دومین نشستهای تخصصی شبهای قدرحجت الاسلام و المسلمین کمساری 94

با موضوع قرآن در ساحت زندگی و عوامل مهجوریت قران

کد : 2113 | تاریخ : 16 تیر 1394

نشستهای تخصصی شبهای قدر  (شب دوم)

به گزارش روابط عمومی : در دومین نشست تخصصی شبهای قدر در مورخ 19 رمضان  راس ساعت 22 با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین  کمساری  مدیر موسسه تنظیم ونشر آثار حضرت امام خمینی (س)  اصفهان با موضوع قران در ساحت زندگی و عوامل مهجوریت قران  با حضور علاقمندان به معارف الهی در نگارستان حضرت امام خمینی (س) اصفهان برگزار گردید .

از جمله برنامه های جنبی این مراسم  خوشنویسی اسماءالحسنی به صورت زنده در گالریهای نگارستان ،  و عزاداری در سوگ  امیرالمومنین  حضرت  علی (ع) بود.

   

  

           

  در این نشست حجت الاسلام کمساری  در ابتدا  با ذکر مقدمه ای در خصوص قلمرو قرآن در ساحت زندگی به تعاریف قران ازجایگاه خود به گزیده ای از بیانات و خطبه های  حضرت علی (ع) در نهج البلاغه در این زمینه پرداخت و در ادامه با اشاره   به بیانات  بعضی ازمصلحان  در خصوص بازگشت به قران به نظرات  حضرت امام خمینی (س) در این زمیه اشاره کرده و گفت :

امیر المومنین در نهج البلاغه در مورد قلمرو قرآن در زندگی و نقش قرآن در زندگی مسلمانان می فرماید :

وَاعلَمُوا اَنََّ هذا القُرانَ هُوَ النّاصِحُ الذّیلایَغُشُّ وُالهادِی الذّی لایُضِلُّ والمُعَدَّثُ الذی الایَکذِب ُ ...

نهج البلاغه خطبه 176

بدانید قرآن همان نصیحتگری است که در بیان حقایق چیزی فرو گذار نمی کند ،

هدایتگر و راهنمایی است که به بیراه فرا نمی خواند ، و خبر دهنده ای است که هرگز خلاف نمی گوید ....

بدانید کسی که قرآن را دارد چیزی کم ندارد و غیر از قرآن بی نیاز کننده ای برای کسی وجود ندارد ، پس دوای دردهای خویش را در قرآن بجوئید و برای غلبه بر مشکلات از آن یاری بخواهید .

پس به قرآن روی آورید و نیازهای زندگی خود را از خدا بخواهید ...

پس از آنهایی باشید که بذر قرآن افشاندند و از آن پیروی نمودند ، و با قرآن خدا را بشناسید و از قرآن برای خود دستور زندگی بخواهید .

نهج البلاغه خطبه 176

در فرازی دیگر از نهج البلاغه حضرت می فرماید :

عَلَیکُم بَکَتابَ اللّهَ ، فَاَنَّهُ اَلحبلُ الِمَتینُ وَالنُّورُ المُبیِنُ وَالشِفاءُ النّافَعُ والرایُّ النّاقعُ ، وَالعَمصَهُ لِلمُتَمَسَّکَ وَالنّجاهُ لِلمُتَعَلِقِ

خطبه 156

بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان محکم ، نور آشکار ، داوری شفا بخش و فرونشاننده تشنگی است ، هر کس به آن تمسک جوید او را نگه می دارد و هرکس که به دامنش چنگ زند ، نجات می یابد .

سوال آیا ما مسلمانان به این حقیقت از قرآن رسیده ایم و آیا قرآن در زندگی ما جاری است یا خیر ؟

متأسفانه با قاطعیت  باید گفت در زندگی عمومی ما مسلمانان قرآن جاری نیست ، چون اگر جاری بود می بایست آثار آنرا دید ، به یقین در جامعه ای که قرآن جاری باشد اثرات آن هویدا است .

خیلی از ماها قرآن باور هستیم ولی قرآن مدار نیستیم ، یعنی زندگی ما بر مدار قرآن نیست ،

لذا بر همین اساس بعضی از مصلحان ، موضوع بازگشت به قرآن را ارائه نموده اند .

از جمله آنها در سده های اخیر افرادی همچون سید جمال الدین ، عبده ، اقبال لاهوری ... و مانند آنها

امام خمینی (س) را می توان در رأس این مصلحان دانست ، ایشان در این باب می فرمایند :

مشکلات مسلمین زیاد است ، لکن مشکل بزرگ مسلمین این است که قرآن کریم را کنار گذاشته اند و تحت لوای دیگران در آمده اند .

