خداوند ان شاء اللَّه، شماها را توفیق بدهد که با سلامت و سعادت وارد در «ضیافة اللَّه» بشوید و از آن مائده های آسمانی که قرآن و ادعیه است ان شاء اللَّه، همه مان مستفیض بشویم و با یک روح سالمی وارد بشویم و «لیلة القدر» [را] هم دریابیم.» (صحیفه امام، ج13، ص: 36 )
چیزی که من می خواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبه ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند. یک جمله از او این است که "خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است. این ضیافت، همه اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافت خانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است. اما من ... به هر کس که این کلمات می رسد و خصوصاً، طبقه جوان عرض می کنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟ جوانها متوجه باشند که در جوانی می شود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقداری انسان سنش زیادتر می شود، اقبالش به دنیا بیشتر می شود. جوانها نزدیکترند به ملکوت. پیرها هر چه می گذرد، هر چه بر عمرشان می گذرد، هی اضافه می شود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور می کند. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده اند یا اگر وارد شده اند استفاده نکرده اند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذره ای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا می بینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکرده اند، در این مهمانی وارد نشده اند، دعوت خدا را قبول نکرده اند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمی شود، برای اینکه در ضیافت خدا وارد نشده ایم. در ماه رمضان اصلًا، وارد نشده ایم؛ یک ترک اکل و شربی کردیم، لکن آن که باید بشود نشده است. اگر هواهای نفسانی بگذارد، انسان به حسب فطرت الهی است، فطرت، فطرت اللَّه است، همه هم توجه دارند به او، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوی است و اعوجاجی است، این جلوگیری می کند از آن مسائلی که باید باشد.اگر می بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خدای نخواسته- نمونه اش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اقْبَلَ عَلیکُمْ شَهْرُ اللَّه اما شما او را ردش کردید، پس زدید.» (صحیفه امام، ج21، ص:44_ 46 (
ضیافت اللَّه در عالم ماده، عبارت از این است که ما را پرهیز بدهد از تمام شهوات دنیوی. این مرتبه مادی ضیافت اللَّه است که همه کسانی که دعوت شدند به این ضیافت، بدانند که ضیافت خدا در این نشئه، چشمپوشی از شهوات است و ترک آن چیزی که قلب انسان؛ یعنی، روح طبیعی انسان بهش مایل است، آنها را باید ترک کند. این ضیافت خداست و این ضیافت سایه ضیافتهایی است که در طول عالم وجود تحقق دارد، منتها در عالم ماده به این صورت است که ترک شهوات طبیعی است، شهوات جسمانی است و در عالم مثال، ترک شهوات خیالی است و در عالم بعد از مثال، ترک شهوات عقلانی است، روحانی است. ( صحیفه امام ، ج 20 ، ص: 266 )
تمام این جنگها و تمام این نزاعهایی که در این عالم واقع میشود، چه در یک عایله واقع بشود یا در همه عالم، که آن هم یک عایله است، تمام اینها از همین سرکشی نفس است. و ضیافت اللَّه در آنجا، که ما دعوت بر آن شدیم، این است که وارد بشویم در آنجا و ترک کنیم آن شهوات نفسانیه را، و این بسیار مشکل است. شهوات جسمانی آسانتر است ترکش تا شهوات بالاتر، تا برسید به شهوات نفسانی. تا آن آخر انسان مبتلاست به این شهوات نفسانی. و ضیافت اللَّه هم در آن عالم این است که ما دعوت شدیم که ترک کنیم اینها را. اینجا ظل آنجاست و آنجا روح اینجاست، و شهواتِ عقلانی هم که در بسیاری از تمام عالم پرتو انداخته است، این بالاتر از شهوات روحانی و نفسانی و جسمانی است، و ضیافت اللَّه هم در آنجاست که آن هم ترک بشود. ضیافت اللَّه به ترک این چیزهاست؛ برای اینکه ضیافت، رفتن در حضور آن کسی است که انسان را دعوت کرده است. خدا دعوت کرده است، ما هم در اثر این، در دنبال این دعوت وارد میشویم در ضیافت.( صحیفه امام ، ج 20 ، ص :267 )
