ‎‏دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده‏‎ ‎‏مطالبی هر چند تکراری عرض می نمایم. و از خداوند‏‎ ‎‏بخشاینده می خواهم که خلوص نیت در این تذکرات‏  عنایت فرماید.‏

‏     1) ما می دانیم که این انقلاب بزرگ که دست‏‎ ‎‏جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با‏‎ ‎‏تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای‏‎ ‎‏خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن‏‎ ‎‏تبلیغات ضداسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد‏‎ ‎‏سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان‏‎ ‎‏مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل‏‎ ‎‏ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیّت، و آنهمه شعرها و‏‎ ‎‏بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و‏‎ ‎‏مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل‏‎ ‎‏جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن‏‎ ‎‏عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی تفاوتی در‏‎ ‎‏پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر‏‎ ‎‏بی فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف‏‎ ‎‏سفارتخانه های قدرتمندان بر ملت تحمیل می شد، و از همه‏‎ ‎‏بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که‏‎ ‎‏مقدرات کشور به دست آنان سپرده می شد، با به کار گرفتن‏‎ ‎‏معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف‏‎ ‎‏اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و‏‎ ‎‏«ملی گرایی»، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز‏ بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان‏‎ ‎‏کار مثبتی نمی توانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها‏‎ ‎‏مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن‏‎ ‎‏روحانیان و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن‏‎ ‎‏بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت‏‎ ‎‏یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد‏‎ ‎‏«الله اکبر» و فداکاریهای حیرت آور و معجزه آسا تمام‏‎ ‎‏قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور‏‎ ‎‏را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در‏‎ ‎‏کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست‏‎ ‎‏که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب‏‎ ‎‏خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده‏‎ ‎‏است.

انتهای پیام /*