صحیفه امام ج 13 ص 275

از این کلام و مجموع نظرات حضرت امام استفاده می شود ، ایشان معتقد بودند ، امت اسلامی تنها یک راه نجات دارد و آن عبارت است از بازگشت به قرآن کریم و این نکته پژواک فریاد بلند همه مصلحان در طول تاریخ است از این رو علامه اقبال لاهوری در ضمن سروده ای می گوید :

گر تو می خواهی مسلمان زیستن                           نیست ممکن جز به قرآن زیستن

( اقبال )

ایشان در بخش دوم سخنان خود با بیان پرسشی در خصوص علل مهجوریت قران به بیان مطالب خود در خصوص عوامل موثر در مهجوریت قران  با استفاده از آیات و حدیث و نظرات حضرت امام خمینی (س) در این زمینه  پرداخته و گفتند :

چرا قرآن از متن زندگی ما مسلمانان خارج شده است ، به عبارت دیگر چرا زندگی ما بر مدار قرآن نیست ؟

به عبارت  دیگرعوامل موثر در مهجوریت قرآن چیست ؟

1 – محدود نگری و اکتفا به برخی از ابعاد قرآن :

اکتفا به برخی از ابعاد قرآن و عدم توجه به تمامیت و همه زوایای قرآن ، و به عبارت دیگر قشری نگری به قرآن از حجاب های میان انسان ( مسلمانان ) و قرآن است .

که متأسفانه امروز یک از مشکلات جامعه ماست ،

به عنوان مثال : قرآن پژوهانی که فقط اکتفاء به ، قرائت ،لغت شناسی و شأن نزول  آیات و تاریخ را همه همّ خود قرار داده اند .

فقه پژوهانی که فقط به پاره ایی از اصطلاحات فقهی و برداشتهای فقهی اکتفاء نموده اند .

2 – نا آشنایی با نقش قرآن در زندگی :

هر اندازه که انسان به عظمت و منزلت قرآن و نقش آن در زندگی خویش جاهل باشد به همان میزان شوق و ذوق او در اطاعت از آن کمتر است .

وقتی انسانی نداند این کتاب چه فواید و برکاتی برای او دارد ، رغبتی به پیروی از آن ندارد ، و به آن بی اعتنایی
 می کند که این هم انسان را منزوی و هم انسان و جامعه را از فرامین سازنده و نور هدایتش محروم می کند .

می توان در اینجا به سرگذشت کسانی اشاره کرد که قرآن در زندگی آنها تأثیر داشته بواسطه شناختی که از قرآن برایشان حاصل شد .

3 – مهجوریت اهل بیت علیم السلام :

بر طبق تعالیم نورانی اسلام قرآن کتاب خدا و امام (ع) حجت خدا و مفسر کتاب اوست .

قرآن و امام دو روی یک سکه هدایت و نجات هستند. قرآن امام صامت ، و امام ، قرآن ناطق است .

چنانکه پیامبر (ص) در حدیث مشهور ثقلین بر همین امر تکیه و دو نهاد قرآن و اهل بیت را به عنوان میراث هدایت و شاخص خط نجات و سعادت در میان امت معرفی و سفارش اکید فرموده است تا مردم از این دو با هم پیروی نمایند .

قال رسوال ا....

اِنی تارِک فیکُمُ الثَقلین کتاب ا... و اهل بیتی ، ما اِن تَمَّسکتُم بهما لَن تَضِلوا بعدی و اَنها لَن یفترقا حتی یردا علی الحوض .

الصحیح ج 4 ص 187

از این حدیث چند مطلب استفاده می شود :

1 – لزوم مودت اهل بیت

2 – جاودانگی امامت ، و اثبات مرجعیت اهل بیت

3 – اهل بیت ، معیار در تفسیر و تأویل قرآن هستند .

امام خمینی (س) به تأئید مهجوریت اهل بیت (ع) بر مهجوریت قرآن ، اشاره و می فرمایند: شاید جمله « لم یفتر قاحتی یردا علی الحوض » اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول خدا (ص) هرچه بر یکی از این دو گذشته بر دیگری گذشته است ، و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است ...

صحیفه امام ج 21 ص 394

سیاست جدا سازی قرآن و اهل بیت (ع) که با شیوه های نظیر جلوگیری از انتقال حکومت به اهل بیت (ع) ممانعت از نشر احادیث و تحریف معنوی آیات قرآن همراه بود ، موجب شد بسیاری از احکام سیاسی و اجتماعی اسلام معطل بماند . قرآن از صحنه اجتماع و حکومت خارج شود و به مساجد و کنج خانه ها اختصاص یابد ، و بسیاری از
پرسش های محتوایی پیرامون معارف دین و مطالب وحی بی پاسخ بماند ، که این بی پاسخی نتایج ناگوارای هم چون سرگردانی و حیرت مسلمانان ، پیدایی جریانهای ارتداد و انحراف عقیدتی و از همه مهمتر محجوریت قرآن را به بار آورد .

4 – فرهنگ غلط و آداب و رسوم در استفاده از قرآن .

فرهنگی نادرست و آداب و رسوم غلط را می توان یکی از عوامل مهجوریت قرآن به شمار آورد . در فرهنگی که مردم بیشتر برای استخاره ، تبرک و آموزش مردگان به قرآن توجه شود ، قرآن به ظاهر در میان مردم حضور دارد و محبوب است ولی در عمل مهجور ، مردم قرآن را تلاوت می کنند ، اما به جای راهنما جویی برای عمل در زندگی ، بیشتر آنرا برای ثواب برای اموات تلاوت می کنند .

