قوه قضائیه و قضات

کد : 2511 | تاریخ : 14 آبان 1397

اهمیتی که اسلام به قضاوت داده است،به کمتر چیزی داده است.


مسئله قضا یک مسئله مهمی است که سرو کارش با همه حیثیت کشور است.


قوه قضائیه اگر از روی موازین اسلامی-انسانی رفتار کنند،کشور را می تواند نجات دهد.


در دست قوه قضائیه همه چیز است،جان مردم است،مال مردم است،نوامیس مردم است،همه در تحت سیطره قوه قضائیه است.و قاضی اگر چنانچه-خدای نخواسته-نالایق باشد،ناصحیح باشد این در اعراض و نفوس مردم سلطه پیدا بکند معلوم است که چه خواهد شد.


قوه قضائیه باید توجه بکند که سرو کارش با جان و مال مردم است[و]نوامیس مردم،سرو کار این با آنها ست؛و باید افرادی صالح در آنجا باشند،سالم باشند و توجه بکنند که خطای قاضی بزرگ است،عَمدش مصیبت بار است،خطایش هم بزرگ است.


در صورتی که حکمی از قضات صادر شد...احدی حق دخالت در امر قضا را ندارد؛و دخالت کردن خلاف شرع،و جلوگیری از حکم قضات هم بر خلاف شرع است.


اعراض مردم دست قضات است؛باید آنها را،هم تعلیم کنند و هم تربیت کنند.


قاضی اگر چنانچه در حال غضب باشد نباید حکم بدهد،برای اینکه حکم در حال غضب حکمی است که از منشأ عقلی و شرعی صادر نمی شود.


قاضی امروز مسئول حیثیت اسلام است،مسئول حیثیت جمهوری اسلام است،و مثل قضات در طول تاریخ نیست که فقط مسئول باشد نسبت به قضاوتی که در مورد 
شخصی می کرد.


در اجرای حدود نباید از آن حدودی که حق تعالی فرموده است پایینتر عمل بشود و نباید زیادتر.


مجرمی که بالاترین جرم را دارد و به سوی چوبه دار می رود،جز اجرای حد شرعی احدی حق آزار او را،لفظاً و عملاً،ندارد و مرتکب،خود ظالم است.


باید زندانها محل تربیت باشد،باید مردم را در زندانها تربیت کرد،زندان خودش یک تربیتگاه باید باشد.


دستور اسلام،رحمت بر اسیران است گرچه ظالم و جاسوس باشند.



قاضی و قوه قضائیه مستقل است و هیچ کس نباید در آن دخالت بکند.

انتهای پیام /*