گزیده ای از بیانات امام خمینی (س) در باره بعثت رسول اکرم (ص)

کد : 2435 | تاریخ : 21 اسفند 1399

 

فیلم بیانات  امام خمینی (س) در باره بعثت رسول اکرم (ص)


- قضیه بعثت مسئله‏ای نیست که ما بتوانیم در اطراف او صحبتی بکنیم. ما همین قدر می‏دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم، انقلاباتی حاصل شد و چیزهایی در دنیا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفی که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد...  اعجازی است فوق ادراک بشریت از یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است، در جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمی بوده است که در یک محیطی پرورش یافته است که اسمی از این مسائل اصلًا نبوده ... آن وقت، وقتی که بعثت حاصل شد، انسان می‏بیند که یک مطالبی پیش آورده است که از حد بشریت خارج است. این اعجازی است که برای اهل نظر، دلیل بر نبوت‏پیغمبر است، و الّا ایشان به خودش نمی‏توانست این کار را بکند. نه تحصیلاتی داشت، حتی نوشتن را هم نمی‏دانست.(  صحیفه امام، ج‏20، ص: 240 )

-امامت و بعثت دو امر هستند که اینها به ظهور آن معنویت بزرگ عام است و آن ولایت است. و به این لحاظ این عید، این روز بزرگ به واسطه محفوف بودنش به این دو عید بزرگ، این عید ملی هم مبارک است. و دنبال این مطلب این معنا را باید عرض‏ کنم که ما واقع شدیم در بین این دو عید که یکی عید ولادت حضرت امیر و یکی عید بعثت که بزرگترین اعیاد اسلامی است.و این دو بزرگوار همان طوری که در عالم غیب و غیبِ غیب با هم بودند و متحد بودند، در عالَم هم که آمدند، در این دنیا هم که آمدند اینها اخوت داشتند، برادری داشتند و یک بودند. (صحیفه امام، ج‏20، ص: 233 )

-آن چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرتهای‏ بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور علم بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند. (  صحیفه امام، ج‏17، ص: 435- 434 )

-مسئله مبعث و ماهیّت آن و برکات آن چیزی نیست که بتوان با زبانهای الکن ما از آن ذکری کرد؛ و به قدری ابعاد آن زیاد است و جهات معنوی و مادی او زیاد است که گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت کرد.مسئله بعثت یک تحول علمی- عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه‏های خشک یونانی را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل‏ کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود. قرآن در این بُعدش برای کسی تا کنون منکشف نشده است مگر مَنْ خوطِبَ بِه ؛ و در بعض ابعادش حتی برای مَنْ خوطِبَ بِه هم منکشف نشده است و فقط برای ذات ذو الجلال جلّت عظمتُه معلوم است.... لسان قرآن که از برکات بعثت است، از برکات بزرگ بعثت رسول خداست، لسانی است که سهلِ ممتنع است. ... قرآن دارای ابعادی است که تا رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- مبعوث نشده بودند و قرآن متنزل نشده بود از آن مقام غیب، نازل نشده بود از آنجا، و با آن جلوه نزولی‏اش در قلب رسول خدا جلوه نکرده بود، برای احدی از موجودات ملک و ملکوت ظاهر نبود. بعد از آنکه اتصال پیدا کرد مقام مقدّس نبوی ولی اعظم با مبدأ فیض به آن اندازه‏ای که قابل اتصال بود، قرآن را نازلتاً و مُنزَّلًا کسب کرد، در قلب مبارکش جلوه کرد و با نزول به مراتب هفتگانه به زبان مبارکش جاری شد. قرآنی که الآن در دست ماست نازله هفتم قرآن است و این از برکات بعثت است؛ ...  آیاتی در قرآن کریم که باز از برکات بعثت است مشاهده می‏شود که این آیات را در عین حالی که انسان گمان می‏کند که خوب، ظاهر است، لکن تا کنون کشف نشده است هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ ... وَ هُوَ مَعَکُمْ. اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْأَرْض  اینها آیاتی است که نه مفسر می‏تواند بفهمد، نه فیلسوف و نه عارف. هر کس ادعا کند که معنی او را فهمیده است، در جهل فرو رفته است...  اگر قرآن نبود، باب معرفة اللَّه بسته بود الی الابد.( صحیفه امام، ج‏17، ص: 433- 431 )

 -غایت بعثت همان است که خدای تبارک و تعالی در سوره «جمعه» فرموده است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الامِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم وَ یُعلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ. غایت بعثت اینهایی است که در این آیه شریفه ذکر می‏فرماید؛ می‏فرماید که خدای تبارک و تعالی آن خدایی است که مبعوث کرده است در بین شما از خود شما یک رسولی، یک فرستاده‏ای و این فرستاده این چند امر را از طرف خدا باید انجام بدهد: یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ آیات خدا را بر مردم قرائت کند. قرآن آیات الهی است و انگیزه بعثت آوردن این کتاب بزرگ است و تلاوت کردن این کتاب بزرگ و آیه عظیم الهی است. گرچه همه عالم آیات حق تعالی هستند، لکن قرآن کریم فشرده از تمام خلقت و تمام چیزهایی [است‏] که در بعثت باید انجام بگیرد. قرآن کریم یک سفره‏ای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله پیغمبر اکرم در بین بشر گسترده است که تمام بشر از آن هر یک به مقدار استعداد خودش استفاده کند. ... انگیزه بعثت، بسط این سفره [است‏] در بین بشر از زمان نزول تا آخر. این یکی از انگیزه‏های کتاب است و انگیزه بعثت است، ... پس انگیزه بعثت نزول وحی است و نزول قرآن است و انگیزه تلاوتِ قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها، قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگیزه، تزکیه است برای فهم کتاب و حکمت. ( صحیفه امام، ج‏14، ص:386- 388)

-انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیانها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصفا کنیم و نفوس خودمان را از این ظلمات نجات بدهیم. اگر این توفیق برای همگان حاصل شد، دنیا یک نوری می‏شود نظیر نور قرآن و جلوه نور حق. تمام اختلافاتی که بین بشر هست، اختلافاتی که بین سلاطین هست، اختلافاتی که بین قدرتمندان هست، ریشه‏اش همان طغیانی است که در نفس هست. ( صحیفه امام، ج‏14، ص: 390)

- غایت بعثت این تزکیه است، غایت آمدن انبیا این تزکیه است و دنبالش آن تعلیم. اگر نفوسی تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنه فقه و فقاهت، در صحنه سیاست، در هر صحنه‏ای که وارد بشوند، اشخاصی که تزکیه نشدند و تصفیه نشدند و از این شیطان باطن رها نشدند، خطر اینها بر بشر خطرهای بزرگ است. و باید کسانی که می‏خواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلًا خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند و کسانی که در بشر می‏خواهند زمامداری کنند اگر بخواهند که طغیان نکنند و کارهای شیطانی نکنند، باید تزکیه کنند خودشان را و بعثت برای همین است که همگان را تزکیه کند. ( صحیفه امام، ج‏14، ص: 391)

 -روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَی الابَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه‏ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیای بزرگ، انبیای اولو العزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه‏ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه‏ای بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتی که بعثت «رسول ختمی» است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی. و این حادثه در یک همچو روزی اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزی ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم‏داشت. لهذا، این روز را بر همه مسلمین و بر همه مستضعفین جهان تبریک عرض می‏کنم.                 (صحیفه امام، ج‏12، ص: 425 -420 )

 

انتهای پیام /*