گویند : یکی از غیر مسلمانان که آدمی متفکر و اندیشمند بود ، روزی گذرش به قبرسان مسلمانان افتاد و ملاحظه کرد ، که یک نفر بالای سر قبری نشسته کتاب در دست دارد و کلمات و جملاتی می خواند .

از مترجمش سوال کرد چه می خواند ، گفت قرآن ، غیر مسلمان خواست که جمله ای که می خواند برای او توجمه کند « انما الخُمر والمَیِسرُ والانصابُ و اَلازَلَم رُجسٌ مَن عَمَل ِ الشیطان ....

سوره مائده 90

مرد غیرمسلمان می گوید : مگر مرده در قبر شراب می نوشد و یا قمار بازی میکند ، که این آیه را برای او می خوانند .

حیف که مسلمانان این کتاب را به خوبی نشناختند اگر مسلمانان به این کتاب عمل می کردند ، هیچ گاه فقر و ذلت و خواری و خفت و نکبت دامن گیرشان نمی شد .

مرحوم طالقانی در مقدمه کتاب تفسیر پرتوی از قرآن می گوید :

کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده حالا مانند آثار عتیقه و کتاب ورد جنبه تقدس و تبرک پیدا کرده ، از مرز زندگی بر کنار شده و در مرز جهان اموات و تشریفات و آموزش گرفته و آهنگ اعلان مرگ شده است .

5 – عملکرد مربیان جامعه و تضاد سخن و عمل آنها

قرآن در این باب می فرماید :

« اَتَامُرُون النّاسَ بِالبِرَّ وَ تَنسَونَ اَنفُسَکُم »

آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید ؟

اگر نسل جوان بین گفتار و کردار رهبران دینی و مربیان قران  تضاد و تعارض ببینند نمی توان به اندیشه آنان اعتماد و از آنان پیروی کند  و لذا یکی از عوارض این دو گانگی در کردار و گفتار مهجوریت کتاب خداست .

6 – عوامل سیاسی :

امام (س) می فرماید :

دستهای خیانتکار اجانب که می خواستند بلاد اسلامی را برای منافع خودشان قبضه کنند ، با مطالعاتی که کرده بودند در این بلاد ( بلاد اسلامی ) به آنجا رسیدند که نگذارند مسلمین متمسک به قرآن باشند ،قرآن را آنها سد راه می دانستند ، لذا قرآن را و اسلام را از مردم جدا کردند .

صحیفه امام ج 6 ص 326

 

 ایشان در پایان سخنرانی خود به موضع استعمارگران نسبت به قرآن پرداخته و گفتن :

موضوع استعمارگران و سیاستمداران آنها نسبت به قرآن خصمانه و مبارزه جویانه بوده است برای نمونه دو مورد اشاره می شود .

1 - « گلادستون » . نخست وزیر یهودی انگلستان در پارلمان این کشور ، قرآن را با خشم روی میز زد و گفت :

« تا این کتاب میان مسلمانان باشد ، آسیب و اطاعت سرزمینهای مسلمانان از استعمار انگلیس محال است ...

چرچیل نخست وزیر انگلستان ، خطاب به اعضاء هیئت دولت .

پس از حضور هیئت دولت ، آنها را به سالن بزرگی هدایت کرد که در آن فرش بزرگی پهن کرده بودند وکتابی در وسط آن قرار داشت .

خطاب به وزراء گفت : مقصودم این است که می خواهیم این کتاب را از روی فرش برداریم ، طوری که پا روی فرش نگذاریم و آثاری از پای ما بر روی فرش نباشد ، یکی از وزرا گفت نیزه بلندی تهیه می کنیم و با آن نیزه ، کتاب را برداریم . دیگران نیز نظراتی دادند ، پس از اظهار نظرات چرچیل ، خود نزدیک فرش رفت و دست زیر آن نمود و مشغول جمع کردن فرش شد ، تا اینکه به کتاب رسید و کتاب را برداشت وگفت : ما باید این چنین کتاب را برداریم که جای پای ما بر روی فرش معلوم نباشد و گفت : این فرش دین اسلام و این کتاب قرآن است ، ما باید با سیاست و نیرنگ در کشورهای اسلامی نفوذ کنیم ، به قرآن دسترسی پیدا کنیم تا بتوانیم بدین وسیله سرمایه و هستی آنان را به غارت ببریم .

حربه های استعمار علیه قرآن :

الف : ترویج جدایی دین از سیاست .

امام خمینی  (س) می فرماید :

این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد ، استعمارگران و عمال سیاسی آنها درست کرده اند تا دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعه مسلمانان بر کنار سازنده و ضمناً علمای اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادی و استقلال جدا کنند.

ولایت فقیه ص 22

ب : تخدیری معرفی کردن اسلام

ترویج شعار « دین ، افیون توده هاست »

ج : عمال و حکومت های دست نشانده

انتهای پیام /*