ان شاء اللَّه با سلامت نفْس وارد بشوید به ماه مبارک؛ و در ماه مبارک خودتان را در ضیافت خدای تبارک و تعالی ببینید و حق تعالی را مضیف خودتان ببینید و او را حاضر واقعه ببینید. اگر خدای نخواسته، یکوقتی خواستید به یک کسی جسارت کنید، بفهمید که در حضور خدا دارید به بنده خدا جسارت میکنید. اگر غیبت کردید از یک مؤمنی، بدانید که در حضور خدا غیبت کردید از یک مؤمنی. اعمال شما- به حسب روایات- عرضه داده میشود پیش رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم. اگر اعمال شما عرضه داده شد و رسول اللَّه دید شما خلافکار هستید چقدر ایشان ناراحت میشود؟! نخواهید که رسول اللَّه ناراحت بشوند؛ قلب مبارک ایشان را مکدر نکنید. اگر یکوقت صفحه عمل من و شما را بردند رسول اللَّه دید که از غیبت و از تهمت و از فحش و امثال ذلک پر است، جهت قلبش هم که او اطلاع دارد همهاش توجه به دنیاست، جهت اخلاق هم اخلاقیات فاسده، بغض و حسد و کینه- عرض میکنم- بدبینی نسبت به مردم، آن وقت یک همچو چیزی ببیند شاید در حضور ملائکة اللَّه و در حضور خدای تبارک و تعالی خجالت بکشد که این شخص از پیروان شماست، از شیعیان شماست، از امت شماست. انسان اگر از یک نفری که به انسان مربوط است، ارتباط دارد- فرض کنید که- برادر انسان است، پسر انسان است، قوم و خویش انسان است، نوکر انسان است، اگر چنانچه یک بدی واقع بشود از او (صحیفه امام، ج2، ص:390 )
ماه مبارک رمضان نزدیک شد و در این ماه مبارک خودتان را تقویت کنید به قوّتهای روحانی. در یک حدیثی است که پیغمبر اکرم فرمودند که ماه رمضان آمد، اقبال کرد، آمد. در ضمنش میفرمایند که دُعیتُم الی ضیافَةِ اللَّه. ضیافتهای خدا با ضیافتهای مردم این است فرقش که وقتی شما را یک اشخاصی دعوت بکنند به یک مهمانی، وقتی بروید در آن مهمانی به حسب فراخور حال، یک چیزهایی برای خوردنی و یک چیزهایی برای تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یک شعبهاش روزه است، آن ضیافت خداست؛ یک شعبهاش روزه است و یک امر مهمش که مائده غیبی و آسمانی است قرآن است. شما دعوت شدهاید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید. این راههایی که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید برای لیلة القدر. ماه شعبان مقدمه است برای ماه مبارک رمضان که مردم مهیا بشوند برای ورود در ماه مبارک رمضان و ورود در «ضیافة اللَّه». شما وقتی که میخواهید به مهمانی بروید خوب، یک وضع دیگری- غالباً البته-، یک وضع دیگری خودتان را درست میکنید. لباسی تغییر میدهید و یک طور دیگری وارد میشوید. آن طوری که در خانه هستید یک تغییری میدهید. ماه شعبان برای این است که همان مهیا بودنی که میخواهید مهمانی بروید، خودتان را مهیا میکنید و سر و ظاهرتان را، سر و صورتتان را یک قدری فرق میگذارید با آن وقتی که در خانه هستید. در ضیافت خدا، ماه شعبان برای مهیا کردن این افراد است، مهیا کردن مسلمین است برای ضیافت خدا، ادبش آن مناجات شعبانیه است. من ندیدهام در ادعیه، دعایی را که گفته شده باشد همه امامها این دعا را میخواندند، «1» در دعای شعبانیه این هست؛ اما من یادم نیست که در یک دعای دیگری دیده باشم که همه ائمه این را میخواندند. این مناجات شعبانیه برای این است که شما را، همه را مهیا کند برای «ضیافة اللَّه». صحیفه امام، ج13، ص: 30-31
این ادعیه در ماه مبارک رجب و خصوصاً در ماه مبارک شعبان اینها مقدمه و آرایشی است که انسان به حسب قلب خودش میکند برای اینکه مهیا بشود برود مهمانی؛ مهمانی خدا، مهمانیای که در آنجا سفرهای که پهن کرده است قرآن مجید است و محلی که در آنجا ضیافت میکند مهمش «لیلة القدر» است و ضیافتی که میکند ضیافت تنزیهی و ضیافت اثباتی و تعلیمی [است]. نفوس را از روز اول ماه مبارک رمضان به روزه، به مجاهده، به ادعیه مهیا میکند تا برسند به آن سفرهای که از آن باید استفاده کنند و آن «لیلة القدر» است که قرآن در آن نازل شده است. این ضیافت الهی انسان را منقلب باید بکند از این جهت حیوانی به آن جهت واقعی انسانی؛ از آن ظلمتهایی که اطلاع به آن داریم منقلب کند انسان را به آن نورهایی و نور مطلقی که همه عالم تبع اوست . صحیفه امام، ج13، ص: 33-34
اگر ما در این ضیافت خدا، در این سفرهای که خدای تبارک و تعالی افراشته است برای همه، اگر ما در اینجا موفق بشویم به اینکه راهمان بدهند در این میهمانخانه بزرگ الهی، جلویمان را نگیرند- شیاطین ایستادهاند که راه را نگذارند برویم، جلو گیرند- اگر راهمان بدهند به این ضیافت ممکن است که راهی پیدا بکنیم به آنکه راه انسان است. همه راههای دیگر غلط است، راههای حیوانی است. انسان یک اعجوبهای است که هم در او حیوانیت هست، حیوانی شهوی الی غیر متناهی و هم در او شیطنت هست الی غیر متناهی. یک موجودی است همه ابعادش غیر متناهی است؛ از هر راهی که برود آخر ندارد، هر راهی که برود هیچ آخر ندارد و راهها همه غلط، همه اشتباه، همه منتهی به جهنم میشود الّا صراط مستقیم؛ آنی که راه انسان است. اگر راهمان بدهند در این «ضیافة اللَّه» و مستعد شده باشیم که وارد بشویم در این ضیافت خدا و در این ماه مبارک، امید است که ان شاء اللَّه یک هدایتی شامل حالمان بشود. خودتان را تقویت کنید در این ماه مبارک ( صحیفه امام، ج13، ص: 35 )
این دعوتی که خدای تبارک و تعالی به حسب آن چیزی که از رسول اکرم منقول است که دُعیتُمْ الی ضِیافَةِ اللَّه ضیافت چی هست و کی پذیرفته است این ضیافت را، و برای مقدمات پذیرش، این زیارت، این ضیافت چی هست و خود ضیافت چی هست. باید عرض کنم که غیر از خود رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- کسی به این ضیافتی که خدای تبارک و تعالی دعوت کرده است، آن طور که او اجابت کرده است کسی اجابت نکرده است. (صحیفه امام، ج17، ص: 490 )
آن چیزی که انسان را به ضیافتگاه خدا راه میدهد این است که غیر خدا را کنار بگذارد و این برای هر کس میسور نیست؛ برای افراد انگشت شماری که در رأس آنها رسول اللَّه است میسور بوده. آن توجه قلبی به مبدأ نور و اعراض از ماورای او، او را لایق کرد به ضیافه اللَّه و لایق کرد برای اینکه، قرآن یکمرتبه به طور بسیط در قلب او وارد بشود. لیله مبارکه یکی از احتمالاتش بنیه خود رسول اکرم است که مشکات نور اللَّه است و احتمالات دیگر هم هست. مهم ادراک این معناست که مراتب کمالات انسان برای ورود در ضیافت خدا زیاد است، و باید از مقدمات شروع بشود. مقدمات هم همانی است که توجه به غیر نداشتن و غیری را ندیدن و جز خدا ندیدن و توجه به هیچ چیز غیر از او نداشتن. در اینجا باید عرض کنم که از همه مردم این معنا مطلوب است، و اگر بخواهند در ضیافت خدا وارد بشوند به اندازه وُسع خودشان باید از دنیا اعراض کنند و قلبشان را از دنیا برگردانند؛ لکن برای جامعه روحانیت که جامعه وعاظ هم در بین آنهاست یک مطلوبیت دیگری دارد. ( صحیفه امام، ج17، ص: 490-491 )
این ضیافت خدا را قدر بدانید. این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد، این را باید قدر بدانیم ما. این ادعیهای که وارد شده است در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان اینها راهبر ماست به مقصد، به تعبیر شیخ ما «1»- رحمه اللَّه- قرآن صاعد است. ادعیه را ایشان تعبیر میکرد به اینکه، قرآن نازل است و این، قرآن صاعد. در هر صورت ظرایفی در این ادعیه مبارکه هست که سابقه ندارد. اینها را توجه به آن بکنید، انسان را این ادعیه میتواند حرکت بدهد. ماه مبارک میتواند که انسان را موفق به بسیاری از امور بکند. ماه مبارک میتواند انسان را طوری بکند که تا ماه مبارک دیگر یا تا آخر دیگر کنترل بشود و تخطی از آنچه رضای خداست نکند. من امیدوارم که همه ما موفق بشویم به اینکه این ماه مبارک را با ذکر خدا و توجه به خدای تبارک و تعالی به پایان برسانیم، که خدای تبارک و تعالی در عید رمضان به ما عیدی عنایت کند ( صحیفه امام، ج18، ص:481 )
ماه مبارک به منزله یک ساعتی است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتی که این کوک است باشد. این ماه مبارک باید این جور باشد که مردم را تا ماه مبارک دیگر حفظ کند، بعد ماه مبارک دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این برای این است که باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم که وارد شده باشیم (صحیفه امام، ج21، ص:47 )
ماه مبارک رمضان که ماه مبارک است ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم؛ یعنی رسول خدا واصل شده است و بعد از وصول، ملائکه را و قرآن را نازل کرده است. به قدرت او ملائکه نازل میشوند؛ به قدرت ولی اعظم است که قرآن نازل میشود و ملائک نازل میشوند. ولیّ اعظم، به حقیقت قرآن میرسد در ماه مبارک و شب قدر، و پس از رسیدن، متنزل میکند به وسیله ملائکه- که همه تابع او هستند- قرآن شریف را، تا به حدی که برای مردم بگوید. قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست. قرآن سرّی است بین حق و ولیّ اللَّه اعظم که رسول خداست، به تبع او نازل میشود تا میرسد به اینجایی که به صورت حروف و کتاب در میآید که ما هم از آن استفاده ناقص میکنیم. و اگر سرّ «لیلة القدر» و سرّ «نزول ملائکه» در شبهای قدر- که الآن هم برای ولیّ اللَّه اعظم حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- این معنا امتداد دارد- سرّ اینها را ما بدانیم، همه مشکلات ما آسان میشود.
( صحیفه امام ج 19ص 285 )